زراعت و باغبانی
محمد خوب بخت؛ روح اله رحیمی؛ خلیل کریمزاده اصل
چکیده
سابقه و هدف: زعفران، یکی از گیاهان بومی و گرانقیمت ایران است که کاشت آن سابقهای بسیار قدیمی دارد. این گیاه یکی از گیاهان مهم در صادرات محصولات کشاورزی بوده و نقش مهمی را در ارزآوری برای کشور ایفاء میکند. ایران در حال حاضر بهعنوان بزرگترین تولیدکننده زعفران، حدود 60% از کل تولید جهان را به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش، تعیین ...
بیشتر
سابقه و هدف: زعفران، یکی از گیاهان بومی و گرانقیمت ایران است که کاشت آن سابقهای بسیار قدیمی دارد. این گیاه یکی از گیاهان مهم در صادرات محصولات کشاورزی بوده و نقش مهمی را در ارزآوری برای کشور ایفاء میکند. ایران در حال حاضر بهعنوان بزرگترین تولیدکننده زعفران، حدود 60% از کل تولید جهان را به خود اختصاص داده است. هدف از این پژوهش، تعیین الگوی مصرف انرژی و بررسی رابطه بین انرژی ورودی و عملکرد، برای تولید زعفران در غرب استان اصفهان میباشد.مواد و روشها: در این تحقیق اطلاعات مورد نیاز بهوسیله پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان جمعآوری شد. نهادههای مورد بررسی شامل نیروی کارگری، ماشین، سوخت دیزل، کودهای شیمیایی و آلی، آب آبیاری، الکتریسیته و انرژی بذر (پیاز) بودند. معادل انرژی هر یک از نهادهها با ضرب مقدار مصرف نهادهها در همارز انرژی آن محاسبه شد. براساس معادلهای انرژی ورودی و خروجی، شاخصهای انرژی مانند نسبت انرژی (بازده مصرف انرژی)، بهرهوری انرژی و انرژی ویژه محاسبه گردید. بازده انرژی از تقسیم انرژی خروجی به انرژی ورودی بدست میآید. به منظور تعیین رابطه ریاضی بین ورودیهای انرژی و عملکرد از تابع تولید کاب-داگلاس در این مطالعه استفاده شد. انرژی مورد نیاز در کشاورزی به چهار گروه مستقیم، غیرمستقیم، تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم میشود. روش بهرهوری فیزیکی حاشیهای برای تحلیل حساسیت نهادههای انرژی ورودی در تولید زعفران استفاده شد. این روش نشان میدهد که با افزایش یک واحد در یکی از نهادههای انرژی، با ثابت بودن سایر عوامل تولید، میزان تغییر در عملکرد چه میزان است. مقدار مثبت MPP هر نهاده نشان میدهد که با افزایش در ورودی، تولید نیز افزایش خواهد یافت. بنابراین استفاده از متغیر خروجی تا زمانی که منبع ثابت بهطور کامل استفاده نشده است نباید متوقف شود. مقدار منفی MPP عوامل ورودی نشاندهنده این است که هر واحد اضافه ورودی موجب کاهش عملکرد میشود.نتایج: براساس نتایج این تحقیق، پیاز مورد استفاده برای کشت (بذر) (54.11%) پرمصرفترین نهاده در تولید زعفران میباشد و پس از آن کود دامی (13.51%) و برق (11%) است. نسبت انرژیهای تجدیدپذیر در زعفران بیشتر از انرژیهای تجدیدناپذیر مصرفی بود. دو روش برای محاسبه بازده مصرف انرژی در زعفران وجود دارد: اولی براساس کل خروجی زعفران مانند کلاله، برگ و پیاز است و دومی فقط کلاله زعفران در نظر گرفته میشود. به دلیل بازده بسیار پایین کلاله در زعفران، بازده مصرف انرژی در روش دوم نسبت به روش اول بسیار جزئی است. در این مطالعه، بازده مصرف انرژی تنها براساس کلاله زعفران 0.200 بود. مقدار R2 برای مدل کاب-داگلاس براساس مصرف انرژی 0.84 برآورد شد که نشان میدهد این مدل توانایی پیشبینی و توضیح 84% تغییرات عملکرد توسط 5 نهاده نیروی کارگری، آب آبیاری، ماشینها، کودهای شیمیایی و حیوانی را دارد. نتایج تابع کاب-داگلاس نشان داد که انرژی ورودی نیروی انسانی، ماشینآلات، کودهای شیمیایی و حیوانی و آب برای آبیاری بر عملکرد تأثیر معنیداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت نشان داد که از بین انرژیهای ورودی، انرژی نیروی انسانی بیشترین مقدار MPP را به خود اختصاص داد. همچنین انرژی نیروی انسانی بیشترین اثر (0.87) را در مقایسه با سایر منابع در تولید زعفران داشت.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که کل انرژی مصرفی برای تولید محصول زعفران 138319 مگا ژول در هکتار بدست آمد. سهم انرژیهای تجدیدپذیر برای تولید زعفران 16.46% بود. بازده مصرف انرژی، بهرهوری انرژی، انرژی ویژه و انرژی خالص تولید زعفران بهترتیب 3.7، 0.24 کیلوگرم بر مگاژول، 4.8 کیلوگرم بر مگاژول و 377600 مگاژول بر هکتار بدست آمد.
بیوتکنولوژی
مهدی یحیی زاده؛ نجمه هادی؛ زهرا شیرازی؛ کامکار جایمند؛ خلیل کریمزاده اصل؛ مریم مکی زاده تفتی؛ سمیه فکری قمی؛ مهشید رحیمی فرد؛ مینا کوه جانی گرجی؛ فاطمه عسکری؛ زهرا بهراد؛ دیرک زلمار
چکیده
گیاهان منشأ اصلی تولید متابولیتهای ثانویه با ارزش دارویی بالا میباشند. مهمترین عضو این ترکیبهای با ارزش، آلکالوئیدها با مصارف مختلف دارویی هستند. با توجه به تولید محدود برخی از این مواد در گیاهان، بهعنوان روش جایگزین، با شناسایی و انتقال ژنهای مسئول سنتز آنزیمهای سازنده آلکالوئیدها از گیاهان به میکروارگانیسمها میتوان ...
بیشتر
گیاهان منشأ اصلی تولید متابولیتهای ثانویه با ارزش دارویی بالا میباشند. مهمترین عضو این ترکیبهای با ارزش، آلکالوئیدها با مصارف مختلف دارویی هستند. با توجه به تولید محدود برخی از این مواد در گیاهان، بهعنوان روش جایگزین، با شناسایی و انتقال ژنهای مسئول سنتز آنزیمهای سازنده آلکالوئیدها از گیاهان به میکروارگانیسمها میتوان بهصورت تجاری این گونه از مواد دارویی را بهصورت طبیعی تولید کرد. در این راه، شناسایی ژنهای مسئول آنزیمهای سنتزکننده قدم نخست چنین اقدامی است. در بین آنزیمهای سنتزکننده ترکیبهای آلکالوئیدی، آنزیمهای سیتوکروم P450 نقش مهمی دارند. با توجه به وابستگی این آنزیمها به وجود شبکه اندوپلاسمی و خصوصیات گلیکوپروتئینی این آنزیمها، نمیتوان آنها را در سیستمهای باکتریایی استاندارد بیان کرد. بنابراین میتوان از میزبانهای یوکاریوتی مانند مخمّر یا سلول حشرات برای بیان آنها استفاده کرد. در این تحقیق، با استفاده از توالی آمینو اسیدی شناخته شده کیلانتیفولین سنتاز گیاه شقایق کالیفرنیایی و مقایسه فیلوژنی این توالی با توالیهای آمینو اسیدی هومولوگ گیاه مامیران بدستآمده از پایگاه داده بیوانفورماتیک، بهصورت نظری شش آنزیم سیتوکروم P450 با درصد هومولوژی بالا مسئول سنتز آنزیم کیلانتیفولین سنتاز در گیاه مامیران (Chelidonium majaus L.) شناسایی شد. برای اثبات عملی کارآیی این آنزیمها، ژنهای آنها در وکتور pPIC3.5 کلون شده و بعد با انتقال این وکتورهای نوترکیب به سلول مخمّر Pichia pastoris و در اختیار قرار دادن آلکالوئید اسکولرئین، تولید آلکالوئید کیلانتیفولین توسط میکروبهای انتقال ژن داده شده توسط دستگاه LC-MS بررسی گردید. نتایج نشان داد که از بین ژنهای کلون و معرفی شده آن آنزیمها به میزبان مخمّر، تنها آنزیم Contig8931 فعالیت کیلانتیفولین سنتازی دارد.
محمدحسین لباسچی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ مریم مکیزاده تفتی؛ امیرحسین طالبپور؛ جمال حسنی؛ خلیل کریمزاده اصل؛ سمانه اسدی صنم
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.527.95.3.1575.1585 بهمنظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد کمّی و کیفی آویشن کرکآلود (Thymus pubescens Boiss. & Kotschy ex Celak.) در شرایط دیم آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سه منطقه دیم کشور و طی دو سال اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم (فواصل روی ردیف 25، 35 و 50 سانتیمتر، بهترتیب برابر 8، ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.527.95.3.1575.1585 بهمنظور بررسی اثر تراکم بوته بر عملکرد کمّی و کیفی آویشن کرکآلود (Thymus pubescens Boiss. & Kotschy ex Celak.) در شرایط دیم آزمایش مزرعهای در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سه منطقه دیم کشور و طی دو سال اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تراکم (فواصل روی ردیف 25، 35 و 50 سانتیمتر، بهترتیب برابر 8، 6 و 4 بوته در مترمربع)، زمان (سال اول و دوم پس از کشت) و مکان (آذربایجانشرقی، کردستان و تهران (دماوند)) بود. صفات اندازهگیری شده شامل ارتفاع، قطر تاج پوشش، عملکرد ماده خشک اندام هوایی، بازده اسانس و عملکرد اسانس در مرحله گلدهی کامل بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر تراکم، مکان و زمان و اثر متقابل آنها بر کلیه صفات معنیدار بود. نتایج نشان دادند که بیشترین عملکرد ماده خشک (1147 کیلوگرم در هکتار) در سالهای اول و دوم در تهران در تراکم 8 بوته در مترمربع بدست آمد. کردستان با 2.25% و آذربایجانشرقی با 0.43% بهترتیب بالاترین و پایینترین درصد اسانس را داشتند. در بررسی اثر متقابل تراکم در مکان بر تغییرات عملکرد اسانس بیشترین عملکرد اسانس در کردستان و دماوند و در تراکم 8 بوته در مترمربع بهترتیب به میزان 21.73 و 17.88 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. آویشن کرکآلود در تراکمهای بالا تولید بیشتر ماده خشک و عملکرد اسانس را نشان داد که این موضوع نشاندهنده استقرار و سازگاری آویشن کرکآلود در مناطق مختلف دیم کشور بهویژه منطقه دیمخیز دماوند و کردستان است.
خلیل کریمزاده اصل؛ فاطمه سفیدکن؛ ناصر مجنون حسینی؛ سیدعلی پیغمبری
چکیده
بهمنظور بررسی اثرات سطوح مختلف رطوبتی خاک، زئولیت و کودهای بیولوژیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و اسانس گیاه دارویی بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.)، این تحقیق در سال 1389 و در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه تهران انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. عامل اصلی شامل سه سطح مختلف رطوبتی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثرات سطوح مختلف رطوبتی خاک، زئولیت و کودهای بیولوژیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و اسانس گیاه دارویی بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.)، این تحقیق در سال 1389 و در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه تهران انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. عامل اصلی شامل سه سطح مختلف رطوبتی (آبیاری تا رساندن به 90%، 60% و 30% ظرفیت مزرعه) و عامل فرعی شامل دو سطح زئولیت (عدم مصرف زئولیت و مصرف 2 گرم به ازای هر کیلوگرم خاک) و 4 سطح کودهای زیستی (شاهد، نیتروکسین، بیوفسفر و ترکیب کودهای نیتروکسین و بیوفسفر) در نظر گرفته شد. بالاترین مقادیر صفات غلظت کلروفیل کل، کلروفیل a، کلروفیل b، محتوی نسبی آب برگ و عملکرد اسانس مربوط به تیمار 90% ظرفیت مزرعه بود، ولی بیشترین مقادیر پرولین، قندهای محلول و درصد اسانس به تیمار 30% ظرفیت مزرعه اختصاص یافته بود. بیشترین مقادیر صفات فیزیولوژیکی، درصد و عملکرد اسانس، از تیمار ترکیب نیتروکسین و بیوفسفر حاصل گردید. اثرات متقابل سطوح رطوبتی در زئولیت در کودهای زیستی، تأثیر معنیداری بر روی غلظت کلروفیل کل، کلروفیل a، کلروفیل b، محتوی آب نسبی برگ، درصد و عملکرد اسانس داشت. بالاترین مقدار عملکرد اسانس مربوط به تیمار 60% ظرفیت مزرعه در مصرف زئولیت در ترکیب نیتروکسین و بیوفسفر و همچنین تیمار 90% ظرفیت مزرعه در مصرف زئولیت در ترکیب نیتروکسین و بیوفسفر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تنش خشکی ملایم (60% ظرفیت مزرعه) با مصرف زئولیت و ترکیب نیتروکسین و بیوفسفر، بهمنظور بدست آوردن بیشترین عملکرد اسانس در گیاه بادرشبو مناسب میباشد.