زراعت و باغبانی
فائزه بهشتی قله زو؛ محمد مقدم؛ لیلا سمیعی
چکیده
سابقه و هدف: در تولید گیاهان دارویی، حفظ کیفیت و ترکیبهای مؤثر آنها چالشی اساسی است. جنس مریمگلی (Salvia spp.)، منبع سرشاری از ترکیبهای بیولوژیک هستند که باعث انهدام رادیکالهای آزاد و اثرهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و ضد میکروبی این گیاهان میشوند. مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) دارای چندین فعالیت بیولوژیکی است و از آن برای درمان ...
بیشتر
سابقه و هدف: در تولید گیاهان دارویی، حفظ کیفیت و ترکیبهای مؤثر آنها چالشی اساسی است. جنس مریمگلی (Salvia spp.)، منبع سرشاری از ترکیبهای بیولوژیک هستند که باعث انهدام رادیکالهای آزاد و اثرهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و ضد میکروبی این گیاهان میشوند. مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) دارای چندین فعالیت بیولوژیکی است و از آن برای درمان زخمها و بیماریهای مختلف پوستی و برای جلوگیری از سرطان خون استفاده میشود. کادمیوم بهدلیل نیمهعمر زیستی طولانی، تحرک قابل توجه در خاک و ظرفیت جذب توسط گیاهان، یکی از سمّیترین فلزات سنگین است. اثرهای منفی کادمیوم بر رشد، فعالیتهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان، باعث کاهش کیفیت و عملکرد گیاهان میشود. سدیم نیتروپروساید با آزاد کردن نیتریک اکسید (NO)، در فرایندهای زیستی و پاسخ به تنشهای مختلف دخالت دارد.
مواد و روشها: با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف سدیم نیتروپروساید در بهبود پاسخ گیاه مریمگلی ترکهای (Salvia virgata) به تنش کادمیوم تحت شرایط درون شیشهای، آزمایشی با طراحی فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سطوح مختلف کادمیوم (0 (شاهد)، 25، 50 و 100 میکرومولار) و سدیم نیتروپروساید (0 (شاهد)، 15 و 30 میکرومولار) بودند. از محیط کشت موراشیگ و اسکوگ برای کشت بذرها استفاده شد. در این آزمایش مقادیر مختلف نیترات کادمیوم قبل از تنظیم pH به محیط کشت اضافه گردید. سدیم نیتروپروساید بهدلیل حساسیت به دمای بالا بعد از اتوکلاو و با فیلتر زیر لامینار به محیط اضافه گردید. در ابتدا، بذرها با استفاده از الکل 70% و هیپوکلریت سدیم 2% استریل شدند؛ سپس در محیط کشت کاشته شدند. پس از سه ماه رشد، گیاهچهها از محیط کشت برداشته شدند. صفات رشدی شامل وزن تر و خشک بخش هوایی، ریشه و کل گیاهچه و صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی شامل رنگیزههای فتوسنتزی (اندازهگیری کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، کلروفیل کل و رنگیزه فتوسنتزی کل)، فلاونوئید، فنول کل، کربوهیدرات، پرولین، پروتئین و فعالیت آنتیاکسیدانی اندازهگیری شدند. تجزیهوتحلیل دادههای بدستآمده از این پژوهش با استفاده از نرمافزار Minitab انجام شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون Bonferroni در سطح احتمال 5% انجام شد.
نتایج: طبق نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها، اثر متقابل کادمیوم و نیتروپروساید بر وزن تر گیاهچه، طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، رنگیزههای فتوسنتزی کل، فنل کل، کربوهیدرات و پرولین در سطح احتمال 1% و وزن خشک گیاهچه، کلروفیل کل، فلاونوئید و پروتئین در سطح احتمال 5% معنیدار شد. اثر متقابل تیمارها بر فعالیت آنتیاکسیدانی معنیدار نشد؛ ولی اثرهای ساده آنها معنیدار شد. نتایج مقایسه میانگین دادهها نشان داد که تنش کادمیوم باعث کاهش وزن تر و خشک گیاهچه، طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید و رنگیزههای فتوسنتزی کل در گیاه مریمگلی ترکهای شد و استفاده از سدیم نیتروپروساید منجر به بهبود این صفات گردید؛ بهطوری که استفاده از 30 میکرومولار سدیم نیتروپروساید تحت تنش کادمیوم با غلظت 50 میکرومولار، بیشترین وزن تر و خشک گیاهچه و میزان پرولین را نشان داد و استفاده از 15 میکرومولار سدیم نیتروپروساید تحت تنش کادمیوم با غلظت 25 میکرومولار، بیشترین میزان طول اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنوئید و رنگیزههای فتوسنتزی کل را نشان داد. همچنین، نتایج دیگر این پژوهش بیانگر آن بود که تنش کادمیوم منجر به افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان فلاونوئید کل، فنل کل، کربوهیدرات محلول، پرولین و پروتئین در گیاه مریمگلی ترکهای شد؛ اما استفاده از سدیم نیتروپروساید باعث بهبود تأثیرات منفی تنش کادمیوم میگردید؛ بهطوری که استفاده از 30 میکرومولار سدیم نیتروپروساید منجر به افزایش فلاونوئید کل، فنل کل، کربوهیدرات محلول و پروتئین در شرایط تنش کادمیوم با غلظت 25 میکرومولار شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که تنش کادمیوم باعث کاهش رشد و عملکردهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان میشود، اما استفاده از سدیم نیتروپروساید توانست تأثیرات منفی کادمیوم را بهبود بدهد. این یافتهها نشان میدهد که سدیم نیتروپروساید میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر در مدیریت تنشهای کادمیومی در گیاهان دارویی مورد استفاده قرار گیرد و به بهبود رشد و کیفیت این گیاهان کمک کند. این تحقیق علاوه بر افزایش اطلاعات ما درباره سازوکارهای پاسخ گیاهان به تنش کادمیومی، به تحلیل تأثیر سدیم نیتروپروساید در مواجهه با آلایندههای زیستمحیطی کمک میکند.
بهزراعی و بهنژادی
هاجر محمدی؛ محمدرضا پیرمرادی؛ محمد مقدم؛ محمدحسین شمشیری؛ محمد امین میرزاابوالقاسمی
چکیده
ریحان (Ocimum basilicum L.) یکی از گیاهان مهم متعلق به تیره نعناعیان (Lamiaceae) است که بهعنوان گیاه دارویی، ادویهای و همچنین بهصورت سبزی تازه استفاده میشود. اسید سالیسیلیک یکی از مهمترین مواد تنظیمکننده رشد گیاهی است که رشد و نمو فیزیولوژیکی و فرایندهای متابولیکی گیاه را تنظیم میکند و کاربرد آن در شرایط تنش شوری موجب کاهش اثرهای ناشی ...
بیشتر
ریحان (Ocimum basilicum L.) یکی از گیاهان مهم متعلق به تیره نعناعیان (Lamiaceae) است که بهعنوان گیاه دارویی، ادویهای و همچنین بهصورت سبزی تازه استفاده میشود. اسید سالیسیلیک یکی از مهمترین مواد تنظیمکننده رشد گیاهی است که رشد و نمو فیزیولوژیکی و فرایندهای متابولیکی گیاه را تنظیم میکند و کاربرد آن در شرایط تنش شوری موجب کاهش اثرهای ناشی از سمیّت شوری و ایجاد مقاومت در گیاهان میگردد. بهمنظور بررسی پاسخ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی ریحان (O. basilicum cv. Keshkeny luvelou) به تنش شوری و کاربرد اسید سالیسیلیک، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح شوری (0، 30، 60 و 90 میلیمولار) و پنج سطح اسید سالیسیلیک (0، 0.5، 1، 1.5 و 2 میلیمولار) بود. نتایج نشان داد که تنش شوری منجر به کاهش میزان کلروفیل فلورسانس، کلروفیلهای a و b، کلروفیل کل، کاروتنوئید، محتوای نسبی آب برگ و درصد اسانس گردید. تیمار با اسید سالیسیلیک باعث کاهش اثرهای منفی ناشی از تنش شوری روی گیاه و بهبود درصد اسانس شد. همچنین تنش شوری باعث افزایش تولید پرولین، محتوای قند محلول، فنل، فعالیت آنتیاکسیدانی، نشت یونی، سدیم موجود در برگ و ریشه و میزان کلر گردید، اما تیمار با اسید سالیسیلیک در برخی از سطوح تنش شوری باعث کاهش و یا افزایش این صفات شد. به طور کلی، اسید سالیسیلیک از طریق افزایش تولید اسمولیتها سبب بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه ریحان تحت تنش شوری شد و منجر به افزایش جذب عناصر غذایی و میزان اسانس گیاه گردید.
مجید شکرپور؛ سید ابوالقاسم محمدی؛ محمد مقدم؛ سید علی ضیایی؛ عزیز جوانشیر
دوره 24، شماره 3 ، آبان 1387، ، صفحه 278-292
چکیده
به منظور بررسی رابطه بین نشانگرهای مورفولوژیکی، فیتوشیمیایی و مولکولی در گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.)، 32 اکوتیپ جمعآوری شده از نواحی مختلف کشور به همراه دو رقم خارجی بوداکالازی و CN seeds ارزیابی شدند. تجزیه همبستگی کانونیک بین 8 صفت مورفولوژیکی و 7 ترکیب فلاونولیگنانی تشکیل دهنده سیلیمارین نشان داد که دو متغیر اول کانونیک دارای همبستگی ...
بیشتر
به منظور بررسی رابطه بین نشانگرهای مورفولوژیکی، فیتوشیمیایی و مولکولی در گیاه ماریتیغال (Silybum marianum L.)، 32 اکوتیپ جمعآوری شده از نواحی مختلف کشور به همراه دو رقم خارجی بوداکالازی و CN seeds ارزیابی شدند. تجزیه همبستگی کانونیک بین 8 صفت مورفولوژیکی و 7 ترکیب فلاونولیگنانی تشکیل دهنده سیلیمارین نشان داد که دو متغیر اول کانونیک دارای همبستگی کانونیک قابل توجه و معنیدار بودند. ضرایب همبستگی کانونیک نشان داد که اکوتیپهای دارای وزن هزاردانه بیشتر و تاریخ گلدهی، ارتفاع بوته، قطر کاپیتول و عملکرد دانه کمتر دارای سیلیکریستین و سیلیبین بیشتر و سیلیدیانین کمتری بودند. به عبارت دیگر، دانههای درشتتر، سیلیبین بیشتر و سیلیدیانین کمتری داشتند. نتایج نشان داد که از 415 نشانگر AFLP، 37 نشانگر مثبت با فلاونولیگنانها و 29 نشانگر مثبت با صفات مورفولوژیکی دارای رابطه معنیدار بودند. بیشترین تغییرات تبیین شده توسط نشانگرهای مثبت مربوط به تاکسیفولین (54%) و سیلیدیانین (45%) بود. بیش از 40 درصد تغییرات مربوط به وزن هزاردانه، ارتفاع بوته و تاریخ گلدهی توسط نشانگرهای مثبت شناسایی شده توجیه گردید. نتایج این مطالعه حاکی از آنست که میتوان بر اساس خصوصیات مورفولوژیکی و نیز دادههای مولکولی به خوبی برخی از خصوصیات کیفی و کمی مواد مؤثره را در ماریتیغال مورد پیشبینی قرار داد.