زراعت و باغبانی
افسون رضایی علولو؛ عزیزاله خیری؛ محسن ثانی خانی؛ ملیحه یعقوبی
چکیده
سابقه و هدف: گل انگشتانه ارغوانی (Digitalis purpurea L.) شناختهشدهترین گونه از جنسDigitalis و گیاهی دوساله است که برگهای آن حاوی ماده مؤثره از نوع گلیکوزیدهای قلبی (0.3 تا 0.4 درصد) میباشد. گلیکوزیدهای استخراج شده از گل انگشتانه به عنوان داروهای طبیعی درمان بیماریهای قلبی بوده که جایگزین شیمیایی نداشته و سالانه به فراوانی استفاده میشوند. ...
بیشتر
سابقه و هدف: گل انگشتانه ارغوانی (Digitalis purpurea L.) شناختهشدهترین گونه از جنسDigitalis و گیاهی دوساله است که برگهای آن حاوی ماده مؤثره از نوع گلیکوزیدهای قلبی (0.3 تا 0.4 درصد) میباشد. گلیکوزیدهای استخراج شده از گل انگشتانه به عنوان داروهای طبیعی درمان بیماریهای قلبی بوده که جایگزین شیمیایی نداشته و سالانه به فراوانی استفاده میشوند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر برای افزایش متابولیتهای ثانویه، کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی و کاربرد ترکیباتی ازجمله اسیدهای آمینه و نیز تنظیمکنندههای رشد به عنوان جایگزین ترکیبات شیمیایی طرفداران زیادی پیدا کرده است، این تحقیق برای بررسی نحوه پاسخ بیوشیمیایی و رشدی گیاه D. purpurea به کاربرد خارجی اسید گلوتامیک و بنزیل آدنین در شرایط گلخانهای، بررسی عملکرد این ترکیبات در بهبود خصوصیات مورفوفیزیولوژیک و افزایش عملکرد D. purpurea و نیز کاربرد آنها به جای استفاده از کودهای شیمیایی به لحاظ حفاظت از محیطزیست و تقویت کشاورزی پایدار انجام شده است.مواد و روشها: به منظور ارزیابی اثر کاربرد برگی بنزیلآدنین و اسید گلوتامیک بر ویژگیهای بیوشیمیایی و رشدی گیاه دارویی گل انگشتانه ارغوانی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1399 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زنجان اجرا شد. دو سطح بنزیلآدنین (0.5 و 1 میلیمولار) و دو سطح اسید گلوتامیک (1 و 2 میلیمولار) به همراه شاهد (آب مقطر) به عنوان تیمارهای آزمایش به کار برده شدند. بذرها ابتدا در سینی نشا حاوی کوکوپیت و پیتماس کشت گردیدند. سپس در مرحله چهار برگی 3 عدد نشا به گلدانهای از جنس پلاستیک منتقل شدند. بستر کشت شامل ترکیبی از خاک مزرعه، کوکوپیت و پرلیت (به نسبت 1:1:3) بود. میانگین دمای روز و شب گلخانه در طول دوره آزمایش به ترتیب 25 و 18 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80% تنظیم شد. در طول آزمایش گیاهچهها هفتهای یکبار با 100 میلیلیتر محلول هوگلند کامل تغذیه شدند. بعد از انتقال نشاها به گلدانها و استقرار کامل آنها در اواخر خردادماه، محلولپاشی با تیمارهای مذکور شروع شده و چهار مرتبه به صورت 10 روز یکبار انجام شد و 10 روز بعد از آخرین محلولپاشی، از برگها نمونهگیری و برای انجام آزمایش به آزمایشگاه منتقل شد. تجزیه دادههای حاصل با استفاده از نرمافزارSAS نسخه 9 و مقایسه میانگین دادهها از طریق آزمون چند دامنه دانکن در سطح احتمال پنج درصد مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.نتایج: نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین مقدار کلروفیل کل (1.95 میلیگرم بر گرم وزن تر)، حداکثر میزان ظرفیت آنتیاکسیدانی (36.02%) و بیشترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز برگها (1.14 یونیت بر میلیگرم پروتئین در دقیقه) با کاربرد تیمار یک میلیمولار بنزیلآدنین حاصل شد. حداکثر میزان کاروتنوئید کل (0.14 میلیگرم بر گرم وزن تر)، فنل کل (12.52 میلیگرم گالیک اسید بر گرم وزن تر)، فلاونوئید کل (معادل 2.86 میلیگرم کوئرستین بر گرم وزن تر) و نیتروژن کل برگها (1.46%) با کاربرد دو میلیمولار اسید گلوتامیک حاصل شد. تیمار یک میلیمولار اسید گلوتامیک بیشترین میزان فعالیت آنزیم کاتالاز (4.09 یونیت بر میلیگرم پروتئین در دقیقه)، وزن تر (123.51 گرم) و وزن خشک (47.38 گرم) را موجب شد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده، کاربرد برگی سطوح مختلف اسید گلوتامیک و بنزیلآدنین برای بهبود خصوصیات بیوشیمیایی و رشدی گیاه D. purpurea پیشنهاد میشود.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
محمد کرمی؛ بی تا بخشی؛ محمدتقی عبادی؛ مهدی عیاری
چکیده
سابقه و هدف: گیاه مُفَرّاح با نام علمی Nepeta crispa Willd. از خانواده نعناعیان، ازجمله گیاهان انحصاری ایران محسوب میشود. پراکندگی این گیاه در ایران محدود به غرب کشور (استان همدان) است. در این تحقیق، این گیاه از سه رویشگاه اَرزانفود (شهرستان همدان)، گَشانی (شهرستان تویسرکان) و پیست اسکی (شهرستان همدان) به ترتیب با ارتفاع 3021، 2783 و 2686 متر از سطح ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاه مُفَرّاح با نام علمی Nepeta crispa Willd. از خانواده نعناعیان، ازجمله گیاهان انحصاری ایران محسوب میشود. پراکندگی این گیاه در ایران محدود به غرب کشور (استان همدان) است. در این تحقیق، این گیاه از سه رویشگاه اَرزانفود (شهرستان همدان)، گَشانی (شهرستان تویسرکان) و پیست اسکی (شهرستان همدان) به ترتیب با ارتفاع 3021، 2783 و 2686 متر از سطح دریا در مرحله گلدهی جمعآوری و محتوای ترکیبهای اسانس و ترکیبات فرار محلول در آب (عرق) آن ارزیابی شد. هدف از این مطالعه، مقایسه ترکیبات اسانس و عرق این گیاه در رویشگاههای مختلف به منظور شناسایی تفاوتهای اجزای اصلی اسانس و عرق و تأثیر برخی ویژگیهای اکولوژیکی بر ترکیبات فرار اصلی این گیاه است.مواد و روشها: نمونههای گیاهی خشک شده در سایه، به روش تقطیر با آب، توسط دستگاه کلونجر به مدت 3 ساعت اسانسگیری شد. بعد از اتمام اسانسگیری و جمعآوری نمونههای اسانس، شیر قسمت خروجی کلونجر باز گذاشته شد تا مایع حاصل از میعان بخارات به عنوان نمونه عرق، جمعآوری شود. ترکیبات فرار محلول در آب این گیاه با استفاده از حلال اتیل استات جداسازی شد. اسانس و عرق حاصل با استفاده از دستگاه GC-FID و GC/MS تجزیه گردید.نتایج: نمونههای جمعآوری شده از ارزان فود، گشانی و پیست اسکی، به ترتیب دارای 2.01، 1.97 و 1.82 درصد (وزنی/وزنی) اسانس بوده و ترکیبات فرار محلول در عرق آنها نیز به ترتیب 0.15، 0.11 و 0.12 گرم در 100 میلیلیتر عرق بود. با اینکه ترکیبهای اصلی اسانس مفراح 8،1-سینئول (49.4%، 48.5% و 60%)، 4aα,7β,7aα-نپتالاکتون (27%، 3.7% و 8.3%)، 4aα,7 α,7aα-نپتالاکتون (0.1%، 23.5% و 7.2%) و بتا-پینن (4.3%، 5.4% و 6.1%) به ترتیب در نمونههای ارزانفود، گشانی و پیست اسکی بدست آمد، اما ترکیبهای عمده عرق این گیاه 4aα,7β,7aα-نپتالاکتون (74.1%، 40.3% و 57.1%)، آلفا-پینن اکسید ( 4.6%، 7.1% و 5.2%) و ترانس-پارا-منت-6-ان-8،2-دی اول ( 1.5%، 32.7% و 8.2%) شناسایی شد.نتیجهگیری: اختلاف بازده اسانس گیاه مفراح در رویشگاههای مختلف، نشاندهنده تأثیر ویژگیهای اکولوژیک بر کمیت اسانس میباشد. در این تحقیق بالاترین بازده اسانس مربوط به نمونه ارزانفود با مقدار 2.1% بود، در حالی که این منطقه دارای بالاترین ارتفاع از سطح دریا نسبت به سایر مناطق میباشد. بهطورکلی 22 ترکیب در اسانس این گیاه شناسایی شد. از این تعداد ترکیبات در نمونه ارزانفود، گشانی و پیست اسکی به ترتیب تعداد 18، 20 و 17 ترکیب شناسایی گردید. در حقیقت، ترکیب اصلی اسانس گیاه مفراح 8،1-سینئول و فراوانترین ترکیب عرق آن 4aα,7β,7aα-نپتالاکتون میباشد. آنالیز عرق گیاهN. crispa برای اولین بار منتشر میشود.
اثرات بیولوژیک اسانسها و عصارهها
ایمان حاج خدادادی؛ حسینعلی قاسمی؛ ماندانا کلنگری
چکیده
سابقه و هدف: امروزه صنعت طیور، نقش قابل توجهی در زنجیره غذایی انسانی بر عهده داشته و محصولات آن در تأمین نیاز پروتئینی سهم بهسزایی دارند. در سیستمهای مدرن تولید طیور برای بدست آوردن بازدهی اقتصادی بالا، پرندگان تحت سیستمهای پرورشی متراکم پرورش داده میشوند و افزایش تراکم و سایر پارامترهای مختلف دخیل در پرورش در فصول گرم، تنشهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه صنعت طیور، نقش قابل توجهی در زنجیره غذایی انسانی بر عهده داشته و محصولات آن در تأمین نیاز پروتئینی سهم بهسزایی دارند. در سیستمهای مدرن تولید طیور برای بدست آوردن بازدهی اقتصادی بالا، پرندگان تحت سیستمهای پرورشی متراکم پرورش داده میشوند و افزایش تراکم و سایر پارامترهای مختلف دخیل در پرورش در فصول گرم، تنشهای مختلف بهویژه تنش گرمایی را افزایش میدهد که این موضوع کاهش رشد و عملکرد را به دنبال دارد که در نهایت سازوکارهای دفاعی بدن را تضعیف کرده و پرنده را مستعد ابتلا به بیماری میکند. در چنین شرایطی اغلب از ترکیبات خوراکی ویژه برای جلوگیری و یا کاهش اثرهای مضر تنش و بهبود عملکرد و بازده غذایی استفاده میشود. تنش گرمایی یکی از معضلات مهم در صنعت طیور است، زیرا دارای اثرهای مخربی بر عملکرد تولیدی و سلامت پرنده میباشد که در کشورهای با اقلیم گرمسیری، باعث ضرر میلیون دلاری خواهد شد. مواد و روشها: به منظور بررسی سطوح دانه گیاه خاکشیر (Descurinia sophai L.) در مقایسه با ویتامین سی بر عملکرد، متابولیتهای خونی جوجههای گوشتی در شرایط استرس گرمایی آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 500 قطعه جوجه نر گوشتی سویه راس 308 با 5 تیمار، 4 تکرار و 25 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی به مدت 42 روز طراحی و اجرا شد. تیمارهای مختلف آزمایشی شامل: 1) تیمار کنترل مثبت شامل جیره کنترل بدون افزودنی در شرایط پرورش نرمال، 2) تیمار کنترل منفی شامل جیره کنترل بدون افزودنی در شرایط پرورش تحت تنش گرمایی، 3) تیمار ویتامین سی شامل جیره کنترل همراه با 2/0 درصد ویتامین سی در شرایط پرورش تحت تنش گرمایی، 4) شامل جیره کنترل همراه با نیم درصد دانه خاکشیر در شرایط پرورش تحت تنش گرمایی، 5) شامل جیره کنترل همراه با یک درصد دانه خاکشیر در شرایط پرورش تحت تنش گرمایی بودند. وزن بدن و مصرف خوراک در پایان دورههای آغازین، رشد و پایانی اندازهگیری شد. در روز 42، یک قطعه جوجه از هر تکرار انتخاب و خونگیری انجام گردید. دو نمونه خون به منظور اندازهگیری فراسنجههای خون نیز داخل لولههای عاری از ماده ضد انعقاد به منظور جداسازی سرم خون، برای اندازهگیری متابولیتهای بیوشیمیایی سرم جمعآوری و آماده شد. نتایج: نتایج نشان داد تیمارهای آزمایشی بهطور معنیداری بر وزن بدن در روزهای 24 و 42 دوره پرورش و نیز افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و مصرف خوراک در دورههای مختلف پرورشی مؤثر بود (0.05>P). تیمارهای مختلف آزمایشی تأثیر معنیداری بر کاهش تری گلیسیرید، کلسترول کل سرم و کلسترول با وزن لیپوپروتئین پایین داشتند و منجر به افزایش ارتفاع پرز، کاهش عرض پرز و افزایش نسبت طول پرز به عمق کریپت ژژنوم روده باریک شدند ( 0.05>P). نتیجهگیری کلی: در کل، اگرچه تیمار کنترل مثبت بدون تنش عملکرد بالاتری داشت ولی در بسیاری از صفتهای عملکردی، تیمار 0.5 درصد خاکشیر در شرایط تنش گرمایی، منجر به عملکرد بهتر نسبت به تیمار کنترل منفی شد، ازاینرو در صورت وجود شرایط تنش در پرورش بین تیمارهای موجود در این تحقیق، استفاده از 0.5 درصد خاکشیر میتواند برای بهبود صفات عملکردی، در جیره جوجههای گوشتی استفاده شود.
بهزراعی و بهنژادی
فاطمه ذاکریان؛ فاطمه سفیدکن سفیدکن؛ بهلول عباسزاده؛ سپیده کلاته جاری؛ معصومه لایق حقیقی؛ نجمه هادی
چکیده
سابقه و هدف: از میان 16 گونه موجود در ایران، 10 گونه S. bachtiarica، S. khuzistanica، S. intermedia، S. sahendica، S. isophylla، S. rechingeri، S. edmondi، S. kallarica، S. atropatana و S. kermanshahensis انحصاری ایران هستند. مرزه S. sahendica Bornm. به لحاظ دوره رشد، چندساله است. اسانس مرزه Sahendica در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی کاربرد دارد. اثر ضد ویروسی اسانس آن گزارش شده است. تنش خشکی از مهمترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: از میان 16 گونه موجود در ایران، 10 گونه S. bachtiarica، S. khuzistanica، S. intermedia، S. sahendica، S. isophylla، S. rechingeri، S. edmondi، S. kallarica، S. atropatana و S. kermanshahensis انحصاری ایران هستند. مرزه S. sahendica Bornm. به لحاظ دوره رشد، چندساله است. اسانس مرزه Sahendica در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی کاربرد دارد. اثر ضد ویروسی اسانس آن گزارش شده است. تنش خشکی از مهمترین تنشهای محیطی میباشد و باعث کاهش جذب آب، هدایت روزنهای، تعرق، فتوسنتز و به هم خوردن موازنه هورمونی گیاه میشود. راههای مختلفی برای کاهش شدت تنش توسط گیاهان مختلف ازجمله افزایش تنظیمکننده اسمزی مانند قندها، اسید آمینه پرولین و پروتئینها گزارش شده است. تنش خشکی باعث کاهش کلروفیل گیاه و افزایش کاروتنوییدها میشود. همچنین در شرایط تنش خشکی رادیکالهای آزاد اکسیژن از قبیل کاتالاز، سوپراکسید دسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و غیره در کلروپلاستها و میتوکندریها افزایش مییابند. قارچهای میکوریزا باعث افزایش سطح جذب ریشه شده و با تغییر سرعت حرکت آب در گیاهان میزبان، روی آبگیری بافت و فیزیولوژی برگ تأثیر میگذارد.مواد و روش: این آزمایش به صورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سالهای 96-1395 اجرا گردید. عامل اصلی شامل: آبیاری کامل (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله ساقهدهی (شروع دوباره از مرحله غنچهدهی)، قطع آبیاری در مرحله غنچهدهی (عدم آبیاری تا پایان دوره گلدهی) و قطع آبیاری در مرحله 50% گلدهی (عدم آبیاری تا پایان دوره گلدهی) بود. عامل فرعی شامل: عدم استفاده از کود زیستی (شاهد)، تلقیح با Glomus intraradices، تلقیح باGlomus mosseae و تلقیح با Glomus mosseae + Glomus intraradices بود. آبیاری در دوره رشد در محدوده 90-80 درصد ظرفیت زراعی بود. تیمارهای قطع آبیاری براساس مورفولوژی گیاه اعمال گردید. کودهای زیستی حاوی قارچ میکوریزایی به نام Glomus intraradices و Glomus mosseae به صورت اندام فعال قارچی (شامل اسپور، هیف و ریشه) بود که قبل از کاشت نشاء در مزرعه در هر چاله کاشت 10 گرم از کود زیستی که حاوی 400 تا 500 اندام فعال قارچی بود، ریخته شد.نتایج: نتایج نشان داد که بین دو سال در صفات پراکسیداز، کلروفیل b، پرولین، فنل کل در سطح احتمال 1% و کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، مالوندیآلدئید و پارا-سیمن در سطح احتمال 5% اختلاف معنیدار بود. اثر متقابل تنش در میکوریزا بر پروتئین، کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، پراکسیداز، کلروفیل a، کلروفیل کل، پرولین، پلیفنلاکسیداز، قندهای محلول، درصد اسانس، عملکرد اسانس و عملکرد سرشاخهگلدار در سطح احتمال 1% و بر کاروتنویید و فنل کل در سطح 5% معنیدار بود. نتایج نشان داد که بازده ترکیبهای پارا-سیمن، گاما ترپینن و تیمول تحت تأثیر اثرهای سهگانه سال×تنش×میکوریزا در سطح 1% معنیدار بود. مقایسه میانگین صفات نشان داد که کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، کلروفیل b، پرولین، فنل کل، درصد اسانس و عملکرد اسانس در سال دوم بیشتر بودند. مقایسه میانگین تنش نشان داد که بالاترین عملکرد سرشاخهگلدار نیز در تیمارهای آبیاری کامل و اعمال تنش رطوبتی در مرحله گلدهی کامل بود. مقایسه میانگین عامل میکوریزا نشان داد که بیشترین انتشار مالوندیآلدهید هم در شرایط بدون تلقیح و استفاده از مخلوط قارچهایG. intraradices + G. mosseae رخ داد. بررسی درصد اسانس نشان داد که بالاترین مقدار آن با 2.23% در تیمار تنش در مرحله غنچهدهی در تلقیح با G. mosseaeبود. مشاهده شد که بالاترین عملکرد اسانس با 51.78 کیلوگرم در هکتار از تیمار آبیاری کامل در تلقیح با intraradices G. بدست آمد. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه (سال×تنش×میکوریزا) بر ترکیبهای اسانس نشان داد که بیشترین بازده تیمول در سال اول از آبیاری کامل و مصرف قارچ G. mosseae با 74.59% حاصل شد.نتیجهگیری کلی: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از کودهای زیستی در کاهش اثرهای تنش خشکی بر مرزه سهندی موثر بوده است و توانسته سبب افزایش درصد اسانس و درصد تیمول نیز گردد.
زراعت و باغبانی
لیدا برهمندزاده؛ علیرضا ابدالی مشهدی؛ عبدالمهدی بخشنده؛ علیرضا شافعی نیا؛ امین لطفی جلال آبادی؛ نرگس سلطانی
چکیده
سابقه و هدف: علفلیمو گیاهی چند ساله و متعلق به خانواده گندمیان است. این گیاه دارای ترکیبهای پلیفنولی ارزشمند است که کاربردهای دارویی، آرایشی و خوراکی دارند. استفاده از عواملی که بتوانند باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی علفلیمو شوند از جنبه اقتصادی مهم است. اسید سالیسیلیک یک تنظیمکننده فرایندهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی است که ...
بیشتر
سابقه و هدف: علفلیمو گیاهی چند ساله و متعلق به خانواده گندمیان است. این گیاه دارای ترکیبهای پلیفنولی ارزشمند است که کاربردهای دارویی، آرایشی و خوراکی دارند. استفاده از عواملی که بتوانند باعث افزایش عملکرد کمی و کیفی علفلیمو شوند از جنبه اقتصادی مهم است. اسید سالیسیلیک یک تنظیمکننده فرایندهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی است که میتواند در نقش یک الیسیتور باعث افزایش تجمع متابولیتهای ثانویه در گیاهان شود. همچنین نیتروژن نقش مهمی در رشد گیاهان دارد و میتواند باعث افزایش کمیت و کیفیت عملکرد شود. در این آزمایش اثر کاربرد کود نیتروژن و اسید سالیسیلیک بر برخی خصوصیات کمی و کیفی علفلیمو بررسی شد.مواد و روشها: به منظور بررسی تغییرات برخی خصوصیات کمی و کیفی علفلیمو تحت تأثیر سطوح مختلف اسید سالیسیلیک و کود نیتروژن در شرایط آب و هوایی اهواز، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج سطح کود نیتروژن (0، 50، 100، 150، 200 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره و سه سطح اسید سالیسیلیک (0، 10 میکرومولار و 100 میکرومولار) با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در سال 1401-1400 اجرا گردید. در هر تیمار کودی، 20 درصد کود اوره پس از استقرار گیاه و بقیه آن جهت کاهش تلفات آبشویی، در چهار مرحله به همراه آب آبیاری و با توجه به درصد نیتروژن موجود در خاک اعمال گردید. محلولپاشی اسید سالیسیلیک وقتی که 70 درصد سطح هر پلات توسط علفلیمو پوشانده شد توسط سمپاش پشتی انجام گردید و 15 روز بعد تکرار شد. هر کرت آزمایشی سه متر عرض داشت و شامل شش خط کاشت به طول سه متر بود و فاصله بین کرتها نیم متر در نظر گرفته شد. فاصله خطوط کشت از یکدیگر 60 سانتیمتر و فاصله بین بوتهها روی خط کشت 40 سانتیمتر بود. خاک محل آزمایش دارای بافت سیلتی کلی، اسیدیته 7.5 و هدایت الکتریکی 2.6 دسیزیمنس بر متر بود. صفات مورد بررسی شامل کلروفیل a، b و کل، کارتنوئید، وزن تر و خشک کل، درصد آنتیاکسیدان، فنول کل، درصد و عملکرد اسانس بود.نتایج: اثر متقابل اسید سالیسیلیک و کود نیتروژن بر همه صفات مورد بررسی بجز درصد فعالیت آنتیاکسیدانی معنیدار شد. اثر کاربرد کود نیتروژن بر درصد فعالیت آنتیاکسیدانی معنیدار بود. بالاترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی (89.8 درصد) مربوط به کاربرد 150 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار بود. بالاترین و کمترین مقدار کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل به ترتیب با عدم کاربرد اسید سالیسیلیک × کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و عدم کاربرد اسید سالیسیلیک × عدم کاربرد کود نیتروژن بهدست آمد که به ترتیب 140، 42 و 116 درصد تفاوت داشتند. بالاترین وزن تر و خشک کل با کاربرد 100 میکرومولار اسید سالیسیلیک و 100 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن بهدست آمد که نسبت به عدم کاربرد اسید سالیسیلیک و کود نیتروژن 75 درصد بیشتر بود. بالاترین درصد و عملکرد اسانس در تیمار کاربرد 10 میکرومولار اسید سالیسیلیک و 150 کیلوگرم کود نیتروژن بهترتیب با میانگین 0.87 درصد و 65.6 گرم در مترمربع مشاهده شد. همچنین در میان سطوح فاکتورهای آزمایش، کمترین عملکرد اسانس (18.29 گرم در مترمربع) با عدم کاربرد اسید سالیسیلیک و کود نیتروژن بهدست آمد که در مقایسه با حداکثر عملکرد با کاربرد 10 میکرومولار اسید سالیسیلیک و 150 کیلوگرم کود نیتروژن 260 درصد کمتر بود. کمترین درصد اسانس (0.45 درصد) با عدم کاربرد اسید سالیسیلیک و کاربرد 150 کیلوگرم کود نیتروژن بهدست آمد.نتیجهگیری: بهطورکلی، کاربرد کود نیتروژن و اسیدسالیسیلیک باعث افزایش عملکرد و درصد اسانس، ماده خشک کل و فنل کل برگ نسبت به شاهد شد. بالاترین عملکرد اسانس با کاربرد 10 میکرومولار اسید سالیسیلیک و 150 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن بهدست آمد.
زراعت و باغبانی
بهروز اسماعیل پور؛ الهام شجاعی؛ رسول آذرمی؛ زهرا اصلانی؛ سید کریم تهامی؛ مهدی داوری
چکیده
سابقه و هدف: مرزه (Satureja hortensis L.) گیاهی معطر از تیره نعناعیان بوده و با داشتن ترکیبهایی از قبیل تیمول و کارواکرول به عنوان ترکیبهای آنتیاکسیدان و ضدمیکروب در صنایع مختلف ازجمله صنایع غذایی و دارویی استفاده میشود. کودهای زیستی مانند قارچهای میکوریز و تریکودرما در مقایسه با کودهای شیمیایی دارای مزیتهایی ازجمله عدم تولید مواد ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه (Satureja hortensis L.) گیاهی معطر از تیره نعناعیان بوده و با داشتن ترکیبهایی از قبیل تیمول و کارواکرول به عنوان ترکیبهای آنتیاکسیدان و ضدمیکروب در صنایع مختلف ازجمله صنایع غذایی و دارویی استفاده میشود. کودهای زیستی مانند قارچهای میکوریز و تریکودرما در مقایسه با کودهای شیمیایی دارای مزیتهایی ازجمله عدم تولید مواد سمی در چرخه غذایی، اصلاح خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، مقرون به صرفه بودن و قابل پذیرش از نظر زیست محیطی میباشد. گونههای قارچ تریکودرما با سازوکارهای خاصی ازجمله کنترل بیولوژیکی بیماریهای خاک با تولید و فعالیت آنزیمها، تولید آنتیبیوتیکها و نفوذ به بدن قارچهای بیماریزا باعث تحریک و افزایش رشد گیاه میشوند.مواد و روشها: به منظور بررسی تأثیر قارچ تریکودرما (Trichoderma harzianum) بر شاخصهای رشدی، عملکرد و اجزای اسانس گیاه مرزه در بسترهای کشت آلی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در گلخانه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتور اول بستر کشت در سه سطح، شامل 1- مخلوط خاک و ماسه (شاهد) و 2- مخلوط خاک و ماسه همراه با 30 درصد کمپوست قارچ مصرف شده 3- مخلوط خاک و ماسه همراه با 30 درصد ورمیکمپوست بودند و فاکتور دوم در دو سطح، 1- تلقیح با قارچ T. harizanum T22 و بدون تلقیح (شاهد) بود. به منظور ایجاد زهکش مناسب، ابتدا 2 سانتیمتر شن درشت در ته گلدانها ریخته شد. سپس بذرهای مرزه در گلدانهای کوچک کشت شده و گیاهان در مرحله دو تا سه برگ حقیقی به گلدانهای اصلی منتقل شدند. سایر مراقبتهای رشد از قبیل آبیاری و وجین علفهای هرز روی آنها انجام شد. در پایان آزمایش، صفات رویشی (ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن خشک ساقه و ریشه، تعداد و طول شاخه فرعی)، صفات فیزیولوژیکی (شاخص سبزینگی)، عناصرغذایی N، K، P، Mg و Zn استخراج و آنالیز اسانس تعیین گردید.نتایج: نتایج نشان داد که اثرهای ساده کودهای آلی و قارچ تریکودرما بر شاخصهای رشد رویشی و صفات کیفی نسبت به شاهد معنیدار بود. بهطوریکه بیشترین میزان وزن خشک اندام هوایی (4.82 گرم)، (84.87 گرم)، بهترتیب در تیمارهای ورمیکمپوست و مایهکوبی با تریکودرما حاصل گردید. بیشترین مقدار شاخص کلروفیل (26.86) در تیمار مایهکوبی با قارچ و ورمی کمپوست، بیشترین محتوای عناصر فسفر (3606.3 میلیگرم در کیلوگرم)، نیتروژن (2.55 درصد)، منیزیم (55/64 میلیگرم در کیلوگرم) در تیمار مایهکوبی با قارچ تریکودرما و در تیمار بسترهای آلی بیشترین میزان عناصر روی (47.87 میلیگرم در کیلوگرم) نیتروژن (3.06 درصد) و فسفر (4143 میلیگرم در کیلوگرم) در کاربرد ورمیکمپوست بدست آمد. بیشترین میزان کارواکرول (71.90 درصد) در تیمار مایهکوبی با قارچ تریکودرما و بیشترین (0.599 میلیلیتر در گلدان) عملکرد اسانس در تیمار مایهکوبی با قارچ تریکودرما، همراه با بستر حاوی ورمیکمپوست حاصل گردید.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده، بستر آلی و قارچ تریکودرما میتوانند به عنوان بستر و کود مناسبی برای افزایش عملکرد در کشت ارگانیک مرزه معرفی شوند.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
مهدی حیدری رهنی؛ یوسف فیلی زاده؛ محمد نصری
چکیده
سابقه و هدف: ریشه گیاه دارویی سنبلالطیب (Valeriana officinalis L.) به دلیل داشتن ترکیبات والپوتریات، والرنون و اسید والرنیک، به عنوان مسکن قوی، تسکیندهنده اعصاب، آرامبخش، ضد اضطراب و بیخوابی استفاده میشود. کشت ریشههای موئین گیاهان چندساله به دلیل کوتاه کردن زمان تشکیل متابولیتهای ثانویه همراه با حفظ خصوصیات زیستی و نژادی، روشی کارآمد ...
بیشتر
سابقه و هدف: ریشه گیاه دارویی سنبلالطیب (Valeriana officinalis L.) به دلیل داشتن ترکیبات والپوتریات، والرنون و اسید والرنیک، به عنوان مسکن قوی، تسکیندهنده اعصاب، آرامبخش، ضد اضطراب و بیخوابی استفاده میشود. کشت ریشههای موئین گیاهان چندساله به دلیل کوتاه کردن زمان تشکیل متابولیتهای ثانویه همراه با حفظ خصوصیات زیستی و نژادی، روشی کارآمد در تولید ترکیبات مؤثر گیاهی محسوب میشود. بر همین اساس، بهینهسازی شرایط رشد ریشههای موئین گیاه دارویی سنبلالطیب با استفاده از 3 سویه مختلف باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز (A13، R1601، LBA9402)، روشهای مختلف تلقیح و چهار نوع محیط کشت (MS Full Strength; MS-KH2PO4, NH4NO3, KNO3; MS- KH2PO4, NH4NO3, KNO3, CaCl2; MgSO4, microelements, Na2EDTA, FeSO4 and Vitamins) در آزمایشی بررسی شد.مواد و روش: این تحقیق به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصافی با 8 تکرار در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. بذر سنبلالطیب بعد از کشت در ظروف آزمایشگاهی محتوی محیط کشت پایه MS، برای جوانهزنی به اتاقک رشد با درجه حرارت 25 درجه سانتیگراد، رطوبت 20 درصد و 45 میکرومول متر مربع در ثانیه در 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی منتقل گردید. ریزنمونههای هیپوکوتیل و برگهای لپهای بهمنظور تلقیح با باکتری از گیاهچههای استریل 4 هفتهای تهیه شدند. القای ریشههای موئین از سویههای آگروباکتریوم به دو روش اسپری و دیسک برگی و تأیید تراریختی و عدم آلودگی با واکنش PCR برای تکثیر اختصاصی ژن rol-B و VirD انجام شد. ریشههای موئین در ریزنمونههای برگ لپهای و هیپوکوتیل بعد از 10 روز شروع به ظاهر شدن کردند و تعداد انشعاب فرعی ریشه موئین در طول یک سانتیمتر و تعداد ریشههای موئین ریزنمونهها به صورت روزانه و وزن خشک آنها بعد از 60 روز اندازهگیری گردید.نتایج: نتایج این تحقیق نشان داد که سویههای آزمایشی باکتری A. rhizogenes قادر به القای ریشه موئین در گیاه سنبلالطیب هستند. نتایج تجزیه واریانس آزمایش ریزنمونه هیپوکوتیل و برگهای لپهای نشان داد که سویههای مختلف، محیط کشت و انتخاب روش تلقیح تأثیر معنیداری بر تولید ریشه موئین ایجاد کردند. نتایج این تحقیق نشان داد که ریزنمونه برگ در سویه باکتریایی A13 و محیط کشت MS-KH2PO4, NH4NO3, KNO3, CaCl2 بهترین ترکیب تحریک رشد ریشه موئین در گیاه دارویی سنبلالطیب بود. بیشترین درصد تراریختی ریزنمونهها (92 درصد)، وزن خشک ریشههای موئین (272 میلیگرم) و تعداد ریشههای موئین ریزنمونهها (19.20 عدد) نیز مربوط به همین ترکیب تیماری بود. نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری در خصوصیات ظاهری ریشههای موئین تولید شده بوسیله سویههای مختلف باکتریایی مشاهده نگردید. نتیجهگیری کلی: این آزمایش نشان داد که تولید ریشههای موئین در گیاه دارویی سنبلالطیب بهطور چشمگیری بستگی به انتخاب سویه مناسب باکتریایی، محیط کشت مطلوب و شرایط رشد بهینه دارد. از آنجایی که سیستم ریشههای موئین سنبلالطیب در فرایندهای پیچیده فیزیولوژیکی قادر به حفظ اسید والرنیک موجود در بافتهای رویشی است، بنابراین، یافتن محیط رشدی منطبق با بیشترین رشد رویشی و تولید مطلوب متابولیتهای ثانویه در گیاه در تحقیقات آینده ضروریست. از سوی دیگر، بهینهسازی شرایط کشت برای تولید ریشههای مویین گیاه دارویی سنبلالطیب و بالا بردن متابولیتهای دارویی با ارزش از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
عبدالواحد صفرزائی
چکیده
سابقه و هدف: عصارههای استخراجی از گیاهان دارویی حاوی ترکیبات زیست فعال و فیتوشیمیایی با ارزش مانند پلیفنلها و فلاونوئیدها با ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ضدمیکروبی، ضدسرطانی و ضددیابتی هستند. گیاه کاپاریس (Capparis spinosa L.) از گیاهان دارویی بومی شهرستان هیرمند بوده که اندامهای مختلف آن حاوی ترکیبات زیست فعال متنوع ازجمله ساکاریدها، ...
بیشتر
سابقه و هدف: عصارههای استخراجی از گیاهان دارویی حاوی ترکیبات زیست فعال و فیتوشیمیایی با ارزش مانند پلیفنلها و فلاونوئیدها با ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ضدمیکروبی، ضدسرطانی و ضددیابتی هستند. گیاه کاپاریس (Capparis spinosa L.) از گیاهان دارویی بومی شهرستان هیرمند بوده که اندامهای مختلف آن حاوی ترکیبات زیست فعال متنوع ازجمله ساکاریدها، گلیکوزیدها، فلاونوئیدها، آلکالوئیدها، فنلیکاسیدها، ترپنوئیدها، اسیدهای چرب، ویتامینها و استروئیدها میباشند. استفاده از روشهای نوین در استخراج ترکیبات زیست فعال از گیاهان دارویی، ازجمله روش فراصوت نسبت به روشهای سنتی استخراج مانند سوکسله و غرقابی علاوه بر بهبود کارایی استخراج باعث حفظ ترکیبات زیست فعال حساس به حرارت و کاهش زمان استخراج میگردند. ازاینرو، این مطالعه با هدف ارزیابی کارایی امواج فراصوت در استخراج ترکیبات فنلی و آنتیاکسیدانی از برگ گیاه کاپاریس انجام گردید.مواد و روش: به منظور بهینهسازی شرایط استخراج ترکیبات فنلی و آنتیاکسیدان از برگ گیاه کاپاریس با حلالهای اتانول و آب از روش سطح پاسخ و طرح باکس بنکن با انتخاب فاکتورهای زمان در سه سطح (15، 30 و 45 دقیقه) و توان حمام فراصوت در سه سطح (100، 200 و 300 وات) استفاده شد و بوسیله نرمافزار دیزاین اکسپرت، 13 تیمار برای استخراج عصاره پیشنهاد گردید. پس از آسیاب کردن برگهای خشک شده گیاه و انحلال آن در حلال اتانول 70 درصد (برای عصارهگیری الکلی) و حلال آب مقطر (برای عصارهگیری آبی) با نسبت 4:1 وزنی/حجمی از تیمار حمام فراصوت با فرکانس ثابت 40 کیلوهرتز استفاده شد و جداسازی حلال الکلی و تغلیظ عصاره با استفاده از دستگاه تبخیرکننده چرخشی تحت خلأ و جداسازی حلال آبی با استفاده از آون خلأ در دمای 40 درجه سانتیگراد انجام شد. پس از استخراج عصارههای الکلی و آبی، آزمونهای آنتیاکسیدانی برای هریک از عصارهها با استفاده از روش رنگسنجی فولین سیوکالچو به منظور ارزیابی محتوای ترکیبات فنلی کل و روش مهار رادیکالهای آزاد DPPH با تعیین شاخص IC50 انجام شد. مقایسات میانگین بین نتایج آزمونهای آنتیاکسیدانی عصارههای آبی و الکلی برگ گیاه به وسیله آزمون یو من-ویتنی در طرح کاملاً تصادفی و در سطح 5%α= به وسیله نرمافزار SAS نسخه 9.1 انجام گردید.نتایج: نتایج حاصل از تجزیهوتحلیل آماری با روش سطح پاسخ از بخش مدل نشان داد که مدل Quadratic یا درجه دوم برای آزمونهای اندازهگیری شده در این مطالعه، دارای اختلاف معنیدار با سایر مدلها بود و این مدل برای آنالیز آماری آزمونها انتخاب گردید. اثرهای معنیدار متغیرهای زمان و توان فراصوت بر میزان استخراج ترکیبات فنلی و قابلیت مهار رادیکالهای آزاد DPPH عصارههای الکلی برگ گیاه به ترتیب با ضرایب رگرسیونی 0.99 و 0.98 و اثرهای معنیدار متغیرهای زمان و توان فراصوت بر میزان استخراج ترکیبات فنلی و قابلیت مهار رادیکالهای آزاد DPPH عصارههای آبی برگ گیاه به ترتیب با ضرایب رگرسیونی 0.98 و 0.99 تعیین شدند. میزان ترکیبات فنلی کل استخراجی از برگ گیاه کاپاریس با حلالهای اتانول و آب مقطر به روش فراصوت به ترتیب 0.32±20.77 و 0.54±17.53 میلیگرم بر گرم و میزان IC50 عصارههای استخراجی از برگ گیاه با حلال اتانول و آب مقطر به روش فراصوت به ترتیب 0.60±/13.16 و 0.81±20.42 میکروگرم بر میلیلیتر ارزیابی گردید. شرایط بهینه استخراج الکلی و آبی ترکیبات فنلی و آنتیاکسیدانی برگ گیاه، زمان 45 دقیقه و توان فراصوت 300 وات بدست آمد و در این شرایط بهینه، میزان ترکیبات فنلی کل عصارههای الکلی و آبی برگ گیاه به ترتیب 27.4 و 23.8 میلیگرم بر گرم و میزان IC50 عصارههای الکلی و آبی نیز به ترتیب 8.1 و 10.8 میکروگرم بر میلیلیتر حاصل شد.نتیجهگیری: روش فراصوت دارای کارایی بالایی در استخراج الکلی و آبی ترکیبات فنلی و آنتیاکسیدان از برگ گیاه کاپاریس میباشد. البته بین میزان ترکیبات فنلی کل عصاره و قابلیت مهار رادیکالهای آزاد DPPH ارتباط مستقیمی وجود دارد. بهطورکلی، عصارههای الکلی برگ گیاه دارای ترکیبات فنلی و قابلیت مهار رادیکالهای آزاد DPPH بیشتری نسبت به عصارههای آبی بودند.
بیوتکنولوژی
فرید نورمند موید
چکیده
سابقه و هدف: خار مریم یا ماریتیغال گیاهی یکساله یا دوساله و علفی با نام علمی Silybum marianum متعلق به تیره Asteraceae است. مواد مؤثره این گیاه دارویی از نوع ترکیبات فلانوئیدی است. این ترکیبات در میوه (دانه) ذخیره میشود و بهصورت زرد رنگ جلوه میکند. سیلیمارین ماده مؤثره این گیاه به دلیل خواص ضدالتهابی با تأثیر بر ساختار عروق بافت سرطانی پروستات، ...
بیشتر
سابقه و هدف: خار مریم یا ماریتیغال گیاهی یکساله یا دوساله و علفی با نام علمی Silybum marianum متعلق به تیره Asteraceae است. مواد مؤثره این گیاه دارویی از نوع ترکیبات فلانوئیدی است. این ترکیبات در میوه (دانه) ذخیره میشود و بهصورت زرد رنگ جلوه میکند. سیلیمارین ماده مؤثره این گیاه به دلیل خواص ضدالتهابی با تأثیر بر ساختار عروق بافت سرطانی پروستات، پستان، تخمدان، کبد و لوسمی از سرطان پیشگیری مینماید. روشهای فناوری زیستی بهویژه روش کشت بافت و سلول به عنوان روش مکمل در تولید تجاری فراوردههای گیاهی بهشمار میرود. هدف از این تحقیق، ارائه بهترین روش تولید گیاهچههای استریل ماریتیغال و بررسی اثر ژنوتیپ، ریزنمونه و تنظیمکنندههای رشد بر القاء و رشد کالوس و تولید کالوسهای جنینزا بود. مواد و روش: در این تحقیق، ابتدا پنج ژنوتیپ مجارستان، برازجان، فریدون کنار، جلگه خلج و مغان با سه روش مختلف ضدعفونی بذر در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار آزمایش شدند. جوانهزنی بذرها و تولید گیاهچههای استریل در محیط کشت آب و آگار بدون هورمون و در شرایط تاریکی و دمای 25 درجه سانتیگراد انجام شد. سپس آزمایشی با استفاده از دو ژنوتیپ مجارستان و برازجان، ریزنمونه لپه و هیپوکوتیل، محیط کشت MS و تیمارهای هورمونی 2,4-D (1، 2.5 و 5 میلیگرم بر لیتر) و BAP (0.25 و 0.5 میلیگرم بر لیتر) در شرایط تاریکی و در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی انجام گردید. کالوسهای تولید شده پس از 30 روز در محیط کشت MS با یکدوم هورمونها واکشت شدند. صفات قطر کالوس به روش هوکرونی برز، وزن تر کالوس 30 روز بعد از واکشت، تعداد کالوسهای جنینزا و تعداد جنینهای سوماتیکی در هر کالوس در ریزنمونه لپه اندازهگیری شدند. کالوسها توسط دستگاه فریز درایر خشک و وزن خشک نمونهها نیز اندازهگیری شد.نتایج: براساس نتایج، بهترین روش تولید گیاهچه استریل ماریتیغال، استفاده از محلولهایtween-20 ، اتانول 70%، آب اکسیژنه و شستشو با آب مقطر استریل و کشت در محیط آب و آگار بدون هورمون بود. نتایج تجزیه واریانس صفات قطر کالوس، وزن تر و خشک کالوس نشان داد که شرایط بهینه القاء کالوس استفاده از ژنوتیپ برازجان، ریزنمونه لپه، 1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D و 0.5 میلیگرم بر لیتر BAP بود. کالوسهای جنینزا فقط در ریزنمونه لپه تشکیل شد. نتایج تجزیه واریانس صفات تعداد کالوسهای جنینزا در هر واحد آزمایشی و تعداد جنینهای سوماتیکی در هر کالوس حاصل از ریزنمونه لپه نشان داد که شرایط بهینه تولید کالوسهای جنینزا استفاده از رقم مجارستان، 5 میلیگرم بر لیتر 2,4-D و 25/0 میلیگرم بر لیتر BAP بود.نتیجهگیری: براساس نتایج بدست آمده بهترین مواد ضدعفونی بذر ماریتیغال، محلولهایtween-20 ، اتانول 70%، آب اکسیژنه و شستشو با آب مقطر استریل است. برای تولید کالوس برتر از گیاه ماریتیغال، بهتر است از ریزنمونه لپه و مقادیر پایین هورمونهای اکسین از قبیل 2,4-D استفاده شود. در تولید کالوسهای جنینزا ارقام اصلاح شده از قبیل مجارستان نسبت به تودههای بومی، ریزنمونه لپه نسبت به هیپوکوتیل و مقادیر بالای هورمونهای اکسین (2,4-D) و مقادیر پایین هورمونهای سیتوکینین(BAP) مناسب میباشد.
زراعت و باغبانی
احمد بخشی؛ وحید عبدوسی؛ مرضیه قنبری جهرمی
چکیده
سابقه و هدف: یکی از مهمترین عوامل اقلیمی که بر توزیع و پراکنش گیاهان سراسر جهان تاثیرگذار بوده و میتواند تغییرات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی و عملکردی در گیاه ایجاد کند، کمبود آب در دسترس گیاه در اثر تنش خشکی است. جلبکها به واسطه داشتن درصد بالای ترکیبات پلیمری است که قادرند مولکولهای آب را جذب نموده و به حالت ژلهای درآیند. ...
بیشتر
سابقه و هدف: یکی از مهمترین عوامل اقلیمی که بر توزیع و پراکنش گیاهان سراسر جهان تاثیرگذار بوده و میتواند تغییرات مورفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی و عملکردی در گیاه ایجاد کند، کمبود آب در دسترس گیاه در اثر تنش خشکی است. جلبکها به واسطه داشتن درصد بالای ترکیبات پلیمری است که قادرند مولکولهای آب را جذب نموده و به حالت ژلهای درآیند. درصد بالای املاح و ترکیبات معدنی موجود در جلبکها که نیاز گیاهان به املاح را تأمین میکنند و سبب تحریک رشد و محصول گیاه، ایجاد مقاومت در برابر تنشهای محیطی، افزایش جذب مواد مغذی از خاک و نیز افزایش صفات آنتیاکسیدانی میشوند. ترخون گیاهی است علفی که امروزه به عنوان طعمدهنده در صنایع غذایی و اسانس آن در کنسروسازی و عطرسازی کاربرد دارد. از آنجایی که عصاره جلبک دریایی میتواند با داشتن عناصر مورد نیاز گیاه و هورمونهای رشد بدون آسیب به طبیعت به عنوان کود زیستی جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی و مقاومت گیاهان به انواع تنشهای محیطی شده و نقش مهمی در مدیریت تامین مواد غذایی سالم داشته باشد، تحقیق حاضر با هدف بررسی رشد و ویژگیهای بیوشیمیایی گیاه ترخون در شرایط تنش خشکی انجام شده است.مواد و روشها: تحقیق حاضر جهت بررسی رشد، خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی ترخون (Artemisia dracunculus L.) تحت تنش خشکی در چهار سطح (100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی) و عصاره آبی جلبک دریایی سارگاسوم (عدم محلولپاشی (شاهد)، 1 و 2 گرم در لیتر)؛ در بهار سال 1402 در گلخانهای واقع در دماوند به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. نشاهای چهار برگی گیاه ترخون از مزرعه آموزشی آموزشکده فنی و حرفهای دماوند تهیه و به گلدانهای سه لیتری منتقل شدند. پس از استقرار گیاهچهها (حدود 10 روز بعد) تنش خشکی به مدت 45 روز و محلولپاشی عصاره جلبک دریایی همزمان با شروع تنش خشکی هر دو هفته یکبار انجام شد. وضعیت رطوبتی گلدانها به وسیله وزن کردن روزانه تمامی آنها مشخص گردید و بدین ترتیب نقصان رطوبتی گلدانها با اضافه نمودن مقدار آب لازم به صورت روزانه و رساندن آنها به حد ظرفیت زراعی تیمار مربوطه جبران شد. نمونهبرداری از گیاهان یک هفته تا 10 روز پس از اتمام تیماردهی زمانی که رشد رویشی گیاه کامل شد (ابتدای ورود به فاز زایشی) جهت اندازهگیری صفات مورفوفیزیولوژیکی شامل وزن تر و خشک بوته، ارتفاع و تعداد شاخه فرعی و فیتوشیمیایی شامل پرولین و کربوهیدرات محلول، فنول و فلاونوئید کل، فعالیت آنتیاکسیدانی و درصد و عملکرد اسانس صورت گرفت.نتایج: نتایج نشان داد در شرایط تنش خشکی 40 درصد ظرفیت زراعی (تنش خشکی شدید) و عدم کاربرد عصاره جلبک کاهش معنیدار صفات مورفوفیزیولوژیک گیاه (ارتفاع بوته، قطر ساقه اصلی، تعداد شاخه فرعی، وزن تر و خشک اندام هوایی، میزان رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیل a، b و کل) گیاه) مشاهده شد، استفاده از عصاره جلبک سبب کاهش اثر منفی تنش خشکی در ترخون شد. در تیمار 60 درصد ظرفیت زراعی (تنش خشکی ملایم) و عدم استفاده از عصاره جلبک بیشترین مقدار فنول کل (82 میلیگرم بر گرم اسید گالیک)، فلاونوئید کل (64.33 میلیگرم بر گرم کوئرستین)، فعالیت آنتیاکسیدانی (76 درصد) و درصد و عملکرد اسانس ترخون مشاهده گردید. تنش خشکی همچنین میزان آنزیمهای آنتیاکسیدانی در گیاه ترخون را افزایش داد و به موجب آن سنتز کربوهیدرات محلول و پرولین نیز نسبت به شاهد افزایش یافت. از میان غلظتهای جلبک دریایی، عصاره جلبک 2 گرم در لیتر اثر مثبت بیشتری بر صفات مورد مطالعه داشت.نتیجه گیری: نتایج کلی تحقیق نشان داد که گیاه ترخون نسبت به تنش خشکی خیلی مقاوم نبوده و کاهش عملکرد با افزایش شدت تنش کاملا مشهود بود. در شرایط تنش خشکی استفاده از عصاره جلبک به ویژه عصاره 2 گرم در لیتر داری اثر بهتری در تعدیل شدت تنش خشکی با بهبود شاخصهای مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی مانند مقدار فنول و فلاونوئید کل و میزان اسانس بوته ترخون شد. در بیشتر موارد اختلاف معنیداری بین 2 و 1 گرم در لیتر عصاره جلبک وجود داشت، بنابراین مقدار 2 گرم در لیتر عصاره جلبک در شرایط تنش خشکی پیشنهاد میگردد.
زراعت و باغبانی
زینب شریفی؛ حمید رضا عیسوند؛ ناصر اکبری؛ امیدعلی اکپرپور
چکیده
سابقه و هدف: بنسرخ (Allium jesdianum) یک گونه مهم دارویی و خوراکی از خانواده Alliaceae و بومی ایران است. در حال حاضر به دلیل برداشت بیش از حد در محیط بومی خود در معرض خطر انقراض است. این مطالعه به منظور تقویت کشت، احیای زیستگاه طبیعی و حفاظت از این گونه ارزشمند انجام شد. بنابراین، برای افزایش پایداری این گونه، اکوتیپهای وحشی در محیطهای کشاورزی ...
بیشتر
سابقه و هدف: بنسرخ (Allium jesdianum) یک گونه مهم دارویی و خوراکی از خانواده Alliaceae و بومی ایران است. در حال حاضر به دلیل برداشت بیش از حد در محیط بومی خود در معرض خطر انقراض است. این مطالعه به منظور تقویت کشت، احیای زیستگاه طبیعی و حفاظت از این گونه ارزشمند انجام شد. بنابراین، برای افزایش پایداری این گونه، اکوتیپهای وحشی در محیطهای کشاورزی کشت شدند و تأثیر تغذیه گیاه و اسید جیبرلیک بر موفقیت تولیدمثلی و عملکرد کلی آن بررسی شد.مواد و روش: آزمایش به صورت بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 1401-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه لرستان انجام شد. تیمارها شامل کود گاوی در دو سطح (0 و 40 تن در هکتار)، کود زیستی NPK (شامل آزوتوبروار-1، پتابروار-2 و فسفات بروار-2) در دو سطح (0، 100 گرم در هکتار) و اسید جیبرلیک (مشتق شده از GA3) در دو سطح (0 و غلظت 250 پیپیام) بودند. پیازها از رویشگاه طبیعی خود در ارتفاعات مجاور محل تحقیقات جمعآوری شدند. در این تحقیق از یک اکوتیپ وحشی A. jesdianum استفاده شد. پیازها پس از تلقیح با کود زیستی NPK (ازوتوبروار-1، پتابروار-2، فسفاتبروار-2) و اسید جیبرلیک تحت کشت مزرعه قرار گرفتند. صفات مختلفی ازجمله ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، وزن و قطر پیاز مادر، وزن و قطر پیازهای دختر، تولید پیاز دختر، عملکرد اقتصادی و عملکرد بیولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SAS9.4 انجام شد و میانگین تیمارها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد مقایسه گردید.نتایج: نتایج نشان داد که صفات رویشی مرتبط با عملکرد بهطور قابل توجهی تحت تأثیر کاربرد کود گاوی، کود زیستی NPK و اسید جیبرلیک چه در کاربرد منفرد تیمارها و چه در ترکیب با هم، قرار دارد. با وجود این، تعداد برگ در بوته هیچگونه تغییر معنیداری نشان نداد. حداکثر اندازهگیری ارتفاع بوته و وزن تر و خشک برگها به ترتیب 26.53 سانتیمتر، 8.24 گرم در بوته و 2.84 گرم در بوته در تیمار ترکیبی کود گاوی، کود زیستی NPK و اسید جیبرلیک بود. استفاده از کود و اسید جیبرلیک منجر به افزایش تقریباً 2.5 برابری در عملکرد برگ تازه و افزایش متوسط 18 درصد در عملکرد بیولوژیکی در مقایسه با شرایط بدون این تیمارها شد. متعاقباً، ترکیب کود گاوی و کود بیولوژیک بیشترین تأثیر را بر صفات کمی گیاهان نشان داد. وزن و قطر پیاز مادر بهطور قابل توجهی تحت تأثیر اثرهای اصلی و کاربرد توأم آنها قرار گرفت. حداکثر مقادیر ثبت شده برای این پارامترها 3.53 گرم در بوته و 22.52 میلیمتر بود که به اثر متقابل کود گاوی، کود زیستی NPK و اسید جیبرلیک نسبت داده شد. به دنبال این، اثر ترکیبی کود گاوی و کود زیستی NPK نیز بهطور قابل توجهی کمک کرد. بهطور مشابه، وزن و قطر پیازهای دختر تولیدی، روندهای مشابهی را با موارد مشاهده شده در پیازهای مادر نشان داد. موفقیت تولید در A. jesdianum بهطور قابلتوجهی با استفاده از کود گاوی، کودزیستی NPK و اسید جیبرلیک افزایش یافت. عملکرد بهینه پیاز در واحد سطح تحت کاربرد ترکیبی این کودها و اسید جیبرلیک (میانگین 13.33 عدد در واحد سطح) به دست آمد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج آزمایش، استفاده از کود گاوی همراه با کود زیستی NPK و اسید جیبرلیک بهطور قابل توجهای باعث افزایش عملکرد گیاه و تولید پیازهای دختر میشود. در نتیجه، این تیمار برای کشاورزانی که به دنبال به حداقل رساندن اتکای خود به کودهای شیمیایی هستند توصیه میشود.