نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار فیزیولوژی، دانشگاه شاهد، دانشکده پزشکی، گروه فیزیولوژی و مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، تهران
2 دانشیار فیزیولوژی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، دانشکده پزشکی، گروه فیزیولوژی، تهران
3 دانشجوی پزشکی، دانشگاه شاهد، دانشکده پزشکی، تهران
چکیده
بیماری دیابت شیرین در زمره شایعترین بیماریهای سیستم غدد درونریز بدن است که با عوارض متابولیک متعدد همراه میباشد. از طرف دیگر، گیاه کرفس کوهی (Apium graveolens L.) دارای خاصیت کاهشدهندگی سطح پراکسیداسیون لیپیدی و سطح برخی چربیهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی در حیوانات آزمایشگاهی میباشد. بنابراین در بررسی حاضر، اثر مصرف مزمن خوراکی این گیاه بر میزان گلوکز، تریگلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول در LDL و HDL خون موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور موشهای صحرایی نر (40=n) از نژاد ویستار در محدوده وزنی320-270 گرم با سن 5/4-5/3 ماه بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با کرفس کوهی، دیابتی و دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی تقسیمبندی شدند. دو گروه تحت تیمار با کرفس کوهی، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6% بر اساس یک نسبت وزنی) را بهمدت 6 هفته بدون محدودیت دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام و کلسترول در LDL و HDL سرم خون قبل از بررسی و در هفتههای سوم و ششم پس از بررسی تعیین گردید. وزن حیوانات دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار با بخش هوایی کرفس کوهی یک کاهش معنیدار (01/0p<) در مقایسه با گروه کنترل در هفته ششم نشان داد و تفاوت موجود بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در حد معنیدار نبود. میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته ششم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی، کاهش مختصر و غیر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. بهعلاوه سطح تریگلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته ششم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تریگلیسیرید در هفته ششم در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در مقایسه با گروه دیابتی بهطور معنیدار پایینتر بود (01/0p<). همچنین یک کاهش معنیدار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در هفته ششم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در هفته ششم در حد معنیدار و بهترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p< و 01/0p<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تجویز خوراکی و مزمن کرفس کوهی بهمدت 6 هفته در مدل تجربی دیابت قندی هر چند فاقد اثر هیپوگلیسیمیک بارز بوده، ولی موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون میگردد.
کلیدواژهها