دوره 39، شماره 3 ، مهر 1402
زراعت و باغبانی
ژینوس هاشمپور؛ سمانه اسدی صنم؛ مهدی میرزا؛ مرضیه قنبری جهرمی
چکیده
سابقه و هدف: سرخارگل (Echinaceae purpurea L.)، یکی از معروفترین گونههای دارویی با ارزش اقتصادی زیاد در سراسر جهان است که در ایران از ریشه و اندام هوایی آن در تولید داروهای گیاهی استفاده میشود. بسیاری از داروهای گیاهی که بهطور تجاری از اندامهای هوایی سرخارگل تولید میشود برای افزایش سیستم ایمنی غیر اختصاصی و درمان سرماخوردگی استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف: سرخارگل (Echinaceae purpurea L.)، یکی از معروفترین گونههای دارویی با ارزش اقتصادی زیاد در سراسر جهان است که در ایران از ریشه و اندام هوایی آن در تولید داروهای گیاهی استفاده میشود. بسیاری از داروهای گیاهی که بهطور تجاری از اندامهای هوایی سرخارگل تولید میشود برای افزایش سیستم ایمنی غیر اختصاصی و درمان سرماخوردگی استفاده میشوند. هزینههای زیست محیطی و بهداشتی کودهای شیمیایی منجر شده تا پژوهشگران به نیازهای غذایی گیاهان با استفاده از کودهای آلی و بیولوژیک پاسخ دهند. ازاینرو، این مطالعه با هدف بررسی اثر کودهای شیمیایی، آلی و بیولوژیک بر ویژگیهای مورفولوژیک، ماده خشک شاخساره، ریشه، درصد و عملکرد اسانس گل و مجموع برگ و ساقه سرخارگل انجام شد.مواد و روشها: این آزمایش براساس طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور (مجتمع تحقیقاتی البرز) در سال زراعی 98-1397 انجام شد. تیمارها شامل شاهد (Control)، NPK (N50P25K25، N75P35K35 و N100P75K75 کیلوگرم در هکتار)، کود دامی (30، 60 و 90 تن در هکتار)، ورمیکمپوست (5، 10 و 15 تن در هکتار)، ترکیبهای کودی N50P25K25 + 30 تن کود دامی در هکتار، N50P25K25 + 5 تن در هکتار ورمیکمپوست، کودهای زیستی G. intraradaices + Glomus mosseae، Azospirillum + Pseudomonas، Thiobacillus + ۵ تن در هکتار ورمیکمپوست و Thiobacillus + 250 کیلوگرم در هکتار گوگرد (S) بودند. پیش از اعمال تیمارهای کودی، آنالیز خاک انجام شد و پس از اعمال تیمارهای کودی نیز ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک تعیین گردید. تیمارها براساس نیازهای کودی گیاه و نیز نتایج آزمون خاک انتخاب شدند. صفات ارتفاع گیاه، تعداد برگ، ساقه فرعی و گل در گیاه، عمق نفوذ و حجم ریشه، ماده خشک برگ، ساقه، گل و ریشه بهطور جداگانه، ماده خشک شاخساره (برگ+ساقه+گل) و بازده و عملکرد اسانس گل و مجموع برگ و ساقه ارزیابی شدند. در مرحله گلدهی کامل، نمونهها از اندامهای هوایی و ریشه گیاهان در همه گروههای تیماری برداشت شد. پس از هواخشک شدن نمونهها در محیط سایه، نمونهها با دستگاه کلونجر و بهروش تقطیر با آب اسانسگیری شدند و درصد و عملکرد اسانس بر اساس وزن خشک محاسبه شد.نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین ماده خشک برگ و ساقه در تیمار 15 تن در هکتار ورمیکمپوست بدست آمد. همچنین بیشترین ماده خشک گل و ریشه بهترتیب مربوط به تیمارهای 5 تن در هکتار ورمیکمپوست + NPK و 30 تن در هکتار کود دامی + NPK بود. بیشترین بازده اسانس گل در تیمار 30 تن در هکتار کود دامی + NPK و بیشترین بازده اسانس مجموع برگ و ساقه در مرحله گلدهی در تیمار 15 تن در هکتار ورمیکمپوست بدست آمد. همچنین، تیمار NPK + 30 تن در هکتار کود دامی منجر به بیشترین عملکرد اسانس گل و تیمار 15 تن در هکتار ورمیکمپوست موجب بیشترین عملکرد اسانس مجموع برگ و ساقه شد. در مقایسه گروهی بین تیمارهای کودی مصرفی، تنها مقایسه بین کودهای آلی (دامی در مقابل ورمیکمپوست) و کودهای زیستی (قارچ در مقابل باکتری) موجب افزایش معنیدار عملکرد اسانس گل شد. در نتایج مربوط به عملکرد اسانس مجموع برگ و ساقه، همه مقایسههای انجام شده بین گروههای تیماری تأثیر معنیداری را نشان دادند و تنها کود آلی (برهمکنش بین کود دامی در مقابل ورمیکمپوست) معنیدار نبود. بااینحال، بیشترین عملکرد اسانس مجموع برگ و ساقه، مربوط به کود زیستی در مقابل با کود شیمیایی و آلی بود.نتیجهگیری: بهطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که در بین تیمارهای استفاده شده، تیمار کودهای آلی در کنار کودهای شیمیایی میتواند در تولید پایدار این گیاه دارویی باارزش باشد. این یافتهها پیشنهاد میکند که استفاده باهم (ترکیب) کودهای بیولوژیک و آلی، میتواند در کشت سرخارگل به علت افزایش درصد و عملکرد اسانس مزیت باشد.
زراعت و باغبانی
فرید نورمند موید؛ بهلول عباسزاده؛ نگار ولی زاده
چکیده
سابقه و هدف: مرزه (Satureja spp.) با دارا بودن ترکیبات با ارزشی همچون تیمول و کارواکرول از جایگاه ویژهای در میان گیاهان دارویی برخوردار است. مرزه یکی از جنسهای خانواده نعنائیان Lamiaceae)) بوده که در ایران 16 گونه گیاه علفی یکساله و چند ساله دارد. گونههای جنس Satureja به دلیل میزان بالای اسانس در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و داروسازی دارای ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه (Satureja spp.) با دارا بودن ترکیبات با ارزشی همچون تیمول و کارواکرول از جایگاه ویژهای در میان گیاهان دارویی برخوردار است. مرزه یکی از جنسهای خانواده نعنائیان Lamiaceae)) بوده که در ایران 16 گونه گیاه علفی یکساله و چند ساله دارد. گونههای جنس Satureja به دلیل میزان بالای اسانس در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و داروسازی دارای اهمیت اقتصادی و پزشکی زیادی هستند. هدف از اجرای این تحقیق افزایش عملکرد کمّی و کیفی اسانس مرزه سهندی (Satureja sahendica) با تغذیه گیاهی مناسب بود.مواد و روشها: این تحقیق در شرایط آبی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار کودی (شاهد (بدون کود)، ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)، کود گاوی (30 و60 تن در هکتار)، کود گاوی (30 و60 تن در هکتار) + ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)، ورمیکمپوست (5 تن در هکتار)، ورمیکمپوست (5 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)) در سه تکرار طی چهار سال (1399-1396) در استان آذربایجان شرقی اجرا شد. کشت بهصورت غیر مستقیم و از طریق نشاء بود. نشاءها در شرایط گلخانه با کشت بذرها در سینیهای نشاء با ترکیب خاک پیتماس، کوکوپیت و پرلیت به نسبت 4:2:1 تهیه شد. زمان اعمال تیمارها فقط یک نوبت همزمان با آمادهسازی کرتها و قبل از مرحله کاشت بهصورت دستپاش و مخلوط کردن با خاک بود. ابعاد کرتها 4×3 متر، فواصل خطوط کاشت 50 سانتیمتر و فاصله بوتهها بر روی خط 30 سانتیمتر تنظیم گردید. روش آبیاری بهصورت قطرهای و در مراحل ابتدای رشد دو نوبت در هفته و پس از استقرار یک نوبت در هفته بود. در طول فصل رشد وجین علفهای هرز نیز انجام گردید. در طول فصل زراعی صفات ارتفاع بوته، تاریخ گلدهی، سطح تاجپوشش و عملکرد سرشاخه سبز اندازهگیری شد. اسانسگیری به روش تقطیر با آب و تجزیه اسانس نیز به روش کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) انجام گردید.نتایج: براساس نتایج، بین تیمارهای مختلف کودی از لحاظ کلیه صفات تفاوت معنیدار وجود دارد. بیشترین عملکرد سرشاخه گلدار به میزان 1974 کیلوگرم در هکتار (6% افزایش نسبت به شاهد) و عملکرد اسانس به میزان 22.25 کیلوگرم در هکتار (9% افزایش نسبت به شاهد) و بالاترین کیفیت اسانس (مجموع ترکیبات فنلی تیمول و کارواکرول) به مقدار 61.89% (18% افزایش نسبت به شاهد) با اعمال تیمار کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. برای مقرون به صرفه بودن از کود گاوی (60 تن در هکتار) بهتنهایی نیز میتوان استفاده کرد. از لحاظ صفت تاریخ 50% گلدهی، دیررسترین محصول مربوط به تیمار شاهد (بدون کود) با 160.25 روز و زودرسترین آن مربوط به تیمار کودی کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) با 155.33 روز است. عمدهترین اجزای اسانس بهترتیب تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن بودند. نتایج میانگین درصد ترکیبات فنلی تیمول و کارواکرول بهعنوان کیفیت اسانس در هر یک از تیمارهای کودی و در هر سال نشان داد که میانگین کیفیت اسانس در سال اول 53.13%، در سالهای دوم و سوم بهترتیب به مقدار 63.98% و 63.54% افزایش و در سال چهارم به مقدار 47.93% کاهش یافته است.نتیجه گیری: مصرف تیمارهای کودی بهویژه کودهای دامی بههمراه کودهای شیمیایی علاوه بر افزایش محصول، موجب زودرسی محصول نیز میشود. برداشت زود چین اول باعث میشود که چین دوم از فصل رشد استفاده بهینه کرده و با سرمای پاییزه مواجه نشود. با افزایش سن گیاه عملکرد اسانس افزایش، ولی محصول دیرستر و کیفیت اسانس نیز کاهش می یابد. بنابراین محصول اقتصادی در گونه S. sahendica تا سال چهارم با اعمال تیمار کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) توصیه میشود.
زراعت و باغبانی
مریم سلیمی کوچی؛ مهدی مدن دوست
چکیده
سابقه و هدف: زیره سبز (Cuminum cymiumn L.) گیاهی یکساله با ساقههای ظریف و ارتفاع بین 15 تا 50 سانتیمتر است. میزان مناسب مصرف انواع علفکشهای گروه دی نیتروآنیلینها و اثرهای مثبت استفاده از انواع مالچها در گیاهان دارویی برای از بین بردن علفهای هرز، از لحاظ بدست آوردن بالاترین عملکرد و افزایش کیفیت محصول مهم میباشد. ازاینرو کاربرد ...
بیشتر
سابقه و هدف: زیره سبز (Cuminum cymiumn L.) گیاهی یکساله با ساقههای ظریف و ارتفاع بین 15 تا 50 سانتیمتر است. میزان مناسب مصرف انواع علفکشهای گروه دی نیتروآنیلینها و اثرهای مثبت استفاده از انواع مالچها در گیاهان دارویی برای از بین بردن علفهای هرز، از لحاظ بدست آوردن بالاترین عملکرد و افزایش کیفیت محصول مهم میباشد. ازاینرو کاربرد علفکشهای تریفلورالین و پندیمتالین همراه با مالچ گندم با هدف بررسی جمعیت و رشد علفهای هرز، خصوصیات فیزیولوژیک، رویشی، عملکرد و درصد اسانس زیره سبز در این آزمایش بررسی شد.مواد و روشها: این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این مطالعه تیمارهای آزمایش شامل مقادیر 100% و ۵۰% توصیه شده علفکشهای تریفلورالین و پندیمتالین بهتنهایی و در تلفیق با مالچ کلش گندم بود که بههمراه مالچ کلش گندم بهتنهایی و عدم کنترل علفهای هرز (شاهد) در نظر گرفته شد. از مالچ کلش گندم به طول 5 سانتیمتر و بهمیزان در حدود 5 تن در هکتار استفاده شد. علفکش با استفاده از سمپاش پشتی کتابی 20 لیتری با نازل بارانی پخش شد. شناسایی گونههای علفهای هرز توسط متخصصان علفهای هرز ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان استان فارس انجام شد. پس از آن، از کوادراتی به ابعاد 50× 50 سانتیمتر برای اندازهگیری صفات تراکم و وزن خشک علفهای هرز استفاده شد. اندازهگیری محتوای آب نسبی برگها و میزان کلروفیل از هر تیمار سه برگ جوان کاملاً باز شده و شاداب انتخاب شد، همچنین نمونهبرداری اول صبح و قبل از طلوع آفتاب انجام شد. قبل از پایان دوره رشد ارتفاع و تعداد شاخه اندازهگیری شد. در پایان پس از برداشت، عملکرد و اجزای عملکرد (شامل تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر و وزن هزاردانه) اندازهگیری گردید. از دانههای برداشت شده در هر کرت بهطور تصادفی 50 گرم نمونه برداشت شده و برای تعیین درصد اسانس استفاده شد. بهمنظور استخراج اسانس از نمونههای تهیه شده از روش تقطیر با بخار آب توسط دستگاه کلونجر استفاده شد و درصد اسانس مربوط به هر نمونه تعیین گردید. مقایسه میانگین صفات مورد مطالعه با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 0.05 مقایسه شد.نتایج: گونههای غالب علف هرزی شناسایی شده در مزرعه شامل 6 تیره و 6 گونه بودند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که استفاده از علفکش تریفلورالین با دوز توصیه شده + مالچ، میزان تراکم و وزن خشک علفهای هرز را بهترتیب 88% و 87% نسبت به عدم کنترل علفهای هرز (شاهد) کاهش داد. تیمار مالچ بهتنهایی توانست تراکم و وزن خشک علفهای هرز را در مقایسه با شاهد بهترتیب 29.6% و 37.5% کاهش دهد. بیشترین محتوای نسبی آب برگ در شرایط علفکش تریفلورالین با دوز توصیه شده+ مالچ با میزان 85% بدست آمد. همچنین بیشترین محتوای کلروفیل b و کلروفیل کل برگ برای هر دو علفکش تریفلورالین و پندیمتالین در تلفیق با مالچ بدست آمد که نسبت به مصرف تنهای مالچ و عدم کنترل علفهای هرز افزایش معنیداری را نشان داد. کمترین ارتفاع بوته زیره سبز در تیمار آلوده به علف هرز (شاهد) مشاهده شد. تعداد شاخه جانبی در تیمار 100% دوز توصیه شده علفکش بیشتر از تیمار 50% دوز توصیه شده علفکش بود. همچنین با اضافه کردن مالچ به تیمارها افزایش معنیداری در تعداد شاخه جانبی مشاهده شد. وزن خشک اندام هوایی زیره سبز با دوز ۵۰%، ۴% و با دوز کامل، ۱۰% افزایش نشان داد. با کاربرد علفکشهای تریفلورالین عملکرد دانه زیره سبز بهطور متوسط ۴۷% و پندیمتالین ۴۵% افزایش یافت. با اعمال تیمارهای مدیریتی مالچ، عملکرد دانه زیره سبز به میزان ۴۸% افزوده شد.نتیجهگیری: کاربرد مالچ گندم با افزایش محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل برگ در بهبود شاخصهای رشد تأثیر گذاشته است. علاوه بر کاربرد 10% دوز توصیه شده علفکشهای تریفلورالین و پندیمتالین در تلفیق با مالچ گندم که سبب افزایش وزن خشک اندام هوایی و عملکرد دانه در زیره سبز شد، تیمار 50% دوز توصیه شده در تلفیق با مالچ گندم در سطح پایینتر توانسته این صفات را بهبود دهد. از این رو، کاربرد 50% دوز توصیه شده علفکشهای تریفلورالین در تلفیق با مالچ گندم به دلیل کاهش مصرف علفکش، برای کنترل علفهای هرز در گیاه زیره سبز قابل توصیه است.
بهزراعی و بهنژادی
بهور اصغری؛ سودابه مفاخری؛ محمد مهدی ضرابی
چکیده
سابقه و هدف: چایترش با نام علمی Hibiscus sabdariffa L. گیاهی است که در بسیاری از مناطق دنیا کاشته میشود. چایترش بهعنوان یک گیاه دارویی در طب سنتی نقاط مختلف دنیا برای کنترل و درمان بیماریها و مشکلات جسمی استفاده شده است. این اثرهای درمانی به وجود مواد مؤثرهای مانند کارتنوئیدها، اسیدهای چرب و ترکیبات فنولی مانند فنولیک اسیدها و فلاونوئیدها ...
بیشتر
سابقه و هدف: چایترش با نام علمی Hibiscus sabdariffa L. گیاهی است که در بسیاری از مناطق دنیا کاشته میشود. چایترش بهعنوان یک گیاه دارویی در طب سنتی نقاط مختلف دنیا برای کنترل و درمان بیماریها و مشکلات جسمی استفاده شده است. این اثرهای درمانی به وجود مواد مؤثرهای مانند کارتنوئیدها، اسیدهای چرب و ترکیبات فنولی مانند فنولیک اسیدها و فلاونوئیدها مرتبط میباشد. یکی از مرسومترین روشها برای تحریک کردن گیاهان مختلف برای تولید مواد مؤثره بیشتر، قرار دادن آنها در معرض یکی از انواع تنشها، مانند خشکی یا شوری، به همراه استفاده از محرکهای رشد گیاهیست. در این مطالعه تأثیر سالیسیلیک اسید بر میزان محتوای فیتوشیمیایی و انواع خواص بیولوژیکی گیاه چایترش در شرایط کمآبی، بررسی شد.مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی، شامل دور آبیاری در سه سطح 3 روز (D1)، 5 روز (D2) و 7 روز (D3) و محلولپاشی با سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر (SA0)، 0.75(SA1) و 1.5 (SA2) میلیمولار، در 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) انجام شد. بذرهای مورد نیاز برای کشت، از شرکت پاکان بذر اصفهان تهیه شد. اعمال تنش خشکی با آبیاری در فواصل زمانی 3، 5 و 7 روز در مرحله 4 برگی گیاهان شروع شد و محلولپاشی گیاهان با سالیسیلیک اسید در مرحله شش برگی و 3 روز قبل از شروع تیمارهای آبیاری انجام گردید. برای تعیین سطح پایداری و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء، بهترتیب اندازهگیری مقدار نشت الکترولیت و سطح مالون دی آلدئید انجام شد. همچنین اندازهگیری مقدار پرولین و فعالیت سه آنزیم آنتیاکسیدانی پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربیت پراکسیداز نیز در نمونههای مختلف انجام شد. همچنین مقدار تام ترکیبات فنولی، فلاونوئیدی و آنتوسیانینی بهعنوان اصلیترین متابولیتهای ثانویه گیاه چایترش نیز اندازهگیری شد. بهعنوان خاصیت بیولوژیکی و دارویی نیز خاصیت مهارکنندگی رادیکالهای آزاد DPPH و آنزیم آلفا-گلوکوزیداز ارزیابی گردید. برای تجزیهوتحلیل دادههای بدست آمده از نرمافزار آماری SAS نسخه 9.4 استفاده شد. مقایسه میانگینهای بدست آمده بهوسیله روش آزمون چند دامنهای دانکن و در سطح 5% انجام گردید.نتایج: نتایج نشان داد که هر دو پارامتر میزان نشت الکترولیت و مقدار مالون دی آلدئید با افزایش سطح خشکی اعمالی بر روی گیاه چایترش، به شکل معنیداری افزایش یافت و اعمال تیمار سالیسیلیک اسید بهطور کلی منجر به کاهش سطح هر دو شاخص شد. همچنین بیشترین مقدار پرولین در گیاهان رشد کرده تحت تیمارهای بالاترین سطح خشکی و محلولپاشی سالیسیلیک اسید بود. فعالیت هر سه آنزیم آنتیاکسیدان با شدت گرفتن سطح خشکی اعمال شده و بالا رفتن غلظت محلولهای سالیسیلیک اسید افزایش یافت. همچنین بالاترین مقدار محتوای فنولی و آنتوسیانینی چایترش، در نمونههای اسپری شده با محلول 1.5 میلیمولار سالسیلیک اسید مشاهده شد. براساس روند تغییرات ایجاد شده در مقدار آنتوسیانین گیاه چایترش میتوان دید که افزایش شدت سطح کمآبی اعمالی نیز باعث بیشتر شدن مقدار این ترکیب در گیاه میگردد. بالاترین قدرت ضدرادیکالی DPPH در نمونههای چایترش رشد کرده تحت بالاترین شدت خشکی و غلیظترین سالیسیلیک اسید (61.93%) مشاهده شد. در تمامی رژیمهای آبیاری نیز بالاترین قدرت آنتیاکسیدانی در نمونههای تیمار شده با غلیظترین محلول سالیسیلیک اسید دیده شد. براساس نتایج بدست آمده بالاترین قدرت مهار آنزیم آلفا-گلوکوزیداز با 69.2% و 67.7% به نمونههای گیاهی رشد کرده در بالاترین سطح خشکی اعمالی که بهترتیب محلولهای 1.5 و 0.75 میلیمولار سالیسیلیک اسید بر روی آنها اسپری شده است، مربوط میباشد.نتیجهگیری: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که استفاده از سالیسیلیک اسید بهعنوان یک تنظیمکننده رشد میتواند با تأثیر بر محتوای متابولیتی بهویژه متابولیتهای ثانویه مانند ترکیبات فنولی و فلاونوئیدی و آنتوسیانینی و بالا بردن پارامترهای دفاعی مانند فعال کردن آنزیمهای آنتیاکسیدانی و افزایش مقدار ترکیبات اسمولیتی مانند پرولین، به گیاه چایترش کمک میکند که مقاومت بیشتری در برابر تنش خشکی داشته باشد و اثرهای منفی این نوع تنش را بر روی این گیاه تقلیل دهد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
زهرا هجری؛ یکتا صادق زاده یزدی
چکیده
سابقه و هدف: در دیابت نوع دو، پانکراس انسولین کافی تولید نکرده یا انسولین تولید شده عملکرد مناسب ندارد. دیابت نوع دو که از آن به عنوان دیابت غیر وابسته به انسولین نیز یاد میشود، شایعترین نوع دیابت در جهان است که معمولاً به دلیل مقاومت سلولهای بدن نسبت به انسولین رخ میدهد. بسیاری از ترکیبات مفید موجود در قاصدک (Taraxacum officinale L.) در ...
بیشتر
سابقه و هدف: در دیابت نوع دو، پانکراس انسولین کافی تولید نکرده یا انسولین تولید شده عملکرد مناسب ندارد. دیابت نوع دو که از آن به عنوان دیابت غیر وابسته به انسولین نیز یاد میشود، شایعترین نوع دیابت در جهان است که معمولاً به دلیل مقاومت سلولهای بدن نسبت به انسولین رخ میدهد. بسیاری از ترکیبات مفید موجود در قاصدک (Taraxacum officinale L.) در افزایش تولید انسولین از پانکراس و کاهش سطح قند خون مؤثر هستند.مواد و روشها: در این پژوهش تأثیر عصاره آبی ریشه گیاه قاصدک (dandelion) بر روی میزان کاهش سطح قند خون در بیماران دیابتی نوع دوم در شهر مشهد مطالعه شد. بعد از پاکسازی و حذف ناخالصیها، ریشههای گیاه قاصدک توسط دستگاه آسیاب خشک گردید. عصارهگیری ریشه قاصدک توسط دستگاه سوکسله انجام شد. پس از پایان فرایند عصارهگیری، عصاره حاصل برای جداسازی ترکیبات جامد از فیلتر عبور داده شد. عصاره آماده شده به مدت چهار روز، با تناوب روزانه و در دو نوبت توسط بیمار دیابتی منتخب بهصورت دمنوش مصرف گردید. میزان قند خون بیمار دیابتی هر بار توسط دستگاه گلوکومتر سنجیده شد. سنجش میزان قند خون در هر روز، یک ساعت و دو ساعت (برای بررسی میزان پایداری) پس از صرف نوبت دوم عصاره انجام گردید. بیمار در مدت انجام تحقیق از هیچ گونه مکمل و دارویی به منظور کاهش سطح قند خون استفاده نکرد. از آنجایی که نوسان قند خون در شرایط ناشتا در شروع هر روز به عوامل مختلفی مانند شرایط روحی، جسمی، تغذیه و بهطور خاص عصبی بستگی دارد، برای کم کردن میزان خطا، اندازهگیری قند خون ناشتا بهعنوان شاهد، یک ماه قبل و یک ماه بعد از مصرف عصاره نیز انجام شد.نتایج: این بررسی نشان داد که میزان قند خون با افزایش تعداد روز مصرف عصاره ریشه گیاه قاصدک و افزایش دفعات مصرف در هر روز، کاهش قابل ملاحظهای مییابد. براساس دادههای حاصل از اندازهگیری میزان قند خون در بازههای زمانی مختلف، میانگین چهار روزه قند خون فرد دیابتی یک ماه قبل از مصرف عصاره عدد 233 بود که این عدد یک ماه بعد از مصرف عصاره به میزان 81 واحد کاهش یافته و به عدد 152 رسید؛ ازاینرو براساس نتایج حاصل، مصرف عصاره ریشه این گیاه باعث کاهش 35% در میزان قند خون گردید. بررسی اثر متقابل تعداد روز استفاده از عصاره ریشه قاصدک و ساعت استفاده از آن نیز نشان داد که کاهش همزمان میزان قند خون با افزایش تعداد روز مصرف عصاره و تعداد دفعات مصرف در هر روز قابل ملاحظه است. نتایج حاصل از آنالیز واریانس برای پاسخ میزان قند خون نیز حکایت از آن داشت که اثر فاکتورهای A (تعداد روز استفاده از عصاره) و B (ساعت استفاده از عصاره) نیز با P-value بسیار کمتر از 0.05، بر کاهش میزان قند خون معنیدار هستند. طبق نتایج حاصل از بهینهسازی عددی دادهها در محدوده مورد بررسی، با مصرف حداقل چهار روزه عصاره و دو نوبت در هر روز میتوان سطح میزان قند خون را به 150.167 رساند.نتیجهگیری: بهطورکلی این پژوهش تأثیر مثبت عصاره ریشه گیاه قاصدک را در درمان بیماری دیابت نوع دو نشان میدهد. روند کاهشی میزان قند خون با افزایش تعداد روزهای مصرف و نیز افزایش تعداد دفعات مصرف در هر روز، حکایت از آن دارد که استفاده طولانیمدت از این عصاره میتواند اثرهای پایدارتری بر کاهش قند خون افراد دیابتی داشته باشد.
جایگاه اقتصادی – اجتماعی گیاهان دارویی و معطر
سید جعفر سید اخلاقی شال؛ مائده یوسفیان؛ شیلا حجه فروش؛ داود درویشی؛ داریوش قربانیان؛ بهروز فانی؛ ندا علیزاده بلوچی؛ محمدرضا شیرزادی؛ سیده نرگس سیداخلاقی
چکیده
سابقه و هدف: براساس قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع، هرگونه بهرهبرداری از منابع طبیعی توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی باید با مجوز سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور انجام شود. صدور مجوز بهرهبرداری از گیاهان دارویی از مهمترین مجوزها در بخش منابع طبیعی است که فرایند اجرایی خاص خود را دارد. شواهد نشان میدهد مسائل مختلفی ...
بیشتر
سابقه و هدف: براساس قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع، هرگونه بهرهبرداری از منابع طبیعی توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی باید با مجوز سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور انجام شود. صدور مجوز بهرهبرداری از گیاهان دارویی از مهمترین مجوزها در بخش منابع طبیعی است که فرایند اجرایی خاص خود را دارد. شواهد نشان میدهد مسائل مختلفی در مسیر صدور این مجوزها وجود دارد که لازم است برای بهبود و اصلاح فرایند مذکور، یک بررسی علمی آسیبشناسانه انجام شود. پژوهش پیشرو با هدف آسیبشناسی فرایند صدور مجوز بهرهبرداری از گیاهان دارویی در عرصه منابع طبیعی طرحریزی شده است.مواد و روش: این پژوهش از نوع کیفی و کاربردی است. به منظور شناسایی وضع موجود فرایند صدور مجوز بهرهبرداری از گیاهان دارویی، از روش تحقیق کیفی گروه کانونی (Focus Group) استفاده شده است. در این پژوهش 64 بهرهبردار و 30 کارشناس از شش استان بهطور هدفمند انتخاب و نظرات آنها با استفاده از مصاحبه، جمعآوری و نتایج با بهرهمندی از تکنیک تحلیل محتوا تجزیهوتحلیل شد. در پایان نمودار فرایند صدور مجوز با استفاده از نرمافزار visio pro 2019 ترسیم گردید.نتایج: نتایج نشان داد در مجموع 22 آسیب در مسیر فرایند صدور بهرهبرداری از گیاهان دارویی وجود دارد که تعدد سامانهها و فقدان یک سامانه یکپارچه و هوشمند، فقدان یک پلتفرم مشترک برای پیادهسازی فرایندها در استانها، فیزیکی بودن انجام بخش زیادی از فرایندها، برداشت غیرمجاز و بدون مجوز محصول از رویشگاهها، کمبود نیروی انسانی متخصص برای نظارت، واگذاری حق بهرهبرداری به افراد غیر بومی، چشمپوشی برخی از ناظران در اعلام و درج مقدار واقعی تولید و برداشت گیاهان دارویی، توان مالی و اقتصادی اندک بهرهبرداران برای تهیه کتابچه طرح، بیشترین سهم را در آسیبشناسی فرایند صدور مجوز داشته است. همچنین نتایج نشان داد، متوسط زمان لازم برای دریافت مجوز با کتابچه طرح، 16 ماه و بدون کتابچه طرح 67 روز به طول میانجامد. این زمان برای دریافت مجوز حمل محصول در داخل استان بهطور متوسط 17 روز و برای خارج استان 23 روز برآورد شد.نتیجهگیری: صدور مجوز برداشت گیاهان دارویی از مهمترین مجوزها در بخش منابع طبیعی کشور است که فرایند اجرایی خاص خود را دارد. مسائل و مشکلات مختلفی در مسیر صدور این مجوز وجود دارد که منجر به بروز مشکلات و عدم رضایت بهرهبرداران و در نهایت آسیب به مراتع شده است. از این رو، اتخاذ تدابیری در جهت بهبود امور و اصلاح این فرایند، مسئلهای اساسی است که نیاز به بررسی و ارائه راهکار دارد. بر پایه یافتههای این بررسی، ایجاد یک سامانه الکترونیکی یکپارچه، انجام نظارتهای میدانی مستمر و منظم از طریق سرکشیهای سرزده در مراحل مختلف بهرهبرداری گیاهان دارویی بهویژه در مرحله برداشت با همکاری سازمان نظام مهندسی، اولویت قرارداد بهرهبرداری با بومیان و جوامع محلی و ارتقاء انگیزه برای کارشناسان بخش دولتی میتواند در بهبود فرایند مؤثر باشد.
بهزراعی و بهنژادی
مریم مؤمنی؛ عبدالله قاسمی پیربلوطی؛ امیر موسوی؛ حسنعلی نقدی بادی
چکیده
سابقه و هدف: آویشن زوفایی (Thymbra spicata L.) گیاهی از تیره نعنائیان (Lamiaceae) منبعی غنی از ترکیبهای معطر و اسانس است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الیسیتورهای سالیسیلیک اسید و کیتوزان بر شاخصهای رشدی و بیان ژن 1- دئوکسی گزیلولوز 5- فسفات ردوکتاز ایزومراز (DXR) در این گیاه تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری در راستای افزایش بهرهوری این گیاه دارویی، ...
بیشتر
سابقه و هدف: آویشن زوفایی (Thymbra spicata L.) گیاهی از تیره نعنائیان (Lamiaceae) منبعی غنی از ترکیبهای معطر و اسانس است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الیسیتورهای سالیسیلیک اسید و کیتوزان بر شاخصهای رشدی و بیان ژن 1- دئوکسی گزیلولوز 5- فسفات ردوکتاز ایزومراز (DXR) در این گیاه تحت تأثیر سطوح مختلف آبیاری در راستای افزایش بهرهوری این گیاه دارویی، به صورت کشت گلدانی و در شرایط گلخانهای در استان ایلام در سال 97-1396 انجام شد.مواد و روشها: آزمایش مورد نظر بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای آبیاری در سه سطح نرمال (A₁)، آبیاری 70% ظرفیت مزرعه (A₂)، آبیاری 40% ظرفیت مزرعه (A₃) و تیمار محلولپاشی در پنج سطح که شامل تیمار شاهد (B₁)، تیمارهای کیتوزان در غلظتهای 5/0 گرم در لیتر (B₂) و 1 گرم در لیتر (B₃)، محلولپاشی سالیسیلیک اسید در غلظتهای 2.5 میلیمولار (B₄) و 5 میلیمولار (B₅) اعمال شد. محلولپاشی در مرحله 10 تا 12 برگی انجام شد. برای استفاده از الیسیتورهای کیتوزان و اسید سالیسیلیک، پودر آنها را در اسید استیک 5% حل کرده و بعد در آب مقطر با غلظتهای مختلف محلولها آماده شدند. سه ماه بعد از کاشت (بوتهها در ارتفاع 20-15 سانتیمتری) اقدام به اعمال تیمارهای تنش آبی شد. برای اعمال الیسیتورها، همزمان با تیمار تنش آبی، طی سه نوبت به فواصل ده روزه، محلولپاشی انجام گردید. برای بررسی تغییرات بیان ژن DXR بهعنوان یکی از ژنهای کلیدی در مسیر بیوسنتز کارواکرول، از روش RT-PCR کمّی استفاده شد. در همین راستا، RNA تام از نمونهها استخراج و کمّیت و خلوص آنها ارزیابی و تأیید شد. سپس cDNA سنتز و از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده برای تکثیر توالی هدف استفاده شد. با استفاده از ژن مرجع GAPDH مربوط به آویشن زوفایی، میزان بیان ژن به روش سنجش نسبی بررسی شد. برای آنالیز دادهها از روش اختلاف در تغییرات چرخه آستانه (2-∆∆CT) و نرمافزار Relative Expression Software Tool (REST) استفاده گردید.نتایج: نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس نشان داد سطوح مختلف آبیاری بر همه شاخصهای کمّی رشد شامل ارتفاع گیاه، طول ریشه، تعداد انشعابات اصلی شاخه، وزنتر و خشک ریشه، وزنتر برگ، وزنتر و خشک ساقه بجز وزن خشک برگ معنیدار بود (0.01>p). اثر متقابل کمآبیاری و محلولپاشی اسید سالیسیلیک و کیتوزان بر وزن تر ریشه، وزن تر برگ و وزن تر ساقه در سطح احتمال 1% معنیدار بود. براساس همین نتایج، شاخص وزن خشک ساقه در تیمار اثر متقابل آبیاری و محلولپاشی در سطح احتمال 5% معنیدار بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل تیمار آبیاری و محلولپاشی بر وزن خشک برگ، تعداد انشعابات اصلی بوته و طول ریشه معنیدار نبود. در این پژوهش، بیان ژن DXR بعد از اعمال دو غلظت مختلف کیتوزان (0.5 و 1 گرم بر لیتر) تغییرات چندانی از خود نشان نداد، در حالی که تیمار سالیسیلیک اسید با غلظت 2.5 میلیمولار در سطح احتمال 1% معنیدار بود و سبب افزایش بیان ژن DXR شد. سطح رونوشت این ژن بعد از اعمال تیمار 5 میلیمولار این محلول به اندازه 29.72برابر افزایش پیدا کرد که در سطح 1% معنیدار بود. میزان کمآبیاری، بیان این ژن را کاهش داد.نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نشان داد که بهترین نوع آبیاری، آبیاری نرمال بود تا گیاه آویشن زوفایی بتواند در شاخصهای رشدی در وضعیت مطلوبی قرار گیرد. محلولپاشی کیتوزان در غلظتهای مختلف اثر معنیداری بر وزن خشک، وزن تر و بیان ژن DXR نشان نداد؛ در حالی که اسید سالیسیلیک در افزایش شاخصهای رشدی تأثیرگذار بود و بیان ژن DXR نیز همزمان در گونه مذکور در طی محلولپاشی اسید سالیسیلیک افزایش پیدا کرد که میتواند حکایت از تأثیر مثبت این الیسیتور در افزایش عملکرد و سنتز مواد موثره ارزشمند ازجمله کارواکرول باشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
عباسعلی زمینی؛ رضا طاعتی؛ محمدرضا رضایی ارده؛ علیرضا نجفی خواه
چکیده
سابقه و هدف: گیاهان دارویی تأثیر بسیار سالمتری در قیاس با داروهای شیمیایی داشته و بهعلت داشتن مواد مؤثره گوناگون میتوانند در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها کاربرد داشته باشند. تاسماهی ایرانی یا قرهبرون یکی از باارزشترین گونههای ماهیان خاویاری دریای خزر است که بهعنوان گونه مناسب پرورشی به مزارع پرورش ماهیان خاویاری ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاهان دارویی تأثیر بسیار سالمتری در قیاس با داروهای شیمیایی داشته و بهعلت داشتن مواد مؤثره گوناگون میتوانند در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها کاربرد داشته باشند. تاسماهی ایرانی یا قرهبرون یکی از باارزشترین گونههای ماهیان خاویاری دریای خزر است که بهعنوان گونه مناسب پرورشی به مزارع پرورش ماهیان خاویاری معرفیشده و بخشی از گلههای مولدین پرورشی را در ایران تشکیل میدهد. این گونه به دلیل کوتاهتر بودن دوره تولید خاویار در مقایسه با گونه فیلماهی از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این تحقیق، مقایسه عملکرد عصارههای هیدروالکلی اکالیپتوس و سیر در کاهش بار قارچی و باکتریایی تخم تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) طی دوره انکوباسیون بود.مواد و روشها: در ابتدا، از مولدین نر و ماده تاسماهی ایرانی پس از طی شدن مراحل تکثیر مصنوعی اسپرم و تخمک کافی استحصال شد. پس از لقاح، تخمها توسط ترازوی دیجیتال توزین شده و تعداد تخم بهازای گرم، وزن کل تخمها در سینی و تعداد نهایی تخمهای ذخیرهسازی شده در انکوباتور محاسبه گردید. با توجه به اختصاص سه سینی برای هر تیمار، تعداد تخمهای ذخیرهسازی شده برای هر تیمار 15000 عدد و تعداد کل تخمهای ذخیرهسازی شده برای 5 تیمار 75000 عدد بود. عصارههای هیدروالکلی (حلال اتانول 70%) اکالیپتوس (ظاهر: شفاف، رنگ: قهوهای و pH=5.02) و سیر (ظاهر: شفاف، رنگ: قهوهای روشن و pH=6.49) تهیه شدند. پنج تیمار آزمایشی شامل شاهد (فاقد عصاره)، اکالیپتوس50 میلیگرم در لیتر، اکالیپتوس 100 میلیگرم در لیتر، سیر50 میلیگرم در لیتر و 100 میلیگرم در لیتر در سه تکرار به روش حمام کوتاهمدت طی سه مرحله (روز) طراحی شدند. در پایان سه مرحله ضدعفونی، نمونهبرداری از تخمها بهصورت تصادفی و از هر تکرار برای شمارش کل باکتریایی و قارچی اجرا گردید.نتایج: اختلاف معنیداری در فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی آب مانند pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت طی مراحل ضدعفونی تخمها مشاهده نشد (P>0.05). نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی عصارههای هیدروالکلی اکالیپتوس و سیر در سطوح 50 و 100 میلیگرم در لیتر، شمارش کل باکتریایی و قارچی کمتری را نسبت به تیمار شاهد نشان دادند (P<0.05) ولی عصاره اکالیپتوس در غلظت 100 میلیگرم در لیتر عملکرد بسیار بهتری نسبت به بقیه تیمارهای آزمایشی ثبت کرد (P<0.05). در شاخصهای انکوباسیون از قبیل درصد تفریخ و تعداد لاروهای سالم، اختلاف معنیدار آماری در چهار تیمار حاوی عصارههای هیدروالکلی سیر و اکالیپتوس (50 و 100 میلیگرم در لیتر) با تیمار شاهد مشاهده شد (P<0.05). براساس آزمون دانکن، میانگین درصد تفریخ و تعداد لاروهای سالم در تیمار عصاره اکالیپتوس 100 میلیگرم در لیتر بیشتر از سایر تیمارهای مورد مطالعه بود (P<0.05). درصد تفریخ تخم در تیمارهای 100 میلیگرم در لیتر سیر و 50 میلیگرم در لیتر اکالیپتوس باهم برابر بودند.نتیجهگیری: در طول تحقیق، تغییری در شکل ظاهری لاروها مشاهده نشد که این مسئله میتواند بهعنوان بیخطر بودن عصارههای گیاهی مطرح شود. فاکتورهای متنوعی از قبیل نوع و ترکیبات موجود در گیاه، میزان غلظت مورد استفاده، نوع میکروارگانیسم، میزان pH و دمای محیط قادرند بر ظرفیت ضدمیکروبی عصارهها و ترکیبات گیاهی تأثیرگذار باشند. با توجه به یافتههای حاصل، میتوان بیان کرد که عصارههای هیدروالکلی سیر و اکالیپتوس نقش بسیار تعیینکنندهای در کاهش آلودگی قارچی و باکتریایی تخم تاسماهی ایرانی طی دوره انکوباسیون داشتند.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
محمود افشین؛ مجید شریفی راد؛ سعیده سعیدی
چکیده
سابقه و هدف: میزان مواد مؤثره گیاهان دارویی در مراحل مختلف رشد آنها متفاوت است، بنابراین برای تعیین بهترین زمان برداشت هر یک از گونههای گیاهان دارویی، لازم است که میزان مواد مؤثره و فعالیت زیستی آن در مراحل مختلف رشد بررسی شود. گونه Tanacetum parthenium L. یکی از گونههای مهم جنس کاسنی میباشد که خواص دارویی متعددی دارد. در این مطالعه محتوای ...
بیشتر
سابقه و هدف: میزان مواد مؤثره گیاهان دارویی در مراحل مختلف رشد آنها متفاوت است، بنابراین برای تعیین بهترین زمان برداشت هر یک از گونههای گیاهان دارویی، لازم است که میزان مواد مؤثره و فعالیت زیستی آن در مراحل مختلف رشد بررسی شود. گونه Tanacetum parthenium L. یکی از گونههای مهم جنس کاسنی میباشد که خواص دارویی متعددی دارد. در این مطالعه محتوای تام ترکیبات فنول، فلاونوئید، آلکالوئید و آنتوسیانین، فعالیت آنتیاکسیدانی و ضدباکتریایی عصاره اتانولی اندامهای هوایی و ریشه T. parthenium در مراحل مختلف فنولوژی (رویشی، گلدهی و بذردهی) بررسی شده است.مواد و روشها: بدینمنظور فنول کل، فلاونوئید کل، آلکالوئید کل و آنتوسیانین کل در عصاره اتانولی اندامهای هوایی و ریشه گیاه بابونه گاوی به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شدند. فعالیت آنتیاکسیدانی عصارهها به روش مهار رادیکال آزاد 2 و 2 دی فنیل- 1- پیکریل هیدرازیل (DPPH) و فعالیت ضدباکتریایی عصارهها در برابر باکتریهای گرم مثبت (استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس) و باکتریهای گرم منفی (اشریشیا کلی و سالمونلا تیفیموریوم) به روشهای انتشار دیسک، حداقل غلظت مهار (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) ارزیابی شد.نتایج: حداکثر میزان فنول کل (1.2 ± 62.3 میلیگرم معادل اسید گالیک بر گرم وزن خشک گیاه)، فلاونوئید کل (0.9 ± 35.7 میلیگرم معادل کوئرستین بر گرم وزن خشک گیاه)، آلکالوئید کل (0.6 ± 73.2 میلیگرم معادل آتروپین بر گرم وزن خشک گیاه) و آنتوسیانین کل (0.3 ± 4.2 میلیگرم معادل سیانیدین 3-گلوکوزید بر گرم وزن خشک گیاه) در عصاره اندامهای هوایی گونه مورد مطالعه در مرحله گلدهی اندازهگیری شد. نتایج ارزیابی فعالیت آنتیاکسیدانی عصارهها نشان داد که عصاره اندامهای هوایی در مرحله گلدهی گیاه دارای بالاترین فعالیت آنتیاکسیدانی (0.7 ± 75.3%) است و حداقل فعالیت آنتیاکسیدانی (0.9 ± 16.5%) برای عصاره ریشه در مرحله رویشی گیاه اندازهگیری گردید. براساس نتایج بررسی فعالیت ضدباکتریایی، بیشترین قطر هاله عدم رشد (0.3 ± 21 میلیمتر) برای عصاره اندامهای هوایی گیاه در مرحله گلدهی و در مقابل باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مشاهده شد و حداقل غلظت مهار (12.5 میکروگرم بر میلیلیتر) و حداقل غلظت کشندگی (25 میکروگرم بر میلیلیتر) در برابر باکتری مذکور و برای عصاره اندامهای هوایی در مرحله گلدهی و رویشی ثبت شد. براساس نتایج، عصارههای گونه مورد مطالعه اثرگذاری بیشتری بر باکتریهای گرم مثبت نسبت به باکتریهای گرم منفی داشت.نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق میتوان بیان کرد که عصاره گیاهبابونه گاوی در مرحله گلدهی دارای میزان قابل توجهی از ترکیبات فیتوشیمیایی با خاصیت آنتیاکسیدانی و ضدباکتریایی مناسب است و میتوان از آن بهعنوان منبع ترکیبات آنتیاکسیدان و آنتیبیوتیک طبیعی استفاده کرد.
بهزراعی و بهنژادی
مژده شفائی؛ مرتضی ابراهیمی؛ آرش مختاری
چکیده
سابقه و هدف: گل راعی، علف چای، هزارچشم یا هوفاریقون با نام علمی (Hypericum perforatum L.) یک گیاه دارویی ارزشمند از خانواده Hypericaceae است. بیشترین کاربرد این گیاه مربوط به خاصیت ضدافسردگی آن میباشد. وجود ترکیبات مؤثره هایپریسین و هایپرفورین در گل راعی و اثرهای درمانی ثابتشده آن، این گیاه را به یکی از گیاهان دارویی با ارزش در سطح جهان تبدیل ...
بیشتر
سابقه و هدف: گل راعی، علف چای، هزارچشم یا هوفاریقون با نام علمی (Hypericum perforatum L.) یک گیاه دارویی ارزشمند از خانواده Hypericaceae است. بیشترین کاربرد این گیاه مربوط به خاصیت ضدافسردگی آن میباشد. وجود ترکیبات مؤثره هایپریسین و هایپرفورین در گل راعی و اثرهای درمانی ثابتشده آن، این گیاه را به یکی از گیاهان دارویی با ارزش در سطح جهان تبدیل کرده است. هایپرسین بهعنوان متابولیت مهم این گیاه اثرهای ضدویروسی و ضد سرطانی نشان داده است. هایپرسین از خانواده نفتودیانترونها بوده و به نور حساس است و عمدتاً در غدههایی تیرهرنگ روی برگ و گلهای گیاه تجمع مییابد و میزان آن بین 0.03- 0.3% در برگها و 14-1% در جوانههای گلهای این گیاه است. این مقدار با توجه به رقم گیاه، ارتفاع، شرایط نور و دوره سال متفاوت است. هایپرفورین یکی دیگر از مهمترین ترکیبات گروه فلوگلوسینولها در گل راعی است که به فراوانی در گلهای گل راعی، بهویژه در مادگی و در میوه یافت میشود، اما در برگ نیز به میزان زیادی وجود دارد. محتوای هایپرفورین 9.6% در جوانههای گل، 5.8% در میوههای نارس و 1.5% در برگها گزارش شده است. هایپرفورین برخلاف هایپرسین در غدد شفاف انباشته میگردد. از آنجا که وابستگی مقدار هایپرسین و هایپرفورین به شرایط محیطی بسیار زیاد است، تکثیر غیرجنسی به تکثیر جنسی ترجیح دارد.مواد و روشها: در این پژوهش بیست جمعیت از 20 منطقه مختلف ایران جمعآوری و با هدف بهینهسازی مراحل ریزازدیادی و پرآوری بررسی شد. در این پژوهش علاوه بر بررسی و معرفی بهترین محیط برای پرآوری این 20 جمعیت ویژگیهای مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و هیستولوژی آنها نیز بررسی شد. به منظور تهیه محیط کشت تغییر یافته، از نمکهای MS1.2 و منبع آهن FeEDDHA، ویتامینهای B5 و g.l-1 2 گلایسین استفاده شد. محیط کشت MS پایه بهعنوان محیط کنترل استفاده گردید. پس از تنظیم pH روی 5.8 و افزودن g.l-1 6.8 آگار، محیط مورد نظر در ظروف کشت توزیع و در دمای C°121 و فشار 2 بار به مدت 20 دقیقه اتوکلاو شد. پس از تهیه قطعات ساقه (به طول 2-1 سانتیمتر) حاوی 2-1 جوانه گرده از گیاهچههای ضدعفونی شده، تعداد هفت ریزنمونه در هر ظرف کشت شد. همه کشتها به اتاق رشد با دوره نوری 8 ساعت تاریکی و 16 ساعت روشنایی با شدت نور 2000-1500 لوکس و دمای C°25 و رطوبت نسبی 70-60% به مدت 4 هفته منتقل شدند. پس از شروع رشد شاخسارههای جدید دادهبرداری شامل تعداد شاخه، طول شاخه، وزن تر و وزن خشک انجام شد. به منظور سنجش محتوای هایپرسین در برگهای گیاهچه از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) استفاده شد.نتایج: بررسیها نشان میدهد در بیشتر جمعیتهای مورد مطالعه با تغییر ترکیبات محیط کشت طول و تعداد شاخساره افزایش یافته است. به نظر میرسد کاهش میزان نمکهای معدنی محیط کشت، بر روابط اسمزی گیاه برای جذب آب و مواد مغذی تأثیر گذاشته و بههمراه افزایش غلظت گلایسین برای حفظ بازدهی فتوسنتز توانسته روند ریزازدیادی بهتری را ایجاد کند. این بررسی نشان داد که از میان بیست جمعیت بومی ایران، جمعیت خراسان شمالی بالاترین شاخصهای مورفولوژیکی (تعداد شاخه و طول شاخه)، فیزیولوژیکی (وزن تر، وزن خشک) و بیوشیمیایی (محتوای هایپرسین) را در محیط تغییریافته نشان داد. همچنین، بررسیهای هسیتولوژی در این مطالعه، بیانگر نمو غدههای تیره بزرگتر در محیط تغییریافته نسبت به محیط پایه بود.نتیجهگیری: براساس یافتههای این تحقیق بر روی بیست جمعیت بومی Hypericum perforatum در ایران، جمعیت خراسان شمالی دارای بالاترین شاخصهای مورفولوژیکی (تعداد ساقه، طول ساقه)، فیزیولوژیکی (وزن تر، وزن خشک) و بیوشیمیایی (محتوای هیپریسین) در محیط کشت اصلاح شده بودند. همچنین، مطالعات بافتشناسی رشد بیشتری از غدد تیره را در محیط اصلاح شده نسبت به محیط پایه نشان داد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
زهرا نوربخش؛ ایمان حاج خدادادی؛ حسینعلی قاسمی؛ محمد حسین مرادی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه در صنعت طیور برای دستیابی به بالاترین تولید با کمترین هزینه از افزودنیهای خوراکی استفاده میشود. محرکهای رشد و افزودنیهای خوراکی، مجموعههایی از ترکیبهای شیمیایی، بیولوژیکی یا طبیعی هستند که به آب و خوراک اضافه شده و با فرض بهبود رشد و بهبود کارایی خوراک و بدست آوردن بالاترین و اقتصادیترین تولید استفاده ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه در صنعت طیور برای دستیابی به بالاترین تولید با کمترین هزینه از افزودنیهای خوراکی استفاده میشود. محرکهای رشد و افزودنیهای خوراکی، مجموعههایی از ترکیبهای شیمیایی، بیولوژیکی یا طبیعی هستند که به آب و خوراک اضافه شده و با فرض بهبود رشد و بهبود کارایی خوراک و بدست آوردن بالاترین و اقتصادیترین تولید استفاده میشوند. استفاده از گیاهان دارویی در تغذیه طیور نشان داد که این گیاهان علاوه بر تحریک مصرف خوراک، خاصیت آنتیبیوتیکی و ضد کوکسیدیوزی نیز دارند. این مطالعه به منظور بررسی اثرهای سطوح مختلف پودر گیاه دارویی بیلهر بر عملکرد، هماتولوژی، جمعیت تفریقی گلبولهای سفید و کیفیت گوشت ران و سینه در جوجههای گوشتی اجرا شد.مواد و روشها: در این مطالعه، تعداد 240 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 با 5 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی به مدت 42 روز در قالب طرح کاملاً تصادفی پرورش داده شدند. در طول دوره پرورش، دسترسی جوجهها به آب و خوراک آزاد بود و مراقبتهای لازم منطبق با اصول علمی پرورش و روشهای توصیه شده کاتالوگهای تجاری بود. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره کنترل، 2- جیره کنترل همراه با 0.1% آنتیبیوتیک فلاوفسفولیپول، جیره 3، 4 و 5 بهترتیب کنترل همراه با 0.1، 0.3 و 0.5 درصد پودر بیلهر (در مرحله آغازین و رشد و 0.05، 0.15 و 0.25 درصد در مرحله پایانی). در طول آزمایش، وزن بدن و مصرف خوراک در پایان دورههای آغازین، رشد و پایانی اندازهگیری شد. در روز 42، یک قطعه جوجه از هر تکرار بهطور تصادفی انتخاب و از طریق ورید بال خونگیری انجام گردید. دو نمونه خون یکی به داخل لولههای ونوجکت محتوی cc0.5 ماده ضد انعقاد اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) جمعآوری و بهمنظور اندازهگیری فراسنجههای هماتولوژی خون (میزان گلبول قرمز، گلبول سفید، هموگلوبین، هماتوکریت و جمعیت تفریقی گلبولهای سفید) و بخش دیگری از خون به داخل لولههای عاری از ماده ضد انعقاد به منظور جداسازی سرم خون، برای اندازهگیری متابولیتهای بیوشیمیایی سرم منتقل شد.نتایج: افزودن پودر بیلهر به جیره بهطور معنیداری سبب افزایش وزن جوجههای گوشتی در روز 24 و 42 پرورش گردید (0.05>P). خوراک مصرفی در دورههای آغازین و رشد تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (0.05>P)، امّا در دوران پایانی و کل دوره اختلاف معنیداری بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (05/0<P). افزودن سطوح مختلف پودر بیلهر به جیره بر تعداد گلبولهای قرمز خون تأثیر معنیداری نداشت (0.05<P). ولی بر درصد هموگلوبین، درصد هماتوکریت، تعداد گلبول سفید و تعداد ترومبوسیتها تأثیر معنیداری داشت (0.05>P). آنتیبیوتیک و سطوح مختلف پودر بیلهر بر روی جمعیت تفریقی گلبولهای سفید (درصد لنفوسیت، بازوفیل، مونوسیت، هتروفیل، ائوزینوفیل) و نسبت هتروفیل به لنفوسیت تأثیر معنیدار نداشتند (0.05<P). سطوح مختلف پودر بیلهر و آنتیبیوتیک بر ارتفاع پرز، ضخامت پرز و مساحت پرز در دئودنوم تأثیر معنیدار داشت (0.05>P). ولی عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت در دئودنوم از لحاظ آماری بین تیمارها تأثیر معنیداری نشان نداد (0.05<P). تیمارهای آزمایشی بر ظرفیت نگهداری آب، اُفت ناشی از خونابه و اُفت ناشی از پخت گوشت سینه تأثیر معنیدار نداشتند (0.05<P)، امّا سبب کاهش معنیدار pH گوشت سینه شدند (0.05>P). تیمارهای آزمایشی ظرفیت نگهداری آب، اُفت ناشی از خونابه و pH گوشت ران را تحت تأثیر قرار دادند (0.05>P)، ولی سبب تغییر معنیداری در اُفت ناشی از پخت گوشت ران نشدند (0.05<P).نتیجهگیری: در مورد بیشتر صفات بهویژه صفات عملکردی تیمار سه بهترتیب0.1، 0.1 و 0.05 درصد بیلهر در دوره آغازین، رشد و پایانی نسبت به تیمار کنترل بهبود داشت. ازاینرو میتوان از این گیاه در سطح اشاره شده بهعنوان یک افزودنی گیاهی در جیره جوجههای گوشتی برای بهبود صفات عملکردی و بافتشناسی استفاده کرد.