زراعت و باغبانی
فائزه بهشتی قله زو؛ محمد مقدم؛ لیلا سمیعی
چکیده
سابقه و هدف: در تولید گیاهان دارویی، حفظ کیفیت و ترکیبهای مؤثر آنها چالشی اساسی است. جنس مریمگلی (Salvia spp.)، منبع سرشاری از ترکیبهای بیولوژیک هستند که باعث انهدام رادیکالهای آزاد و اثرهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و ضد میکروبی این گیاهان میشوند. مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) دارای چندین فعالیت بیولوژیکی است و از آن برای درمان ...
بیشتر
سابقه و هدف: در تولید گیاهان دارویی، حفظ کیفیت و ترکیبهای مؤثر آنها چالشی اساسی است. جنس مریمگلی (Salvia spp.)، منبع سرشاری از ترکیبهای بیولوژیک هستند که باعث انهدام رادیکالهای آزاد و اثرهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و ضد میکروبی این گیاهان میشوند. مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) دارای چندین فعالیت بیولوژیکی است و از آن برای درمان زخمها و بیماریهای مختلف پوستی و برای جلوگیری از سرطان خون استفاده میشود. کادمیوم بهدلیل نیمهعمر زیستی طولانی، تحرک قابل توجه در خاک و ظرفیت جذب توسط گیاهان، یکی از سمّیترین فلزات سنگین است. اثرهای منفی کادمیوم بر رشد، فعالیتهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان، باعث کاهش کیفیت و عملکرد گیاهان میشود. سدیم نیتروپروساید با آزاد کردن نیتریک اکسید (NO)، در فرایندهای زیستی و پاسخ به تنشهای مختلف دخالت دارد.
مواد و روشها: با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید در بهبود پاسخ گیاه مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) به تنش کادمیوم تحت شرایط درون شیشهای، آزمایشی با طراحی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سطوح مختلف کادمیوم (0 (شاهد)، 25، 50 و 100 میکرومولار) و سدیم نیتروپروساید (0 (شاهد)، 15 و 30 میکرومولار) بودند. از محیط کشت موراشیگ و اسکوگ برای کشت بذرها استفاده شد. در این آزمایش مقادیر مختلف نیترات کادمیوم قبل از تنظیم pH به محیط کشت اضافه گردید. سدیم نیتروپروساید بهدلیل حساسیت به دمای بالا بعد از اتوکلاو و با فیلتر زیر لامینار به محیط اضافه گردید. در ابتدا، بذرها با استفاده از الکل 70% و هیپوکلریت سدیم 2% استریل شدند؛ سپس در محیط کشت کاشته شدند. پس از سه ماه رشد، گیاهچهها از محیط کشت برداشته شدند. صفات رشدی شامل وزن تر و خشک بخش هوایی، ریشه و کل گیاهچه و صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شامل رنگیزههای فتوسنتزی (اندازهگیری کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، کلروفیل کل و رنگیزه فتوسنتزی کل)، فلاونوئید، فنول کل، کربوهیدرات، پرولین، پروتئین و فعالیت آنتیاکسیدانی اندازهگیری شدند. تجزیهوتحلیل دادههای بدستآمده از این پژوهش با استفاده از نرمافزار Minitab انجام شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون Bonferroni در سطح احتمال 5% انجام شد.
نتایج: طبق نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها، اثر متقابل کادمیوم و نیتروپروساید بر وزن تر گیاهچه، طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، رنگیزههای فتوسنتزی کل، فنل کل، کربوهیدرات و پرولین در سطح احتمال 1% و وزن خشک گیاهچه، کلروفیل کل، فلاونوئید و پروتئین در سطح احتمال 5% معنیدار شد. اثر متقابل تیمارها بر فعالیت آنتیاکسیدانی معنیدار نشد؛ ولی اثرهای ساده آنها معنیدار شد. نتایج مقایسه میانگین دادهها نشان داد که تنش کادمیوم باعث کاهش وزن تر و خشک گیاهچه، طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید و رنگیزههای فتوسنتزی کل در گیاه مریمگلی ترکهای شد و استفاده از سدیم نیتروپروساید منجر به بهبود این صفات گردید؛ بهطوری که استفاده از 30 میکرومولار سدیم نیتروپروساید تحت تنش کادمیوم با غلظت 50 میکرومولار، بیشترین وزن تر و خشک گیاهچه و میزان پرولین را نشان داد و استفاده از 15 میکرومولار سدیم نیتروپروساید تحت تنش کادمیوم با غلظت 25 میکرومولار، بیشترین میزان طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید و رنگیزههای فتوسنتزی کل را نشان داد. همچنین، نتایج دیگر این پژوهش بیانگر آن بود که تنش کادمیوم منجر به افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان فلاونوئید کل، فنل کل، کربوهیدرات محلول، پرولین و پروتئین در گیاه مریمگلی ترکهای شد؛ اما استفاده از سدیم نیتروپروساید باعث بهبود تأثیرات منفی تنش کادمیوم میگردید؛ بهطوری که استفاده از 30 میکرومولار سدیم نیتروپروساید منجر به افزایش فلاونوئید کل، فنل کل، کربوهیدرات محلول و پروتئین در شرایط تنش کادمیوم با غلظت 25 میکرومولار شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که تنش کادمیوم باعث کاهش رشد و عملکردهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان میشود، اما استفاده از سدیم نیتروپروساید توانست تأثیرات منفی کادمیوم را بهبود بدهد. این یافتهها نشان میدهد که سدیم نیتروپروساید میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر در مدیریت تنشهای کادمیومی در گیاهان دارویی مورد استفاده قرار گیرد و به بهبود رشد و کیفیت این گیاهان کمک کند. این تحقیق علاوه بر افزایش اطلاعات ما درباره سازوکارهای پاسخ گیاهان به تنش کادمیومی، به تحلیل تأثیر سدیم نیتروپروساید در مواجهه با آلایندههای زیستمحیطی کمک میکند.
مهدی عقیقی شاهوردی؛ حشمت امیدی؛ سید جلال طباطبایی
چکیده
بهمنظور بررسی محلولپاشی سلنیوم، بور و آهن بر عملکرد برگ، میزان رنگریزههای فتوسنتزی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان گلیکوزیدهای استویول گیاه استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) تحت تنش شوری، آزمایشی در شهرستان انزلی- استان گیلان بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 95-1394 اجرا شد. سطوح تنش شوری با استفاده از ...
بیشتر
بهمنظور بررسی محلولپاشی سلنیوم، بور و آهن بر عملکرد برگ، میزان رنگریزههای فتوسنتزی، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و میزان گلیکوزیدهای استویول گیاه استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) تحت تنش شوری، آزمایشی در شهرستان انزلی- استان گیلان بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در سال 95-1394 اجرا شد. سطوح تنش شوری با استفاده از کلرید سدیم در چهار سطح شاهد (کمتر از 10)، 30، 60 و 90 میلیمولار و محلولپاشی با استفاده از ترکیبهای مختلف از سه عنصر آهن، بور و سلنیوم اعمال شد. نتایج نشان داد که اثر تنش شوری و محلولپاشی بر عملکرد برگ، میزان رنگریزههای کلروفیل (a، b و کل)، کاروتنوئید، محتوی پروتئین، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز (CAT)، پراکسیداز (POX) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و ترکیبهای تشکیلدهنده گلیکوزیدهای استویول معنیدار بودند. بیشترین کلروفیل کل، کلروفیل a و کلروفیل b بهترتیب با میانگین 4/39، 8/24 و 6/14 میکروگرم بر گرم وزن تر در محلولپاشی با ترکیب سه عنصر آهن+بور+سلنیوم در شرایط عدم شوری بدست آمد. بیشترین محتوی پروتئین در محلولپاشی با ترکیب آهن و سلنیوم در سطح شوری 90 میلیمولار بود که موجب افزایش 5.3 برابری نسبت به تیمار شاهد شد. بیشترین فعالیت آنزیم CAT و SOD بهترتیب در محلولپاشی با ترکیب سه عنصر و ترکیب سلنیوم و آهن در سطح شوری 90 میلیمولار بود که در مقایسه با تیمار شاهد باعث افزایش حدود 130 و 11 برابری فعالیت این آنزیمها شد. بیشترین و کمترین میزان ریبودیوزاید A، استویوزاید و ریبودیوزاید C بهترتیب در محلولپاشی با ترکیب سه عنصر (آهن + بور + سلنیوم) در سطح شوری 30 میلیمولار و عدم محلولپاشی در سطح شوری 90 میلیمولار بدست آمد. بهطور کلی بهمنظور دستیابی به میزان بالاتر گلیکوزیدهای استویول، محلولپاشی با ترکیب سه عنصر سلنیوم، بور و آهن و تنش شوری تا سطح 30 میلیمولار توصیه میگردد.
حسن عابدینی آبکسری؛ داود هاشمآبادی؛ بهزاد کاویانی
چکیده
برای بررسی اثر منابع آلی و کود زیستی بر برخی صفات گیاه شمعدانی پیچ (Pelargonium peltatum Soland.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل کود زیستی (فسفات بارور 2) و بسترهای مختلف کاشت شامل 16 تیمار، 4 تکرار در 64 واحد آزمایشی با 256 گیاه انجام شد. فسفات بارور 2 در 2 سطح (کاربرد و عدم کاربرد) و بسترهای مختلف کاشت شامل ...
بیشتر
برای بررسی اثر منابع آلی و کود زیستی بر برخی صفات گیاه شمعدانی پیچ (Pelargonium peltatum Soland.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو عامل کود زیستی (فسفات بارور 2) و بسترهای مختلف کاشت شامل 16 تیمار، 4 تکرار در 64 واحد آزمایشی با 256 گیاه انجام شد. فسفات بارور 2 در 2 سطح (کاربرد و عدم کاربرد) و بسترهای مختلف کاشت شامل 8 بستر حاوی خاک باغچه، ماسه به همراه ترکیبهای متنوع آلی (حجم به حجم) اعمال گردید. در این تحقیق، طول ساقه اصلی، تعداد ساقه فرعی، طول ریشه، تعداد گلچه در گلآذین، وزن تر اندام هوایی، زیرزمینی و گلبرگها در گیاه، پروتئین گلبرگ، محتوای کلروفیل برگ، فسفر برگ و فسفر قابل جذب بستر (پایان آزمایش) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی و متقابل دو عامل بر روی کلیه صفات اندازهگیری شده معنیدار شد. تیمارهای کود زیستی به همراه بسترهای کاشت خاک باغچه + ماسه + کمپوست زباله شهری + خاک آببندان و ماسه + کمپوست ضایعات چای + کوکوپیت + خاک آببندان، در مجموع دارای عملکرد بهتری بودند. خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و غلظت عناصر غذایی بستر کاشت ماسه + کمپوست ضایعات چای + کوکوپیت + خاک آببندان در سطحی مطلوبتر و متناسب با حدود استاندارد بستر کاشت گیاه شمعدانی بود. گیاهان کاشته شده در این بستر در صفاتی مانند تعداد ساقه، تعداد گلچه و کلروفیل برگ بهترتیب با میانگین 90/5، 42/6 عدد گلچه در گلآذین و 37/5 میلیگرم بر گرم وزن تر گیاه دارای عملکرد قابلتوجهی نسبت به سایر تیمارها بودند. همچنین کاربرد فسفات بارور 2 به همراه این بستر میتواند مکمل مناسبی برای بستر کاشت، بهمنظور رشد بهتر، در پرورش شمعدانی پیچ باشد.
مینا عبدالهی؛ سعیده ملکی فراهانی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و برخی ویژگیهای کیفی دانه گیاه دارویی بالنگوی شهری و شیرازی، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری در دو سطح 40% و 60% تخلیه آب قابل استفاده خاک بر روی اکوتیپهای مشهد و ارومیه در دو گونه Lallemantia royleana (Benth.) Benth. (شیرازی)و L. iberica ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد و برخی ویژگیهای کیفی دانه گیاه دارویی بالنگوی شهری و شیرازی، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری در دو سطح 40% و 60% تخلیه آب قابل استفاده خاک بر روی اکوتیپهای مشهد و ارومیه در دو گونه Lallemantia royleana (Benth.) Benth. (شیرازی)و L. iberica Fisch. & C.A.Mey. (شهری) اعمال شد. افزایش تخلیه آب قابل استفاده خاک باعث افزایش درصد موسیلاژ دانه شد. بیشترین درصد موسیلاژ دانه مربوط به تیمار 60% تخلیه آب قابل استفاده خاک، گونه L. royleana و اکوتیپ مشهد بود. بیشترین عملکرد موسیلاژ دانه (22/11 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 40% تخلیه آب قابل استفاده خاک و کمترین مقدار آن (25/6 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 60% تخلیه آب قابل استفاده خاک بدست آمد. اکوتیپ مشهد گونه L. iberica در مقایسه با اکوتیپ ارومیه 04/34% عملکرد موسیلاژ بیشتری داشت. با افزایش شدت تخلیه آب قابل استفاده خاک مقدار پروتئین دانه L. iberica 30/7% کاهش یافت اما در گونه L. royleana تغییری نکرد. درصد روغن تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. عملکرد روغن در L. iberica و اکوتیپ مشهد در مقایسه با اکوتیپ ارومیه 50/41% بیشتر بود. بیشترین عملکرد دانه در سطح 40% تخلیه آب قابل استفاده خاک با 4/208 کیلوگرم در هکتار و در گونه L. iberica با 4/189 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. عملکرد دانه در سطح 60% تخلیه آب قابل استفاده خاک (3/107 کیلوگرم در هکتار)، نسبت به تیمار 40%، 84/43% کاهش یافت. در گونه L. royleana برخلاف L. iberica تفاوت معنیداری به لحاظ عملکرد دانه بین اکوتیپها دیده شد. بهطور کلی درصد موسیلاژ در دانه بالنگو تحت تأثیر کاهش مقدار آب آبیاری، افزایش و درصد پروتئین کاهش یافت.
عالیه صالحی؛ سیفاله فلاح؛ علی عباسی؛ رامین ایرانیپور؛ مریم حیدری
چکیده
یکی از جنبههای تولید گیاهان دارویی مصرف کمتر نهادههای شیمیایی میباشد، که این موضوع میتواند علاوهبر حفظ و یا بهبود کیفیت محصول در حفاظت از محیط زیست نیز مؤثر باشد. بنابراین بهمنظور بررسی تأثیر مدیریت تلفیق کودهای آلی و اوره (تقسیطی و غیرتقسیطی) بر خصوصیات کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای ...
بیشتر
یکی از جنبههای تولید گیاهان دارویی مصرف کمتر نهادههای شیمیایی میباشد، که این موضوع میتواند علاوهبر حفظ و یا بهبود کیفیت محصول در حفاظت از محیط زیست نیز مؤثر باشد. بنابراین بهمنظور بررسی تأثیر مدیریت تلفیق کودهای آلی و اوره (تقسیطی و غیرتقسیطی) بر خصوصیات کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در دانشگاه شهرکرد در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (عدم مصرف نیتروژن)، کود گاوی، کود شیمیایی اوره، سه سطح کود تلفیقی تقسیطی ( کود گاوی + کود اوره، کود گاوی + کود اوره، + کود گاوی + کود اوره) و سه سطح کود تلفیقی غیرتقسیطی ( کود گاوی+ کود اوره، کود گاوی + کود اوره، + کود گاوی + کود اوره) بودند. نتایج نشان داد که اضافه کردن کود نیتروژندار موجب افزایش معنیدار میزان و تولید روغن، پروتئین و اسانس گیاه سیاهدانه گردید (01/0>p). کاربرد تلفیقی کود آلی + شیمیایی، میزان روغن، اسانس و میزان و تولید پروتئین بیشتری در مقایسه با کاربرد جداگانه داشته است (01/0>p). کاربرد غیرتقسیطی اوره با داشتن 322 گرم روغن در کیلوگرم، 674 کیلوگرم روغن در هکتار، 248 گرم پروتئین در کیلوگرم، 595 کیلوگرم پروتئین در هکتار، 1/3 گرم اسانس در کیلوگرم و 2/7 کیلوگرم اسانس در هکتار نسبت به کاربرد تقسیطی برتری معنیداری داشت. بهطور کلی، کاربرد غیرتقسیطی کود اوره در تلفیق با کود آلی موجب افزایش کیفیت دانه گیاه دارویی سیاهدانه شد.
سمانه اسدی صنم؛ محسن زواره؛ همتاله پیردشتی؛ فاطمه سفیدکن؛ قربانعلی نعمتزاده؛ ابوذر هاشمپور
چکیده
با هدف بررسی اثر تاریخ کشت و دوره غرقاب خاک بر ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری طبرستان-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ ...
بیشتر
با هدف بررسی اثر تاریخ کشت و دوره غرقاب خاک بر ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری طبرستان-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کشت (10 تیر، 9 مرداد و 8 شهریور 1391) و سه دوره غرقاب (بدون غرقاب بهعنوان شاهد، 3 روز غرقاب و 5 روز غرقاب) بودند که بهترتیب در کرتهای اصلی و فرعی در نظر گرفته شدند. پس از پایان مدت غرقاب، مقدار مالوندیآلدهید (MDA) و اکسیداسیون پروتئین برگها، فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، آسکوربات پراکسیداز (APX)، پراکسیداز (POD) و کاتالاز (CAT)، میزان فنل و فلاونوئید کل و درصد بازدارندگی رادیکال آزاد DPPH اندازهگیری شدند. نتایج آزمایش افزایش معنیدار مقدار MDA را در برگ سرخارگل نشان داد که بیشترین مقدار آن در غرقاب 5 روزه و در تاریخ کشت 8 شهریور بدست آمد. در این تاریخ کشت، پروتئین کل 5 روز پس از غرقاب نسبت به شاهد 90% کاهش یافت. بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی SOD و APX در سرخارگلهای کشت شده در تاریخ 10 تیر و در 3 روز پس از غرقاب بدست آمد، در حالیکه بیشترین فعالیت آنزیم POD و CAT مربوط به سرخارگلهای نشاء شده در تاریخ 9 مرداد بود. غرقاب 5 روزه سرخارگلها، میزان فنل و فلاونوئید کل گیاهان نشاء شده در تاریخ 10 تیر را افزایش داد. بیشترین درصد بازدارندگی رادیکال آزاد DPPH (1/79%)، در 5 روز پس از غرقاب و در تاریخ کشت 8 شهریور بدست آمد. بهطور کلی، با توجه به یافتههای این آزمایش میتوان گفت که گیاه سرخارگل به تنش غرقاب تحمل نسبتاً خوبی دارد.
مهلقا قربانلی؛ نینا ادیبهاشمی؛ مریم پیوندی
چکیده
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری ...
بیشتر
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری که گیاهان در معرض غلظتهای مختلف کلریدسدیم (0، 25، 50، 75 و100 میلیمولار) و اسید آسکوربیک (0 و10 میلیمولار) قرار گرفتند. در گیاهانی که تنها در معرض کلریدسدیم قرار داشتند، در مقایسه با گیاهان شاهد، با افزایش غلظت کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار پروتئین کاهش و مقدار قندهای محلول افزایش یافت. اما گیاهانی که در معرض همزمان کلریدسدیم و اسید آسکوربیک قرارداشتند، در مقایسه با گیاهانی که تنها در معرض تنش شوری بودند، در غلظتهای یکسان کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار قندهای محلول و پروتئین بیشتری را نشان دادند. این نتایج نشان میدهند که اسپری اسید آسکوربیک (بهعنوان یک آنتیاکسیدان) سبب افزایش بردباری به تنش شوری و کاهش اثرهای مضر کلریدسدیم در گیاه سیاهدانه شده است.