زراعت و باغبانی
نسرین بیابانی؛ وحید عبدوسی؛ مرضیه قنبری جهرمی
چکیده
سابقه و هدف: شوری، یکی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که تولید محصولات کشاورزی را کاهش میدهد و معمولاً با استرس اکسیداتیو به دلیل تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) همراه است. استفاده از ترکیبهای محرک رشد به منظور کاهش اثر تنشهای محیطی در گیاهان اهمیت خاصی دارد. منابع سیلیسیم مانند سیلیکات پتاسیم نقش مهمی در تعدیل تنش شوری در ...
بیشتر
سابقه و هدف: شوری، یکی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که تولید محصولات کشاورزی را کاهش میدهد و معمولاً با استرس اکسیداتیو به دلیل تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) همراه است. استفاده از ترکیبهای محرک رشد به منظور کاهش اثر تنشهای محیطی در گیاهان اهمیت خاصی دارد. منابع سیلیسیم مانند سیلیکات پتاسیم نقش مهمی در تعدیل تنش شوری در گیاهان دارد. سیلیکات پتاسیم با افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش شوری، میتواند به بهبود رشد و عملکرد گیاهان در مناطق با خاکهای شور کمک کند. این ترکیبها موجب تعادل یونی در سلولها در شرایط نامساعد شده و با بهبود جذب و نگهداری آب در گیاه، نشت یونی و اثر منفی تنش شوری را کاهش میدهند.مواد و روشها: این تحقیق به منظور بررسی تأثیر سیلیکات پتاسیم بر رشد و خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی علف طلایی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با فاکتور تنش شوری در سه سطح (0، 60 و 120 میلیمولار کلرید سدیم) و محلولپاشی با سیلیکات پتاسیم در سه سطح (0، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) در شرایط گلخانه انجام شد. محلولپاشی سه بار با فواصل 15 روز اعمال گردید. اولین محلولپاشی در مرحله 4 برگی و پس از دومین مرحله محلولپاشی برگی، تنش شوری با حجم 200 میلیلیتر از محلول کلرید سدیم برای هر گلدان به مدت 40 روز انجام گردید. به منظور عدم تجمع نمک در گلدانها، بعد از هر 4 مرتبه آبیاری با آب شور تمامی گلدانها یکبار با آب (بدون شوری) آبشویی شدند. متغیرهای مورفولوژیکی مورد بررسی شامل وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و ارتفاع بوته و سایر صفات شامل رنگیزههای گیاهی (کلروفیل a، b و کل)، محتوای نسبی آب برگ، میزان نشت یونی، پرولین میزان جذب سدیم و پتاسیم ریشه و اندام هوایی بود که در اواسط دوره گلدهی علف طلایی، اندازهگیری گردیدند.نتایج: تنش شوری سبب کاهش عملکرد و سیلیکات پتاسیم سبب تعدیل اثرهای منفی تنش شوری و بهبود شرایط رشد گیاه شد. ارزیابیها نشان داد که شوری 120 میلیمولار سبب کاهش وزن تر اندام هوایی (28 درصد)، وزن خشک اندام هوایی (29 درصد)، وزن تر ریشه (38 درصد)، وزن خشک ریشه (37 درصد)، کلروفیل کل (40 درصد)، محتوای نسبی آب برگ (17 درصد)، پتاسیم ریشه (14 درصد) و پتاسیم برگ (16 درصد) و باعث افزایش نشت یونی (23 درصد)، پرولین (13 درصد)، سدیم ریشه (256 درصد) و سدیم برگ (325 درصد) شد. سیلیکات پتاسیم بهویژه 100 میلیگرم در لیتر آن سبب تعدیل تنش شوری با افزایش وزن گیاه، کلروفیل، محتوای آب برگ و پتاسیم برگ و ریشه و کاهش تجمع سدیم در برگ و ریشه و نشت یونی گردید.نتیجهگیری: نتایج کلی تحقیق نشان داد که افزایش شدت تنش شوری بر روی خصوصیات رشدی و عملکردی گیاه علف طلایی تاثیر منفی داشته و سیلیکات پتاسیم در حجم 50 تا 100 میلیمولار سبب تعدیل تنش شوری با افزایش عملکرد کمی و کیفی (بیوشیمیایی و فیتوشیمیایی) علف طلایی خواهد شد. از اینرو، برای کشت گیاه علف طلایی باید توجه نمود آب و یا خاک مورد استفاده دارای املاحی مانند سدیم و کلر نباشد و یا از اصلاحکنندههای خاک و یا محرکهای رشد برای تولید و کشت و پرورش این گیاه استفاده کرد.
زراعت و باغبانی
لیلی صفایی؛ فاطمه سفیدکن؛ سعید دوازده امامی؛ داوود امین آزرم
چکیده
سابقه و هدف: گیاه داروئی مرزه خوزستانی با نام علمی Satureja khuzistanica Jamzad از خانواده نعناع و یکی از گونههای انحصاری مرزه در ایران است که به دلیل درصد اسانس و میزان کارواکرول بالا، در صنایع آرایشی، بهداشتی و داروسازی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف از این تحقیق بررسی سازگاری این گیاه با شرایط آب و هوایی استان اصفهان و افزایش عملکرد ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه داروئی مرزه خوزستانی با نام علمی Satureja khuzistanica Jamzad از خانواده نعناع و یکی از گونههای انحصاری مرزه در ایران است که به دلیل درصد اسانس و میزان کارواکرول بالا، در صنایع آرایشی، بهداشتی و داروسازی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف از این تحقیق بررسی سازگاری این گیاه با شرایط آب و هوایی استان اصفهان و افزایش عملکرد کمی و کیفی آن از طریق تعیین مناسبترین روش تغذیه بود.مواد و روشها: این تحقیق در سالهای زراعی 1395 تا 1399، در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان در شرایط آبی و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار کودی (شامل نسبتهای مختلفی از کودهای شیمیایی NPK (N50P25K25)، کود دامی (30 و 60 تن در هکتار)، ورمی کمپوست (5 تن در هکتار) و نیز ترکیبی از کودهای شیمیایی، دامی و ورمی کمپوست (30 تن در هکتار کود دامی به همراه N50P25K25، 60 تن در هکتار کود دامی به همراه N50P25K25 و 5 تن در هکتار ورمی کمپوست به همراه N50P25K25) در مقایسه با تیمار شاهد، و سه تکرار انجام شد. تهیه بذر و نشاء گیاه از کلکسیون مرزه مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان و مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انجام پذیرفت. کشت بهصورت غیرمستقیم و از طریق نشاء بود. نشاها در شرایط گلخانه و از طریق کشت بذور در سینیهای کشت تولید شدند. انتقال نشاء در فروردین ماه 1396 و پس از مساعد شدن هوا انجام شد. بلافاصله پس از انتقال نشاء نسبت به آبیاری اقدام گردید. روش آبیاری بصورت قطرهای و در مراحل ابتدای رشد دو نوبت در هفته و پس از استقرار یک نوبت در هفته صورت گرفت. اندام هوایی گیاهان در زمان 50 درصد گلدهی از 5 سانتیمتری بالای سطح خاک برداشت و نسبت به خشک کردن آنها در سایه اقدام شد. استخراج اسانس از سرشاخههای گلدار هرساله صورت پذیرفت. به منظور استخراج اسانس، 50 گرم از سرشاخه هر تیمار آسیاب شده و به مدت چهار ساعت با استفاده از روش تقطیر با آب و دستگاه کلونجر، اسانسگیری و درصد آن تعیین شد. شناسایی ترکیبهای اسانس بااستفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS) صورت پذیرفت.نتایج: بر اساس نتایج بهدست آمده حداکثر درصد اسانس (3.7%) در سال سوم و بیشترین عملکرد اسانس (132.6 کیلوگرم در هکتار) در سال دوم مشاهده شد. طبق نتایج سالهای آزمایش، تیمار تلفیقی 50 کیلوگرم در هکتار ازت، 25 کیلوگرم در هکتار فسفر و 25 کیلوگرم در هکتار پتاس به همراه 5 تن در هکتار ورمی کمپوست سال سوم، بیشترین عملکرد اسانس را به خود اختصاص داد. 14 ترکیب در اسانس گیاه شناسایی شد که ترکیب غالب آن کارواکرول بود. میزان این ترکیب از86.4 تا 95.3 درصد متغیر به دست آمد.نتیجهگیری کلی: بر اساس نتایج این تحقیق، عملکرد کیفی اسانس گونه مورد مطالعه کمتر تحت تاثیر تیمارهای حاصلخیزی خاک قرار گرفت اما عملکرد کمی اسانس تحت تاثیر تغذیه تلفیقی افزایش معنیداری داشت که به طور غیرمستقیم باعث افزایش عملکرد کیفی اسانس نیز گردید. بنابراین میتوان اظهار داشت که استفاده از روشهای تغذیه تلفیقی در گیاه گامی مناسب به سمت ایجاد کشاورزی پایدار میباشد. درصد بالای ترکیب کارواکرول موجود در این گیاه از نظر اقتصادی بسیار ارزشمند میباشد. از آنجا که کارواکرول دارای چندین ویژگی بیولوژیکی، از جمله اثر ضدعفونی کننده، فعالیتهای ضدالتهابی، ضددرد، ضدباکتریایی، ضدقارچی و مخمر و آنتیاکسیدان میباشد لذا در مواردی که نیاز به این ترکیب با ارزش وجود دارد گونه مرزه خوزستانی انتخاب مناسبی میباشد.
جایگاه اقتصادی – اجتماعی گیاهان دارویی و معطر
فاطمه نورکامی؛ داریوش خادمی شورمستی
چکیده
سابقه و هدف: سیر (Allium sativum L.) با دارا بودن ترکیبات آلی گوگردی مانند تیوسولفاتها بهویژه آلیسین فعالیت ضدمیکروبی دارد. با توجه به مخاطرات زیستمحیطی و نیز نگرانی خطر بالقوه افزودنیهای سنتزی، ساخت و بکارگیری بستهبندیهای زیست تخریبپذیر فعال حاوی اسانس و عصارههای گیاهی به صورت فیلم و پوشش چندسازهای در صنعت غذا مورد توجه قرار ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیر (Allium sativum L.) با دارا بودن ترکیبات آلی گوگردی مانند تیوسولفاتها بهویژه آلیسین فعالیت ضدمیکروبی دارد. با توجه به مخاطرات زیستمحیطی و نیز نگرانی خطر بالقوه افزودنیهای سنتزی، ساخت و بکارگیری بستهبندیهای زیست تخریبپذیر فعال حاوی اسانس و عصارههای گیاهی به صورت فیلم و پوشش چندسازهای در صنعت غذا مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اجرای این تحقیق، ساخت و ارزیابی خصوصیات مکانیکی، فیزیکی و ضدمیکروبی فیلم کامپوزیت فعال بر پایه پلی وینیل الکل/ کیتوزان/ نانورس همراه با غلظتهای 2 و 4 درصد عصاره سیر برای کاربردهای آیندهنگر آن در بستهبندی مواد غذایی بود. مواد و روشها: ابتدا محلولهای پلی وینیل الکل (5 درصد)، کیتوزان (2 درصد) و نانورس (4 درصد) و عصاره آبی سیر آماده شدند. سپس فیلمها با استفاده از روش ریختهگری براساس تیمارهای آزمایشی شامل فیلم پلی وینیل الکل، فیلم پلی وینیل الکل/کیتوزان، فیلم پلی وینیل الکل/کیتوزان/ نانو رس و فیلمهای پلی وینیل الکل/ کیتوزان/ نانو رس (مونتموریلونیت) حاوی غلظتهای 2 و 4 درصد عصاره سیر (در مجموع 5 تیمار) ساخته شدند. خصوصیات مکانیکی فیلمها شامل استحکام کششی (TS)، ازدیاد طول در نقطه شکست (EB) و مدول یانگ (YM) با استفاده از دستگاه بافتسنج، خصوصیات فیزیکی شامل ضخامت با استفاده از ریزسنج، حلالیت (WS)، جذب رطوبت (WAC)، نفوذپذیری در برابر بخار آب (WVP) با روشهای استاندارد ASTM، کدورت با استفاده از اسپکتروفتومتر و خصوصیات ضدمیکروبی فیلم علیه باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) و اشرشیا کلی (Escherichia coli) با روش انتشار از دیسک بر روی محیط کشت مولرهینتون آگار ارزیابی شد. اختلاف قطر هالههای تشکیل شده پیرامون دیسکها به عنوان شاخص فعالیت ضدمیکروبی فیلمها در نظر گرفته شد. در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 3 تکرار، دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS به روش تجزیه واریانس یکطرفه تجزیهوتحلیل و میانگینها در سطح معنیداری 5 درصد با استفاده از آزمون دانکن مقایسه شدند.نتایج: خصوصیات مکانیکی، فیزیکی و ضدمیکروبی فیلمهای ساخته شده تحت تأثیر اجزای سازهای فیلمها و غلظت عصاره سیر قرار گرفت. استحکام کششی و مدول یانگ (به ترتیب حدود 30 مگاپاسکال و 0.14 مگاپاسکال) در فیلمهای کامپوزیت سه سازهای فعال حاوی عصاره سیر بیشتر بود، در حالی که این فیلمها کمترین درصد ازدیاد طول در نقطه شکست را داشتند. افزوده شدن کیتوزان و نانو مونتموریلونیت به پلی وینیل الکل و ساخت فیلمهای کامپوزیت موجب افزایش ضخامت فیلمها شد، بهطوریکه فیلمهای کامپوزیت سه سازهای ضخیمتر (0.17 میلیمتر) و در عین حال کدرتر بودند. کمترین درصد جذب آب و حلالیت و نیز نفوذپذیری در برابر بخار آب در فیلمهای کامپوزیت سه سازهای فعال دیده شد. بر خلاف اغلب خصوصیات مکانیکی و فیزیکی فیلمها، اثر ضدمیکروبی فیلمهای کامپوزیت فعال تحت تأثیر معنیدار و مستقیم غلظت عصاره سیر مورد استفاده بود. بهطورکلی اثر ضدمیکروبی عصاره سیر در برابر باکتری گرم مثبت (استافیلوکوکوس اورئوس) بیش از باکتری گرم منفی (اشریشیا کلی) بود، در عین حال در مورد هر دو باکتری، عصاره سیر در غلظت 4 درصد اثربخشی ضدمیکروبی بالاتری داشت. در غلظتهای 2 و 4 درصد عصاره سیر قطر هاله عدم رشد باکتری استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب 21.6 و 26.55 میلیمتر و باکتری اشریشیا کلی به ترتیب 16.5 و 19.1 میلیمتر بود.نتیجهگیری: فیلم سه سازهای (پلی وینیل الکل/کیتوزان/مونتموریلونیت) فعال حاوی 4 درصد عصاره سیر با دارا بودن WVP کمتر، TS، TM و ضخامت بیشتر میتواند ضمن جلوگیری از تبادل رطوبت مواد غذایی و حفظ یکپارچگی محصول بستهبندی شده، فرایند فساد محصولات را به تأخیر انداخته و ماندگاری محصولات را افزایش دهد. بنابراین، غنیسازی فیلم زیست تخریبپذیر سه سازهای پلی وینیل الکل/ کیتوزان/ نانو رس با عصاره سیر میتواند آن را به یک گزینه بالقوه قابل توصیه برای بستهبندیهای جدید برای ذخیرهسازی طولانیمدتتر مواد غذایی تبدیل کند.
زراعت و باغبانی
فاطمه برنا؛ مصطفی رحمتی جنیدآباد؛ صادق عبدرحمانی
چکیده
سابقه و هدف: استفاده از کودهای شیمیایی برای تولید محصولات با عملکرد بالا در کوتاهترین زمان ممکن نگرانی عمومی را در مورد پایداری، ایمنی و امنیت مواد غذایی ایجاد کرده است. ازاینرو، جایگزینهایی مانند کود زیستی در تضمین ایمنی و امنیت غذایی نیاز است. کودهای زیستی ابزار مهمی در کشاورزی پایدار هستند و میتوانند به گیاهان در مقابله ...
بیشتر
سابقه و هدف: استفاده از کودهای شیمیایی برای تولید محصولات با عملکرد بالا در کوتاهترین زمان ممکن نگرانی عمومی را در مورد پایداری، ایمنی و امنیت مواد غذایی ایجاد کرده است. ازاینرو، جایگزینهایی مانند کود زیستی در تضمین ایمنی و امنیت غذایی نیاز است. کودهای زیستی ابزار مهمی در کشاورزی پایدار هستند و میتوانند به گیاهان در مقابله با تنشهای محیطی کمک کنند. کاربرد این کودها در کشت گیاهان دارویی که ماهیت آنها تضمین سلامت جامعه است رو به افزایش است. گیاه دارویی بادرشبی با نام علمی Dracocephalum moldavica L. از خانواده نعناعیان است که تمامی پیکر گیاه حاوی اسانس است. در طب سنتی از آن برای درمان ناتوانیهای ذهنی، میگرن و مشکلات قلبی عروقی، احتقان، سردرد، معده درد، ناراحتیهای کبدی و بهعنوان آرامبخش استفاده میشود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کودهای زیستی بر روی گیاه دارویی بادرشبی در شرایط آب و هوایی خوزستان انجام شد.مواد و روشها: بررسی اثر کودهای زیستی بر رشد، عملکرد و کمیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی بادرشبی، به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی بـا 7 تیمار و در سه تکرار در گروه علوم و مهندسی باغبانی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1401 انجام شد. پس از آنالیز خاک و آمادهسازی زمین، بذرها نشاء شده و در اسفندماه به زمین اصلی منتقل شد. کلیه عملیات کاشت و داشت شامل آبیاری و کنترل علفهای هرز بهطور یکسان برای همه تیمارها اعمال شد. تیمارهـای آزمایشـی شـامل شاهد (بدون کود-C)، تلقیح با بیوپتاس (K)، تلقیح با بیوازت (N)، تلقیح با بیوفسفر (P)، تلقیح با بیوازت+بیوفسفات (NP)، تلقیح با بیوازت+ بیوپتاس (NK) و تلقیح با بیوازت+ بیوفسفر+ بیوپتاس (NPK) بودنـد. برداشت اندامهای هوایی گیاه دارویی بادرشبی در مرحله گلدهی انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل ارتفاع بوته، تعداد گلآذین، طول گلآذین اصلی، وزن تر، وزن خشک، میزان اسانس، عملکرد وزن خشک و عملکرد اسانس بودند. استخراج اسانس به روش تقطیر با آب و بهوسیله دستگاه کلونجر انجام شد و ترکیبات مؤثره اسانس با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی- طیفسنجی جرمی (GC-MS) شناسایی گردید. دادههای حاصل با استفاده از نرمافزار آمـاری 9.1 SAS تجزیـه واریانس شده و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5% انجام شد. رسم نمودارها با بهرهگیری از نرمافزار EXCEL انجام شد.نتایج: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کودهای زیستی اثر معنیداری بر تمام صفات مورد بررسی گیاه دارویی بادرشبی داشتند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد، بیشترین ارتفاع بوته (90.8 سانتیمتر) در تیمار P و تعداد گلآذین (11.91 عدد) و طول گلآذین اصلی (31.10 سانتیمتر)، وزن تر (50.31 گرم)، وزن خشک (11.31 گرم)، درصد اسانس (وزنی/وزنی) (2 درصد)، عملکرد وزن خشک (3393.5 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (69.19 کیلوگرم در هکتار) در تیمار تلقیح با بیوازت+بیوفسفر+ بیوپتاس (NPK) مشاهده گردید. کمترین ارتفاع بوته (71.50 سانتیمتر)، تعداد گلآذین (4.12 عدد) و طول گلآذین اصلی (17.57 سانتیمتر)، وزن تر پیکر رویشی (15.68 گرم)، وزن خشک پیکر رویشی (3.98 گرم)، عملکرد وزن خشک (1194.75 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (4.98 کیلوگرم در هکتار) در تیمار تلقیح با بیوپتاس (K) و درصد اسانس (0.44 درصد)، در تیمار تلقیح با بیوازت (N) مشاهده شد. نتایج آنالیز اجزای اسانس با دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) نشان داد بین تیمارهای مختلف از نظر اجزای اسانس اختلاف وجود دارد. بهطوریکه، بیشترین میزان نرال (17.5 درصد) در تیمار P، ژرانیول (7.9 درصد) در تیمار NPK، ژرانیال (32.1 درصد) در تیمار K، نریل استات (2.5 درصد) در تیمار NPK و ژرانیل استات (73.2 درصد) در تیمار NK وجود دارد.نتیجهگیری: براساس نتایج، استفاده تلفیقی از کودهای زیستی، بهویژه NPK برای تولید حداکثر عملکرد و اسانس گیاه دارویی بادرشبی در شرایط اکولوژیکی مشابه پیشنهاد میگردد. پیشبینی میشود در این شرایط و بدون استفاده از کودهای شیمیایی، کشت این گیاه دارویی در یک سیستم کشاورزی پایدار منجر به تولید سالم، پایدار و اسانس با کیفیت شود.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
امیرحسین علیزاده قمصری؛ سید عبدالله حسینی
چکیده
سابقه و هدف: با توجه به محدودیتهای بهکارگیری آنتیبیوتیکهای محرک رشد به دلیل بروز مقاومت آنتیبیوتیکی، در دهههای اخیر استفاده از محرکهای رشد گیاهی در صنعت دام و طیور به دلیل اثرهای سودمند بر رشد، ایمنی و وضعیت فیزیولوژیک حیوان مورد توجه ویژه قرار گرفته است. به نظر میرسد میتوان با کمک فناوریهای جدید (مانند نانوکپسولاسیون) ...
بیشتر
سابقه و هدف: با توجه به محدودیتهای بهکارگیری آنتیبیوتیکهای محرک رشد به دلیل بروز مقاومت آنتیبیوتیکی، در دهههای اخیر استفاده از محرکهای رشد گیاهی در صنعت دام و طیور به دلیل اثرهای سودمند بر رشد، ایمنی و وضعیت فیزیولوژیک حیوان مورد توجه ویژه قرار گرفته است. به نظر میرسد میتوان با کمک فناوریهای جدید (مانند نانوکپسولاسیون) مقدار مصرف اسانسهای گیاهی در محصولات تجاری را اقتصادی کرده و ضمن بهبود عملکرد، هزینه خوراک را نیز کاهش داد. ازاینرو، این آزمایش با هدف بررسی اثر سه محرک رشد گیاهی تجاری بر عملکرد، هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده، خصوصیات لاشه و پاسخهای ایمنی جوجههای گوشتی انجام شد. مواد و روشها: ششصد قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 (مخلوط دو جنس با نسبت مساوی) در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار 30 قطعهای استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد (فاقد افزودنی)، 2) جیره حاوی آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین (100 گرم در تن خوراک) به عنوان کنترل مثبت و 3 تا 5) جیرههای حاوی نویهرب®، نویگرو® و نویهربپلاس® (هریک به میزان 100 گرم در تن خوراک) بودند. نویهرب® حاوی اسانس آویشن ( Thymus vulgaris)، زنیان (Trachyspermum ammi)، پونه کوهی (Origanum vulgare) و فرم نانوکپسوله کیتوزان و نویگرو® حاوی اسیدهای آلی (اسیدلاکتیک، اسید فرمیک)، پریبیوتیک (لاکتوز + دیواره سلولی مخمر) و برخی ترکیبات گیاهی شامل: پودر سیر (Allium sativum)، پودر زردچوبه (Curcuma longa) و پودر دارچین (Cinnamomum verum) بود. نویهربپلاس® علاوه بر اجزای موجود در نویهرب® دارای اسانس لیمو (Citrus limon) و دیواره سلولی مخمر نیز بود. برنامه واکسیناسیون مطابق توصیه دامپزشک محلی انجام شد. مقدار خوراک مصرفی، وزن بدن، ماندگاری، ضریب تبدیل غذایی، شاخص تولید و هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده در دوره 1 تا 42 روزگی محاسبه شد. در سن 42 روزگی، از سه پرنده به ازای هر تکرار به منظور شمارش تفریقی گلبولهای سفید و نیز ارزیابی تیتر آنتیبادی در پاسخ به تزریق واکسن نیوکاسل و آنفلوآنزا خونگیری بهعملآمد. در این سن همچنین چهار پرنده از هر تکرار (نزدیک به میانگین وزن تکرار) کشتار شده و پس از توزین و پرکنی، درصد لاشه و وزن نسبی اجزای بدن (شامل: سینه، ران، گردن و پشت) و اندامها (شامل: کبد، قلب، سنگدان، طحال، بورس فابریسیوس، کیسه صفرا، پیش معده) و نیز چربی حفره بطنی محاسبه شد. نتایج: افزودن محرکهای رشد گیاهی مورد ارزیابی به جیره سبب بهبود معنیدار وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی در سن 42 روزگی در مقایسه با گروه شاهد شد (0.05<P). درصد ماندگاری، شاخص تولید اروپایی و هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (0.05<P)؛ با این حال، افزودن نویهرب®، نویگرو® و نویهربپلاس® به جیره، هزینه خوراک را بهترتیب به میزان 4.8، 4.1 و 2.7 درصد در مقایسه با گروه شاهد و به میزان 3.5، 2.8 و 1.4 درصد در مقایسه با گروه مصرفکننده ویرجینیامایسین کاهش داد. از میان صفاتی مانند وزن نسبی لاشه، اجزای بدن و اندامها، تنها وزن نسبی چربی حفره بطنی به دنبال افزودن محرکهای رشد گیاهی مورد ارزیابی به جیره کاهش معنیداری را نشان داد (0.05<P). در عین حال، تیمارهای آزمایشی اثر معنیداری بر درصد هتروفیل، درصد لنفوسیت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت و تیتر آنتیبادی در پاسخ به تزریق واکسن نیوکاسل و آنفلوآنزا نداشتند (0.05<P).نتیجهگیری: براساس این نتایج، محرکهای رشد گیاهی مورد ارزیابی توانستند با بهبود عملکرد جوجههای گوشتی در عین کاهش عددی هزینه خوراک مصرفی به ازای هر کیلوگرم وزن زنده، جایگزین مناسبی برای آنتیبیوتیک محرک رشد باشند.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
محمد کریم شبلی؛ مجید بگنظری؛ میثم محمدی؛ افسانه عزیزی
چکیده
سابقه و هدف: آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) در بین گیاهان دارویی به دلیل استفاده در صنایع مختلف از جایگاه ویژهای برخوردار است. شوری دومین عامل محیطی است که تولید محصولات کشاورزی را در بخش قابل توجهی از مناطق کشاورزی جهان و ایران محدود میکند. کودهای زیستی با تأمین عناصر ماکرو و میکرو، اسیدهای آمینه و هورمونهای گیاهی باعث افزایش رشد ...
بیشتر
سابقه و هدف: آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) در بین گیاهان دارویی به دلیل استفاده در صنایع مختلف از جایگاه ویژهای برخوردار است. شوری دومین عامل محیطی است که تولید محصولات کشاورزی را در بخش قابل توجهی از مناطق کشاورزی جهان و ایران محدود میکند. کودهای زیستی با تأمین عناصر ماکرو و میکرو، اسیدهای آمینه و هورمونهای گیاهی باعث افزایش رشد و محافظت از گیاهان در برابر تنش میشوند. در این مطالعه، اثرهای عصاره آویشن زوفایی (Thymbra spicata L.) به همراه کودهای زیستی جلبک دریایی و کامل باکتریایی بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، عملکرد اسانس و متابولیتهای ثانویه گیاه دارویی آویشن باغی در شرایط تنش شوری بررسی شد.مواد و روشها: این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی گیاهان دارویی دانشگاه ایلام طراحی و اجرا شد. فاکتور اول این آزمایش شامل تیمارهای عصاره آویشن زوفایی 10% (TS)، کود زیستی جلبک دریایی 1% (SB)، کود کامل باکتریایی 10% (BB) و تلفیق آنها و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف شوری ]صفر (S0)، ۱۰۰ (S100) و ۲۰۰ (S200)[ میلیمولار کلرید سدیم بودند. در این پژوهش علاوه بر صفات مورفولوژیکی، محتوای نسبی آب، نشت الکترولیت، کلروفیل کل، کاروتنوئید و آنتوسیانین شاخساره، فنول کل، فلاونوئید، پروتئین کل، قند محلول، پرولین، مالون دیآلدهید، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و فنیلآلانینآمونیالیاز، فعالیت آنتیاکسیدانی و محتوای اسانس مورد بررسی قرار گرفت. همچنین شناسایی اجزای تشکیلدهنده اسانس توسط GC و GC/MS انجام شد. دادههای آزمایش پس از جمعآوری توسط نرمافزار آماری 9.3 SAS تجزیه آماری شد و برای مقایسه اختلاف بین میانگینها از آزمون Duncan در سطح احتمال 5% استفاده و نتایج بهصورت جدول و نمودار توسط Excel گزارش شد.نتایج: براساس نتایج بهدستآمده، با افزایش تنش شوری از میانگین شاخصهای مورفولوژیکی، فیزیولوژی و بیوشیمیایی کاسته شد؛ اما کاربرد تیمارهای کودی اثر منفی تنش شوری را کاهش داد، بهطوریکه براساس مقایسه میانگین دادهها، در شرایط بدون تنش و اعمال تنش شوری بالاترین شاخصهای مورفولوژیکی در تیمار تلفیقی TS+ SB+ BB ثبت گردید. همچنین این تیمار سبب افزایش محتوای نسبی آب، کلروفیل، کارتنوئید، آنتوسیانین، فنول کل، فلاونوئید، پروتئین کل، قند محلول و پرولین در تمامی سطوح تنش شد. صفات کارتنوئید، آنتوسیانین، فنول کل، فلاونوئید، پرولین، قند محلول، فعالیت آنزیم CAT، آنزیم PAL و آنتیاکسیدانی با افزایش سطح تنش افزایش یافتند. بالاترین فعالیت آنزیم PAL و آنتیاکسیدانی در دو سطح تنش S0 وS100 تحت تیمار TS ثبت و در تنش S200 تیمار تلفیقی TS+ SB+ BB بالاترین فعالیت را نشان داد. با افزایش تنش شوری، میزان نشت الکترولیت و محتوای مالون دیآلدهید افزایش یافت. در سه سطح تنش شوری، کاربرد تیمار تلفیقی TS+ SB+ BB میزان نشت الکترولیت و محتوای مالون دیآلدهید را کاهش داد. در این مطالعه در شرایط تنش S100 بالاترین محتوای اسانس ثبت گردید و کاربرد تیمار تلفیقی TS+ SB+ BB با افزایش محتوای اسانس، میزان تیمول را ۴۵% نسبت به تیمار شاهد افزایش داد.نتیجهگیری: نتایج حاصل از بررسی پارامترهای مورفوفیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و تجزیه اسانس گیاه آویشن باغی نشان داد که تحت شرایط تنش شوری در میزان فعالیت فتوسنتزی و به دنبال آن کاهش وضعیت آب برگ و دیگر فاکتورهای رشدی و بیوشیمیایی گیاه کاهش معنیداری رخ داد. اثر متقابل تنش شوری و عصاره آویشن زوفایی و کودهای زیستی جلبک دریایی و کامل باکتریایی نشان داد که پارامترهای رشدی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی، میزان و اجزای اسانس گیاهان تیمار شده نسبت به شاهد در شرایط تنش شوری بالا به میزان کمتری تحت تأثیر قرار گرفتند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که استفاده از تیمار تلفیقی در شرایط تنش شوری، ضمن تعدیل اثر تنش میتواند گیاه را در شرایط تولید کمی و کیفی مطلوبتری نگه دارد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
محمد علی زارعی؛ نرگس نوربخش
چکیده
سابقه و هدف: آنتیاکسیدانها گروهی از ترکیبات شیمیایی هستند که بهصورت طبیعی در بسیاری از مواد غذایی وجود دارند. این ترکیبات با از بین بردن رادیکالهای آزاد به سلول و بافتهای بدن کمک میکنند تا از آسیبهای اکسیداتیو جلوگیری کنند. مهمترین آنتیاکسیدانهای طبیعی در غلات، سبزیجات، میوهها و ادویهجات هستند. کندر با ...
بیشتر
سابقه و هدف: آنتیاکسیدانها گروهی از ترکیبات شیمیایی هستند که بهصورت طبیعی در بسیاری از مواد غذایی وجود دارند. این ترکیبات با از بین بردن رادیکالهای آزاد به سلول و بافتهای بدن کمک میکنند تا از آسیبهای اکسیداتیو جلوگیری کنند. مهمترین آنتیاکسیدانهای طبیعی در غلات، سبزیجات، میوهها و ادویهجات هستند. کندر با نام علمی (Boswellia thurifera) گیاهی دارویی است که از صمغ آن در طب سنتی عربی برای تقویت حافظه استفاده میشود. صمغ مصطکی از درختچهای به نام پسته مصطکی (Pistacia lentiscus) تهیه میشود. این صمغ دارای خواص دارویی متعددی بوده، از اینرو گیاه مصطکی ازجمله گیاهان دارویی محسوب میگردد. عصارههای استخراج شده از صمغ گیاه کندر و صمغ گیاه مصطکی توسط حلالهای مختلف ممکن است تواناییهای متفاوتی از نظر احیاکنندگی داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه خواص آنتیاکسیدانی و محتوای فنول- فلاونوئیدی عصاره صمغ کندر (B. thurifera) و عصاره صمغ مصطکی (P. lentiscus) تهیه شده بوسیله حلالهای مختلف است. با این رویکرد که حلالهای مختلف قادر به استخراج درصدهای متفاوتی از مواد آنتیاکسیدانی موجود در صمغ کندر و صمغ مصطکی هستند.مواد و روشها: حلالهای استون، اتیلاستات، هگزان، اتانول، متانول و اتر برای استخراج عصاره صمغ کندر و عصاره صمغ مصطکی به روش ماسراسیون و به وسیله دستگاه روتاری اواپوراتور انتخاب شدند. از عصارههای حاصل به منظور بررسی توان احیاکنندگی عصاره صمغ کندر و عصاره صمغ مصطکی توسط حلالهای مختلف و با استفاده از فعالیت آنتیاکسیدانی و مهار رادیکال آزاد ۲و۲- دی فنیل-۱- پیکریل هیدرازیل (DPPH) استفاده شد. میزان کل ترکیبات فنولی با روش فولین سیوکالچیو اندازهگیری شد و فلاونوئید تام با روش ایجاد رنگ کمپلکس آلومینیوم کلراید سنجش گردید.نتایج: مطابق نتایج آزمایشهای انجام شده بر روی عصارههای صمغ کندر و مصطکی در غلظتهای مختلف و با استفاده از حلالهای (استون، هگزان، اتیلاستات، متانول، اتر و اتانول)، کمترین مقدار EC50 برای عصاره استونی کندر با (mg.ml-12.24EC50 =) و عصاره استونی مصطکی با (mg.ml-1 3.10EC50 =) ثبت شد که طبق این نتایج دارای بیشترین قدرت احیاءکنندگی بودند. بیشترین مقدار EC50 ثبت شده مربوط به عصاره هگزانی صمغ کندر با (mg.ml-1 64.75 EC50 =) و عصاره هگزانی مصطکی با (mg.ml-1 12.59EC50 =) بود که بر این مبنا دارای کمترین قدرت احیاءکنندگی بودند. عصاره اتانولی کندر حاوی بیشترین مقدار فنول تام (mg.ml-1 0.2675) و عصاره هگزانی آن حاوی کمترین مقدار فنول تام (mg.ml-1 0.0825) بود. عصاره استونی مصطکی حاوی بیشترین مقدار فنول تام (mg.ml-1 0.261) و عصاره متانولی آن حاوی کمترین مقدار فنول تام بود ( mg.ml-10.086). بیشترین مقدار فلاونوئید تام مربوط به عصاره اتری مصطکی (mg.ml-1 0.133) و عصاره اتری کندر (mg.ml-1 0.161) و کمترین مقدار فلاونوئید تام مربوط به عصاره متانولی مصطکی (mg.ml-1 0.0185) و عصاره اتانولی کندر (mg.ml-1 0.0435) بود.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که عصاره استونی، اتانولی، متانولی، اتیل استات، هگزانی و اتری مصطکی و کندر به صورت قابل توجهی دارای اثرهای آنتی اکسیدانی بودند که در آزمایشهای مربوط به کندر، عصاره متانولی کندر با بالاترین EC50 کمترین توان آنتیاکسیدانی را داشت و عصاره هگزانی کندر با کمترین EC50 دارای بیشترین توان آنتی اکسیدانی بود. در آزمایشهای مربوط به مصطکی نیز عصاره مصطکی هگزان با بیشترین مقدار EC50 دارای کمترین توان آنتیاکسیدانی و عصاره استونی مصطکی با کمترین مقدار EC50 دارای بیشترین توان آنتیاکسیدانی بود. از اهداف دیگر این مطالعه، بررسی محتوای فنول و فلاونوئیدی عصارههای مصطکی و کندر در حلالهای مختلف بود که درصد فنول در عصاره اتانولی کندر و عصاره استونی مصطکی دارای بیشترین مقدار و در عصاره هگزان کندر و عصاره متانولی مصطکی دارای کمترین مقدار بود. در بررسی انجام شده برای مقدار فلاونوئید عصارهها، بیشترین مقدار فلاونوئید برای عصاره اتری صمغ هردو گیاه مصطکی و کندر بود و کمترین مقدار استخراج فلاونوئید مربوط به عصاره متانولی مصطکی و عصاره اتانولی کندر بود. با توجه به رابطه میان محتوای فنول و فلاونوئید و خاصیت آنتیاکسیدانی، گیاه مصطکی و گیاه کندر میتوانند در تأمین آنتیاکسیدانهای طبیعی بدن استفاده شوند. در نتیجه میتوان از این خاصیت به عنوان منابع دارویی مفید استفاده کرد.
زراعت و باغبانی
حیدر محمد خضیر ال جازع؛ بهرام عابدی؛ سیدحسین نعمتی
چکیده
سابقه و هدف: پونه (.Mentha longifolia L) از خانواده نعناع (Laminaceae) به صورت خودرو در مناطق مرطوب مثل حاشیه رودخانهها رشد میکند و کشت آن در مزارع و گلخانهها نیاز به آب با کیفیت دارد. شوری آب و خاک یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات کشاورزی در مناطق گرم و خشک است. در چنین مناطقی شوری خاک و کمبود آب عامل اصلی کاهش رشد و عملکرد محصولات کشاورزی محسوب ...
بیشتر
سابقه و هدف: پونه (.Mentha longifolia L) از خانواده نعناع (Laminaceae) به صورت خودرو در مناطق مرطوب مثل حاشیه رودخانهها رشد میکند و کشت آن در مزارع و گلخانهها نیاز به آب با کیفیت دارد. شوری آب و خاک یکی از بزرگترین معضلات و مشکلات کشاورزی در مناطق گرم و خشک است. در چنین مناطقی شوری خاک و کمبود آب عامل اصلی کاهش رشد و عملکرد محصولات کشاورزی محسوب میشود. شناسایی و استفاده از اکوتیپها و ارقام مقاوم به تنش شوری میتواند به شکل مناسبی از افت تولید جلوگیری نماید. هدف این مطالعه بررسی تاثیر سطوح مختلف شوری آب بر عملکرد صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی سه اکوتیپ گیاه پونه وحشی، جهت شناسایی اکوتیپ مقاوم میباشد.مواد و روشها: این پژوهش با دو عامل به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. عامل اول شامل اکوتیپ با سه سطح (E1: خرسان جنوبی، E2: لرستان، E3: فارس) و عامل دوم تنش شوری با چهار سطح (صفر، ۷۵، ۱۰۰، ۱۵۰ میلیمولار نمک کلرید سدیم) بود. اعمال تیمار تنش شوری در مرحلهی 4 برگی آغاز شد و در مرحله 8 برگی اندازهگیری صفات مورفولوژیکی شامل ارتفاع گیاه، تعداد برگ، تعداد گل، طول گل، وزنتر و خشک برگ و وزنتر و خشک ریشه و همچنین خصوصیات فیزیولوژیکی شامل کلروفیل a، b، کل و میزان کارتنوئید، میزان نشت الکترولیت، محتوی فنول کل، محتوی فلاونوئید کل، میزان پرولین و محتوی کربوهیدرات کل انجام شد. دادههای حاصل توسط نرم افزارMinitab 19 مورد آنالیز قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان داد اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری و اثر متقابل اکوتیپ × تنش شوری روی صفات مورفولوژیکی شامل ارتفاع گیاه، وزنتر و خشک ریشه معنیدار بود، اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری روی وزنتر و خشک برگ گیاهان اثر معنیدار نشان داد، همچنین اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری و اثر متقابل اکوتیپ × تنش شوری روی صفات تعداد برگ، تعداد گل و طول گل معنیدار نبود. تنش شوری سبب کاهش معنیدار صفات مورفولوژیکی در اکوتیپهای مختلف که شامل ارتفاع گیاه، وزنتر و خشک برگ، وزنتر و خشک ریشه نسبت به شاهد گردید. اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری و اثر متقابل اکوتیپ × تنش شوری بر روی صفات فیزیولوژیکی مانند کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل، کارتنوئید، میزان نشت الکترولیت، و محتوی کل فلاونوئید و میزان پرولین معنیدار شد. اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری روی میزان فنول کل معنیدار بود. در صورتی که اثر ساده اکوتیپ و تنش شوری و اثر متقابل اکوتیپ × تنش شوری روی میزان محتوی کربوهیدرات معنیدار نشد. تنش شوری باعث کاهش میزان کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید شد، از طرفی این تنش با تأثیر بر گیاه، باعث افزایش میزان محتوی پرولین، نشت الکترولیت، محتوی فنول کل و فلاونوئید برگ گیاه نسبت به گیاه شاهد شد.نتیجهگیری: طبق نتایج حاصل از صفات اندازهگیری شده سه اکوتیپ پونه وحشی، مشاهده گردید که این اکوتیپها واکنشهای متفاوتی را نسبت به تنش شوری نشان دادند. با توجه به نتایج و دادههای به دست آمده از اندازهگیری صفات ذکر شده، اکوتیپ (خراسان جنوبی) E1از لحاظ صفات مورد بررسی نسبت به سایر اکوتیپها برتری داشت و در برابر شرایط تنش شوری مقاومت بیشتری از خود نشان داد.
بهزراعی و بهنژادی
مجید رجائی؛ مهدی خیری
چکیده
سابقه و هدف: تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محیطی تأثیرگذار بر تولیدات کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. کودهای آلی قادر به کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی در گیاهان هستند. مصرف کودهای آلی یکی از مهمترین راهکارها در مدیریت تغذیه گیاهان برای توسعه و گسترش کشاورزی پایدار در شرایط تنش خشکی است. بنابراین هدف از انجام این ...
بیشتر
سابقه و هدف: تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محیطی تأثیرگذار بر تولیدات کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. کودهای آلی قادر به کاهش اثرات نامطلوب تنش خشکی در گیاهان هستند. مصرف کودهای آلی یکی از مهمترین راهکارها در مدیریت تغذیه گیاهان برای توسعه و گسترش کشاورزی پایدار در شرایط تنش خشکی است. بنابراین هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر کودهای مختلف آلی در بستر کشت سیاهدانه و تاثیر آنها بر صفات فیزیولوژیک و عملکرد دانه این گیاه در رژیمهای مختلف آبیاری بود.مواد و روشها: این آزمایش به صورت طرح پایه کاملا تصادفی با دو فاکتور و در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول آزمایش چهار رژیم آبیاری شامل 20 (شاهد)، 40، 60 و 80 درصد تخلیه رطوبت از حد ظرفیت مزرعه بود. فاکتور دوم بسترهای کاشت حاوی مواد آلی مختلف با پنج درصد وزنی خاک گلدان شامل خاک معمولی (شاهد)، خاک معمولی+ بیوچار، خاک معمولی+ کمپوست، خاک معمولی+ ورمیکمپوست و خاک معمولی+ کود دامی بود. در هر گلدان شش کیلوگرم خاک قرار داده شد. ابتدا خاک مورد استفاده در آزمایش از الک دو میلیمتری عبور داده و کودهای آلی به مقدار پنج درصد وزنی به طور دستی با خاک هر گلدان مخلوط شد. در تاریخ یک اسفند ماه بذرها در گلدانهای پلاستیکی کشت شدند. در هر گلدان تعداد 15 بذر سیاهدانه کشت گردید. دو هفته پس از کاشت (مرحله سه برگی)، عمل تنک کردن گیاهچهها صورت گرفت و تعداد 6 بوته در هر گلدان حفظ شد. بعد از کاشت بذرها، تمام گلدانها به طور یکنواخت آبیاری شدند. پس از سبز شدن بوتههای سیاهدانه و در زمان چهار تا پنج برگی، آبیاری براساس 20، 40، 60 و 80 درصد تخلیه رطوبت انجام شد. پاسخ های گیاهی اندازهگیری شده شامل غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ، نشت یونی، محتوای نسبی آب برگ، غلظت مالون دی آلدهید، کلروفیل a و b برگ و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز بود. در نهایت تجزیه واریانس دادهها انجام و مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن صورت گرفت.نتایج: نتایج نشان داد که افزایش تنش خشکی سبب کاهش محتوی نیتروژن، فسفر و پتاسیم برگ شد. از سوی دیگر بیشترین محتوی این عناصر در شرایط خاک معمولی + ورمیکمپوست و یا کود دامی مشاهده شد. افزایش تنش خشکی سبب کاهش محتوی نسبی آب برگ شد، بهطوری که آبیاری 40، 60 و 80 درصد تخلیه رطوبت به ترتیب سبب کاهش معنیدار 7، 15 و 32 درصد محتوای نسبی آب برگ نسبت به آبیاری 20 درصد تخلیه رطوبت شدند. در رژیم 60 درصد تخلیه رطوبت، کاربرد کمپوست، ورمیکمپوست و کود دامی به ترتیب سبب کاهش معنیدار 11.8، 14.5 و 12.2 درصد نشت یونی نسبت به شاهد شدند. در آبیاری 80 درصد تخلیه رطوبت، تیمار حاوی کمپوست و ورمیکمپوست به ترتیب سبب کاهش معنیدار 15.2 و 17.8 درصد مالوندیآلدهید نسبت به شاهد شدند. در 20 و 60 درصد تخلیه رطوبت، بیشترین محتوای کلروفیل کل در شرایط خاک معمولی در تلفیق با ورمیکمپوست و در سطح پایینتر با کاربرد کود دامی و کمپوست بدست آمد. فعالیت آنزیم آنتیاکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز با افزایش تنش خشکی روند افزایشی را نشان داد. در سطح تنش خشکی 80 درصد تخلیه رطوبت، وزن خشک اندام هوایی در کود دامی و ورمیکمپوست به ترتیب 46 و 56 درصد افزایش نسبت به شاهد نشان داد. در تنش خشکی 80 درصد تخلیه رطوبت، وزن دانه در کود دامی و ورمیکمپوست به ترتیب افزایش 26 و 32 درصد نسبت به شاهد داشت.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب تاثیر نامطلوب بر غلظت عناصر غذایی و صفات فیزیولوژیک سیاهدانه گردید. استفاده از خاک معمولی در تلفیق با ورمیکمپوست و یا کود دامی در افزایش مقدار رنگدانههای فتوسنتزی موثر بود و در نتیجه رشد گیاه را افزایش داد. در مقایسه با ورمی کمپوست و کود دامی، بیوچار و کمپوست نیز در سطح پایینتر توانستند عملکرد دانه را بهبود دهند. در مجموع کاربرد ورمیکمپوست و کود دامی برای کاشت گیاه سیاهدانه در شرایط مختلف رطوبت قابل توصیه میباشد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مرضیه باباش پور اصل؛ marzieh piryaei
چکیده
سابقه و هدف: سیب قرمز (”Malus domestica Borkh. “Red delicious) یکی از مهمترین محصولات میوهای است که در نقاط مختلف جهان، ازجمله ایران کشت میشود. عطر میوه، ترکیبی پیچیده از تعداد زیادی ترکیبات فرار است که نقش حیاتی در تعیین ویژگیهای حسی منحصر به فرد میوه دارد و این ویژگیها بین گونهها و ارقام مختلف متفاوت است. حلالهای اتکتیک به عنوان نوع ...
بیشتر
سابقه و هدف: سیب قرمز (”Malus domestica Borkh. “Red delicious) یکی از مهمترین محصولات میوهای است که در نقاط مختلف جهان، ازجمله ایران کشت میشود. عطر میوه، ترکیبی پیچیده از تعداد زیادی ترکیبات فرار است که نقش حیاتی در تعیین ویژگیهای حسی منحصر به فرد میوه دارد و این ویژگیها بین گونهها و ارقام مختلف متفاوت است. حلالهای اتکتیک به عنوان نوع جدیدی از حلالها محسوب میشوند که غیرقابل اشتعال، غیرفرار، دارای فشار بخار پایین، پایداری حرارتی مناسب، تجزیهپذیر در محیطزیست، سمیت کم و امکان استفاده دوباره هستند. استخراج ترکیبات زیستفعال از منابع طبیعی میتواند بهصورت کارآمدی با استفاده از حلالهای اتکتیک عمیق انجام شود که خواص ساختاری و عملکردی این ترکیبات را بهطور کامل حفظ میکنند. علاوه بر قابلیتهای استخراجی، این حلالها بهعنوان محیط واکنش و کاتالیزور در شیمی آلی نیز نقش دوگانهای ایفا میکنند و بهطور همزمان زیستفراهمی محصولات طبیعی را افزایش میدهند. همچنین، این حلالها در کاربردهای آنالیز نیز بسیار متنوع هستند و بهعنوان فازهای متحرک و ثابت در جداسازی کروماتوگرافی و آنالیز ترکیبات طبیعی استفاده میشوند. تکنیک میکرواستخراج با تکقطره در فضای فوقانی (Head-Space Single Drop Micro-Extraction) روشی بسیار عالی برای تجزیه ترکیبات فرار و نیمهفرار در ماتریسهای مختلف است؛ زیرا هیچگونه تداخلی با ماتریس نمونه ایجاد نمیکند. همچنین این تکنیک برای شناسایی ترکیبات آروماتیک فرار به میزان بسیار کمی حلال نیاز دارد.مواد و روشها: در این مطالعه، تکنیک HS-SDME برای استخراج اسانس میوه سیب با استفاده از حلالهای اتکتیک عمیق (DESs) طراحی و توسعه داده شد و بعد با استفاده از دستگاه GC/MS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. پارامترهای کلیدی فرایند DESs-HS-SDME، شامل نوع حلال اتکتیک، حجم قطره، وزن نمونه، دما و زمان استخراج بهینهسازی شد. سه نوع حلال اتکتیک عمیق مختلف شامل کولین کلراید (به عنوان پذیرنده پیوند هیدروژنی) در ترکیب با اتیلن گلیکول، فنول و ۴-کلروفنول (به عنوان دهنده پیوند هیدروژنی) تهیه و ارزیابی شد. در نهایت ترکیبات اسانس میوه سیب به دست آمده با این روش، با ترکیبات اسانس به دست آمده با روش تقطیر با آب توسط دستگاه کلونجر مقایسه گردید.نتایج: از میان حلالهای آزمایش شده، ترکیب کولینکلراید، ۴-کلروفنول بالاترین بازدهی استخراج را برای آنالیتهای هدف نشان داد. برخی پارامترهای آزمایشی مؤثر در کارآیی استخراج اسانس توسط روش DESs-HS-SDME به ترتیب زیر بهینهسازی شدند، حجم حلال اتکتیک 3 میلیلیتر، زمان استخراج 50 دقیقه، دمای استخراج 80 درجه سانتیگراد و وزن نمونه 3 گرم. در روش DESs-HS-SDME، ۲۲ ترکیب از اسانس سیب استخراج شد که با نتایج بهدستآمده از روش تقطیر با آب (HD) مطابقت داشت. از این ترکیبات 76 درصد ترکیبات منوترپن (آلفا-توجن، آلفا-پینن، کامفن، سابینن، بتا-پینن، میرسن، آلفا-فلاندرن، پارا-سیمن، بتا-فلاندرن، سیس-بتا-اوسیمن، ترانس-بتا-اوسیمن، گاما-ترپینن، ترپینولن، آلفا-پینناکساید، ترانس-سابیننهیدرات، سیس-وربنول، نئو-توجان-3-اُل، کارواکرول اتیلاتر و ترپینن-4- اُل-استات) و 20 درصد ترکیبات سزکوئیترپن (بیسیکلو جرماکرن، (E,E)-آلفا-فارنزن، جرماکرن B، اسپاتولنول و اپیسدرول) بودند. آلفا-فلاندرن، آلفا-پینن، بتا-پینن، سابینن و پارا-سیمن در هر دو روش بیشترین درصد را داشتند.نتیجهگیری کلی: در این پژوهش، برای اولین بار، یک روش آنالیز برای استخراج اسانس از میوه سیب در شرایط میکرواستخراج با تکقطره در فضای فوقانی با استفاده از حلالهای اتکتیک عمیق پیشنهاد شد. در تمامی تحقیقات پیشین، در روشهای میکرواستخراج با تکقطره برای استخراج اسانس میوه سیب از حلالهای مرسوم استفاده شده است. روش DESs-HS-SDME رویکردی سازگار با محیطزیست، ساده و کارآمد را برای استخراج ترکیبات اسانس میوه سیب ارائه میدهد. پیشبینی میشود که حلالهای اتکتیک عمیق، بهعنوان حلالهای استخراج مناسب برای جداسازی ترکیبات فرار در نمونههای طبیعی با استفاده از روش میکرواستخراج با تکقطره در فضای فوقانی عمل نمایند.
بیوتکنولوژی
فرزانه عباسی سرداری؛ محسن محمودنیا میمند؛ محمد رضا دهقانی
چکیده
سابقه و هدف: گیاه گزنه از ارزشمندترین گیاهان دارویی است که برای مداوای بیماریهای متعدد استفاده میشود. عصاره این گیاه شامل ترکیباتی مانند فلاونوئیدها، لوکوآنتوسیانیدین، کاروتن و ... میباشد، از اینرو خواص ضد سرطانی، ضد دیابتی و آنتیاکسیدانی این گیاه بر کسی پوشیده نیست. با توجه به نقش مهم محرکها (الیسیتورها) در افزایش تولید ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه گزنه از ارزشمندترین گیاهان دارویی است که برای مداوای بیماریهای متعدد استفاده میشود. عصاره این گیاه شامل ترکیباتی مانند فلاونوئیدها، لوکوآنتوسیانیدین، کاروتن و ... میباشد، از اینرو خواص ضد سرطانی، ضد دیابتی و آنتیاکسیدانی این گیاه بر کسی پوشیده نیست. با توجه به نقش مهم محرکها (الیسیتورها) در افزایش تولید متابولیتهای ثانویه گیاهی و کیفیت خصوصیات دارویی گیاهان، این پژوهش با هدف بررسی اثر نانوذرات اکسید روی بر ویژگیهای بیوشیمیایی و متابولیکی در کشت کالوس گیاه گزنه انجام شد.مواد و روشها: ابتدا بذرهای گزنه در محیط کشت ½ MS برای تولید گیاهچه استریل کشت شدند. سپس ریزنمونهها از گیاهچههای استریل جداسازی شد و برای تولید کالوس به محیط کشت MS حاوی هورمون (BA و NAA به ترتیب ۱ و 2.5 میلیگرم بر لیتر) منتقل و در شرایط نوری ۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریکی با دمای ۲۴ درجه سلسیوس نگهداری شدند. در نهایت کالوسهای همگن در پی واکشتهای متوالی حاصل گردید. سپس کالوسها به محیط کشت مایع منتقل شدند و اعمال تیمار با اضافه کردن نانوذرات اکسید روی با غلظت صفر، ۲۵ و ۵۰ میلیگرم بر لیتر انجام شد. نمونهبرداری از کالوسها در زمانهای ۱۲، ۲۴، ۴۸ و ۹۶ ساعت پس از اعمال تیمار نانو ذرات اکسید روی انجام شد. در نهایت ویژگیهای بیوشیمیایی و متابولیکی (فعالیت آنزیمهایی مانند کاتالاز، پراکسیداز، پلیفنلاکسیداز، فنیلآلانینآمونیالیاز و پروتئین و فنل کل و میزان کوئرستین و کامفرول) اندازهگیری و بررسی شد. آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی و براساس آزمایش فاکتوریل با سه تکرار انجام گردید.نتایج: نتایج حکایت از این داشت که میزان فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز در زمان ۴۸ ساعت پس از اعمال نانوذره اکسید روی و در غلظت ۲۵ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی افزایش یافت و فعالیت آنزیم فنیلآلانینآمونیالیاز در زمان ۱۲ ساعت پس از اعمال اکسید روی و در غلظت ۲۵ میلیگرم بر لیتر افزایشی بود. پراکسیداز جزو آنزیمهایی بود که فقط در غلظت ۵۰ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی و زمان ۱۲ ساعت پس از اعمال آن افزایشی و در بقیه تیمارها کاهشی شد. در آنزیم کاتالاز بیشترین فعالیت آنزیمی در غلظت ۲۵ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی و زمان ۱۲ ساعت پس از اعمال اکسید روی ثبت شد. میزان پروتئین کل در زمان ۲۴ ساعت پس از اعمال نانوذره و غلظت ۲۵ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی و زمان ۹۶ ساعت و غلظت ۵۰ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی افزایش یافت. در محدوده زمانی خاص عبور کوئرستین و کامفرول در دستگاه HPLC برای کامفرول، جذب نمونهای ثبت نشد اما در محدوده زمانی متعلق به کوئرستین جذب نمونهها ثبت گردید و طبق آنالیز دادهها، بالاترین میزان تولید متابولیت کوئرستین در غلظت ۲۵ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی و زمان نمونهبرداری ۹۶ ساعت پس از اعمال نانوذره و غلظت ۵۰ میلیگرم بر لیتر نانوذره اکسید روی و زمان نمونهبرداری ۴۸ ساعت بود.نتیجهگیری: در این پژوهش استفاده از محرک نانوذرات اکسید روی سبب افزایش فعالیت آنزیمهایی مانند کاتالاز، پراکسیداز، پلیفنلاکسیداز، فنیلآلانینآمونیالیاز و میزان پروتئین کل در غلظت و زمانهای مشخص شد. همچنین تولید فلاونوئید کوئرستین در زمانها و غلظتهای معین تحت تأثیر مثبت نانوذرات اکسید روی قرار گرفت. بنابراین، براساس نتایج این پژوهش میتوان استفاده از محرک نانوذرات اکسید روی را برای افزایش خصوصیات دارویی و متابولیکی در کشتهای درون شیشه گزنه پیشنهاد داد. بدیهی است برای تولید اقتصادی، باید شرایط کشت در مقیاس بالا در بیوراکتورها بررسی و بهینهسازی شود.