اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
النا حسینی؛ شهرام ارمیده؛ عباس حسین زاده
چکیده
سابقه و هدف: یونجه (Medicago sativa L.) از تیره لگومینوز به علت غنی بودن از لحاظ پروتئین، کلسیم، ویتامینها، خوش خوراکی و درصد کم سلولز در ردیف بهترین گیاهان علوفهای است که به آن طلای سبز میگویند. یونجه اولین گیاه زراعی است که اهلی و به عنوان علوفه کشت شده است. سرخرطومی برگ یونجه (Hypera postica Gyllenhal) از آفات مهم مزارع یونجه در ایران است. خسارت ...
بیشتر
سابقه و هدف: یونجه (Medicago sativa L.) از تیره لگومینوز به علت غنی بودن از لحاظ پروتئین، کلسیم، ویتامینها، خوش خوراکی و درصد کم سلولز در ردیف بهترین گیاهان علوفهای است که به آن طلای سبز میگویند. یونجه اولین گیاه زراعی است که اهلی و به عنوان علوفه کشت شده است. سرخرطومی برگ یونجه (Hypera postica Gyllenhal) از آفات مهم مزارع یونجه در ایران است. خسارت عمده آن مربوط به مرحله لاروی با تغذیه از برگها به ویژه در چین اول میباشد. رایجترین روش مبارزه با این آفت، استفاده از آفتکشهای شیمیایی است که موجب ایجاد باقیمانده آفتکشها، مرگ دشمنان طبیعی، ایجاد مقاومت، آلودگی محیط زیست و پیدایش آفات ثانویه میگردد، ازاینرو امروزه تحقیقات در جهت جایگزینی سایر ترکیبات مانند آفتکشهای گیاهی بسیار ضروریست . در این تحقیق اثر نیمارین مستخرج از گیاه چریش (Azadirachta indica A .Juss) و ماترین مستخرج از گیاه تلخ بیان، (Sophora flavescens Ait.) روی لاروهای سن دوم و حشرات کامل سرخرطومی برگ یونجه در شرایط آزمایشگاهی و مزرعهای بررسی شد.مواد و روشها: بررسیهای آزمایشگاهی در قالب طرح کرتهای کاملاً تصادفی و ارزیابی مزرعهای در طرح در قالب بلوکهای کامل تصادفی در بهار 1402 در شهرستان نقده انجام شد. حشرهکش گیاهی ماترین با فرم تجاری روی آگرو و عصاره گیاه چریش با فرم تجاری نیمارین در آزمایشها بهکار برده شد. زیستسنجی روی لارو سن دوم و حشرات کامل سرخرطومی برگ یونجه به روش غوطهورسازی برگ میزبان در غلظتهای هر دو ترکیب انجام شد و شمارش تلفات 24 و 48 ساعت بعد از تیمار انجام گردید. بعد از تعیین LC50 و LC25 ماترین و نیمارین اثر اختلاط آنها روی لاروهای سن دوم و حشرات کامل ارزیابی شد. در این بررسی، غلظتهای LC50 ماترین،LC50 نیمارین،LC25 نیمارین+ LC25ماترین به همراه تیمار شاهد روی سن دوم لاروی و حشرات کامل استفاده گردید. همچنین تأثیر دوز زیرکشنده (LC25) روی دگردیسی (تبدیل مرحله لاروی به شفیره و تبدیل مرحله شفیرگی به حشره کامل) بررسی شد. آزمایشهای مزرعهای، در سه مزرعه یونجه تحت تیمارهای نیمارین در غلظتهای (2000،3000 و ppm4000)، ماترین در غلظتهای (200، 400 و ppm600) و شاهد (آب) انجام گردید و هر تیمار در سه تکرار به روش هندرسون- تیلتون ارزیابی آنالیز شد .نتایج: نتایج تجزیه پروبیت نشان داد بعد از 48 ساعت میزان LC50 محاسبه شده دو آفتکش گیاهی نیمارین و ماترین روی حشرات کامل و لاروهای سن دوم سرخرطومی برگ یونجه به ترتیب 544.65، 50.23، 45.86 و 3.76 پیپیام بدست آمد. همچنین تأثیر LC25 هر دو آفتکش نشان داد که بیشترین بازدارندگی در تبدیل لارو به شفیره مربوط به تیمار نیمارین 30 درصد و در تبدیل شفیره به حشره کامل مربوط به ماترین 51.50 درصد بود. در آزمایشهای مزرعهای بیشترین میزان تلفات روی حشرات کامل در غلظت 600 پیپیام ماترین با 53.33 درصد و در لاروهای سن دوم مربوط به غلظت 2000 پیپیام نیمارین با 27.33 درصد مشاهده شد.نتیجهگیری: نتایج این بررسیها نشان داد که آفتکش ماترین در شرایط آزمایشگاهی و مزرعهای قدرت کشندگی بالاتری در مقایسه با آفتکش نیمارین روی حشرات کامل و لاروهای سن دوم سرخرطومی برگ یونجه دارد و تأثیر دوز زیرکشنده نیمارین در دگردیسی آفت مؤثرتر بود، ازاینرو میتوان از هر دو آفتکش در مدیریت تلفیقی این آفت مهم استفاده کرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
نبی خلیلی اقدم؛ شهریار سعیدیان؛ سحر بشیرپور
چکیده
سابقه و هدف: سیستمهای دفاعی متعددی برای غلبه گیاهان در برابر تنشها و بهویژه تنش حاصل از فلزات سنگین وجود دارد. برخی فلزات سنگین بهعنوان بخشی از ترکیبهای مهم رنگیزهها و آنزیمها هستند و از عناصر ضروری میباشند، در غلظتهای بالاتر از نیاز فیزیولوژیک گیاهان برای گیاه سمی بوده ولی برخی دیگر از فلزات سنگین مانند کادمیوم و سرب ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیستمهای دفاعی متعددی برای غلبه گیاهان در برابر تنشها و بهویژه تنش حاصل از فلزات سنگین وجود دارد. برخی فلزات سنگین بهعنوان بخشی از ترکیبهای مهم رنگیزهها و آنزیمها هستند و از عناصر ضروری میباشند، در غلظتهای بالاتر از نیاز فیزیولوژیک گیاهان برای گیاه سمی بوده ولی برخی دیگر از فلزات سنگین مانند کادمیوم و سرب بهعنوان فلزات غیرضروری حتی در غلظتهای پایین نیز آثار سمّی روی گیاهان دارند و بههمین علت این فلزات سنگین بهعنوان عوامل تنشزا برای گیاهان محسوب میشوند. بر این اساس، بررسی آثار این فلزات بر فعالیتهای آنزیمهای اکسیدانی گیاه حائز اهمیت است.
مواد و روشها: در این تحقیق به منظور بررسی واکنش آنزیمهای اکسیدانی و عوامل غیراکسیدانی در برابر تنش حاصل از کادمیوم، کنگر مورد نیاز پس از تهیه از کوهستانهای کردستان در حضور بافر فسفات، 7 pH و محلول 0.02 PMSF بهعنوان مهارکننده پروتئازی هموژنیزه گردید و پس از انجام سانتریفوژ در دورهای g3000 و g 15000، محلول شفاف بالایی بهعنوان عصاره خام و انجام سنجشهای بعدی استفاده شد. در سنجشهای انجام شده، اثر غلظتهای مختلف کلریدکادمیوم (CdCl2) بر محتوای پرولین، ترکیبهای فنلی و فعالیت آنزیمهای ضداُکسیدان فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL)، کاتالاز (CAT)، سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، آسکوربات پراکسیداز (APX)، گایاکول پراکسیداز (GPX) و پلیفنل اکسیداز (PPO) ریشه کنگر سنجش گردید. این طرح در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در ویالهای محتوی 3 میلیلیتر از عصاره ریشه کنگر با 7 تیمار اجرا شد که در آن، گروه اول بهعنوان شاهد بود که تنها در حضور آب مقطر تیمار گردید. گروه دوم در معرض CdCl2 0.25 میلیمولار، گروه سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم بهترتیب در حضور 0.5، 1، 2، 5 و 10 میلیمولار به مدت 10 دقیقه قبل از سنجش آنزیمی در دمای اتاق 20 تا 25 درجه و شرایط 10 دقیقه نور طبیعی تیمار شدند. سپس میزان فعالیت یکایک آنزیمهای آنتیاکسیدان، میزان پرولین و محتوای فنلی آن بهطور جداگانه اندازهگیری و سنجش شد. در این تحقیق نیز در ابتدا نمودار پراکنش دادهها (فعالیت آنزیم یا پروتئین در مقابل سطوح مختلف Cd) رسم و بعد برای برازش دادهها از انواع معادلات رگرسیون خطی و غیرخطی استفاده شد. در گام بعدی با توجه به برازش بهترین نوع رابطه و نیز تجزیهوتحلیل نوع پاسخ فعالیت آنزیمهای GPX، SOD، APX، پروتئین، پرولین و محتوای فنلی از تجزیه رگرسیون غیرخطی (مدلهای توانی، هذلولی، نمائی مجانب و رشد مجانب) و برای بیان نحوه پاسخ فعالیت آنزیمهای PPO، CAT و PAL به سطوح مختلف کادمیوم از مدل بتا استفاده شد. نتایج همه مدلها حکایت از اثر تحریککنندگی Cd روی آنزیمهای مورد مطالعه بود.
نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت همه آنزیمهای SOD، APX، CAT، PPO، GPX و PAL و میزان پرولین و محتوای فنلی در نتیجه تیمار با کادمیوم بهطور معنیدار افزایش یافت. با استفاده از پنج مدل رگرسیون غیرخطی، بیشترین فعالیت آنزیم APX در غلظت 4.6 میلیمولار (مدل نمایی مجانب)، آنزیم GPX در غلظت 12.3 میلیمولار (مدلهای نمایی مجانب و رشد مجانب) و آنزیم SOD در غلظت 14.3 میلیمولار (مدل رشد مجانب) درونیابی گردید. ضمن اینکه بیشترین تولید پرولین و محتوای فنلی نیز در غلظتهای 13.6 و 14.3 میلیمولار کادمیوم با بهرهگیری از مدل نمایی مجانب و رشد مجانب بهترتیب حاصل شد. بیشترین فعالیت آنزیم PPO در غلظت 8 میلیمولار، CAT در غلظت 4.8 میلیمولار و بیشینه فعالیت PAL نیز مربوط به غلظت 4.1 میلیمولار بود. نتایج نشان میدهند که کادمیوم بهدلیل القای تنش اکسیداتیو و افزایش تولید رادیکال آزاد منجر به افزایش میزان محتوای پرولین، ترکیبهای فنلی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان ریشه کنگر میگردد و در ادامه تغییرات میزان فعالیت این آنزیمها در طول رشد، نشاندهنده وجود سازوکارهای تنظیمی آنزیمی در ریشه کنگر در برابر تنش فلزات سنگین مانند کادمیوم میباشد. سیستم دفاع آنتیاکسیدانی آنزیمی، پرولین و محتوای فنلی تولید شده نقش کلیدی در پاسخ گیاه ریشه کنگر به تنش فلز سنگین کادمیوم ایفاء میکنند.
نتیجهگیری: نتایج بنشان داد که کادمیوم بهدلیل القای تنش اکسیداتیو و افزایش تولید رادیکال آزاد منجر به افزایش میزان محتوای پرولین، ترکیبهای فنلی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان ریشه کنگر میگردد و در ادامه تغییرات میزان فعالیت این آنزیمها در طول رشد، نشاندهنده وجود سازوکارهای تنظیمی آنزیمی در ریشه کنگر در برابر تنش فلزات سنگین مانند کادمیوم میباشد و سیستم دفاع آنتیاکسیدانی آنزیمی، پرولین و محتوای فنلی تولید شده نقش کلیدی در پاسخ گیاه ریشه کنگر به تنش فلز سنگین کادمیوم ایفاء میکنند.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سیما محمدی؛ بهمن بهرام نژاد؛ محمد مجدی؛ جلال سلطانی
چکیده
سابقه و اهداف: گیاهان جنس Papaver از تیره خشخاش، ازجمله گیاهان دارویی مشهور بهشمار میآیند که بهدلیل تولید آلکالوییدهای مورفینان و آلکالوییدهای ایزوکینولینی با اثرهای ضدمیکروبی همواره مورد توجه صنایع داروسازی و پزشکی قرار گرفته است. در استان کردستان بهعنوان یکی از مناطق کوهستانی غرب کشور تنوع زیادی از گیاهان جنس Papaver مشاهده میشود. ...
بیشتر
سابقه و اهداف: گیاهان جنس Papaver از تیره خشخاش، ازجمله گیاهان دارویی مشهور بهشمار میآیند که بهدلیل تولید آلکالوییدهای مورفینان و آلکالوییدهای ایزوکینولینی با اثرهای ضدمیکروبی همواره مورد توجه صنایع داروسازی و پزشکی قرار گرفته است. در استان کردستان بهعنوان یکی از مناطق کوهستانی غرب کشور تنوع زیادی از گیاهان جنس Papaver مشاهده میشود. در این پژوهش عصارههای متانولی تهیه شده از چهار گونه Papaver از لحاظ میزان تولید آلکالوییدهای مورفینان و اثرهای ضدمیکروبی بر رشد میکروارگانیسمها در شرایط آزمایشگاهی بررسی شدند.مواد و روشها: گونههای Papaver glaucum،P. fugax ،P. argemone و P. bracteatum با دو بار تکرار از رویشگاههای طبیعی آنها در استان کردستان در فصل بهار جمعآوری شده و زیر نظر گیاهشناس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کردستان براساس خصوصیات مورفولوژیکی شناسایی گردیدند. برای استخراج آلکالوییدها، اندامهای هوایی و ریشهها در سایه خشک و پودر شدند. با استفاده از پودرهای حاصل و حلالهای متانول و کلروفرم به نسبت 1 به 4، عصارهها تهیه گردیدند. میزان آلکالوییدهای مورفین، کدئین، تبائین و پاپاورین موجود در هر یک از نمونهها بهصورت مجزا با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) سنجش شد. همچنین اثرهای ضدمیکروبی عصارهها علیه باکتریهای گرم مثبت Bacillus subtilis، Staphylococcus aureus و Streptococcus pyogenes و باکتریهای گرم منفی Pseudomonas aeruginosa، Salmonella typhi, و Escherichia coli بیماریزا به روش سنجش هاله عدم رشد، تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC)، با استفاده از روش رقّت لولهای ارزیابی گردید.نتایج: تولید آلکالوییدهای مورفینان در گونههای مورد بررسی توسط HPLC تأیید شد. میزان مورفین بهعنوان آلکالویید غالب در بین چهار گونه مورد بررسی از 4.21 تا 21.33 میلیگرم بر گرم وزن خشک متغیر بود. بیشترین میزان مورفین (21.33 میلیگرم بر گرم) در عصاره P. bracteatum و بیشترین میزان تبائین و کدئین (8.67 و 1.8 میلیگرم بر گرم) در عصاره P. fugax مشاهده گردید. مشاهده هاله عدم رشد بر علیه باکتریهای Pseudomonas aeruginosa و Staphylococcus aureus تأییدکننده اثرهای ضدمیکروبی عصارههای گیاهی مورد بررسی بود. دامنه حداقل غلظت مهارکنندگی عصارهها بر علیه باکتریهای مورد بررسی بین 25 تا 100 میلیگرم بر میلیلیتر متغیر بود و حداقل غلظت کشندگی فقط بر علیه باکتری Escherichia coli مشاهده شد. عصاره گیاه P. bracteatum با حداقل غلظت مهارکنندگی 25 میلیگرم بر میلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی 50 میلیگرم بر میلیلیتر بر علیه باکتری E. coli بیشترین اثر مهارکنندگی را نشان داد.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که گونههای Papaver مورد بررسی مقادیر و دامنه قابلتوجهی از آلکالوییدهای مورفینان را تولید میکنند که ارزش ژنتیکی و دارویی این گونههای طبیعی را برای مطالعات بعدی مشخص میکند. بهعلاوه اثرهای ضدمیکروبی عصارههای این گیاهان بر علیه سویههای مرجع باکتری بیماریزای گرم مثبت و گرم منفی استفاده شده در این پژوهش بیانگر جنبه دیگری از اهمیت متابولیتهای ثانویه این گیاهان میباشد. بنابراین پیشنهاد میشود که مطالعات بیشتری در زمینه تفکیک، جداسازی و شناسایی متابولیتهای با ارزش گیاهان تیره خشخاش انجام شود و بررسی اثرهای ضدمیکروبی این ترکیبات میتواند گزینه مناسبی برای تولید داروهای ضدمیکروبی مؤثر باشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
مینا کوه جانی گرجی
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به خسارت بالای آفات انباری و اثرهای نامطلوب سموم شیمیایی، استفاده از ترکیبات گیاهی یکی از بهترین گزینهها برای کنترل آفات انباری محسوب میشود. اسانسها، دستهای از ترکیبات مؤثر گیاهی هستند که دارای اثر تدخینی بالایی میباشند. در این پژوهش اثر بازدارندگی از تخمریزی و تخمکشی اسانس سه گونه مرزه بومی روی شبپره ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به خسارت بالای آفات انباری و اثرهای نامطلوب سموم شیمیایی، استفاده از ترکیبات گیاهی یکی از بهترین گزینهها برای کنترل آفات انباری محسوب میشود. اسانسها، دستهای از ترکیبات مؤثر گیاهی هستند که دارای اثر تدخینی بالایی میباشند. در این پژوهش اثر بازدارندگی از تخمریزی و تخمکشی اسانس سه گونه مرزه بومی روی شبپره آرد (Ephestia kuehniella) بررسی شد، تا اسانس مرزهای که دارای بالاترین خاصیت حشرهکشی است، انتخاب شود.
مواد و روشها: ابتدا سه گونه مرزه بومی به نامهای مرزه خوزستانی (Satureja khuzistanica Jamzad)، مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) و مرزه ماکرانتا (Satureja macrantha C. A. Mey.) جمعآوری شده و بعد از خشک شدن به روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. هر سه اسانس برای تعیین ترکیبات شیمیایی با دستگاه کروماتوگرافی گازی و دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل شده به طیفسنجی جرمی تجزیه شدند. آزمایش به صورت طرح کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی (1±27 درجه سلسیوس، 10±65% رطوبت نسبی و 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی شد. به دلیل بررسی اثر بازدارندگی تخمریزی، از یک جفت حشره کامل نر و ماده یکروزه استفاده شد و چهار روز بعد از اسانسدهی تعداد تخمهای گذاشته شده شمارش شدند. همچنین برای تخمهای یکروزه، از هر اسانس 3 غلظت شامل 3، 12 و 25 میکرولیتر بر لیتر هوا استفاده گردید و پس از 96 ساعت بعد از اسانسدهی، درصد تفریخ تخم محاسبه شد. آزمایش در 5 تکرار انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که کارواکرول ترکیب اصلی در مرزه خوزستانی (S. khuzistanica) را تشکیل میداد و در حدود 91.5% بود. تیمول (48.6%)، پارا-سیمن (21.9%) و گاما-ترپینن (18.6%) بیشترین مقدار ترکیبات را در مرزه سهندی (S. sahendica) داشتند و ترکیبات اصلی در اسانس مرزه ماکرانتا (S. macrantha) پارا-سیمن (59.5%)، گاما-ترپینن و تیمول (13.5%) بود. هر سه اسانس، دارای خاصیت بازدارندگی از تخمریزی بودند که میزان بازدارندگی از تخمریزی با افزایش غلظت اسانس، افزایش یافت. غلظتهای مختلف از سه اسانس مرزه نشان داد که میزان بازدارندگی از تخمریزی در غلظت یک میکرولیتر برای اسانس مرزه خوزستانی، 53.7% و برای مرزه سهندی و ماکرانتا حدود 40% بود. مقدار 50% بازدارندگی از تخمریزی برای دو اسانس دیگر با غلظت 3 میکرولیتر مشاهده شد. از میان اسانسهای مورد بررسی، مرزه خوزستانی بیشترین کشندگی و بازدارندگی از تخمریزی را روی شبپره مدیترانهای آرد نشان داد که دلیل آن مربوط به محتوای بالای کارواکرول مرزه خوزستانی نسبت به دو گونه دیگر مرزه است. برخلاف اثر حشرهکشی کم اسانس S. macrantha، اثر بسیار خوبی را روی خاصیت بازدارندگی از تخمریزی داشت.
نتیجهگیری: هر سه اسانس مرزه اثرهای خوب تخمکشی و ممانعت از تخمریزی داشتند اما اسانس S. khuzistanica در کمترین غلظت خواص تخمکشی و بازدارندگی از تخمریزی بهتری نسبت به S. sahendica و S. macrantha داشت که اثرگذاری در دوزهای کمتر اسانس، از نظر اقتصادی نیز توجیهپذیرتر است. براساس نتایج این تحقیق، اسانس مرزه های بومی ایران توانایی کنترل آفات انباری را دارد، تنها فرّاریت بالا و نامحلول بودن در آب محدودیت اصلی در استفاده گسترده از اسانسها میباشد. با این حال، اسانس نانو کپسول شده از طریق رهایش کنترل آن، بر محدودیتهای استفاده از اسانسهای گیاهی در انبار غلبه میکند. بنابراین مطالعات بیشتری برای استفاده از اسانسها در کنترل آفات با استفاده از این روش مورد نیاز است.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سعید ولی پور چهارده چریک؛ مهران عربی؛ حامد حسین زاده
چکیده
سابقه و هدف: استرس، دستگاههای بدن را تحت تأثیر قرار داده و موجب بروز اختلالات متعددی ازجمله افسردگی میشود. برای مقابله با استرس و افسردگی ناشی از آن، استفاده از گیاهان دارویی که نسبت به داروهای شیمیایی عوارض جانبی کمتری دارند مورد توجه محققان قرار گرفته است. گیاه یونجه زرد (.Melilotus officinalis L) دارای ترکیباتی مانند کومارین، فلاونوییدها، ...
بیشتر
سابقه و هدف: استرس، دستگاههای بدن را تحت تأثیر قرار داده و موجب بروز اختلالات متعددی ازجمله افسردگی میشود. برای مقابله با استرس و افسردگی ناشی از آن، استفاده از گیاهان دارویی که نسبت به داروهای شیمیایی عوارض جانبی کمتری دارند مورد توجه محققان قرار گرفته است. گیاه یونجه زرد (.Melilotus officinalis L) دارای ترکیباتی مانند کومارین، فلاونوییدها، تریترپن، ساپونین و روغنهای فرار با اثرهای ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی میباشد. این مطالعه بهمنظور بررسی اثر عصاره هیدروالکلی گیاه یونجه زرد بر افسردگی ناشی از استرس مزمن بیحرکتی در موش بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ، طراحی و اجرا شد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از 48 سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-250 گرم استفاده گردید که بهصورت تصادفی در 6 گروه 8 تایی (8n=) شامل: کنترل (دست نخورده)، شاهد (تحت استرس مزمن بیحرکتی و دریافتکننده نرمال سالین)، گروههای تجربی (تحت استرس مزمن بیحرکتی و دریافت دوزهای 25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم از عصاره یونجه زرد) و گروه کنترل مثبت (تحت استرس مزمن بیحرکتی و دریافتکننده فلوکستین) تقسیمبندی شدند. برای ایجاد مدل حیوانی استرس مزمن بیحرکتی، حیوانات روزانه در دستگاه محدودکننده به مدت 2 ساعت، برای 3 هفته قرار گرفتند. تزریقات به صورت درون صفاقی (IP) 30 دقیقه قبل از القای استرس انجام شد. افسردگی با آزمون شنای اجباری و میزان فعالیت حرکتی توسط آزمونهای میدان باز ارزیابی گردید و بعد با بیهوشی عمیق در حیوانات، خونگیری از قلب انجام و با جداسازی سرم، میزان کورتیکوسترون خون با استفاده از کیتهای اختصاصی و به روش الایزا در گروههای مختلف اندازهگیری شد.نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد در گروه شاهد، مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیدار داشته است (0.001P<). در گروههای تجربی، دوز بالا از عصاره یونجه زرد نیز سبب افزایش معنیدار در مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری گردید (0.01P<). اما دوزهای پایینتر عصاره سبب کاهش معنیدار در مدت زمان عدم تحرک نسبت به گروه شاهد شدند (0.001P<)(0.01P<). گروه دریافتکننده فلوکستین نیز کاهش معنیدار را در مدت زمان عدم تحرک نسبت به گروه شاهد نشان داد (0.01P<). دوزهای پایینتر از عصاره یونجه زرد سبب افزایش معنیدار در میزان کورتیکوسترون خون نسبت به گروه شاهد شدند (0.001P<). تجویز فلوکستین نیز سبب افزایش معنیدار در میزان کورتیکوسترون خون نسبت به گروه شاهد شد (0.001P<). در آزمون میدان باز، تعداد دفعات عبور از خطوط در گروه شاهد نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار را نشان داد (0.01P<). در گروههای تجربی، دوز بالا از عصاره یونجه زرد سبب کاهش معنیدار در تعداد دفعات عبور موشها از خطوط نسبت به گروه شاهد شد (0.01P<).نتیجهگیری: مطالعات فیتوشیمیایی، برخی از مواد فعال مانند کوئرستین و اسیدهای فنلی را در یونجه زرد نشان دادهاند که با مهار مونوآمین اکسیداز و افزایش دوپامین و سروتونین، فعالیت آنتیاکسیدانی و ضدافسردگی دارند. بنابراین یونجه زرد بدلیل داشتن مولکولهای زیستی فعال، میتواند نقش مهمی در پیشگیری از افسردگی داشته باشد و نتایج حاصل از این تحقیق نیز نشان داده است که عصاره یونجه زرد، بهویژه در دوزهای پایینتر، اثرهای ضد افسردگی بهتری را در موش بزرگ آزمایشگاهی تحت استرس مزمن دارد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
هانیه محسنی فاضل؛ حمید دهقان زاده؛ کریم نوزاد نمینی؛ حسین حسینی؛ حسین زینلی
چکیده
سابقه و هدف: تاجخروس (Amaranthus retroflexus L.) یکی از مهمترین علفهای هرز جهان و از نظر میزان خسارت وارده بر گیاهان زراعی سومین علف هرز غالب دولپهای در سطح جهان است. کاهش مصرف علفکشهای شیمیایی از طریق جایگزینی روشهای غیر شیمیایی در مدیریت پایدار کشاورزی توصیه میشود و استفاده از تأثیر دگرآسیبی گیاهان یکی از این روشهاست. از سویی، حساسیت ...
بیشتر
سابقه و هدف: تاجخروس (Amaranthus retroflexus L.) یکی از مهمترین علفهای هرز جهان و از نظر میزان خسارت وارده بر گیاهان زراعی سومین علف هرز غالب دولپهای در سطح جهان است. کاهش مصرف علفکشهای شیمیایی از طریق جایگزینی روشهای غیر شیمیایی در مدیریت پایدار کشاورزی توصیه میشود و استفاده از تأثیر دگرآسیبی گیاهان یکی از این روشهاست. از سویی، حساسیت گیاهان در مراحل مختلف رشد به دگرآسیبی متفاوت میباشد.مواد و روشها: به منظور بررسی اثرهای دگرآسیبی عصاره آبی و اتانولی اندامهای هوایی اکالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis Dehnh.) بر مراحل رشدی گیاه هرز تاجخروس (Amaranthus retroflexus)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه شرکت باریج اسانس کاشان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل عصاره آبی و اتانولی اکالیپتوس در سه غلظت 50، 75 و 100 درصد و سه تیمار شاهد شامل 4،2- دیکلروفنوکسیاستیکاسید (توفوردی) با غلظت 2 در هزار، آب مقطر و الکل 70% بود. تیمارها در سه مرحله پنج برگی، هفت برگی و ساقهدهی بر روی گیاهان اعمال شدند. اندازهگیری صفات مورد مطالعه در هر سه مرحله رشد یک هفته بعد از اعمال تیمار انجام شد. برای اندازهگیری صفات، 10 بوته از گلدان بهصورت تصادفی انتخاب شد. صفات مورد بررسی شامل طول و عرض برگ، وزن تر و خشک برگهای بوته، وزن تر و خشک ساقه، طول ساقه، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک کل بوته و نسبت اندامهای هوایی به ریشه بود. برای اندازهگیری طول و عرض برگ، طول ریشه و ساقه از خطکش استفاده شد. تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرمافزارMstatc انجام گردید. در صورت معنیدار بودن اثر عامل آزمایشی، از آزمون LSD برای مقایسه میانگینها استفاده شد.نتایج: عرض برگ، وزن تر و خشک برگ، طول ساقه، وزن تر و خشک ساقه، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک کل بوته و نسبت اندام هوایی به ریشه بهطور معنیداری تحت تأثیر مرحله کاربرد عصارهها قرار گرفت. تأثیر غلظت عصارههای مختلف آبی و اتانولی اکالیپتوس بر طول و عرض برگ، وزن تر و خشک برگ کل بوته، طول ساقه، وزن تر و خشک ساقه، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک کل بوته و نسبت اندام هوایی به ریشه معنیدار بود. پاشش در مرحله ساقهدهی و 5 برگی بهترتیب دارای بیشترین و کمترین عرض برگ، طول ساقه و وزن خشک ریشه بودند. کاربرد آب مقطر در مرحله ساقهدهی بیشترین طول برگ (3.06 سانتیمتر)، وزن تر و خشک برگ کل بوته (بهترتیب1.00 و 0.2764 گرم)، وزن تر و خشک ساقه (بهترتیب 1.35 و 0.393 گرم) و وزن تر و خشک کل بوته (بهترتیب 2.80 و 0.801 گرم) را تولید کرد. کاربرد غلظت 75 درصدی عصاره اتانولی اکالیپتوس در مرحله 5 برگی منجر به کمترین وزن تر و خشک برگ کل بوته (بهترتیب 0.188 و0.0521 گرم)، وزن تر و خشک ساقه (بهترتیب 0.303 و0.046 گرم) و وزن تر و خشک کل بوته (بهترتیب 0.633 و 0.1157 گرم) گردید.نتیجهگیری: عصارههای آبی و اتانولی اکالیپتوس باعث کاهش معنیدار شاخصهای رشدی در علف هرز تاجخروس شد و تأثیر بازدارندگی آن در بیشتر صفات با کاربرد علفکش توفوردی اختلاف معنیداری نداشت. تأثیر عصاره اتانولی اکالیپتوس بر کاهش رشد تاجخروس بیشتر از عصاره آبی آن بود. با توجه به اینکه تقریباً همه عصاره گیاه یا به صورت الکلی یا آبی باعث کاهش معنیدار در رشد تاجخروس شده است، شاید بتوان با ترکیب کردن و کاربرد آنها بهعنوان یک علفکش طبیعی یا به صورت خاکی یا برگی از فشار این علف هرز بر گیاهان زراعی کاست.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سید حسن حسنی کومله؛ ساناز اعتمادی شالکوهی؛ محسن فرهاد پور؛ محمد حسین رضادوست
چکیده
سابقه و هدف: بیماری سرطان یکی از عوامل مهم مرگ و میر و سرطان سینه شایعترین بدخیمی در بین زنان است. گیاهان دارویی میتوانند نقش مهمی در درمان سرطان داشته باشند. امروزه بسیاری از داروهای مؤثر در درمان سرطان از فرآوردههای طبیعی استخراج شده از گیاهان بدست میآید. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر سمّیت سلولی عصاره متانولی برگ درخت Pterocarya ...
بیشتر
سابقه و هدف: بیماری سرطان یکی از عوامل مهم مرگ و میر و سرطان سینه شایعترین بدخیمی در بین زنان است. گیاهان دارویی میتوانند نقش مهمی در درمان سرطان داشته باشند. امروزه بسیاری از داروهای مؤثر در درمان سرطان از فرآوردههای طبیعی استخراج شده از گیاهان بدست میآید. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثر سمّیت سلولی عصاره متانولی برگ درخت Pterocarya fraxinifolia و تأثیر آن بر بیان ژنهای P21، BID، BCL-2، RB1 و MDM2 در رده سلولی سرطان پستان MCF-7 است.مواد و روش: عصارهگیری از 20 گرم برگ خشک شده و پودر شده در معرض هوا به روش خیس کردن (ماسراسیون) با استفاده از متانول خالص و پس از 24 ساعت در شیکر انکوباتور با سرعت 120 دور در دقیقه، دمای 25 درجه سانتیگراد و در تاریکی انجام شد. پس از فیلتراسیون و خشک کردن عصاره، 5 میلیگرم از ماده خشک حاصل در 1 میلیلیتر محیط RPMI-1640 حل شده و بعد از فیلتراسیون دوباره، بهعنوان استوک برای تهیه غلظتهای مختلف ذخیره شد. ردههای سلولی سرطان سینه MCF-7 و HGF-1 بهعنوان رده سلولی طبیعی در محیط کشت RPMI1640 همراه با FBS 10% (وزنی/حجمی)، آنتیبیوتیکهای پنیسیلین، استرپتومایسین 1% (وزنی/حجمی)، در دمای 37 درجه سانتیگراد و فشار 5% دیاکسیدکربن در انکوباتور کشت شدند. این سلولها به مدت 24 ساعت در مجاورت غلظتهای مختلف از عصاره تام متانولی برگ گیاه لرگ قرار گرفتند. بقای سلولی با استفاده از آزمون رنگسنجی MTT و بیان ژنهای دخیل در آپوپتوز (P21، BID، BCL-2، RB1، MDM2) در سلولهای سرطانی تحت تیمار با غلظت IC25 عصاره گیاه با استفاده از روش Real-Time PCR ارزیابی شد. استخراج RNA از سلولهای MCF-7 و HGF-1، طبق دستورالعمل کیت RNX-plusTM انجام شد. سنتز cDNA با استفاده از کیت شرکت فرمنتاز (RevertAid First Strand CDNA Synthesis Kit) و طبق دستورالعمل آن انجام گردید. در این پژوهش از ژن GAPDH بهعنوان کنترل داخلی استفاده شد.نتایج: نتایج حاصل از آزمون MTT نشان داد که عصاره متانولی برگ درخت لرگ، اثر سمّیت سلولی وابسته به غلظت بر روی سلول سرطان سینه رده MCF-7 داشته و در طی آزمایش با افزایش غلظت دارو اثر سمّیت سلولی در هر دو لاین سرطانی و نرمال افزایش یافت. بالاترین مهار در غلظتهای 1000 و 1200 میکروگرم بر میلیلیتر مشاهده شد. مقدار IC50 عصاره متانولی برگ Pterocarya fraxinifolia برای رده سلولی MCF-7 و HGF-1، بهترتیب 452.1 و 479.2 میکروگرم بر میلیلیتر محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون بیان ژن نشان داد که بیان ژن P21 در سلولهای MCF-7 در اثر تیمار عصاره گیاه Pterocarya fraxinifolia افزایش داشته و در سلول نرمال تحت تیمار عصاره تقریباً ثابت بوده است. بیان ژن BID در سلولهای سرطانی تیمار شده با عصاره گیاه افزایش یافت، در صورتی که سلولهای نرمال تحت تأثیر عصاره کاهش جزئی را در بیان این ژن نشان دادند. در سلولهای سرطانی اعمال عصاره گیاه سبب کاهش بیان ژن BCL-2 شده اما بیان این ژن در سلولهای نرمال تحت تأثیر عصاره تغییر چندانی نداشت. در سلولهای نرمال میزان بیان ژن RB1 تحت تیمار عصاره گیاه تغییر چندانی نکرد اما در سلولهای سرطانی MCF-7، تیمار عصاره موجب افزایش بیان این ژن شد. بیان ژن MDM2 در سلولهای سرطانی تحت تیمار عصاره گیاه تقریباً بدون تغییر ماند، در صورتی که در سلول سالم تحت تیمار عصاره، بیان این ژن افزایش اندکی یافت.نتیجهگیری: این تحقیق مقدمهای برای رسیدن به کاربرد گیاه Pterocarya fraxinifolia در مهار رشد سلولهای سرطانی است. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید اثر مهاری عصاره متانولی این گیاه بر سلولهای سرطان پستان است. ازاینرو، به نظر میرسد با تحقیقات بیشتر در آینده، میتوان از ترکیبات آن در درمان سرطان استفاده کرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
زهرا هجری؛ یکتا صادق زاده یزدی
چکیده
سابقه و هدف: در دیابت نوع دو، پانکراس انسولین کافی تولید نکرده یا انسولین تولید شده عملکرد مناسب ندارد. دیابت نوع دو که از آن به عنوان دیابت غیر وابسته به انسولین نیز یاد میشود، شایعترین نوع دیابت در جهان است که معمولاً به دلیل مقاومت سلولهای بدن نسبت به انسولین رخ میدهد. بسیاری از ترکیبات مفید موجود در قاصدک (Taraxacum officinale L.) در ...
بیشتر
سابقه و هدف: در دیابت نوع دو، پانکراس انسولین کافی تولید نکرده یا انسولین تولید شده عملکرد مناسب ندارد. دیابت نوع دو که از آن به عنوان دیابت غیر وابسته به انسولین نیز یاد میشود، شایعترین نوع دیابت در جهان است که معمولاً به دلیل مقاومت سلولهای بدن نسبت به انسولین رخ میدهد. بسیاری از ترکیبات مفید موجود در قاصدک (Taraxacum officinale L.) در افزایش تولید انسولین از پانکراس و کاهش سطح قند خون مؤثر هستند.مواد و روشها: در این پژوهش تأثیر عصاره آبی ریشه گیاه قاصدک (dandelion) بر روی میزان کاهش سطح قند خون در بیماران دیابتی نوع دوم در شهر مشهد مطالعه شد. بعد از پاکسازی و حذف ناخالصیها، ریشههای گیاه قاصدک توسط دستگاه آسیاب خشک گردید. عصارهگیری ریشه قاصدک توسط دستگاه سوکسله انجام شد. پس از پایان فرایند عصارهگیری، عصاره حاصل برای جداسازی ترکیبات جامد از فیلتر عبور داده شد. عصاره آماده شده به مدت چهار روز، با تناوب روزانه و در دو نوبت توسط بیمار دیابتی منتخب بهصورت دمنوش مصرف گردید. میزان قند خون بیمار دیابتی هر بار توسط دستگاه گلوکومتر سنجیده شد. سنجش میزان قند خون در هر روز، یک ساعت و دو ساعت (برای بررسی میزان پایداری) پس از صرف نوبت دوم عصاره انجام گردید. بیمار در مدت انجام تحقیق از هیچ گونه مکمل و دارویی به منظور کاهش سطح قند خون استفاده نکرد. از آنجایی که نوسان قند خون در شرایط ناشتا در شروع هر روز به عوامل مختلفی مانند شرایط روحی، جسمی، تغذیه و بهطور خاص عصبی بستگی دارد، برای کم کردن میزان خطا، اندازهگیری قند خون ناشتا بهعنوان شاهد، یک ماه قبل و یک ماه بعد از مصرف عصاره نیز انجام شد.نتایج: این بررسی نشان داد که میزان قند خون با افزایش تعداد روز مصرف عصاره ریشه گیاه قاصدک و افزایش دفعات مصرف در هر روز، کاهش قابل ملاحظهای مییابد. براساس دادههای حاصل از اندازهگیری میزان قند خون در بازههای زمانی مختلف، میانگین چهار روزه قند خون فرد دیابتی یک ماه قبل از مصرف عصاره عدد 233 بود که این عدد یک ماه بعد از مصرف عصاره به میزان 81 واحد کاهش یافته و به عدد 152 رسید؛ ازاینرو براساس نتایج حاصل، مصرف عصاره ریشه این گیاه باعث کاهش 35% در میزان قند خون گردید. بررسی اثر متقابل تعداد روز استفاده از عصاره ریشه قاصدک و ساعت استفاده از آن نیز نشان داد که کاهش همزمان میزان قند خون با افزایش تعداد روز مصرف عصاره و تعداد دفعات مصرف در هر روز قابل ملاحظه است. نتایج حاصل از آنالیز واریانس برای پاسخ میزان قند خون نیز حکایت از آن داشت که اثر فاکتورهای A (تعداد روز استفاده از عصاره) و B (ساعت استفاده از عصاره) نیز با P-value بسیار کمتر از 0.05، بر کاهش میزان قند خون معنیدار هستند. طبق نتایج حاصل از بهینهسازی عددی دادهها در محدوده مورد بررسی، با مصرف حداقل چهار روزه عصاره و دو نوبت در هر روز میتوان سطح میزان قند خون را به 150.167 رساند.نتیجهگیری: بهطورکلی این پژوهش تأثیر مثبت عصاره ریشه گیاه قاصدک را در درمان بیماری دیابت نوع دو نشان میدهد. روند کاهشی میزان قند خون با افزایش تعداد روزهای مصرف و نیز افزایش تعداد دفعات مصرف در هر روز، حکایت از آن دارد که استفاده طولانیمدت از این عصاره میتواند اثرهای پایدارتری بر کاهش قند خون افراد دیابتی داشته باشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
عباسعلی زمینی؛ رضا طاعتی؛ محمدرضا رضایی ارده؛ علیرضا نجفی خواه
چکیده
سابقه و هدف: گیاهان دارویی تأثیر بسیار سالمتری در قیاس با داروهای شیمیایی داشته و بهعلت داشتن مواد مؤثره گوناگون میتوانند در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها کاربرد داشته باشند. تاسماهی ایرانی یا قرهبرون یکی از باارزشترین گونههای ماهیان خاویاری دریای خزر است که بهعنوان گونه مناسب پرورشی به مزارع پرورش ماهیان خاویاری ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاهان دارویی تأثیر بسیار سالمتری در قیاس با داروهای شیمیایی داشته و بهعلت داشتن مواد مؤثره گوناگون میتوانند در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها کاربرد داشته باشند. تاسماهی ایرانی یا قرهبرون یکی از باارزشترین گونههای ماهیان خاویاری دریای خزر است که بهعنوان گونه مناسب پرورشی به مزارع پرورش ماهیان خاویاری معرفیشده و بخشی از گلههای مولدین پرورشی را در ایران تشکیل میدهد. این گونه به دلیل کوتاهتر بودن دوره تولید خاویار در مقایسه با گونه فیلماهی از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این تحقیق، مقایسه عملکرد عصارههای هیدروالکلی اکالیپتوس و سیر در کاهش بار قارچی و باکتریایی تخم تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) طی دوره انکوباسیون بود.مواد و روشها: در ابتدا، از مولدین نر و ماده تاسماهی ایرانی پس از طی شدن مراحل تکثیر مصنوعی اسپرم و تخمک کافی استحصال شد. پس از لقاح، تخمها توسط ترازوی دیجیتال توزین شده و تعداد تخم بهازای گرم، وزن کل تخمها در سینی و تعداد نهایی تخمهای ذخیرهسازی شده در انکوباتور محاسبه گردید. با توجه به اختصاص سه سینی برای هر تیمار، تعداد تخمهای ذخیرهسازی شده برای هر تیمار 15000 عدد و تعداد کل تخمهای ذخیرهسازی شده برای 5 تیمار 75000 عدد بود. عصارههای هیدروالکلی (حلال اتانول 70%) اکالیپتوس (ظاهر: شفاف، رنگ: قهوهای و pH=5.02) و سیر (ظاهر: شفاف، رنگ: قهوهای روشن و pH=6.49) تهیه شدند. پنج تیمار آزمایشی شامل شاهد (فاقد عصاره)، اکالیپتوس50 میلیگرم در لیتر، اکالیپتوس 100 میلیگرم در لیتر، سیر50 میلیگرم در لیتر و 100 میلیگرم در لیتر در سه تکرار به روش حمام کوتاهمدت طی سه مرحله (روز) طراحی شدند. در پایان سه مرحله ضدعفونی، نمونهبرداری از تخمها بهصورت تصادفی و از هر تکرار برای شمارش کل باکتریایی و قارچی اجرا گردید.نتایج: اختلاف معنیداری در فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب مانند pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت طی مراحل ضدعفونی تخمها مشاهده نشد (P>0.05). نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی عصارههای هیدروالکلی اکالیپتوس و سیر در سطوح 50 و 100 میلیگرم در لیتر، شمارش کل باکتریایی و قارچی کمتری را نسبت به تیمار شاهد نشان دادند (P<0.05) ولی عصاره اکالیپتوس در غلظت 100 میلیگرم در لیتر عملکرد بسیار بهتری نسبت به بقیه تیمارهای آزمایشی ثبت کرد (P<0.05). در شاخصهای انکوباسیون از قبیل درصد تفریخ و تعداد لاروهای سالم، اختلاف معنیدار آماری در چهار تیمار حاوی عصارههای هیدروالکلی سیر و اکالیپتوس (50 و 100 میلیگرم در لیتر) با تیمار شاهد مشاهده شد (P<0.05). براساس آزمون دانکن، میانگین درصد تفریخ و تعداد لاروهای سالم در تیمار عصاره اکالیپتوس 100 میلیگرم در لیتر بیشتر از سایر تیمارهای مورد مطالعه بود (P<0.05). درصد تفریخ تخم در تیمارهای 100 میلیگرم در لیتر سیر و 50 میلیگرم در لیتر اکالیپتوس باهم برابر بودند.نتیجهگیری: در طول تحقیق، تغییری در شکل ظاهری لاروها مشاهده نشد که این مسئله میتواند بهعنوان بیخطر بودن عصارههای گیاهی مطرح شود. فاکتورهای متنوعی از قبیل نوع و ترکیبات موجود در گیاه، میزان غلظت مورد استفاده، نوع میکروارگانیسم، میزان pH و دمای محیط قادرند بر ظرفیت ضدمیکروبی عصارهها و ترکیبات گیاهی تأثیرگذار باشند. با توجه به یافتههای حاصل، میتوان بیان کرد که عصارههای هیدروالکلی سیر و اکالیپتوس نقش بسیار تعیینکنندهای در کاهش آلودگی قارچی و باکتریایی تخم تاسماهی ایرانی طی دوره انکوباسیون داشتند.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
زهرا نوربخش؛ ایمان حاج خدادادی؛ حسینعلی قاسمی؛ محمد حسین مرادی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه در صنعت طیور برای دستیابی به بالاترین تولید با کمترین هزینه از افزودنیهای خوراکی استفاده میشود. محرکهای رشد و افزودنیهای خوراکی، مجموعههایی از ترکیبهای شیمیایی، بیولوژیکی یا طبیعی هستند که به آب و خوراک اضافه شده و با فرض بهبود رشد و بهبود کارایی خوراک و بدست آوردن بالاترین و اقتصادیترین تولید استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه در صنعت طیور برای دستیابی به بالاترین تولید با کمترین هزینه از افزودنیهای خوراکی استفاده میشود. محرکهای رشد و افزودنیهای خوراکی، مجموعههایی از ترکیبهای شیمیایی، بیولوژیکی یا طبیعی هستند که به آب و خوراک اضافه شده و با فرض بهبود رشد و بهبود کارایی خوراک و بدست آوردن بالاترین و اقتصادیترین تولید استفاده میشوند. استفاده از گیاهان دارویی در تغذیه طیور نشان داد که این گیاهان علاوه بر تحریک مصرف خوراک، خاصیت آنتیبیوتیکی و ضد کوکسیدیوزی نیز دارند. این مطالعه به منظور بررسی اثرهای سطوح مختلف پودر گیاه دارویی بیلهر بر عملکرد، هماتولوژی، جمعیت تفریقی گلبولهای سفید و کیفیت گوشت ران و سینه در جوجههای گوشتی اجرا شد.مواد و روشها: در این مطالعه، تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 با 5 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی به مدت 42 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی پرورش داده شدند. در طول دوره پرورش، دسترسی جوجهها به آب و خوراک آزاد بود و مراقبتهای لازم منطبق با اصول علمی پرورش و روشهای توصیه شده کاتالوگهای تجاری بود. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره کنترل، 2- جیره کنترل همراه با 0.1% آنتیبیوتیک فلاوفسفولیپول، جیره 3، 4 و 5 بهترتیب کنترل همراه با 0.1، 0.3 و 0.5 درصد پودر بیلهر (در مرحله آغازین و رشد و 0.05، 0.15 و 0.25 درصد در مرحله پایانی). در طول آزمایش، وزن بدن و مصرف خوراک در پایان دورههای آغازین، رشد و پایانی اندازهگیری شد. در روز 42، یک قطعه جوجه از هر تکرار بهطور تصادفی انتخاب و از طریق ورید بال خونگیری انجام گردید. دو نمونه خون یکی به داخل لولههای ونوجکت محتوی cc0.5 ماده ضد انعقاد اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) جمعآوری و بهمنظور اندازهگیری فراسنجههای هماتولوژی خون (میزان گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین، هماتوکریت و جمعیت تفریقی گلبولهای سفید) و بخش دیگری از خون به داخل لولههای عاری از ماده ضد انعقاد به منظور جداسازی سرم خون، برای اندازهگیری متابولیتهای بیوشیمیایی سرم منتقل شد.نتایج: افزودن پودر بیلهر به جیره بهطور معنیداری سبب افزایش وزن جوجههای گوشتی در روز 24 و 42 پرورش گردید (0.05>P). خوراک مصرفی در دورههای آغازین و رشد تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (0.05>P)، امّا در دوران پایانی و کل دوره اختلاف معنیداری بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (05/0<P). افزودن سطوح مختلف پودر بیلهر به جیره بر تعداد گلبولهای قرمز خون تأثیر معنیداری نداشت (0.05<P). ولی بر درصد هموگلوبین، درصد هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و تعداد ترومبوسیتها تأثیر معنیداری داشت (0.05>P). آنتیبیوتیک و سطوح مختلف پودر بیلهر بر روی جمعیت تفریقی گلبولهای سفید (درصد لنفوسیت، بازوفیل، مونوسیت، هتروفیل، ائوزینوفیل) و نسبت هتروفیل به لنفوسیت تأثیر معنیدار نداشتند (0.05<P). سطوح مختلف پودر بیلهر و آنتیبیوتیک بر ارتفاع پرز، ضخامت پرز و مساحت پرز در دئودنوم تأثیر معنیدار داشت (0.05>P). ولی عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دئودنوم از لحاظ آماری بین تیمارها تأثیر معنیداری نشان نداد (0.05<P). تیمارهای آزمایشی بر ظرفیت نگهداری آب، اُفت ناشی از خونابه و اُفت ناشی از پخت گوشت سینه تأثیر معنیدار نداشتند (0.05<P)، امّا سبب کاهش معنیدار pH گوشت سینه شدند (0.05>P). تیمارهای آزمایشی ظرفیت نگهداری آب، اُفت ناشی از خونابه و pH گوشت ران را تحت تأثیر قرار دادند (0.05>P)، ولی سبب تغییر معنیداری در اُفت ناشی از پخت گوشت ران نشدند (0.05<P).نتیجهگیری: در مورد بیشتر صفات بهویژه صفات عملکردی تیمار سه بهترتیب0.1، 0.1 و 0.05 درصد بیلهر در دوره آغازین، رشد و پایانی نسبت به تیمار کنترل بهبود داشت. ازاینرو میتوان از این گیاه در سطح اشاره شده بهعنوان یک افزودنی گیاهی در جیره جوجههای گوشتی برای بهبود صفات عملکردی و بافتشناسی استفاده کرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سمانه اکبری؛ شهرام آرمیده
چکیده
شته جالیز (Aphis gossypii Glover.) از آفات مهم کدوییان است. امروزه برای کنترل جمعیت این آفت، به ترکیبهای سازگار با محیطزیست بیشتر توجه میشود. در این تحقیق سمّیت تنفسی اسانس دو گیاه بومادران (Achillea millefolium L.) و پونه (Mentha pulegium L.) روی حشرات کامل آفت مذکور، در غلظت و زمانهای مختلف بررسی شد. همچنین، اثر زیرکشنده این دو اسانس روی پارامترهای زیستی ...
بیشتر
شته جالیز (Aphis gossypii Glover.) از آفات مهم کدوییان است. امروزه برای کنترل جمعیت این آفت، به ترکیبهای سازگار با محیطزیست بیشتر توجه میشود. در این تحقیق سمّیت تنفسی اسانس دو گیاه بومادران (Achillea millefolium L.) و پونه (Mentha pulegium L.) روی حشرات کامل آفت مذکور، در غلظت و زمانهای مختلف بررسی شد. همچنین، اثر زیرکشنده این دو اسانس روی پارامترهای زیستی شته جالیز بالغ بررسی شد. نتایج نشان داد که اسانسهای موجود در این گیاهان باعث مرگ و میر معنیدار حشرات بالغ میشوند. مقدار LC50 اسانس گیاه بومادران و پونه روی شته جالیز بهترتیب معادل 34.9 و 23.34 میکرولیتر بر لیتر هوا بود. مقدار LT50 اسانسها با غلظت 34.90 میکرولیتر بر لیتر هوا برای اسانس بومادران برابر با 12.3 ساعت و در غلظت 23.34 میکرولیتر بر لیتر هوا برای اسانس پونه برابر با 12.02 ساعت بدست آمد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) بهعنوان مهمترین پارامتر جدول زندگی آفت، در تیمار اسانس پونه برابر با 0.28 (ماده/ماده/روز: تعداد افراد ماده تولید شده بهازای هر فرد ماده در هر روز) و در تیمار اسانس بومادران 0.27 (ماده/ماده/روز) بود که نسبت به شاهد (0.34) کاهش معنیدار داشت. نتایج بررسی اثر زیرکشندگی این اسانسها روی پارامترهای رشد جمعیت نشان داد که نرخ بقای وابسته به سن برای شته جالیز تیمار شده با اسانسها نسبت به شاهد کاهش یافت. تیمارهای شاهد و پونه بهترتیب بیشترین (20.73 روز) و کمترین (10.97 روز) امید به زندگی را داشتند. نرخ خالص تولیدمثل در شتههای تیمار شده با بومادران، پونه و کنترل بهترتیب برابر با 15.64 ،9.38 و 35.76 (ماده/ماده/نسل) محاسبه شد. این یافتهها نشان داد که اسانس دو گیاه مطالعه شده، پتانسیل بالایی از نظر سمّیت تنفسی و کاهش جمعیت شته جالیز برای استفاده در برنامههای کنترل تلفیقی آفت مذکور در گلخانهها را دارا میباشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
پویا شیری؛ امیر آراسته؛ گلناز تجدد
چکیده
گیاه بارهنگ (Plantago major L.) گیاهی علفی و چندساله با اثرات بیولوژیکی فراوان همچون خواص آنتیاکسیدانی قوی میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مهاری عصاره دانه بارهنگ بر تولید نانورشتههای آمیلوئیدی و همچنین ویژگی آنتیاکسیدانی این عصاره بود. در مرحله اول، عصاره هیدرو الکلی دانه پودر شده گیاه با استفاده از اتانول 96% تهیه شد. سپس ترکیبهای ...
بیشتر
گیاه بارهنگ (Plantago major L.) گیاهی علفی و چندساله با اثرات بیولوژیکی فراوان همچون خواص آنتیاکسیدانی قوی میباشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر مهاری عصاره دانه بارهنگ بر تولید نانورشتههای آمیلوئیدی و همچنین ویژگی آنتیاکسیدانی این عصاره بود. در مرحله اول، عصاره هیدرو الکلی دانه پودر شده گیاه با استفاده از اتانول 96% تهیه شد. سپس ترکیبهای موجود در عصاره با روش کروماتوگرافی گازی- طیفسنجی جرمی (GC/MS) بررسی شد. تولید رشتههای آمیلوئیدی با استفاده از روش طیفسنجی کنگورد و نیز تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی گذاره مورد تأیید قرار گرفت و اثرات آنتی اکسیدانی آن با روش DPPH بررسی شد. حضور ماده پیرولیدینون (2.95%) و آمینوبوتیل استامید (17.98%) در عصاره با روش GC/MS تایید شد. بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی (99.18%) و کمترین تولید نانورشتههای آمیلوئیدی (55.73%) بهترتیب در غلظتهای 2 و 0.4 میلیگرم بر میلیلیتر از عصاره بدست آمد. حضور رشتههای آمیلوئیدی با تصویربرداری میکروسکوپی الکترونی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد عصاره دانه بارهنگ میتواند بهعنوان کاندیدای مناسبی برای کاهش عوارض ناشی از بیماری آلزایمر معرفی گردد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
زهره کلوندی؛ جواد ناظمی رفیع؛ امین صادقی؛ عبداله سلیمی؛ رمضان کلوندی؛ مریم نگهبان
چکیده
امروزه ابداع و بکارگیری روشهای کنترل غیرشیمیایی آفات کشاورزی ازجمله موارد مهم کاربردی در برنامههای مدیریتی آفات در بیشتر جوامع دنیاست. در این میان حجم وسیعی از مطالعات روی آفتکشهای زیست بنیاد متمرکز گردیده است. در این راستا فرمولاسیونهای جدیدی از حشرهکشهای گیاهی بهعنوان جایگزینی مناسب برای آفتکشهای مصنوعی توسعه ...
بیشتر
امروزه ابداع و بکارگیری روشهای کنترل غیرشیمیایی آفات کشاورزی ازجمله موارد مهم کاربردی در برنامههای مدیریتی آفات در بیشتر جوامع دنیاست. در این میان حجم وسیعی از مطالعات روی آفتکشهای زیست بنیاد متمرکز گردیده است. در این راستا فرمولاسیونهای جدیدی از حشرهکشهای گیاهی بهعنوان جایگزینی مناسب برای آفتکشهای مصنوعی توسعه یافته است. در این پژوهش سمّیت تنفسی و تماسی اسانس خالص و فرموله شده اکالیپتوس (Eucalyptus globulus Labill.) و همچنین دوام سمّیت تنفسی نانوکپسول اسانس آن روی حشرات کامل شپشه آرد (Tribolium confusum Herbest. (Col., Tenebrionidae)) در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرارگرفت. براساس نتایج بدست آمده، مقدار LC50 اسانس خالص و فرموله شده در مدت 24 ساعت در سمّیت تنفسی بهترتیب برابر 46.39 و 1472 میکرولیتر بر لیتر هوا بدست آمد. مقدار LT50 اسانس فرموله شده در سه غلظت LC25، LC50 و LC90 بهترتیب برابر با 12.3، 10.39 و 0.36 روز تعیین گردید. همچنین، نتایج نشان داد سمّیت تماسی اسانس فرموله شده (LC50=19030 µl.l-1) روی این حشره بسیار بالاتر از سمّیت تماسی اسانس خالص (LC50=3770 µl.l-1) میباشد. بنابراین با توجه به پایداری خوب اسانس فرموله شده در سمّیت تنفسی و تأثیر بسیار زیاد در سمّیت تماسی، پس از آزمایشهای تکمیلی میتوان از نانوکپسول اسانس اکالیپتوس در مدیریت این آفت مهم استفاده کرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
فرهنگ مراقبی؛ شیدا آقازاده یامچلو؛ سیده مهدخت مداح
چکیده
سرطان معده یک تومور بدخیم است که یکی از شایعترین انواع سرطان در جهان و ایران شناخته میشود. گیاهان منابعی سرشار از انواع ترکیبهای آنتیاکسیدانی میباشند که میتوانند در جهت تولید داروهای ضد سرطانی استفاده شوند. در این پژوهش خواص آنتیاکسیدانی و اثر سمّیت سلولی عصاره گیاه Ephedra major Host.، جمعآوری شده از پرندک در شهرستان رباط کریم، ...
بیشتر
سرطان معده یک تومور بدخیم است که یکی از شایعترین انواع سرطان در جهان و ایران شناخته میشود. گیاهان منابعی سرشار از انواع ترکیبهای آنتیاکسیدانی میباشند که میتوانند در جهت تولید داروهای ضد سرطانی استفاده شوند. در این پژوهش خواص آنتیاکسیدانی و اثر سمّیت سلولی عصاره گیاه Ephedra major Host.، جمعآوری شده از پرندک در شهرستان رباط کریم، استان تهران روی سلولهای سرطان معده ردهAGS بررسی شد. عصاره هیدروالکلی اتانولی و متانولی (80%) سرشاخههای رویشی گیاه به روش خیساندن استخراج شد. محتوی فنلی عصارهها با عامل Folin-Ciocalteu و فعالیت آنتیاکسیدانی آنها با استفاده از تست DPPH مورد سنجش قرار گرفت. همچنین میزان سمّیت سلولی غلظتهای مختلف عصاره این گیاه روی سلولهای رده AGS سرطان معده در سه زمان 24، 48 و 72 ساعت با استفاده از روش MTT ارزیابی شد. میزان تغییر بیان ژن BCL2 با استفاده از روش Real time-PCR اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، خاصیت آنتیاکسیدانی و محتوای فنولی عصاره اتانولی نسبت به عصاره متانولی بیشتر بود. نتایج تست MTT نشان داد که با افزایش غلظت عصاره اتانولی، زندهمانی سلولها کمتر شده و پس از 48 ساعت، IC50 به میزان 250 میکروگرم در میلیلیتر عصاره بدست آمد. میزان بیان ژن BCL2 در تیمار با عصاره کاهش یافت هر چند این کاهش معنیدار نبود. بهطور کلی، عصاره اتانولی سرشاخههای هوایی این گیاه توانست موجب مهار رشد سلولهای سرطان معده گردد، اما تأثیر معنیداری بر کاهش بیان ژن ضد آپوپتوزی BCL2 نداشت.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
بنت الهدی بهادر؛ جمیل بهرام پور؛ امیر موسایی؛ حسین دوماری
چکیده
برگ حنا (Lawsonia inermis L.) بهواسطه داشتن مقادیر زیادی از ترکیبهای فنولیک ازجمله تاننها از خواص دارویی منحصر بهفردی همچون خواص آنتیبیوتیکی برخوردار میباشد. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر تغذیه با برگ حنا بر عملکرد رشد، برخی فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی 20 رأس بره نر نژاد کرمانی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 تکرار ...
بیشتر
برگ حنا (Lawsonia inermis L.) بهواسطه داشتن مقادیر زیادی از ترکیبهای فنولیک ازجمله تاننها از خواص دارویی منحصر بهفردی همچون خواص آنتیبیوتیکی برخوردار میباشد. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر تغذیه با برگ حنا بر عملکرد رشد، برخی فراسنجههای خونی و آنزیمهای کبدی 20 رأس بره نر نژاد کرمانی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در 5 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل (T1) جیره پایه (شاهد)، (T2) جیره پایه+30 گرم برگ حنا، (T3) جیره پایه+60 گرم برگ حنا و (T4) جیره پایه+90 گرم برگ حنا بودند. نتایج نشان داد که اگرچه تیمارها روی عملکرد تأثیر معنیدار نداشتند، ولی بیشترین و کمترین میزان مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی بهترتیب مربوط به تیمارهای شاهد و 4 و همچنین بیشترین و کمترین مقدار افزایش وزن روزانه بهترتیب مربوط به تیمارهای 4 و شاهد بود. غلظتهای گلوکز و نیتروژن اورهای خون تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (0.05≥P). با افزایش میزان برگ حنا در جیره، غلظتهای کلسترول، تریگلیسرید و پروتئین تام بهطور معنیداری افزایش یافتند (0.05≥P). کمترین غلظت آنزیمهای کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در تیمار 3 بدست آمد (0.05≥P). بهطور کلی مشخص شد که استفاده از سطوح مختلف گیاه حنا در جیره غذایی برههای کرمانی، عملکرد رشد و گلوکز آنها را تحت تأثیر قرار نداد، ولی بهطور معنیداری سبب افزایش کلسترول، تریگلیسرید و پروتئین تام و کاهش AST و ALT گردید.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
طاهره سلیمانی؛ آسا ابراهیمی؛ فر زنده محجوبی؛ مهدی صادقی
چکیده
زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe.) یک گیاه دارویی ادویهای است که دارای خواص آنتیکسیدانی، ضدتوموری و ضد سرطانی میباشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر عصاره اتانولی ریزوم زنجبیل تازه بر مهار سلولهای سرطانی روده بزرگ HCT-116 و نیز بیان ژنهای TGFBR2 و DDC بهعنوان ژنهای سرکوبکننده تومور و ژن β-Actin بهعنوان ژن مرجع انجام شد. برای شناسایی و اندازهگیری ...
بیشتر
زنجبیل (Zingiber officinale Roscoe.) یک گیاه دارویی ادویهای است که دارای خواص آنتیکسیدانی، ضدتوموری و ضد سرطانی میباشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر عصاره اتانولی ریزوم زنجبیل تازه بر مهار سلولهای سرطانی روده بزرگ HCT-116 و نیز بیان ژنهای TGFBR2 و DDC بهعنوان ژنهای سرکوبکننده تومور و ژن β-Actin بهعنوان ژن مرجع انجام شد. برای شناسایی و اندازهگیری میزان 6-جینجرول در عصاره از آنالیز HPLC استفاده شد. بررسی اثر سمّیت غلظتهای مختلف عصاره کامل (0، 10، 50، 100، 150، 200، 250، 300، 350، 400 و 500 میکروگرم بر میلیلیتر) روی رده سلولی HTC-116 به کمک آزمون MTT بعد از 16 و 24 ساعت از شروع آزمون ارزیابی شد. بررسی بیان ژنهای TGFBT2، DCC و β-Actin به روش RT-PCR پس از تیمار با غلظتهای 150 و 300 میکروگرم بر میلیلیتر از عصاره کامل بعد از 16 و 24 ساعت از شروع آزمون انجام شد. نتایج HPLC نشان داد که 6-جینجرول به میزان 2.03 ± 86.2 میلیگرم در 100 گرم وزن خشک پودر عصاره اتانولی زنجبیل وجود داشت. نتایج آزمایش MTT نشان داد که IC50 بعد از 16 ساعت، 80.44 و بعد از 24 ساعت، 473.19 بدست آمد. در غلظتهای 150 و 300 میکروگرم بر میلیلیتر از عصاره، مرگ و میر سلولی بهطور افزایشی تغییر چشمگیر داشت. همچنین، افزایش بیان ژنهای TGFBT2 و DCC در غلظت 150 میکروگرم بر میلیلیتر در هر دو زمان 24 و 16 ساعت معنیدار (0.01>P) بود. این تحقیق بیانگر اثر القای ژنهای بازدارنده تومور بر اثر استفاده از عصاره زنجبیل در سرطان روده بزرگ رده سلولی HCT-116 میباشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
محمد محمد علیزاده؛ احمد اصغرزاده؛ مریم تاتاری
چکیده
ترکیبهای پلیفنلی گیاهان نقش مهمی در کاهش اثرات بیماری بر بدن دارند. کاسنی (Cichorium intybus L.) یکی از منابع پلیفنل در طبیعت میباشد. برگ کاسنی، حاوی املاح معدنی و گلوکوزیدی به نام شیکورئین (سیکورئین) و ریشه آن دارای مواد قندی، اینولین، پکتین و اسانس است. کبد یکی از اندامهای ضرورری بدن میباشد که بیش از 500 عمکرد حیاتی دارد. تحقیق حاضر ...
بیشتر
ترکیبهای پلیفنلی گیاهان نقش مهمی در کاهش اثرات بیماری بر بدن دارند. کاسنی (Cichorium intybus L.) یکی از منابع پلیفنل در طبیعت میباشد. برگ کاسنی، حاوی املاح معدنی و گلوکوزیدی به نام شیکورئین (سیکورئین) و ریشه آن دارای مواد قندی، اینولین، پکتین و اسانس است. کبد یکی از اندامهای ضرورری بدن میباشد که بیش از 500 عمکرد حیاتی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر مصرف گیاه کاسنی بر غلظت آنزیمهای کبدی، قدرت باروری و القای نرینگی در رت انجام شد. 32 سر رت به چهار گروه تقسیم گردید. عصاره کاسنی با استفاده از روش سوکسله و حلال متانول تهیه شد. گروههای تیمار، عصاره کاسنی را در مقادیر و غلظتهای مختلف به مدت 28 روز دریافت کردند. یک گروه نیز بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. در روز بیستونهم، خونگیری از ناحیه بطنی قلب انجام شد. برای تعیین اثر مصرف کاسنی بر قدرت باروری و القای نرینگی، در هر گروه لقاح بهصورت طبیعی انجام و تعداد موالید و جنسیت آنها تعیین و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد که عصاره متانولی کاسنی روی هورمونهای LH (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.01>P) و mg.kg-1 200 (0.001>P)) و FSH (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.001>P) و mg.kg-1 200 (0.001>P))، تعداد موالید (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.01>P) و mg.kg-1 200 (0.01>P)) و زادههای نر (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.05>P) و mg.kg-1 200 (0.01>P)) در تیمارهای مختلف در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنیدار ایجاد کرد، اما غلظت آنزیمهای کبدی در تیمارهای مختلف در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنیدار نداشت.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
داراب یزدانی؛ مهدی ابراهیمی؛ سعید مودی؛ فرزانه نباتی؛ محسن پویان؛ سمیه الوانی؛ فرزانه جوکار شوریجه
چکیده
استان خراسان جنوبی بزرگترین تولیدکننده عناب (Ziziphus jujuba Mill.) در ایران است و زندگی بخش قابل توجهی از مردم آن منطقه به تولید این محصول وابسته است. شیوع آفت سنک عناب (Monosteira alticarinata Ghauri) در سالهای اخیر علاوهبر کاهش تولید محصول، بهدلیل استفاده وسیع از سموم شیمیایی برای کنترل این حشره در زمان برداشت محصول، سلامت مصرفکنندگان عناب را تهدید ...
بیشتر
استان خراسان جنوبی بزرگترین تولیدکننده عناب (Ziziphus jujuba Mill.) در ایران است و زندگی بخش قابل توجهی از مردم آن منطقه به تولید این محصول وابسته است. شیوع آفت سنک عناب (Monosteira alticarinata Ghauri) در سالهای اخیر علاوهبر کاهش تولید محصول، بهدلیل استفاده وسیع از سموم شیمیایی برای کنترل این حشره در زمان برداشت محصول، سلامت مصرفکنندگان عناب را تهدید میکند. ازاینرو، در این پژوهش امکان کنترل این آفت با فرمولاسیون عصاره و اسانس برخی گیاهان دارویی برای اولین بار بررسی شد. در مرحله آزمایشگاهی، ترکیبهای مورد بررسی شامل عصاره Capsicum annuum L. (30%) + روغن Allium sativum L. (10%)، اسانس Mentha piperita L. (10%) + اسانس Pelargonium graveolens L’Hér. (10%)، اسانس Syzygium aromaticum L. (30%)، روغن Azadirachta indica A. Juss. (5%) + اسانس Thymus vulgaris L. (5%) و روغن A. indica (5%) + اسانس Th. vulgaris (5%) + صابون پتاسیم (50%) بودند که همراه با دلتامترین (0.1%) بهعنوان شاهد مثبت و آب بهعنوان شاهد منفی در آزمون زیستسنجی بررسی شدند. نتایج حاصل از آزمون زیستسنجی نشاندهنده کارایی بالای پنجمین فرمولاسیون بود که بعد از گذشت چهار ساعت با غلظت 2% سبب نابودی 100% آفت شد و همراه با دلتامترین با 92.5% تلفات حشره در یک گروه آماری قرار گرفت. نتایج نرمافزار Polo plus نشاندهنده مرگ 50% حشرات (LC50) در غلظت 0.91% از فرمولاسیون پنجم بود. نتایج تحلیل دادههای میدانی با نرمافزار SAS نشاندهنده کنترل نسبی فرمولاسیون مورد استفاده در بررسیهای میدانی بود؛ بهنحوی که بعد از گذشت 24، 48 و 72 ساعت درصد کنترل حشره در غلظت 2% از این فرمولاسیون بهترتیب 27.43، 43.99 و 56.24 بوده است. این نتایج نشان میدهد که فرمولاسیون گیاهی حاوی روغن چریش، اسانس آویشن و صابون پتاسیم در غلظت 2% از قابلیت مناسبی برای کنترل سنک عناب برخوردار است و میتواند پس از ثبت بهعنوان جایگزین سموم رایج در کنترل سنک عناب مورد استفاده قرار گیرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سمانه ملک پور؛ سیمین نصرتی؛ بیتا بهبودیان؛ جلال غلام نژاد؛ محمد آرمین
چکیده
در مطالعه حاضر، ابتدا تأثیر عصاره آبی گیاهان آویشن باغی (Thymus vulgaris L.)، رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.)، رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)، بر کاهش رشد عامل بیماری پوسیدگی فوزاریومی خیار (Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum (forc)) در شرایط درون شیشهای، بهوسیله آزمون دیسک کاغذی بررسی شد. براساس نتایج، بهترتیب عصاره آبی آویشن باغی، رازیانه، ...
بیشتر
در مطالعه حاضر، ابتدا تأثیر عصاره آبی گیاهان آویشن باغی (Thymus vulgaris L.)، رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.)، رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)، بر کاهش رشد عامل بیماری پوسیدگی فوزاریومی خیار (Fusarium oxysporum f. sp. radicis-cucumerinum (forc)) در شرایط درون شیشهای، بهوسیله آزمون دیسک کاغذی بررسی شد. براساس نتایج، بهترتیب عصاره آبی آویشن باغی، رازیانه، رزماری و نعناع فلفلی در غلظت ppm250 با 24.66، 17.33، 11.66 و 10.33 میلیمتر قطر ناحیه بازدارندگی حداکثر فعالیت ضدقارچی را نسبت به شاهد (3.66 میلیمتر قطر ناحیه بازدارندگی) نشان دادند. سپس تأثیر عصارههای آبی آویشن باغی و رازیانه روی گیاه خیار رقم ناگین تیمار شده با عامل بیماری F. oxysporum در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. عصاره آبی آویشن باغی در غلظت ppm200 با 31% شاخص بیماری بیشترین کاهش علایم بیماری را نسبت به شاهد بیمار با 82.66% و تیمار رازیانه با 42% شاخص بیماری نشان داد. بررسی فعالیت آنزیمهای پلیفنل اکسیداز، بتا- 1، 3-گلوکاناز و پراکسیداز در شرایط گلخانه نشان داد که فعالیت هر سه آنزیم روند افزایشی داشته است، بهطوری که میزان فعالیت آنزیمها در تیمار توأم عصاره آبی آویشن باغی (ppm200) و بیمارگر بهترتیب از ΔOD/min/mg protein 1.12، 1.11 و 0.27 در روز اول پس از مایهزنی به ΔOD /min/mg protein 5.25، 4.81 و 2.88 در روز دوازدهم افزایش یافت و دارای اختلاف معنیدار با شاهد بود. با توجه به نتایج این تحقیق مشخص شد که عصاره آبی آویشن باغی علاوه بر اثر مستقیم قارچکشی قادر به افزایش فعالیت آنزیمهای دفاعی در گیاه خیار است، در نتیجه القای مقاومت گیاه میزبان در برابر بیمارگر اتفاق میافتد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
فاطمه مشهدی؛ مجید قربانی نهوجی؛ رویا یارایی
چکیده
گیاهان خانواده نعناعیان منبع غنی از ترکیبهای دارویی با خواص ضدسرطان هستند. در بسیاری از تحقیقات تنها به خواص ضد سرطانی این ترکیبها پرداخته شده است و به سمّیت آنها بر سلولهای سالم توجهی نشده است. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه اثرهای سمّی اسانس دو گونه از جنس مرزنجوش (خانواده نعناعیان) شامل Origanum vulagare L. و Origanum majorana L. بر رده ...
بیشتر
گیاهان خانواده نعناعیان منبع غنی از ترکیبهای دارویی با خواص ضدسرطان هستند. در بسیاری از تحقیقات تنها به خواص ضد سرطانی این ترکیبها پرداخته شده است و به سمّیت آنها بر سلولهای سالم توجهی نشده است. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه اثرهای سمّی اسانس دو گونه از جنس مرزنجوش (خانواده نعناعیان) شامل Origanum vulagare L. و Origanum majorana L. بر رده سلول سرطانی BCL-1 و لنفوسیت (ایمنی اکتسابی) و ماکروفاژ (ایمنی ذاتی) نرمال در شرایط In vitro طراحی شده است. نمونه گیاهان تهیه و اسانس روغنی با روش تقطیر با آب آماده شد. سپس آنالیز اسانسها با دستگاههای GC و GC.MS انجام گردید. رده سلول سرطانی BCL-1، لنفوسیت و ماکروفاژ نرمال با غلظتهای مختلف اسانسها به مدت 24 ساعت کشت داده شد. حیات سلولی و مسمومیت سلولی تحت تأثیر اسانسهای روغنی از طریق سنجش MTT و LDH تعیین شد. نتایج GC.MS تنوع ترکیبهای دو اسانس را نشان میدهد، بهطوری که تنها دارای 12 جزء مشترک میباشد. دو اسانس در محدوده غلظت 1-01/0 درصد (O. vulgare 47-79% و O. majorana 30-82%) موجب مهار رشد سلول سرطانی BCL-1 میشود (IC50 اسانس O. vulgare: 01/0% و IC50 اسانس O. majorana: 03/0%). هر دو اسانس در بالاترین غلظت (1%) فعالیت حیاتی سلولهای ایمنی را کاهش نمیدهند. همچنین با توجه به نتایج آزمون LDH هیچیک از غلظتهای مورد آزمایش دو اسانس اثر سمّی بر لنفوسیت و ماکروفاژ نداشتند. اسانس گیاهان O. vulgare و O. majorana کاندید مناسبی برای درمان سرطان میباشند، زیرا علاوهبر داشتن خاصیت ضدسرطانی قوی، در سلولهای نرمال سیستم ایمنی آسیبی ایجاد نمیکنند.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
الیناز استوار؛ سمیرا خدایاری؛ شهرام آرمیده
چکیده
سالیانه بخش قابل توجهی از تولیدات کشاورزی توسط آفات انباری از بین میروند. بهطور معمول برای کنترل آفات از سموم شیمیایی استفاده میشود. خطرات باقیمانده سموم روی محصولات انباری و نیز افزایش مقاومت آفات، انتخاب روشهای کنترل امن و مؤثر را ایجاب میکند. ترکیبهای گیاهی میتوانند زمینه تحقیق در مورد کنترل آفات انباری با روشهای ...
بیشتر
سالیانه بخش قابل توجهی از تولیدات کشاورزی توسط آفات انباری از بین میروند. بهطور معمول برای کنترل آفات از سموم شیمیایی استفاده میشود. خطرات باقیمانده سموم روی محصولات انباری و نیز افزایش مقاومت آفات، انتخاب روشهای کنترل امن و مؤثر را ایجاب میکند. ترکیبهای گیاهی میتوانند زمینه تحقیق در مورد کنترل آفات انباری با روشهای کم خطر باشند. بنابراین در این تحقیق تأثیر اسانس پوست سه گونه مرکبات شامل لیموترش (Citrus limon L.)، پرتقال (C. sinensis L.) و نارنج (C. aurantium L.) روی حشرات کامل سوسک چهارنقطهای حبوبات (Callosobruchus maculatus (F.))، سرخرطومی گندم (Sitophilus granarius L.) و شپشه آرد (Tribolium confusum Duv.)، ارزیابی شد. جهت ارزیابی تأثیر اسانسها روی آفات از تجزیه پروبیت بعد از ۲۴ و ۴۸ ساعت استفاده گردید. بعد از تعیین LC50 و LC25، جهت ارزیابی اثر ترکیبی اسانسها، ترکیبهای LC25 لیموترش+LC25 نارنج، LC25 لیموترش+LC25 پرتقال و LC25 پرتقال+LC25 نارنج بررسی شدند. هر تیمار در سه تکرار و هر تکرار روی ده حشره کامل دو روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. همچنین، تجزیه اسانسها با GC/MS برای بررسی اجزای اصلی آنها صورت گرفت. بیشترین ترکیب موجود در اسانس پوست هر سه گونه مورد مطالعه لیمونن بود. شاخص LC50 اسانس لیموترش، پرتقال و نارنج روی حشرات کامل سرخرطومی گندم بعد از 24 ساعت بهترتیب 3.80، 2.65، 3.11 و بعد از 48 ساعت بهترتیب 2.48، 1.93، 2.88 میکرولیتر بر لیتر، روی سوسک چهارنقطهای حبوبات بعد از 24 ساعت به ترتیب 0.23، 2.41، 2.66 و بعد از 48 ساعت بهترتیب 0.132، 1.38، 2.35 میکرولیتر بر لیتر و روی شپشه آرد بعد از 24 ساعت بهترتیب 5.33، 2.76، 1.35 و بعد از 48 ساعت بهترتیب 2.24، 2.49، 0.89 میکرولیتر بر لیتر بهدست آمد. بررسی اثر ترکیبی اسانسها نشان داد که اثر تیمار LC25 لیمو+LC25 پرتقال روی هر سه آفت از اثر هر یک از اسانس ها بهتنهایی بیشتر است. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، اسانس پوست مرکبات بهویژه لیموترش در تولید آفتکشهای زیستی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
مهدیه محمدزاده؛ محمد سالارمعینی؛ محسن افشارمنش؛ محمد خواجه بمی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر جنس و پودر دانه شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) بر عملکرد رشد، پاسخ ایمنی و جمعیت میکروبی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی، پژوهشی با 240 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 (120 قطعه نر و 120 قطعه ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت آزمایش فاکتوریل شامل سه سطح پودر دانه شنبلیله (صفر (شاهد)، 0.5 و یک درصد) و دو جنس (نر و ماده) ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر جنس و پودر دانه شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) بر عملکرد رشد، پاسخ ایمنی و جمعیت میکروبی و مورفولوژی روده جوجههای گوشتی، پژوهشی با 240 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه راس 308 (120 قطعه نر و 120 قطعه ماده) در قالب طرح کاملاً تصادفی بهصورت آزمایش فاکتوریل شامل سه سطح پودر دانه شنبلیله (صفر (شاهد)، 0.5 و یک درصد) و دو جنس (نر و ماده) با 4 تکرار و 10 جوجه در هر تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که افزایش وزن بدن، مصرف خوراک، شاخص تولید اروپایی و جمعیت باکتریهای لاکتوباسیل روده در جنس نر نسبت به جنس ماده بیشتر بود (0.05>P). اثرات اصلی پودر شنبلیله و جنس نشان داد که طول و عرض پرزها و نسبت طول پرز به عمق کریپت در روده جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 1% شنبلیله در مقایسه با شاهد و در جنس نر نسبت به جنس ماده بیشتر بود (0.05>P). اثرات متقابل نشان داد که طول و عرض پرزها و نسبت طول پرز به عمق کریپت در روده جوجههای نر تغذیه شده با جیره شاهد نسبت به سایر گروهها کمتر بود (0.05>P). تیتر آنتیبادی علیه گلبولهای قرمز گوسفند در سرم جوجههای تغذیه شده با جیره حاوی 1% شنبلیله در مقایسه با گروه شاهد بیشتر بود (0.05>P). بهطور کلی نتایج نشان داد که افزودن 1% پودر دانه شنبلیله به جیره جوجههای گوشتی اثرات مفیدی دارد و میتواند سبب بهبود مورفولوژی روده و پاسخ ایمنی شود.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
مرضیه حجازی؛ رقیه نوروزی
چکیده
از گذشته تاکنون گیاهان و فرآوردههای آنها بهعنوان غذا و گیاه دارویی در تغذیه و درمان بیماریها در انسان و حیوانات مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال در تصور عامه گیاهی بودن یک فرآورده دارویی و یا غذایی با عدمسمّیت و ایمنی آن برابر بوده است و اثرهای جانبی و سمّیت گیاهان و فرآوردههای آنها کمتر مطالعه شده است. ازاینرو استفاده ...
بیشتر
از گذشته تاکنون گیاهان و فرآوردههای آنها بهعنوان غذا و گیاه دارویی در تغذیه و درمان بیماریها در انسان و حیوانات مورد استفاده قرار گرفتهاند. با این حال در تصور عامه گیاهی بودن یک فرآورده دارویی و یا غذایی با عدمسمّیت و ایمنی آن برابر بوده است و اثرهای جانبی و سمّیت گیاهان و فرآوردههای آنها کمتر مطالعه شده است. ازاینرو استفاده از سیستمی که دربردارنده ملاحظات اخلاقی زیستی، سرعت، سادگی و در عین حال ملاحظات اقتصادی باشد، برای برآورد میزان سمّیت و تعیین LC50 گیاهان دارویی قبل از مصرف ضروریست. هدف این مطالعه بکارگیری آرتمیا سالینا بهعنوان ارگانیسمی در ارزیابی سمّیت گیاهان دارویی و فرآوردههای گیاهی و تعیین LC50 میباشد. هدف این مطالعه به کارگیری ارگانیسم Artemia salina در ارزیابی سمیت و LC50 برخی گیاهان دارویی بود. در این مطالعه میزان سمیت عصاره گیاهان دارویی گلمحمدی (Rosa damascena Mill.)، خاکشیر (Descurainia sophia (L.) Schur)، آنغوزه (Ferula assa-foetida L.)، گل حسرت (Colchicum autumnale L.)، سیر (Allium sativum L.) و سرخدار (Taxus baccata L.) با تعیین شاخص LC50 با استفاده از آزمون Artemia salina مورد بررسی قرار گرفت. عصارهها به روش ماسراسیون تهیه شدند. سیستهای A. salina در آب دریای مصنوعی و در 27 درجه سانتیگراد تفریخ گردید و سپس لاروها در معرض عصاره گیاهان در غلظتهای مختلف (10، 100 و 1000 میلیگرم بر میلیلیتر) به مدت 24 ساعت قرار گرفتند. میزان غلظتی که نیاز است تا نیمی از لاروها را از بین ببرد (LC50) محاسبه گردید. میزان LC50 گیاهان خاکشیر، سیر، گلمحمدی، سرخدار، گل حسرت و آنغوزه بهترتیب 4812، 3316، 997، 44.07، 10.44 و 2.37 میلیگرم بر میلیلیتر بهدست آمد. بهطور کل نتایج نشان داد که تست A. salina میتواند بهعنوان الگویی در تعیین شاخص LC50 برای آزمایشهای سمشناسی فرآوردههای گیاهی مورد استفاده قرار گیرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
سارا مسعود مقدم؛ جمشید مهرزاد؛ امیرحسین علیزاده قمصری؛ رضا بهاری کاشانی؛ جعفر سعیدی
چکیده
این آزمایش برای مقایسه اثرهای چهار افزودنی گیاهی تجاری و یک آنتیبیوتیک محرک رشد (ویرجینیامایسین) بر عملکرد، برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون و فعالیت آنزیمهای کبدی سرم جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 900 قطعه جوجه خروس گوشتی یکروزه (سویه راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار 30 قطعهای مورد استفاده قرار گرفتند. ...
بیشتر
این آزمایش برای مقایسه اثرهای چهار افزودنی گیاهی تجاری و یک آنتیبیوتیک محرک رشد (ویرجینیامایسین) بر عملکرد، برخی فراسنجههای بیوشیمیایی خون و فعالیت آنزیمهای کبدی سرم جوجههای گوشتی انجام شد. تعداد 900 قطعه جوجه خروس گوشتی یکروزه (سویه راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار 30 قطعهای مورد استفاده قرار گرفتند. تیمارهای آزمایشی شامل: جیرههای حاوی نویهرب®، بیوسنس® و بایواسترانگ® (هر یک به میزان 100 گرم در تن خوراک)، جیره دارای نویگرو® (1000 گرم در تن خوراک) و جیره حاوی ویرجینیامایسین (100 گرم در تن خوراک) بهعنوان کنترل مثبت بودند. مقدار خوراک مصرفی، وزن بدن، درصد تلفات، ضریب تبدیل غذایی و شاخص اروپایی مرغ گوشتی در دوره 1 تا 42 روزگی محاسبه شد. در سنین 28 و 42 روزگی، از چهار پرنده به ازای هر تکرار خونگیری بعمل آمده و فراسنجههای خونی شامل: غلظت پروتئین کل، اسید اوریک، آلبومین، گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول، لیپوپروتئین کمچگالی (LDL)، لیپوپروتئین پرچگالی (HDL) و فعالیت آنزیمهای گاما-گلوتامیل ترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز سرم اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که اثرهای افزودنیهای گیاهی مورد آزمایش بر عملکرد و شاخص اروپایی مرغ گوشتی در مقایسه با آنتیبیوتیک معنیدار نبود. غلظت فراسنجههای خون و فعالیت آنزیمهای کبدی سرم در سنین 28 و 42 روزگی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. براساس این نتایج، افزودنیهای مورد ارزیابی میتوانند بدون اثرگذاری منفی بر عملکرد و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم جوجههای گوشتی جایگزین مناسبی برای آنتیبیوتیک محرک رشد باشند.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
فریبا ظفرمند کاشانی؛ داریوش خادمی شورمستی
چکیده
مخاطرات زیست محیطی بستهبندیهای بسپاری موجب افزایش تمایل به استفاده از پوششهای زیستتخریبپذیر چندسازهای شده است. با توجه به محدودیتهای استفاده از پاداکسندهها و زیستپادهای مصنوعی، استفاده از فرآوردههای طبیعی جایگزین توسعه یافته است. در این مطالعه اثرهای پاداکسندگی و ضدمیکروبی عصارههای الکلی آویشن شیرازی (Zataria multiflora ...
بیشتر
مخاطرات زیست محیطی بستهبندیهای بسپاری موجب افزایش تمایل به استفاده از پوششهای زیستتخریبپذیر چندسازهای شده است. با توجه به محدودیتهای استفاده از پاداکسندهها و زیستپادهای مصنوعی، استفاده از فرآوردههای طبیعی جایگزین توسعه یافته است. در این مطالعه اثرهای پاداکسندگی و ضدمیکروبی عصارههای الکلی آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss.) و زیره سبز (Cuminum cyminum L.) در مقایسه با پروپیل گالات در پوشش زیستفعال بر ماندگاری گوشت مرغ ارزیابی شد. برای این منظور آزمایشی با 5 تیمار شامل فیلههای مرغ فاقد پوشش (شاهد)، دارای پوشش کازئیناتسدیم 8%، دارای پوشش کازئیناتسدیم غنی شده با عصاره آویشن شیرازی (1.5%)، عصاره زیرهسبز (1.5%) و پروپیل گالات (ppm100) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار بهمدت 10 روز نگهداری در دمای یخچال اجرا شد. نتایج نشان داد که استفاده از پوشش کازئیناتسدیم موجب کاهش شمار باکتریهای هوازی مزوفیل و باکتریهای سرماگرا، شاخص اسید تیوباربیتوریک، عدد پراکسید و مجموع ترکیبهای ازته فرّار فیلهها طی این مدت نگهداری شد. بکارگیری عصارههای گیاهی و پروپیل گالات موجب افزایش کارایی پاداکسندگی و ضدمیکروبی پوشش زیستفعال شد. در پایان دوره نگهداری، کمترین میزان باکتریهای هوازی مزوفیل و باکتریهای سرماگرا و مجموع ترکیبهای ازته فرّار در فیلههای حاوی پوشش زیستفعال حاوی عصاره زیره (p <0.05) و کمترین میزان شاخص اسید تیوباربیتوریک و عدد پراکسید در فیلههای حاوی پوشش زیستفعال حاوی عصاره آویشن شیرازی (p <0.05)دیده شد که تفاوت آماری معنیداری با پوشش فعال حاوی پروپیل گالات نداشت. بنابراین میتوان از پوشش زیستفعال کازئیناتسدیم حاوی عصارههای زیره سبز و آویشن شیرازی جهت افزایش زمان ماندگاری فیله مرغ در دمای یخچال حداقل بهمدت 10 روز استفاده کرد.