دوره 38، شماره 2 ، تیر 1401
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
فاطمه عسکری؛ فاطمه سفیدکن؛ محمدامین سلطانی پور؛ مهدی میرزا؛ سمیه فکری قمی
چکیده
جنس Pycnocycla متعلق به خانواده Apiaceae است و در ایران 8 گونه چندساله دارد. در این مطالعه بازده اسانس و ترکیبهای شیمیایی دو گونه P. nodiflora و P. flabellifolia بررسی شد. به این منظور اندام هوایی گیاهان در مرحله بذردهی بهترتیب از دو رویشگاه در استان هرمزگان در دو سال متوالی و استان کرمانشاه در یکسال جمعآوری شدند. اندامهای ساقه، برگ و بذر جدا و در ...
بیشتر
جنس Pycnocycla متعلق به خانواده Apiaceae است و در ایران 8 گونه چندساله دارد. در این مطالعه بازده اسانس و ترکیبهای شیمیایی دو گونه P. nodiflora و P. flabellifolia بررسی شد. به این منظور اندام هوایی گیاهان در مرحله بذردهی بهترتیب از دو رویشگاه در استان هرمزگان در دو سال متوالی و استان کرمانشاه در یکسال جمعآوری شدند. اندامهای ساقه، برگ و بذر جدا و در سایه خشک شدند. اسانس به روش تقطیر با آب توسط دستگاه کلونجر به مدت 3 ساعت استخراج گردید. تعیین درصد و نوع ترکیبهای شیمیایی با استفاده از دستگاههای GC و GC/MS انجام شد. بازده اسانس ساقه و برگ گونه P. nodiflora در دو سال متوالی در رویشگاه تنگزاغ هرمزگان 0.23% و 1.21% و بازده اسانس بذر 0.23% بود. در رویشگاه آبماه بازده اسانس ساقه و برگ در دو سال متوالی 0.02% و 0.06% و بازده اسانس بذر 0.01% بود. کاریوفیلن اکسید (7.8% تا 28.1%) و بتا-اودسمول (15.5% تا 57.2%) ترکیبهای عمده در اسانس ساقه، برگ و بذر در تمام نمونههای مورد بررسی P. nodiflora بودند. در گونه P. flabellifolia بازده اسانس ساقه و برگ (0.66%) و بذر (0.76%) بود. ترکیبهای غالب در اسانس ساقه و برگ P. flabellifolia شامل سیس-بتا-اوسیمن (33.8%)، ترانس-بتا-اوسیمن (39.6%) و ترپینولن (12.9%) بودند. در اسانس بذر P. flabellifolia ترانس-بتا-اوسیمن (28%)، سیس-بتا-اوسیمن (31%) و ترپینولن (12.6%) ترکیبهای عمده بودند.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مهدیه جعفری قوشچی؛ بهلول عباسزاده؛ مهدی اورعی؛ راضیه عظیمی؛ علی فرامرزی
چکیده
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری ...
بیشتر
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری در دو شرایط یخچال با دمای 4 درجه سانتیگراد و هوای اتاق انجام شد. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. استخراج اسانس از سرشاخه گلدار نمونههای مرزه به روش تقطیر با آب انجام شد. ترکیبهای اسانس با استفاده از دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی قرار گرفت. اثر اشعه گاما بر درصد اسانس و مقدار پارا-سیمن، تیمول، کارواکرول، فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی در سطح 1% معنیدار بود. مدت زمان نگهداری بر درصد اسانس و میزان پارا-سیمن، تیمول و کارواکرول اثر معنیدار داشت. شرایط نگهداری بر محتوای تام فنل و فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره اتانولی مرزه اثر معنیدار نشان داد. مقایسه میانگین اثر تابش گاما نشان داد که بیشترین درصد اسانس با 1.12% و 1.03% بهترتیب از نمونه شاهد و پرتودهی 5 کیلوگری اشعه گاما بدست آمد. حداکثر مقدار تیمول (13.57%) از تابش 10 کیلوگری پرتو گاما حاصل شد و میزان کارواکرول در شاهد (34.73%) بیشتر از بقیه بود. با پرتودهی 2.5 کیلوگری اشعه گاما، میزان ترکیبهای فنلی 1.4 برابر و فعالیت آنتیاکسیدانی 1.76 برابر نسبت به شاهد افزایش داشت. البته با نگهداری گیاه در یخچال از مقدار تیمول آن کاسته شد. بیشترین درصد اسانس مربوط به نگهداری در مدت 120 ساعت بود. استفاده از پرتو گاما با شدت زیاد برای دستیابی به اسانس با تیمول بالا مناسب است. همچنین استفاده از اشعه کم میتواند برای خشک کردن گیاه مرزه سنبلهای برای دست یافتن به عصارهای با کیفیت بهتر حاوی ترکیبات فنولی بیشتر، مفید باشد. ولی استفاده از اشعه گاما برای خشک کردن به منظور اسانسگیری مناسب نیست.
زراعت و باغبانی
مهدیه احمدوند؛ عبدالله جوانمرد؛ محمد حقانی نیا؛ محمدرضا مرشدلو
چکیده
سیستمهای کشت مخلوط و کاربرد کودهای زیستی نقش بسزایی در بهبود کمّیت و کیفیت محصولات دارند. در این راستا، پژوهشی برای ارزیابی اثر کود زیستی مایکوروت بر صفات کمّی و کیفی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) در کشت مخلوط با نخود زراعی (Cicer arietinum L.)، بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال زراعی 1399 اجرا شد. تیمارها شامل ...
بیشتر
سیستمهای کشت مخلوط و کاربرد کودهای زیستی نقش بسزایی در بهبود کمّیت و کیفیت محصولات دارند. در این راستا، پژوهشی برای ارزیابی اثر کود زیستی مایکوروت بر صفات کمّی و کیفی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) در کشت مخلوط با نخود زراعی (Cicer arietinum L.)، بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال زراعی 1399 اجرا شد. تیمارها شامل کشت خالص آویشن، کشت خالص آویشن تلقیح شده با قارچ، کشت خالص نخود، کشت خالص نخود تلقیح شده با قارچ، کشت مخلوط یک ردیف نخود + یک ردیف آویشن (1:1)، الگوی کشت 1:1 تلقیح شده با قارچ، کشت دو ردیف نخود + یک ردیف آویشن (2:1) و الگوی کشت 2:1 تلقیح شده با قارچ بودند. نتایج نشان داد، بیشترین عملکرد دانه (751.4 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (1645.6 کیلوگرم در هکتار) نخود در کشت خالص نخود با کاربرد قارچ میکوریزا حاصل شد که تفاوت معنیداری با تیمار 2:1 با مصرف میکوریزا نداشت. علاوهبراین، بیشترین عملکرد ماده خشک آویشن (189.47 گرم در مترمربع) نیز به کشت خالص با کاربرد قارچ میکوریزا تعلق داشت. همچنین، بیشترین درصد (1.69%) و عملکرد اسانس (3.31 گرم در مترمربع) در الگوی کشت مخلوط 1:1 تلقیح شده با قارچ میکوریزا در چین اول بدست آمد. براساس آنالیز شیمیایی اسانس تیمول، گاما-ترپینن و پارا-سیمن ترکیبهای غالب اسانس بودند. بیشترین درصد تیمول و گاما-ترپینن در الگوی کشت مخلوط 1:1 تلقیح شده با میکوریزا حاصل شد. همچنین بیشترین مقادیر شاخصهای زراعی (نسبت برابری زمین، نسبت برابر سطح زیرکشت و زمان، نسبت برابر سطح برداشت و کارایی استفاده از زمین) و شاخصهای اقتصادی (سودمندی کشت، سودمندی اقتصادی کشت مخلوط و شاخص بهرهوری سیستم) بهترتیب در الگوهای کشت 2:1 و 1:1 همراه با کاربرد کود زیستی مایکوروت بدست آمد. بهطور کلی نتایج نشان داد که کود زیستی مایکوروت در کشت مخلوط بهویژه در الگوی کشت 1:1 به بهبود کمّیت و کیفیت اسانس آویشن باغی منجر شد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
علی اصغر تلافی؛ فرزین عبدالهی؛ علیرضا یاوری
چکیده
درخت انبه با نام علمی Mangifera indica L. به تیره پسته (Anacardiaceae) تعلق دارد. اندامهای مختلف این گیاه، بهویژه برگ، دارای ترکیبهای ارزشمند فلاونوئیدی است که در درمان دیابت کاربرد دارد. در این پژوهش، برای ارزیابی میزان روتین و کوئرستین در برگ ژنوتیپهای مختلف انبه در رویشگاهای جنوب ایران، چهار رویشگاه عمده شامل منوجان، رودان، میناب و بوشهر ...
بیشتر
درخت انبه با نام علمی Mangifera indica L. به تیره پسته (Anacardiaceae) تعلق دارد. اندامهای مختلف این گیاه، بهویژه برگ، دارای ترکیبهای ارزشمند فلاونوئیدی است که در درمان دیابت کاربرد دارد. در این پژوهش، برای ارزیابی میزان روتین و کوئرستین در برگ ژنوتیپهای مختلف انبه در رویشگاهای جنوب ایران، چهار رویشگاه عمده شامل منوجان، رودان، میناب و بوشهر انتخاب گردید. از هر رویشگاه تعداد 10 درخت بالغ و سالم انتخاب و از هر درخت سه دسته نمونه برگ از ارتفاع 2 متری برداشت شد. عصارهگیری از برگ خشک انبه توسط حلال متانول- اسید استیک انجام و برای تجزیه به دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا (HPLC) تزریق شد. دادهها در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و برای گروهبندی جمعیتها و ژنوتیپها، تجزیه خوشهای به روش Ward انجام شد. در بین چهار جمعیت انبه از نظر هر دو ترکیب روتین و کوئرستین، اختلاف معنیدار آماری (0.05>P) وجود داشت. بیشترین میزان روتین و کوئرستین بهترتیب در جمعیتهای منوجان (ppm 124.03) و بوشهر (ppm 6.05) حاصل شد. تجزیه خوشهای، چهار جمعیت را به سه گروه مستقل تقسیم کرد؛ بهطوری که دو جمعیت رودان و میناب در گروه یک، جمعیت بوشهر در گروه دو و جمعیت منوجان در گروه سه قرار گرفتند. ارزیابی تنوع فیتوشیمیایی موجود، میتواند اطلاعات ارزشمندی را در مدیریت ژرمپلاسم انبه فراهم کند و در شناسایی جمعیتهای مطلوب برای اهداف اصلاحی مختلف در این گونه مفید واقع شود.
بهزراعی و بهنژادی
زهرا اصلانی؛ احد هدایتی؛ عباس حسنی؛ محسن برین
چکیده
قارچ Piriformospora indica از جمله میکروارگانیسمهای محرک رشد است که میتواند باعث تحریک رشد و افزایش تحمل گیاه در شرایط نامساعد محیط گردد. بهمنظور بررسی تأثیر همزیستی گیاه مرزنجوش (Origanum vulgare L. ssp. vulgare) با قارچ P. indica بر برخی ویژگیهای رویشی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و جذب عناصر غذایی و میزان اسانس گیاه یک آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی ...
بیشتر
قارچ Piriformospora indica از جمله میکروارگانیسمهای محرک رشد است که میتواند باعث تحریک رشد و افزایش تحمل گیاه در شرایط نامساعد محیط گردد. بهمنظور بررسی تأثیر همزیستی گیاه مرزنجوش (Origanum vulgare L. ssp. vulgare) با قارچ P. indica بر برخی ویژگیهای رویشی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و جذب عناصر غذایی و میزان اسانس گیاه یک آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (بدون مایهکوبی) و مایهکوبی با قارچ P. indica بودند. نتایج نشان داد که مایهکوبی با P. indica موجب افزایش معنادار ویژگیهای رشدی، شاخص کلروفیل، میزان فنل کل و فلاونوئید کل، درصد اسانس و جذب عناصر غذایی آهن، پتاسیم و فسفر گردید. بیشترین و کمترین مقادیر عملکرد وزن تر اندام هوایی (3.92 و 3.06 گرم در گیاه)، عملکرد ماده خشک اندام هوایی (1.12 و 0.78 گرم در گیاه)، شاخص کلروفیل (47 و 42.23)، فنل کل (4.88 و 2.96 میلیگرم اسید گالیک در وزن تر)، فلاونوئید کل (0.52 و 0.23 میلیگرم کوئرستین در وزن تر)، محتوی اسانس (1.43% و 1.01%)، فسفر (0.41% و 0.35%)، پتاسیم (3.8% و 2.6%) و آهن (219 و 180 میلیگرم در کیلوگرم) بهترتیب در گیاهان مایهکوبی شده با قارچ و گیاهان مایهکوبی نشده مشاهده گردید. مایهکوبی با P. indica میزان ترکیبهای اصلی اسانس مانند کارواکرول و تیمول را کاهش و در مقابل میزان ترکیبهای پارا-سیمن، کارواکرول متیل اتر و گاما-ترپینن را نسبت به شاهد افزایش داد. در مجموع یافتههای این تحقیق نشان داد که مایهکوبی با میکروارگانیسمهای محرک رشد میتواند منجر به بهبود ویژگیهای مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه دارویی مرزنجوش از طریق بهبود جذب عناصر غذایی گردد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مریم رامتین؛ فریبا شریف نیا؛ محدثه لاری پور؛ میرساسان میرپور؛ سعید ضرابی
چکیده
Pseudomonas aeruginosa، Escherichia coli و Candida albicans پاتوژنهای بیمارستانی میباشند که بهدلیل مقاومت آنتیبیوتیکی روند درمان را مشکل ساختهاند. در این تحقیق، اثر ضدمیکروبی اسانس گیاه Campsis radicans (L.) Seemann روی سویههای P. aeruginosa مقاوم به ایمیپنم حاوی ژن Imipenemase (IMP)، E. coli مقاوم به سفکسیم حاوی ژن Type ESBLgene (TEM) و C. albicans مقاوم به فلوکونازول حاوی ژن ETS-related (ERG) ...
بیشتر
Pseudomonas aeruginosa، Escherichia coli و Candida albicans پاتوژنهای بیمارستانی میباشند که بهدلیل مقاومت آنتیبیوتیکی روند درمان را مشکل ساختهاند. در این تحقیق، اثر ضدمیکروبی اسانس گیاه Campsis radicans (L.) Seemann روی سویههای P. aeruginosa مقاوم به ایمیپنم حاوی ژن Imipenemase (IMP)، E. coli مقاوم به سفکسیم حاوی ژن Type ESBLgene (TEM) و C. albicans مقاوم به فلوکونازول حاوی ژن ETS-related (ERG) بررسی شد. براساس نتایج، کلیه سویهها به اسانس حساس بوده و قطر هاله عدم رشد از 10 تا mm 20 متغیر بود که بیشترین حساسیت در C. albicans دیده شد. بعد از شناسایی 32 ترکیب در اسانس با استفاده از GC/MS، ترکیب گوایاکول بهعنوان ماده مؤثر آن انتخاب و به روش امولسیون دوفازی نانوکپسوله گردید. میانگین MIC در فرم آزاد گوایاکول µg.mL-1 268.7-537.5 و در انکپسوله شده µg.mL-1 67.18-268.75 بود که نشاندهنده اثرگذاری بیشتر فرم انکپسوله نسبت به فرم آزاد آن است. بررسی رهایش هر دو فرم طی 72 ساعت نشان داد که رهاسازی فرم انکپسوله بهصورت هدفمندتر و طی زمان بیشتر یعنی کاهش سمّیت آن میباشد. سپس اثربخشی دو فرم گوایاکول بر ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی بررسی گردید و مشخص شد که این کاهش در سودوموناس و کاندیدا بهتر از اشریشیا کلی بوده است. بهطور کل هر دو فرم آزاد و انکپسوله در مقایسه با ژن شاهد rRNA 16s بهطور معنیداری باعث کاهش بیان ژن شدند که این کاهش در فرم انکپسوله محسوستر از فرم آزاد بود. همچنین بررسی اثر سینرژیسم دو فرم گوایاکول نشان داد که استفاده ترکیبی هر ماده با نانوکپسول خود اثر ضدمیکروبی بیشتری نسبت به استفاده هر یک به تنهایی دارد. نتایج این تحقیق اثر ضدمیکروبی اسانس گیاه C. radicans را تأیید کرد و نیز نشان داد که دو فرم گوایاکول دارای ترکیبهایی جهت مهار ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی بوده، در نتیجه میتوانند بهعنوان یک مکمل درمانی استفاده شوند.
بهزراعی و بهنژادی
مهران رهگشاهی؛ خدابخش پناهی کرد لاغری؛ محمد مهدی رحیمی
چکیده
زیره سبز (Cuminum cyminum L.) یکی از گیاهان دارویی ارزشمند است که در مناطق خشک و نیمهخشک کشور که با تنش خشکی مواجه هستند، کشت میشود. بر این اساس، تأثیر عصاره جلبک دریایی و هیومیک اسید در شرایط تنش خشکی در آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال 1398 و 1399 در مزرعهای واقع در شهرستان بویراحمد ...
بیشتر
زیره سبز (Cuminum cyminum L.) یکی از گیاهان دارویی ارزشمند است که در مناطق خشک و نیمهخشک کشور که با تنش خشکی مواجه هستند، کشت میشود. بر این اساس، تأثیر عصاره جلبک دریایی و هیومیک اسید در شرایط تنش خشکی در آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال 1398 و 1399 در مزرعهای واقع در شهرستان بویراحمد در 35 کیلومتری شهر یاسوج بررسی شد. تنش خشکی بهعنوان عامل اصلی در سه سطح آبیاری پس از مصرف 35% رطوبت خاک (شاهد)، آبیاری پس از مصرف 70% رطوبت خاک و آبیاری پس از مصرف 90% رطوبت خاک و فاکتور فرعی هیومیک اسید در دو سطح صفر و 300 میلیگرم در لیتر و فاکتور فرعی دیگر جلبک دریایی در دو سطح صفر و دو لیتر در هکتار بود. نتایج آزمایش نشان داد که محلولپاشی هیومیک اسید و عصاره جلبک دریایی تأثیر معنیداری بر عملکرد اسانس، تعداد ساقههای فرعی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، وزن هزاردانه، تعداد دانه در چتر، تعداد چتر در بوته، ارتفاع بوته و درصد اسانس داشت و اثرهای منفی ناشی از تنش خشکی را کاهش داد. بهطوری که بیشترین میزان عملکرد دانه، وزن هزاردانه، عملکرد اسانس و تعداد دانه در چتر با محلولپاشی هیومیک اسید و عصاره جلبک دریایی بدست آمد. کاربرد اسید هیومیک نسبت به عصاره جلبک دریایی در بیشتر صفات تأثیر بیشتری داشت، بهنحوی که تنها در صفات عملکرد اسانس و درصد اسانس عصاره جلبک دریایی تأثیر بیشتری از فاکتور اسید هیومیک نشان داد. بهطور کلی نتایج نشان داد که محلولپاشی هیومیک اسید و عصاره جلبک دریایی میتواند شرایط نامطلوب تنش را تعدیل کند و موجب افزایش 41.4 درصدی عملکرد زیره سبز شود.
زراعت و باغبانی
مهراب یادگاری
چکیده
با توجه به نقش ارزنده گیاه آویشن در صنایع داروسازی و غذایی کشور، در این تحقیق اثرگذاری کودهای کامل NPK، بوتامیسول و اسید هیومیک بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس سه گونه آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss)، آویشن باغی (T. vulgaris L.) و آویشن دنایی (T. daenensis Celark) تحت شرایط تنش خشکی مطالعه گردید. این تحقیق در سه آزمایش جداگانه بهصورت فاکتوریل در قالب ...
بیشتر
با توجه به نقش ارزنده گیاه آویشن در صنایع داروسازی و غذایی کشور، در این تحقیق اثرگذاری کودهای کامل NPK، بوتامیسول و اسید هیومیک بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس سه گونه آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss)، آویشن باغی (T. vulgaris L.) و آویشن دنایی (T. daenensis Celark) تحت شرایط تنش خشکی مطالعه گردید. این تحقیق در سه آزمایش جداگانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1399-1400 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد انجام شد. محلولپاشی دو بار با فاصله زمانی سه هفته بعد از مرحله 10 برگی شدن گیاه انجام شد. 24 تیمار آزمایشی شامل عدم استفاده (A1) و استفاده (A2) از NPK، عدم استفاده (B1) و استفاده (B2) از اسید هیومیک، عدم استفاده (C1) و استفاده (C2) از بوتامیسول در شرایط تنش خشکی در سه سطح ظرفیت مزرعه (D1)، 50% (D2) و 75% تخلیه رطوبتی (D3) بودند. بالاترین مقادیر ارتفاع بوته (1.1±44.5 سانتیمتر)، تعداد شاخه اصلی (1.5±26.4)، وزن بوته خشک (0.99±40.5 گرم در مترمربع)، کلروفیل کل (0.1±1.55 میلیگرم بر گرم وزن تر) و lpj,d اسانس (0.1±1.88%) توسط تیمار A2B2C2D1 در آویشن کوهی بدست آمد. تیمار A2B2C2D3 (استفاده از هر سه نوع کود با وجود تنش خشکی شدید) بیشترین محتوی پرولین (0.2±13.9 میکروگرم در گرم وزن تر) و کمترین میزان اسانس (0.1±0.79%) را در آویشن دنایی تولید کرد. ترکیبهای غالب اسانس در گونه T. kotschyanus تیمول و کارواکرول، در گونه T. vulgaris، تیمول، گاما-ترپینن، پارا-سیمن و لینالول و در گونه T. daenensis، تیمول، کارواکرول، پارا-سیمن، بتا-کاریوفیلن، آلفا-پینن و میرسن بودند. بهرهمندی بیشتر از مواد مغذی و تنش در حداقل ممکن بههمراه آب و هوای معتدل منطقه مورد تحقیق، منجر به معرفی آویشن کوهی بهعنوان گونه شاخص در این زمینه شد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
محمد محمد علیزاده؛ احمد اصغرزاده؛ مریم تاتاری
چکیده
ترکیبهای پلیفنلی گیاهان نقش مهمی در کاهش اثرات بیماری بر بدن دارند. کاسنی (Cichorium intybus L.) یکی از منابع پلیفنل در طبیعت میباشد. برگ کاسنی، حاوی املاح معدنی و گلوکوزیدی به نام شیکورئین (سیکورئین) و ریشه آن دارای مواد قندی، اینولین، پکتین و اسانس است. کبد یکی از اندامهای ضرورری بدن میباشد که بیش از 500 عمکرد حیاتی دارد. تحقیق حاضر ...
بیشتر
ترکیبهای پلیفنلی گیاهان نقش مهمی در کاهش اثرات بیماری بر بدن دارند. کاسنی (Cichorium intybus L.) یکی از منابع پلیفنل در طبیعت میباشد. برگ کاسنی، حاوی املاح معدنی و گلوکوزیدی به نام شیکورئین (سیکورئین) و ریشه آن دارای مواد قندی، اینولین، پکتین و اسانس است. کبد یکی از اندامهای ضرورری بدن میباشد که بیش از 500 عمکرد حیاتی دارد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر مصرف گیاه کاسنی بر غلظت آنزیمهای کبدی، قدرت باروری و القای نرینگی در رت انجام شد. 32 سر رت به چهار گروه تقسیم گردید. عصاره کاسنی با استفاده از روش سوکسله و حلال متانول تهیه شد. گروههای تیمار، عصاره کاسنی را در مقادیر و غلظتهای مختلف به مدت 28 روز دریافت کردند. یک گروه نیز بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. در روز بیستونهم، خونگیری از ناحیه بطنی قلب انجام شد. برای تعیین اثر مصرف کاسنی بر قدرت باروری و القای نرینگی، در هر گروه لقاح بهصورت طبیعی انجام و تعداد موالید و جنسیت آنها تعیین و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان داد که عصاره متانولی کاسنی روی هورمونهای LH (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.01>P) و mg.kg-1 200 (0.001>P)) و FSH (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.001>P) و mg.kg-1 200 (0.001>P))، تعداد موالید (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.01>P) و mg.kg-1 200 (0.01>P)) و زادههای نر (در دوزهای mg.kg-1 100 (0.05>P) و mg.kg-1 200 (0.01>P)) در تیمارهای مختلف در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنیدار ایجاد کرد، اما غلظت آنزیمهای کبدی در تیمارهای مختلف در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنیدار نداشت.
جایگاه اقتصادی – اجتماعی گیاهان دارویی و معطر
راضیه سعادتی؛ علی ستاریان؛ ابوالفضل دانشور؛ الهام امینی؛ فاطمه سادات نصراللهی
چکیده
گیاهان جزو ذخائر و منابع طبیعی هر کشور محسوب میشوند. این بخش یکی از مهمترین منابع تأمین غذایی و دارویی بشر در طول نسلها بوده است. استان گلستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی میباشد. مردم این منطقه با قومیتهای مختلف، از گذشتههای دور ارتباط نزدیکی با محیط اطراف خود، بهویژه گیاهان داشتهاند. از ...
بیشتر
گیاهان جزو ذخائر و منابع طبیعی هر کشور محسوب میشوند. این بخش یکی از مهمترین منابع تأمین غذایی و دارویی بشر در طول نسلها بوده است. استان گلستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی مناسب، از نظر پوشش گیاهی بسیار غنی میباشد. مردم این منطقه با قومیتهای مختلف، از گذشتههای دور ارتباط نزدیکی با محیط اطراف خود، بهویژه گیاهان داشتهاند. از آنجایی که در ایران عطاریها مهمترین مراکز در عرضه گیاهان دارویی هستند، در این تحقیق با مراجعه به عطاریهای چهار شهرستان شرق استان گلستان، شامل گنبدکاووس، گالیکش، مینودشت و کلاله، اطلاعات مربوط به افراد مشغول در عطاری، مراجعان و علل مراجعه به عطاریها ثبت شد. مشخص شد که ۵۶% از عطاریها در شهرستانهای مذکور، دارای قدمتی بین ۱۰ تا ۳۰ سال هستند. میانگین سن افراد مشغول در عطاریها، ۲۰ تا ۵۰ سال تخمین زده شد که ۸۶% آنها مرد و ۴۱% این افراد بدون داشتن تحصیلات مرتبط و تنها از طریق تجارب خانوادگی یا گذراندن دورههای مرتبط با گیاهان دارویی به این شغل مشغول شده بودند. بیشترین علت مراجعه مردم منطقه به عطاریها نیز مربوط به بیماریهای کبد و دستگاه گوارشی گزارش شد؛ که این ممکن است به دلیل الگوی زندگی و یا رژیم غذایی نادرست و نامناسب مردم منطقه باشد. با وجود فلور غنی و جغرافیای مناسب استان گلستان، همچنین تمایل مردم منطقه به استفاده از داروهای گیاهی، نتایج تحقیق نشان داد که تنها 21% از گیاهان مورد نظر از داخل استان تهیه شده بودند و بقیه از استانهای مجاور وارد میشوند؛ بنابراین بهنظر میرسد با اطلاعرسانی و آموزش مناسب افراد بومی بتوان از این ظرفیت استان برای تأمین گیاهان مورد استفاده و همچنین ایجاد اشتغال استفاده بهینه کرد.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
داراب یزدانی؛ مهدی ابراهیمی؛ سعید مودی؛ فرزانه نباتی؛ محسن پویان؛ سمیه الوانی؛ فرزانه جوکار شوریجه
چکیده
استان خراسان جنوبی بزرگترین تولیدکننده عناب (Ziziphus jujuba Mill.) در ایران است و زندگی بخش قابل توجهی از مردم آن منطقه به تولید این محصول وابسته است. شیوع آفت سنک عناب (Monosteira alticarinata Ghauri) در سالهای اخیر علاوهبر کاهش تولید محصول، بهدلیل استفاده وسیع از سموم شیمیایی برای کنترل این حشره در زمان برداشت محصول، سلامت مصرفکنندگان عناب را تهدید ...
بیشتر
استان خراسان جنوبی بزرگترین تولیدکننده عناب (Ziziphus jujuba Mill.) در ایران است و زندگی بخش قابل توجهی از مردم آن منطقه به تولید این محصول وابسته است. شیوع آفت سنک عناب (Monosteira alticarinata Ghauri) در سالهای اخیر علاوهبر کاهش تولید محصول، بهدلیل استفاده وسیع از سموم شیمیایی برای کنترل این حشره در زمان برداشت محصول، سلامت مصرفکنندگان عناب را تهدید میکند. ازاینرو، در این پژوهش امکان کنترل این آفت با فرمولاسیون عصاره و اسانس برخی گیاهان دارویی برای اولین بار بررسی شد. در مرحله آزمایشگاهی، ترکیبهای مورد بررسی شامل عصاره Capsicum annuum L. (30%) + روغن Allium sativum L. (10%)، اسانس Mentha piperita L. (10%) + اسانس Pelargonium graveolens L’Hér. (10%)، اسانس Syzygium aromaticum L. (30%)، روغن Azadirachta indica A. Juss. (5%) + اسانس Thymus vulgaris L. (5%) و روغن A. indica (5%) + اسانس Th. vulgaris (5%) + صابون پتاسیم (50%) بودند که همراه با دلتامترین (0.1%) بهعنوان شاهد مثبت و آب بهعنوان شاهد منفی در آزمون زیستسنجی بررسی شدند. نتایج حاصل از آزمون زیستسنجی نشاندهنده کارایی بالای پنجمین فرمولاسیون بود که بعد از گذشت چهار ساعت با غلظت 2% سبب نابودی 100% آفت شد و همراه با دلتامترین با 92.5% تلفات حشره در یک گروه آماری قرار گرفت. نتایج نرمافزار Polo plus نشاندهنده مرگ 50% حشرات (LC50) در غلظت 0.91% از فرمولاسیون پنجم بود. نتایج تحلیل دادههای میدانی با نرمافزار SAS نشاندهنده کنترل نسبی فرمولاسیون مورد استفاده در بررسیهای میدانی بود؛ بهنحوی که بعد از گذشت 24، 48 و 72 ساعت درصد کنترل حشره در غلظت 2% از این فرمولاسیون بهترتیب 27.43، 43.99 و 56.24 بوده است. این نتایج نشان میدهد که فرمولاسیون گیاهی حاوی روغن چریش، اسانس آویشن و صابون پتاسیم در غلظت 2% از قابلیت مناسبی برای کنترل سنک عناب برخوردار است و میتواند پس از ثبت بهعنوان جایگزین سموم رایج در کنترل سنک عناب مورد استفاده قرار گیرد.