دوره 31، شماره 3 ، مرداد 1394
مرضیه فوادالدینی؛ محمدجواد ثقهالاسلامی؛ سیدغلامرضا موسوی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی و تاریخ کاشت بر برخی صفات کاسنی (Cichorium intybus L.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل چهار سطح آبیاری 100، 75، 50 و 25 درصد تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) بهعنوان کرت اصلی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی و تاریخ کاشت بر برخی صفات کاسنی (Cichorium intybus L.)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل چهار سطح آبیاری 100، 75، 50 و 25 درصد تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET0) بهعنوان کرت اصلی و سه تاریخ کاشت (26/12/90، 14/1/91 و 7/2/91) بهعنوان کرت فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد تنش کمآبی کلیه صفات بجز نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی را تحت تأثیر قرار داد. بهطوری که بیشترین ارتفاع بوته، طول، قطر و تعداد انشعابات ریشه، عملکرد خشک اندام هوایی، عملکرد خشک ریشه، ماده خشک کل (زیستتوده) و نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی از تیمار آبیاری معادل ET0 100% و بیشترین بازدهی مصرف آب از تیمار آبیاری معادل ET0 25% بدست آمدند. مقایسه میانگینها نشان داد که تاریخ کاشت26 اسفند در کلیه صفات بجز نسبت ریشه به اندام هوایی، بیشترین مقدار را داشت. اثر متقابل عوامل نیز بر تعداد شاخه جانبی، عملکرد خشک ساقه، عملکرد خشک اندام هوایی، عملکرد خشک ریشه و بهرهوری آب معنیدار شد. بهطور کلی، کاشت کاسنی در اواخر اسفند ماه، بهدلیل تعداد چین بیشتر، از عملکرد و بهرهوری آب بیشتری برخوردار بود. همچنین تیمار آبیاری معادل ET0 50% در تاریخ کاشت 26 اسفند به دلیل آن که از نظر ماده خشک کل با تیمار آبیاری معادل ET0 100% در این تاریخ کاشت تفاوت معنیداری نداشت، بهویژه در شرایط کمبود رطوبت، قابل توصیه است.
یوسف ایمانی؛ احمد رزبان حقیقی؛ فاطمه سفیدکن؛ محمود نادری
چکیده
بهمنظور مطالعه کموتیپهای اسانس گونه Thymus pubescens Boiss.et Kotschy ex Celak از پنج منطقه استان آذربایجانشرقی برداشت نمونه در مرحله گلدهی انجام گردید. اسانسگیری از نمونهها با استفاده از روش تقطیر با آب انجام شد. آنالیز کمّی و کیفی اسانسها بهوسیله دستگاه GC و GC-MS انجام شد. 26 ترکیب در اسانس مناطق مختلف شناسایی گردید. تجزیه خوشهای براساس ترکیبهای ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه کموتیپهای اسانس گونه Thymus pubescens Boiss.et Kotschy ex Celak از پنج منطقه استان آذربایجانشرقی برداشت نمونه در مرحله گلدهی انجام گردید. اسانسگیری از نمونهها با استفاده از روش تقطیر با آب انجام شد. آنالیز کمّی و کیفی اسانسها بهوسیله دستگاه GC و GC-MS انجام شد. 26 ترکیب در اسانس مناطق مختلف شناسایی گردید. تجزیه خوشهای براساس ترکیبهای اسانس با استفاده از روش حداقل واریانس (WARD) نشان داد که پنج منطقه در سه خوشه تقسیمبندی گردیدند. بهطوریکه کموتیپ اول در خوشه اول مربوط به منطقه سهند و خوشه دوم کموتیپ دوم مربوط به منطقه میشو و خوشه سوم شامل مناطق ملکان (ایگدهلو)، کلیبر (یوزبند) و مراغه (کردهده) بودند. نتایج نشان داد که از نظر مقدار کمّی کموتیپ اول (سهند) دارای حداقل مقدار اسانس (31/0%) و کموتیپ سوم در منطقه ایگدهلو دارای بیشترین مقدار اسانس (34/1%) بود. تجزیه به هماهنگکنندههای اصلی نشان داد که در کموتیپ اول ترکیبهای پارا-سیمن (3/4%)، ان-نونانال (8/9%)، متیلاتر تیمول (6/10%)، تیمول (9/30%) و تیمیل استات (5/13%) و در کموتیپ دوم ترکیبهای پارا-سیمن (1/4%)، گاما-ترپینن (2/6%) و کارواکرول (1/82%) و در کموتیپ سوم ترکیبهای پارا-سیمن (6/1-2/7%)، گاما-ترپینن (2/2-5/6%)، تیمول (6/27-6/65%) و کارواکرول (7/3-4/25%) ترکیبهای اصلی هستند.
محرم ولیزاده؛ عبدالرضا باقری؛ جعفر ولیزاده؛ محمدحسین میرجلیلی؛ نسرین مشتاقی
چکیده
گیاه پنیرباد (Withania coagulans (Stocks) Dunal)، متعلق به خانواده سولاناسه، ازجمله گیاهان دارویی و چند منظوره است که در ایران، منحصراً در برخی از رویشگاههای جنوبشرقی استان سیستان و بلوچستان پراکنش دارد. عمده ویژگی دارویی این گیاه مربوط به حضور گروهی از لاکتونهای استروییدی به نام ویتانولوئیدها میباشد. در بین ویتانولیدهای موجود، ترکیب ویتافرین ...
بیشتر
گیاه پنیرباد (Withania coagulans (Stocks) Dunal)، متعلق به خانواده سولاناسه، ازجمله گیاهان دارویی و چند منظوره است که در ایران، منحصراً در برخی از رویشگاههای جنوبشرقی استان سیستان و بلوچستان پراکنش دارد. عمده ویژگی دارویی این گیاه مربوط به حضور گروهی از لاکتونهای استروییدی به نام ویتانولوئیدها میباشد. در بین ویتانولیدهای موجود، ترکیب ویتافرین A به دلیل ویژگی بازدارندگی رشد سلولها و تومورهای سرطانی، دارا بودن ویژگی آنتیآنژیوژنرو القاء مرگ برنامهریزی شده سلول در صنایع دارویی از ارزش بالایی برخوردار میباشد. در این پژوهشنمونه ریشه 20 توده مختلف گیاه W. coagulans از رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان جمعآوری شده و حضور ترکیب دارویی ویتافرین A با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) و محتوای ترکیبهای فنل کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانینها مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که ترکیب ویتافرین A در ریشه تمامی تودههای جمعآوری شده از رویشگاههای استان وجود دارد. بررسیهای فیتوشیمیایی نیز وجود مقادیر قابلتوجهی از ترکیبهای فنلی (µgGAE/mg D.W7/23-91/14)، فلاونوئیدی (50/6-70/5%) و آنتوسیانینی (µmol/g51/9-51/4) را نشان داد. نتایج تجزیه واریانس نیز بیانگر وجود اختلاف معنیدار بین رویشگاههای مختلف بود (05/0>p). بهطور کلی نتایج این تحقیق کاربرد تکنیک TLC را در شناسایی ترکیب دارویی ویتافرین A و همچنین قابلیت رویشگاههای مختلف استان را در خصوص تولید این ترکیب با ارزش مورد تأیید قرار میدهد. علاوهبر این، محتوای بالای ترکیبهای فنلی حکایت از توانمندی قابل توجه این گیاه در راستای بکارگیری آن در صنایع دارویی و غذایی دارد.
صدیقه عسگری؛ محمدرضا افشانی؛ محمود رفعییان کوپائی؛ مهتاب کشوری
چکیده
هیپرتانسیون یا فشار خون بالا از ریسک فاکتورهای مهم بیماریهای قلبی عروقی میباشد، که سبب ایجاد حالت عدم کارآیی در آندوتلیال و افزایش سختی شریان میشود. آب انار سرشار از پلیفنلهای فعال زیستی است که با عملکرد آنتیاکسیدانتی موجب محافظت از قلب و عروق میشود. این مطالعه بهصورت یک کارآزمایی بالینی، یک سو کور، کنترل با دارونما ...
بیشتر
هیپرتانسیون یا فشار خون بالا از ریسک فاکتورهای مهم بیماریهای قلبی عروقی میباشد، که سبب ایجاد حالت عدم کارآیی در آندوتلیال و افزایش سختی شریان میشود. آب انار سرشار از پلیفنلهای فعال زیستی است که با عملکرد آنتیاکسیدانتی موجب محافظت از قلب و عروق میشود. این مطالعه بهصورت یک کارآزمایی بالینی، یک سو کور، کنترل با دارونما به مدت دو هفته اجرا شد. 21 بیمار مبتلا به فشار خون بالا با محدوده سنی67-30 در مطالعه شرکت کردند. بیماران بهطور تصادفی ساده به دو گروه کنترل، مصرفکننده آب (دارونما) (10 نفر) و گروه مورد مصرفکننده آب انار (11 نفر) نقسیم شدند. میزان فشار خون سیستولیک (SBP)، فشار خون دیاستولیک (DBP) و اختلال عملکرد جریان عروق (FMD)، همراه با سطح سرمی لیپید پروفایل و آپولیپوپروتئین A و B قبل و بعد از بررسی برای دو گروه تعیین گردید. دادهها توسط نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری تیزوج و تیمستقل بررسی شدند. میانگین SBP (002/0=p) و DBP (038/0=p) در گروه مصرفکننده PJ نسبت به گروه کنترل بهطور قابلتوجهی کاهش داشت، با این حال هیچ تفاوت معنیداری در میزان تغییرات FMD، لیپید پروفایل و آپولیپوپروتئین A و B بین دو گروه مشاهده نشد. مصرف آب انار موجب کاهش فشار خون میشود. البته مصرف آب انار میتواند در هر دو زمینه مداخلات رژیم غذایی و دارویی برای فشار خون بالا در نظر گرفته شود.
مجاهد کمالیزاده؛ محمدرضا بیهمتا؛ سیدعلی پیغمبری؛ جواد هادیان
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر نانوذره دیاکسید تیتانیوم بر میزان تولید رزمارینیک اسید و کلروژنیک اسید در جمعیت بومی گیاه دارویی بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.)، این نانوذره در هشت غلظت مختلف (0، 5، 10، 20، 30، 50، 100 و 150 پیپیام) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار با شروع مرحله گلدهی بر روی گیاهان بادرشبو توده ارومیه کشت شده در گلخانه دانشکده کشاورزی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر نانوذره دیاکسید تیتانیوم بر میزان تولید رزمارینیک اسید و کلروژنیک اسید در جمعیت بومی گیاه دارویی بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.)، این نانوذره در هشت غلظت مختلف (0، 5، 10، 20، 30، 50، 100 و 150 پیپیام) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار با شروع مرحله گلدهی بر روی گیاهان بادرشبو توده ارومیه کشت شده در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، اسپری شد؛ در مرحله گلدهی کامل، اندامهای هوایی گیاهان برداشت و به مدت یک هفته در سایه خشک شد و عصاره توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا، از نظر میزان این دو ترکیب فنلی مهم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از نرمافزارهای اکسل و SAS برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سطوح مختلف تیمارها از نظر آماری تفاوت معنیدار وجود داشت. میزان تولید این دو ترکیب در غلظتهای کم نانوذره تا تیمار 30 پیپیام افزایش یافت و در غلظتهای بالاتر روند کاهشی بود. میانگین تولید رزمارینیک اسید و کلروژنیک اسید در این جمعیت بهترتیب 32/12 و 4/5 میکروگرم در گرم عصاره بود. بنابراین استفاده از نانوذره در سطوح کم، در افزایش میزان ترکیبهای فنلی در گیاه بادرشبو، مؤثر میباشد.
مریم محمدامینی؛ فرید شریعتمداری؛ سیدعبدالله حسینی
چکیده
بهمنظور تعیین اثرات سه نوع پودر گیاهی (زردچوبه، آویشن و دارچین) بر عملکرد رشد و فراسنجههای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی، آزمایشی با 800 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی آرین، به روش فاکتوریل 2×4 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار و 25 مشاهده در هر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. برای افزایش سرعت رشد و ایجاد آسیت از انرژی و پروتئین ...
بیشتر
بهمنظور تعیین اثرات سه نوع پودر گیاهی (زردچوبه، آویشن و دارچین) بر عملکرد رشد و فراسنجههای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی، آزمایشی با 800 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی آرین، به روش فاکتوریل 2×4 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار و 25 مشاهده در هر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. برای افزایش سرعت رشد و ایجاد آسیت از انرژی و پروتئین بالا در جیره استفاده گردید. جیرههای آزمایشی شامل دو شاهد (متشکل از دو غلظت غنی و رقیق)، و سه گیاه دارویی (زردچوبه، آویشن و دارچین) به میزان 5 گرم/کیلوگرم در جیره غنی و رقیق بود. مواد افزودنی به جیره پایه اضافه شد. وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی اندازهگیری شدند. درصد شکنندگی اسموتیکی گلبولهای قرمز، هماتوکریت، میزان هورمونهای تیروئیدی و نسبت وزن بطن راست به وزن مجموع دو بطن بهعنوان پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با آسیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که گیاهان دارویی اثری بر میزان خوراک مصرفی، ضریب تبدیل، میانگین وزن بدن و درصد ماندگاری نداشتند. از طرف دیگر نتایج تحقیق بیانگر آن است که گیاهان دارویی اثر معنیداری بر درصد هماتوکریت، هورمون T4، نسبت هورمون T3 به هورمون T4 و RV/TV دارند. بهطوری که استفاده از گیاهان دارویی مورد آزمایش باعث بهبود فراسنجههای خونی مانند درصد هماتوکریت، میزان هورمون تیروئیدی و شاخص قلبی آسیت شد.
مینو میرزاوند؛ شعبان رحیمی؛ محمدعلی سحری
چکیده
آنتیبیوتیکها اثر مثبتی بر عملکرد جوجههای گوشتی دارند، اما احتمالاً دارای اثرات منفی مانند ایجاد مقاومتهای میکروبی در انسان و دام میشوند. یکی از جایگزینهای آنتیبیوتیک بهعنوان محرک رشد، گیاهان دارویی هستند. به همین منظور برای بررسی اثرات گیاهان دارویی (نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان) با آنتیبیوتیک آزمایشی با ...
بیشتر
آنتیبیوتیکها اثر مثبتی بر عملکرد جوجههای گوشتی دارند، اما احتمالاً دارای اثرات منفی مانند ایجاد مقاومتهای میکروبی در انسان و دام میشوند. یکی از جایگزینهای آنتیبیوتیک بهعنوان محرک رشد، گیاهان دارویی هستند. به همین منظور برای بررسی اثرات گیاهان دارویی (نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان) با آنتیبیوتیک آزمایشی با 480 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه رأس 308 در قالب 8 تیمار و 3 تکرار (هر تکرار شامل 20 پرنده) اجرا شد. تیمارها شامل گروه شاهد (جیره پایه بدون هیچگونه افزودنی)، تیمار گیاهان دارویی و معطر بهترتیب: نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان هر کدام به میزان 5/1% و تیمار آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین به میزان ppm15 بود. وزن زنده، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی، فاکتورهای خونی، سیستم ایمنی و طعم گوشت در پایان دوره مورد اندازهگیری و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویرجینیامایسین وزن بدن و خوراک مصرفی را در کل دوره تحت تأثیر قرار داد (05/0>p)، در حالیکه ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0<p). کمترین میزان کلسترول و LDL سرم در تیمار سیر مشاهده شد (05/0>p). کمترین میزان اسید اوریک خون مربوط به تیمار جعفری بود (05/0>p). عیار آنتیبادی علیه گلبول قرمز گوسفند در پاسخ ثانویه در سیر و شوید بیشترین بود (05/0>p)، البته عیار آنتیبادی علیه ویروس واکسن نیوکاسل تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0<p). نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سیر کمترین و در کنترل بیشترین بود (05/0>p). وزن نسبی بورس و طحال بهعنوان دو ارگان لنفوئیدی بین تیمارها اندازهگیری شد، که تفاوت معنیداری نداشت (05/0<p). ارتفاع پرز روده در هیچیک از قسمتهای روده معنیدار نبود (05/0<p). نسبت ارتفاع پرز روده به عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عرض آن معنیدار بود (05/0>p). بنابراین نتیجهگیری میشود که گشنیز و نعناع بیشترین تأثیر را بر رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی گوشت مرغ داشته (05/0>p) و میتوان از آنها بهعنوان افزودنی غذایی در جیره طیور استفاده کرد.
محمدامین کهنمو؛ مجید آقاعلیخانی؛ فرهاد رجالی
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد کمّی و کیفی دو اکوتیپ بومی بابونه (Matricaria chamomilla L.) از بوشهر و یک اکوتیپ بابونه تجاری (اصفهان) در واکنش به کودهای زیستی آزمایشی در دو سال 1386 و 1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان بوشهر انجام شد. تیمارها شامل اکوتیپ بابونه در سه سطح، بکارگیری قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عملکرد کمّی و کیفی دو اکوتیپ بومی بابونه (Matricaria chamomilla L.) از بوشهر و یک اکوتیپ بابونه تجاری (اصفهان) در واکنش به کودهای زیستی آزمایشی در دو سال 1386 و 1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان بوشهر انجام شد. تیمارها شامل اکوتیپ بابونه در سه سطح، بکارگیری قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) و میزان کود فسفات زیستی در سه سطح 0، 30 و60 کیلوگرم در هکتار بود. از زمان گلدهی بابونه به بعد صفات مورفولوژیک و عملکردی سنجیده شد و پس از برآورد عملکرد گل، بازده اسانس، مقدار کامازولن در اسانس و مقدار آپیژنین 7-گلوکوزید و میزان عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در بوته و نیز در خاک مزرعه پس از آخرین برداشت گل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بجز اثر اصلی اکوتیپ سایر اثرهای اصلی کودهای زیستی و برهمکنش آنها با یکدیگر روی صفات مورد نظر معنیدار نشدند. مقایسه میانگینهای وزن خشک گل نشان داد که دو اکوتیپ بابونه بوشهر در سال اول نسبت به اکوتیپ اصفهان حدود 34% افزایش وزن داشتند، در حالیکه در سال دوم ضمن افزایش کلی در وزن خشک اکوتیپها، اکوتیپ 2 بوشهر با 66/1132 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد گل خشک را به خود اختصاص داد و اکوتیپهای 1 بوشهر و اصفهان بهترتیب با 4/12% و 8/48% کاهش در رتبه بعدی قرار گرفتند. از نظر مقدار کامازولن در اسانس و آپیژنین 7-گلوکوزید در گل خشک در هر دو سال آزمایش بهترتیب برتری آماری با اکوتیپ اصفهان و اکوتیپهای بابونه بوشهر بود (p≤0.05). گرچه در این تحقیق اثر کودهای زیستی (شامل میکوریزا و فسفات زیستی) بر صفات اندازهگیری شده معنیدار نشدند ولی دستیابی به 800 تا 1000 کیلوگرم در هکتار عملکرد گل خشک، حدود 3 کیلوگرم در هکتار عملکرد اسانس، درصد بالای کامازولن در اسانس (16-15% در اکوتیپ اصفهان و 7-5% در اکوتیپهای بوشهر) و مقدار قابل توجه تولید آپیژنین 7-گلوکوزید (7/12-10 کیلوگرم در هکتار) نشاندهنده توانایی تولید مطلوب گیاه بابونه تحت تأثیر کودهای زیستی در شرایط مزرعه بود. بر این اساس بهدلیل سازگاری بومشناختی گسترده گیاه بابونه با شرایط و عملیات زراعی منطقه بوشهر میتوان به تولید این گیاه دارویی ارزشمند در قالب یک سیستم کشاورزی کمنهاده مبادرت ورزید و آن را با اطمینان وارد تناوب زراعی منطقه نمود.
اطهر علیشیری؛ فرشاد رخشندهرو
چکیده
سرخاب یا علفپوک (pokeweed) (Phytolacca americana L.) گیاه بومی کشورهای مختلف قاره آمریکا بوده و با وجود احتمال سمّیت گوارشی، از توان کنترلکنندگی برخی عوامل بیماریزای انسانی و گیاهی برخوردار است. این ویژگی بهدلیل حضور پروتئین غیرفعالکننده ریبوزوم (RIPs) در این گیاه میباشد. در این تحقیق، اثر عصاره آبی برگ و ساقه گیاه سرخاب در کنترل ویروس وای ...
بیشتر
سرخاب یا علفپوک (pokeweed) (Phytolacca americana L.) گیاه بومی کشورهای مختلف قاره آمریکا بوده و با وجود احتمال سمّیت گوارشی، از توان کنترلکنندگی برخی عوامل بیماریزای انسانی و گیاهی برخوردار است. این ویژگی بهدلیل حضور پروتئین غیرفعالکننده ریبوزوم (RIPs) در این گیاه میباشد. در این تحقیق، اثر عصاره آبی برگ و ساقه گیاه سرخاب در کنترل ویروس وای سیبزمینی (Potato virus Y-PVY) که از مهمترین ویروسهای آلودهکننده سیبزمینی است، در گیاه مدل توتون مورد بررسی قرار گرفت و حضور پروتئین ضدویروسی گیاه سرخاب (PAP) در عصاره با استفاده از SDS-PAGE تأیید شد. نتایج آزمون سرولوژیکی الایزا (DAS-ELISA) حکایت از کاهش میانگین جذب سرولوژیکی چاهکهای مربوط به نمونههای تیمار شده با عصاره آبی سرخاب در مقایسه با چاهک شاهد (نمونههای آلوده به ویروس که با عصاره علف پوک تیمار نشدهاند) در آزمون الایزا داشت. نتایج نشان داد که عصاره آبی گیاه سرخاب در غلظت ppm14/0 قادر است میزان آلودگی ویروس وای سیبزمینی را در گیاهان آلوده کاهش دهد. بهطوری که بیشترین میزان کنترلکنندگی عصاره تا چهار روز بعد از تیمار توتونهای آلوده به ویروس با عصاره سرخاب مشاهده شد.
محمد بابایی؛ مهران جواهری بابلی؛ مجتبی علیشاهی؛ مهدی شمسایی
چکیده
در پرورش ماهی قزلآلا تغذیه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود رشد و سلامت و کارایی کبد مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه حاضر اثر مقایسهای پودر سیلیمارین و بتافین بر رشد، بقا، شاخصهای خونی و آنزیمهای ماهی قزلآلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بتافین بهطور معنیداری ...
بیشتر
در پرورش ماهی قزلآلا تغذیه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود رشد و سلامت و کارایی کبد مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه حاضر اثر مقایسهای پودر سیلیمارین و بتافین بر رشد، بقا، شاخصهای خونی و آنزیمهای ماهی قزلآلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بتافین بهطور معنیداری باعث بهبود شاخصهای رشد شامل ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازدهی پروتئین، افزایش وزن روزانه و درصد بازماندگی گردید. در میان شاخصهای خونی فقط گلبولهای سفید در هر دو تیمار بتافین و سیلیمارین افزایش معنیداری نسبت به گروه کنترل نشان دادند، اما بقیه شاخصها تفاوت معنیداری میان تیمارها نداشتند. آنزیمهای سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در دو تیمار سیلیمارین و بتافین کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشتند. مطالعه نشان داد که بتافین هم در بهبود شاخصهای رشد و هم در بهبود برخی شاخصهای کبدی مؤثر بودهاست، ولی سیلیمارین تأثیر چندانی در شاخصهای رشد نداشته ولی در بهبود برخی شاخصهای کبدی مؤثر بودهاست.
هژار خاتمی؛ محسن دانشیار؛ پرویز فرهومند
چکیده
این تحقیق بر روی مرغهای مادر بومی (آذربایجانغربی) انجام شد. برای این منظور، تعداد 240 قطعه مرغ بومی در سن 23 هفتگی در چهار گروه آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. مرغهای هر گروه در 6 قفس قرار گرفتند. همچنین یک خروس بالغ هم بهمنظور بررسی صفات باروری و جوجه درآوری در هر کدام از قفسها قرار گرفت. مرغهای گروههای مختلف سطوح صفر، 25/0%، 5/0% ...
بیشتر
این تحقیق بر روی مرغهای مادر بومی (آذربایجانغربی) انجام شد. برای این منظور، تعداد 240 قطعه مرغ بومی در سن 23 هفتگی در چهار گروه آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. مرغهای هر گروه در 6 قفس قرار گرفتند. همچنین یک خروس بالغ هم بهمنظور بررسی صفات باروری و جوجه درآوری در هر کدام از قفسها قرار گرفت. مرغهای گروههای مختلف سطوح صفر، 25/0%، 5/0% و 1% پودر زردچوبه (Curcuma longa L.) را دریافت کردند. بعد از 5 هفته تغذیه با جیرههای آزمایشی، 20 تخم از هر قفس جمعآوری شد و برای جوجهکشی استفاده گردید. هیچ تفاوت معنیداری برای جوجه درآوری، باروری، تلفات جنین، وزن جوجه و همچنین کیفیت جوجه یکروزه بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (05/0p>). زردچوبه تأثیری بر پروتئین کل خون نداشت (05/0p>)، اما بالاترین سطح زردچوبه (1%) باعث افزایش میزان کلسترول کل خون گردید (05/0p<). همچنین فعالیت آنزیمهای لاکتات دهیدروژناز و گلوتامات اگزالواستات ترانس آمیناز هم تحت تأثیر زردچوبه قرار نگرفت (05/0p>)، اما همه سطوح زردچوبه فعالیت گلوتامات پیروات ترانس آمیناز خون را در مقایسه با شاهد کاهش دادند (05/0p<).
آذر موقتیان؛ اسفندیار فاتح؛ امیر آینه بند؛ امیر سیاهپوش
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کودهای شیمیایی و زیستی-آلی بر برخی خصوصیات فیزیکی و غلظت عناصر در خاک و گیاه و عملکرد کمّی دانه و اسانس رازیانه (Foeniculum vulgareMiller.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با استفاده از فاکتورهای کود شیمیایی در 3 سطح (N0-P0-K0، N60-P60-K48 و N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی-آلی در 6 سطح (بدون مصرف کود، ترکیب بیوسوپرفسفات و نیتروکسین، نیتروکسین، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر کودهای شیمیایی و زیستی-آلی بر برخی خصوصیات فیزیکی و غلظت عناصر در خاک و گیاه و عملکرد کمّی دانه و اسانس رازیانه (Foeniculum vulgareMiller.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با استفاده از فاکتورهای کود شیمیایی در 3 سطح (N0-P0-K0، N60-P60-K48 و N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی-آلی در 6 سطح (بدون مصرف کود، ترکیب بیوسوپرفسفات و نیتروکسین، نیتروکسین، بیوسوپرفسفات، کمپوست ضایعات نیشکر و بیوسولفور) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 90-1389 به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که تأثیر کود شیمیایی بر کلیه صفات مورد اندازهگیری بجز جرم مخصوص ظاهری، تخلخل خاک و عملکرد اسانس معنیدار بود. کود زیستی-آلی نیز بجز درصد اسانس بر کلیه صفات مورد اندازهگیری تأثیر معنیداری داشت. همچنین میزان فسفر دانه، جرم مخصوص ظاهری خاک و درصد تخلخل خاک تحت تأثیر برهمکنش تیمارها معنیدار شد. براساس مقایسه میانگین تیمارها بهترتیب بیشترین و کمترین عملکرد دانه (66/237 کیلوگرم در هکتار) و (15/103 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (46/6 کیلوگرم در هکتار) و (63/2 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی و تیمار بیوسولفور بدون مصرف کود شیمیایی بدست آمد. همچنین تیمار کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی بیشترین درصد نیتروژن دانه (61/2%) و درصد فسفر دانه (33/0%) و تیمار شاهد کمترین میزان این صفات را داشتند. در مجموع با توجه به این که بین سطح کودی N120-P120-K96 وN60-P60-K48 کیلوگرم در هکتار اختلاف آماری وجود نداشت، تیمار کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N60-P60-K48 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی برای زراعت این گیاه در شرایط آب و هوایی اهواز پیشنهاد میشود.
فرزانه بهادری؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ مهدی میرزا؛ محمد متینیزاده؛ وحید عبدوسی
چکیده
برای ارزیابی برهمکنش قارچهای میکوریز آربسکولار و باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد گیاه، بر جذب شماری از عناصر غذایی و عملکرد خشک آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak)، آزمایشی به صورت فاکتوریل 3×2 با پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( در منطقه شهمیرزاد) ...
بیشتر
برای ارزیابی برهمکنش قارچهای میکوریز آربسکولار و باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد گیاه، بر جذب شماری از عناصر غذایی و عملکرد خشک آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak)، آزمایشی به صورت فاکتوریل 3×2 با پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( در منطقه شهمیرزاد) اجرا شد. تیمارهای بررسی شده شامل عامل قارچ میکوریز در دو سطح: 1- عدم تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار (NM) و 2- تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار گونه Glomus moseae (GM) و عامل باکتری افزاینده رشد در سه سطح شامل: 1- عدم تلقیح با باکتری (NB)، 2- تلقیح با باکتری Bacillus subtilis (BS) و 3- تلقیح با باکتری Pseudomonas fluorescens (PF) بودند. بر پایه نتایج بدست آمده، اندازه پتاسیم برگی و درصد کلونیزاسیون ریشه با کاربرد قارچ G. moseae در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش چشمگیری نشان داد. افزایش معنیدار غلظت فسفر برگ نیز در تیمار با باکتری B. subtilis دیده شد. کاربرد همزمان قارچ میکوریز G. moseae و باکتری P. fluorescens اثرات آنتاگونیستی مشهودی را نشان داد و سبب کاهش جذب عناصر نسبت به تیمارهای دیگر گردید و در پی آن کاهش معنیدار عملکرد خشک آویشن دنایی دیده شد. اثربخشترین تیمار وابسته به کاربرد همزمان G. moseae و B. subtilis بود که سبب افزایش چشمگیر در میزان جذب عناصر NPK و عملکرد خشک گیاه نسبت به کاربرد هر کدام از دو میکروارگانیسم به تنهایی و همچنین گیاهان شاهد گردید. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که همیاری اثربخش قارچ میکوریز G. moseae و باکتری B.subtilis نقش سودمندی در تولید ارگانیک و پایدار گیاه آویشن دنایی دارد.
عباس زارعزاده؛ حسن مداح عارفی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ علی میرحسینی؛ محمدرضا عربزاده
چکیده
جنس Thymus از خانواده Lamiaceae بیش از 215 گونه مختلف آن در سراسر جهان یافت میشود. این جنس در ایران شامل 18 گونه معطر و چند ساله است که از میان آنها 4 گونه انحصاری ایران هستند. گونههای مختلف آویشن در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی مورد استفاده قرار میگیرند. این پژوهش بهمنظور آشنایی با نحوه کاشت، داشت، برداشت، سازگاری و تولید گونههای مختلف ...
بیشتر
جنس Thymus از خانواده Lamiaceae بیش از 215 گونه مختلف آن در سراسر جهان یافت میشود. این جنس در ایران شامل 18 گونه معطر و چند ساله است که از میان آنها 4 گونه انحصاری ایران هستند. گونههای مختلف آویشن در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی مورد استفاده قرار میگیرند. این پژوهش بهمنظور آشنایی با نحوه کاشت، داشت، برداشت، سازگاری و تولید گونههای مختلف جنس آویشن برای مصارف سنتی و تأمین مواد اولیه برای کارخانههای داروسازی و اسانسگیری و کاهش بهرهبرداری بیرویه از طبیعت، از سال 1390-1387 به مدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد به اجرا درآمد. برای این منظور بذرهای 69 اکسشن از گونههای مختلف آویشن ارسالی از بانک ژن منابع طبیعی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در کرتهای آزمایشی کشت شد (30 بوته از هر اکسشن). سپس مراحل فنولوژی، میزان استقرار گیاهان و بهعلاوه میزان تولید محصول، سطح تاج پوشش، ارتفاع گیاه، وزن هزاردانه و میزان تولید بذر آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از 69 اکسشن کشت شده 8 اکسشن با شرایط اقلیمی ایستگاه سازگار، 28 اکسشن نسبتاً سازگار و 33 اکسشن کمتر سازگار بودند. میانگین درصد بوتههای استقرار یافته در هر کرت آزمایشی در سالهای 1388، 1389 و1390 بهترتیب 75%، 68% و 58% بود. در پایان اجرای طرح حداقل میزان استقرار 7% مربوط به اکسشن XDRNJI (T. lancifolius×T. pubescens) با منشأ استان مرکزی و حداکثر 100% مربوط به اکسشن BHUXDR (T. fedchenkoi×T. pubescens) با منشأ استان زنجان بهعنوان اکسشن برتر سازگار معرفی شد.
فرزانه فخاری؛ فاطمه سفیدکن؛ شهلا مظفری؛ محمدعلی علیزاده
چکیده
جنسAnthemis متعلق به تیره کاسنی، در ایران دارای 23 گونه بومی و یکساله است که گلها و اندام هوایی آنها حاوی اسانس میباشد. در این تحقیق برای اولین بار بذر Anthemis tinctoria L. (بابونه زرد) از آذربایجانغربی جمعآوری و در مزرعه گیاهان دارویی ایستگاه تحقیقاتی البرز (کرج) کشت گردید. بهمنظور اطلاع از بازده و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس بابونه ...
بیشتر
جنسAnthemis متعلق به تیره کاسنی، در ایران دارای 23 گونه بومی و یکساله است که گلها و اندام هوایی آنها حاوی اسانس میباشد. در این تحقیق برای اولین بار بذر Anthemis tinctoria L. (بابونه زرد) از آذربایجانغربی جمعآوری و در مزرعه گیاهان دارویی ایستگاه تحقیقاتی البرز (کرج) کشت گردید. بهمنظور اطلاع از بازده و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس بابونه زرد در حالت زراعی، از سرشاخههای گلدار گیاه کاشته شده در مرحله گلدهی کامل به صورت تصادفی نمونهبرداری شد. گلها، برگها و ساقههای قسمتی از سرشاخه گلدار جدا شدند. اندامهای مختلف پس از خشک شدن با جریان هوا بهصورت جداگانه و با استفاده از روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. بهمنظور شناسایی و جداسازی ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس از دستگاه کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازده اسانس گل، برگ، ساقه و کل اندام هوایی بر حسب وزن خشک گیاه بهترتیب 0892/0، 0487/0، 0466/0 و 0792/0 میباشد. نتایج حاصل از تجزیه اسانس برگ حضور 32 ترکیب را نشان داد که 5 ترکیب عمده اسانس شامل کامفور (8/15%)، آلفا-اودسمول (3/10)، گوایول (6/9%)، کریزانتنون (4/8%) و 8،1-سینئول (0/8%) بودند که بیش از 53% کل ترکیبهای اسانس را تشکیل میدادند. تعداد 21 ترکیب در اسانس ساقه شناسایی شد که چهار ترکیب عمده شامل اسپاتولنول (6/25%)، آلفا-اودسمول (5/14%)، کاریوفیلن اکسید (8/11%) و بتا-اودسمول (9/5%) بودند. از تعداد 22 ترکیب شناسایی شده در اسانس گل پنج ترکیب عمده شامل آلفا-اودسمول (5/27%)، بتا-اودسمول (3/14%)، اسپاتولنول (3/13%)، 10- اپی-گاما-اودسمول (2/7%) و 8،1-سینئول (2/4%) بودند. از میان 29 ترکیب شناسایی شده در اسانس اندام هوایی 5 ترکیب عمده اسانس شامل گاما-اودسمول (92/39%)، کارونن (1/9%)، کامفور (5/6%)، اسپاتولنول (1/5%) و 8،1-سینئول (3/4%) بودند. نتیجه آزمایش نشان داد که مقدار آلفا-اودسمول بهعنوان جزء اصلی این اسانس از 10 تا 40% در اسانس اندامهای مختلف متغیر است که کمترین مقدار آن در اسانس برگ و بیشترین مقدار آن در اسانس سرشاخه گلدار وجود داشت. در حالیکه بیشترین میزان بتا-اودسمول ابتدا در اسانس گل و بعد ساقه مشاهده شد. البته حضور مقدار زیاد کریزانتنون و کامفور در اسانس برگ نیز قابل ملاحظه بود. بنا بر نتایج این تحقیق نه تنها میتوان با اسانسگیری از سرشاخه گلدار یا کل اندام هوایی این گونه آنتمیس در مرحله گلدهی کامل، عملکرد بیشتری از اسانس را بدست آورد، بلکه برای اهداف خاص و دستیابی به برخی اجزا به میزان بالاتر در اسانس، میتوان از اندام دلخواه بهصورت جداگانه اسانسگیری بعمل آورد.