زراعت و باغبانی
جبرائیل ملکی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ مهدی میرزا؛ حسین حیدری شریف آباد؛ محمدحسین لباسچی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.958.104.6.1578.41بهمنظور بررسی تأثیر روشهای حاصلخیزی خاک بر عملکرد کمّی و روغن گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف کودهای شیمیایی NPK، سطوح مختلف کود دامی، تلفیق کودهای NPK با کود دامی، تلفیق کودهای شیمیایی ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.958.104.6.1578.41بهمنظور بررسی تأثیر روشهای حاصلخیزی خاک بر عملکرد کمّی و روغن گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف کودهای شیمیایی NPK، سطوح مختلف کود دامی، تلفیق کودهای NPK با کود دامی، تلفیق کودهای شیمیایی و دامی همراه با تلقیح کود زیستی آزوریزوبیوم بود. نتایج نشان داد که با تغذیه گیاه، ارتفاع بوته، وزن خشک بوته، تعداد شاخه جانبی، شاخص سطح برگ، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه، عملکرد زیست توده، محتوای نسبی آب برگ، درصد روغن و عملکرد روغن افزایش پیدا کرد. در روش تغذیه شیمیایی، بالاترین خصوصیات کمّی و کیفی مربوط به کاربرد 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 96 کیلوگرم در هکتار فسفر و 120 کیلوگرم در هکتار پتاسیم بود. در تغذیه گیاهی با کود دامی از کاربرد 20 تن در هکتار کود دامی استفاده شد. در تغذیه گیاه به روش تلفیق کود شیمیایی و دامی تیمار 40 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 32 کیلوگرم فسفر و 40 کیلوگرم پتاسیم همراه با 30 تن در هکتار کود دامی بهترین تیمار بود. در تغذیه گیاهی به روش تلفیق شیمیایی، دامی و زیستی تیمار 30 تن در هکتار کود دامی همراه با آزوریزوبیوم در حضور 40 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 32 کیلوگرم فسفر و 40 کیلوگرم پتاسیم مناسبترین تیمار مشاهده گردید. بهطور کلی تیمار 40 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 32 کیلوگرم فسفر و 40 کیلوگرم پتاسیم همراه با 30 تن در هکتار کود دامی در کنار آزوریزوبیوم بیشترین تأثیر مثبت را در بهبود عملکرد و میزان روغن سیاهدانه داشت که از کمترین میزان کود شیمیایی برخوردار بود.
بهزراعی و بهنژادی
علی برقی؛ عبدالقیوم قلی پوری
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.837.103.5.1578.1610شوری از شایعترین تنشهای غیر زنده میباشد که منجر به کاهش زیادی در تولید محصولات کشاورزی میشود.تنظیمکنندههای رشد گیاه نقش مهمی در رشد و توسعه گیاه در شرایط عادی و تنش ایفاء میکنند. بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی جاسمونیک اسید و 24-اپی براسینولید بر عملکرد واجزای عملکرد، درصد روغن ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.837.103.5.1578.1610شوری از شایعترین تنشهای غیر زنده میباشد که منجر به کاهش زیادی در تولید محصولات کشاورزی میشود.تنظیمکنندههای رشد گیاه نقش مهمی در رشد و توسعه گیاه در شرایط عادی و تنش ایفاء میکنند. بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی جاسمونیک اسید و 24-اپی براسینولید بر عملکرد واجزای عملکرد، درصد روغن و اسانس و برخی ویژگیهای فیزیولوژیک سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط تنش شوری آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه محقق اردبیلی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل 4 سطح شوری (0، 5، 10 و 15 دسیزیمنس بر متر NaCl) و سه سطح تنظیمکنندههای رشد (شاهد بدون تنظیمکننده رشد، 0.1 میکرومول 24-اپی براسینولید و 0.5 میلیمول جاسمونیک اسید) بودند. نتایج مقایسات میانگین نشان داد که شوری موجب کاهش محصول بوته، تعداد دانه در کپسول، تعداد کپسول در بوته و درصد روغن دانه گردید. در حالیکه وزن هزاردانه و مقدار پرولین را بهطور معنیداری افزایش داد. تنظیمکنندههای رشد نیز وزن هزاردانه و درصد روغن دانه را افزایش و مقدار پرولین را کاهش دادند. مقدار کلروفیلهای a و b برگ با افزایش سطوح شوری کاهش یافت و در تمام سطوح شوری کاربرد جاسمونیک اسید و 24-اپی براسینولید مقادیر کلروفیلهای a و b را افزایش دادند. مقدار مالون دیآلدئید با افزایش سطح شوری افزایش یافت و در تمام سطوح تنش، محلولپاشی تنظیمکنندههای رشد مقدار مالون دیآلدئید را کاهش دادند. بهعلاوه درصد اسانس دانه با افزایش سطح شوری و همچنین در تمام سطوح شوری با تیمار تنظیمکنندههای رشدی افزایش یافت. بنابراین توصیه میشود در شرایط شوری برای اجتناب از خسارتهای ناشی از تنش بهمنظور افزایش اسانس سیاهدانه که یک ترکیب بسیار مهم در صنایع دارویی میباشد و همچنین افزایش درصد روغن، وزن هزاردانه و رنگدانههای فتوسنتزی، تنظیمکنندههای رشدی براسینواستروئید و جاسمونیک اسید با هزینه اندک و بهصورت محلولپاشی استفاده شود.
سیده حکیمه داودی؛ عباس بیابانی؛ علی راحمی؛ سید علی محمد مدرس ثانوی؛ ابراهیم غلامعلی پور علمداری؛ مهدی زارعی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):
98.1000/1735-0905.1398.36.448.101.3.1575.41
بهمنظور بررسی اثر کلاتهای آهن و روی بر برخی خصوصیات کمّی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه (مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس و مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران) انجام ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):
98.1000/1735-0905.1398.36.448.101.3.1575.41
بهمنظور بررسی اثر کلاتهای آهن و روی بر برخی خصوصیات کمّی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو منطقه (مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس و مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس تهران) انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: آهن (نانو کلاتهای آهن در دو سطح 1.5 در هزار و 4 در هزار + کلات آهن 3 در هزار) و روی (نانو کلات روی در دو سطح 1.5 در هزار و 3 در هزار و کلات روی 3 در هزار) بود که بهصورت محلولپاشی به تفکیک اعمال گردید. تیمارها در مرحله 10-8 برگی و در زمان پر شدن کپسولها بکار برده شد. کاربرد کلاتهای آهن و روی بهصورت نانو نسبت به شکل معمول ارتباط معنیداری با عملکرد و اجزای عملکرد و خصوصیات کیفی داشتند و آنها را افزایش دادند. غلظت 4 در هزار نانو کلات آهن و 3 در هزار نانو کلات روی باعث بیشترین افزایش در صفات عملکرد دانه (217.4747/217 گرم در مترمربع در گنبدکاووس و 288.67 گرم در مترمربع در تهران)، عملکرد زیستی (582 گرم در مترمربع در گنبدکاووس و 337.2 گرم در مترمربع در تهران)، شاخص برداشت (37.43% در گنبدکاووس و 76.46% در مزرعه تهران) و درصد روغن و عملکرد روغن شده است. بیشترین مقدار عددی مربوط به نشت سلولی (57.70 در گنبدکاووس و 64.72 در تهران) و پرولین (13.40 در گنبدکاووس و 11.51 در تهران) مربوط به تیمار کلات آهن و روی به شکل غیر نانو بود. براساس نتایج حاصل و با توجه به ویژگیهای مختلف اندازهگیری شده، کاربرد آهن و روی به شکل نانو حتی در غلظتهای پایین اثر مثبتی بر عملکرد کمّی و کیفی خواهد داشت.
صادق عنبرستانی؛ علیرضا رضازاده؛ آیت اله رضایی
چکیده
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی دارویی و متعلق به خانواده آلاله میباشد. دانههای این گیاه در طب سنتی برای درمان بیماریهای آسم، التهاب، دیابت و فشار خون بالا استفاده میشود. کشت سلولی این گیاه بهدلیل ترکیبهای فعال و کاربرد در پزشکی دارای اهمیت است. در این تحقیق، بهمنظور بررسی اثر عصاره مخمر و ساکارز بر ویژگیهای رشد سلول و صفات ...
بیشتر
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی دارویی و متعلق به خانواده آلاله میباشد. دانههای این گیاه در طب سنتی برای درمان بیماریهای آسم، التهاب، دیابت و فشار خون بالا استفاده میشود. کشت سلولی این گیاه بهدلیل ترکیبهای فعال و کاربرد در پزشکی دارای اهمیت است. در این تحقیق، بهمنظور بررسی اثر عصاره مخمر و ساکارز بر ویژگیهای رشد سلول و صفات بیوشیمیایی کشت سلولی سیاهدانه آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتور اول سه غلظت عصاره مخمر (صفر، 0.5 و ۱ میلیگرم در لیتر) و فاکتور دوم سه غلظت ساکارز (30، 4۵ و60 گرم در لیتر) انتخاب گردید. پس از گذشت چهار روز از اعمال تیمارها، میزان رشد، آنتوسیانین، مقدار پروتئین محلول، فعالیت آنزیم پراکسیداز، محتوی فنول، غلظت پراکسید هیدروژن و پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد عصاره مخمر به تنهایی بر رشد سلولها مؤثر بود و عصاره مخمر و ساکارز باعث افزایش معنیدار مقدار آنتوسیانین، مقدار پروتئین محلول، محتوی فنول، غلظت پراکسید هیدروژن و پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی شد. این در حالیست که فعالیت آنزیم پراکسیداز بهصورت معنیداری نسبت به نمونه شاهد کاهش یافت. نتایج نشان داد احتمالاً ساکارز و عصاره مخمر از طریق تأمین منابع غذایی و القاء تنش اکسیداتیو، آثار خود را بر روی سلولهای سیاهدانه نشان دادند
شیما کریمی فرد؛ احمد غلامی؛ منوچهر قلی پور
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا و امواج فراصوت بر برخی صفات کمّی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) این آزمایش در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار بود. فاکتورهای آزمایش شامل قارچ میکوریزا در سه سطح عدم تلقیح، تلقیح به میزان ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر قارچ میکوریزا و امواج فراصوت بر برخی صفات کمّی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) این آزمایش در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار بود. فاکتورهای آزمایش شامل قارچ میکوریزا در سه سطح عدم تلقیح، تلقیح به میزان توصیه شده، تلقیح به میزان دو برابر توصیه شده و پرتودهی در پنج سطح صفر، 3، 5، 7 و 9 دقیقه با امواج فراصوت با فرکانس 42 کیلوهرتز بود. نتایج این بررسی نشان داد که عملکرد دانه، وزن هزاردانه، درصد کلونیزاسیون ریشه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت تحت تأثیر اثر اصلی قارچ میکوریزا قرار گرفتند. درصد و عملکرد اسانس بهطور معنیداری تحت تأثیر سطوح مختلف میکوریزا قرار گرفت. بیشترین درصد اسانس از مصرف مضاعف ماده تلقیح به میزان 1/1% بدست آمد. بین دو تیمار تلقیح از نظر تأثیر بر عملکرد دانه و وزن هزاردانه تفاوت معنیدار مشاهده نشد. اثر امواج فراصوت باعث افزایش در ارتفاع ساقه، عملکرد دانه، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیک، درصد و عملکرد اسانس گردید. بیشترین عملکرد دانه و وزن هزاردانه از تیمار 7 دقیقه پرتودهی و بهترتیب به میزان 696.3 کیلوگرم در هکتار و 2.7 گرم حاصل شد. براساس نتایج حاصل، اثر متقابل قارچ میکوریزا و امواج فراصوت بر ارتفاع ساقه، تعداد کپسول در بوته و درصد اسانس معنیدار شد. بالاترین درصد اسانس در ترکیبهای تیماری 9 دقیقه پرتودهی و عدم تلقیح با میکوریزا و همچنین 3 دقیقه پرتودهی و استفاده از میکوریزا بدست آمد.
سیامک ذیشان؛ رسول اصغری زکریا؛ ناصر زارع
چکیده
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی یکساله از خانواده آلاله است که دانه آن حاوی پروتئین، آلکالوئیدها، کینونها، ساپونین و اسانس فرّار بوده و علیه برخی از باکتریها و درمان بسیاری از بیماریها بکار میرود. در این تحقیق القاء پلیپلوئیدی در گیاه سیاهدانه از طریق تیمار بذر با غلظتهای 0، 025/0، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 8، 24 و ...
بیشتر
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی یکساله از خانواده آلاله است که دانه آن حاوی پروتئین، آلکالوئیدها، کینونها، ساپونین و اسانس فرّار بوده و علیه برخی از باکتریها و درمان بسیاری از بیماریها بکار میرود. در این تحقیق القاء پلیپلوئیدی در گیاه سیاهدانه از طریق تیمار بذر با غلظتهای 0، 025/0، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 8، 24 و 48 ساعت در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار بررسی شد. تعیین درصد گیاهان تتراپلوئید از طریق بررسی صفات مورفولوژیکی و مشاهدات کروموزومی انجام شد. تجزیه واریانس دادههای حاصل نشان داد که اثر غلظت کلشیسین، مدت زمان تیمار و اثر متقابل آنها بر زندهمانی گیاهان و درصد القاء تتراپلوئیدی معنیدار است. با افزایش غلظت کلشیسین و مدت زمان تیمار، درصد جوانهزنی بذرها و زندهمانی گیاهان حاصل بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت. کمترین تعداد گیاهان زنده مانده در غلظت 2/0% کلشیسین با زمان تیمار 24 و 48 ساعت مشاهده شد. بیشترین درصد گیاهان تتراپلوئید القاء شده (9/9%) در غلظت 05/0% کلشیسین با مدت زمان تیمار 48 ساعت بدست آمد که تفاوت معنیداری با غلظتهای 1/0% و 2/0% آن با همین زمان تیمار نداشت. البته گیاهان حاصل از تیمار با کلشیسین، ارتفاع بوته، فواصل میانگره، طول و عرض کپسول بیشتری نسبت به گیاهان دیپلوئید داشتند. علاوهبر این، آنها دارای روزنههای بزرگتر با تعداد کمتر در مقایسه با گیاهان دیپلوئید بودند.
روحاله قلندری؛ فرنگیس قاسمی؛ حسین کارگر جهرمی؛ نبیاله غلامزاده
چکیده
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی دارویست که از گذشتههای دور در درمان پارهای از بیماریها ازجمله ناتوانی جنسی کاربرد داشته است. از اینرو، این تحقیق با هدف مطالعه اثر سیاهدانه بر ساختار بافتی تخمدان انجام شد. در این تحقیق، 35 سر موش سفید بزرگ ماده (ویستار) با وزن 300-250 گرم تهیه و به 5 گروه مساوی شامل کنترل (بدون تیمار)، شاهد (دریافتکننده ...
بیشتر
سیاهدانه (Nigella sativa L.) گیاهی دارویست که از گذشتههای دور در درمان پارهای از بیماریها ازجمله ناتوانی جنسی کاربرد داشته است. از اینرو، این تحقیق با هدف مطالعه اثر سیاهدانه بر ساختار بافتی تخمدان انجام شد. در این تحقیق، 35 سر موش سفید بزرگ ماده (ویستار) با وزن 300-250 گرم تهیه و به 5 گروه مساوی شامل کنترل (بدون تیمار)، شاهد (دریافتکننده محلول آب و الکل) و سه گروه تیمار تقسیم شدند. عصاره سیاهدانه بهترتیب در دوزهای حداقل، متوسط و حداکثر (mg/kg/b.wt400، 200، 100) تهیه و طی 3 هفته روزانه به موشهای گروه تیمار تزریق درون صفاقی شد. در پایان دوره تیمار، تخمدان موشها را جدا و پس از آبگیری، شفافسازی و جایگزینی با پارافین، مقاطع بافتی 5 میکرونی تهیه گردید. انواع فولیکولها شمارش و تغییرات بافتی با میکروسکوپ نوری مطالعه شد. دادههای حاصل با (17)SPSS و آزمون ANOVA تحلیل و گروههای مورد بررسی با آزمون t (P<0.05) با هم مقایسه شدند. نتایج حاصلکاهش معنیداری را در تعداد فولیکول بدوی و فولیکول اولیه در تمامی گروههای تیمار نسبت به گروه کنترل نشان داد. تعداد فولیکول ثانویه و وزن تخمدانها نیز در تیمار با دوز مصرفی حداکثر در مقایسه با کنترل کاهش معنیداری داشتند. با استناد به یافتههای این تحقیق، عصاره هیدروالکلی سیاهدانه بر بافت تخمدان تا حدودی اثر تخریبی وابسته به دوز داشته و از مصرف آن در دوره بارداری باید اجتناب شود.
رزیتا کبیری؛ حسن فرحبخش؛ فاطمه نصیبی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی ناشی از پلیاتیلن گلایکول بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شامل وزن خشک اندام هوایی، نشت یونی، محتوی نسبی آب برگ، رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها)، مالوندآلدهید و سایر آلدهیدها، آنتوسیانینها، ترکیبهای پلیفنلی، فلاونوئیدها، فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی ناشی از پلیاتیلن گلایکول بر برخی پارامترهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شامل وزن خشک اندام هوایی، نشت یونی، محتوی نسبی آب برگ، رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، b، کل و کاروتنوئیدها)، مالوندآلدهید و سایر آلدهیدها، آنتوسیانینها، ترکیبهای پلیفنلی، فلاونوئیدها، فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز، محتوی قندهای محلول و پروتئین در گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.)، آزمایشی در سال 1390 در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و در شرایط کشت هیدروپونیک انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی در سطوح صفر، 2/0-، 4/0- و 6/0- مگاپاسکال بودند. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش معنیدار وزن خشک اندام هوایی، محتوی نسبی آب برگ، رنگیزههای فتوسنتزی، آنتوسیانینها، ترکیبهای پلیفنلی، فلاونوئیدها و پروتئین و افزایش نشت یونی، مقدار مالوندآلدهید و سایر آلدهیدها، فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز و محتوی قندهای محلول گردید. براساس نتایج بدست آمده به نظر میرسد که این گیاه در برابر تنش خشکی حساس بوده، بنابراین بکار بردن ترکیبهای حفاظتی خارجی میتواند ظرفیت آنتیاکسیدانی این گیاه را در برابر شرایط تنش افزایش دهد.
علیرضا رضاپور؛ مصطفی حیدری؛ محمد گلوی؛ محمود رمرودی
چکیده
به منظور بررسی اثرهای تنش خشکی و مقادیر مختلف کود گوگرد بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرده شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در شهرستان قائن اجرا گردید. تیمارهای خشکی بهصورت آبیاری پس از 50، 100 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بهعنوان عامل ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرهای تنش خشکی و مقادیر مختلف کود گوگرد بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی بهصورت کرتهای یکبار خرده شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در شهرستان قائن اجرا گردید. تیمارهای خشکی بهصورت آبیاری پس از 50، 100 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بهعنوان عامل اصلی و چهار سطح کود گوگرد شامل 0، 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار از منبع گوگرد بنَتونیتدار بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج تجزیه آماری دادهها نشان داد که تنش خشکی تأثیر معنیداری بر عملکرد دانه گیاه دارویی سیاهدانه دارد. بهطوری که عملکرد دانه در تیمار150 میلیمتر در مقایسه با تیمار 50 میلیمتر تبخیر از سطح تشتک 8/22% کاسته شد. تنش خشکی بجز وزن هزاردانه، تأثیر معنیداری بر کلیه اجزای عملکرد دانه شامل بیوماس، تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول داشته و سبب کاهش آنها گردید. بهنحوی که بیشترین مقدار کاهش در بالاترین سطح تنش مربوط به تعداد دانه در کپسول به میزان 64/31% بود. بهطوری که تحت تنش خشکی میزان دو تنظیمکننده اسمزی کربوهیدرات و پرولین افزایش و از درصد اسانس و عملکرد اسانس دانه گیاه سیاهدانه کاسته شد. کاربرد کود گوگرد سبب افزایش عملکرد دانه شد و مصرف 225 کیلوگرم در هکتار کود گوگرد عملکرد دانه را 2/7% افزایش داد. بنابراین تأثیر معنیدار و مثبت کود گوگرد بر کلیه اجزای عملکرد دانه، تنظیمکنندههای اسمزی و عملکرد اسانس بهویژه تا سطح 150 کیلوگرم گوگرد در هکتار مشاهده شد.
مهلقا قربانلی؛ غلامرضا بخشیخانیکی؛ صنم سلیمیالیزئی؛ مهدی هدایتی
چکیده
در این تحقیق تغییرات میزان پرولین و قندهای محلول و فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در اثر تنش خشکی همراه تأثیر جبرانی اسیدآسکوربیک بهعنوان عامل دفاعی در گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین کشت گیاه به صورت گلخانهای با تیمارهای مختلف آبیاری و اسیداسکوربیک شامل: 1) شاهد با آبیاری به مقدار ظرفیت ...
بیشتر
در این تحقیق تغییرات میزان پرولین و قندهای محلول و فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در اثر تنش خشکی همراه تأثیر جبرانی اسیدآسکوربیک بهعنوان عامل دفاعی در گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین کشت گیاه به صورت گلخانهای با تیمارهای مختلف آبیاری و اسیداسکوربیک شامل: 1) شاهد با آبیاری به مقدار ظرفیت زراعی، 2) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی، 3) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی، 4) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار، 5) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 1 میلیمولار، 6) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی به همراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار، 7) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 1 میلیمولار، انجام گردید. مقدار پرولین و قندهای محلول در اندام هوایی و زمینی در سطوح مختلف آبیاری بجز تیمار آبیاری با دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار تفاوت معنیدار نشان دادند. مقدار آنزیمها نیز در سطوح آبیاری یک سوم و دو سوم ظرفیت زراعی چه در اندام هوایی و چه در اندام زمینی، تفاوت معنیداری داشتند و غلظت 1 میلیمولار اسیدآسکوربیک تقریباً در کنار تنشهای مختلف اثر کاهندهای نداشت ولی اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار بهویژه در آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی توانست با کاهش متابولیتهای حاصل از کم شدن میزان آب آبیاری، اثر کمبود آب را به مقدار چشمگیر کاهش دهد.
مهلقا قربانلی؛ نینا ادیبهاشمی؛ مریم پیوندی
چکیده
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری ...
بیشتر
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری که گیاهان در معرض غلظتهای مختلف کلریدسدیم (0، 25، 50، 75 و100 میلیمولار) و اسید آسکوربیک (0 و10 میلیمولار) قرار گرفتند. در گیاهانی که تنها در معرض کلریدسدیم قرار داشتند، در مقایسه با گیاهان شاهد، با افزایش غلظت کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار پروتئین کاهش و مقدار قندهای محلول افزایش یافت. اما گیاهانی که در معرض همزمان کلریدسدیم و اسید آسکوربیک قرارداشتند، در مقایسه با گیاهانی که تنها در معرض تنش شوری بودند، در غلظتهای یکسان کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار قندهای محلول و پروتئین بیشتری را نشان دادند. این نتایج نشان میدهند که اسپری اسید آسکوربیک (بهعنوان یک آنتیاکسیدان) سبب افزایش بردباری به تنش شوری و کاهش اثرهای مضر کلریدسدیم در گیاه سیاهدانه شده است.