دوره 32، شماره 4 ، آبان 1395
محمدعلی زارع چاهوکی؛ محبوبه عباسی
چکیده
هدف از این مطالعه مدلسازی مطلوبیت رویشگاه گونه Thymus kotschyanus Boiss. & Hohen. با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی بود. این مدل در نرمافزار Biomapper اجرا شد. لایههای اطلاعاتی بکار برده شده شامل نقشه حضور گونه و نقشههای متغیرهای خاکی (درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، ماده آلی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، عمق خاک، درصد ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مدلسازی مطلوبیت رویشگاه گونه Thymus kotschyanus Boiss. & Hohen. با استفاده از روش تحلیل عاملی آشیان بومشناختی بود. این مدل در نرمافزار Biomapper اجرا شد. لایههای اطلاعاتی بکار برده شده شامل نقشه حضور گونه و نقشههای متغیرهای خاکی (درصد سنگریزه، اسیدیته، هدایت الکتریکی، درصد آهک، ماده آلی، نیتروژن، پتاسیم، فسفر، عمق خاک، درصد شن، رس و سیلت) و نقشههای متغیرهای توپوگرافی منطقه (شیب، جهت و ارتفاع) بودند. صحت مدل با استفاده از شاخص بویس مقدار 89% بدست آمد؛ این نشان میدهد که دقت نتایج مدل بالاست. ضریب کاپای بدستآمده از بررسی میزان تطابق نقشه پیشبینی با واقعیت زمینی 73/0 بدست آمد که در سطح خوب میباشد. همچنین، نتایج نشان داد که گونه T. kotschyanus خاکهایی بامیزان اسیدیته 8-5/7، هدایت الکتریکی 25/0-20/0 دسیزیمنس بر متر و میزان آهک کمتر از 5/21% را ترجیح میدهد. همچنین رویشگاه مطلوب این گونه در ارتفاع بیش از 2000 متر از سطح دریا و در دامنههای شمالی و شرقی قرار دارد. بهعلاوه اینکه نتایج این بررسی نشان داد که گونه T. kotschyanus، گونهای تخصصی در منطقه مورد مطالعه است که دارای آشیان بومشناختی بهنسبت محدودی است و تمایل به زندگی را در شرایط رویشگاهی خاص خودش دارد.
فرشته شاهبازی اصل؛ علی اشرف جعفری؛ حیدر پناهپور
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد سرشاخه و خصوصیات مورفولوژیک در جمعیتهای دو گونه نعناع تعداد 17 جمعیت از گونه Mentha pulegium L. و 8 جمعیت از گونه Mentha mozaffariani Jamzad به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقات کشاورزی البرز کرج در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر کرت آزمایشی 15 بوته به فواصل نیم متر در خط 5/7 متری با فواصل بین ردیفها 75 سانتیمتر ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عملکرد سرشاخه و خصوصیات مورفولوژیک در جمعیتهای دو گونه نعناع تعداد 17 جمعیت از گونه Mentha pulegium L. و 8 جمعیت از گونه Mentha mozaffariani Jamzad به مدت دو سال در ایستگاه تحقیقات کشاورزی البرز کرج در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر کرت آزمایشی 15 بوته به فواصل نیم متر در خط 5/7 متری با فواصل بین ردیفها 75 سانتیمتر کشت شدند. مزرعه با سیستم قطرهای آبیاری شد و در طول اجرای آزمایش از صفات عملکرد تر و خشک سرشاخه به مدت دو سال و صفات ارتفاع گیاه، تعداد شاخه اصلی، قطر تاج پوشش، طول گلآذین و تعداد گل در بوته و بازده اسانس به مدت یک سال اندازهگیری شد. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه واریانس و مقایسه میانگینها به روش دانکن انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین گونهها از لحاظ کلیه صفات بجز عملکرد خشک سرشاخه در سطوح احتمال 1% معنیدار بود. در مقایسه میانگین گونهها، M. pulegium از لحاظ میانگین ارتفاع بوته، قطر تاج پوشش، تعداد شاخه در بوته و عملکرد اسانس نسبت به گونه M. mozaffariani برتری داشت. در مقابل میانگین طول گلآذین در گونه M. mozaffariani بیشتر بود. میانگین عملکرد تر سرشاخه M. pulegium و M. mozaffariani بهترتیب 183 و 147 گرم در بوته بود. در هر دو گونه بین جمعیتها از نظر کلیه صفات مورفولوژیکی مورد ارزیابی، اختلاف معنیدار وجود داشت. در گونه M. pulegium جمعیتهای مریوان (22607) و رفسنجان (23031) بهترتیب با عملکرد 252 و 231 گرم در بوته بیشترین عملکرد سرشاخه تر را داشتند. از لحاظ عملکرد سرشاخه خشک جمعیتهای رفسنجان (23031) و اراک (22381) بهترتیب با عملکرد 115 و 111 گرم در بوته بیشترین سرشاخه خشک را تولید کردند. در مقایسه بین جمعیتهای گونه M. mozaffariani، جمعیت ارومیه (19625) با میانگین تولید 98 و 202 گرم در بوته بهترتیب بیشترین عملکرد سرشاخه خشک و تر را داشت. از لحاظ درصد اسانس تفاوت معنیداری بین دو گونه مشاهده نشد ولی از نظر عملکرد اسانس گونه M. pulegium با 14/1 گرم در بوته عملکرد بیشتری نسبت به گونه M. mozaffariani با 76/0 گرم در بوته داشت.
بهجت عمرانی؛ سیفاله فلاح
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی و شیمیایی بر خصوصیات عملکرد و کیفیت محصول خرفه، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال 1393 اجرا شد. تیمارهای مختلف کودی شامل 13 تن در هکتار کود مرغی (BLn)، 4/14 تن در هکتار کود مرغی (BLp)، 39 تن در هکتار کود گاوی (CMn)، 87/16 تن در هکتار کود گاوی+ 150 کیلوگرم در هکتار اوره (CMp+U)، چهار سطح کود شیمیایی برابر تیمارهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی و شیمیایی بر خصوصیات عملکرد و کیفیت محصول خرفه، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد در سال 1393 اجرا شد. تیمارهای مختلف کودی شامل 13 تن در هکتار کود مرغی (BLn)، 4/14 تن در هکتار کود مرغی (BLp)، 39 تن در هکتار کود گاوی (CMn)، 87/16 تن در هکتار کود گاوی+ 150 کیلوگرم در هکتار اوره (CMp+U)، چهار سطح کود شیمیایی برابر تیمارهای آلی، 260+86 کیلوگرم در هکتار بهترتیب اوره و سوپرفسفات تریپل (BLn) CF، 287+100 کیلوگرم در هکتار بهترتیب اوره و سوپرفسفات تریپل (BLp) CF، 260+200 کیلوگرم در هکتار بهترتیب اوره و سوپرفسفات تریپل (CMn) CF، 260+100 کیلوگرم در هکتار بهترتیب اوره و سوپرفسفات تریپل (CMp+U) CF و شاهد (عدم مصرف کود) (C) بودند. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری در ارتفاع بوته تیمار (BLn) CF (43/55 سانتیمتر) با تیمارهای شیمیایی (BLp) CF، (CMn) CF و تیمارهای آلی BLn و BLp وجود نداشت. برای تعداد دانه در کپسول نیز تیمارهای BLp و BLn (بهترتیب 48/180 و 78/167 دانه) اختلاف معنیداری با هم نشان ندادند. همچنین وزن هزاردانه در تیمارهای BLp، BLn و CMn بهترتیب با میانگین 44/0، 43/0 و 42/0 گرم اختلاف معنیداری با هم نداشتند، همینطور تیمارهای CMn، (BLn) CF و CMp+U نیز تفاوت معنیداری را در وزن هزاردانه نشان ندادند. عملکرد دانه، میزان روغن و عملکرد روغن تیمار BLp افزایش معنیداری نسبت به سایر کرتهای دریافتکننده کود و شاهد (عدم مصرف کود) داشت. میزان امگا-3 در تیمارهای BLp و BLn بهترتیب 85% و 79% بیشتر از تیمار شاهد (عدم مصرف کود) بود. بهطور کلی، استفاده از کود مرغی علاوه بر افزایش قابل ملاحظه عملکرد دانه خرفه میتواند در افزایش کیفیت روغن این گیاه دارویی نیز مؤثر باشد.
محمد محمودی سورستانی؛ معصومه دریکوندی؛ مهرانگیز چهرازی؛ علی اشرف جعفری
چکیده
بهمنظور بررسی سازگاری گیاه دارویی گلگاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) در شرایط آب و هوایی اهواز، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار، شامل شش توده (اهواز، مشهد، اندیمشک، قزوین، اصفهان و مازندران) و دو رقم اصلاح شده F1 و F2 آلمانی در سه تکرار انجام شد. صفات ارتفاع گیاه، تعداد انشعابات ساقه، تعداد و سطح برگ، وزن ...
بیشتر
بهمنظور بررسی سازگاری گیاه دارویی گلگاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) در شرایط آب و هوایی اهواز، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار، شامل شش توده (اهواز، مشهد، اندیمشک، قزوین، اصفهان و مازندران) و دو رقم اصلاح شده F1 و F2 آلمانی در سه تکرار انجام شد. صفات ارتفاع گیاه، تعداد انشعابات ساقه، تعداد و سطح برگ، وزن تر و خشک گیاه در مرحله گلدهی کامل و وزن هزاردانه، عملکرد بذر و عملکرد بیولوژیکی در انتهای مرحله رشد گیاه اندازهگیری شدند. روغن بذر بهوسیله سوکسله استخراج و توسط دستگاه گازکروماتوگرافی (GC) آنالیز شد. نتایج نشان داد که بین تودهها و ارقام اختلاف از نظر صفات مورفولوژیکی وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار صفات تعداد و سطح برگ، وزن تر و خشک بوته، عملکرد بیولوژیک و میزان روغن بهترتیب در رقم F1 و توده اصفهان مشاهده شدند. اسیدهای چرب شناسایی شده در بذرها شامل پالمیتیک، استئاریک، اولئیک، لینولئیک، آلفا-لینولنیک، گاما-لینولنیک، آراشیدونیک و اروسیک اسید بودند. بیشترین (41/43%) و کمترین (21/17%) مقدار لینولئیک اسید بهترتیب از تودههای اندیمشک و مشهد حاصل شد. توده مشهد دارای بیشترین مقدار اولئیک اسید (54/60%) بود و کمترین مقدار این اسید چرب (49/18%) در توده اندیمشک وجود داشت. بیشترین (25/15%) و کمترین (96/7%) مقدار گاما-لینولنیک اسید بهترتیب در رقم اصلاح شده F1 و توده مشهد حاصل شد. تودههای مازندران و مشهد بهترتیب بیشترین و کمترین مقدار آلفا-لینولنیک اسید را داشتند. بیشترین مقدار اسیدهای چرب استئاریک اسید و پالمیتیک اسید بهترتیب در تودههای مازندران و اصفهان، و کمترین مقدار اسیدهای چرب یادشده در توده مشهد مشاهده شد. با توجه به نتایج بدستآمده در این پژوهش، تحقیقات بیشتر در زمینه توسعه کشت رقم اصلاح شده F1 در شرایط آب و هوایی خوزستان توصیه میگردد.
آروین رحمانپور؛ مهران نصیری؛ محمدرضا فرهپور
چکیده
عفونتهای زخم ناشی از Candida albicans در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. عدم دسترسی آسان، گران بودن داروها، عوارض جانبی ناشی از آنها و بهویژه توسعه مقاومت دارویی، سبب شد تا استفاده از مواد بیولوژیک بهعنوان راهحلهای جایگزین مطرح گردد. یکی از این مواد بیولوژیک که از دیرباز خواص ضدمیکروبی آن به اثبات رسیده است، گیاه آویشن (Thymus vulgaris ...
بیشتر
عفونتهای زخم ناشی از Candida albicans در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است. عدم دسترسی آسان، گران بودن داروها، عوارض جانبی ناشی از آنها و بهویژه توسعه مقاومت دارویی، سبب شد تا استفاده از مواد بیولوژیک بهعنوان راهحلهای جایگزین مطرح گردد. یکی از این مواد بیولوژیک که از دیرباز خواص ضدمیکروبی آن به اثبات رسیده است، گیاه آویشن (Thymus vulgaris L.) میباشد. مطالعه اخیر بهمنظور بررسی اثر موضعی اسانس آویشن بر التیام زخم جلدی نوع برشی عفونی شده با Candida albicans در موش آزمایشگاهی سفید بزرگ انجام شد. در این مطالعه که بر روی 36 موش آزمایشگاهی سفید بزرگ نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 10±210 گرم انجام شد، پس از بیهوشی عمومی و ایجاد یک زخم مربع شکل با ابعاد 5/1 در 5/1 سانتیمتر در محل بین دو کتف، بهوسیله 1/0 میلیلیتر از سوسپانسیون مخمر Candida albicansبلافاصله به محل زخم اعمال شد. سپس موشهای آزمایشگاهی سفید بزرگ آزمایش در سه گروه 12تایی (شاهد، پماد 3% و پماد 5/1%) بهطور تصادفی توزیع و هر گروه خود به 4 زیرگروه 3تایی (گروههای نمونهبرداری در روزهای مختلف) تقسیم گردید. در طول اجرای طرح، در پایان روزهای 4، 8، 12، 16 و 20 از زخمهای گروههای مختلف، بهمنظور بررسیهای هیستوپاتولوژیک و شمارش مخمر، بهوسیله پانچ مخصوص بیوپسی، نمونه گرفته شد. براساس نتایج بدستآمده از این مطالعه، اختلاف معنیداری از نظر تأثیر پماد 3% و 5/1% در کاهش تعداد مخمر Candida albicansدیده نشد، ولی این اختلاف در مقایسه با گروه شاهد بهطور محسوسی معنیدار بود (001/0>P). همچنین مطالعات هیستوپاتولوژیک نشان داد که از نظر کاهش عروق خونی، کاهش حضور سلولهای چند هستهای، افزایش سلولهای فیبروبلاست و افزایش تعداد ماکروفاژها، هر دو پماد در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری بهتر عمل کردهاند. در مجموع، با توجه به اینکه پماد 3% در بیشتر موارد با پماد 5/1% عملکرد مشابه داشته و در سایر موارد نسبت به هر دو گروه بهتر عمل کرده است، پماد 3% میتواند انتخاب بهتری برای استعمال موضعی در روند التیام و کاهش عفونت Candida albicans در محل زخم در نظر گرفته شود.
مائده آهنکوبرو؛ جواد فتاحی مقدم؛ رضا فتوحی قزوینی
چکیده
بیوتیپهای طبیعی واقع در کلکسیون ژرمپلاسم پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری کشور از ذخایر ژنتیکی باارزش در کشور است که شاید مناسب تازهخوری نباشند ولی قابلیت استفاده در صنایع فرآوری را دارند. به این منظور از میوههای 16 بیوتیپ با کدهای 6، 8، 15، 21، 24، 25،26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 از این کلکسیون در دو مرحله، 60 روز پس از 50% ...
بیشتر
بیوتیپهای طبیعی واقع در کلکسیون ژرمپلاسم پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری کشور از ذخایر ژنتیکی باارزش در کشور است که شاید مناسب تازهخوری نباشند ولی قابلیت استفاده در صنایع فرآوری را دارند. به این منظور از میوههای 16 بیوتیپ با کدهای 6، 8، 15، 21، 24، 25،26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 از این کلکسیون در دو مرحله، 60 روز پس از 50% شکوفایی گلها (بعد از ریزش خردادماه) و 120 روز بعد از شکوفایی گلها (آغاز بلوغ فیزیولوژی) نمونهبرداری شد. علاوهبر اندازهگیری میزان فنل کل و ظرفیت آنتیاکسیدانی، مقداری ترکیبهای فلاونوئیدی شامل هسپریدین، نارینجین، کوئرستین و کاتچین نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار کاتچین و کوئرستین 60 روز پس از 50% شکوفایی گلها و در بیوتیپ 29 مشاهده شد. میزان هسپریدین و نارینجین در بین بیوتیپها روند متفاوتی داشت و بالاترین مقدار بهترتیب در بیوتیپهای 43 و 41 در 120 روز بعد از گلدهی مشاهده شد. بهطور کلی ظرفیت آنتیاکسیدانی طی رشد روند کاهشی داشت ولی بیوتیپهای 6، 29، 43 و 51 بیشترین ظرفیت آنتیاکسیدانی را 60 روز پس از گلدهی داشتند. بالاترین میزان فنل کل در مرحله بلوغ میوهها مشاهده شد. بیوتیپ با شماره 48 بالاترین میزان فنل کل را نسبت به سایر بیوتیپها نشان داد. بهطور کلی بیوتیپهای 29، 41 و 43 دارای قابلیت بالایی از ترکیبهای فلاونوئیدی هستند که میتوانند در برنامههای اصلاح ژنتیکی رقم و پایه، صنایع غذایی و دارویی مورد استفاده قرار گیرند.
علی حسنزاده؛ مصطفی حیدری؛ حسن خوشقلب؛ حسن قربانی قوژدی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژن و محلولپاشی بور بر برخی صفات کمّی و فیزیولوژیکی گیاه کارلا (Momordica charantia L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح کود نیتروژن 75، 150 و 225 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژن و محلولپاشی بور بر برخی صفات کمّی و فیزیولوژیکی گیاه کارلا (Momordica charantia L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح کود نیتروژن 75، 150 و 225 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره بهعنوان عامل اول و چهار سطح محلولپاشی بور شامل: صفر، یک، دو و سه گرم در لیتر از منبع اسید بوریک بهعنوان عامل دوم بودند. صفات اندازهگیری شده در این تحقیق شامل طول و قطر میوه، عملکرد میوه، کلروفیل a، b و کاروتنوئید، میزان قند و نیترات میوه و فعالیت آنزیم نیترات ریدوکتاز بودند. نتایج نشان داد که اثر کود نیتروژن بر همه صفات اندازهگیری شده بجز قطر میوه معنیدار بود. محلولپاشی بور بر عملکرد میوه و کلروفیل b (05/0>P)، قند میوه و نیترات برگ و میوه (01/0>P) تأثیر معنیدار داشت. همچنین اثر متقابل نیتروژن و بور بر عملکرد میوه و نیترات برگ معنیدار شد. مقایسه میانگین صفت عملکرد میوه نشان داد که بیشترین عملکرد میوه در سطح 150 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و محلولپاشی 2 گرم بور در لیتر بور حاصل شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان نیترات در بافت برگ و میوه در سطح 225 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد. بهطور کلی نتایج نشان داد که بهترین تیمار برای بدست آوردن حداکثر عملکرد و کیفیت میوه، استفاده از 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به همراه محلولپاشی دو گرم در لیتر بوریک اسید بود.
لیلی علمشاهی؛ مرضیه حسینینژاد
چکیده
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای دستیابی به مواد ضدباکتریایی طبیعی برای کنترل عوامل بیماریزای گیاهی مورد توجه فراوان قرار گرفته است. در این تحقیق اثر بازدارندگی اسانس پنج گیاه آویشن باغی (Thymus sativum L.)، گشنیز (Coriandrum sativum L.)، زیره سبز (Cuminum cyminum L.)، رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و اکالیپتوس(Eucalyptus globules L.) با روش ...
بیشتر
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای دستیابی به مواد ضدباکتریایی طبیعی برای کنترل عوامل بیماریزای گیاهی مورد توجه فراوان قرار گرفته است. در این تحقیق اثر بازدارندگی اسانس پنج گیاه آویشن باغی (Thymus sativum L.)، گشنیز (Coriandrum sativum L.)، زیره سبز (Cuminum cyminum L.)، رزماری (Rosmarinus officinalis L.) و اکالیپتوس(Eucalyptus globules L.) با روش تقطیر با آب استخراج و اثر بازدارندگی آنها بر روی باکتریهای Ralstonia solanacearu (عامل پوسیدگی نرم سیبزمینی) و Pectobacterium carotovorum (عامل پژمردگی سیبزمینی) با روش دیسک دیفیوژن آزمایش شد. برای تعیین حداقل غلظت بازدارندگی و حداقل غلظت باکتریکشی از روش رقت لولهای استفاده شد. آزمایشها در قالب طرح فاکتوریل کاملاً تصادفی تجزیه واریانس گردید. مقایسه میانگینها براساس آزمون چند دامنهای دانکن (نرمافزار MSTAT-C) انجام شد. در مرحله گلخانهای از اسانس آویشن باغی که بیشترین مقدار بازدارندگی را بر روی هر دو باکتری در مرحله آزمایشگاهی نشان داده بود، استفاده گردید. نتایج نشان داد که اسانس آویشن باغی با ایجاد هاله بازدارندگی به قطر 8/34 میلیمتر در مقایسه با سایر اسانسها دارای بیشترین اثر و فعالیت ضدباکتریایی بود. برای آزمایشهای گلخانهای از اسانس آویشن با غلظتهای 5/0% به روش اسپری و 1% به روش ریختن اسانس به خاک استفاده شد. نتایج نشان داد که آویشن باغی به میزان 41% وقوع بیماری پوسیدگی نرم و 44% وقوع پژمردگی باکتریایی را در سیبزمینی کاهش داد. بنابراین اسانس آویشن باغی میتواند با داشتن قابلیت ضدباکتریایی مناسب، بهعنوان عامل بازدارنده در مدیریت این دو بیماری در گیاه سیبزمینی بکار گرفته شود.
میترا پارسا؛ امینه زینالی
چکیده
تروپان آلکالوئیدهایی مانند آتروپین و اسکوپولامین بهدلیل اثر آنتیکولینرژیک، کاربردهای وسیعی در درمان بیماریهایی مانند آسم و تشنج دارند. در این تحقیق، اثرات الیسیتور سالیسیلیک اسید بر میزان تروپان آلکالوئیدهای آتروپین و اسکوپولامین در ریشههای حاصل از کشت بافت و ریشه مویین گیاه Hyoscyamus niger L. انجام شد. ریشهها، تحت تأثیر الیسیتور ...
بیشتر
تروپان آلکالوئیدهایی مانند آتروپین و اسکوپولامین بهدلیل اثر آنتیکولینرژیک، کاربردهای وسیعی در درمان بیماریهایی مانند آسم و تشنج دارند. در این تحقیق، اثرات الیسیتور سالیسیلیک اسید بر میزان تروپان آلکالوئیدهای آتروپین و اسکوپولامین در ریشههای حاصل از کشت بافت و ریشه مویین گیاه Hyoscyamus niger L. انجام شد. ریشهها، تحت تأثیر الیسیتور سالیسیلیک اسید با غلظتهای 0، 1/0، 1، 2 و 4 میلیمولار و هر یک در تیمارهای زمانی 24، 96 و 168ساعت کشت شدند. در نهایت میزان تروپان آلکالوئیدها با استفاده از HPLC سنجش و مقایسه شدند. همچنین سرعت رشد ریشهها نیز در این تیمارها مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین مقدار آتروپین و اسکوپولامین در ریشههای حاصل از کشت بافت، بهترتیب در غلظت 1 میلیمولار و تیمار زمانی 168 ساعت و 2 میلیمولار الیسیتور سالیسیلیک اسید و پس از گذشت 96 ساعت مشاهده شد. مقدار اسکوپولامین در این غلظت نسبت به شاهد بیش از 13 برابر افزایش (53/649 میکروگرم بر گرم وزن خشک) نشان داد. در ریشههای مویین، بیشترین مقدار آتروپین در غلظت 2 میلیمولار و پس از گذشت 96 ساعت و بالاترین مقدار اسکوپولامین در محیط کشت حاوی 1/0 میلیمولار و در مدت زمان 168 ساعت مشاهده شد. بهطور کلی، نسبت آتروپین به اسکوپولامین در ریشههای مویین بیشتر بود، در حالیکه در ریشههای حاصل از کشت بافت نسبت اسکوپولامین به آتروپین بیشتر بود. همچنین رشد ریشهها در هر دو الیسیتور با افزایش غلظت، کاهش یافت.
سودابه مفاخری؛ بهور اصغری؛ ملیحه شلتوکی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی، شیمیایی و نانو کود، بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی بالنگو شهری (Lallemantia iberica (M.B.) Fischer & Meyer)، این تحقیق بر پایه طرح کامل تصادفی با 9 تیمار و 5 تکرار در سال زراعی 94-93 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون استفاده از کود)، بیوفسفات، نیتروکسین، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی، شیمیایی و نانو کود، بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی بالنگو شهری (Lallemantia iberica (M.B.) Fischer & Meyer)، این تحقیق بر پایه طرح کامل تصادفی با 9 تیمار و 5 تکرار در سال زراعی 94-93 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون استفاده از کود)، بیوفسفات، نیتروکسین، نانو کود کامل، کود شیمیایی ماکرو، بیوفسفات × نیتروکسین، نیتروکسین × نانو کود، بیوفسفات × نانو کود و بیوفسفات × نیتروکسین × نانو کود بود. نتایج نشان داد که صفتهای ارتفاع گیاه، وزن تر و خشک پیکر رویشی، درصد اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس بالنگو، بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. بهطوری که بالاترین ارتفاع گیاه در تیمار کاربرد کود شیمیایی (35 سانتیمتر)، بیشترین وزن تر و خشک پیکر رویشی در تیمار کاربرد همزمان نانو کود و نیتروکسین (بهترتیب 05/36 و 09/5 گرم) و بالاترین درصد اسانس در تیمار کاربرد همزمان نانو کود و بیوفسفات به میزان 57/0% حاصل شد. 24 ترکیب در اسانس این گیاه شناسایی شد که مهمترین آنها، لیمونن، لینالول، وربنون، بتا-کاریوفیلن، جرماکرن D و بتا-کوببن بود. بیشترین مقدار لیمونن (7%)، در تیمار کاربرد همزمان بیوفسفات و نیتروکسین؛ بالاترین مقدار لینالول (9/17%) در حضور تیمار نیتروکسین× نانو کود؛ بیشترین مقدار وربنون (8/8%) در تیمار کاربرد همزمان بیوفسفات، نیتروکسین و نانو کود؛ بالاترین درصد بتا-کاریوفیلن (12%) در تیمار کاربرد بیوفسفات× نانو کود و بیشترین درصد جرماکرن D و بتا-کوببن (بهترتیب 15% و 5/11%) نیز تحت تأثیر تیمار نانو کود حاصل شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاربرد همزمان نانو کود و کودهای زیستی تأثیر همافزایی بر کمّیت و کیفیت محصول و بازده اسانس بالنگو دارند.
ابوالفضل کاظمینسب؛ مهرداد یارنیا؛ محمدحسین لباسچی؛ بهرام میرشکار؛ فرهاد رجالی
چکیده
تأثیر ورمیکمپوست و کودهای زیستی محرک رشد، بر ترکیبهای اسانس بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) در شرایط مختلف آبیاری در آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل آبیاری در دو سطح (۶۰ و 100% ظرفیت زراعی)، ورمیکمپوست در سه ...
بیشتر
تأثیر ورمیکمپوست و کودهای زیستی محرک رشد، بر ترکیبهای اسانس بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) در شرایط مختلف آبیاری در آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل آبیاری در دو سطح (۶۰ و 100% ظرفیت زراعی)، ورمیکمپوست در سه سطح (0، 5 و 10 تن در هکتار) و کودهای زیستی محرک رشد گیاه در چهار سطح (سودوموناس فلورسنت، ازتوباکتر + آزوسپیریلیوم، ازتوباکتر + آزوسپیریلیوم + سودوموناس فلورسنت و شاهد) بود. ترکیبهای مورد بررسی شامل سیترونلال، نرال، ژرانیال، بتا-کاریوفیلن و متیل سیترونلات بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل آبیاری×ورمیکمپوست بر سیترونلال در سطح 1% و بر ژرانیال و متیل سیترونلات در سطح 5% معنیدار بود. نتایج مقایسه میانگینها نشان داد که تحت تنش خشکی (۶۰% ظرفیت زراعی) بیشترین مقدار سیترونلال، ژرانیال، نرال و بتا-کاریوفیلن تحت تنش خشکی (۶۰% ظرفیت زراعی) و کمترین میزان این ترکیبها در شرایط بدون تنش خشکی (100% ظرفیت زراعی) بدست آمد. اما بیشترین میزان متیل سیترونلات در 100% ظرفیت زراعی و کمترین مقدار آن تحت تنش خشکی مشاهده شد. همچنین، بیشترین مقدار سیترونلال (7/47%) با مصرف 10 تن در هکتار ورمیکمپوست و کمترین میزان آن (45%) در تیمار شاهد حاصل گردید. بیشترین مقدار بتا-کاریوفیلن (6%) نیز با مصرف 5 تن در هکتار ورمیکمپوست بدست آمد. مقایسه میانگین اثر کودهای زیستی نشان داد که تلقیح ازتوباکتر + آزوسپیریلیوم + سودوموناس فلورسنت بیشترین سیترونلال (2/47%) و بتا-کاریوفیلن (9/5%) و کمترین سیترونلال (6/45%) و بتا-کاریوفیلن (1/5%) مربوط به تیمار شاهد بود. تنش خشکی باعث افزایش ترکیبهای اسانس شد. اثر ورمیکمپوست تنها بر سیترونلال تأثیر داشت. باکتریهای محرک رشد نیز تنها بر سیترونلال و بتا-کاریوفیلن اثر مثبت داشتند.
راضیه شریفپور؛ علی جعفری؛ حسن جهانبازی گوجانی
چکیده
باتوجه به نقش مهم مغز میوههای خشکباری در جلوگیری و کاهش بیماریهای قلبی و سرطان و باتوجه به مصرف بالای آنها در کشورمان که برای تغذیه و سلامت انسان میتواند مفید باشد، در این پژوهش به بررسی درصد روغن و عناصر پرمصرف موجود در بادام وامچک (Amygdalus arabica Olivier) و تأثیر جهت جغرافیایی پرداخته شدهاست. این تحقیق در جنگلهای منطقه کرهبس استان ...
بیشتر
باتوجه به نقش مهم مغز میوههای خشکباری در جلوگیری و کاهش بیماریهای قلبی و سرطان و باتوجه به مصرف بالای آنها در کشورمان که برای تغذیه و سلامت انسان میتواند مفید باشد، در این پژوهش به بررسی درصد روغن و عناصر پرمصرف موجود در بادام وامچک (Amygdalus arabica Olivier) و تأثیر جهت جغرافیایی پرداخته شدهاست. این تحقیق در جنگلهای منطقه کرهبس استان چهارمحال و بختیاری انجام گردید و نمونهبرداری از پایههای سالم و شاداب با بذردهی کافی در پنج طبقه قطر تاج شامل 2، 5/2، 3، 5/3 و 4 متر انجام شد. در هر طبقه قطری تعداد 5 اصله بهصورت تصادفی از دو جهت اصلی شمالی و جنوبی بهطور مجزا با ثبت موقعیت و وضعیت درختچهها انتخاب شد. تمامی بذر تولیدی آنها جمعآوری و در کیسههای جداگانه به آزمایشگاه منتقل و در هر طبقه قطری 10 گرم مغز بادام پس از خرد کردن بهروش سوکسله روغنگیری و بعد عناصر پرمصرف موجود در کنجاله و اسیدهای چرب روغن اندازهگیری شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای EXCEL و SAS استفاده شد. نتایج نشان داد که از نظر کمّیت، مقدار روغن در جهت جنوبی 76/15% و در جهت شمالی 84/14% بود و این اختلاف از نظر آماری معنیدار شد. همچنین، بیشینه و کمینه درصد روغن بذر بهترتیب متعلق به طبقه قطری 4 و 2 متر با میزان 94/18 و 94/10 بود. از نظر عناصر پرمصرف، عناصر پتاسیم، فسفر و نیتروژن در جهت جنوبی بیشترین مقدار را داشتند، در حالی که میزان عنصر کلسیم در جهت شمالی بیشینه مقدار خود را داشت.
قادر حبیبی؛ پروین قربانزاده؛ معصومه عابدینی
چکیده
در این تحقیق، تأثیر کاربرد غلظتهای مختلف سلنات سدیم (1/0، 1 و 10 میلیگرم بر لیتر) در محیط کشت هیدروپونیک و کاربرد برگی 10 میلیگرم بر لیتر این عنصر در شرایط مزرعه بر روی برخی از ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) مورد مطالعه قرار گرفت. کاربرد سلنیوم در غلظت 10 میلیگرم بر لیتر باعث کاهش وزن خشک شاخساره و ریشه در شرایط ...
بیشتر
در این تحقیق، تأثیر کاربرد غلظتهای مختلف سلنات سدیم (1/0، 1 و 10 میلیگرم بر لیتر) در محیط کشت هیدروپونیک و کاربرد برگی 10 میلیگرم بر لیتر این عنصر در شرایط مزرعه بر روی برخی از ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) مورد مطالعه قرار گرفت. کاربرد سلنیوم در غلظت 10 میلیگرم بر لیتر باعث کاهش وزن خشک شاخساره و ریشه در شرایط کشت هیدروپونیک شد. مهار رشد در این غلظت از سلنیوم نشان داد که افزایش غلظت کلروفیل a و b و فعالیت آنزیم کاتالاز در تیمار 10 میلیگرم بر لیتر سلنیوم نتوانستند مانع از افزایش مالون دیآلدئید بهعنوان شاخص پراکسیداسیون غشاها در این گیاه شوند. ولی کاربرد غلظتهای 1/0 و 1 میلیگرم بر لیتر سلنیوم در کشت هیدروپونیک نه تنها باعث اُفت رشد بادرنجبویه نشد، بلکه منجر به افزایش ذخیره سلنیوم در شاخساره شد. در مقایسه، نتایج آزمایش مزرعه نشان داد که همان غلظت 10 میلیگرم بر لیتر که در کاربرد ریشهای در کشت هیدروپونیک باعث مهار رشد گردید، در کاربرد برگی توانست مقدار سلنیوم دانه و شاخساره و بیومس شاخساره را افزایش دهد. همچنین کاربرد برگی سلنیوم توانست باعث افزایش فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز و افزایش غلظت فنلها بهعنوان ترکیبهای آنتیاکسیدان، در برگها شود. نتایج این تحقیق نشان داد که محلولپاشی برگی سلنیوم در مقایسه با تغذیه ریشهای آن از طریق کشت هیدروپونیک، رشد اندام هوایی، مقدار سلنیوم و فنل را در گیاه دارویی بادرنجبویه بیشتر بهبود میبخشد.
فرشته قانعپسند؛ محمدرضا حاج سید هادی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی تأمینکننده نیتروژن و کود دامی بر عملکرد و اسانس گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شرکت کشاورزی ران در منطقه فیروزکوه در سال زراعی 1391 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود دامی در چهار سطح (عدم مصرف، 5/2، 5 ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کودهای زیستی تأمینکننده نیتروژن و کود دامی بر عملکرد و اسانس گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شرکت کشاورزی ران در منطقه فیروزکوه در سال زراعی 1391 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود دامی در چهار سطح (عدم مصرف، 5/2، 5 و 5/7 تن در هکتار) و باکتریهای تثبیتکننده نیتروژن در چهار سطح (عدم تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر، تلقیح با آزوسپیریلوم و تلقیح توأم با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته (8/47 سانتیمتر)، درصد اسانس در دانه (14/0%) و عملکرد اسانس (31/768 گرم در هکتار) در کاربرد 5/7 تن کود دامی در هکتار بدست آمد، در حالیکه بیشترین عملکرد زیستی (16/1829 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد دانه (22/556 کیلوگرم در هکتار) از تیمار پنج تن کود دامی در هکتار حاصل شد. کمترین میزان صفات مورد بررسی از تیمار شاهد یا عدم مصرف کود دامی بدست آمد. بیشتر صفات تحت تأثیر مثبت و معنیدار تلقیح بذر با باکتریهای ازتوباکتر و آزوسپیریلوم قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع (61/49 سانتیمتر)، عملکرد دانه (41/553 کیلوگرم در هکتار)، شاخص برداشت (71/37%)، عملکرد زیستی (21/1697 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (09/664 گرم در هکتار) از تلقیح توأم بذر با ازتوباکتر و آزوسپیریلوم بدست آمد. کمترین مقادیر نیز از تیمار شاهد یا عدم تلقیح بذر با باکتریهای تثبیتکننده نیتروژن بدست آمد.
سعید یوسفزاده؛ فاطمه سفیدکن
چکیده
بهمنظور بررسی خصوصیات کمّی و کیفی شش جمعیت بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) در شش رویشگاه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 در سه تکرار (با فواصل 500 تا 1000 متر) انجام شد. هر جمعیت بادرشبو متعلق به یک رویشگاه و این رویشگاهها شامل سلماس، ارومیه، خوی، مراغه، پیرانشهر و تبریز بودند. رقم اصلاح شده Szk-1 بهعنوان تیمار شاهد در مزرعه تحقیقاتی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی خصوصیات کمّی و کیفی شش جمعیت بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) در شش رویشگاه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 در سه تکرار (با فواصل 500 تا 1000 متر) انجام شد. هر جمعیت بادرشبو متعلق به یک رویشگاه و این رویشگاهها شامل سلماس، ارومیه، خوی، مراغه، پیرانشهر و تبریز بودند. رقم اصلاح شده Szk-1 بهعنوان تیمار شاهد در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور مرکز مرند کشت شد. در هر رویشگاه از شاخههای گلدار بادرشبو در مرحله گلدهی کامل نمونهبرداری شد. در این مطالعه صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی، تعداد شاخههای گلدهنده، درصد اسانس، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم در اندامهوایی گیاه، میزان کلروفیل (a، b و کل)، میزان کارتنوئید، فلاونوئید و آنتوسیانین کل مورد ارزیابی قرار گرفتند. اثر جمعیت بر ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی، درصد اسانس، میزان نیتروژن، فسفر، کلروفیل و فلاونویید در سطح 5% و بر تعداد شاخههایگلدهنده و میزان آنتوسیانین در سطح 1% معنیدار بود. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، درصد نیتروژن، فسفر، میزان کلروفیل، کارتنوئید و درصد اسانس از جمعیت رویشگاه سلماس بدست آمد. رقم Szk-1 بیشترین تعداد شاخه فرعی و گلدهنده و فلاونوئید کل را تولید کرد. بهطور کلی، جمعیت سلماس دارای بهترین صفات رویشی و کیفی بود. بنابراین با استفاده از آنها میتوان ارقامی با خصوصیات مطلوب زراعی تولید کرد.