فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
لیلا مرادی پور؛ وحیده پیام نور
چکیده
در فرآیندهای بیوتکنولوژی، افزایش تولید زیستتوده و متابولیتهای ثانویه، از شرایط اقتصادی بودن پروژههاست. هدف از مطالعه حاضر بررسی امکان افزایش زیستتوده و متابولیتهای ثانویه قارچ Ganoderma lucidum با استفاده از میدان مغناطیسی بهعنوان یک محرک غیر زنده بود. چهار سطح مغناطیس شامل 0، 20 ،40 و 60 میلیتسلا بهمدت 0، 30، 60 و 90 دقیقه در سه تکرار ...
بیشتر
در فرآیندهای بیوتکنولوژی، افزایش تولید زیستتوده و متابولیتهای ثانویه، از شرایط اقتصادی بودن پروژههاست. هدف از مطالعه حاضر بررسی امکان افزایش زیستتوده و متابولیتهای ثانویه قارچ Ganoderma lucidum با استفاده از میدان مغناطیسی بهعنوان یک محرک غیر زنده بود. چهار سطح مغناطیس شامل 0، 20 ،40 و 60 میلیتسلا بهمدت 0، 30، 60 و 90 دقیقه در سه تکرار بر میسلیوم با قطر یک سانتیمتری قارچ خالصسازی شده، اعمال و بهترین تیمار براساس میزان رشد و فعالیت آنتیاکسیدانی انتخاب گردید. میزان ترکیبهای ثانویه در میسلیومهای تحت میدان مغناطیس منتخب (60 میلیتسلا بهمدت90 دقیقه) شامل بتولین، اسید بتولینیک، اسید آسکوربیک، آستاگزانتین، پلیساکارید کل و آنتیاکسیدانها اندازهگیری و با تیمار شاهد و قارچ طبیعی مقایسه گردید. نتایج نشان داد مغناطیس کردن باعث افزایش بیش از 2.5 برابری بتولین (یک تریترپن ضد سرطانی قوی) نسبت به قارچ طبیعی و 3.7 برابری نسبت به میسلیوم شاهد شد. غلظت پلیساکاریدها در بستر کشت میسلیوم تیمار شده و شاهد، بهترتیب 5.05 و 5.17 برابر قارچ طبیعی اندازهگیری گردید. میزان اسید گانودریک در میسلیوم تیمارشده (درون سلولی) و محیط کشت PDB (برون سلولی) بررسی شد. بیشترین مقدار اسید گانودریک (1.9 میلیگرم در میلیلیتر) در میسلیوم تیمارشده بدست آمد و قارچ طبیعی و محیط کشت PDB میزان تقریباً یکسانی (1.87 و 1.86 میلیگرم در میلیلیتر) از این ترکیب داشتند. میزان اسید بتولینیک (یک ترکیب ضدسرطانی مشتق شده از بتولین)، اسید آسکوربیک و آستاگزانتین بهترتیب در قارچ طبیعی بیشتر از تیمار 60 میلیتسلا مغناطیس بهمدت 90 دقیقه و پس از آن در شاهد بود. درصد آنتیاکسیدانها در شاهد، حدود 85% و در قارچ طبیعی و میسلیوم تیمار شده، حدود 75% بدست آمد. با توجه به نتایج، چشمانداز مناسبی برای بکارگیری کشتهای درونشیشهای (in vitro) قارچ گانودرما به جای بهرهبرداری از قارچ طبیعی و همچنین احداث مزارع پرخرج وجود دارد.
وحیده پیام نور؛ جمیله نظری؛ راضیه جعفری حاجتی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.577.96.4.1575.105 بتولین و اسید بتولینیک یکی از مهمترین متابولیتهای ضد سرطان (پوست، سینه، رحم، روده، پانکراس، مغز استخوان و غیره) و ضد ایدز میباشند که منبع اولیه تهیه آن درخت توس است. با توجه به در حال انقراض بودن این درختان در ایران، جایگزین نمودن روشهای نوین کشت سلول و بافت بجای استخراج از پوست امری ضروری ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.577.96.4.1575.105 بتولین و اسید بتولینیک یکی از مهمترین متابولیتهای ضد سرطان (پوست، سینه، رحم، روده، پانکراس، مغز استخوان و غیره) و ضد ایدز میباشند که منبع اولیه تهیه آن درخت توس است. با توجه به در حال انقراض بودن این درختان در ایران، جایگزین نمودن روشهای نوین کشت سلول و بافت بجای استخراج از پوست امری ضروری میباشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان تأثیر نوع ریزنمونه بر مقدار بتولین و بتولینیک اسید تولید شده در کالوسهای دو گونه Betula pendula و B. litwinowii در مقایسه با نمونههای گرفته شده از طبیعت بوده است. ریزنمونه برگ و پوست گونههای مذکور با هدف کالزایی در محیط کشت پایه WPM حاوی 1 میلیگرم بر لیتر BAP و 0.1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D کشت شدند. میزان بتولین و اسید بتولینیک کالوسهای سه ماهه با استفاده از تکنیک HPLC ارزیابی و با میزان موجود در ساقههای یک سانتیمتری دو گونه (نمونههای گرفته شده از طبیعت) مقایسه شد. ریزنمونه پوست بهمراتب موفقتر از ریزنمونه برگ در کالزایی عمل نمود و در عین حال میزان ماده مؤثره بیشتری نیز در آن القاء شد. میزان بتولین و اسید بتولینیک استخراجی از عصاره پوست طبیعی B. pendula بهترتیب 5.227 و 2.909 درصد و B. litwinowii بهترتیب 649/5 و 519/2 درصد بود. همچنین کالوسهای حاصل از پوست B. pendula و B. litwinowi بهترتیب دارای 0.0226 و 0.016 درصد بتولین و 0.0525 و 0.057 درصد اسید بتولینیک بودند. بهطور کلی ریزنمونه پوست در هر دو گونه توس، باعث القاء مقدار بیشتری ماده مؤثره نسبت به ریزنمونه برگی در شرایط In vitro شد.
جمیله نظری؛ وحیده پیام نور؛ محمدرضا کاوسی؛ جهانبخش اسدی
چکیده
گلسنگها زیستبومهای کوچکی هستند که شامل دو موجود همزیست قارچی و جلبکی میباشند. آنها بهعنوان یکی از منابع سرشار از ترکیبهای طبیعی با خاصیت آنتیتوموری، آنتیبیوتیکی و همچنین آنتیاکسیدانی شناخته شدهاند که از برخی از آنها بهعنوان دارو و برای درمان بیماریهای خاص استفاده میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین میزان ...
بیشتر
گلسنگها زیستبومهای کوچکی هستند که شامل دو موجود همزیست قارچی و جلبکی میباشند. آنها بهعنوان یکی از منابع سرشار از ترکیبهای طبیعی با خاصیت آنتیتوموری، آنتیبیوتیکی و همچنین آنتیاکسیدانی شناخته شدهاند که از برخی از آنها بهعنوان دارو و برای درمان بیماریهای خاص استفاده میشود. این پژوهش با هدف شناسایی و تعیین میزان بتولین، بتولینیک اسید و ارزیابی فعالیت آنتیاکسیدانی گلسنگ پوستزی درخت توس (.Betula pendula Roth) و همچنین قارچ همراه آن انجام شد. مشخص گردید که گلسنگ جدا شده از پوست این درخت، گلسنگهای برگی دارای ترکیبهای بیواکتیو، تحت عنوان Ramalina sinensis میباشد. قارچ همراه با گلسنگ حاوی ماده مؤثره با روش مولکولی Arthrinium arundinis شناسایی شد. این قارچ جزء قارچهای آسکومیست بوده و برای اولین بار با کد MG198621 در سایت NCBI ثبت گردید. از گلسنگ و قارچ همراه آن عصارهگیری شد و با استفاده از دستگاه HPLC میزان اسید بتولینیک و بتولین آن تعیین شد. اسید بتولینیک و بتولین جزء ترپنها بوده و بهعنوان عامل ضد سرطانی قوی شناخته شده است. در بافت گلسنگ R. sinensis (بهترتیب 2.17% و 0.075%) و در قارچ همراه آن A. arundinis (بهترتیب 1.6% و 0.025%) به میزان قابل توجهی اندازهگیری شد. به این ترتیب گلسنگ و قارچ همراه آن برای نخستین بار بهعنوان منابع جدید حاوی این دو ماده مؤثره معرفی میشوند. اندازهگیری خاصیت آنتیاکسیدانی عصاره گلسنک و قارچ همراه آن با استفاده از دو حلال متانول و اتانول آزمون شد. مشخص گردید که عصاره گلسنگ و قارچ همراه آن، علاوهبر داشتن متابولیتهای ثانویه با ارزش دارای خاصیت آنتیاکسیدان بوده که توانایی حذف رادیکالهای آزاد سمّی را دارند. این نتایج میتواند در عرصه پزشکی و صنعت اثرهای ارزندهای داشته باشد.
وحیده پیام نور؛ راضیه جعفری حاجتی
چکیده
Betula pendula Roth. یکی از گونههای مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض میباشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شدهاست. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تکگره، ...
بیشتر
Betula pendula Roth. یکی از گونههای مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض میباشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شدهاست. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تکگره، دمبرگ و پوست) در دو محیط کشت WPM و NT با دو ترکیب هورمونی (A: 1 میلیگرم بر لیتر BAP و 0.1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D) و (B: 0.1 میلیگرم بر لیتر BAP، 0.01 میلیگرم بر لیتر TDZ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، ریزنمونه دمبرگ و تکگره حداقل درصد کالزایی را داشتند و تنها در محیط کشت NT با ترکیب هورمونی A کالزایی کردند. کالزایی، وزن تر و خشک ریزنمونههای پوست، ساقه و برگ در محیط کشت NT و WPM با ترکیب B نسبت به محیطهای با ترکیب هورمونی A بهصورت معنیداری کاهش یافت. ریزنمونه پوست در محیط کشت WPM و NT با ترکیب هورمونی A بالاترین درصد کالزایی (بهترتیب 81.14% و 70.36%) را نسبت به سایر ریزنمونهها نشان داد. متوسط وزن تر و خشک این ریزنمونه در محیط کشت NT با همین ترکیب هورمونی بالاتر از محیط کشت WPM بودهاست.
راضیه جعفری حاجتی؛ وحیده پیام نور؛ کمال قاسمی بزدی؛ نجمه احمدیان چاشمی
چکیده
این پژوهش با هدف افزایش تولید بتولین و بتولینیک اسید با استفاده از کشت سوسپانسیون سلولی گیاه توس (Betula pendula Roth.) و محرکهای متیلجاسمونات و سالیسیلیک اسید انجام شد. در این تحقیق ابتدا رشد سلولی طی دوره 16 روزه بررسی شد. سپس دو محرک متیلجاسمونات (در غلظتهای 0، 50،100،150 و 200 میکرومولار) و سالیسیلیک اسید (در غلظتهای 0، 100، 200، 300 و 400 میکرومولار) ...
بیشتر
این پژوهش با هدف افزایش تولید بتولین و بتولینیک اسید با استفاده از کشت سوسپانسیون سلولی گیاه توس (Betula pendula Roth.) و محرکهای متیلجاسمونات و سالیسیلیک اسید انجام شد. در این تحقیق ابتدا رشد سلولی طی دوره 16 روزه بررسی شد. سپس دو محرک متیلجاسمونات (در غلظتهای 0، 50،100،150 و 200 میکرومولار) و سالیسیلیک اسید (در غلظتهای 0، 100، 200، 300 و 400 میکرومولار) بهطور جداگانه به محیط کشتهای 8 روزه اضافه شدند و سلولها 1، 2، 3، 5 و 7 روز پس از اعمال تیمارها برداشت شدند. وزن تر، خشک و درصد زندهمانی سلولها بررسی شد و میزان بتولین و بتولینیک اسید با استفاده از دستگاه HPLC ارزیابی شد. نتایج بدست آمده افزایش معنیدار غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید و متیلجاسمونات را بر میزان ماده مؤثره، وزن تر و خشک سلولها نشان داد. بهطوری که حداکثر میزان بتولین (5/2 میلیگرم بر گرم وزن خشک) تحت تأثیر غلظت 100 میکرومولار سالیسیلیک، دو روز پس از اعمال تیمار مشاهده شد که 4 برابر نسبت به شاهد افزایش نشان داد. همچنین در میزان بتولینیک اسید، یک روز پس از اعمال تیمار 200 میکرومولار سالیسیلیک اسید افزایش 5/4 برابری نسبت به شاهد، حدود 5 میلیگرم بر گرم وزن خشک مشاهده شد. بیشترین محتوی بتولین تحت تأثیر متیلجاسمونات در غلظت 50 میکرومولار، هفت روز پس از اعمال این غلظت، به میزان 3/2 میلیگرم بر گرم وزن خشک بدست آمد. همچنین حداکثر سطح بتولینیک اسید در غلظت 100 میکرومولار متیلجاسمونات، دو روز پس از اعمال این غلظت به میزان 3 میلیگرم بر گرم وزن خشک مشاهده شد. در مجموع تأثیر تیمار سالیسیلیک اسید بر تولید بتولین و بتولینیک اسید بهطور معنی داری بیشتر از تیمار متیلجاسمونات بود.