دوره 30، شماره 3 ، مرداد 1393
بیبی زهرا صحاف؛ سعید محرمیپور
چکیده
در این تحقیق اثر عصاره اکدیستروئیدی گیاه اسفناج Spinacia oleracea L.)) از تیره Chenopodiceae، روی پارامترهای جدول زندگی و رشد جمعیت شبپره آرد (Ephestia kuehniella (Lepidoptera: Pyralidae)) بررسی شد. غذای حشرات مورد آزمایش با غلظتهای مختلف عصاره اکدیستروئیدی برگ این گیاه که حاوی 20- هیدروکسی اکدیزون بود، تیمار گردید. لاروهای تازه تفریخ شده (100 تکرار) بهطور جداگانه در ...
بیشتر
در این تحقیق اثر عصاره اکدیستروئیدی گیاه اسفناج Spinacia oleracea L.)) از تیره Chenopodiceae، روی پارامترهای جدول زندگی و رشد جمعیت شبپره آرد (Ephestia kuehniella (Lepidoptera: Pyralidae)) بررسی شد. غذای حشرات مورد آزمایش با غلظتهای مختلف عصاره اکدیستروئیدی برگ این گیاه که حاوی 20- هیدروکسی اکدیزون بود، تیمار گردید. لاروهای تازه تفریخ شده (100 تکرار) بهطور جداگانه در ظروف شیشهای حاوی غذای تیمار شده پرورش یافتند. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، میانگین طول نسل (T)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (l) و نرخ خالص تولیدمثل (R0) با افزایش غلظت عصاره در غذای حشرات کاهش یافت. همچنین، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (DT) با افزایش غلظت عصاره در غذای حشرات افزایش یافت. امید به زندگی (ex) در حشرات تیمار شده نیز افزایش یافت. دوره رشدی حشرات در تیمارها بهطور معنیداری از شاهد بیشتر بود. تعداد سنین لاروی در شاهد چهار و در تیمارها شش بود. نتایج نشان داد که شبپره آرد به اکدیستروئیدی که از طریق غذا وارد بدنش میشود تا حدودی مقاوم است. اما با وجود این ترکیب اکدیستروئیدی باعث اختلال در رشد لاروها گردید و همچنین باعث کاهش میزان تولیدمثل آنها شد. بنابراین این ترکیبها میتوانند از این طریق بهعنوان عاملی جهت کنترل جمعیت شبپره آرد بکار روند.
فاطمه رؤففرد؛ مظفر شریفی؛ رضا امیدبیگی؛ فاطمه سفیدکن؛ مهرداد بهمنش؛ نوراله احمدی
چکیده
تأثیر متیلجاسمونات بر فعالیت آنزیمهای فنیلآلانینآمونیولیاز (PAL) و 4-کوماراتکوآلیگاز (4CL)، مقدار فنل کل و مقدار پروتئین کل در گیاه دارویی آگاستاکه (Agastache foeniculum [Pursh] Kuntze) بررسی شد. آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی و در شرایط هیدروپونیک انجام شد و گیاهان در معرض غلظتهای مختلف متیلجاسمونات (0، 1/0 و 1 میلیمولار) قرار گرفتند. ...
بیشتر
تأثیر متیلجاسمونات بر فعالیت آنزیمهای فنیلآلانینآمونیولیاز (PAL) و 4-کوماراتکوآلیگاز (4CL)، مقدار فنل کل و مقدار پروتئین کل در گیاه دارویی آگاستاکه (Agastache foeniculum [Pursh] Kuntze) بررسی شد. آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی و در شرایط هیدروپونیک انجام شد و گیاهان در معرض غلظتهای مختلف متیلجاسمونات (0، 1/0 و 1 میلیمولار) قرار گرفتند. بعد از گذشت 24 ساعت از شروع تیمار، فعالیت آنزیم PAL در گیاهان تیمار شده با 1 میلیمولار متیل جاسمونات، در مقایسه با گیاهان تیمار شده با 1/0 میلیمولار متیلجاسمونات و گیاهان شاهد، بهطور معنیداری افزایش یافت. فعالیت آنزیم 4CL نیز بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار با 1 میلیمولار متیلجاسمونات، در مقایسه با تیمار 1/0 میلیمولار متیلجاسمونات و تیمار شاهد، بهطور معنیداری افزایش یافت. با وجود این تیمارهای متیلجاسمونات هیچ اثر معنیداری بر مقدار فنل کل بعد از گذشت 8، 12 و 24 ساعت از تیمار در مقایسه با تیمارهای شاهد هر یک از زمانهای یاد شده نداشتند. مقدار پروتئین کل با تیمارهای 1 یا 1/0 میلیمولار متیلجاسمونات بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار در مقایسه با شاهد، بهطور معنیداری افزایش یافت.
مژگان فرزامی سپهر؛ مهلقا قربانلی؛ مریم میرباقری
چکیده
ترکیبهای فنلی موجود در میوه زیتون یکی از عوامل بسیار مهمی است که تاکنون مورد توجه زیادی قرار گرفتهاست. فنلها دارای خصوصیات داروشناختی و محتوی آنتیاکسیدانهای طبیعی در میوه زیتون میباشند. اولئوروپین یکی از فراوانترین و مهمترین ترکیبهای فنلی موجود در میوه و برگهای زیتون میباشد که تلخی میوه زیتون نیز ناشی از حضور اولئوروپین ...
بیشتر
ترکیبهای فنلی موجود در میوه زیتون یکی از عوامل بسیار مهمی است که تاکنون مورد توجه زیادی قرار گرفتهاست. فنلها دارای خصوصیات داروشناختی و محتوی آنتیاکسیدانهای طبیعی در میوه زیتون میباشند. اولئوروپین یکی از فراوانترین و مهمترین ترکیبهای فنلی موجود در میوه و برگهای زیتون میباشد که تلخی میوه زیتون نیز ناشی از حضور اولئوروپین در آن است. اولئوروپین، یک استر هتروسیدیک از اسید النولیک و 4،3- دی هیدروکسی فنیل اتانول میباشد. لازم به ذکر است که استفاده از این ترکیب نقش بسزایی در سلامت دارد. در این پژوهش، میزان ترکیب موجود در ارقام گوناگون زیتون (Olea europaea L.) در دو منطقه رودبار و کازرون در فصل برداشت محصول مورد بررسی قرار گرفته و نسبت به استخراج اولئوروپین با متانول و تعیین میزان آن توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) با استفاده از استاندارد، اقدامات لازم انجام شد. مطابق بررسیهای انجام شده مشخص شد که بالاترین میزان ترکیب اولئوروپین میوه در فارس مربوط به زیتون زرد بهمیزان mg/g31/34 و در رودبار مربوط به زیتون فیشمی بهمیزان mg/g25/30 میباشد، در صورتیکه پایینترین میزان ترکیب اولئوروپین میوه در منطقه فارس مربوط به زیتون میشن به میزان mg/g55/9 و در منطقه رودبار مربوط به زیتون لچیو بهمیزان mg/g23/10 بود. با توجه به دادههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که دلیل خوراکی بودن زیتونهای رودبار به علت کمتر بودن محتوای ترکیب اولئوروپین و در نتیجه تلخی کمتر آنهاست. لازم به ذکر است که کاربرد دارویی ارقام گوناکون زیتون فارس بیشتر بهدلیل میزان بیشتر ترکیب اولئوروپین موجود در آن میباشد.
محمود قربانزاده نقاب؛ قربانعلی رسام؛ علیرضا دادخواه
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تاریخ کاشت پاییزه و بهاره بر روی عملکرد دانه، میزان روغن و ترکیب اسیدهای چرب ارقام گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) در منطقه شیروان انجام شد. تحقیق در قالب طرح بلوک کامل تصادفی و بهصورت کرتهای خرد شده با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی شیروان (دانشگاه فردوسی مشهد) در سال 1390-1389 به اجرا در آمد. کرتهای اصلی ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی اثر تاریخ کاشت پاییزه و بهاره بر روی عملکرد دانه، میزان روغن و ترکیب اسیدهای چرب ارقام گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) در منطقه شیروان انجام شد. تحقیق در قالب طرح بلوک کامل تصادفی و بهصورت کرتهای خرد شده با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی شیروان (دانشگاه فردوسی مشهد) در سال 1390-1389 به اجرا در آمد. کرتهای اصلی به دو تاریخ کاشت پاییزه و بهاره و کرتهای فرعی به پنج رقم گلرنگ شامل سینا، CW-4445، Sahuripa-88، توده محلی قوچان و توده محلی اصفهان اختصاص یافت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تاریخ کاشت، عملکرد دانه، میزان روغن و ترکیب اسیدهای چرب را تحت تأثیر قرار میدهد. عملکرد دانه و میزان روغن در کشت پاییزه (بهترتیب kg/ha2230% و 5/29%) بیشتر از کشت بهاره (بهترتیب kg/ha1520% و 5/27%) بود. براساس نتایج این تحقیق رقم سینا در کشت پاییزه (kg/ha2989) و رقم CW-4440 در کشت بهاره (kg/ha1789) بیشترین عملکرد دانه را داشتند. به لحاظ میزان روغن هم در کشت پاییزه و هم کشت بهاره رقم Sahuripa-88 بالاترین درصد روغن (بهترتیب 32% و 7/29%) را داشت. میزان اسیدهای چرب پالمتیک، استئاریک و اولئیک در کشت پاییزه نسبت به بهاره افزایش معنیداری یافت. باوجوداین میزان اسیدهای چرب لینولئیک و لینولنیک در کشت پاییزه کاهش معنیداری را نشان داد و نیز دارای پایداری روغن بالایی بود. براساس نتایج این تحقیق بین ژنوتیپها تفاوت معنیداری در عملکرد دانه، میزان روغن، ترکیب اسیدهای چرب و پایداری روغن وجود داشت. نتایج حاصل از این تحقیق گویای اینست که تاریخ کاشت و رقم از مهمترین عوامل مؤثر بر عملکرد دانه، میزان و کیفیت روغن در دانه گلرنگ محسوب میشوند. ارقام سینا، CW-4445 و توده محلی قوچان دارای قابلیت مناسبی برای توسعه کشت گلرنگ و افزایش سطح زیر کشت در منطقه هستند.
مهدی زارعی؛ محمد مریخی؛ محمدجمال سحرخیز
چکیده
کاربرد همزمان مواد آلی و قارچهای میکوریز آربوسکولار رشد و عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. بهمنظور ارزیابی تأثیر قارچ Funneliformis mosseae، تفاله شیرینبیان و کاربرد همزمان آنها بر ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis L.) آزمایش گلخانهای در قالب آزمون فاکتوریل (قارچ میکوریز آربوسکولار در دو سطح مایهزنی ...
بیشتر
کاربرد همزمان مواد آلی و قارچهای میکوریز آربوسکولار رشد و عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهد. بهمنظور ارزیابی تأثیر قارچ Funneliformis mosseae، تفاله شیرینبیان و کاربرد همزمان آنها بر ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis L.) آزمایش گلخانهای در قالب آزمون فاکتوریل (قارچ میکوریز آربوسکولار در دو سطح مایهزنی با قارچ و عدم مایهزنی، و تفاله شیرینبیان در چهار سطح 0، 5، 10 و 20 درصد حجمی) با طرح پایه کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. ویژگیهای مورفولوژیک، میزان کلروفیل، فلاونوئید کل، کلنیزاسیون ریشه، مقدار جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم گیاه میکوریزی در مقایسه با گیاه غیرمیکوریزی بهطور معنیداری بالاتر بود. کاربرد تیمارهای 5% و 10% حجمی تفاله شیرینبیان ویژگیهای مورفولوژیک و میزان جذب عناصر را بهطور معنیداری در مقایسه با شاهد افزایش داد. بیشترین میزان فلاونوئید در سطح کاربرد 10% حجمی تفاله شیرینبیان بدست آمد. کاهش صفات کمّی گیاه همیشهبهار بجز میزان کلروفیل و کلنیزاسیون ریشه در سطح مصرف 20% حجمی تفاله شیرینبیان مشاهده گردید. اثر قارچ در مقایسه با مصرف تفاله شیرینبیان بر همه صفات کمّی گیاه بجز میزان فلاونوئید بیشتر بود. کاربرد همزمان قارچ و تفاله شیرینبیان تأثیر مثبت بر بیشتر صفات مورد ارزیابی داشت. البته تأثیر مثبت قارچ بر صفات کمّی گیاه در سطوح کاربرد 10% و 20% حجمی تفاله شیرینبیان بیشتر بود.
طیبه حیدری؛ زهرا اسرار؛ فاطمه نصیبی
چکیده
یکی از روشهای افزایش ترکیبهای ثانویه در گیاهان استفاده از محرکهای غیرزیستی است. در این بررسی اثر فلز سنگین نیکل بهعنوان یک محرک غیرزیستی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه بنگدانه (Hyoscyamus niger L.) مورد مطالعه قرار گرفت تا امکان استفاده از غلظتهای غیرتنشی آن در مطالعات بعدی برای افزایش ترکیبهای ثانویه مورد آزمایش قرار گیرد. ...
بیشتر
یکی از روشهای افزایش ترکیبهای ثانویه در گیاهان استفاده از محرکهای غیرزیستی است. در این بررسی اثر فلز سنگین نیکل بهعنوان یک محرک غیرزیستی بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه بنگدانه (Hyoscyamus niger L.) مورد مطالعه قرار گرفت تا امکان استفاده از غلظتهای غیرتنشی آن در مطالعات بعدی برای افزایش ترکیبهای ثانویه مورد آزمایش قرار گیرد. این پژوهش در آزمایشگاه تحقیقاتی گروه زیستشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و 3 تکرار انجام شد. در این بررسی بذرهای گیاه بنگدانه در ژرمیناتور و با اعمال تیمار ژیبرلین جوانه زدند و بعد به گلدانهای حاوی پیتماس و شن منتقل شدند. پس از 40 روز رشد، گیاهان تحت تأثیر غلظتهای 50 و 100 میکرومولار نیکل در شرایط آبکشت قرار گرفتند (مقادیر نیکل به محلول غذایی اضافه گردید). در این بررسی رنگیزههای فتوسنتزی تحت تأثیر نیکل کاهش معنیداری را نشان دادند. اما مقدار پراکسید هیدروژن، پراکسیداسیون لیپید و فعالیت آنزیمهای کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز افزایش یافت. بررسیهای انجام شده بر روی ماکرومولکولهای اصلی گیاه مانند پروتئینها، لیپیدهای غشایی و کلروفیل نشان داد که اثر غلظتهای 50 و 100 میکرومولار نیکل در ایجاد تنش بر این مولکولها تقریباً مشابه است، اما فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز و سنتز ترکیبهای پلیفنلی از پاسخهای بعدی گیاه هستند که در غلظت 100 میکرومولار نیکل مشاهده میشوند. بنابراین به نظر میرسد که غلظتهای بالاتر نیکل (100 میکرومولار) برای افزایش ترکیبهای ثانویه در این گیاه مؤثرتر بوده است.
مجید پوریوسف؛ داریوش مظاهری؛ علیرضا یوسفی؛ اصغر رحیمی؛ افشین توکلی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر رژیمهای کمآبیاری و تیمارهای کودی بر صفات کیفی دانهی اسفرزه گوشاسبی (Plantago ovata Forsk.) آزمایشی در مزرعهی آموزشی و پژوهشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکدهی علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گردید. این آزمایش بهصورت اسپلیتپلات، بر پایهی بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر رژیمهای کمآبیاری و تیمارهای کودی بر صفات کیفی دانهی اسفرزه گوشاسبی (Plantago ovata Forsk.) آزمایشی در مزرعهی آموزشی و پژوهشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکدهی علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گردید. این آزمایش بهصورت اسپلیتپلات، بر پایهی بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری در چهار سطح شامل رژیم آبیاری کامل، کمآبیاری ملایم، کمآبیاری متوسط و کمآبیاری شدید بهعنوان کرتهای اصلی و تیمارهای کودی در پنج سطح شامل شاهد (بدون کود)، کود شیمیایی خالص، تلفیق کود زیستی فسفات بارور2 و کودهای شیمیایی، کود دامی خالص و تلفیق کودهای دامی و شیمیایی بهعنوان کرتهای فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تمامی صفات مورد بررسی بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) تحت تأثیر رژیمهای آبیاری قرار گرفتند. با کاهش تعداد و مقدار آبیاری، عملکرد موسیلاژ و دانهی اسفرزه بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) کاهش یافت، اما درصد موسیلاژ و فاکتور تورم دانه بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) افزایش یافتند. تمامی تیمارهای کودی در مقایسه با شاهد، عملکرد موسیلاژ و دانه را بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) افزایش دادند. بیشترین عملکرد موسیلاژ (58/252 کیلوگرم در هکتار) از تیمار تلفیق کودهای دامی و شیمیایی، تحت رژیم آبیاری کامل بدست آمد. درصد موسیلاژ و فاکتور تورم دانه تحت تیمار کود دامی خالص بهطور معنیداری بیشتر از سایر تیمارهای کودی بود.
کامکار جایمند؛ محمدباقر رضایی؛ فاطمه سفیدکن؛ محمود نادری؛ هاشم کنشلو؛ محمدیوسف آچاک؛ مهدی فرحپور؛ شاهرخ کریمی
چکیده
گونه Moringa peregrina (Forssk.) Fiori یکی از گونههای قابل رویش در مناطق گرمسیری و بیابانی است که در عرصه وسیعی از مناطق جنوب شرقی کشور در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان پراکنش دارد. گز روغنی یک درختچه بیابانی است که در مناطق با بارندگی بسیار ناچیز رویش داشته و ارزش غذایی، دارویی، زیست محیطی، صنعتی و اقتصادی زیادی دارد. هدف از این بررسی تعیین ...
بیشتر
گونه Moringa peregrina (Forssk.) Fiori یکی از گونههای قابل رویش در مناطق گرمسیری و بیابانی است که در عرصه وسیعی از مناطق جنوب شرقی کشور در استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان پراکنش دارد. گز روغنی یک درختچه بیابانی است که در مناطق با بارندگی بسیار ناچیز رویش داشته و ارزش غذایی، دارویی، زیست محیطی، صنعتی و اقتصادی زیادی دارد. هدف از این بررسی تعیین میزان اسیدهای چرب روغن بذر Moringa peregrina در رویشگاههای مختلف بود. در سال 1389 از استان سیستان و بلوچستان پنج نمونه از ایستگاههای تحقیقاتی منابع طبیعی جمعآوری گردید که درصد روغن با روش سوکسله اندازهگیری گردید. میزان روغن در بذر ایستگاه تنگ فنوج (6/54%)، ایستگاه کنشکی (4/50%)، ایستگاه بنت (4/52%)، ایستگاه بگابند (2/53%) و ایستگاه دوراهی چانف (6/53%) بدست آمد. از نمونههای جمعآوری شده با روش پرس سرد و حلال اقدام به استخراج روغن گردید که پس از تهیه متیلاستر با دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) مورد تجزیه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان اسیدهای چرب اسید اولئیک از 12/42% تا 33/72%، اسید پالمیتیک از 73/7% تا 34/15%، ایزو- اسید اولئیک از 08/3% تا 17/42%، اسید پالمیتولئیک از 67/0 تا 48/3%، اسید استئاریک از 03/1% تا 54/11%، اسید بهنئیک از 34/0% تا 22/1%، اسید گادولئیک از 24/0% تا 94/0% و اسید آراشیدئیک از 21/0% تا 44/1% متغیر بودند. با توجه به اینکه بیش از 90% روغن مصرفی در کشور از خارج وارد میگردد، و با توجه به نتایج تحقیق حاضر و میزان اسیدهای چرب موجود در بذر گونه Moringa peregrina، این گیاه می تواند بهعنوان منبعی جدید برای تولید روغن نباتی و مصارف غذایی گسترده مورد استفاده قرار گیرد.
حسن دلاور؛ محمدجمال سحرخیز؛ نرگس خاتون کازرانی
چکیده
بهمنظور بررسی ترکیبها و خواص آللوپاتیک گیاه دارویی آنغوزه (Ferula assa-foetida L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول متشکل از 6 غلظت اسانس آنغوزه شامل 0، 200، 400، 600، 800 و 1000 میکرولیتر در لیتر و فاکتور دوم شامل 5 گونه گیاهی، سه گونه علف هرز به نامهای خردل وحشی (Sinapis arvensis)، تلخه (Acroptilo repens) و ازمک (Cardaria ...
بیشتر
بهمنظور بررسی ترکیبها و خواص آللوپاتیک گیاه دارویی آنغوزه (Ferula assa-foetida L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول متشکل از 6 غلظت اسانس آنغوزه شامل 0، 200، 400، 600، 800 و 1000 میکرولیتر در لیتر و فاکتور دوم شامل 5 گونه گیاهی، سه گونه علف هرز به نامهای خردل وحشی (Sinapis arvensis)، تلخه (Acroptilo repens) و ازمک (Cardaria draba) همراه با دو گونه زراعی گندم (Triticum aestivum) و جو (Hordeum vulgare) بودند. اسانس مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از روش تقطیر با آب از شیرابه گیاه آنغوزه استخراج شد. نتایج آنالیز اسانس با استفاده از دستگاه GC و GC-MS نشان داد که 13 ترکیب قابل شناسایی در اسانس وجود دارد که عمدهترین آنها شامل آلفا-پینن (3/21%)، بتا-پینن (1/47%) و 2،1-دی تیولان (6/18%) بودند. صفات مورد اندازهگیری جهت ارزیابی اثر آللوپاتیک اسانس بر گونههای مورد بررسی شامل: درصد جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه، وزن تر و خشک ساقهچه و ریشهچه و درصد ناهنجاری گیاهچهها بود. مقایسه میانگینها نشان داد که واکنش گیاهان نسبت به اسانس آنغوزه بهطور معنیداری (p ≤ 0.05) متفاوت میباشد. بیشترین درصد جوانهزنی در غلظتهای مختلف اسانس آنغوزه مربوط به گیاه زراعی گندم بدست آمد، در حالیکه در گیاه زراعی جو نسبت به گندم حساسیت بیشتری مشاهده شد. بهطور کلی کمترین حساسیت به اثرات آللوپاتیک اسانس مربوط به گونه زراعی گندم بود که در تمام صفات مشاهده شد. از طرفی گونه زراعی جو، علف هرز تلخه و ازمک بیشترین حساسیت را به اسانس آنغوزه نشان دادند. البته اثر بازدارندگی آنغوزه بر علف هرز تلخه و ازمک نسبت به خردل وحشی بیشتر بود.
گلمحمد گریوانی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ صفر صفری؛ مهدی میرزا
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر کشت و اهلی کردن دو گونه از جنس آویشن (Thymus L.)در اکوسیستمهای زراعی در استان خراسان شمالی، آزمایشی در سالهای 88-1384، در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی کهنهکند بجنورد انجام گردید. این دو گونه شامل گونه بومی آویشن خراسانی (Thymus transcaspicus) و گونه آویشن باغی (Thymus vulgaris) بود. تیمارهای مورد بررسی شامل مراحل مختلف برداشت بود. هر کدام ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر کشت و اهلی کردن دو گونه از جنس آویشن (Thymus L.)در اکوسیستمهای زراعی در استان خراسان شمالی، آزمایشی در سالهای 88-1384، در مزرعه ایستگاه تحقیقاتی کهنهکند بجنورد انجام گردید. این دو گونه شامل گونه بومی آویشن خراسانی (Thymus transcaspicus) و گونه آویشن باغی (Thymus vulgaris) بود. تیمارهای مورد بررسی شامل مراحل مختلف برداشت بود. هر کدام از گونهها، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار آزمون شدند. نتایج سالهای آزمایش برای هر کدام از گونهها جداگانه و بهصورت تجزیه مرکب مورد آزمون قرار گرفت. براساس یافتههای این پژوهش، تعداد و ترتیب میزان درصد ترکیبهای اصلی در هر دو گونه آویشن (T. transcaspicus و T. vulgaris) تفاوت چندانی نداشت. در هر دو گونه آویشن کمّیتهای اندازهگیری شده تحت تأثیر مراحل مختلف برداشت در هر دو سال قرار گرفتند و بیشترین وزن خشک اندام در هر دو گونه، مربوط به مرحلهی انتهای گلدهی در هر دو سال آزمایش بود. مراحل مختلف برداشت بر ترکیب موجود در اسانس اندام هوایی در هر دو گونه آویشن در هر دو سال در مراحل مختلف تأثیرات متفاوتی داشتند. با این حال روند عملکردهای کمّی بهویژه عملکرد اسانس بهعنوان عملکرد اقتصادی در هر دو گونه به این صورت بود که مرحله اواسط گلدهی در سال سوم از نظر برداشت اقتصادی بیشتر، مناسبتر به نظر میرسد. چون بیشترین عملکرد اسانس در هر دو گونه، در اواسط مرحله گلدهی سال سوم، بیشترین بازدهی را نشان داد. ضمن اینکه عملکرد اسانس گونه T. vulgaris بهمراتب بیشتر از گونه آویشن T. transcaspicus بود.
سید مهدی موسوی؛ سید غلامرضا موسوی؛ محمدجواد ثقهالاسلامی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش کمآبی در دوره رشد زایشی و مقادیر نیتروژن بر صفات ریختی، درصد و عملکرد اسانس و نیز بازدهی مصرف آب برای تولید اسانس میوه رازیانه (Foenicolum vulgare Mill.) آزمایشی در سال 89 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند اجرا گردید. در این تحقیق آبیاری در سه سطح (آبیاری مطلوب، تنش قطع آبیاری در مرحله گلدهی و مرحله پرشدن ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تنش کمآبی در دوره رشد زایشی و مقادیر نیتروژن بر صفات ریختی، درصد و عملکرد اسانس و نیز بازدهی مصرف آب برای تولید اسانس میوه رازیانه (Foenicolum vulgare Mill.) آزمایشی در سال 89 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند اجرا گردید. در این تحقیق آبیاری در سه سطح (آبیاری مطلوب، تنش قطع آبیاری در مرحله گلدهی و مرحله پرشدن دانه) بهعنوان عامل اصلی و مقدار نیتروژن مصرفی در چهار سطح (0، 60، 120 و 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) بهعنوان عامل فرعی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنش قطع آبیاری در مرحله گلدهی و پرشدن دانه نسبت به تیمار آبیاری مطلوب ارتفاع بوته را بهترتیب 2/16% و 2/5%، عملکرد میوه را بهترتیب 7/69% و 6/52%، عملکرد اسانس را بهترتیب 9/72% و 4/31% و بازدهی مصرف آب برای تولید اسانس میوه را بهترتیب 1/69% و 5/4% کاهش داد. همچنین با افزایش کاربرد نیتروژن از صفر به 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد انشعابات ساقه اصلی و عملکرد میوه بهترتیب 8/5%، 12%، 5/15% و 3/24% افزایش یافت. البته بیشترین عملکرد اسانس و بازدهی مصرف آب برای تولید اسانس میوه با کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد. بهطور کلی براساس نتایج این تحقیق میتوان تیمار آبیاری مطلوب و کاربرد 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار را به علت داشتن بیشترین قابلیت تولید اسانس و لزوم رعایت مسائل زیست محیطی برای زراعت رازیانه در بیرجند توصیه کرد.
بهمن فتاحی؛ وحیده ناظری؛ سیامک کلانتری؛ مرسدس بونفیل
چکیده
گیاه دارویی مریمگلی اصفهانی با نام علمی Salvia reuterana Boiss.، متعلق به تیره نعناعیان و دارای مواد مؤثرهای همچون اسانس، فلاونوئید، رزمارینیک اسید و … میباشد که باعث شده تا این گیاه خواص دارویی مهمی ازجمله ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی را دارا باشد. این پژوهش بهمنظور بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس، ترکیبهای فلاونوئیدی و رزمارینیک ...
بیشتر
گیاه دارویی مریمگلی اصفهانی با نام علمی Salvia reuterana Boiss.، متعلق به تیره نعناعیان و دارای مواد مؤثرهای همچون اسانس، فلاونوئید، رزمارینیک اسید و … میباشد که باعث شده تا این گیاه خواص دارویی مهمی ازجمله ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی را دارا باشد. این پژوهش بهمنظور بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس، ترکیبهای فلاونوئیدی و رزمارینیک اسید در گونههای Salvia reuterana Boiss. و Salvia palaestina Benth. جمعآوری شده از چهار منطقه از ایران میباشد. توسط دستگاه GC/MS، 43 ترکیب شیمیایی از اسانس گونه اولی و 24 ترکیب از اسانس گونه دومی شناسایی گردید که از غالبترین ترکیبهای شیمیایی در گونه S. reuterana میتوان بتا-المن، آلفا-گورجونن، جرماکرن-D، n- هگزیلاستات و اسپاتولنول را نام برد و ترکیبهای غالب در گونه S. palaestina شامل کاریوفیلن، دیهیدرو کاروئول، جرماکرن-D، لینالول و اسپاتولنول بودند. عصاره دیاتیل اتری برگ بهمنظور تعیین فلاونوئید کل و رزمارینیک اسید و شناسایی ترکیبهای فلاون، به دستگاه LC-DAD-ESI-MS تزریق گردید. نتایج نشان داد که میزان فلاونوئید کل در گونه S. palaestina 35/3828 میکروگرم بر گرم و در گونه S. reuterana بین 76/3252 تا 92/5132 متغیر است. میزان رزمارینیکاسید نیز در گونه S. reuterana 122-46/98 میکروگرم بر گرم و در گونه S. palaestina72/19 میکروگرم بر گرم است. همچنین چندین ترکیب فلاونی نیز شناسایی گردید. نتایج نشان داد کهمیزان فلاونوئید در دو گونه تقریباً برابر اما میزان فلاونوئید گونه S. reuterana در منطقه شهمیرزاد افزایش معنیداری نسبت به بقیه مناطق نشان داد. میزان رزمارینیک اسید در تمامی جمعیتهای گونه S. reuteranae بیشتر از S. palaestina بود.
فهیمه اسلامی خلیلی؛ همتاله پیردشتی؛ محمدعلی بهمنیار؛ فاطمه فاطمه تقوی قاسمخیلی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی و شیمیایی بر ویژگیهای شیمیایی خاک و برخی عناصر معدنی در گیاه دارویی همیشهبهار (Calendula officinalis L.) آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 11 تیمار در 3 تکرار در سال 1389 بهصورت گلدانی اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (بدون کود آلی یا شیمیایی)، کود شیمیایی (80 کیلوگرم در هکتار اوره، 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر کودهای آلی و شیمیایی بر ویژگیهای شیمیایی خاک و برخی عناصر معدنی در گیاه دارویی همیشهبهار (Calendula officinalis L.) آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 11 تیمار در 3 تکرار در سال 1389 بهصورت گلدانی اجرا گردید. تیمارها شامل شاهد (بدون کود آلی یا شیمیایی)، کود شیمیایی (80 کیلوگرم در هکتار اوره، 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل و 80 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم)، کود آلی کمپوست، کود پاستوریزه (کمپوست باگاس + پرلیت)، کود گوسفندی (10 تن در هکتار بهصورت جداگانه یا تلفیق با ½ و ¼ کود شیمیایی) بود. بررسی نتایج نشان داد که تیمارهای کودی بر تمامی صفات جز بر میزان پتاسیم موجود در برگ تأثیر معنیداری داشتهاست. بهطوری که در تیمارهای 10 تن در هکتار کود آلی پاستوریزه و 10 تن در هکتار کود دامی به همراه ½ و ¼ کود شیمیایی وزن خشک گل و برگ بهترتیب از بیشترین میزان برخوردار بود. بالاترین محتوی فسفر موجود در گل و برگ (بهترتیب با میانگین 46/0% و 17/0%) در تیمار کمپوست 10 تن در هکتار به همراه ¼ کود شیمیایی مشاهده گردید. بیشترین میزان عنصر مس در گل و برگ گیاه (بهترتیب با میانگین 60/32 و 25/26 میلیگرم بر کیلوگرم) مربوط به تیمارهای کودی 10 تن در هکتار کمپوست به همراه ½ کود شیمیایی و 10 تن در هکتار کود دامی بود. در حالیکه تیمار 10 تن در هکتار کود دامی بههمراه ½ کود شیمیایی تأثیر قابل ملاحظهای در افزایش میزان عنصر منگنز موجود در گل و برگ گیاه داشت. همچنین بیشترین میزان روی در برگ در تیمار 10 تن در هکتار کود کمپوست با افزایش 2/1 برابری نسبت به شاهد مشاهده شد.
حسین زینلی؛ حسین حسینی؛ محمدحسن شیرزادی
چکیده
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد ...
بیشتر
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات با سه تکرار به اجرا درآمد. صفات اندازهگیری شده در این تحقیق شامل طول برگ، عرض برگ، ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در هر مترمربع در چین اول و دوم، وزن تر 100 برگ، میزان اسانس چین اول و دوم، میزان منتول در چین اول و دوم، عملکرد کل اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس در هکتار بود. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز طول برگ اثر معنیداری داشت. اثرات متقابل ازت و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز صفات طول و عرض برگ، تفاوت معنیداری را نشان داد. مقایسه میانگین صفات نشان داد که ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در مترمربع، وزن تر 100 برگ، اسانس چین اول، منتول چین اول و دوم، عملکرد اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس با افزایش مصرف ازت افزایش یافتند. مقایسه میانگین زمانهای مختلف برداشت روی صفات نشان داد که بیشترین عملکرد کل اندام هوایی و عملکرد اسانس در زمان شروع غنچهدهی بدست آمدهاست. اثرات متقابل سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت همچنین نشان داد که بیشترین عملکرد اندام هوایی در هکتار در زمان مصرف 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان شروع غنچهدهی و بالاترین میزان منتول در سطح مصرف 300 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان 50 درصد گلدهی بدست آمدهاست. درصد اسانس در چین دوم نسبت به چین اول معنیدار و روند کاهشی داشتهاست. بهطور کلی نتایج نشان داد که بهترین تاریخ برداشت جهت حصول به حداکثر عملکرد تر اندام هوایی و اسانس در گیاه نعناع فلفلی، زمان شروع غنچهدهی و میزان مصرف 200 کیلوگرم کود نیتروژن بودهاست.
عباس نیکوپور؛ کامکار جایمند؛ محمدتقی درزی؛ فرهاد رجالی
چکیده
بهمنظور بررسی کارایی کود زیستی فسفری و تراکم بوته بر کمّیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی زنیان (Trachyspermum copticum L.)، پژوهشی بهصورت آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در بهار سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل کود زیستی فسفری در چهار سطح ...
بیشتر
بهمنظور بررسی کارایی کود زیستی فسفری و تراکم بوته بر کمّیت و کیفیت اسانس گیاه دارویی زنیان (Trachyspermum copticum L.)، پژوهشی بهصورت آزمایش فاکتوریل دو عاملی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در بهار سال 1389 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل عامل کود زیستی فسفری در چهار سطح (شاهد (عدم تلقیح)، بذرمال، سرک و بذرمال و سرک) و عامل تراکم بوته در سه سطح (250000، 125000، 83000 بوته در هکتار) بودند. صفات مورد بررسی شامل درصد اسانس، عملکرد اسانس، درصد تیمول، درصد ترپینولن و درصد پارا-سیمن در روغن فرّار بودند. نتایج نشان داد که تأثیر کود زیستی فسفری بر صفات مورد بررسی در سطح 1% معنیدار شد، بهطوری که بیشترین مقادیر درصد اسانس (34/4%) و عملکرد اسانس (12/143 کیلوگرم در هکتار) در تیمار دو بار تلقیح (بذرمال و سرک) و درصد تیمول (9/33%) در تیمار بذرمال، درصد ترپینولن (5/41%) در تیمار دو بار تلقیح (بذرمال و سرک) و درصد پارا-سیمن (2/23%) در تیمار سرک بدست آمد. اثر تراکم بوته بر صفات مورد بررسی در سطح 1% معنیدار شد. بهطوری که بیشترین مقادیر درصد اسانس (1/4%) در تیمار 83000 بوته در هکتار، عملکرد اسانس (07/104 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 250000 بوته در هکتار، درصد تیمول (4/37%) در تیمار 125000 بوته در هکتار، درصد ترپینولن (5/44%) در تیمار 83000 بوته در هکتار و درصد پارا-سیمن (9/23%) در تیمار 83000 بوته در هکتار بدست آمد. از طرفی اثرات متقابل معنیداری نیز بر درصد اسانس (37/5%)، عملکرد اسانس (5/149 کیلوگرم در هکتار)، درصد تیمول (40%)، درصد ترپینولن (1/49%) و درصد پارا-سیمن (6/25 %) مشاهده گردید.