زراعت و باغبانی
بابک عندلیبی؛ مژگان محمدی آذر؛ بهروز اسماعیل پور؛ فرید شکاری
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.364.106.2.1576.1610این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک (SA) و نانوسیلیکون (n-Si) بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس گیاه بالنگوی شهری (Lallemantia iberica (M.B.) Fisch. & C.A. Mey.) تحت تنش شوری در شرایط کنترل نشده گلخانهای در سال 1397 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.364.106.2.1576.1610این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالیسیلیک (SA) و نانوسیلیکون (n-Si) بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی و اسانس گیاه بالنگوی شهری (Lallemantia iberica (M.B.) Fisch. & C.A. Mey.) تحت تنش شوری در شرایط کنترل نشده گلخانهای در سال 1397 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل کلرید سدیم (صفر، 50 و 100 میلیمولار)، SA (صفر، 1 و 2 میلیمولار) و n-Si (صفر، 5/0 و 5/1 میلیمولار) بودند. اعمال تیمارهای SA و n-Si در مرحله چهار برگی (هر هفت روز یکبار) و تیمار شوری در مرحله شش برگی گیاه (هر چهار روز یکبار) تا رسیدگی کامل بذرهای گیاه (زرد شدن 90% برگها و کپسولها) انجام شد. نتایج نشان داد که تحت تأثیر شوری، صفات گیاهی شامل ارتفاع، وزن خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل و عملکرد دانه کاهش و پرولین و اسانس افزایش یافتند. کاربرد SA و n-Si باعث بهبود این صفات در تنش شوری شد. ترکیبهای اصلی اسانس بالنگوی شهری شامل لینالول (25%)، ژرانیول (16%)، بتا-کوببن (10.6%)، منتیل استات (9.8%)، والنسن (3.5%)، جرماکرن-دی (2.4%)، بتا-کاریوفیلن (2.3%) و لیمونن (1.3%) بودند که همه آنها تحت تیمارهای شوری نسبت به شاهد افزایش یافتند. کاربرد SA و n-Si در شرایط تنش شوری باعث افزایش لیمونن، لینالول، ژرانیول، بتا-کوببن، بتا-کاریوفیلن و والنسن و کاهش منتیل استات و جرماکرن-دی شد. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد SA و n-Si با ایجاد تنظیم اسمزی، حفاظت از محتوای رنگیزههای فتوسنتزی و کاهش صدمات اکسیدانها میتواند میزان تحمل گیاه بالنگوی شهری را به تنش شوری افزایش دهد.
محمد زینالی؛ بهرام ملکی زنجانی؛ پرویز مرادی؛ فرید شکاری؛ سید محسن نیازخانی
چکیده
تنشهای زیستی ازجمله خشکی بر میزان تولید متابولیتهای ثانویه بهویژه استرولهای گیاهی (فیتواسترولها) اثر میگذارد. در بین فیتواسترولهای موجود در کدوی تخمکاغذی، بتاسیتوسترول از مهمترین مواد مؤثره در آن است که خواص دارویی زیادی نیز دارد. در این مطالعه، اثر پنج سطح تنش خشکی بر روی میزان تولید روغن بذر و فیتواسترولهای موجود ...
بیشتر
تنشهای زیستی ازجمله خشکی بر میزان تولید متابولیتهای ثانویه بهویژه استرولهای گیاهی (فیتواسترولها) اثر میگذارد. در بین فیتواسترولهای موجود در کدوی تخمکاغذی، بتاسیتوسترول از مهمترین مواد مؤثره در آن است که خواص دارویی زیادی نیز دارد. در این مطالعه، اثر پنج سطح تنش خشکی بر روی میزان تولید روغن بذر و فیتواسترولهای موجود در آن در سه ژنوتیپ و رقم استریاکای کدوی تخمکاغذی (Cucurbita pepo L.) مطالعه شد. تجزیه فیتواسترولها با استفاده از GC/MS نشان داد که افزایش میزان تنش خشکی اثر منفی بر میزان تولید روغن حاصل از بذر رسیده کدوی تخمکاغذی داشت ولی فیتواسترولهای تشکیلدهنده روغن بهویژه بتاسیتوسترول افزایش یافتند و این افزایش در رقم استریاکا (Styriaca) از بقیه ژنوتیپها بیشتر بود. برای تأیید این نتایج، 30-15 روز بعد از گلدهی دانههای آن برداشت و میزان بیان ژنهای SQS، PP2A، SMT2، ERG26 و Cycloartenol synthase درگیر در مسیر سنتز فیتواسترولها بررسی شد. نتایج مشخص کرد که در بین سطوح مختلف تنش خشکی و ژنهای مورد مطالعه، در سطح دیمکاری ژنها بالاترین میزان بیان را داشته و در آن بازه زمانی، عمده فعالیت مسیر سنتز استروئیدها در کدوی تخمکاغذی مسیر سنتز بتاسیتوسترول و استیگماسترول است.
فاطمه حیدری؛ فرید شکاری؛ بابک عندلیبی؛ جلال صبا
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.704.96.4.1576.1610 بهمنظور بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد بر عملکرد و صفات زراعی زعفران (Crocus sativus L.)، آزمایشی در قالب بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پرایم بنهها با جیبرلیک اسید (250، 500 و 750 میکرومولار)، سالیسیلیک اسید (700، 1400 و ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.704.96.4.1576.1610 بهمنظور بررسی اثر تنظیمکنندههای رشد بر عملکرد و صفات زراعی زعفران (Crocus sativus L.)، آزمایشی در قالب بلوکهای کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پرایم بنهها با جیبرلیک اسید (250، 500 و 750 میکرومولار)، سالیسیلیک اسید (700، 1400 و 2100 میکرومولار)، پاکلوبوترازول (50، 100 و 150 میکرومولار) و کلرمکوات کلراید (500، 1000 و 1500 میکرومولار)، هیدروپرایم (آبمقطر) و یک تیمار بدون استفاده از تنظیمکنندههای رشد (شاهد) بودند. در بین تیمارهای بکار برده شده تأثیر جیبرلیک اسید مشهودتر از سایر تنظیمکنندههای رشد بود، بهطوری که بیشترین میزان عملکرد خشک گل و کلاله در تیمار با جیبرلیک اسید و بهویژه در تیمار 500 میکرومولار جیبرلیک اسید مشاهده شد. کمترین عملکرد گل و کلاله مربوط به تیمار بنهها با دو تنظیمکننده کلرومکوات کلراید و پاکلوبوترازول بودند. از سوی دیگر، کاربرد کلرمکوات کلراید و پاکلوبوترازول موجب گردید تا میزان رنگیزههای کلروفیل در مقایسه با دیگر تیمارها افزایش پیدا کند. در مقابل، استفاده از جیبرلیک اسید و سالیسیلیک اسید موجب کاهش کلروفیل شد. تیمار هیدروپرایم اختلاف معنیداری با شاهد نشان نداد. تیمار بنهها با سالیسیلیک اسید موجب افزایش سافرانال (عطر) و کروسین (رنگ) کلالههای تولید گردید. بیشترین اثر روی پیکروکروسین (طعم) در تیمار با کلرمکوات کلراید حاصل شد.
فاطمه سلیمی؛ فرید شکاری؛ محمدرضا عظیمی؛ اسماعیل زنگانی
چکیده
به منظور ارزیابی تأثیر متیلجاسمونات و تنش شوری بر برخی خصوصیات غشاء، جذب عناصر یونی و تنظیم اسمزی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با استفاده از فاکتورهای محلولپاشی با متیلجاسمونات (Mµ0، 75، 150، 225 و 300) و شوری dS/m) 1/2، 6، 10 و 14) در یک طرح گلخانهای با سه تکرار انجام گردید. نتایج ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تأثیر متیلجاسمونات و تنش شوری بر برخی خصوصیات غشاء، جذب عناصر یونی و تنظیم اسمزی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با استفاده از فاکتورهای محلولپاشی با متیلجاسمونات (Mµ0، 75، 150، 225 و 300) و شوری dS/m) 1/2، 6، 10 و 14) در یک طرح گلخانهای با سه تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که اسپری متیلجاسمونات و اعمال شوری تأثیر معنیداری بر روی خصوصیات ذکر شده داشتهاست، بهطوری که بیشترین پایداری غشاء، محتوای پرولین، K+، Ca++، نسبتK+/Na+، وزن خشک گل و کمترین محتوای Na+ مربوط به گیاهان اسپری شده با غلظت 75 میکرومولار متیلجاسمونات در سطح شوری dS/m6 بود. میتوان گفت بالاتر بودن میزان عاملهای عنوان شده در تیمار dS/m6 نمکطعام نسبت به شاهد با مساعدت متیلجاسمونات در نتیجه سازوکارهایی نظیر جلوگیری از ورود نمک و جذب ترجیحی K+ در شوریهای ملایم باشد. علاوه بر این کاربرد متیلجاسمونات باعث گردید تا بهطور معنیداری میزان پرولین افزایش یابد. افزایش میزان پرولین نیز باعث افزایش قابل توجهی در میزان پایداری غشاء و افزایش مقاومت به شوری گردید.