فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
لیلی صفایی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ داوود امین ازرم
چکیده
سابقه و هدف: کاکوتی (Ziziphora) از جنسهای دارویی خانواده نعناع می باشد. این جنس در دنیا 18 گونه و در ایران سه گونه گیاه علفی یکساله به نامهای Z. capitata، Z. persica و Z tenuior و یک گونه چندساله تحت عنوان Z. clinopodioides دارد که به استثناء گونه Z. persica، بقیه گونه ها در رویشگاه های استان اصفهان رشد می کنند. اندام هوایی کاکوتی در زمان گلدهی بوی معطر ...
بیشتر
سابقه و هدف: کاکوتی (Ziziphora) از جنسهای دارویی خانواده نعناع می باشد. این جنس در دنیا 18 گونه و در ایران سه گونه گیاه علفی یکساله به نامهای Z. capitata، Z. persica و Z tenuior و یک گونه چندساله تحت عنوان Z. clinopodioides دارد که به استثناء گونه Z. persica، بقیه گونه ها در رویشگاه های استان اصفهان رشد می کنند. اندام هوایی کاکوتی در زمان گلدهی بوی معطر داشته و از مواد مؤثره آن در داروسازی برای مداوای سرفه، دل درد، التهاب روده، عفونت رحم، دردهای قاعدگی، بیماری های قلبی- عروقی و رفع تهوع استفاده می شود. اسانس این جنس حاوی مواد ارزشمندی مانند پولگون و 8،1- سینئول است که میزان آن در گونه های مختلف تفاوت دارد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد کمی، میزان اسانس و نوع مواد متشکله گونه های موجود این جنس در استان اصفهان و امکان سنجی معرفی آنها به سیستم زراعی کشور بود.مواد و روشها: این تحقیق در سالهای زراعی 1400-1399 و 1401-1400، در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه اصفهان انجام شد. گونه های مورد بررسی شامل گونه چندساله Z. clinopodioides و دو گونه یکساله Z. tenuior و Z. capitata بود. بذر گونه های یکساله در بهمن سال 1399 و 1400 و گونه چندساله در بهمن سال 1399 در محیط گلخانه و داخل سینی کشتهای حاوی پیت ماس کشت گردید و نشاهای حاصل در فروردین ماه سال بعد به زمین اصلی منتقل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مستقر شد. اندازه گیری صفات کمی مانند ارتفاع و وزن برگ در مرحله گلدهی (گلدهی بالای 70 درصد) انجام گردید. گیاهان موجود در یک مترمربع هر کرت برداشت و وزن خشک آنها تعیین و بقیه گیاهان هر کرت برای محاسبه عملکرد بذر و وزن هزار دانه نگهداری شدند. استخراج اسانس از سرشاخه هر گونه با استفاده از روش تقطیر با آب و دستگاه کلونجر انجام شد. شناسایی ترکیب های اسانس با دستگاه های گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) بود.نتایج: سه گونه کاکوتی مورد مطالعه از نظر صفات اندازه گیری شده مانند ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی و برگ، نسبت وزن خشک به تر اندام هوایی، وزن بذر بوته، وزن هزار دانه، عملکرد برگ و بذر و درصد و عملکرد اسانس تفاوت معنی داری داشتند. بیشترین ارتفاع گیاه (38 سانتی متر)، عملکرد برگ (3800 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بذر (95 کیلوگرم در هکتار) در گونه چندساله Z. clinopodioides و در سال دوم آزمایش مشاهده شد. درصد اسانس در سه گونه مورد مطالعه نیز از 0.5 تا 1.35 درصد متغیر بود. بیشترین درصد و عملکرد اسانس در گونه چندساله Z. clinopodioides و به ترتیب برابر 1.53 درصد و 57 کیلوگرم در هکتار و سال دوم بدست آمد. گونه ها از نظر نوع و تعداد ترکیب اسانس متفاوت بودند. در گونه Z. clinopodioides در سال اول 17 و در سال دوم 20 ترکیب شناسایی شد که به ترتیب 85.6 و 91.9 درصد کل اسانس را تشکیل دادند. ترکیب غالب اسانس این گونه 8،1-سینئول بود که در سال اول و دوم به ترتیب 44.5 و 31.6 درصد بهدست آمد. کامفن (3.4 درصد)، سابینن (4.8 درصد)، آلفاترپینن (3.1 درصد) و لینالول (3.2 درصد) دیگر ترکیب های مهم اسانس بودند. در گونه Z. tenuior در سال اول و دوم به ترتیب 14 و 10 ترکیب بهدست آمد که 85.6 و 97.5 درصد اسانس را تشکیل دادند. ترکیب غالب اسانس آن در دو سال آزمایش پولگون بود که در سال اول 64.3 و در سال دوم 89.5 درصد بهدست آمد. پارامنتا-3-ان-8-ال و 8،1- سینئول در سال اول به ترتیب با 7.6 و 4.9 درصد پس از پولگون بیشترین ترکیب اسانس را تشکیل دادند. در گونه Z. capitata حضور 9 و 7 ترکیب در دو سال آزمایش مشاهده گردید که به ترتیب 99.4 و 90.5 درصد اسانس را شامل شد. ترکیب های غالب اسانس سال اول پیپریتون (25.3 درصد)، تیمول (26.3 درصد) و کارواکرول (30.1 درصد) و در سال دوم پیپریتون با 42.2 درصد بود. براساس نتایج به دست آمده، حداکثر عملکرد ترکیب 8،1-سینئول (18.96 درصد) متعلق به Z. clinopodioides بود.نتیجه گیری: از آنجا که در حال حاضر جنس کاکوتی در سیستم زراعی کشور هنوز جایگاه مشخصی ندارد و با توجه به عملکرد کمی و کیفی مناسب گونه Z. clinopodioides در مقایسه با دو گونه دیگر و وجود ترکیبات ارزشمند اسانس، میتوان آن را به عنوان انتخاب جدیدی برای کشت و توسعه در سیستم زراعی معرفی کرد.
بهزراعی و بهنژادی
مایده عطایینژاد؛ محمدرضا مرادی تلاوت؛ سید عطاءالله سیادت؛ علی مشتطی؛ علی قاطعی
چکیده
سابقه و هدف: رازیانه گیاهی علفی و معطر از تیره چتریان با نام علمی Foeniculum vulgare است. ارتفاع بوته این گیاه حدود یک تا دو متر است. ساقههای آن قائم، استوانهای، منشعب و سبزرنگ است. این گیاه ازجمله گیاهان دارویی شناخته شده در جهان و جزو کالای مهم صادراتی کشاورزی ایران محسوب میشود. خواص دارویی رازیانه شامل بهبود سیستم گوارشی، رفع اختلالات ...
بیشتر
سابقه و هدف: رازیانه گیاهی علفی و معطر از تیره چتریان با نام علمی Foeniculum vulgare است. ارتفاع بوته این گیاه حدود یک تا دو متر است. ساقههای آن قائم، استوانهای، منشعب و سبزرنگ است. این گیاه ازجمله گیاهان دارویی شناخته شده در جهان و جزو کالای مهم صادراتی کشاورزی ایران محسوب میشود. خواص دارویی رازیانه شامل بهبود سیستم گوارشی، رفع اختلالات هورمونی بهویژه در زنان و افزایش شیردهی مادران است. باتوجه به افزایش تقاضا برای این گیاه دارویی، بهبود کمیت و کیفیت عملکرد آن از طریق بهینهسازی روشهای زراعی، ازجمله تغذیه مناسب، اهمیت ویژهای دارد. کاربرد کود شیمیایی نیتروژن در تلفیق با کودهای آلی و زیستی کمپوست نیشکر و بیوفارم میتواند سبب بهبود رشد و عملکرد رازیانه شود. از اینرو، این پژوهش با هدف تعیین بهترین نوع کوددهی گیاه رازیانه در شرایط آب و هوایی خوزستان، در شهر ملاثانی در 36 کیلومتری شمال اهواز و در حد فاصل رود کارون تا جاده اهواز-شوشتر طراحی و اجرا گردید.
مواد و روشها: این پژوهش در سال زراعی 1403-1402 در مزرعه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در کرتهای اصلی، سطوح تلفیق کود نیتروژن و کمپوست بقایای نیشکر شامل A1: شاهد (عدم کاربرد کود نیتروژن و عدم کاربرد کمپوست نیشکر)، A2: ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص، A3: ۵/۱۱۲۵ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص + 8 تن در هکتار کمپوست نیشکر، A4: ۷۵ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص + 16 تن در هکتار کمپوست نیشکر، A5: ۵/۳۷ کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص + 24 تن در هکتار کمپوست نیشکر و A6: ۳۲ تن در هکتار کمپوست نیشکر خالص بررسی شد. در کرتهای فرعی نیز تیمار تلقیح بذر با کود زیستی بیوفارم شامل B0: شاهد (عدم تلقیح بذر با بیوفارم) و B1: تیمار (تلقیح بذر با بیوفارم) بررسی گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته در تیمار A3 (119.8 سانتیمتر) و تیمار B1 (108.4 سانتیمتر)، بیشترین تعداد شاخه در بوته در سطح تیمار A2 به میزان (38.8) عدد، بیشترین تعداد چتر در بوته در سطح تیمار A2 (17.7) و در تیمار B1 به میزان (15.5) عدد، بالاترین تعداد دانه در چتر مربوط به تیمار A3B0 (166.8) دانه در چتر و بدون کاربرد کود زیستی حاصل شد. از سویی، بیشترین وزن هزاردانه در سطوح تیمارهای A5B0، A2B1 و A3B0 به ترتیب به میزان (3.5 و 3.4 و 3.4) گرم بود که با همدیگر از لحاظ آماری اختلاف معنیداری نداشتند. بهطورکلی، بیشترین عملکرد دانه در تیمار A4B0 (998) کیلوگرم در هکتار، بالاترین درصد اسانس در تیمار A2 به میزان (2.2) درصد و بالاترین عملکرد اسانس رازیانه نیز مربوط به سطح تیمار A2B1، (22.1) کیلوگرم در هکتار بود.
نتیجهگیری: باتوجه به نتایج این پژوهش، کاربرد تیمار 75 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و 16 تن در هکتار کمپوست نیشکر برای افزایش عملکرد دانه رازیانه و نیز کاربرد کودهای زیستی بههمراه کودهای شیمیایی (150 کیلوگرم در هکتار) سبب افزایش عملکرد اسانس دانه رازیانه گردید. در نتیجه، در صورت تأیید نتایج در مطالعات بعدی میتواند به تولیدکنندگان این محصول توصیه شود.
بهزراعی و بهنژادی
مهدی طاهری اصغری؛ ابوالفضل باغبانی آرانی؛ سید رضا میرعلیزاده فرد
چکیده
سابقه و هدف: کاربرد کودهای زیستی در تولید آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) به عنوان یکی از مهمترین گیاهان اسانسدار و دارویی جهان در راستای کشاورزی پایدار و تولید محصول سالم حائز اهمیت است. از ترکیبهای شیمیایی موجود در آویشن، اسیدهای فنولیک، ترپنوئیدها و فلاونوئیدها هستند که از آنها در درمان بیماریهایی مانند دیابت، آلزایمر و بیماریهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: کاربرد کودهای زیستی در تولید آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) به عنوان یکی از مهمترین گیاهان اسانسدار و دارویی جهان در راستای کشاورزی پایدار و تولید محصول سالم حائز اهمیت است. از ترکیبهای شیمیایی موجود در آویشن، اسیدهای فنولیک، ترپنوئیدها و فلاونوئیدها هستند که از آنها در درمان بیماریهایی مانند دیابت، آلزایمر و بیماریهای قلبی میتوان استفاده کرد. هدف از انجام این آزمایش، بررسی اثر کاربرد همزمان میکوریزا و محلولپاشی سرکه چوب بر برخی ویژگیهای کمی و کیفی و عناصر غذایی شاخساره گیاه آویشن باغی بود.
مواد و روشها: پژوهش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، طی دو سال زراعی 1400-1402 اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل سه گونه قارچ میکوریزا (شاهد (عدم تلقیح)، تلقیح بذر و خاک با Glomus mosseae، G. etunicatum و با G. intraradices) و محلولپاشی سرکه چوب در چهار سطح شاهد (عدم مصرف)، 5، 10 و 15 در هزار) بود. عملکرد ماده خشک، درصد اسانس، شاخص کلروفیل، کاروتنوئید، درصد فلاونوئید، ترکیبهای فنلی، آنتوسیانین، نیتروژن، فسفر و پتاسیم شاخصاره اندازهگیری شد. نتایج حاصل بوسیله نرمافزار SAS (نسخه 9.1.3) به صورت مرکب مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و مقایسه میانگینها نیز با آزمون حداقل تفاوت معنیداری (LSD) در سطح احتمال پنج درصد انجام شد.
نتایج: نتایج نشان داد که کاربرد همزمان قارچ میکوریزا و سرکه چوب سبب افزایش معنیدار عملکرد ماده خشک، درصد اسانس و کارتنوئید، آنتوسیانین، ترکیبهای فنلی و درصد فلاونوئید و شاخص کلروفیل آویشن باغی نسبت به شاهد شد. همچنین کاربرد میکوریزا بهویژه گونه (G. mosseae) سبب افزایش بیشتر صفات مورد بررسی گردید. علاوه بر این، پلاتهایی که با کاربرد 10 در هزار سرکه چوب با گونه (G. mosseae) میکوریزا تیمار شده بودند بالاترین خصوصیات کمی و کیفی آویشن باغی را به خود اختصاص دادند. نتایج نشان داد بیشترین جذب فسفر و پتاسیم شاخساره از تیمار تلقیح با میکوریزا G. mosseae و سرکه چوب 10 در هزار بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد بهترتیب 133 و 231 درصد افزایش را نشان داد. نتایج نشان داد بیشترین آنتوسیانین، ترکیبهای فنلی و درصد فلاونوئید از تیمار تلقیح با میکوریزا G. mosseae و سرکه چوب 10 در هزار بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 140، 97 و 107 درصد افزایش را نشان داد.
نتیجهگیری: بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که کاربرد همزمان قارچ میکوریزا بهویژه G. mosseae با تیمار محلولپاشی 10 در هزار سرکه چوب تیمار مطلوبی برای تولید بالاترین عملکرد کمی و کیفی آویشن باغی بهشمار میرود که میتواند کاربرد کودهای شیمیایی را کاهش دهد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
فاطمه عبدلی؛ شعبان رحیمی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ علی باغبان زاده
چکیده
سابقه و هدف: انتخاب ژنتیکی براساس سرعت رشد بالا و افزایش وزن در زمان کشتار در جوجههای گوشتی، مشکلات عدیدهای در مدیریت گلههای مادر ایجاد کرده است. همبستگی منفی بین صفات رشد و صفات تولیدمثلی باعث کاهش باروری، بهویژه در خروسهای مولد گوشتی شده است، به گونهای که درصد باروری در طیور گوشتی مولد بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. ...
بیشتر
سابقه و هدف: انتخاب ژنتیکی براساس سرعت رشد بالا و افزایش وزن در زمان کشتار در جوجههای گوشتی، مشکلات عدیدهای در مدیریت گلههای مادر ایجاد کرده است. همبستگی منفی بین صفات رشد و صفات تولیدمثلی باعث کاهش باروری، بهویژه در خروسهای مولد گوشتی شده است، به گونهای که درصد باروری در طیور گوشتی مولد بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. بنابراین، هدف از این تحقیق ارزیابی سطوح مشخصی از جینسینگ و خارخاسک و بررسی اثر همافزایی آنها در جیره غذایی خروس مولد گوشتی با سن بالای 40 هفتگی بود تا کمیت و کیفیت اسپرم و آثار احتمالی آنها بر قدرت باروری خروسها بررسی شود.مواد و روشها: مرحله مزرعهای این تحقیق از بهمنماه 1401 تا تیرماه 1402 در مزرعه تحقیقاتی طیور دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس اجرا شد. در این راستا، تعداد 32 قطعه خروس مولدگوشتی از سویه آرین (هایبرو) در سن 57 هفتگی بهطور تصادفی به چهار گروه (هر گروه شامل هشت خروس) تقسیم شدند. از هفته 57 تا 70، این خروسها با جیره پایه حاوی سطوح مختلف جینسینگ و خارخاسک تغذیه گردیدند. جیرهها شامل موارد زیر بودند: 1) جیره پایه بدون مواد افزودنی (شاهد)؛ 2) 300 میلیگرم پودر جینسینگ/کیلوگرم جیره؛ 3) 150 میلیگرم پودر جینسینگ + 190 میلیگرم عصاره خارخاسک/کیلوگرم جیره؛ 4) 380 میلیگرم عصاره خارخاسک/ کیلوگرم جیره. طول دوره آزمایش 13 هفته بود. خروسها در قفسهای انفرادی با نوردهی خودکار تحت برنامه نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی نگهداری شدند. دمای سالن و شرایط تغذیه نیز مطابق با راهنمای پرورش خروس مولد سویه آرین تنظیم گردید. آب بهصورت آزادانه در اختیار پرندهها بود. در این مدت، بهمنظور تسهیل اسپرمگیری در زمان اعمال تیمار، اسپرمگیری بهصورت هفتگی از خروسها از طریق ماساژ شکمی انجام شد. همزمان، آزمایشهای مربوط به اسپرم شامل حجم، زندهمانی، سلامت غشاء، تعداد، تحرک و بررسی خصوصیات جنبایی اسپرم با استفاده از نرمافزار CASA (SCA, ver. 6.2) بررسی گردید.نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که بخشی از فراسنجههای ارزیابی شده کیفی اسپرم شامل حجم منی، غلظت اسپرم و درصد زندهمانی اسپرم، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی (جینسینگ، خارخاسک، جینسینگ+خارخاسک) قرار نگرفتند و از نظر آماری معنیدار نشدند (0.05<P). با این حال، سلامت غشاء اسپرم تحت تأثیر این تیمارها قرار گرفته و تفاوت معنیداری را نشان داد (0.05>P). بیشترین درصد سلامت غشاء اسپرم به مخلوط ترکیبی تیمار جینسینگ + خارخاسک تعلق داشت که بهجز با تیمار جینسینگ، با سایر تیمارها تفاوت معنیدار داشت (0.05>P). علاوه بر این، نتایج آزمایشهای بعدی نشان داد که سطوح جینسینگ و خارخاسک تأثیر معنیداری بر جنبایی اسپرمها داشتند و اسپرمهای پیشرونده (دارای حرکت رو به جلو)، بدون تحرک و متحرک تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند و تفاوت معنیداری را نشان دادند (0.05>P). اما سایر شاخصهای اندازهگیری شده جنبایی اسپرم تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند و معنیدار نشدند (0.05<P). اسپرمهای با بیشترین درصد حرکت به تیمار جینسینگ تعلق داشتند که بهجز تیمار شاهد، با سایر تیمارها تفاوت معنیداری نشان دادند (0.05>P). بیشترین درصد اسپرمهای بدون حرکت (بیحرکت) به تیمار خارخاسک تعلق داشت که بهجز تیمار شاهد، با سایر تیمارها تفاوت معنیدار داشت (0.05>P). اسپرمهای محرک با بیشترین درصد حرکت به تیمار جینسینگ تعلق داشت که بهجز تیمار شاهد، با سایر تیمارها تفاوت معنیدار داشتند (0.05>P).نتیجهگیری: براساس یافتههای بهدست آمده از این تحقیق، نتیجهگیری میشود که اثر همافزایی این دو گیاه دارویی (جینسینگ + خارخاسک) تأثیرات مثبتی بر فاکتورهای تولیدمثلی، ازجمله کمیت و کیفیت اسپرم، بهبود سلامت غشای اسپرم، افزایش قدرت باروری و افزایش جنبایی اسپرم خروسها داشته است.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
بهزاد امیدپور؛ علی اصغر حاتم نیا؛ نیر محمدخانی
چکیده
سابقه و هدف: مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge) گیاهی از خانواده نعناع (Lamiaceae) است که حاوی ترکیبهای ارزشمندی مانند تیمول، پارا-سیمین و کارواکرول میباشد. در ایران 16 گونه گیاهی معطر از جنس مرزه رشد میکنند. در این مطالعه اکوتیپهای مختلف مرزه بختیاری از استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجانغربی جمعآوری شدند. از آنجایی که ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge) گیاهی از خانواده نعناع (Lamiaceae) است که حاوی ترکیبهای ارزشمندی مانند تیمول، پارا-سیمین و کارواکرول میباشد. در ایران 16 گونه گیاهی معطر از جنس مرزه رشد میکنند. در این مطالعه اکوتیپهای مختلف مرزه بختیاری از استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجانغربی جمعآوری شدند. از آنجایی که عوامل اکولوژیکی و محیطی بر کمیت و کیفیت ترکیبهای فیتوشیمیایی موجود در گیاهان معطر تأثیر دارند، ازاینرو در این پژوهش به بررسی و مقایسه ترکیبهای فیتوشیمیایی و خواص پاداکسایشی اسانس مرزه بختیاری در رویشگاههای مختلف پرداخته شد.
مواد و روشها: نمونهها در فصل گلدهی از رویشگاههای مختلف با شرایط اکولوژیکی متفاوت در استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان و آذربایجانغربی جمعآوری شدند. برای عصارهگیری و اسانسگیری از پودر نمونههای خشک شده استفاده شد. سنجش محتوای فنول، فلاونوئید، ظرفیت آنتیاکسیدانتی کل و ظرفیت جاروبکنندگی رادیکالهای DPPH عصارهها با استفاده از روش اسپکتروفتومتری انجام شد. اسانسگیری به روش تقطیر با آب و مطالعه کمی و کیفی اسانس نیز با استفاده از کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC-MS) انجام گردید.
نتایج: دادهها نشان داد که عصاره نمونههای جمعآوری شده از بانه و گیلانغرب بهترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان محتوای فنول (4.648 و 2.034 میلیگرم اسید گالیک/ گرم ماده خشک) و فلاونوئید (0.164 و 0.090 میلیگرم کوئرستین/ گرم ماده خشک) بودهاند. همچنین بیشترین و کمترین فعالیت پاداکسایشی بهترتیب در نمونههای بانه (42.67 درصد) و گیلانغرب (27.06 درصد) مشاهده گردید. بیشترین ظرفیت جمعآوری رادیکال DPPH (درصد بازدارندگی) در نمونههای جمعآوری شده از بانه (43.16 درصد) و کمترین میزان ظرفیت جمعآوری رادیکال DPPH مربوط به نمونههای جمعآوری شده از گیلانغرب (31.87 درصد) بود. همبستگی مثبت معنیداری (0.9<r) در سطح احتمال 1 درصد بین محتوای فنول کل با ظرفیت آنتیاکسیدانی و درصد بازدارندگی DPPH و بین ظرفیت آنتیاکسیدانی و درصد بازدارندگی DPPH مشاهده گردید. بین محتوای فلاونوئید کل با ظرفیت آنتیاکسیدانی و درصد بازدارندگی DPPH و بین محتوای فنول کل و محتوای فلاونوئید کل همبستگی مثبت معنیداری 0.875=r) در سطح احتمال 1 درصد مشاهده شد. ترکیبهای اصلی اسانس مرزه بختیاری شامل تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن بود که میزان آنها در مناطق مختلف متفاوت بود. مقایسه ترکیبهای متشکله اسانس مرزه بختیاری در رویشگاههای مورد مطالعه نشان داد که در چهار رویشگاه تیمول ترکیب اصلی بوده (28.8 تا 42.7 درصد) و در رویشگاه میاندوآب، پارا-سیمن (35.2 درصد) ترکیب اصلی میباشد. نتایج همبستگی نشان داد که بین ترکیب تیمول (ترکیب اصلی اسانس) با محتوای فلاونوئید کل، ظرفیت پاداکسایشی و ظرفیت جمعآوری رادیکال DPPH همبستگی منفی و معنیداری بود، البته بین تیمول و محتوای فنول کل نیز همبستگی منفی وجود دارد ولی با این حال این همبستگی معنیدار نبود. بیشترین و کمترین میزان بازدهی اسانس در نمونههای جمعآوری شده از میاندوآب (2.75 درصد) و بانه (0.87 درصد) مشاهده شد.
نتیجهگیری: مشاهدات ما نشان داد که ترکیبهای اصلی اسانس مرزه بختیاری جمعآوری شده در مناطق مختلف با شرایط اکولوژیکی مختلف شامل تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن بود که میزان آنها در مناطق مختلف متفاوت بودند. بهطورکلی بازدهی اسانس و میزان کمی و کیفی ترکیبهای اسانس به عوامل اکولوژیکی و محیطی وابسته میباشد که میتوانند روی میزان ترکیبهای اسانس گیاهان تأثیر بگذارند.
زراعت و باغبانی
احسان کهنه؛ سمر رمزی؛ کوروش فلک رو
چکیده
سابقه و هدف: رنگ یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کیفیت چای است که مستقیماً تحتتأثیر شرایط رویشی و محیطی گیاه از قبیل بارندگی، کودها و نور قرار میگیرد. نور از متغیرهای محیطی است که بهعنوان منبع انرژی برای تنظیم رشد گیاه، مهمترین فاکتور برای رنگ گیاه است. چای گیاهی سایهدوست است که کمبود نور میتواند با کاهش یا کندی تولید بازدارندههای ...
بیشتر
سابقه و هدف: رنگ یکی از مهمترین فاکتورهای تعیین کیفیت چای است که مستقیماً تحتتأثیر شرایط رویشی و محیطی گیاه از قبیل بارندگی، کودها و نور قرار میگیرد. نور از متغیرهای محیطی است که بهعنوان منبع انرژی برای تنظیم رشد گیاه، مهمترین فاکتور برای رنگ گیاه است. چای گیاهی سایهدوست است که کمبود نور میتواند با کاهش یا کندی تولید بازدارندههای فتوسنتزی، باعث بهبود کیفیت نوشیدنی چای شود. استفاده از روشهای مختلف سایهدهی بوته چای بهمنظور تولید چای سبز باکیفیت و قیمت بالا در مناطق چایکاری دنیا در حال افزایش است.
مواد و روشها: این پژوهش باهدف بررسی آثار شدت روشنایی و کود اوره بر کیفیت برگ سبز چای، بهصورت کرتهای خردشده در زمان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در باغی با سن بوته حدود 70 سال با تیمارهای: 1- عدم پوشش بوته+ 250 کیلوگرم در هکتار اوره، 2- عدم پوشش بوته+ 500 کیلوگرم در هکتار اوره، 3- پوشش بوته با سایبان با تراکم 50% + 250 کیلوگرم در هکتار اوره، 4- پوشش بوته با سایبان با تراکم 50% + 500 کیلوگرم در هکتار اوره، 5- پوشش بوته با سایبان با تراکم 90% + 250 کیلوگرم در هکتار اوره، 6- پوشش بوته با سایبان با تراکم 90% + 500 کیلوگرم در هکتار اوره در سه تکرار اجرا شد. ابعاد هریک از تکرارها 0.7×6 متر بود و پوششدهی در دو برداشت بهاره و تابستانه انجام شد. برای پوششدهی از توری سایبان گلخانهای 50 و 90% استفاده شد. پوششها به مدت سه هفته به نحوی روی بوتهها قرار گرفت که کنار بوتهها نیز پوشانده شود و با استفاده از طناب محکم و ثابت شد. پس از گذشت زمان مورد نظر، پوششها برداشت شده و برگچینی انجام شد. در هر برداشت، عملکرد (یک غنچه و دو برگ) و اجزاء عملکرد شامل تراکم و وزن شاخساره، میزان کلروفیل، غلظت عناصر غذایی اصلی و برخی ویژگیهای بیوشیمیایی در برگ سبز تولیدی اندازهگیری گردید.
نتایج: استفاده از سایبان 50% و 500 کیلوگرم اوره در مقایسه با شرایط بدون سایبان باعث افزایش 14.8% عملکرد برگ سبز شد. کمترین عملکرد نیز در تیمار 1 مشاهده شد. استفاده از توری سایبانی 50% در مقایسه با شرایط آفتابی تأثیر مثبت معنیداری بر عملکرد برگ سبز داشت؛ اما توری سایبانی 90% تأثیر مثبتی نداشت. استفاده از توری سایبانی 50% در مقایسه با شرایط بدون سایبان باعث افزایش تقریباً 3/35 درصدی تعداد شاخساره قابلبرداشت شد، کمترین تعداد شاخساره نیز در شرایط بدون سایبان با مصرف 250 کیلوگرم کود اوره مشاهده شد. تیمارهای مورد استفاده تأثیر معنیداری بر غلظت نیتروژن برگ سبز چای داشت. با مقایسه میانگینها مشخص شد که بیشترین غلظت نیتروژن در تیمار 4 است که با تیمارهای بدون سایه و سایه 90% و مصرف 500 کیلوگرم کود اوره تفاوت معنیداری دارد. کمترین غلظت نیتروژن نیز در شرایط سایه 90% و مصرف 500 کیلوگرم کود اوره مشاهده شد که با تیمارهای بدون سایه تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین مقدار کلروفیل و عصاره آبی (0.68 و 37%) بهترتیب با 37.2 و 29.27 درصد افزایش نسبت به تیمار بدون سایبان با مصرف کود برابر، در تیمار 6 مشاهده شد. درمجموع با درنظرگرفتن نتایج حاصل میتوان نتیجهگیری کرد که سایهدهی به میزان 50% همراه با اوره تأثیر مثبت بیشتری بر عملکرد برگ سبز داشته است، در حالی که سایهدهی 90% و مصرف اوره اثر بهتری بر ویژگیهای کیفی برگ سبز بهویژه مقدار کلروفیل برگ دارد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که با تغییر میزان نور شاخصهای کمی و کیفی برگ سبز چای تحتتأثیر قرار میگیرد. بهدلیل سرعت و راحتی نصب توری سایبان گلخانهای در مقایسه با استقرار درختان سایبانی مختلف در باغهای چای موجود و نتایج حاصل از این پژوهش، میتوان نتیجهگیری کرد که کاربرد توری سایبان 50% و کود اوره تأثیر مثبت بیشتری بر عملکرد برگ سبز داشته ولی توری سایبان 90% درصد و کود اوره اثر بهتری بر ویژگیهای کیفی برگ سبز بهویژه مقدار کلروفیل دارد. ازاینرو، باتوجه به هدف از تولید نوع چای، میتوان بیان کرد که توری سایبان 50% و 90% بهترتیب برای تولید چای سیاه و چای سبز مناسبتر است.
بهزراعی و بهنژادی
محمد سپهری بیمرغی؛ فرزاد نجفی؛ محمدبهزاد امیری
چکیده
سابقه و هدف: زیره سبز بهعنوان یک گیاه دارویی و ادویهای جایگاه ویژهای در نظامهای کشاورزی مناطق خشک و نیمهخشک جهان ازجمله ایران دارد. با وجود ظرفیت بالای زیره سبز، کشت آن با چالشهای عمدهای روبرو است که میتواند تولید و بهرهوری آن را محدود کند. این گیاه، اگرچه به شرایط خشکی نسبی سازگار است، اما به شدت تحتتأثیر تنشهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: زیره سبز بهعنوان یک گیاه دارویی و ادویهای جایگاه ویژهای در نظامهای کشاورزی مناطق خشک و نیمهخشک جهان ازجمله ایران دارد. با وجود ظرفیت بالای زیره سبز، کشت آن با چالشهای عمدهای روبرو است که میتواند تولید و بهرهوری آن را محدود کند. این گیاه، اگرچه به شرایط خشکی نسبی سازگار است، اما به شدت تحتتأثیر تنشهای محیطی بهویژه تنش کمآبی قرار میگیرد. شناخت دقیق پاسخ زیره سبز به تنش کم آبی و یافتن راهکارهای مؤثر برای بهبود تحمل آن، برای توسعه پایدار کشت این گیاه در مناطق مستعد ضروری است، بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثر آبیاری و اسید هیومیک و پروتئین گلوتن گندم و باکتری باسیلوس روی گیاه دارویی زیره سبز بود.مواد و روشها: آزمایش در دو سال زراعی متوالی 1400-1399 و 1401-1400 بهصورت کرتهای خرد شده در زمان در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی مجتمع آموزش عالی گناباد با سه تکرار اجرا شد. سه سطح آبیاری شامل آبیاری کامل (50 درصد تبخیر از تشت تبخیر برحسب میلیمتر)، کم آبیاری (70 درصد تبخیر از تشت تبخیر برحسب میلیمتر) و عدم آبیاری تکمیلی در کرتهای اصلی و محلول پاشی اسید هیومیک، پروتئین گلوتن گندم، کاربرد باکتری باسیلوس و شاهد (عدم اعمال هر گونه محلول پاشی) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در هر دو سال زراعی، در اواخر فصل رشد، با آغاز مرحله رسیدگی دانهها و خشک شدن اندام هوایی گیاه، از هر کرت پنج بوته بهصورت تصادفی از ردیفهای میانی برای اندازهگیری صفات مورد نظر انتخاب و برخی صفات مورفولوژیکی و اجزای عملکرد مانند ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی در بوته، وزن برگ و ساقه، وزن و طول ریشه، وزن برگ، تعداد چتر و چترک در بوته، تعداد و وزن دانه در بوته و وزن هزار دانه اندازهگیری شدند. بهمنظور ارزیابی مواد مؤثره و اجزاء تشکیلدهنده اسانس، بذرها در سایه و در دمای اتاق خشک گردید. تجزیهوتحلیل داده های آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری SAS Ver. 9.4 و مقایسه میانگین تیمارها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد.نتایج: کاربرد کلیه نهاده های بومسازگار مورد مطالعه، افزایش ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی و وزن برگ و ساقه در بوته در مقایسه با تیمار شاهد را موجب شدند. کاربرد باسیلوس و اسید هیومیک در شرایط کمآبیاری بهترتیب منجر به افزایش 44 و 49 درصدی وزن ساقه در بوته نسبت به شاهد شد. محلول پاشی پروتئین گلوتن گندم در شرایط عدم آبیاری تکمیلی تعداد چتر در بوته را 41 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. وزن بذر در بوته در شرایط کم آبیاری تحت تأثیر منابع تغذیه ای باسیلوس و اسید هیومیک به ترتیب 49 و 52 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. بیشترین مقدار ترکیب گاما-ترپینن-7-آل (35.21 درصد) در شرایط محلول پاشی اسید هیومیک بهدست آمد و کاربرد پروتئین در شرایط آبیاری کامل مقدار پارا-سیمن را 28 درصد نسبت به کاربرد این کود در شرایط عدم آبیاری تکمیلی افزایش داد.نتیجه گیری: بهطورکلی با توجه به یافته های این پژوهش، چنانچه امکان آبیاری کامل در مزرعه زیره سبز وجود داشته باشد، می توان به بالاترین عملکرد کمی و کیفی گیاه دست یافت و اگر به هر دلیلی شرایط برای آبیاری کامل مزرعه فراهم نبود، حداقل انجام رژیم کم آبیاری در مقایسه با آبیاری دیم توصیه می شود. نتایج نشان داد که کاربرد نهاده های بوم سازگار در شرایط تنش خشکی در کاهش خسارتهای ناشی از تنش خشکی مؤثر بود.
بهزراعی و بهنژادی
عادل مددی؛ بهرام میرشکاری؛ عبدالله حسنزاده قورت تپه
چکیده
سابقه و هدف: توجه روزافزون به آثار نامطلوب داروهای شیمیایی در مقایسه با آثار مطلوب استفاده از داروهای گیاهی، باعث علاقه به کشت گیاهان دارویی شده است. از سوی دیگر، حاصلخیزی کم خاک ناشی از کاربرد مداوم کودهای شیمیایی به چالشی برای تولید پایدار کشاورزی در گیاهان دارویی تبدیل شده است. کاربرد تیمارهای تلفیقی زئولیت، کود آلی و زیستی میتواند ...
بیشتر
سابقه و هدف: توجه روزافزون به آثار نامطلوب داروهای شیمیایی در مقایسه با آثار مطلوب استفاده از داروهای گیاهی، باعث علاقه به کشت گیاهان دارویی شده است. از سوی دیگر، حاصلخیزی کم خاک ناشی از کاربرد مداوم کودهای شیمیایی به چالشی برای تولید پایدار کشاورزی در گیاهان دارویی تبدیل شده است. کاربرد تیمارهای تلفیقی زئولیت، کود آلی و زیستی میتواند از شدت مشکلات بکاهد.
مواد و روشها: به منظور بررسی اثر کاربرد تکی و تلفیقی کودهای زیستی، آلی، شیمیایی و زئولیت بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی بالنگو (Lallemantia iberica)، تحت رژیمهای مختلف آبیاری، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط آب و هوایی ارومیه (طول جغرافیایی 37 درجه و 44 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 45 درجه و 10 دقیقه شمالی و ارتفاع 1320 متری از سطح دریا) اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح آبیاری (آبیاری در 75% ظرفیت زراعی یا آبیاری کامل، آبیاری در 50% ظرفیت زراعی یا تنش متوسط و آبیاری در 30% ظرفیت زراعی یا تنش شدید) به عنوان عامل اصلی و تیمار کودی در 12 سطح شاهد (F1)، میکوریزای Glomus intaradices (F2)، ورمیکمپوست (F3)، کود شیمیایی N.P.K (F4)، زئولیت (F5)، ورمیکمپوست + میکوریزا (F6)، ورمیکمپوست + کود شیمیایی (F7)، زئولیت+ میکوریزا (F8)، میکوریزا + کود شیمیایی (F9)، زئولیت+ ورمیکمپوست (F10)، زئولیت+ کود شیمیایی (F11) و ورمیکمپوست + میکوریزا + زئولیت (F12)، به عنوان عامل فرعی اعمال شدند. دادهها با استفاده از نرمافزار SAS 9.2 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح 0.05 P≤ مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اثر تیمارهای مختلف آبیاری و کود و اثر متقابل آنها بر ارتفاع بوته، تعداد شاخههای جانبی، وزن تر و خشک بوته، وزن تر گل، تعداد فندقه در هر چرخه گل، تعداد دانه در هر چرخه گل، تعداد چرخه گل در هر بوته، طول گلآذین، وزن هزار دانه، عملکرد، عملکرد بیولوژیک، محتوای نسبی آب برگ (RWC)، شاخص کلروفیل، آسکوربات پراکسیداز، سوپر اکسیددیسموتاز، مالون دیآلدهید و پرولین بالنگو معنیدار بود. فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی مانند آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز و مقدار ترکیبهایی مانند پرولین و مالون دیآلدهید با افزایش شدت تنش آبی افزایش معنیداری داشتند. در روندی معکوس، عملکرد، اجزاء عملکرد، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ (RWC) به دلیل محدودیت آبی کاهش معنیداری از خود نشان دادند. بیشترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن هزار دانه، تعداد چرخه گل در هر بوته، تعداد فندقه در هر چرخه گل، تعداد دانه در هر چرخه گل، وزن گل، طول گلآذین، وزن خشک بوته، وزن تر بوته، تعداد شاخه جانبی، ارتفاع بوته، شاخص کلروفیل و محتوای نسبی آب از تیمار آبیاری پس از 75 درصد ظرفیت زراعی توأم با کاربرد میکوریزا + ورمیکمپوست + زئولیت (F12) و بیشترین میزان مالون دیآلدهید و پرولین از تیمار آبیاری پس از 30 درصد ظرفیت زراعی همراه با کاربرد میکوریزا + زئولیت (F8) حاصل شد. تیمار مذکور ضمن تولید محصول رضایتبخش، بهطور قابل توجهی مصرف کود شیمیایی را نیز کاهش داد که این موضوع میتواند گامی به سوی تولید سالم و کشاورزی پایدار باشد. تیمارهای ورمیکمپوست، میکوریزا و زئولیت نسبت به تیمار شیمیایی و شاهد عملکرد بهتری داشتند.
نتیجهگیری: براساس نتایج میتوان استنباط کرد که استفاده از روش تغذیه تلفیقی بهویژه تیمار ترکیبی سهگانه ورمیکمپوست + میکوریزا + زئولیت تحت رژیمهای مختلف آبیاری، ضمن کاهش مصرف کودهای شیمیایی باعث بهبود عملکرد و اجزاء عملکرد گیاه بالنگو شد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
عبدالباسط محمودی؛ محمّدتقی عبادی؛ مهدی عیاری
چکیده
سابقه و هدف: بوقناق یا زول (E. billardieri) و چوچاق (E. caucasicum) دو گونه بسیار مهم از 11 گونه شناخته شده از جنس Eryngium در ایران هستند. از گیاهان این جنس در تولید عرق بوقناق استفاده میشود. ادعا میشود که این عرق باعث کاهش سطح گلوکز خون میگردد. گونههای این جنس محتوای اسانس بالایی ندارند اما گستره وسیعی از ترکیبات در اسانس آنها گزارش شده است. هدف ...
بیشتر
سابقه و هدف: بوقناق یا زول (E. billardieri) و چوچاق (E. caucasicum) دو گونه بسیار مهم از 11 گونه شناخته شده از جنس Eryngium در ایران هستند. از گیاهان این جنس در تولید عرق بوقناق استفاده میشود. ادعا میشود که این عرق باعث کاهش سطح گلوکز خون میگردد. گونههای این جنس محتوای اسانس بالایی ندارند اما گستره وسیعی از ترکیبات در اسانس آنها گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه که در راستای مطالعات قبلی میباشد، بررسی ترکیبهای فرار محلول و نامحلول این دو گونه در آب میباشد. در فرایند عرقگیری از این گیاهان که به عرق بوقناق شهرت دارد ترکیبهای فرار نیز وارد آب میگردد، بنابراین شناسایی ترکیبهای فرار محلول و نامحلول در آب برای گونههای این جنس اهمیت دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه گیاه بوقناق یا زول از سه رویشگاه گنجنامه (GN) (استان همدان)، سد لار (DL) (دماوند، استان تهران) و رازقان (RZ) (استان مرکزی) و چوچاق از پارک ملی بوجاق (BO) (استان گیلان) و روستای ابر (RA) (استان سمنان) بهترتیب با ارتفاع 2800، 2450، 1750، 11- و 2056 متر از سطح دریا جمعآوری گردید. نمونههای گیاهی سایه خشک شده، توسط دستگاه کلونجر به روش تقطیر با آب اسانسگیری شد. درصد اسانس به صورت وزنی/وزنی محاسبه گردید. بعد از اتمام اسانسگیری و جمعآوری نمونههای اسانس، 100 میلیلیتر عرق برای جزءگیری بدست آمد. عملیات جزءگیری توسط 100 میلیلیتر حلال اتیل استات در سه تکرار انجام شد. درصد جزء آلی عرق به صورت وزنی/حجمی (گرم بر 100 میلیلیتر عرق) محاسبه شد. آنالیز کمی و کیفی اسانس و جزء آلی عرق توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC-FID) و دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC-MS) انجام شد.
نتایج: براساس نتایج، میزان اسانس بهترتیب 0.15، 0.11، 0.37، 0.1 و 0.12 درصد وزنی/وزنی برای GN، DL، RZ، BO و RA بهدست آمد. ترکیبهای اصلی اسانس 6،3،2-تری متیل بنزالدئید (18.8، 16.8 و 12.3 درصد)، سسکوئی سینئول (31.3، 28.8 و 40.5 درصد) و بتا-بیسابولنال (9.2، 13.8 و 7.3 درصد)، بهترتیب برای GN، DL و RZ شناسایی شد. همچنین ترکیبهای اصلی اسانس ترانس-کاریوفیلن (3/20 و 5/26 درصد)، بتا-بیسابولن (7.4 و 9.8 درصد)، بتا-سسکوئی فلاندرن (30.1 و 20.2 درصد) و سیس-فالکارینول (16.6 و 23.2 درصد) بهترتیب در RA و BO بود. بازده اسانس در فرکشنهای Of-GN، Of-DL، Of-RZ، Of-BO و Of-RA بهترتیب 0.031، 0.012، 0.023، 0.024 و 0.008 گرم در 100 میلیلیتر آب حاصل از اسانسگیری تعیین شد. ترکیبهای عمده شناسایی شده از این جزءها شامل 6،3،2-تری متیل بنزالدئید (45.5، 30.2 و 22.9 درصد)، سسکوئی سینئول (12، 8.1 و 14.6 درصد)، 3-متیل-2(h5)-فورانون (9.1، 12.4 و 17.8 درصد) و پارا-وینیل گوایاکول (11.4، 14.6 و 12.3 درصد) بهترتیب برای Of-GN، Of-DL و Of-RZ بود. اما 3-متیل-2(h5)-فورانون (6.7 و 21.8 درصد)، ترانس-بتا-اوسیمن (7.8 و 16.8 درصد)، پارا-وینیل گوایاکول (15.2 و 11.6 درصد) و کاریوفیلن اکسید (23.7 و 14.8 درصد) بهترتیب برای Of-RA و Of-BO بودند.
نتیجهگیری: بعد از شناسایی ترکیبهای فرار محلول و نامحلول در آب، به ارتباط این ترکیبها تا حد بالایی پی برده شد. در جزء آلی از عرق هر دو گونه ترکیب پارا-وینیل گوایاکول و 3-متیل-2(h5)-فورانون به عنوان ترکیبهای اصلی شناسایی شدند که در اسانس این دو گونه مشاهده نشدند. همچنین ترکیب 6،3،2-تری متیل بنزالدئید در اسانس و جزء آلی مربوط به هر دو گونه مشاهده شد، اما مقدار آن در گونه E. billardieri به مراتب بیشتر از E. caucasicum بود. همچنین ترکیب 4،3،2-تری متیل بنزالدئید در اسانس و جزء آلی عرق گونه E. caucasicum مشاهده شد، اما فقط در اسانس گونه E. billardieri مشاهده گردید.
شناسایی، معرفی، اکولوژی و دانش بومی
زهرا فرهمند؛ مهدی تازه؛ محمد جواد قانعی بافقی؛ مصطفی شیرمردی؛ غلامرضا زارعی
چکیده
سابقه و هدف: تنوع اقلیمی در ایران، موجب شده است تا امکان پرورش بسیاری از گیاهان دارویی، فراهم گردد. صنعت گیاهان دارویی مزیت بالایی در صادرات دارد. نوع گیاه کشت شده، میزان تولید محصول زیرکشت، اثر عوامل اکولوژیکی و اهمیت اقتصادی آن بر کمیت و کیفیت تولید گیاه دارویی اثرگذار است. گیاه دارویی زیره سیاه به دلیل نیاز آبی پایین، ارزش صادراتی ...
بیشتر
سابقه و هدف: تنوع اقلیمی در ایران، موجب شده است تا امکان پرورش بسیاری از گیاهان دارویی، فراهم گردد. صنعت گیاهان دارویی مزیت بالایی در صادرات دارد. نوع گیاه کشت شده، میزان تولید محصول زیرکشت، اثر عوامل اکولوژیکی و اهمیت اقتصادی آن بر کمیت و کیفیت تولید گیاه دارویی اثرگذار است. گیاه دارویی زیره سیاه به دلیل نیاز آبی پایین، ارزش صادراتی بالا و نقشی که در اشتغالزایی بخش کشاورزی دارد، از اهمیت ویژهای در تناوب کشت در مناطق خشک و نیمهخشک برخوردار است. آثار مهم دارویی برای زیره سیاه ذکر شده که درمان زخممعده، تببر، کاهش چربی و کلسترول خون، ضد آلرژی و کاهش قند خون ازجمله آن میباشد. اسانس زیره سیاه خاصیت ضد اکسایشی داشته و در طعم غذا، شکلات و پنیر استفاده میشود. از اینرو، با توجه به نیاز آبی کم این گیاه، بررسی مناطق مستعد رشد این گونه در استان یزد هدف این تحقیق میباشد.مواد و روشها: استان یزد با مختصات جغرافیایی '29 º36 تا '22 º33 عرض شمالی و 52 º48 تا '36 º56 طول شرقی و 7.9 درصد از مساحت کشور را تشکیل میدهد و در بخش خشک و کم باران مرکزی ایران واقع شده است. در این تحقیق، ابتدا از طریق جستجوی علمی، مطالعات کتابخانهای و بررسی زیستگاههای گونه مورد مطالعه، شرایط اکولوژیکی مناسب برای رشد گونه زیره سیاه بهدست آمد. در مرحله دوم، با استفاده از اطلاعات بهدست آمده، مبادرت به تهیه و تولید نقشههای موضوعی مختلف گردید. سپس با استفاده از لایههای اطلاعاتی بهدست آمده و تلفیق آنها در محیط GIS، اقدام به مکانیابی بالقوه رویشگاه گونه زیرهسیاه شد. در این تحقیق از متغیرهای فیزیکی و شیمیایی مانند pH، هدایت الکتریکی و درصد اشباع خاک و متغیرهای هواشناسی شامل سرعت باد، دمای حداکثر، دمای حداقل، میانگین دما، فشار از سطح دریا، رطوبت نسبی حداکثر، رطوبت نسبی حداقل، رطوبت نسبی، ساعات آفتابی، میانگین دمای خشک، میانگین دمای تر، بارندگی، بارش برف، تبخیر و تعرق، دمای مطلق حداقل و حداکثر و پارامترهای بیوفیزیکی مؤثر نیز شامل جهت، ارتفاع و شیب با استفاده از نقشه مدل رقومی ارتفاع در مقیاس 1:25000 استفاده شد. سپس نقشه نقاط هریک از پارامترهای هواشناسی مؤثر در رشد زیره سیاه در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید.نتایج: نتایج تحقیق نشان داد بیشترین محدودیت مربوط به ارتفاع است که کمترین سطح حائز صلاحیت برای رویش در آن مشاهده شد و در مقابل پارامتر دمای حداقل تقریباً در تمام مراتع سطح استان برای کشت این محصول مناسب بود و دمای حداکثر بیشتر در مناطق دشتی مشکلزا بود. با توجه به تلفیق نهایی نقشهها، مشخص گردید که 1528560.8 هکتار از اراضی استان دارای شرایط مطلوب برای کشت زیره سیاه میباشد و 5791940.7 هکتار از اراضی نامناسب است.نتیجهگیری: وجود دشتهای وسیع با ارتفاع کم در استان به همراه گسترش اراضی شور در بیشتر مناطق پست و اقلیم گرم و خشک آن باعث شده متغیرهای محیطی و اقلیمی مهمترین عامل محدودکننده کشت این گونه در استان باشد و امکان کشت آن عمدتاً محدود به اراضی مرتفع گردد. این اراضی از نظر دمایی، کیفیت خاک و آب به لحاظ هدایت الکتریکی و میزان بارندگی، قابلیت کشت این گونه را دارد. نقشه نهایی حاصل از تلفیق اطلاعات نشان داد که مساحتی حدود 26.3 درصد از نواحی مرکزی و غربی استان استعداد کشت زیره سیاه را دارد. البته بررسی شرایط محلی در این زمینه الزامیست.
بهزراعی و بهنژادی
ِیاسمن مشهدی تفرشی؛ قاسم اقلیما
چکیده
سابقه و هدف: Alcea koelzii از خانواده پنیرک (Malvaceae) است. این گونه به دلیل داشتن فلاونوئیدها، اسیدهای فنلی، کومارینها، تریترپنها، آلکالوئیدها، پلیساکاریدهای اسیدی (موسیلاژ)، پکتینها، اسکوپولتین، آسپاراژین، تاننها، استروئیدها، پروتئینها و مواد معدنی، دارای خواص بیولوژیکی مختلفی ازجمله ضدالتهاب، ضدمیکروبی، آنتیاکسیدانی، ...
بیشتر
سابقه و هدف: Alcea koelzii از خانواده پنیرک (Malvaceae) است. این گونه به دلیل داشتن فلاونوئیدها، اسیدهای فنلی، کومارینها، تریترپنها، آلکالوئیدها، پلیساکاریدهای اسیدی (موسیلاژ)، پکتینها، اسکوپولتین، آسپاراژین، تاننها، استروئیدها، پروتئینها و مواد معدنی، دارای خواص بیولوژیکی مختلفی ازجمله ضدالتهاب، ضدمیکروبی، آنتیاکسیدانی، ضداستروژنی، مهارکننده آنزیم و تنظیمکننده سیستم ایمنی است. نظر به اهمیت گیاه ختمی به عنوان یک گونه گیاهی بومی کشور و جایگاه و ارزش آن در صنایع داروسازی، غذایی، آرایشی و بهداشتی، اهلی کردن، ایجاد ارقام مرغوب و همگن و کشت وسیع این گیاهان با اهمیت و ضروری بهنظر میرسد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی تنوع صفات عملکردی، مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی (بهویژه محتوای آنتوسانین، موسیلاژ و ترکیبهای فنلی) جمعیتهای مختلف A. koelzii به عنوان اولین قدم در جهت کشت و اهلیسازی این گیاه انجام شد.مواد و روشها: به منظور بررسی ویژگیهای مورفولوژیکی، عملکردی و فیتوشیمیایی جمعیتهای A. koelzii جمعیتهای مختلف از رویشگاههای طبیعی در تابستان 1403 و مرحله گلدهی کامل جمعآوری شد. خصوصیات مورفولوژیکی و عملکردی از قبیل ارتفاع بوته، تعداد شاخه جانبی، قطر گل، تعداد گل، وزن خشک گل در بوته و خصوصیات فیتوشیمیایی شامل محتوای فنل کل، فلاونوئید کل، فعالیت آنتیاکسیدانی، محتوای آنتوسیانین، محتوای موسیلاژ و کربوهیدرات اندازهگیری شد و ترکیبهای فنلی بهوسیله کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری شدند. تمام آزمایشهای انجامشده در این تحقیق در پنج تکرار انجام شد. نتایج بهدستآمده به صورت میانگین ± انحراف معیار ارائه شدهاند. برای ارزیابی اختلاف معنیدار بین ارقام در مورد صفات اندازهگیری شده، تجزیه واریانس یکطرفه با استفاده از نرمافزار SAS 9.4 انجام شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون دانکن با سطح معنیداری 0.05 درصد انجام شد. نمودار بایپلات و تجزیه خوشهای با استفاده از ضریب فاصله اقلیدسی و روش Ward با استفاده از نرمافزار Origin نسخه 2022 انجام گردید. علاوه بر این، از نرمافزار R برای ایجاد نمودار همبستگی استفاده شد.نتایج: بالاترین ضریب تغییرات مربوط به روتین (223.37%) اسید کلروژنیک (195.91%)، فعالیت آنتیاکسیدانی (20.113%) و وزن خشک گل در بوته (78.07%) بود. بیشترین وزن خشک گل (1105.14 گرم در هر بوته) در جمعیت TAR و کمترین آن (672.38 گرم در هر بوته) مربوط به جمعیت SIL بود. جمعیتهای ZAN (27.35%) و SIL (23.42%) بیشترین میزان موسیلاژ را داشتند. میزان آنتوسیانین در گونههای مختلف از 1.86 (در ZAN) تا 3.72 (در QOR) میلیگرم سیانیدین 3-اٌ- گلوکوزاید بر گرم وزن خشک متغیر بود. حداکثر محتوای فنل کل (29.72 میلیگرم معادل اسید گالیک بر گرم وزن خشک) و فلاونوئید کل (16.84 میلیگرم معادل روتین بر گرم وزن خشک) در جمعیت SIL مشاهده شد. محتوای کربوهیدرات کل بین30.73 تا 53.41% متغیر بود که بیشترین و کمترین آن بهترتیب در BAN و HAS مشاهده شد. ترکیبهای فنلی از قبیل روتین، اسید کلروژنیک، کامفرول و آپیژنین بهعنوان ترکیبهای فنلی اصلی به وسیله HLPC شناساسی شدند.نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که بین جمعیتهای A. koelzii تنوع ژنتیکی قابل توجهی از نظر ویژگیهای مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی وجود دارد. تنوع فوقالعاده از نظر پارامترهای مورد مطالعه، نشاندهنده قابلیت جمعیتهای مختلف A. koelzii برای انتخاب و استفاده در برنامههای اصلاحنژاد، کشت و تولید است.