شناسایی، معرفی، اکولوژی و دانش بومی
خدیجه طالبی قادیکلائی؛ حسین مرادی؛ راضیه عظیمی اترگله
چکیده
سابقه و هدف: گیاه دارویی اسپند (.Peganum hamala L) متعلق به تیره قرهداغیان (Nitrariaceae) و یکی از گونههای بومی جنس Peganum در ایران است. اسپند به دلیل داشتن متابولیتهای ثانویه ارزشمند مانند فلاونوئیدها، آلکالوئیدها، آنتراکینونها و ترکیبهای روغنی فرّار، دارای طیف وسیعی از خواص بیولوژیکی و دارویی منحصربهفرد میباشد. با وجود پراکنش وسیع گیاه ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه دارویی اسپند (.Peganum hamala L) متعلق به تیره قرهداغیان (Nitrariaceae) و یکی از گونههای بومی جنس Peganum در ایران است. اسپند به دلیل داشتن متابولیتهای ثانویه ارزشمند مانند فلاونوئیدها، آلکالوئیدها، آنتراکینونها و ترکیبهای روغنی فرّار، دارای طیف وسیعی از خواص بیولوژیکی و دارویی منحصربهفرد میباشد. با وجود پراکنش وسیع گیاه اسپند در مناطق مرتفع شمال ایران، مطالعات محدودی روی این گونه گیاه سازگار با شرایط اکولوژیکی خشک و نیمهخشک کشور انجام شد. بنابراین در این راستا، ارزیابی تأثیر اکولوژیکی و اثر عرض ثابت و طول متفاوت جغرافیایی محل رویش به همراه ریزوسفر بر برخی از خصوصیات ساختاری و عملکردی گیاه اسپند در نه گرادیان ارتفاعی مختلف واقع در مازندران از اهداف این تحقیق است.مواد و روشها: به منظور بررسی تأثیر عوامل اکولوژیکی بر صفات ساختاری (وزن تر و خشک اندام رویشی، وزن تر و خشک ریشه، 5% ماده خشک اندام رویشی، 5% ماده خشک ریشه، قوس، ارتفاع گیاه، مساحت کانوپی گیاه، قطر و طول ریشه، طول حداکثری ساقه و طوقه) و صفات عملکردی (قطر میوه، عملکرد میوه، وزن میوه، وزن دانه، تعداد متوسط دانهها، تعداد میوه و 5% دانهها در میوه) گیاه اسپند، نمونه هایی از گیاه کامل در مرحله بذردهی از نه گرادیان ارتفاعی مختلف در مناطق خطیرکوه (700 و 1000 متر)، چهاردانگه (1300، 1500، 1700 و 1900 متر) و گدوک (2100، 2300 و 2500) ) با 3 تکرار به همراه خاک بستر در طرح کاملاً تصادفی جمعآوری شدند.نتایج: براساس نتایج آنالیزها، صفات عملکردی همبستگی مثبت با عوامل جوی نشان دادند. همچنین از میان صفات ساختاری، صفات رویشی ساقه با بارش، تبخیر و تابش همبستگی مثبت در سطح احتمال 5% و با رطوبت نسبی همبستگی منفی در سطح احتمال 1% نشان میدهد. افزایش ارتفاع از سطح دریا در مناطق گدوک و خطیرکوه موجب افزایش رطوبت و کاهش دما و در منطقه چهاردانگه منجر به کاهش رطوبت و دما میشود. همچنین، با افزایش ارتفاع از سطح دریا در هر سه منطقه، عملکرد محصول کاهش مییابد و حداکثر عملکرد محصول در ارتفاعات 1500 و 2100 متر با افزایش مواد سیلتی، رطوبت، EC و pH مشاهده میشود. گرادیان ارتفاعی، همبستگی مثبت در سطح احتمال 1% با عملکرد بذر نشان میدهد. با افزایش ارتفاع از سطح دریا در هر منطقه، طول و قطر ریشه بهترتیب افزایش و کاهش پیدا میکند. صفات رویشی ساقه و ریشه همبستگی منفی با صفات بذر نشان میدهد. همچنین، سطح کانوپی با ارتفاع گیاه و حداکثر قوس ساقه گیاه با عملکرد گیاه همبستگی مثبت در سطح احتمال 1% نشان میدهد. بهطور کلی براساس یافتهها، با افزایش گرادیان ارتفاعی از سطح دریا، با کاهش دما و افزایش رطوبت و مواد مغذی خاک، کاهش رشد اندام رویشی و افزایش عملکرد محصول وجود دارد. همچنین، طبق مدل رگرسیونی صفت عملکرد؛ با افزایش گرادیان ارتفاعی، میزان شن و رس، مواد آلی و تبخیر افزایش مییابد که بهدنبال آن افزایش عملکرد با ضریب تعیین 60% مشاهده میشود. با توجه به مدل رگرسیونی بکار برده شده، اثرگذاری عوامل خاک بیشتر از آب و هوا میباشد. بنابراین، برای این گیاه در یک عرض جغرافیایی ثابت، عوامل آب و هوایی دارای تغییرات جزئی هستند.نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از بررسی صفات ساختاری و عملکردی اکوتیپهای جمعآوری شده گیاه اسپند، صفات عملکردی؛ با افزایش گرادیان ارتفاعی، میزان شن و رس، مواد آلی و تبخیر و کاهش دما، افزایش یافته و در مقابل، صفات رویشی کاهش مییابد. بنابراین، جمعیت منطقه گدوک با دارا بودن حداکثر صفات عملکردی به عنوان اکوتیپ برتر از میان مناطق مورد بررسی در استان مازندران معرفی میگردد.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
فاطمه مهدی نوه سی؛ بهلول عباسزاده؛ وحید عبدوسی؛ راضیه عظیمی؛ مرجان دیانت
چکیده
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی که اسانس و محتوای آن را تحت تأثیر قرار میدهند، دما، مدت زمان خشک کردن و نوع گیاه هستند. کاربرد امواج میکروویو در خشک کردن گیاهان ازجمله روشهای جدید بوده که از مزیت مهم آن میتوان به کوتاه شدن زمان خشک کردن، حفظ کیفیت، کاهش مصرف انرژی، حفظ رنگ گیاهان خشک شده و بهبود مواد مؤثره اشاره کرد.مواد و روشها: سرشاخه گلدار از مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سال 1399 جمعآوری شد. گیاهان در انسکتاریوم در معرض تیمار نور UV-B از طریق لامپهای UV-B قرار داده شدند. هر نیم ساعت گیاهان زیرورو میشدند. عامل پرتودهی شامل مدت زمان صفر، 5/2، 5، 10 ساعت و براساس آزمایش مقدماتی انتخاب شد. نمونهها پس از پرتودهی در کیسههای دربسته در دو شرایط یخچال دمای 4 درجه سانتیگراد و شرایط اتاق نگهداری شدند. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. بنابراین، منابع تغییر شامل مدت پرتودهی در چهار سطح (0، 5/2، 5 و 10 ساعت)، شرایط نگهداری در دو شرایط (دمای اتاق 25 تا 27 درجه سانتیگراد و سردخانه با دمای 4 درجه سانتیگراد) و عامل مدت زمان نگهداری در سه سطح (0، 120 و 240 ساعت) بودند. 202 گرم از نمونه تر و تازه (برابر 80 گرم ماده خشک) و 80 گرم از نمونههای خشک شده در سایر تیمارها، به روش تقطیر با آب در 3 تکرار به مدت 2 ساعت اسانسگیری شدند. اسانسهای بدست آمده تا زمان تزریق به دستگاههای GC و GC/MS برای انجام آنالیز کمّی و کیفی، در شیشههای دربسته داخل یخچال در دمای °C4 نگهداری شدند. میزان کربوهیدرات، فنل و مهار رادیکال آزاد (به روش DPPH) اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS version 18 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح 05/0 ≥P مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.نتایج: تجزیه واریانس درصد اسانس نشان داد که عامل UV-B، شرایط نگهداری (SC) و مدت نگهداری (ST) در سطح 1% و اثر متقابل SC×ST در سطح 5% اثر معنیدار داشت. مشاهده شد که بر اثر افزایش مدت زمان تابش، بر درصد اسانس استخراجی از گیاه اضافه شد، بهطوری که در شاهد 0.42% و در تیمار 10 ساعت به 0.71% افزایش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد که با نگهداری گیاه در سایه نسبت به نگهداری در یخچال مقدار اسانس از 0.48% به 0.54% افزایش یافت. مقایسه میانگین اثر شرایط نگهداری (SC) در مدت نگهداری (ST) نشان داد که بیشترین درصد مربوط به تیمار نگهداری در سایه به مدت 240 ساعت با میانگین 0.61% بود. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه تیمارها نشان داد که درصد ترکیب تیمول در شرایط بدون پرتودهی×یخچال×بدون انبارداری با 45% بیشترین بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان داد که تیمول با ترکیبهای آلفا-توجون، آلفا-ترپینن و کارواکرول رابطه منفی معنیدار داشت. کارواکرول با هر دو ترکیب عمده پارا-سیمن و تیمول همبستگی منفی معنیدار نشان داد. مشاهده شد که بیشترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی از تیمار تابش 10 ساعت UV-B بدست آمد. مقایسه میانگین اثر اشعه UV-B بر میزان فنل نشان داد که مقدار آن در تیمار2.5 ساعت نسبت به بقیه تیمارها افزایش داشت. بیشترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار 10 ساعت پرتودهی×نگهداری در یخچال×240 ساعت انبارداری حاصل شد.نتیجهگیری کلی: با تابش اشعه UV-B در مراحل خشک کردن، تبدیل ترکیبات اتفاق میافتد و از مقدار پارا-سیمن و تیمول کاسته شده و بر میزان کارواکرول افزوده میشود، بنابراین در مرزه موتیکا که هر دو ترکیب تیمول و کارواکرول را دارد، استفاده از تیمارهای خشک کردن با هدف افزایش ترکیب خاص، میتواند بسیار مؤثر باشد. همچنین مقدار تیمول و کارواکرول در مرحله خشک شدن ممکن است نسبت به گیاه تر و تازه کاهش یابد. افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار تابش 10 ساعت UV-B مؤید زنده بودن سلولهای گیاهی و تلاش آنها برای جلوگیری از تنشهای محیطی از طریق افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان میباشد.
بهزراعی و بهنژادی
نجمه هادی؛ راضیه عظیمی؛ مهدی یحیی زاده؛ مریم مکی زاده تفتی؛ سمیه فکری قمی؛ سیمین محیط
چکیده
سابقه و هدف: بابونه (Matricaria chamomilla L.) بهدلیل کاربرد فراوان در صنایع مختلف غذایی، دارویی و آرایشی-بهداشتی از گیاهان دارویی مهم بهشمار میرود. خواص بیولوژیک بابونه به اجزای اسانس، بهویژه کامازولن و آلفا-بیزابولول اکسید A و فلاونوئیدهای آن، بهویژه آپیژنین و لوتئولین نسبت داده میشود. ارزیابی جمعیتهای گیاهی خودرو متعلق به مناطق ...
بیشتر
سابقه و هدف: بابونه (Matricaria chamomilla L.) بهدلیل کاربرد فراوان در صنایع مختلف غذایی، دارویی و آرایشی-بهداشتی از گیاهان دارویی مهم بهشمار میرود. خواص بیولوژیک بابونه به اجزای اسانس، بهویژه کامازولن و آلفا-بیزابولول اکسید A و فلاونوئیدهای آن، بهویژه آپیژنین و لوتئولین نسبت داده میشود. ارزیابی جمعیتهای گیاهی خودرو متعلق به مناطق مختلف جغرافیایی در محل (بررسی نمونههای خودرو) و خارج از محل (بررسی نمونههای خودرو در شرایط زراعی)، برای بهنژادی گیاه و گزینش ژنوتیپهای امیدبخش گام بسیار مهمی است. از سویی کشت و اهلی کردن گیاهان خودرو در شرایط زراعی موجب بهبود عملکرد گیاه شده و از برداشت بیرویه و انقراض گیاه جلوگیری میکند. در این پژوهش به بررسی تنوع کمّی و کیفی اسانس برخی جمعیتهای خودرو بابونه و کاشته شده همین جمعیتها در شرایط زراعی پرداخته شد.مواد و روشها: گل و بذر 15 جمعیت خودرو بابونه از رویشگاههای طبیعی کشور شامل 12 جمعیت از استان خوزستان (Kh1-12)،2 جمعیت از استان فارس (F1-2) و 1 جمعیت از استان بوشهر (F3) در سال 1400-1399 جمعآوری گردید. گلها برای اسانسگیری و بذرها برای کشت در مزرعه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی (تیمار= ژنوتیپ) با 3 تکرار استفاده شدند. مزرعه تحقیقاتی واقع در ایستگاه تحقیقات البرز وابسته به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور (استان البرز) بهعنوان محل کشت بدون اضافه کردن هیچ کودی به خاک در نظر گرفته شد. بذرها با فواصل 15 سانتیمتر بین خطوط کاشت و 15 سانتیمتر بین بوتهها روی خطوط کاشت بهصورت مستقیم کاشته شدند (فروردین 1401). آبیاری بهصورت قطرهای و وجین علفهای هرز به صورت مکانیکی انجام شد. برداشت دستی گلها همراه با کمتر از 5 سانتیمتر دمگل در مرحله بیشتر از 70% گلدهی انجام شد. اسانس گلهای سایه-خشک به روش تقطیر با آب (دستگاه کلونجر) بهمدت 3 ساعت استخراج شد و آنالیز کمّی و کیفی آنها با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد، هیدروکربنهای سسکوئیترپن، سسکوئیترپنهای اکسیژنه و دیاستیلنها بیشترین درصد ترکیبات اسانس در هر دو گروه نمونههای خودرو و کاشته شده را تشکیل میدادند. دو ترکیب مهم اسانس بابونه شامل کامازولن (از هیدروکربنهای سسکوئیترپن) و آلفا-بیزابولول اکسید A (از سسکوئیترپنهای اکسیژنه) در گیاهان کاشته شده بیشتر از نمونههای خودرو بودند. در نمونههای خودرو، بیشترین میزان (%) کامازولن (5.3%) و آلفا-بیزابولول اکسید A (21.5%) بهترتیب در جمعیتهای Kh8 و Kh4 و در نمونههای کاشته شده، بیشترین میزان کامازولن (11.1% و 11.0%) بهترتیب در جمعیتهای Kh7 و Kh3 و بیشترین مقدار آلفابیزابولول اکسید A (32.3%) در جمعیت F-2 بهدست آمد. بهطور کلی، اجزای عمده اسانس (%) در جمعیتهای کاشته شده و خودرو شامل آلفا-بیزابولون اکسید A (خودرو: 40.1% (F1) تا 64.5% (Kh3) و کاشته شده: 29.8% (F2) تا 56% (Kh3))، آلفا-بیزابولول اکسید A (خودرو: 5.8% (Kh5) تا 21.5% (Kh4) و کاشته شده:10.3% (Kh3) تا 32.3% (F2))، E-بتا-فارنزن (خودرو: 6.1% (Kh3) تا 23.3% (Kh8) و کاشته شده: 6.9% (Kh1) تا 15.6% (F3))، Z-اسپیرو اتر (خودرو: صفر (F1) تا 16.1% (Kh1) و کاشته شده: 9.1% (Kh7) تا 15.1% (Kh13)) و کامازولن (خودرو:1.6% (Kh6) تا 5.3% (Kh8) و کاشته شده: 4.7% (Kh6) تا 11.1% (Kh7)) بودند. همچنین، درصد اسانس با تفاوت قابل ملاحظهای در نمونههای کاشته شده (0.9% (Kh5) تا 1.4% (Kh13)) بیشتر از خودرو (0.1% (Kh6) تا 0.5% (Kh10)) بدست آمد.نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، با کشت نمونههای خودرو بابونه در شرایط زراعی و کنترل آب و مدیریتهای زراعی، میتوان اسانسی با کمّیت و کیفیت مطلوب نسبت به نمونههای خودرو داشت.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مهدیه جعفری قوشچی؛ بهلول عباسزاده؛ مهدی اورعی؛ راضیه عظیمی؛ علی فرامرزی
چکیده
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری ...
بیشتر
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری در دو شرایط یخچال با دمای 4 درجه سانتیگراد و هوای اتاق انجام شد. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. استخراج اسانس از سرشاخه گلدار نمونههای مرزه به روش تقطیر با آب انجام شد. ترکیبهای اسانس با استفاده از دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی قرار گرفت. اثر اشعه گاما بر درصد اسانس و مقدار پارا-سیمن، تیمول، کارواکرول، فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی در سطح 1% معنیدار بود. مدت زمان نگهداری بر درصد اسانس و میزان پارا-سیمن، تیمول و کارواکرول اثر معنیدار داشت. شرایط نگهداری بر محتوای تام فنل و فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره اتانولی مرزه اثر معنیدار نشان داد. مقایسه میانگین اثر تابش گاما نشان داد که بیشترین درصد اسانس با 1.12% و 1.03% بهترتیب از نمونه شاهد و پرتودهی 5 کیلوگری اشعه گاما بدست آمد. حداکثر مقدار تیمول (13.57%) از تابش 10 کیلوگری پرتو گاما حاصل شد و میزان کارواکرول در شاهد (34.73%) بیشتر از بقیه بود. با پرتودهی 2.5 کیلوگری اشعه گاما، میزان ترکیبهای فنلی 1.4 برابر و فعالیت آنتیاکسیدانی 1.76 برابر نسبت به شاهد افزایش داشت. البته با نگهداری گیاه در یخچال از مقدار تیمول آن کاسته شد. بیشترین درصد اسانس مربوط به نگهداری در مدت 120 ساعت بود. استفاده از پرتو گاما با شدت زیاد برای دستیابی به اسانس با تیمول بالا مناسب است. همچنین استفاده از اشعه کم میتواند برای خشک کردن گیاه مرزه سنبلهای برای دست یافتن به عصارهای با کیفیت بهتر حاوی ترکیبات فنولی بیشتر، مفید باشد. ولی استفاده از اشعه گاما برای خشک کردن به منظور اسانسگیری مناسب نیست.