یاسمن شکوری؛ بهاره کاشفی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.437.95.3.1576.32 با توجه به اهمیت گیاه ترخون (Artemisia dracuunculus L.) از نظر دارویی و مشکلات موجود برای تکثیر آن میتوان از تکنیک کشت بافت برای ازدیاد آن استفاده نمود. هدف از اجرای این مطالعه مقایسه محیط کشتهای متفاوت و محرکهای شیمیایی بر صفات رشدی و ترکیبهای بیوشیمیایی ترخون بود. تیمارهای آزمایش شامل محیط کشتهای ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.437.95.3.1576.32 با توجه به اهمیت گیاه ترخون (Artemisia dracuunculus L.) از نظر دارویی و مشکلات موجود برای تکثیر آن میتوان از تکنیک کشت بافت برای ازدیاد آن استفاده نمود. هدف از اجرای این مطالعه مقایسه محیط کشتهای متفاوت و محرکهای شیمیایی بر صفات رشدی و ترکیبهای بیوشیمیایی ترخون بود. تیمارهای آزمایش شامل محیط کشتهای موراشیگ و اسکوگ (MS)، گامبورگ (B5) و شنک و هیلدبرانک (SH) و همچنین تنظیمکنندههای رشد کینتین، NAA، 2,4-D به تنهایی و ترکیب NAA + کینتین و ترکیب 2,4-D + کینتین با غلظت 0.5 میلیگرم در لیتر بودند. این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تیمارهای محیط کشت و تنظیمکنندههای رشد اثر معنیداری بر خصوصیات کالوس، گیاهچه باززایی شده، ترکیبهای بیوشیمیایی کالوس، اسانس گیاه و ترکیبهای آن داشت. محیط کشت MS سبب شد درصد بالاتر کالزایی و وزن تر و خشک آن به میزان بیشتری افزایش یابد. بیشترین درصد باززایی (35.5%)، طول ریشه (1.28 سانتیمتر)، وزن خشک ریشه (6.5 گرم) و وزن خشک ساقه (2.6 گرم) در محیط کشت MS، NAA+ کینتین و 2,4-D+ کینتین حاصل شد. همچنین میزان فلاونوئید، میزان فنول و ترکیبهای فنولی در کالوس ترخون در محیط کشت MS، NAA+ کینتین و 2,4-D+ کینتین بالاتر بود. میزان اسانس (2.42%) و اوسیمون (5.78%) در محیط کشت MS، NAA+ کینتین و 2,4-D+ کینتین بیشتر از سایر تیمارها بود. همچنین درصد استراگول با کاربرد 2,4-D افزایش یافت و NAA سبب افزایش درصد اوسیمون، لیمونن و لینانول موجود در اسانس گردید. درصد لیمونن با کاربرد تنهای NAA و درصد لینانول در تیمار 2,4-D+ کینتین بیشتر از سایر تیمارها بود. نتایج نشان داد که بالاترین شاخص رشدی، ترکیب بیوشیمیایی و اسانس در محیط کشت پایه MS حاوی (تنظیمکنندههای رشد) مشاهده شد. همچنین کاربرد کینتین به همراه NAA و 2,4-D سبب بهبود رشد کالوس، باززایی، اسانس و برخی ترکیبهای موجود در اسانس ترخون گردید.
معصومه مدرس
چکیده
نوروزک (Salvia leriifolia Benth.) از خانواده نعناعیان، دارای خواص ضددرد، ضدالتهاب، ضددیابت و آنتیاکسیدان است. بهمنظور القاء کالوس از مریستم انتهایی و رویان گیاه نوروزک برای تولید اسیدهای فنولیک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. جداکشتهای مریستم انتهایی و رویان بر روی محیط کشت MS همراه با ترکیبهای مختلف از مواد تنظیمکننده رشد ...
بیشتر
نوروزک (Salvia leriifolia Benth.) از خانواده نعناعیان، دارای خواص ضددرد، ضدالتهاب، ضددیابت و آنتیاکسیدان است. بهمنظور القاء کالوس از مریستم انتهایی و رویان گیاه نوروزک برای تولید اسیدهای فنولیک آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. جداکشتهای مریستم انتهایی و رویان بر روی محیط کشت MS همراه با ترکیبهای مختلف از مواد تنظیمکننده رشد 2,4-D (صفر، 1، 2 و 3 میلیگرم بر لیتر) با KIN (صفر، 3/0 و 1 میلیگرم بر لیتر) و نیز BAP (صفر، 0.5، 1، 2 و 3 میلیگرم بر لیتر) با NAA (صفر، 0.5، 1 و 1.5 میلیگرم بر لیتر) کشت داده شد. پس از چهار هفته درصد تولید کالوس، وزن تر و خشک کالوسها بررسی گردید و تجمع اسیدهای فنولیک با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) اندازهگیری شد. بهترین تیمار برای القاء و رشد کالوس از مریستم انتهایی و رویان 2,4-D، 2 میلیگرم بر لیتر با Kin 1 میلیگرم بر لیتر بود. میزان تجمع کافئیک اسید در کالوسهای رویان در این تیمار بهطور معنیداری بیشتر از برگ گیاه بود و میزان رزمارینیک اسید تولید شده قابل مقایسه با برگ بود. بیشترین میزان سالویانولیک اسیدB از عصاره حاصل از کالوس مریستم انتهایی بدست آمد که حدود سه برابر بیشتر از برگ گیاه نوروزک بود.
مهدی موحدی؛ ولیاله قاسمی عمران؛ سپیده ترابی
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان ریزازدیادی، تعیین بهترین محیط کشت و ترکیب تنظیمکنندههای رشد گیاهی شاهدانه (Cannabis sativa L.) در شرایط درون شیشهای انجام شد. بذرها بعد از ضدعفونی سطحی روی محیط کشت پایه MS کشت شدند. پس از یک ماه ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل از گیاهچههای رشدیافته در محیط in vitro در محیط کشت MS حاوی تنظیمکننده رشد گیاهی NAA ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی امکان ریزازدیادی، تعیین بهترین محیط کشت و ترکیب تنظیمکنندههای رشد گیاهی شاهدانه (Cannabis sativa L.) در شرایط درون شیشهای انجام شد. بذرها بعد از ضدعفونی سطحی روی محیط کشت پایه MS کشت شدند. پس از یک ماه ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل از گیاهچههای رشدیافته در محیط in vitro در محیط کشت MS حاوی تنظیمکننده رشد گیاهی NAA (5/0، 1، 2 و 3 میلیگرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با 5/0 میلیگرم در لیتر BA و تنظیمکننده رشد گیاهی 2,4-D (1/0، 2/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با 5/0 میلیگرم در لیتر BA کشت گردیدند. واکنش ریزنمونهها تقریباً در بیشتر محیطهای کشت مورد استفاده، تولید کالوس بودهاست. هیچگونه باززایی مستقیم در ریزنمونهها مشاهده نشده و تنها در غلظت 1/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D به همراه 5/0 میلیگرم BA در ریزنمونه هیپوکوتیل باززایی غیرمستقیم دیده شدهاست. بیشترین حجم کالوس تولید شده در کل ریزنمونهها، در غلظت 1/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D به همراه 5/0 میلیگرم در لیتر BA در ریزنمونه برگ بدست آمد. ریشهزایی در کالوس بعضی از ریزنمونهها در سطوح مختلف تیمارها مشاهده شد. بیشترین وزن تر کالوس تولید شده مربوط به بافت برگ در تیمار 1 میلیگرم در لیتر 2,4-D به همراه 5/0 میلیگرم در لیتر BA بودهاست. ریزنمونهها به راحتی کالوسزایی و ریشهزایی کرده و نسبت به باززایی واکنش خوبی نشان ندادند.
مهدی موحدی؛ ولیاله قاسمی عمران؛ سپیده ترابی
چکیده
شاهدانه ایرانی (Cannabis sativa L.) گیاهی دارویی متعلق به خانواده Cannabinaceae است که ترکیبهای متنوعی از متابولیتهای ثانویه را تولید میکند. این تحقیق بهمنظور بهینهسازی باززایی مستقیم و غیرمستقیم این گیاه در شرایط in vitro انجام شد. ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل از گیاهچههای استریل جداسازی شده و محیط کشتهای حاوی BA (1/0، 2/0، 5/0، 1، ...
بیشتر
شاهدانه ایرانی (Cannabis sativa L.) گیاهی دارویی متعلق به خانواده Cannabinaceae است که ترکیبهای متنوعی از متابولیتهای ثانویه را تولید میکند. این تحقیق بهمنظور بهینهسازی باززایی مستقیم و غیرمستقیم این گیاه در شرایط in vitro انجام شد. ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل از گیاهچههای استریل جداسازی شده و محیط کشتهای حاوی BA (1/0، 2/0، 5/0، 1، 2، 3 میلیگرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با 5/0 میلیگرم در لیتر IBA و TDZ (1/0، 2/0، 5/0، 1، 2، 3 میلیگرم در لیتر) به تنهایی یا در ترکیب با 5/0 میلیگرم در لیتر IBA کشت شدند. عکسالعمل ریزنمونهها در همه محیطهای کشت مورد استفاده، تولید کالوس بود. هیچگونه باززایی مستقیم در ریزنمونهها مشاهده نشد و در ریزنمونه هیپوکوتیل باززایی غیرمستقیم در سطوح مختلف هورمونی BA اتفاق افتاد. بیشترین حجم کالوس تولید شده، در غلظت 2 میلیگرم در لیتر TDZ به همراه 5/0 میلیگرم در لیتر IBA در ریزنمونه برگ بدست آمد. بیشترین وزن تر و خشک کالوس تولید شده مربوط به ریزنمونه برگ در تیمار هورمونی 1 میلیگرم در لیتر TDZ به همراه 5/0 میلیگرم در لیتر IBA بود. تیمار هورمونی 5/0 میلیگرم در لیتر TDZ به همراه 5/0 میلیگرم IBA در هیچ ریزنمونهای کالوس تولید نکرد. البته ترکیب هورمون IBA در غلظتهای مختلف هورمون BA، تأثیر شگرفی در بهبود حجم و وزن تر و خشک کالوس ریزنمونهها داشت. با این حال افزودن هورمون IBA در غلظتهای مختلف هورمون TDZ چندان تأثیری در بهبود حجم و وزن تر و خشک کالوس هر دو ریزنمونه نداشت.
کیانا پیریان؛ خسرو پیری
چکیده
گیاه خرفه (Portulaca oleracea L.) به علت داشتن متابولیتهای ثانویه با ارزشی همانند نورآدرنالین، دوپامین و امگا-3 اهمیت دارویی فراوانی دارد و بهعنوان ضدسرطان، آنتیاکسیدان و تصفیهکننده خون کاربرد دارد. کالوسهای ایجاد شده از ریشههای موئین گیاهان دارویی را میتوان برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه، کشت سوسپانسیون سلولی، کشت پروتوپلاست، ...
بیشتر
گیاه خرفه (Portulaca oleracea L.) به علت داشتن متابولیتهای ثانویه با ارزشی همانند نورآدرنالین، دوپامین و امگا-3 اهمیت دارویی فراوانی دارد و بهعنوان ضدسرطان، آنتیاکسیدان و تصفیهکننده خون کاربرد دارد. کالوسهای ایجاد شده از ریشههای موئین گیاهان دارویی را میتوان برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه، کشت سوسپانسیون سلولی، کشت پروتوپلاست، القاء کالوسهای جنینزا و انتقال ژن مورد استفاده قرار داد. هدف از این آزمایش بررسی غلظتهای مختلف هورمونی بر روی ریشههای موئین تراریخت گیاه خرفه برای تولید کالوس بهعنوان یکی از منابع مهم تولید متابولیتهای ثانویه بود. ریشههای موئین در این گیاه توسط اگروباکتریوم ریزوژنز استرین 15834 ایجاد گردید. بهمنظور تولید کالوس، ریشهها به محیط MS همراه با g/L30 ساکارز و g/L8 آگار که حاوی غلظتهای هورمونی مختلف BA و 2,4-D بودند، منتقل گردیدند. غلظتهای مختلف بکار رفته برای هورمونهای BA و 2,4-D، هر دو در سه سطح 0، 5/0 و 1 میلیگرم بر لیتر و در سه تکرار انجام شد. نتایج بدست آمده از تیمارهای مورد استفاده نشان داد که هورمونهای BA و 2,4-D به تنهایی و همچنین تیمار بدون هورمون (شاهد) هیچگونه تشکیل کالوسی را نشان ندادند. تیمارهای دارای نسبتهای مختلف از هورمونهای BA و 2,4-D، به درجات متفاوت باعث ایجاد کالوس در ریشههای موئین گردیدند. در میان تیمارهای بکار برده شده، تیمار حاوی دو هورمون BA و 2,4-D هر یک در غلظت mg/L1، بهترین تیمار از نظر تولید کالوس (وزن متوسط و زمان تولید) بود.
منصور امیدی؛ بهارک بهجت ساسان؛ محمدرضا نقوی؛ سپیده کلاته جاری؛ علیرضا اطمینان
چکیده
سرخدار (Taxus baccata L.) گیاهی رو به انقراض و دارای زادآوری طبیعی بسیار اندک است. اهمیت مضاعف سرخدار بهواسطه تولید تاکسول میباشد که مؤثرترین دارو برای درمان انواع سرطانها شناخته شده است. هدف از این آزمایش بررسی محیطهای کشت، غلظتهای مختلف هورمونها و ریزنمونههای مختلف سرخدار جهت تولید کالوس بهعنوان یکی از منابع مهم تولید تاکسول ...
بیشتر
سرخدار (Taxus baccata L.) گیاهی رو به انقراض و دارای زادآوری طبیعی بسیار اندک است. اهمیت مضاعف سرخدار بهواسطه تولید تاکسول میباشد که مؤثرترین دارو برای درمان انواع سرطانها شناخته شده است. هدف از این آزمایش بررسی محیطهای کشت، غلظتهای مختلف هورمونها و ریزنمونههای مختلف سرخدار جهت تولید کالوس بهعنوان یکی از منابع مهم تولید تاکسول میباشد. آزمایش به روش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سه فاکتور شامل ریزنمونه (ساقه و برگ)، محیط کشت MS پایه و 4 محیط MS تغییریافته در میزان نمکها، میزان نیتروژن (KNO3 و NH4NO3) و گلوتامین و فاکتور سوم ترکیبهای هورمونی اکسین NAA و 2,4-D در 4 سطح و سیتوکینین Kin در 3 سطح در ترکیب با هم استفاده شد. در مرحله دوم آزمایش از محیط کشت ½ MS با 3 میلیگرم در لیتر Kin + 4/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D استفاده گردید. بیشترین درصد تشکیل کالوس (67/96%) در تیمار هورمونی 2,4-D در غلظت 1 میلیگرم در لیتر و Kin در غلظت 1 میلیگرم در لیتر در محیط کشت H با استفاده از جداکشت ساقه بدست آمد. بیشترین اندازه کالوس (mm267/80) در تیمار هورمونی 2 میلیگرم در لیتر NAA به همراه 2/0 میلیگرم در لیتر Kin در محیط کشت F در قطعه جداکشت برگ از بین تیمارهای بکار برده شده، مشاهده شد. همچنین، کالوسهای حاصل از ساقه فقط دارای سلولهای مریستمی بودند. براساس نتایج بدست آمده گلوتامین تأثیر بسزایی در القای کالوس و همچنین در تحریک رشد کالوس داشت. همچنین غلظتهای کم تنظیمکنندههای رشد نسبت به غلظتهای بالای تنظیمکنندههای رشد بر دو صفت کالزایی و اندازه کالوس تأثیر بیشتری داشتند.