جایگاه اقتصادی – اجتماعی گیاهان دارویی و معطر
علی اکبر براتی؛ علی اسدی؛ هنگامه سردارشهرکی؛ پریا سیاهبیدی
چکیده
سابقه و هدف: ساکنان مناطق روستایی شهرستان زابل در سالهای اخیر به دلیل اقلیم گرم و بیابانی و وقوع خشکسالیهای شدید، با آسیبهای جدی معیشتی مواجه شدهاند. از اینرو، شناسایی منابع درآمدی که با نوسانهای اقلیمی سازگار باشند و راهبردهایی برای بهبود فرصتهای اقتصادی در این منطقه فراهم نمایند، از اهمیت بالایی برخوردار است. کشت گیاهان ...
بیشتر
سابقه و هدف: ساکنان مناطق روستایی شهرستان زابل در سالهای اخیر به دلیل اقلیم گرم و بیابانی و وقوع خشکسالیهای شدید، با آسیبهای جدی معیشتی مواجه شدهاند. از اینرو، شناسایی منابع درآمدی که با نوسانهای اقلیمی سازگار باشند و راهبردهایی برای بهبود فرصتهای اقتصادی در این منطقه فراهم نمایند، از اهمیت بالایی برخوردار است. کشت گیاهان دارویی بهعنوان یکی از منابع درآمدی ارزشمند، به دلیل گستردگی زنجیره ارزش، ظرفیت بالای درآمدزایی و سازگاری با تنشهای محیطی، میتواند نقشی کلیدی در اشتغالزایی و کاهش فقر در مناطق روستایی شهرستان زابل ایفا کند. این مطالعه با هدف امکانسنجی توسعه کشت گیاهان دارویی منتخب در نواحی روستایی این شهرستان انجام شده است.مواد و روشها: جامعه آماری این تحقیق شامل کارشناسان خبره شاغل در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابعطبیعی و جهادکشاورزی شهرستان زابل و خبرگان حوزه گیاهان دارویی در بخش خصوصی بودند. در مجموع، 25 نفر به صورت هدفمند برای این مطالعه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته گردآوری شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. گیاهان دارویی منتخب در منطقه مورد مطالعه نیز براساس مرور پیشینه تحقیق و مصاحبه با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه تعیین شدند. این گیاهان شامل 10 گونه دارویی شامل زیره سبز (Cuminum cyminum)، سیاهدانه (Nigella sativa)، اسفرزه (Plantago psyllium)، شنبلیله (Trigonella foenum-graecum)، زنیان (Trachyspermum ammi)، چایترش (Hibiscus sabdariffa)، کتان (Linum usitatissimum)، بابونه (Matricaria chamomilla)، گوار (Cyamopsis tetragonoloba) و گلمحمدی (Rosa damascena) بود که دارای بیشترین سابقه کشت در منطقه بودند.نتایج: میانگین سنی کارشناسان مورد مطالعه حدود 55 سال با انحراف معیار 10.9 سال بود. بیشتر کارشناسان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسیارشد بوده و رشتههای تحصیلی تمامی آنها با بخش کشاورزی مرتبط بودند. میانگین سابقه شغلی پاسخگویان در حوزه کشاورزی حدود 15 سال با انحراف معیار 8.60 سال بود. همچنین، تمامی پاسخگویان سابقه فعالیت در زمینه گیاهان دارویی (شامل تولید، تحقیق یا خرید و فروش) داشتند. براساس نظر کارشناسان، معیارهای انتخاب گیاهان دارویی برای کشت، به ترتیب اهمیت شامل: اقتصادی، فنی و اقلیمی، زیرساختی و تکنولوژیکی، سیاستی و مدیریتی و در نهایت دانشی و نگرشی شناسایی شدند. نتایج اولویتبندی گیاهان دارویی مناسب برای کشت، با در نظر گرفتن این شاخصها، نشان داد که به ترتیب سه گیاه گلمحمدی (3.23)، چایترش (3.12) و زیرهسبز (3.05) بالاترین اولویت را برای کشت در شهرستان زابل دارند. یافتههای این تحقیق نشان میدهند که از میان معیارهای مؤثر بر توسعه کشت گیاهان دارویی، توجه به جنبههای «فنی و شرایط اقلیمی» و «زیرساختها و فناوری مناسب» از اهمیت بیشتری برخوردارند. در میان زیرمعیارهای مختلف نیز، «سازگاری با اقلیم منطقه»، «بازارپسندی» و «سهولت برداشت، فراوری و انبارداری» بالاترین اهمیت را داشتند.نتیجهگیری: امروزه تغییرات اقلیمی و پیامدهای نامطلوب ناشی از آن، همراه با محدودیت فرصتهای اقتصادی در مناطق روستایی، ازجمله چالشهای اساسی تهدیدکننده معیشت روستاییان بهشمار میروند. یکی از راهبردهای مؤثر برای مقابله با این مشکلات، شناسایی منابع درآمدی متناسب با ویژگیهای اقلیمی و ظرفیتهای اقتصادی روستاهاست. توسعه کشت گیاهان دارویی، به دلیل توان بالای درآمدزایی و سازگاری قابل توجه این گیاهان با شرایط محیطی و مقاومت در برابر تنشها، میتواند گامی مؤثر در جهت اشتغالزایی، افزایش درآمد، کاهش فقر و جلوگیری از مهاجرت روستاییان باشد. با این حال، همه گیاهان دارویی برای کشت در هر منطقه مناسب نیستند. بنابراین، پیش از توصیه به کشت، لازم است این گیاهان از جنبههای مختلف ارزیابی شوند تا از بروز مشکلات و شکست در فرایند توسعه کشت آنها جلوگیری شود.
جایگاه اقتصادی – اجتماعی گیاهان دارویی و معطر
نظام خالدیان؛ حسین شعبانعلی فمی؛ علی اکبر براتی؛ سمیرا افشاری
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر برداشت گیاهان دارویی از مراتع در منطقه سارال شهرستان دیواندره در استان کردستان به عنوان یک راهبرد تأمین معیشت رو به گسترش است. با وجود تأثیر این کار بر معیشت خانوارهای روستایی، در حال حاضر هیچ شناخت و درک درستی نسبت به میزان اثرگذاری این فعالیت بر معیشت خانوارهای روستایی ذینفع و مشکلات پیش روی آن وجود ندارد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: در سالهای اخیر برداشت گیاهان دارویی از مراتع در منطقه سارال شهرستان دیواندره در استان کردستان به عنوان یک راهبرد تأمین معیشت رو به گسترش است. با وجود تأثیر این کار بر معیشت خانوارهای روستایی، در حال حاضر هیچ شناخت و درک درستی نسبت به میزان اثرگذاری این فعالیت بر معیشت خانوارهای روستایی ذینفع و مشکلات پیش روی آن وجود ندارد. ازاینرو، هدف اصلی این تحقیق از یکسو تعیین میزان اثرگذاری این فعالیت بر معیشت خانوارهای روستایی و از سوی دیگر بررسی مشکلات پیش روی برداشت گیاهان دارویی مرتعی در این بخش است تا ضمن بررسی این موضوع، مهمترین رویکردهای آینده در این مورد نیز شناسایی شوند.مواد و روشها: این پژوهش از نوع تحقیقات پیمایشی بود و جامعه آماری آن را کل خانوارهای روستایی در بخش سارال شهرستان دیواندره به تعداد 2519 خانوار تشکیل دادند که 206 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از این بهرهبرداران با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از نظر کارشناسان و ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. مقادیر آلفای کرونباخ بالاتر از مقدار آستانهای 0.70 به دست آمد که نشان میدهد ابزار اندازهگیری متغیرها از پایایی لازم برخوردار بوده است. تجزیهوتحلیل دادهها به صورت توصیفی با شاخص میانگین و ضریب تغییرات انجام شد.نتایج: یافتهها در بخش آمار توصیفی نشان داد که 70 درصد از بهرهبرداران متوسط سن 35 سال داشتند. میانگین سابقه برداشت گیاهان دارویی از مراتع این افراد، 4.65 سال بود. بیشترین نحوه فروش گیاهان دارویی، فروش نقدی به واسطهها با 43.5 درصد بود. نتایج رتبهبندی میزان برداشت گیاهان دارویی از مراتع نشان داد که گیاهان کما، آویشن و پونه دارای بیشترین میزان برداشت و بومادران، علف چای و مریم گلی دارای کمترین رتبه بودند. در ضمن، از نظر شاخص میانگین درآمدزایی (هزار ریال در لیتر یا کیلوگرم فراورده) گیاهان خاکشیر (1097.60)، آویشن (794.89) و پونه (506.99) دارای بیشترین سهم و گیاهان کاسنی (240.93)، بومادران (214.19) و مریم گلی (117.53) دارای کمترین سهم بودند. براساس نتایج، اولویتبندی مشکلات برداشت گیاهان دارویی از مراتع بخش سارال نشان داد که «مشکلات و نیازهای اقتصادی و معیشتی مردم که منجر به برداشت بیرویه گیاهان دارویی شده است»، «از بین رفتن برخی از گونههای گیاهی دارویی منطقه در نتیجه برداشت بیرویه» و «تکیه بر انگیزهها و ظرفیت مردم محلی برای جلوگیری از برداشت گیاهان دارویی توسط افراد غیربومی» ازجمله گویههایی هستند که اولویت اول تا سوم را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، نتایج اولویتبندی ادراک بهرهبرداران نسبت به راهکارهای بهبود معیشت خانوارهای روستایی با تأکید بر برداشت گیاهان دارویی نشان داد که به ترتیب گویههای «توسعه تشکلهای مردمی مانند شرکتهای تعاونی و سازمانهای مردمنهاد و غیر دولتی»، «گسترش آموزشهای عمومی در زمینه لزوم حفاظت از منابع طبیعی به عنوان یک سرمایه ملی و همگانی در زمان برداشت گیاهان دارویی» و «واگذاری موضوع نظارت بر برداشت گیاهان دارویی به جامعه محلی با هدف محدود و ساختارمند نمودن»، به عنوان مهمترین راهکارهای بهبود معیشت خانوارهای روستایی با تأکید بر برداشت گیاهان دارویی مطرح شدند.نتیجهگیری: با توجه به یافتهها میتوان گفت که برداشت گیاهان دارویی در بخش سارال در فصل بهار تأثیر زیادی بر معیشت خانوارها ندارد. بهطوریکه عدم آموزش و شناخت روشهای برداشت و برداشت بیرویه، اثرهای منفی بیشتری نسبت به مثبت آن دارد. بررسی راهکارهای بهبود معیشت روستاییان نشان داد که توسعه شرکتهای تعاونی و سازمانهای مردمنهاد، گسترش آموزشهای عمومی برای حفاظت از منابع طبیعی و واگذاری نظارت بر برداشت به جامعه محلی از مهمترین راهکارها برای بهبود معیشت روستاییان است.
زراعت و باغبانی
محمد حقانی نیا؛ عبدالله جوانمرد؛ زهرا قربانی؛ محمدرضا مرشدلو؛ کریم کاکایی
چکیده
سابقه و هدف: نعناع گریپفروتی، با نام علمی Mentha suaveolens × piperita، یکی از گیاهان دارویی باارزش است که به خانواده نعناعیان (Lamiaceae) تعلق دارد. علاوه بر این، خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان در سراسر جهان و شایعترین تنش محیطی است که از طریق ایجاد اختلال در تعادل بین گونههای فعال اکسیژن و فعالیتهای دفاعی آنتیاکسیدانی، ...
بیشتر
سابقه و هدف: نعناع گریپفروتی، با نام علمی Mentha suaveolens × piperita، یکی از گیاهان دارویی باارزش است که به خانواده نعناعیان (Lamiaceae) تعلق دارد. علاوه بر این، خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان در سراسر جهان و شایعترین تنش محیطی است که از طریق ایجاد اختلال در تعادل بین گونههای فعال اکسیژن و فعالیتهای دفاعی آنتیاکسیدانی، موجب تنش اکسیداتیو میگردد. نانوتکنولوژی راهبرد مدرنی است که نشان داده میتواند مقاومت گیاهان را در برابر تنش خشکی افزایش دهد. نقاط کوانتومی کربن یکی از این نانو مواد میباشد که در سال 2004 کشف شد که به عنوان یک نانو مواد جدید با اندازه کوچکتر از 10 نانومتر هستند و در مقایسه با سایر نانو مواد مبتنی بر فلز، نانو موادی مبتنی بر کربن بوده که سمیت کمتر و زیستسازگاری بالاتری به دلیل ساختار کربنی از خود نشان میدهند و به دلیل این ویژگیهای منحصربهفرد در سالهای اخیر کانون توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی اثر نقاط کوانتومی کربن بر رشد، میزان و ترکیبات اسانس نعناع گریپفروتی (Mentha suaveolens × piperita) در شرایط تنش کمآبی اجرا شد.مواد و روشها: این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار به صورت گلدانی در بهار و تابستان 1402 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه مراغه- آذربایجانشرقی انجام شد. فاکتور اول شامل آبیاری در 90 درصد ظرفیت زراعی به عنوان شاهد (آبیاری نرمال)، آبیاری در 70 درصد ظرفیت زراعی (تنش متوسط) و آبیاری در 50 درصد ظرفیت زراعی (تنش شدید) و فاکتور دوم شامل سطوح مختلف نقاط کوانتومی کربن (0، 5، 10، 15 و 20 پیپیام) بود. در نهایت، دادههای حاصل از نمونهبرداریها با استفاده از نرمافزار آماری SAS مورد تجزیه واریانس قرار گرفته و مقایسه میانگینهای صفات به روش آزمون حداقل تفاوت معنیدار در سطح پنج درصد انجام شد. نتایج: تجزیه واریانس صفات نشان داد که اثر رژیمهای مختلف آبیاری، تیمارهای کودی و اثر متقابل آنها بر روی کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. نتایج نشان داد استفاده از 15 پیپیام نقاط کوانتومی کربن در شرایط آبیاری نرمال وزن تر، وزن خشک، محتوای کلروفیلa و کلروفیلb را نسبت به عدم مصرف در شرایط تنش خشکی شدید به ترتیب 110، 86، 184 و 163 درصد افزایش داد. علاوه بر این، محتوی و عملکرد اسانس در تنش متوسط با کاربرد 15 پیپیام نقاط کوانتومی کربن بهترتیب 135 و 298 درصد نسبت به تنش شدید بدون کاربرد نقاط کوانتومی کربن افزایش یافتند. همچنین، بیشترین لینالیل استات با کاربرد تیمار 15 پیپیام نقاط کوانتومی کربن در آبیاری 50 درصد ظرفیت زراعی بدست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد 1/50 درصد افزایش را نشان داد. علاوه بر این، بیشترین لینالول در آبیاری نرمال و با کاربرد 10 پیپیام نقاط کوانتومی کربن ثبت شد که نسبت به تیمار عدم کاربرد نقاط کوانتومی کربن در شرایط آبیاری 50 درصد ظرفیت زراعی 4/67 درصد افزایش یافت. علاوه بر این، کاربرد 15 پیپیام نقاط کوانتومی کربن در شرایط آبیاری نرمال در مقایسه با عدم مصرف آن در شرایط تنش خشکی شدید، محتوای مالوندیآلدهید و پراکسید هیدروژن را به ترتیب 51 و 58 درصد کاهش داد. همچنین، در شرایط تنش ملایم استفاده از غلظت 15 پیپیام نقاط کوانتومی کربن فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز را در مقایسه با عدم مصرف در شرایط نرمال به ترتیب 123، 111 و 72 درصد افزایش داد.نتیجهگیری: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که کاربرد نقاط کوانتومی کربن با غلظت 15 پیپیام میتواند با تأثیر بر متابولیتهای ثانویه و بالا بردن پارامترهای دفاعی مانند فعال کردن آنزیمهای آنتیاکسیدانتی و افزایش مقدار اسمولیتهای سازگاری مانند پرولین و کربوهیدراتهای محلول در آب موجب کاهش محتوای مالوندیآلدهید و پراکسید هیدروژن شده و به گیاه نعناع گریپفروتی کمک کند تا سازگاری بیشتری در برابر خشکی داشته و در نهایت بهبود کمیت و کیفیت اسانس را به همراه داشته باشد.
بهزراعی و بهنژادی
ساناز رجبی خمسه؛ محمود بهادر؛ حسین صفی خانی محمودزاده؛ حبیب الله یوسفیان قهفرخی
چکیده
سابقه و هدف: گل همیشهبهار (Calendula officinalis L.) گیاهی دارویی و زینتی و متعلق به خانواده کاسنی بوده و از زمانهای گذشته تاکنون از برگ، ریشه، گل و بذر آن (به دلیل داشتن ترکیبات مؤثره شامل فلاونوییدها، کاروتنوئیدها، استروئیدها، ترپنوئیدها، فنولیکاسیدها، موسیلاژها و ویتامین E) مورد استفاده قرار میگرفته است. تنش شوری یکی از عوامل مهم کاهش ...
بیشتر
سابقه و هدف: گل همیشهبهار (Calendula officinalis L.) گیاهی دارویی و زینتی و متعلق به خانواده کاسنی بوده و از زمانهای گذشته تاکنون از برگ، ریشه، گل و بذر آن (به دلیل داشتن ترکیبات مؤثره شامل فلاونوییدها، کاروتنوئیدها، استروئیدها، ترپنوئیدها، فنولیکاسیدها، موسیلاژها و ویتامین E) مورد استفاده قرار میگرفته است. تنش شوری یکی از عوامل مهم کاهش تولید گیاهان بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک بهشمار میرود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر محلولپاشی اسید اسید سالیسیلیک بر خصوصیات رشدی و محتویات رنگیزههای فتوسنتزی همیشهبهار در شرایط تنش شوری بود.
مواد و روشها: این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی در گلخانه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شوری (کلرید سدیم) در پنج سطح صفر، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار به عنوان فاکتور اول و محلولپاشی اسید سالیسیلیک در سه سطح صفر، یک و دو میلیمولار به عنوان فاکتور دوم در نظر گرفته شد. کاشت در تاریخ دهم آذرماه سال 1392 در گلدانهایی به ابعاد cm25 cm ×25 انجام شد. هر گلدان دارای چهار بوته و بهصورت دو روز یکبار به میزان 200 میلیلیتر آبیاری میشدند. برای تیمار صفر میلیمولار از آب مقطر استفاده شد. اعمال تنش شوری از مرحله چهار برگی آغاز شد. محلولپاشی اسید سالیسیلیک در دو مرحله در زمان چهار برگی گیاه انجام گردید. برای عمل بهارهسازی، گلدانها در خارج از گلخانه قرار گرفتند. برداشت در دهم اسفندماه، در مرحله گلدهی کامل انجام شد. پس از برداشت گیاهان، ارتفاع، تعدادگل، وزن خشک گل، وزن خشک اندام هوایی، مقادیر رنگدانههای فتوسنتزی، محتوای نسبی آب برگ و میزان نشت الکترولیت اندازهگیری شد. برای تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از این بررسی از نرمافزار SAS استفاده گردید.
نتایج: نتایج نشان داد محلولپاشی اسید سالیسیلیک تأثیر معنیدار مثبتی بر ارتفاع، وزن خشک بوته، تعداد گل، وزن خشک گل، مقادیر کلروفیلهای a، b، کاروتنوئیدها، محتوای رطوبت نسبی برگ و میزان نشت الکترولیتها داشت. بیشترین مقادیر این صفات (بجز میزان نشت الکترولیتها) در تیمار محلولپاشی یک میلیمولار اسید سالیسیلیک و شوری شاهد حاصل شد. کمترین آنها مربوط به تیمار صفر میلیمولار اسید سالیسیلیک و شوری 200 میلیمولار بود، بهطوریکه در این تیمار کاهش 193.3% ارتفاع، 70.8% وزن خشک بوته، 332% تعداد گل، 430% وزن خشک گل، 186.7% مقدار کلروفیل a، 216.7% مقدار کلروفیل b، 185.7% مقدار کاروتنوئیدها و 215.9% محتوای رطوبت نسبی برگ نسبت به تیمارهای محلولپاشی یک میلیمولار در شوری صفر وجود داشت. کمترین میزان نشت الکترولیتها متعلق به تیمارهای یک و دو میلیمولار اسید سالیسیلیک و آبیاری با آب مقطر بود که از کاهش 481.5% نسبت به تیمار بدون محلولپاشی و سطح شوری 200 میلیمولار برخوردار بود.
نتیجهگیری: بهطورکلی، محلولپاشی اسید سالیسیلیک اثرهای شوری را تا حدودی خنثی کرد و تا سطح شوری 100 میلیمولار تأثیر قابل قبولی بر صفات مورد بررسی داشت. از بین تیمارهای اسید سالیسیلیک در بیشتر صفات مورد بررسی، محلولپاشی یک میلیمولار بیشترین تأثیر را در بهبود اثرهای تنش داشت، بهگونهای که بیشترین مقادیر در صفات مورد بررسی متعلق به این تیمار بود.
بیوتکنولوژی
ابراهیم دورانی؛ ساناز همتی اصل
چکیده
سابقه و هدف: آنتراکینونها از متابولیتهای ثانویه گیاهی هستند که نقش مهمی در درمان برخی از بیماریها ازجمله هپاتیت و سرطان دارند. آنتراکینونها نه تنها در منسوجات و مواد غذایی بلکه به دلیل وجود بالای آنتیاکسیدان، در ساخت وسایل آرایشی، صنعت عطرسازی و صنعت داروسازی استفاده میشوند. کشت درون شیشهای گیاهان یک روش جایگزین مناسب ...
بیشتر
سابقه و هدف: آنتراکینونها از متابولیتهای ثانویه گیاهی هستند که نقش مهمی در درمان برخی از بیماریها ازجمله هپاتیت و سرطان دارند. آنتراکینونها نه تنها در منسوجات و مواد غذایی بلکه به دلیل وجود بالای آنتیاکسیدان، در ساخت وسایل آرایشی، صنعت عطرسازی و صنعت داروسازی استفاده میشوند. کشت درون شیشهای گیاهان یک روش جایگزین مناسب و عاری از عوامل محیطی را برای تولید ترکیبات دارویی در یک شرایط کنترل شده فراهم کرده است. سیستم کشت ریشه مویین مبتنی بر تلقیح با آگروباکتریوم رایزوژنز در دو دهه گذشته به عنوان روش مؤثر برای تولید متابولیتهای ثانویه در ریشههای گیاهی مانند جینسینگ تبدیل شده است. یکی از مزیتهای تولید این ترکیبات در شرایط درون شیشهای، امکان افزایش تولید آنها با بکارگیری ترکیبات غذایی مؤثر و القای فرایند تولید و بیوسنتز مواد ثانویه با محرکهای مختلف زیستی و غیر زیستی میباشد. هدف از این تحقیق، مطالعه اثر غلظت نمکی محیط کشت و غلظت ساکارز در افزایش تولید زیستتوده ریشه مویین و مطالعه اثر محرکهای مختلف غیرزیستی در افزایش تولید آنتراکینون در ریشه مویین روناس بود.مواد و روشها: برای این منظور، در آزمایش اول پس از القای ریشه مویین ابتدا اثر ساکارز (30، 45 و 60 گرم در لیتر) در ترکیب با محیطهای پایه MS2/1 و MS در افزایش زیستتوده ریشه مویین در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با 4 تکرار مطالعه شد. در آزمایش دوم، اثر محرکهای مختلف در دو سطح و سه تکرار با غلظتهای مختلف،دیاکسید تیتانیوم (50 و 100 میلیگرم در لیتر)، کیتوزان (100 و 150 میلیگرم در لیتر)، نیترات نقره (50 و 100 میلیگرم در لیتر)، پرولین (250 و 500 میلیگرم در لیتر)، اسید جیبرلیک (1 و 2 میلیگرم در لیتر) و نفتالیناستیکاسید (1 و 2 میلیگرم در لیتر) در افزایش آنتراکینون (آلیزارین) مورد بررسی قرارگرفتند.نتایج: در آزمایش اول محیط 1/2MS شامل 45 گرم بر لیتر ساکارز بالاترین افزایش زیست توده را داشت و محیطهای پایه MS حاوی 45 و 60 گرم در لیتر ساکارز، MS حاوی 30 گرم در لیتر ساکارز و 1/2MS حاوی 60 گرم در لیتر ساکارز در رتبههای بعدی تولید زیست توده ریشه بودند. بهترین محیط در تولید زیست توده از این آزمایش انتخاب شد و برای آزمایش بعدی مورد استفاده قرار گرفت، بهطوریکه در این آزمایش اثر محرکهای مختلف به مدت 2 روز در افزایش ماده ثانویه (آلیزارین) مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج نشان داد که انباشت ماده ثانویه در محیط حاوی 250 میلیگرم در لیتر پرولین افزایش چشمگیری نسبت به بقیه محرکها داشت و محرکهای 50 میلیگرم در لیتر نیترات نقره و 2 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک، به ترتیب در ردههای بعدی قرار داشتند. محتوای متابولیت ثانویه در دو سطوح مختلف نفتالین استیک اسید تفاوت قابل توجهی نسبت به شاهد نداشت.نتیجه گیری: به طور کلی این مطالعه نشان داد که بیشترین تولید زیست توده ریشه در محیط کشت 1/2MS حاوی 45 گرم در لیتر ساکارز به دست آمد، در حالی که بالاترین میزان آنتراکینون در حضور پرولین حاصل شد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
سمیه بدخشان؛ عنایت اله توحیدی نژاد؛ جلال قنبری؛ بهاره پارسامطلق
چکیده
سابقه و هدف: از مهمترین عوامل مؤثر بر تولید محصولات کشاورزی، تغذیه صحیح گیاهان است که علاوه بر نقش مثبت در افزایش میزان عملکرد کمی، کیفیت تولیدات مختلف را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. چای ترش (Hibiscus sabdariffa L.) نیز گیاهی دارویی، یکساله، روزکوتاه، خودگشن و حساس به سرما و یخبندان و دارای بیش از 300 گونه در سراسر جهان است که رشد و عملکرد کمی و ...
بیشتر
سابقه و هدف: از مهمترین عوامل مؤثر بر تولید محصولات کشاورزی، تغذیه صحیح گیاهان است که علاوه بر نقش مثبت در افزایش میزان عملکرد کمی، کیفیت تولیدات مختلف را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. چای ترش (Hibiscus sabdariffa L.) نیز گیاهی دارویی، یکساله، روزکوتاه، خودگشن و حساس به سرما و یخبندان و دارای بیش از 300 گونه در سراسر جهان است که رشد و عملکرد کمی و کیفی آن همانند سایر گیاهان میتواند علاوه بر عوامل ژنتیکی متأثر از شرایط محیطی باشد. از سوی دیگر، با توجه به اهمیت کیفیت مواد استحصال شده در انواع گیاهان دارویی، لازم است در بکارگیری کودهای شیمیایی دقت بیشتری لحاظ شود. بدین منظور، این پژوهش برای دستیابی به برنامه تغذیهای تلفیقی مناسب از کودهای آلی و زیستی برای جایگزینی کودهای شیمیایی در مزرعه چای ترش انجام شد.مواد و روشها: این تحقیق، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در سالهای زراعی 1401-1400 و 1402-1401 در شهرستان جیرفت، انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 14 منبع مختلف تغذیهای شاهد (T1)، تلقیح قارچ آربوسکولار میکوریزا (T2)، کاربرد باکتری آزوسپیریلوم (T3)، تلقیح قارچ آربوسکولار مایکوریزا (Funneliformis mosseae) + باکتری آزوسپیریلوم (T4)، کاربرد 100 درصد کود مرغی توصیه شده (T5)، کاربرد 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده (T6)، ترکیب 50% کود مرغی توصیه شده + 50% کود شیمیایی توصیه شده (T7)، کاربرد 50% کود مرغی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا (T8)، کاربرد 50% کود مرغی توصیه شده + باکتری آزوسپیریلوم (T9)، کاربرد 50% کود مرغی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا + باکتری آزوسپیریلوم (T10)، کاربرد 50% کود شیمیایی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا (T11)، کاربرد 50% کود شیمیایی توصیه شده + باکتری آزوسپیریلوم (T12)، کاربرد 50% کود شیمیایی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا + باکتری آزوسپیریلوم (T13) و کاربرد 25% کود مرغی توصیه شده + 25% کود شیمیایی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا + باکتری آزوسپیریلوم (T14) بودند. کشت مزرعه در هر دو سال در تاریخ دوازدهم خردادماه و برداشت نیز در اول آذرماه انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل عملکرد تر و خشک کاسبرگ چای ترش، میزان محتوای آنتوسیانین کاسبرگها و شاخصهای بررسی رنگ هانتر شامل شاخصهای L*، a* و b* بودند. همچنین برای ارزیابی کیفیت و خلوص رنگ نیز سه شاخص زاویه هیو (برحسب درجه)، کروما و شاخص قرمزی رنگ ارزیابی شدند. تجزیه آماری دادهها با نرمافزار SAS Ver 9.1 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن در سطح معنیدار پنج درصد انجام شد.نتایج: براساس نتایج، بین تیمارهای مختلف کودی از لحاظ کلیه صفات تفاوت معنیداری دیده شد. بهطوریکه بیشترین عملکرد کاسبرگ تر چای ترش در شرایط کاربرد تیمار تغذیهای ترکیبی %50 کود مرغی توصیه شده + باکتری آزوسپیریلوم (T9) و تیمار %50 کود مرغی توصیه شده + 50% کود شیمیایی توصیه شده (T7) و با 55% افزایش نسبت به شاهد (T1)، بدست آمد. بالاترین میزان عملکرد کاسبرگهای خشک نیز در تیمارهای ترکیبی50% کود مرغی توصیه شده + 50% کود شیمیایی توصیه شده (T7) دیده شد که تفاوت آماری با عملکرد کاسبرگهای حاصل از تیمار ترکیبی50% کود مرغی توصیه شده + باکتری آزوسپیریلوم (T9) نداشت. بیشترین میزان محتوای آنتوسیانین نیز با 36.26 و 34.97 درصد افزایش نسبت به شاهد، به ترتیب از کاسبرگهای حاصل از تیمارهای ترکیبی 50% کود مرغی توصیه شده + قارچ آربوسکولار مایکوریزا + باکتری آزوسپیریلوم (T10) و 50% کود مرغی توصیه شده + باکتری آزوسپیریلوم (T9) بدست آمد. همچنین حداکثر میزان شاخصهای رنگی قرمز- سبز (با میزان 25.292 و 24.960)، اشباع رنگی (با میزان 39.980 و 39.403) و قرمزی رنگ (با میزان 10.769 و 10.282) نیز به ترتیب در همین دو تیمار تغذیهای تلفیقی، مشاهده شد.نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که کاربرد تیمارهای تغذیهای ترکیبی حاوی کود مرغی و کودهای زیستی میتواند علاوه بر افزایش کمی محصول کاسبرگ چای ترش، کیفیت کاسبرگهای بدست آمده را نیز افزایش دهد. بهطوریکه بیشترین میزان صفات کمی بررسی شده در کاسبرگهای حاصل از این تیمارها مشاهده شد و در صفات شاخصهای رنگ کاسبرگها نیز، بالاترین میزان این صفات از تیمارهای ترکیبی کود مرغی و کود زیستی بدست آمدند. ازاینرو، به نظر میرسد تیمارهای تغذیهای تلفیقی شامل این کودها، میتواند جایگزین مناسبی برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی به همراه بهبود عملکرد کمی و کیفی چای ترش درنظر گرفته شود.
زراعت و باغبانی
نیلوفر رضایی؛ فاطمه سفیدکن؛ حسنعلی نقدی بادی
چکیده
سابقه و هدف: تولید گیاهان دارویی، ازجمله مرزه، در جهان رو به افزایش است. مرزه با ترکیبات تیمول و کارواکرول در اسانس خود، اهمیت ویژهای دارد. هدف این مطالعه، بررسی اثر تراکم کاشت و حاصلخیزی خاک بر صفات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گیاه مرزه در شرایط دیم است. با توجه به اهمیت این عوامل در بهبود مقاومت گیاه در برابر ...
بیشتر
سابقه و هدف: تولید گیاهان دارویی، ازجمله مرزه، در جهان رو به افزایش است. مرزه با ترکیبات تیمول و کارواکرول در اسانس خود، اهمیت ویژهای دارد. هدف این مطالعه، بررسی اثر تراکم کاشت و حاصلخیزی خاک بر صفات فیزیولوژیکی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی گیاه مرزه در شرایط دیم است. با توجه به اهمیت این عوامل در بهبود مقاومت گیاه در برابر تنشها، این تحقیق به منظور تعیین بهترین تراکم کاشت و حاصلخیزی خاک بر افزایش فعالیتهای آنتیاکسیدانی و توسعه پایدار مرزه انجام شد.مواد و روشها: این پژوهش به صورت آزمایشی مزرعهای در ایستگاه تحقیقات همند آبسرد دماوند طی سالهای زراعی ۹۷-۱۳۹۶ و ۹۸-۱۳۹۷ انجام شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت کرتهای خرد شده با دو فاکتور اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل سه سطح کودی بود: ۱) شاهد (بدون کود)، ۲) کود گاوی پوسیده (۳۰ تن در هکتار) و ۳) کاه غنیشده با سولفات آمونیوم (۱۰ تن در هکتار). فاکتور فرعی نیز شامل سه سطح تراکم کاشت (2.67، ۴ و ۸ بوته در مترمربع) بود. عملیات کاشت با استفاده از بذرهای استاندارد مرزه انجام شد. آمادهسازی زمین شامل شخم، دیسک و تسطیح بود. کوددهی براساس تیمارها قبل از کاشت انجام شد. آبیاری تنها به صورت دیم (متکی به بارندگی) بود. نمونهبرداری از برگها در مرحله گلدهی کامل انجام شد. صفات فیزیولوژیکی مورد اندازهگیری شامل محتوای نسبی آب برگ، میزان کلروفیل، پرولین، نشت الکترولیت، نشت یونی، مالوندیآلدئید و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی (کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز) بود. نمونهها پس از برداشت، در آزمایشگاه مورد سنجش قرار گرفتند تا اثر عوامل بر پارامترهای موردنظر ارزیابی شود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسه میانگینها با آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال ۵% انجام شد.نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که تراکم کاشت و تیمارهای کودی آلی تأثیر معنیداری بر صفات فیزیولوژیکی و فعالیتهای دفاعی آنتیاکسیدانی گیاه مرزه (Satureja spicigera) در شرایط دیم دارند. بیشترین محتوای نسبی آب برگ (87.67%) و کمترین نشت الکترولیت (47.19%) در تیمار کود گاوی با تراکم پایین (2.67 بوته در مترمربع) مشاهده شد که بیانگر بهبود وضعیت آبی گیاه و پایداری غشای سلولی است. در مقابل، با افزایش تراکم کاشت، میزان کلروفیل و محتوای نسبی آب کاهش یافت، اما میزان پرولین، نشت الکترولیت (ELI) و مالوندیآلدئید (MDA) افزایش پیدا کرد که نشانه افزایش شدت تنش در شرایط تراکم بالاست. کاربرد کود گاوی و کاه غنیشده با سولفات آمونیوم موجب بهبود عملکرد فیزیولوژیکی گیاه و کاهش شاخصهای تنش اکسیداتیو شد. این تیمارها با تقویت تنظیم اسمزی و حفاظت از غشای سلولی، به افزایش تحمل گیاه در برابر خشکی کمک کردند. جالب توجه اینکه بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در تیمار شاهد بدون کود با تراکم بالا مشاهده شد که بیانگر واکنش دفاعی شدید گیاه در شرایط تنش و کمبود مواد غذایی است. در مجموع، نتایج نشان میدهد که ترکیب بهینه کود آلی و تراکم مناسب کاشت میتواند با حفظ پایداری فیزیولوژیکی و کاهش آسیبهای اکسیداتیو، به افزایش مقاومت گیاه در شرایط کمآبی کمک کرده و کیفیت عملکرد گیاه دارویی مرزه را بهبود ببخشد.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که گیاه مرزه از توانایی مطلوبی برای رشد و توسعه در شرایط دیم برخوردار است و ظرفیت قابل توجهی در ارتقای فعالیت آنتیاکسیدانی از خود نشان میدهد. کاربرد ترکیبی کودهای دامی (بهویژه کود گاوی) همراه با تراکم مناسب کاشت، بهعنوان یک راهکار مؤثر، سبب بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی، افزایش مقاومت به تنشهای محیطی و تقویت سیستم دفاع آنزیمی گیاه میشود. پیادهسازی این یافتهها میتواند گامی مؤثر در جهت افزایش بهرهوری، پایداری اکولوژیکی و امنیت غذایی در مناطق با محدودیت منابع آبی باشد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
شهلا حسینی؛ سجاد آتشی
چکیده
سابقه و هدف: گونههای Viola odorata و Hymenocrater longiflorus از گیاهان خودرو منطقه کوسالان در استان کردستان هستند که به دلیل اثرهای دارویی مورد توجه قرار گرفتهاند. Viola بزرگترین جنس خانواده بنفشهایان است و شامل 525 تا 600 گونه در سراسر جهان میباشد که 30 گونه آن در ایران شناسایی شدهاند. V. odorata یا بنفشه معطر، در صنعت عطرسازی کاربرد دارد و متابولیتهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: گونههای Viola odorata و Hymenocrater longiflorus از گیاهان خودرو منطقه کوسالان در استان کردستان هستند که به دلیل اثرهای دارویی مورد توجه قرار گرفتهاند. Viola بزرگترین جنس خانواده بنفشهایان است و شامل 525 تا 600 گونه در سراسر جهان میباشد که 30 گونه آن در ایران شناسایی شدهاند. V. odorata یا بنفشه معطر، در صنعت عطرسازی کاربرد دارد و متابولیتهای ثانویه آن خواص ضدالتهابی، آرامبخش، ضد سم و ضد ویروس دارند. بخشهای مختلف این گیاه ازجمله گل، برگ، ریشه و بذر مصارف دارویی دارند و اکوتیپهای آن در منطقه کوسالان مطالعه شدهاند. جنس Hymenocrater از خانواده نعناعیان شامل 24 گونه است که در ایران و کشورهای همسایه توزیع شدهاند. از این میان، 9 گونه در ایران گزارش شده و H. longiflorus بهعنوان گیاهی زینتی و دارویی شناخته میشود. این گونه در کوههای شمالغرب ایران، ازجمله کوسالان وجود دارد. اگرچه مطالعات خاصی درباره خواص دارویی آن وجود ندارد، اما جنس Hymenocrater بهدلیل اثرهای آرامبخشی، ضدالتهابی، ضداسپاسم و کاهش تب مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به فعالیت آنتیاکسیدانی بالا و محتوای فنولی خانوادههای بنفشهایان و نعناعیان، بسیاری از گونههای آنها در صنعت دارو کاربرد دارند. این مطالعه به بررسی ظرفیت آنتیاکسیدانی، ترکیبهای فنولی و فلاونوئیدی و اثر مهاری عصاره متانولی گلها و برگهای V. odorata و H. longiflorus بر سویههای باکتریایی گرم مثبت و منفی میپردازد تا ظرفیت دارویی این گیاهان مشخص شود.
مواد و روشها: نمونههای گیاهی از منطقه کوسالان جمعآوری و نمونه هرباریومی از آنها تهیه شد. عصارهگیری از اندامهای هوایی (گل و برگ) با حلال متانول انجام شد. توان آنتیاکسیدانی با روش احیای آهن (FRAP) و مهار رادیکال DPPH در غلظتهای مختلف سنجیده شد. همچنین محتوای فنولی به روش فولین- سیوکالتیو و محتوای فلاونوئیدی به روش رنگسنجی کلرید آلومینیوم اندازهگیری گردید. خواص ضدباکتریایی عصاره نمونهها نیز، با استفاده از روشهای انتشار دیسک و رقت لولهای در مقابل سویههای گرم مثبت و گرم منفی باکتریایی ارزیابی شد.
نتایج: براساس این تحقیق، گل گونه H. longiflorus بیشترین قدرت احیاکنندگی و مهار رادیکال آزاد (μg.ml-1851.4 IC50=) نسبت به ترکیب استاندارد ترولاکس (μg.ml-1 612.35) را دارد. برگ V. odorataبا 58.21 میلیگرم کوئرستین در هر گرم عصاره خشک، بیشترین مقدار فلاونوئید را داشت و گل این گونه کمترین مقدار (mg QE/Ex 37.3) را دارا بود. محتوای فنل نمونهها بین 30 تا 33 میلیگرم اسید گالیک در هر گرم عصاره متغیر بود. آزمایشهای ضد میکروبی نشان داد که عصاره گل V. odorata تأثیری بر تکثیر سویهها نداشت، اما برگ آن در غلظت 200 میکروگرم بر میلیلیتر، هاله عدم رشد 7 میلیمتر در محیط کشت E. coli ایجاد کرد. برگ H. longiflorus تنها روی سویه S. aureusاثر مهاری داشت و گل آن در تمام غلظتها اثر مهاری روی سویه S. aureus (18 میلیمتر) اعمال کرد. این گونه در غلظت 200 میکروگرم بر میلیلیتر نیز رشد سویه E. coli را مهار کرد (13 میلیمتر). نتایج آزمون رقت لولهای، µg.ml-125 MIC وµg.ml-1 50 MBC را برای گل و برگ H. longiflorus در برابر سویه S. aureusوµg. ml-1200MIC برای سویه E. coli نشان داد. عصاره گل V. odorata بر روی هر دو سویه بیتأثیر بود. اما عصاره برگ آن µg.ml-1200 MIC را تأیید کرد. نتایج این آزمایش با آزمون آنتیبیوگرام همخوانی داشت. تحلیل GC، ترکیبهای ترپنوئید، سزکویی ترپنوئید، آلکالوئید، قند و استر را در این گونهها تأیید کرد که خاصیت ضد دیابتی و ضد سرطانی برای آنها پیشبینی میشود.
نتیجهگیری: این مطالعه نتیجهگیری میکند که عصاره گل H. longiflorous دارای فعالیتهای آنتیاکسیدانی و ضدمیکروبی قابل توجهی است. این یافتهها ظرفیت این گونه را به عنوان منبع آنتیاکسیدان طبیعی و عامل ضدمیکروبی برجسته میکند، که میتواند در نگهداری مواد غذایی، داروسازی و صنایع مبتنی بر محصولات طبیعی مورد استفاده قرار گیرد. البته تحقیقات بیشتری برای جداسازی و شناسایی ترکیبهای زیرفعال خاص مسئول این اثرها مورد نیاز است.
زراعت و باغبانی
مصطفی علی نقی زاده؛ محمد عظیمی گندمانی
چکیده
سابقه و هدف: گیاه دارویی اسفرزه (Plantago ovata) به دلیل دارا بودن ترکیبهای فعال زیستی مانند موسیلاژ، در درمان بیماریهای گوارشی و بهبود عملکرد رودهها مؤثر است. با توجه به اهمیت بالای اسفرزه به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند و محدودیتهای منابع آبی در بسیاری از مناطق، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر خصوصیات رشدی و عملکردی اسفرزه ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه دارویی اسفرزه (Plantago ovata) به دلیل دارا بودن ترکیبهای فعال زیستی مانند موسیلاژ، در درمان بیماریهای گوارشی و بهبود عملکرد رودهها مؤثر است. با توجه به اهمیت بالای اسفرزه به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند و محدودیتهای منابع آبی در بسیاری از مناطق، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تاریخ کاشت بر خصوصیات رشدی و عملکردی اسفرزه تحت رژیمهای مختلف آبیاری در شرایط آب و هوایی رفسنجان انجام شد.مواد و روشها: این آزمایش در سال زراعی 1402-1401 در شهرستان رفسنجان و در مزرعهای با مختصات جغرافیایی عرض 30 درجه و 24 دقیقه شمالی، طول 55 درجه و 59 دقیقه شرقی، ارتفاع 1467 متر از سطح دریا و میانگین بارندگی سالانه 120 میلیمتر و دمای حداکثر و حداقل 43 و 5- درجه سلسیوس، انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای نواری در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آبیاری در چهار سطح شامل 40، 60، 80 و 100 درصد نیاز آبی در کرتهای افقی و چهار تاریخ کاشت (10 اسفند 1401، 25 اسفند 1401، 10 فروردین 1402 و 25 فروردین 1402) در کرتهای عمودی بودند. تیمارهای آبیاری پس از استقرار کامل گیاهچهها و در مرحله 3 تا 4 برگی اعمال شد و تا رسیدگی فیزیولوژیک ادامه یافت. میزان آب آبیاری بوسیله نرمافزار AGWAT محاسبه شد، بهطوریکه برای تیمارهای 100، 80، 60 و 40 درصد به ترتیب 1430، 1144، 858 و 572 مترمکعب آب در هر نوبت مصرف شد. تحلیل دادهها با نرمافزار SAS 9.4 و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته (24.1 سانتیمتر)، تعداد پنجه (6 عدد)، طول سنبله (14.3 سانتیمتر) و تعداد سنبله در بوته (27.7) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت 25 اسفند به دست آمد. همچنین، بیشترین تعداد دانه در بوته (1245)، عملکرد دانه (1876 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد زیستی (5357 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت 25 اسفند مشاهده شد. شاخص برداشت نیز با بیشترین مقدار (35.9 درصد) در تیمار 100 درصد نیاز آبی و تاریخ کاشت 10 اسفند به دست آمد. علاوه بر این، بیشترین وزن هزار دانه در تیمار 80 درصد نیاز آبی (1.94 گرم) و تاریخ کاشت 25 اسفند (1.88 گرم) ثبت شد. از سوی دیگر، بیشترین میزان موسیلاژ در تیمار 100 درصد نیاز آبی (23.9 درصد) و تاریخ کاشت 10 اسفند (22.4) گزارش گردید.نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که تاریخ کاشت و میزان آبیاری تأثیر قابل توجهی بر خصوصیات رشدی و عملکرد گیاه دارویی اسفرزه دارند. تأخیر در کاشت و کاهش میزان آبیاری موجب کاهش چشمگیر در ارتفاع بوته، اجزای عملکرد، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت شد. بنابراین، انتخاب تاریخ کاشت مناسب و تأمین نیاز آبی گیاه میتواند به بهبود عملکرد این گیاه کمک کند.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
بنیامین علیمردانی پور؛ گلاله مصطفوی؛ سیده مهدخت مداح
چکیده
سابقه و هدف: گونهNepeta binaludensis گیاهی کمیاب، معطر و انحصاری است که بهدلیل محتوای فنلی و فلاونوئیدی دارای فعالیت ضد باکتریایی است. با توجه به گسترش مقاومت آنتیبیوتیکی، بررسی روشهای درمانی نوآورانه مانند استفاده از ترکیبهای مشتق شده از گیاهان همراه نانوذرات لازم به نظر میرسد؛ زیرا این روشها اغلب ضمن افزایش خواص ضد باکتریایی ...
بیشتر
سابقه و هدف: گونهNepeta binaludensis گیاهی کمیاب، معطر و انحصاری است که بهدلیل محتوای فنلی و فلاونوئیدی دارای فعالیت ضد باکتریایی است. با توجه به گسترش مقاومت آنتیبیوتیکی، بررسی روشهای درمانی نوآورانه مانند استفاده از ترکیبهای مشتق شده از گیاهان همراه نانوذرات لازم به نظر میرسد؛ زیرا این روشها اغلب ضمن افزایش خواص ضد باکتریایی گیاهان دارویی، مقدار مصرف این گیاهان ارزشمند را کاهش داده و در حفظ آنها مؤثر هستند. در این پژوهش، خواص ضد میکروبی نانوامولسیون نقره حاوی عصاره گیاه پونهسای بینالودی و تأثیر آن بر بیان ژن toxA که در ترشح توکسین A و ژن algD که در تشکیل لایه نازک زیستی در باکتری سودوموناس آئروژینوزا نقش دارند، مطالعه شد.
مواد و روشها: سرشاخههای گلدار پونهسای بینالودی از ارتفاع 2517 متری کوه بینالود واقع در شمالشرق استان خراسان رضوی جمعآوری شد. عصاره اتانولی این گیاه با روش خیس کردن، از 40 گرم پودر گیاه خشک شده بدست آمد. مقادیر ترکیبهای فلاونوئیدی و فنلی عصاره به کمک دستگاه HPLC مورد سنجش قرار گرفت. در این مطالعه، نانوامولسیون نقره حاوی عصاره که پیش از این با روش انرژی بالا ساخته شده بود مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روشهای FTIR، SEM، DLS، ظرفیت زتا و XRD صحت سنتز نانوامولسیون مورد ارزیابی قرار گرفت. خواص آنتیباکتریال غلظتهای مختلف نانو ذره نقره، عصاره تام و نانوامولسیون نقره حاوی عصاره بر روی سویه استاندارد باکتری سودوموناس آئروژینوزا با آزمون انتشار دیسک کربی- بائر و با روش رقت سریالی میکرودایلوشن ضمن تعیین MIC و MBC مورد بررسی قرار گرفت. استخراج RNAها از باکتریهای تحت تیمار با غلظتهای MIC و subMICاز نانوذره نقره، عصاره تام و نانوامولسیون نقره عصاره بهطور جداگانه انجام شد. پس از سنتز cDNA تغییرات بیان ژنهای toxA و algD با استفاده از Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمایشReal-Time PCR به وسیله نرمافزار REST مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج با آزمون تجزیه واریانس یکطرفه با استفاده از نرمافزارهای Microsoft Excel 2016 و GraphPad Prism 9.5.1 در سطح معناداری (P value < 0.05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: سنجش مقدار برخی ترکیبهای عصاره با HPLC نشان داد که عصاره این گیاه فاقد گالیک اسید، کاتکین، روتین و کوئرستین است. در بین ترکیبهای فنلی مانند کلروژنیک اسید، کافئیک اسید، سالیسیلیک اسید و رزمارینیک اسید بیشترین مقدار مربوط به رزمارینیک اسید به میزان 20.82 میلیگرم بر گرم بود. ارزیابیهای نانوامولسیون سنتز شده تأیید کرد که ذرات این نانوامولسیون کروی و به قطر حدود 270 نانومتر بوده و بار سطحی آن منفی و غیر کریستالی است. حضور آب و پیوندهای استری نیز مشخص گردید. یافتههای بدست آمده از آزمون انتشار دیسک کربی- بائر نشان داد که کمترین قطر به مقدار 12 میلیمتر مربوط به تیمار با نانو ذره نقره بود. بیشترین قطر هاله عدم رشد با مقدار 21 میلیمتر مربوط به تیمار با نانوامولسیون عصاره بود که تقریباً مشابه میزان هاله عدم رشد القا شده توسط آنتی بیوتیک سفتازیدیم (CAZ 30µg) بود. کمترین مقدار MBC، MIC و subMICبه ترتیب به میزان 80، 40 و µg.ml-120 مربوط به تیمارهای نانوامولسیون عصاره بود. میزان بیان ژن algD، فقط تحت تیمار با غلظت MIC نانوامولسیون حاوی عصاره گیاه (µg.ml-140)،0.87 برابر کاهش نسبت به کنترل نشان داد (P < 0.01). تحت تیمار با نانوامولسیون نقره حاوی عصاره گیاه، بیان ژن toxAبه میزان 0.78 برابر کنترل، کاهش معنیدار در سطح 5 درصد نشان داد. بهطوریکه تغییر بیان این ژن تحت تأثیر مقادیر MIC عصاره تام گیاه و نانوذره نقره در مقایسه با کنترل تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: نانوامولسیون عصاره گیاه قدرت ممانعت از رشد و باکتریکشی بیشتری دارد. با توجه به اینکه ژن algD در تشکیل بیوفیلم مؤثر است و ژن toxA مسئول ترشح پروتئین سمی اندوتوکسینA میباشد، این احتمال وجود دارد نانوامولسیون نقره عصاره گیاه از طریق تأثیر بر بیان این ژنها در باکتری سودوموناس آئروژینوزا بتواند موجب مهار رشد در این باکتری گردد. کاهش اندازه قطرات عصاره درون نانوامولسیون، غلظت ترکیبات فعال زیستی و ظرفیت ضد باکتریایی را در مقایسه با عصاره خالص افزایش داد؛ بنابراین میتوان از آن در صنایع داروسازی و غذایی استفاده کرد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
الناز فرج زاده معماری تبریزی؛ افسانه یوسف پور دخانیه
چکیده
سابقه و هدف: سنبلالطیب یکی از گیاهان دارویی مهم شناخته شده در جهان است. این گیاه دارویی بهویژه خواص آن بر روی اعصاب شناخته شده است. با وجود این، تولید در این گیاه دارویی وابسته به افزودن نهادههای گیاهیست. اکسین و نانو هیومیک اسید ازجمله ترکیبهای مهم برای بهبود رشد و عملکرد گیاهان بهویژه گیاهان دارویی هستند. اکسینها هورمونهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: سنبلالطیب یکی از گیاهان دارویی مهم شناخته شده در جهان است. این گیاه دارویی بهویژه خواص آن بر روی اعصاب شناخته شده است. با وجود این، تولید در این گیاه دارویی وابسته به افزودن نهادههای گیاهیست. اکسین و نانو هیومیک اسید ازجمله ترکیبهای مهم برای بهبود رشد و عملکرد گیاهان بهویژه گیاهان دارویی هستند. اکسینها هورمونهای گیاهی هستند که نقش اساسی در فرایندهای رشد و توسعه گیاهان دارند، مانند ریشهزایی، کشش ساقه و تنظیم پاسخ به شرایط محیطی. این هورمونها به تنظیم تعادل هورمونی در گیاه کمک کرده و میتوانند به افزایش کمیت و کیفیت محصولات گیاهی کمک کنند. نانو اسیدهیومیک نیز از ترکیبهای آلی است که از تجزیه مواد ارگانیک در خاک به دست میآید و بهدلیل ابعاد نانویی خود قابلیت جذب بهتری در گیاهان دارد. این ترکیب به بهبود ویژگیهای خاک، افزایش ظرفیت نگهداری آب، تسهیل جذب مواد مغذی و تقویت سیستم دفاعی گیاه کمک میکند. استفاده از نانو اسیدهیومیک در ترکیب با اکسین میتواند اثرهای مثبتی بر رشد و کیفیت گیاهان دارویی ازجمله افزایش محتوای ترکیبهای فعال دارویی داشته باشد، ازاینرو در این تحقیق تأثیر هورمون اکسین و نانو اسیدهیومیک بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه دارویی سنبلالطیب را مورد بررسی قرار دادیم.مواد و روشها: تیمارها شامل غلظتهای مختلف اکسین (صفر، 15، 30 و 45 پیپیام) و غلظتهای مختلف نانو اسیدهیومیک (2، 4 و 6 گرم در لیتر) بود، هر دو تیمار به صورت محلولپاشی بهکار برده شد. این بررسی در دو سال به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای تصادفی انجام شد. وزن خشک ریشه و اندام هوایی و محتوای اکسین، سیتوکنین و کربوهیدراتهای ریشه و اندام هوایی اندازهگیری شد.نتایج: در این تحقیق تأثیر هورمون اکسین و نانو اسیدهیومیک بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه دارویی سنبلالطیب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کاربرد اکسین در غلظتهای 30 و 45 پیپیام بهطور قابل توجهی وزن خشک برگها را افزایش داد، بهطوریکه در سال اول تیمار محلولپاشی اکسین با غلظت 30 پیپیام موجب افزایش 15.1 درصدی وزن خشک برگ شد و در سال دوم این افزایش به 40 درصد رسید. همچنین در تیمارهای نانو اسیدهیومیک محلولپاشی با غلظت 6 گرم در لیتر باعث افزایش معنیدار وزن خشک برگها گردید و نسبت به عدم استفاده از نانو هیومیک به میزان 12.8 درصد افزایش یافت. تأثیر هورمون اکسین همچنین موجب افزایش شاخص محتوای کلروفیل شد، بهطوریکه در تیمار با غلظت 30 پیپیام این شاخص 13.9 درصد افزایش یافت. علاوه بر این، استفاده از نانو اسیدهیومیک در غلظت 6 گرم در لیتر نیز افزایش 8 درصدی در شاخص کلروفیل برگها داشت. در مورد رشد ریشهها، کاربرد اکسین بهویژه در غلظتهای 30 و 45 پیپیام باعث افزایش 33 تا 39 درصدی وزن خشک ریشهها شد، همچنین نانو اسیدهیومیک در غلظت 6 گرم در لیتر افزایش 19.1 درصدی در وزن خشک ریشهها داشت. همچنین هر دو تیمار اکسین و نانو اسیدهیومیک موجب افزایش محتوای قندهای محلول در برگها و ریشهها شدند که این افزایش در اثر تیمار نانو هیومیک به میزان 21.7 درصد و در اثر تیمار اکسین به میزان 14.6 درصد مشاهده شد.نتیجهگیری: بهطورکلی نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو ترکیب اکسین و نانو اسیدهیومیک با تأثیر بر فرایندهای هورمونی و متابولیکی گیاه میتوانند رشد و عملکرد گیاهان دارویی مانند سنبلالطیب را بهطور قابل توجهی بهبود ببخشند و موجب افزایش شاخصهای کلروفیل، قندهای محلول و رشد ریشهها شوند. هر دو تیمار اکسین و نانو هیومیکاسید با افزایش ظرفیت فتوسنتزی، محتوای سیتوکنین و قدرت منبع گیاه موجب بهبود رشد برگها و ریشهها و افزایش عملکرد گیاه دارویی سنبلالطیب میشوند.