فاطمه سفیدکن؛ فاطمه عسگری
دوره 12، شماره 1 ، خرداد 1381، ، صفحه 29-51
چکیده
جنس آویشن در نقاط مختلف ایران 14 گونه دارد که برخی از آنها انحصاری ایرانند(جم زاد، 1373).در این طرح تعدادی از گونههای بومی و غیربومی آویشن شامل: Thymus carnosus Boiss.، آویشن کوهی T. kotschyanus Boiss. and Hohen، آویشن ایرانی T. persicus (Ronniger ex Rech. F.) Jalas، آویشن کرک آلود T. Pubescens Boiss. et Kotschy ex Celak وآویشن واقعی T. serpyllum L. از مناطق مختلف ایران در دو مرحله قبل ازگلدهی و گلدهی ...
بیشتر
جنس آویشن در نقاط مختلف ایران 14 گونه دارد که برخی از آنها انحصاری ایرانند(جم زاد، 1373).در این طرح تعدادی از گونههای بومی و غیربومی آویشن شامل: Thymus carnosus Boiss.، آویشن کوهی T. kotschyanus Boiss. and Hohen، آویشن ایرانی T. persicus (Ronniger ex Rech. F.) Jalas، آویشن کرک آلود T. Pubescens Boiss. et Kotschy ex Celak وآویشن واقعی T. serpyllum L. از مناطق مختلف ایران در دو مرحله قبل ازگلدهی و گلدهی جمع آوری گردیدند. از اندامهای هوایی خشک شده این گیاهان به روش تقطیر با بخارآب اسانسگیری بعمل آمد. مقدار اسانس به ترتیب ذکر گونهها در زمان قبل از گلدهی (0.66% ، 0.28% ، 0.26% ، 0.55% ، 0.57%) و در مرحله گلدهی (0.86% ، 2.1% ، 0.43% ، 1.45% ، 0.90%) بود. درمجموع مقدار اسانس در مرحله رویشی کمتر از مرحله گلدهی بود. مقدار اسانس در دو گونه T. kotschyanusو T. Pubescensبیشتر از سایر گونهها بود.
تجزیه و شناسایی ترکیبهای تشکیل دهنده اسانسها به وسیله دستگاههای GC و GC/MS، با محاسبه شاخصهای بازداری کواتس و مطالعه طیفهای جرمی صورت گرفت. در مجموع 37 ترکیب (93.1% تا 98.3% اسانس) در مرحله رویشی و 39 ترکیب (88.2% تا 99.3% اسانس) در مرحله گلدهی شناسایی شدند.ترکیبهای عمده اسانسها در مرحله قبل ازگلدهی و گلدهی کامل به ترتیب عبارت بودنداز:
T. carnosus ، کارواکرول (2.2% و 2.5%)، تیمول (27.2% و 36.1%)، گاما-ترپینن (19.6% و 19.1%)، پارا-سیمن (26.2% و21.3%)، بتا-کاریوفیلن (2.5% و 2.8%)، کارواکرول (2.2% و 2.5%) و بورنئول (1.6% و 1.6%)
T. kotschyanus ، کارواکرول (40.7% ، 41.4%)، تیمول (26.9% و 19.5%)، گاما-ترپینن (7.3% و 10.3%)، پارا-سیمن (3.9% و 5.3%) ، بتا-کاریوفیلن (1.8% و2.5%) و بورنئول (1.3% و 2.4%)
T. persicus ، کارواکرول (0.39% و27.1%)، تیمول (6.5% و 11.9%)، گاما-ترپینن (6.1% و 6.5%)، پارا-سیمن (7.5% و 10.2%) ، بتا-کاریوفیلن (2.0% و 3.0%) و بورنئول (1.6 % و 2.9%)
T. Pubescens، کارواکرول (64.8%، 48.8%)، تیمول (11.9% و 13.9%)، گاما-ترپینن (6.1% و جزئی)، پارا-سیمن (2.9% و 12.7%) ، بتا-کاریوفیلن (1.6% و 1.3%) و بورنئول (0.7% و 3.8%)
T. serpyllum، تیمول (18.7% و18.7%)، گاما-ترپینن (21.9% و22.7%)، پارا-سیمن (21.1% و20.7%) ، بتا-کاریوفیلن (7.1 % و 0.1%) و بورنئول (3.9% و3.1%)
در اسانس گونه T. persicus در مرحله قبل ازگلدهی و گلدهی به ترتیب ترکیبهای ژرانیول (15.7% و9.4%) ، ژرانیل استات (5.3% و 5.3%) و آلفا-ترپینئول (0 % و 9.5%) یافت شدند. همچنین در گونه T. serpyllumجرماکرن دی (6.0% و 5.1%) یافت شد.
محمد دینی؛ پرویز باباخانلو
دوره 16، شماره 1 ، بهمن 1381، ، صفحه 41-99
چکیده
فهرست اسامی حاضر با هدف دستیابی سریع به اطلاعاتی هرچند کلی، درمورد خواص وکاربردهای گیاهان تهیه شده است. دراین فهرست بیش از یکهزار و پانصد گیاه که دارای ارزش اقتصادی بوده، انتخاب, و خواص وکاربردهای آنها به شکل شمارههایی در مقابل اسامی گیاهان آورده شده است. بالغ بر صدگونه گیاهانی هستند که بعضی ازمنابع وجود آنها را در ایران ذکرنموده ...
بیشتر
فهرست اسامی حاضر با هدف دستیابی سریع به اطلاعاتی هرچند کلی، درمورد خواص وکاربردهای گیاهان تهیه شده است. دراین فهرست بیش از یکهزار و پانصد گیاه که دارای ارزش اقتصادی بوده، انتخاب, و خواص وکاربردهای آنها به شکل شمارههایی در مقابل اسامی گیاهان آورده شده است. بالغ بر صدگونه گیاهانی هستند که بعضی ازمنابع وجود آنها را در ایران ذکرنموده وبعضی دیگر وجود آنها را مشکوک میدانند. این گونهها با دوستاره درفهرست نشان داده شدهاند. تعدادی ازگیاهان وارداتی هستندکه بهنحوعمده در باغهای گیاه شناسی یا پارکها کشت شدهاند, این دسته نیز با یک ستاره معرفی شدهاند. تعداد کل گیاهان بالغ بر یکهزار و ششصد عدد میباشند که تعداد یکهزار و دویست گونه, گیاهانی هستند که در ایران میرویند, وتصاویر نزدیک به هفتصد گونه با استفاده از فلور رنگی ایران دردسترس میباشند که دراین صورت شماره جلد مورد استفاده در مقابل گونه آورده شده است.
در مقابل بعضی ازگونهها اعدادی ازیک تا سی و پنج دیده نمیشود که نشان دهنده معرفی گیاه تنها در منبع شماره 105میباشد و در سایر منابع استفاده شده ذکری ازآن گونه آورده نشده است. دراین مجموعه به کاربردهای کلی گیاهان اشاره گردیده که لازم است درفهرستهای بعدی شمارهها ریزتر وبهصورت زیرشماره ارائه شوند. برای مثال درشماره سیزده میتوان کاربردهای دارویی ودرمانی هر گیاه تحت زیر شماره ذکر گردد: همچنین تحت هر شماره ممکن است چند کاربرد ذکر شده باشد به عنوان مثال درشماره چهارده منظور از خاصیت تصفیه کنندگی آب تمام گیاهان با این شماره نیستند, ویا در شماره هفت صمغ, رزین, مآن وغیره تحت این شماره آورده شده و استفاده کنندگان مطلع هستند که هرگیاهی ممکن است یک یا چند مورد از این کاربردها را داشته باشد. تعدادی ازگیاهان دارویی معروف درایران که درمنابع مورد استفاده ذکر نشدهاند در فهرست حاضر آورده نشدهاند که سعی میشود در فهرست بعدی با دستیابی به منابع جدید به فهرست حاضر اضافه شوند.
محمود محمدی؛ محمد دینی
دوره 17، شماره 1 ، بهمن 1381، ، صفحه 75-109
چکیده
کشور ایران بهدلیل برخورداری از تنوع آب و هوایی از پوشش گیاهی بسیار غنی و متنوعی بهرهمند میباشد، بهطوریکه برخی گونههای گیاهی خاص تنها در ایران میروید، درحالیکه در سایر مناطق دنیا کمتر نظیر آنرا میتوان مشاهده نمود.
شیرابههای قندی یا مانها یکی از اقلام مختلف محصولات فرعی گیاهان مرتعی و جنگلها به شمار میروند که در بعضی ...
بیشتر
کشور ایران بهدلیل برخورداری از تنوع آب و هوایی از پوشش گیاهی بسیار غنی و متنوعی بهرهمند میباشد، بهطوریکه برخی گونههای گیاهی خاص تنها در ایران میروید، درحالیکه در سایر مناطق دنیا کمتر نظیر آنرا میتوان مشاهده نمود.
شیرابههای قندی یا مانها یکی از اقلام مختلف محصولات فرعی گیاهان مرتعی و جنگلها به شمار میروند که در بعضی از نقاط کشور روی گیاهان ویژهای تولید و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. این مواد، ترشحات شیرینمزه و چسبندهای هستند که بر اثر فعالیت تغذیهای برخی حشرات بر روی اندامهای جوان بعضی گیاهان یا واکنش گیاه در برابر بعضی عوامل مکانیکی و یا حرارت محیط به بیرون از بافتها در پارهای از مناطق ایران تراوش میشوند. بهعبارت دیگر مانها معمولاً در اثر دو عامل، یکی گیاه بهعنوان میزبان و حشره بهعنوان مهمان بوجود میآیند. مانهایی که تاکنون بر روی گیاهان جنگلی و مرتعی ایران تولید و شناسایی شدهاند شامل گزانگبین، شیرخشت، بیدخشت، شکرتیغال، گز علفی، گز شهداد و ترنجبین میباشند که علاوه بر خواص دارویی به نوعی در مصارف غذایی نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
بهدلیل ناشناخته بودن عوامل مولد مانها، گیاهان تولید کننده، پراکنش گیاهان میزبان، حشرات مولد و همچنین نحوة تولید، زمان و نحوه بهرهبرداری و نیز نقش عوامل مختلف اکولوژیکی و بیولوژیکی در تولید و تکثیر حشرات مولد مان، طرح ملی «بررسی منابع تولید کننده و نحوة تولید شیرابههای قندی (مانها) در ایران» از سال 1372 تا پایان 1378با همکاری تعدادی از محققان و کارشناسان تحقیقاتی در ستاد مؤسسه و استانهای تهران، اصفهان، خراسان، لرستان، فارس و کرمان اجرا و در این مدت ضمن جمعآوری و شناسایی عوامل تولید کننده مانها در ایران اقداماتی در زمینه بیولوژی حشرات، نحوة تولید و بهرهبرداری از آنها انجام شد که خلاصهای از نتایج بدست آمده در این مقاله ارائه میشود.
بهدلیل خدادادی بودن این منابع و عدم سرمایهگذاری اولیه برای ایجاد آنها توسط انسان و دسترسی آسان و ارزان برای بهرهبرداری، متأسفانه طی سالهای متمادی گذشته تاکنون روند تولید و نگهداری آنها سیر نزولی را نشان میدهد، بهگونهای که برخی از حشرات مولدمان در آستانه نابودی کامل و حذف از چرخه طبیعت قرار گرفتهاند و بایستی هر چه زودتر اقدامی جدی و ضربتی برای حمایت و حفاظت از این ذخاتر ژنتیکی ارزشمند بعمل آید.
سیده زهرا بطحائی؛ محبوبه اشرافی؛ اعظم بوالحسنی؛ بتول اعتمادیکیا؛ علیاکبر موسویموحدی
دوره 22، شماره 2 ، مرداد 1385، ، صفحه 85-97
چکیده
زعفران خوراکی (Crocus Sativus L.) دارای خواص بیولوژیکی متفاوتی از جمله خاصیت ضدسرطانی است. در این تحقیق، علاوه بر تخلیص مواد مؤثر زعفران، دو سازوکار عمدة ملکولی در ارتباط با این خاصیت زعفران یعنی اثر بر DNA، هیستون و کمپلکس DNA –H1 مورد بررسی قرار گرفت. کاروتنوئیدها (کروسین، کروستین و دیمتیلکروستین) و آلدئیدهای منوترپن (پیکروکروسین و ...
بیشتر
زعفران خوراکی (Crocus Sativus L.) دارای خواص بیولوژیکی متفاوتی از جمله خاصیت ضدسرطانی است. در این تحقیق، علاوه بر تخلیص مواد مؤثر زعفران، دو سازوکار عمدة ملکولی در ارتباط با این خاصیت زعفران یعنی اثر بر DNA، هیستون و کمپلکس DNA –H1 مورد بررسی قرار گرفت. کاروتنوئیدها (کروسین، کروستین و دیمتیلکروستین) و آلدئیدهای منوترپن (پیکروکروسین و سافرانال) موجود در زعفران ایران به عنوان اجزاء اصلی، توسط روشهای مختلفی جداسازی و خالصسازی شد. نتایج TLC و HPLC نشان داد که کروسین و پیکروکروسین موجود در زعفران ایران به ترتیب از 4 و 3 زیرنوع تشکیل شده است. بنابراین، جزء اصلی و عمدة کروسینها و پیکروکروسینها تخلیص شد و میانکنش هیستون H1 و DNA نه تنها با عصارة زعفران، بلکه با هریک از پنج جزء تخلیص شده از زعفران توسط روشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی میانکنش زعفران و اجزاء آن با DNA مشاهده شد که اتصال تمام این لیگاندها از طریق اتصال به شیار کوچک صورت میگیرد و منجر به القاء تغییرات ساختاری در DNAمیشود. همچنین در بررسی اثر این لیگاندها بر ساختار هیستون H1 مشاهده شد که این لیگاندها باعث فرونشانی نشر فلورسانس هیستون میشوند. با رسم نمودار اسکاچارد براساس فرونشانی نشر، مولفه های پیوندی n وK محاسبه گردید (n و K به ترتیب برابر 54/0 و5-10*2 بدست آمد). طیف دورنگ نمایی دورانی (CD) نشان داد که این ترکیبهای در غلظت کم با DNA میانکنش دارند که موجب تغییر ساختار از B-DNA به C-DNA میشود، هر چند که در غلظتهای بالاتر، تغییر ساختاری بیشتری القاء میگردد، یعنی رج بندی بازها از بین میرود. همچنین نتایج حاصل از بررسی میانکنش DNA –H1 در حضور و عدم حضور هر کدام از لیگاندهای فوق نشان داد که در حضور این اجزاء، میانکنش H1 با DNA حدود 5 تا 22 درصد کاهش یافت که بیشترین میزان کاهش، مربوط به سافرانال بود.
مهدی میرزا؛ زهرا باهر نیک؛ زیبا جمزاد
دوره 19، شماره 2 ، مرداد 1382، ، صفحه 117-124
چکیده
مریم گلی کارواندری یا مورپوژو (Salvia mirzayanii Rech. f. & Esfand) یکی از انواع گونههای انحصاری جنس Salviaاست که متعلقبه خانواده لابیاته میباشد. سرشاخه گلدار تازه این گونه معطر دراواخر اسفندماه از خاش جمعآوری و به روش تقطیر با آب استخراج وسپس ترکیبهای موجود در آن با استفاده از گاز کروماتوگراف متصل شده باطیف سنجی جرمی (GC/MS) شناسایی گردیدند. ...
بیشتر
مریم گلی کارواندری یا مورپوژو (Salvia mirzayanii Rech. f. & Esfand) یکی از انواع گونههای انحصاری جنس Salviaاست که متعلقبه خانواده لابیاته میباشد. سرشاخه گلدار تازه این گونه معطر دراواخر اسفندماه از خاش جمعآوری و به روش تقطیر با آب استخراج وسپس ترکیبهای موجود در آن با استفاده از گاز کروماتوگراف متصل شده باطیف سنجی جرمی (GC/MS) شناسایی گردیدند. اسانس حاصله از این گیاه با بازده 0.9% حاوی 28 ترکیب مختلف بوده است. در میان ترکیبهای شناسایی شده به ترتیب linalool (19%),linalyl acetate (12.9%), cineole- 1,8(12.1%و (terpinenyl acetate (11.5%) بالاترین مقدار را به خود اختصاص دادند.
غلامرضا ناصری؛ معصومه مازندرانی؛ محمدباقر رضایی
دوره 24، شماره 2 ، مرداد 1387، ، صفحه 126-134
چکیده
گیاه دارویی بابونه کبیر با نام علمی Tanacetum parthenium( L.) Schultz – Bip.یکی از مهمترینگونههایدارویی جنوب شرق استان گلستان است که اغلب در مناطق 800 تا 1250 متری حاشیه جادهها و رودخانهها، مناطق باز جنگلی، لابهلای صخرههای مناطق پرشیب و حتی داخل مزارع باز رویش دارد. در این تحقیق ضمن مطالعه برخی نیازهای اکولوژیکی و اتنوفارماکولوژیک این گیاه، ...
بیشتر
گیاه دارویی بابونه کبیر با نام علمی Tanacetum parthenium( L.) Schultz – Bip.یکی از مهمترینگونههایدارویی جنوب شرق استان گلستان است که اغلب در مناطق 800 تا 1250 متری حاشیه جادهها و رودخانهها، مناطق باز جنگلی، لابهلای صخرههای مناطق پرشیب و حتی داخل مزارع باز رویش دارد. در این تحقیق ضمن مطالعه برخی نیازهای اکولوژیکی و اتنوفارماکولوژیک این گیاه، مواد مؤثره آن نیز مورد مطالعه قرار گرفت. سرشاخههای گلدار گیاه در خرداد ماه 1385 از یکی از رویشگاه طبیعی واقع در ارتفاع 1100 متری کوهستان زیارت جمعآوری گردید و پس از خشک کردن در دمای محیط به روش تقطیر با آب اسانسگیری شد. بازده اسانس 66/0% در گلآذین و 12/0% در برگ بدست آمد. ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) و دستگاه کروماتوگراف گازی متصل به طیفسنجی جرمی (GC/MS) مورد تجزیه قرار گرفت. بررسی و شناسایی کمی و کیفی ترکیبها با مطالعه طیفهای جرمی و محاسبه شاخصهای بازداری کواتس و سطح زیر پیک در کروماتوگرام GC صورت گرفت. از بیشترین ترکیبهای شناسایی شده در اسانس گلآذین، کامفور (3/53%)، آلفا-پینن (7/17%) و آلفا-بیزابولول اکسید بی (5/10%) و در برگها، کامفور (9/38%)، آلفا-پینن (4/8%)، ژرماکرن دی (3/6%) و گاما-ترپینن با 2/8% از مهمترین ترکیبهای موجود در اسانس بودند. ترکیبهای شناسایی شده در اسانس گل و برگهای گیاه، مصرف سنتی گیاه را توسط مردم بومی منطقه در تسکین درد و درمان التهابات مزمن مورد تأیید قرار میدهد.
ماندانا سلیمی؛ عطاالله ابراهیمی؛ زهرا شجاعی اسعدیه؛ سید سیاوش ساعی دهکردی
چکیده
به دلیل اثرهای جانبی داروهای شیمیایی امروزه توجه به گیاهان دارویی رو به افزایش است. یکی از گیاهان دارویی با ارزشی که بهشدت در ایران مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل در معرض خطر انقراض میباشد، گیاه کرفس کوهی با نام علمی Kelussia odoratissima Mozaff. است که بومی کوههای زاگرس مرکزی (بهویژه استان چهار محال و بختیاری) بوده و تنها در ایران ...
بیشتر
به دلیل اثرهای جانبی داروهای شیمیایی امروزه توجه به گیاهان دارویی رو به افزایش است. یکی از گیاهان دارویی با ارزشی که بهشدت در ایران مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل در معرض خطر انقراض میباشد، گیاه کرفس کوهی با نام علمی Kelussia odoratissima Mozaff. است که بومی کوههای زاگرس مرکزی (بهویژه استان چهار محال و بختیاری) بوده و تنها در ایران مشاهده شده است. به منظور بررسی میزان مواد مؤثره این گیاه برای پیبردن به خصوصیات دارویی آن ابتدا از سه اکوتیپ مورد مطالعه شامل اکوتیپ کوهرنگ، بازفت و دوآب صمصامی، نمونهها در طول یک ترانسکت 200 متری برداشت شد. از هر اکوتیپ در مرحله رویشی نمونهها تهیه و اسانسگیری با روش تقطیر با آب انجام شد. اسانسهای هر یک از اکوتیپهای مورد بررسی مورد تجزیه قرار گرفت. برای شناسایی و تجزیه اسانس از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی استفاده شد. پس از بررسی طیفهای بدست آمده و مراجعه به کتب مرجع، ترکیبهای عمده شیمیایی اسانس سه اکوتیپ گیاه کرفس کوهی شناسایی گردید. بهترتیب تعداد 24، 21 و 24 ترکیب که نشاندهنده 4/90، 6/95 و 6/93 درصد کل ترکیبهای اسانس نمونههای کوهرنگ، بازفت و دوآب صمصامی بودند، شناسایی شد. مقایسه ترکیبهای اصلی اسانس در اکوتیپهای مطالعه شده نشان داد که عمدهترین ترکیبهای موجود در اسانس این گیاه شامل ترکیبهای سیس- لیگوستیلید (Z-ligustilide)، 3-ترانس- بوتیلیدن فتالید، ترانس- لیگوستیلید (E-ligustilide)، کسان، اسپاتولنول، 2–اکتن-1-ال استات، گلوبولول، بوتیل فتالید، بتا-سلینن و پنتیل بنزن بوده که حدود 6/88 درصد از ترکیبهای اسانس اکوتیپهای مورد مطالعه را تشکیل میدادند. دو ترکیب سیس- لیگوستیلید و بوتیلیدن فتالید بهترتیب بهطور متوسط در سه اکوتیپ مورد بررسی با 5/39 و 1/19 درصد مجموعاً 7/58 درصد از ترکیبهای اسانس گیاه کرفس کوهی را تشکیل میدهند. مشتقات فتالیدهای موجود در گیاه در مجموع 6/68 درصد از ترکیبهای گیاه کرفس کوهی را تشکیل میدهند. تغییرات اندک ترکیبهای شیمیایی این گیاه در رویشگاههای مختلف را میتوان تا حدودی ناشی از تأثیر عوامل مختلف اکولوژیکی، جغرافیایی، اقلیمی، خاکی و ارتفاعی بر روی ترکیب اسانس اکوتیپهای مختلف این گونه تلقی کرد.
فریده ظفری زنگنه؛ لیلا معزی؛ اشرف امیرزرگر
چکیده
خرما با نام علمیPhoenix ductylifera L.، میوهای حیاتبخش و پرمصرف در رژیم غذایی کشورهای عربیست. این میوه دارای چندین اثر مهم فارماکولوژیک نظیر آنتیاکسیدان و آنتیموتاژنی است. انجیر با نام علمی Ficus carica L. دارای فعالیت آنتیموتاژن و آنتیاکسیدانی بالا بوده و افزایش معنیداری از ظرفیت آنتیاکسیدانی را برای مدت چهار ساعت بعد از مصرف تولید ...
بیشتر
خرما با نام علمیPhoenix ductylifera L.، میوهای حیاتبخش و پرمصرف در رژیم غذایی کشورهای عربیست. این میوه دارای چندین اثر مهم فارماکولوژیک نظیر آنتیاکسیدان و آنتیموتاژنی است. انجیر با نام علمی Ficus carica L. دارای فعالیت آنتیموتاژن و آنتیاکسیدانی بالا بوده و افزایش معنیداری از ظرفیت آنتیاکسیدانی را برای مدت چهار ساعت بعد از مصرف تولید مینماید. زیتون با نام علمی Olea europea L. دارای پلی فنل و خاصیت ضد التهابی و آنتیاکسیدانی است. در این تحقیق با توجه به اهمیت میوههای خرما، انجیر و زیتون و خصوصیات یاد شده این میوهها در گذشته و حال، تأثیر سه رژیم مغذی حاوی خرما، انجیر و زیتون بر تغییرات احتمالی وزن، حافظه و آستانه درد در موشهای سفید مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی اثر میوههای فوق بر آستانه درد از روش صفحه داغ (Hot plate) و از دستگاه Step down برای اندازهگیری میزان حافظه به روش اجتنابی فعال Passive avoidance در موش سوری استفاده شد. نتایج نشان داد که هر سه میوه به میزان معنیداری سبب افزایش حافظه در موش سوری میشوند.
فاطمه سفیدکن
دوره 20، شماره 2 ، مرداد 1383، ، صفحه 149-158
چکیده
جنس Echinophora در ایران 4 گونه گیاه علفی چند ساله معطر دارد که دو تای آنها انحصاری ایران هستند و دو تای دیگر علاوه بر ایران در آناتولی، ارمنستان، ترکمنستان، افغانستان، شبه جزیره بالکان، کرت، قبرس و سوریه نیز می رویند. در این تحقیق، اندامهای هوایی گیاه خوشاریزه معطر (Echinophora sibthorpiana Guss.) در زمان گلدهی کامل، از رویشگاه طبیعی خود در اطراف ...
بیشتر
جنس Echinophora در ایران 4 گونه گیاه علفی چند ساله معطر دارد که دو تای آنها انحصاری ایران هستند و دو تای دیگر علاوه بر ایران در آناتولی، ارمنستان، ترکمنستان، افغانستان، شبه جزیره بالکان، کرت، قبرس و سوریه نیز می رویند. در این تحقیق، اندامهای هوایی گیاه خوشاریزه معطر (Echinophora sibthorpiana Guss.) در زمان گلدهی کامل، از رویشگاه طبیعی خود در اطراف تهران، جمع آوری گردید و پس از خشک شدن در سایه و دمای محیط به روش تقطیر با بخار آب، اسانس گیری شد. پس از رطوبت زدایی از اسانس، بازده اسانس نسبت به وزن گیاه خشک محاسبه گردید. اسانس حاصله با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف (GC) و گازکروماتوگراف کوپل شده با طیف سنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی کمی و کیفی قرار گرفت. در اسانس Echinophira sibthorpiana هفده ترکیب شناسایی شد که ترکیبات اصلی دلتا-3-کارن (31.8%)، آلفا-فلاندرن (31.0%) و متیل اوژنول بودند. اسانس این گونه به دلیل دارا بودن مقادیر قابل توجهی از دلتا-3- کارن و آلفا-فلاندرن که هر دو از ترکیبات بسیار معطر و مورد استفاده در صنایع عطر سازی و آرایشی-بهداشتی هستند می تواند مفید و قابل استفاده باشد.
علی سلیمانی؛ حسین لسانی؛ سید رضا طبائی عقدایی
چکیده
این آزمایش درطی سالهای 1380 و 1381 روی نهالهای یکساله ارقام زیتون محلی (زرد و روغنی) و خارجی (میشن و کرونائیکی) درطی دو حالت رشدی متفاوت، سازگار به سرما و ناسازگار به سرماصورت گرفت. اعمال تیمارسرمای طبیعی از طریق قرارگیری نهالهای ارقام مورد نظر در فضای آزاد طی فصل رشد طبیعی صورت گرفت و اثرسرما روی شاخصهای رشد رویشی از قبیل رشد طولی ...
بیشتر
این آزمایش درطی سالهای 1380 و 1381 روی نهالهای یکساله ارقام زیتون محلی (زرد و روغنی) و خارجی (میشن و کرونائیکی) درطی دو حالت رشدی متفاوت، سازگار به سرما و ناسازگار به سرماصورت گرفت. اعمال تیمارسرمای طبیعی از طریق قرارگیری نهالهای ارقام مورد نظر در فضای آزاد طی فصل رشد طبیعی صورت گرفت و اثرسرما روی شاخصهای رشد رویشی از قبیل رشد طولی نهالها، وزن تر و خشک اندامهای هوایی، میزان خسارت نوک شاخساره ها و نیز درصد آب بافت برگی مورد مطالعه قرارگرفت. از طرفی به منظور تعیین درصد نشت یونی و خسارت قابل مشاهده، نمونه های برگ گیاه تحت تأثیرتیمارهای سرمای مصنوعی صفر، 4- ، 8- و12- درجه سانتیگراد قرارگرفتند. نتایج مربوط به تأثیر سرما روی شاخص های رشدی نشان میدهد که ارقام مختلف زیتون واکنش های متفاوتی را در پاسخ به شرایط سرمای طبیعی نشان داده و رقم کرونائیکی با بیشترین درصد رشد طولی در طی پاییز و بالاترین درصد آب بافت برگها، بیشترین درصد خسارت شاخساره در اثر سرما را متحمل شده بود. براساس مطالعات مربوط به نشت یونی در دوره ناسازگار به سرما، ارقام در طبقات مجزای مقاوم، نیمه مقاوم و حساس به سرما قرار گرفتند. با این حال استفاده از تیمارهای دمایی پایین تر به ویژه در مرحله سازگار شده به سرما امکان دستیابی به نتایج دقیق و مطمئن را فراهم خواهد ساخت.
پرویز اولیاء؛ حوریه صادری؛ حمید آقایی؛ فرید زائری
دوره 23، شماره 2 ، مرداد 1386، ، صفحه 157-165
چکیده
ویروس هرپسسیمپلکس1 عامل عفونتهای مختلفی چون تبخال، انسفالیت، کراتوکونژ نکتیویت و بسیاری از عفونتهای دیگر است که در مواردی میتواند سبب مرگ بیمار شود و از طرفی گیاه مورد (Myrtus communis L.) سالهاست که در طب سنتی کاربرد دارد.در این مطالعه اثر غلظتهای مختلف اسانس مورد بر عفونت ویروس هرپسسیمپلکس 1 در موش آزمایشگاهی مورد آزمایش قرارداده ...
بیشتر
ویروس هرپسسیمپلکس1 عامل عفونتهای مختلفی چون تبخال، انسفالیت، کراتوکونژ نکتیویت و بسیاری از عفونتهای دیگر است که در مواردی میتواند سبب مرگ بیمار شود و از طرفی گیاه مورد (Myrtus communis L.) سالهاست که در طب سنتی کاربرد دارد.در این مطالعه اثر غلظتهای مختلف اسانس مورد بر عفونت ویروس هرپسسیمپلکس 1 در موش آزمایشگاهی مورد آزمایش قرارداده شد. برای انجام این تحقیق، ویروس HSV-1 را در کشت سلولی تکثیر داده و بعد عیار آن بر حسب PFU/ml تعیین گردید. از PFU با رقت 10-6 ویروس جهت آلودگی موشها استفاده شد. بعد از زدودن موهای ناحیه پهلوی حیوان، با سوزن سرنگ، خراش پوستی ایجاد و 5 میکرولیتر از ویروسPFU 10-6 روی آن تلقیح گردید. موشها در گروههای 5 تایی تقسیم شدند. سه گروه تحت درمان، با غلظتهای 5، 10 و 15 mg/ml اسانس قرار گرفتند و گروه چهارم کنترل بود که با وازلین (بدون دارو) تیمار شدند. گروه پنجم و ششم هم با داروی تجاری میرتوپلکس و آسیکلوویر مداوا شدند. نتایج نشان داد که ایجاد وزیکول در گروههای اسانس مورد با غلظت mg/ml 5، mg/ml 10 و mg/ml 15 نسبت به گروه شاهد (وازلین) تأخیر داشته است. همچنین مشخص شد که ایجاد پوسچول در گروه اسانس مورد با غلظت mg/ml 15 نسبت به گروه شاهد و گروههای دیگر به تأخیر افتاده است. ارزیابی آماری بر روی سه گروه اسانس مورد با غلظتهای فوق نشان دهندة این بود که به صورت معنیداری زمان ایجاد ضایعه پوسچول در گروه اسانس مورد با غلظت mg/ml 15 نسبت به گروههای با غلظت mg/ml 5، mg/ml 10 تأخیر داشته است.تحقیق حاضر نشان میدهد که اسانس مورد با غلظت mg/ml 15 باعث ایجاد تأخیر در زمان ایجاد پوسچول میشود و احتمالاً با تحقیقات بیشتر میتوان از این اسانس در درمان تبخال استفاده کرد.
مهدی میرزا؛ لطیفه احمدی
دوره 9، شماره 1 ، شهریور 1380، ، صفحه 163-177
چکیده
سرشاخه گلدار و میوه گیاه جعفری از مزرعه ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج جمع آوری شد. اسانس سرشاخه گلدار به روش تقطیر با بخار آب و اسانس میوه به روش تقطیر با آب استخراج گردید. بازده اسانس برای سرشاخه گلدار 1.3% و برای بذر جعفری 2.5% )بر اساس وزن ماده خشک) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اسانس های مذکور با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف متصل به دستگاه ...
بیشتر
سرشاخه گلدار و میوه گیاه جعفری از مزرعه ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج جمع آوری شد. اسانس سرشاخه گلدار به روش تقطیر با بخار آب و اسانس میوه به روش تقطیر با آب استخراج گردید. بازده اسانس برای سرشاخه گلدار 1.3% و برای بذر جعفری 2.5% )بر اساس وزن ماده خشک) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اسانس های مذکور با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگراف متصل به دستگاه طیف سنج جرمی ( GC /MS ) انجام گرفت. 16 ترکیب در اسانس میوه شناسایی شد که ترکیبهای α-pinene، β-pinene، myristicin، elemicin، aipole 87 درصد کل ترکیبهای اسانس را تشکیل می دهند. در میان ۱۳ ترکیب موجود در سرشاخه گلدار ترکیبهای α-pinene، β-pinene، β-phellandrene، myristicin، 1,3,8-para-methatriene حدود 90% اسانس را به خود اختصاص داده اند.
زراعت و باغبانی
آذر رفعتی؛ نگار ولی زاده؛ فاطمه سفید کن؛ یوسف ایمانی؛ فرید نورمند موید
چکیده
پونهسای البرزی (Nepeta crassifolia Boiss. & Buhse) از خانواده Lamiaceae، گونهای معطر با خاصیت دارویی بوده که بومی و انحصاری ایران است. برای اجرای این تحقیق، بذرها و اندامهای هوایی این گیاه از شش منطقه مختلف در استان آذربایجانشرقی جمعآوری گردید. اندامهای هوایی پس از خشک شدن به روش تقطیر با آب اسانسگیری شده و ترکیبهای موجود در آنها توسط دستگاههای ...
بیشتر
پونهسای البرزی (Nepeta crassifolia Boiss. & Buhse) از خانواده Lamiaceae، گونهای معطر با خاصیت دارویی بوده که بومی و انحصاری ایران است. برای اجرای این تحقیق، بذرها و اندامهای هوایی این گیاه از شش منطقه مختلف در استان آذربایجانشرقی جمعآوری گردید. اندامهای هوایی پس از خشک شدن به روش تقطیر با آب اسانسگیری شده و ترکیبهای موجود در آنها توسط دستگاههای GC و GC/MS شناسایی شدند. همچنین در سال بعد، بذرهای جمعآوری شده، پس از نشاء در گلخانه، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه کشت شدند. در سال دوم سرشاخههای گلدار برداشت و پس از خشک شدن، اسانسگیری شدند. بررسی کمّی اسانس نمونههای رویشگاههای طبیعی و مزرعه نشان داد که درصد اسانس در نمونههای رویشگاه طبیعی با همدیگر اختلاف معنیداری داشته و بیشترین مقدار اسانس متعلق به منطقه مرند بود، در حالی که اسانسهای بدست آمده از نمونههای کشتشده در مزرعه با همدیگر اختلاف معنیداری نداشتند. نتایج ارزیابیها بیانگر این بود که ترکیبهای نپتالاکتون I (4aα, 7α, 7aα) و II (4aα, 7α, 7aβ)، گلوبولول، جرماکرون B، کاریوفیلن اکساید و 8،1-سینئول اجزای اصلی اسانس N. crassifolia را تشکیل داده و بیشترین مقدار نپتالاکتون های I و II در شرایط رویشگاه طبیعی (بهترتیب 69% و 21.7%) و مزرعه (بهترتیب 27.3% و 51.5%)، متعلق به منطقه میشو در مرند بودهاست. گیاهان منطقه سراب نیز در شرایط رویشگاه طبیعی و مزرعه در مقایسه با سایر نمونهها بیشترین میزان نپتالاکتون II را به خود اختصاص داده و بالاترین مقدار ترکیب 8،1-سینئول (21.8%) در اسانس نیز از نمونه گیاهی رویشگاه طبیعی منطقه خریل بدست آمد.
علیرضا آستارائی
دوره 22، شماره 3 ، آبان 1385، ، صفحه 180-187
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کمپوست زباله شهری و ورمی کمپوست تولیدی بر گیاه اسفرزه این تحقیق با چهار نسبت کمپوست به خاک (10MC، 20MC، 30MC و 50 (MC، ورمی کمپوست به خاک (10MCW، 20MCW، 30MCW و 50 (MCWو خاک شاهد (C) در شرایط گلخانه انجام شد. مقایسه تیمارهای 20MC و 20MCW با شاهد به ترتیب 7% و 5/23% افزایش در ارتفاع گیاه را نشان دادند. طول سنبله تیمار 20MCW نسبت به 20MC معادل 33% افزایش ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر کمپوست زباله شهری و ورمی کمپوست تولیدی بر گیاه اسفرزه این تحقیق با چهار نسبت کمپوست به خاک (10MC، 20MC، 30MC و 50 (MC، ورمی کمپوست به خاک (10MCW، 20MCW، 30MCW و 50 (MCWو خاک شاهد (C) در شرایط گلخانه انجام شد. مقایسه تیمارهای 20MC و 20MCW با شاهد به ترتیب 7% و 5/23% افزایش در ارتفاع گیاه را نشان دادند. طول سنبله تیمار 20MCW نسبت به 20MC معادل 33% افزایش داشت. بیشترین تعداد سنبله در بوته در تیمار 20MCW مشاهده شد که نسبت به شاهد معادل 23.5% افزایش داشت. بیشترین وزن دانه در سنبله در تیمار 20MCW و کمترین آن در 50 MCWمشاهده شد و به ترتیب در مقایسه با شاهد 20% افزایش و 16.8% کاهش معنی داری داشتند. تعداد دانه در سنبله تیمارهای 20MCW و 50MCW نسبت به شاهد به ترتیب 14% افزایش و 16% کاهش معنی داری داشتند. وزن دانه در بوته تیمار 20MCW در مقایسه با 20MC معادل 8/37% افزایش و هر کدام نسبت به شاهد به ترتیب 48.5% و 7.7% افزایش داشتند. وزن کاه و کلش در بوته تیمارهای 30MCW و 20 MCWحداکثر شد. وزن 1000 دانه تیمار 20 MCWدر مقایسه با سایر تیمارها و شاهد (29.3%) افزایش معنی داری داشت. نسبت وزن دانه به وزن کاه و کلش که بیانگر تأثیر تیمارهای آزمایشی بر تولید دانه یا کاه و کلش بیشتر می باشد، ورمی کمپوست (20MCW)نسبت به کمپوست زباله شهری (20MC) با 39.4 درصد و شاهد با 24% افزایش دانه بیشتر در مقایسه با کاه و کلش برتری داشت. مناسبترین مخلوط کمپوست زباله شهری با خاک جهت تهیه ورمی کمپوست در نسبت20.80 مشاهده شد که در اکثر مولفه های اندازه گیری شده برتری خود را نسبت به سایر تیمارهای آزمایشی آشکار نموده است.
سکینه کهنسال واجارگاه؛ رضا برادران؛ سید غلامرضا موسوی؛ محید تولیت ابوالحسنی؛ داراب یزدانی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.182.94.2.1576.41 عناب (Zizyphus jujuba Mill.) گیاهی باغی-دارویی متعلق به تیره Rhamnaceae است. این تحقیق، بهمنظور ارزیابی صفات مورفولوژیکی و ترکیبهای فیتوشیمیایی اکوتیپهای عناب در ایران جهت دستیابی به اکوتیپ دارویی برتر به اجرا در آمد. طرح با چهارده اکوتیپ عناب از کلکسیون عناب جهاد دانشگاهی واحد خراسان جنوبی (بیرجند) ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.182.94.2.1576.41 عناب (Zizyphus jujuba Mill.) گیاهی باغی-دارویی متعلق به تیره Rhamnaceae است. این تحقیق، بهمنظور ارزیابی صفات مورفولوژیکی و ترکیبهای فیتوشیمیایی اکوتیپهای عناب در ایران جهت دستیابی به اکوتیپ دارویی برتر به اجرا در آمد. طرح با چهارده اکوتیپ عناب از کلکسیون عناب جهاد دانشگاهی واحد خراسان جنوبی (بیرجند) در بهار 1396 در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. نمونههای برگ و میوه رسیده از لحاظ مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که عملکرد وزن صد دانه با طول میوه، عرض میوه و نسبت طول به عرض میوه همبستگی مثبت و معنیداری دارد. نسبت طول به عرض میوه و نسبت طول به عرض برگ نیز با عرض برگ همبستگی مثبت و معنیدار نشان داد. همبستگی عملکرد فلاونویید کل و فنل کل با دیگر صفات فیتوشیمیایی معنیدار نبود. ظرفیت آنتیاکسیدانی تنها با فنل کل همبستگی مثبت معنیدار داشت. تجزیه واریانس صفات مورفولوژیک نشان داد که اکوتیپهای مورد مطالعه تفاوت معنیدار با یکدیگر داشته و این نشان از وجود ژرمپلاسم متنوع عناب در ایران است. بر اساس نتایج تجزیه خوشهای، چهارده اکوتیپ در دو خوشه جداگانه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع قابل ملاحظهای در اکوتیپهای مورد مطالعه وجود دارد که میتواند در برنامههای اصلاحی این گونه مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا جعفری نیا؛ سید علی حائری روحانی؛ پریچهره یغمایی
چکیده
کبد چرب غیرالکلی در حال شیوع بین افراد دارای سبک زندگی شهری میباشد که میتواند به استئاتوز کبدی پیشرفت کند. تیموکینون، یک آنتیاکسیدان قوی و مورد توجه طب سنتی، بر روی کبد چرب القا شده در موشهای آزمایشگاهی کوچک مورد بررسی قرار گرفت. 40 موش به چهار گروه ( کنترل سالم، حلال، گروه تجربی 1 و 2 بهترتیب تحت تیمار با دوزهای 5 و mg/kg10 تیموکینون به ...
بیشتر
کبد چرب غیرالکلی در حال شیوع بین افراد دارای سبک زندگی شهری میباشد که میتواند به استئاتوز کبدی پیشرفت کند. تیموکینون، یک آنتیاکسیدان قوی و مورد توجه طب سنتی، بر روی کبد چرب القا شده در موشهای آزمایشگاهی کوچک مورد بررسی قرار گرفت. 40 موش به چهار گروه ( کنترل سالم، حلال، گروه تجربی 1 و 2 بهترتیب تحت تیمار با دوزهای 5 و mg/kg10 تیموکینون به مدت 28 روز و تزریق داخل صفاقی) تقسیم شدند، همگی بهجز گروه کنترل سالم طی مدت 4 هفته تحت رژیم پرچرب قرار گرفتند. در انتهای آزمایش نمونههای بافتی و سرمی موشها برای انجام آنالیزهای بیوشیمیایی و بافتشناسی جمعآوری شد. نتایج نشان داد که میزان تریگلیسیرید، VLDL، بیلیروبین، فسفولیپید، کلسترول، HOMA و آلانینآمینوتانسفراز در گروه تجربی 2 نسبت به گروه حلال (0.001>P)، انسولین، آسپارتات آمینوترانسفراز و LDL (0.01>P) و گلوکز (0.05>P) کاهش داشت. البته میزان آلکالین فسفاتاز و لپتین کاهش معنیداری نداشت. میزان آدیپونکتین افزایش معنیداری را (0.001>P) نشان داد. HDL نیز افزایش غیر معنیداری داشت. در بررسیهای هیستولوژیکی، آسیبهای بافتی به میزان قابل توجهی بهبود یافته بود. طبق آزمایشها، تیموکینون میتواند مقاومت انسولینی، پروفایل لیپیدی و آنزیمهای کبدی را در موشهای مبتلا به کبد چرب بهبود ببخشد.
سید مهدی حسینی؛ علی سروشزاده؛ سیدعلیمحمد مدرس ثانوی
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر حذف جوانههای جانبی بر صفات مرفولوژیک گیاه زعفران (Crocus sativus L.) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل وزن بنه (درشت 11-5/9 گرم و متوسط 5/7-6 گرم)، بستر کشت (پرلیت و خاک) و حذف جوانههای جانبی (حذف کلیه جوانههای جانبی و بدون حذف جوانهها) بود. نتایج نشان داد که وزن بنه بر روی تعداد ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر حذف جوانههای جانبی بر صفات مرفولوژیک گیاه زعفران (Crocus sativus L.) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل وزن بنه (درشت 11-5/9 گرم و متوسط 5/7-6 گرم)، بستر کشت (پرلیت و خاک) و حذف جوانههای جانبی (حذف کلیه جوانههای جانبی و بدون حذف جوانهها) بود. نتایج نشان داد که وزن بنه بر روی تعداد برگ و وزن خشک برگها، تعداد و وزن خشک ریشهها، وزن خشک بنههای دختری، متوسط وزن خشک بنه دختری و وزن خشک کل گیاه اثر معنیداری داشت و از نظر این صفات بنههای درشت برتری داشتند. بستر کشت پرلیت نسبت به بستر خاک باعث افزایش وزن خشک برگها، وزن خشک ریشهها، تعداد ریشهها، وزن خشک بنههای دختری و وزن خشک کل گیاه شد. گیاهان در بستر خاکی نسبت به بستر پرلیت تعداد برگ بیشتری تولید کردند. اگرچه با حذف جوانههای جانبی تعداد برگ و بنههای دختری کاهش یافت اما تعداد و وزن ریشه و متوسط وزن خشک بنه دختری افزایش یافت.
نوید سعیدی؛ حوریه صادری؛ الهه تقیان؛ فاطمه سفیدکن؛ ایرج رسولی؛ رضا محمد صالحی؛ پرویز اولیاء
چکیده
سودوموناس آئروجینوزا یکی از شایعترین باکتریهای فرصتطلب در عفونتهای بیمارستانی است که مقاومت قابل توجهی در برابر مواد ضدمیکروبی دارد. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها، گرایش به جایگزینی آنها با فرآوردههای طبیعی افزایش یافته است. در این مطالعه اثر ضدمیکروبی اسانس 4 گونه گیاه مرزه (Satureja mutica، S. bachtiarica، S. rechingeri، ...
بیشتر
سودوموناس آئروجینوزا یکی از شایعترین باکتریهای فرصتطلب در عفونتهای بیمارستانی است که مقاومت قابل توجهی در برابر مواد ضدمیکروبی دارد. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها، گرایش به جایگزینی آنها با فرآوردههای طبیعی افزایش یافته است. در این مطالعه اثر ضدمیکروبی اسانس 4 گونه گیاه مرزه (Satureja mutica، S. bachtiarica، S. rechingeri، S. khuzistanica) بر عوامل بیماریزایی سودوموناس آئروجینوزا ارزیابی شد. حداقل غلظت مهارکنندگی اسانسهای گیاه مرزه در سویههای استاندارد سودوموناس آئروجینوزا PAO1 و سودوموناس آئروجینوزا 8821M به روش میکرودایلوشن براث تعیین گردید. در ادامه اثر غلظتهای پایینتر از حداقل غلظت ممانعتکننده از رشد (sub-minimum inhibitory concentration; sub-MIC) اسانسها بر عوامل بیماریزایی این باکتری شامل حرکت، تشکیل بیوفیلم و تولید آلژینات، الاستاز و آلکالینپروتئاز این دو سویه بررسی شد. هر 4 اسانس مرزه دارای اثرهای ضدمیکروبی علیه سویههای استاندارد سودوموناس آئروجینوزا بودند، همچنین غلظتهای sub-MIC اسانسها موجب کاهش معنیدار تولید عوامل بیماریزایی این سویهها شدند. در این مطالعه اثرهای مطلوب آنتاگونیستی اسانسهای گیاه مرزه در برابر سویههای استاندارد سودوموناس آئروجینوزا مشاهده شد. با انجام مطالعات بیشتر میتوان از این اسانسها بهعنوان یک ترکیب ضدمیکروبی علیه این باکتری استفاده کرد
بابک دلنواز هاشملویان؛ عذرا عطائی عظیمی؛ مهدی سلیمی؛ علیرضا عمان؛ ابوالفضل ناظمی؛ انوش اقدامی
چکیده
نواری گلی (Catharanthus roseus L.)، یکی از گیاهان دارویی مهم در دنیاست که بومی ماداگاسکار میباشد. آلکالوئیدهای این گیاه تقسیم میتوز را مهار میکنند. از جنس نواری (Vinca) تنها گونه نواری علفی (Vinca herbaceae L.) در مناطق شمال ایران میروید. در این پژوهش آلکالوئیدهای نواری گلی و نواری علفی جدا و اثر ضدمیتوزی آنها بر سلولهای مریستم ریشه پیاز بررسی شد. آلکالوئیدهای ...
بیشتر
نواری گلی (Catharanthus roseus L.)، یکی از گیاهان دارویی مهم در دنیاست که بومی ماداگاسکار میباشد. آلکالوئیدهای این گیاه تقسیم میتوز را مهار میکنند. از جنس نواری (Vinca) تنها گونه نواری علفی (Vinca herbaceae L.) در مناطق شمال ایران میروید. در این پژوهش آلکالوئیدهای نواری گلی و نواری علفی جدا و اثر ضدمیتوزی آنها بر سلولهای مریستم ریشه پیاز بررسی شد. آلکالوئیدهای دو گونه نواری با حلالهای مختلف الکل، اتر و کلروفرم به روش جداسازی مرحلهای جدا و با استفاده از دستگاه تبخیر در خلأ خشک شدند. پیازهای یک اندازه بعد از سه روز قرار گرفتن در آب مقطر ریشهدار شدند. ریشههای این پیازها به مدت 8 و 24 ساعت در معرض مقادیر صفر، 0.2، 0.4 و 0.6 میلیگرم بر میلیلیتر آلکالوئید هر گونه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل مشاهدات با نرمافزار Minitab و آزمون Tukey انجام شد. مطالعه اثر آلکالوئیدهای نواری گلی و نواری علفی بر میتوز سلولهای مریستم ریشه پیاز نشان داد که آلکالوئیدهای هر دو گونه اثر ضدمیتوزی داشته و باعث جلوگیری و کاهش تقسیم سلولی میشوند. آلکالوئیدهای هر دو گونه بر مراحل تقسیم میتوز سلولها اثر داشته و کروموزومها را در پروفاز ایستا نگه داشته و باعث فشردگی کروموزومها میشوند. مقایسه آنالیز واریانس و میانگین دادهها، در برخی موارد برای هر دو گونه تفاوت معنیدار با شاهد (تیمار غلظت صفر آلکالوئید) داشت. آلکالوئیدهای هر دو گونه باعث فشردگی و جدایی کروموزومها، مشابه اثر کلشیسین شدند. آلکالوئیدهای نواری گلی و علفی را میتوان مثل کلشیسین برای پژوهشهای سیتولوژی گیاهی استفاده کرد ولی نواری گلی بهتر از نواری علفی بود.
نفیسه امیدپناه؛ علی مرادشاهی؛ زهرا اسرار
چکیده
گیاه دارویی مورخوش (Zhumeria majdae Rech.) از گذشته در طب سنتی جنوب ایران استفادههای بسیاری داشتهاست. اسانسهای روغنی و عصارههای استخراج شده از اندامهای مختلف گیاهان دارای اثرهای آللوپاتیک میباشند. در پژوهش حاضر، اثر آللوپاتیک غلظتهای مختلف اسانس برگ گیاه مورخوش بر جوانهزنی، محتوای رنگدانهای، فعالیت آنزیمهای ...
بیشتر
گیاه دارویی مورخوش (Zhumeria majdae Rech.) از گذشته در طب سنتی جنوب ایران استفادههای بسیاری داشتهاست. اسانسهای روغنی و عصارههای استخراج شده از اندامهای مختلف گیاهان دارای اثرهای آللوپاتیک میباشند. در پژوهش حاضر، اثر آللوپاتیک غلظتهای مختلف اسانس برگ گیاه مورخوش بر جوانهزنی، محتوای رنگدانهای، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز و گویاکول پراکسیداز در ارقام زمستانه آذر 2 و سرداری گندم (Triticum sativum Lam.) بررسی گردید. رشد گیاهان در محیط کشت حاوی پرلیت و در گلخانه انجام شد. برای انجام تیمارها و آزمایشها از برگ گیاهچههای 10 روزه گندم استفاده گردید. غلظتهای مختلف اسانس به کمک محلول 5/2% صمغ عربی تهیه گردید. از دو تیمار آب مقطر و صمغ عربی بهعنوان تیمارهای شاهد استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که درصد جوانهزنی، محتوای رنگدانهای و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گیاهانی که با محلول صمغ عربی تیمار شده بودند برابر با درصد جوانهزنی، محتوای رنگدانهای و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاهانی بود که با آب مقطر تیمار گردیده بودند. با افزایش غلظت اسانس، درصد جوانهزنی و محتوای کلروفیل در برگ گندم در هر دو رقم کاهش و میزان کاروتنوئید افزایش یافت. همچنین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز و گویاکول پراکسیداز در حضور اسانس دستخوش روند افزایشی گردید. درنتیجه میتوان بیان کرد که افزایش محتوا و فعالیت رنگدانهها و آنزیمهای آنتیاکسیدان با پایین آوردن غلظت گونههای فعال اکسیژن از اثر آنها بر رشد و تکوین گیاه جلوگیری مینمایند.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مهدیه جعفری قوشچی؛ بهلول عباسزاده؛ مهدی اورعی؛ راضیه عظیمی؛ علی فرامرزی
چکیده
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری ...
بیشتر
در این تحقیق، برای بررسی اثر پرتو گاما بهعنوان یک روش برای خشک کردن ماده گیاهی، شرایط و مدت زمان نگهداری گیاه بر درصد و ترکیبهای اسانس و برخی از صفات فیزیولوژیک مرزه سنبلهای (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss.)، سرشاخههای گیاه در مرحله گلدهی جمعآوری شد. تابش پرتو گاما، در سازمان انرژی اتمی، در 5 سطح 0، 2.5، 5، 7.5 و 10 کیلوگری انجام گردید. نگهداری در دو شرایط یخچال با دمای 4 درجه سانتیگراد و هوای اتاق انجام شد. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. استخراج اسانس از سرشاخه گلدار نمونههای مرزه به روش تقطیر با آب انجام شد. ترکیبهای اسانس با استفاده از دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد شناسایی قرار گرفت. اثر اشعه گاما بر درصد اسانس و مقدار پارا-سیمن، تیمول، کارواکرول، فنل، فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی در سطح 1% معنیدار بود. مدت زمان نگهداری بر درصد اسانس و میزان پارا-سیمن، تیمول و کارواکرول اثر معنیدار داشت. شرایط نگهداری بر محتوای تام فنل و فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی عصاره اتانولی مرزه اثر معنیدار نشان داد. مقایسه میانگین اثر تابش گاما نشان داد که بیشترین درصد اسانس با 1.12% و 1.03% بهترتیب از نمونه شاهد و پرتودهی 5 کیلوگری اشعه گاما بدست آمد. حداکثر مقدار تیمول (13.57%) از تابش 10 کیلوگری پرتو گاما حاصل شد و میزان کارواکرول در شاهد (34.73%) بیشتر از بقیه بود. با پرتودهی 2.5 کیلوگری اشعه گاما، میزان ترکیبهای فنلی 1.4 برابر و فعالیت آنتیاکسیدانی 1.76 برابر نسبت به شاهد افزایش داشت. البته با نگهداری گیاه در یخچال از مقدار تیمول آن کاسته شد. بیشترین درصد اسانس مربوط به نگهداری در مدت 120 ساعت بود. استفاده از پرتو گاما با شدت زیاد برای دستیابی به اسانس با تیمول بالا مناسب است. همچنین استفاده از اشعه کم میتواند برای خشک کردن گیاه مرزه سنبلهای برای دست یافتن به عصارهای با کیفیت بهتر حاوی ترکیبات فنولی بیشتر، مفید باشد. ولی استفاده از اشعه گاما برای خشک کردن به منظور اسانسگیری مناسب نیست.
اکرم تقیزاده ساروکلایی؛ سعید محرمیپور
چکیده
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای جایگزینی حشرهکشهای مصنوعی بهویژه در خصوص آفات انباری غلات و حبوبات مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. سوسک چهارنقطهای حبوبات Callosobruchus maculatus (F.) یکی از آفات مهم حبوبات محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر بازدارندگی تخمریزی و دوام اسانسهای گیاهی آویشن ایرانی (Thymus persicus (Roniger ex Reach F.)) ...
بیشتر
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای جایگزینی حشرهکشهای مصنوعی بهویژه در خصوص آفات انباری غلات و حبوبات مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. سوسک چهارنقطهای حبوبات Callosobruchus maculatus (F.) یکی از آفات مهم حبوبات محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر بازدارندگی تخمریزی و دوام اسانسهای گیاهی آویشن ایرانی (Thymus persicus (Roniger ex Reach F.)) در مقایسه با جاشیر کوتوله (Prangos acaulis (Dc.) Bornm) بر سوسک چهارنقطهای حبوبات میباشد که در دمای 1±27 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5±60 درصد و در تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. درصد بازدارندگی در 6 غلظت (360 تا 7140 پیپیام) و در 5 تکرار مطالعه شد. نتایج نشان داد که درصد بازدارندگی تخمریزی در هر دو اسانس با افزایش غلظت افزایش یافت که این میزان در اسانس جاشیر کوتوله بیشتر بوده است. سرعت مرگ و میر 50% حشرات کامل ((LT50 در غلظتهای مختلف توسط اسانس جاشیر کوتوله بهطور معنیداری از اسانس آویشن ایرانی بیشتر بود. همچنین سمیت تنفسی اسانس آویشن ایرانی نسبت به جاشیر کوتوله بر سوسک چهارنقطهای حبوبات دوام بیشتری داشت. این یافتهها بیانگر تأثیر بالای اسانسهای فوق بر سوسک چهارنقطهای حبوبات میباشد.
امین صالحی؛ امیر قلاوند؛ فاطمه سفیدکن؛ احمد اصغرزاده؛ کرامت الله سعیدی
چکیده
بهمنظور ارزیابی اثرات کودهای زیستی، آلی و زئولیت بر رشد و عملکرد گیاه دارویی بابونه (Matricaria chamomilla L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی شامل کود زیستی: باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه (Azotobacter chroococcum، Azospirillum lipoferum، Pseudomonas flouresence) (B) در دو سطح (عدم تلقیح= b1 و تلقیح با بذر= b2)، ورمیکمپوست (V) در سه سطح (0=v1، 5=v2 و 10=v3 تن در هکتار) ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی اثرات کودهای زیستی، آلی و زئولیت بر رشد و عملکرد گیاه دارویی بابونه (Matricaria chamomilla L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی شامل کود زیستی: باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه (Azotobacter chroococcum، Azospirillum lipoferum، Pseudomonas flouresence) (B) در دو سطح (عدم تلقیح= b1 و تلقیح با بذر= b2)، ورمیکمپوست (V) در سه سطح (0=v1، 5=v2 و 10=v3 تن در هکتار) و زئولیت (Z) طبیعی کلینپتیلولیت (Clinoptilolite) در دو سطح (0=z1 و 9=z2 تن در هکتار) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دوازده تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 1387 انجام شد. مقایسه میانگینها توسط آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5% انجام شد. نتایج بدستآمده از این تحقیق نشان داد که بیشترین عملکرد گل (kg/ha13/358)، عملکرد زیستی (kg/ha09/1572)، تعداد گل در بوته (09/61)، قطر گل (mm84/21) و ارتفاع (cm51/45) در تلقیح با کود زیستی بدست آمد. زئولیت تأثیر معنیداری بر روی تمام صفات یادشده بجز قطر گل و شاخص برداشت داشت. همچنین بیشترین عملکرد گل (kg/ha22/434)، عملکرد زیستی (kg/ha30/1814)، تعداد گل در بوته (71/72)، قطر گل (mm35/22) و ارتفاع (cm91/47) با کاربرد 10 تن ورمیکمپوست بدست آمد. اثر متقابل مثبت و معنیداری بر روی عملکرد گل در اثر کاربرد کود زیستی و ورمیکمپوست و همچنین زئولیت و ورمیکمپوست بدست آمد، بهطوری که بیشترین عملکرد گل (kg/ha73/448) در تیمار مصرف 10 تن ورمیکمپوست و تلقیح با باکتری (v3b2) و تیمار مصرف 10 تن ورمیکمپوست و زئولیت (kg/ha7/448) در تیمار (v3z2) بدست آمد.
زراعت و باغبانی
حسین حمامی؛ نرگس ایمانی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.214.106.2.1575.1576کمبود آب یکی از مهمترین چالشهای بخش کشاورزی بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک دنیاست. با توجه به پتانسیل بالای برخی از گیاهان دارویی برای کشت در شرایط تنشزای محیطی، کشت این گیاهان در زمینهای کمبهره میتواند مورد توجه قرار گیرد. از این رو به منظور کاهش اثرات منفی کمبود آب بر رشد گیاه ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.214.106.2.1575.1576کمبود آب یکی از مهمترین چالشهای بخش کشاورزی بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک دنیاست. با توجه به پتانسیل بالای برخی از گیاهان دارویی برای کشت در شرایط تنشزای محیطی، کشت این گیاهان در زمینهای کمبهره میتواند مورد توجه قرار گیرد. از این رو به منظور کاهش اثرات منفی کمبود آب بر رشد گیاه چای ترش (Hibiscus sabdariffa L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 1396 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل مقدار آب آبیاری در چهار سطح (40، 60، 80 و 100 درصد ظرفیت زراعی) و تیمار آبیاری با آب مغناطیسی در سه سطح (آب غیرمغناطیسی (شاهد)، آب مغناطیسی شده با یک، و دو بار عبور از میدان مغناطیسی) بود. نتایج آزمایش نشان داد که اثرات تیمارهای مقدار آب آبیاری بر تمامی صفات اندازهگیری شده و تیمارهای آبیاری مغناطیسی بر تمامی صفات بهاستثنای تعداد برگ معنیدار بودند. همچنین، اثرات متقابل تیمارهای مقدار آب آبیاری × آبیاری مغناطیسی بر صفات ارتفاع گیاه، تعداد غوزه در بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه و وزن خشک کاسبرگ معنیدار بدست آمد. کاهش مقدار آب آبیاری از 100% به 40% ظرفیت زراعی باعث کاهش عدد اسپد، قطر ساقه، تعداد برگ و وزن تازه ریشه به ترتیب به میزان 34.7%، 23%، 40.6% و 27.6% شد. نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل مقدار آب آبیاری × آبیاری مغناطیسی نشان داد که آبیاری با آب دو بار مغناطیسی شده باعث بهبود تمامی صفات در مقایسه با آبیاری با آب معمولی شد. بنابراین به نظر میرسد که کاربرد آبیاری مغناطیسی میتواند بهعنوان یکی از راهکارهای کاهش اثرات منفی ناشی از کمبود آب مدنظر قرار گیرد.
فریبا صنفی؛ محمدحسن صفرعلیزاده؛ سیدعلی صفوی؛ شهرام آرمیده
چکیده
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای جایگزینی حشرهکشهای مصنوعی بهویژه در خصوص آفات انباری غلات و حبوبات مورد توجه قرار گرفتهاست. یکی از منابع بالقوه برای تولید آفتکشهای جدید، مواد تولید شده بهوسیلهی گیاهان میباشد که بهعنوان دورکننده، بازدارنده تغذیه و تخمریزی و یا ترکیبهای سمّی عمل میکنند. در این تحقیق سمّیت ...
بیشتر
امروزه استفاده از اسانسهای گیاهی برای جایگزینی حشرهکشهای مصنوعی بهویژه در خصوص آفات انباری غلات و حبوبات مورد توجه قرار گرفتهاست. یکی از منابع بالقوه برای تولید آفتکشهای جدید، مواد تولید شده بهوسیلهی گیاهان میباشد که بهعنوان دورکننده، بازدارنده تغذیه و تخمریزی و یا ترکیبهای سمّی عمل میکنند. در این تحقیق سمّیت تنفسی اسانس گیاه برگبو (Laurus nobilis L.) و اسانس مورد (Myrtus communis L.) روی تخم و حشرات کامل سوسک چهارنقطهای حبوبات (Callosobruchus maculates) مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی و در شرایط دمایی 2 ± 30 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5 ± 60% در تاریکی انجام شد. از هر اسانس گیاهی 5 غلظت در 3 تکرار مورد آزمایش قرار گرفت. مقادیر LC50 برای اسانس برگبو و اسانس مورد برای حشرات کامل بهترتیب 782/71 و 138/44 و مقادیر LC95 بهترتیب 278/216 و 716/141 میکرولیتر بر لیتر هوا محاسبه گردید و مقادیر LC50 برای اسانس برگبو و اسانس مورد برای تخم این حشره بهترتیب 994/63 و 371/38 میکرولیتر بر لیتر هوا بود. به نظر میرسد، اسانسهای گیاهی میتوانند بهعنوان یک حشرهکش کمخطر مورد استفاده قرار گیرند.