زراعت و باغبانی
نسرین بیابانی؛ وحید عبدوسی؛ مرضیه قنبری جهرمی
چکیده
سابقه و هدف:
شوری، یکی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که تولید محصولات کشاورزی را کاهش میدهد و معمولاً با استرس اکسیداتیو به دلیل تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) همراه است. استفاده از ترکیبات محرک رشد به منظور کاهش اثرات تنشهای محیطی در گیاهان اهمیت خاصی دارد. منابع سیلیسیم مانند سیلیکات پتاسیم نقش مهمی در تعدیل تنش شوری ...
بیشتر
سابقه و هدف:
شوری، یکی از مهمترین تنشهای غیرزیستی است که تولید محصولات کشاورزی را کاهش میدهد و معمولاً با استرس اکسیداتیو به دلیل تولید گونههای اکسیژن فعال (ROS) همراه است. استفاده از ترکیبات محرک رشد به منظور کاهش اثرات تنشهای محیطی در گیاهان اهمیت خاصی دارد. منابع سیلیسیم مانند سیلیکات پتاسیم نقش مهمی در تعدیل تنش شوری در گیاهان دارد. سیلیکات پتاسیم با افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش شوری، میتواند به بهبود رشد و عملکرد گیاهان در مناطق با خاکهای شور کمک کند. این ترکیبات موجب تعادل یونی در سلولها در شرایط نامساعد شده و با بهبود جذب و نگهداری آب در گیاه، نشت یونی و اثر منفی تنش شوری را کاهش میدهند.
مواد و روشها:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر سیلیکات پتاسیم بر رشد و خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی علف طلایی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با فاکتور تنش شوری در سه سطح (0، 60 و 120 میلیمولار) و محلولپاشی با سیلکات پتاسیم در سه سطح (0، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) در شرایط گلخانه انجام شد. محلولپاشی سه بار با فواصل 15 روز اعمال شد. اولین محلولپاشی در مرحله 4 برگی انجام شد. پس از دومین مرحله محلولپاشی برگی، تنش شوری با حجم 200 میلیلیتر از محلول کلرید سدیم برای هر گلدان به مدت 40 روز اعمال شد. به منظور عدم تجمع نمک در گلدانها، بعد از هر 4 دفعه آبیاری با آب شور تمامی گلدانها یکبار با آب (بدون شوری) آبشویی شدند. متغیرهای مورفولوژیکی مورد بررسی شامل وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و ارتفاع بوته و سایر صفات شامل رنگیزههای گیاهی (کلروفیل a، b و کل)، محتوای نسبی آب برگ، میزان نشت یونی، پرولین میزان جذب سدیم و پتاسیم ریشه و اندام هوایی بود که در اواسط دوره گلدهی علف طلایی، مورد اندازهگیری قرار گرفتند.
نتایج:
نتایج تحقیق نشان داد تنش شوری سبب کاهش عملکرد و سیلیکات پتاسیم سبب تعدیل اثرات منفی تنش شوری با بهبود شرایط رشد گیاه شد. نتایج تحقیق نشان داد که شوری 120 میلیمولار سبب کاهش وزن تر اندام هوایی (28 درصد)، وزن خشک اندام هوایی (29 درصد)، وزن تر ریشه (38 درصد)، وزن خشک ریشه (37 درصد)، کلروفیل کل (40 درصد)، محتوای نسبی آب برگ (17 درصد)، پتاسیم ریشه (14 درصد) و پتاسیم برگ (16 درصد) و باعث افزایش نشت یونی (23 درصد)، پرولین (13 درصد)، سدیم ریشه (256 درصد)، سدیم برگ (325 درصد) شد. سیلیکات پتاسیم به ویژه 100 میلیگرم در لیتر آن سبب تعدیل تنش شوری با افزایش وزن گیاه، کلروفیل، محتوای آب برگ و پتاسیم برگ و ریشه و کاهش تجمع سدیم در برگ و ریشه و نشت یونی شد.
نتیجهگیری:
نتایج کلی تحقیق نشان داد که افزایش شدت تنش شوری برای خصوصیات رشدی و عملکردی گیاه علف طلایی بسیار مخرب بوده و سیلیکات پتاسیم 50 تا 100 میلیمولار سبب تعدیل تنش شوری با افزایش عملکرد کمی و کیفی (بیوشیمیایی و فیتوشیمیایی) علف طلایی خواهد شد. از این رو جهت کشت گیاه علف طلایی باید توجه نمود آب و یا خاک مورد استفاده دارای املاحی چون سدیم و کلر نباشد و یا از اصلاح کنندههای خاک و یا محرکهای رشد جهت تولید و کشت و پرورش این گیاه استفاده نمود.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
فاطمه مهدی نوه سی؛ بهلول عباسزاده؛ وحید عبدوسی؛ راضیه عظیمی؛ مرجان دیانت
چکیده
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی که اسانس و محتوای آن را تحت تأثیر قرار میدهند، دما، مدت زمان خشک کردن و نوع گیاه هستند. کاربرد امواج میکروویو در خشک کردن گیاهان ازجمله روشهای جدید بوده که از مزیت مهم آن میتوان به کوتاه شدن زمان خشک کردن، حفظ کیفیت، کاهش مصرف انرژی، حفظ رنگ گیاهان خشک شده و بهبود مواد مؤثره اشاره کرد.مواد و روشها: سرشاخه گلدار از مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سال 1399 جمعآوری شد. گیاهان در انسکتاریوم در معرض تیمار نور UV-B از طریق لامپهای UV-B قرار داده شدند. هر نیم ساعت گیاهان زیرورو میشدند. عامل پرتودهی شامل مدت زمان صفر، 5/2، 5، 10 ساعت و براساس آزمایش مقدماتی انتخاب شد. نمونهها پس از پرتودهی در کیسههای دربسته در دو شرایط یخچال دمای 4 درجه سانتیگراد و شرایط اتاق نگهداری شدند. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. بنابراین، منابع تغییر شامل مدت پرتودهی در چهار سطح (0، 5/2، 5 و 10 ساعت)، شرایط نگهداری در دو شرایط (دمای اتاق 25 تا 27 درجه سانتیگراد و سردخانه با دمای 4 درجه سانتیگراد) و عامل مدت زمان نگهداری در سه سطح (0، 120 و 240 ساعت) بودند. 202 گرم از نمونه تر و تازه (برابر 80 گرم ماده خشک) و 80 گرم از نمونههای خشک شده در سایر تیمارها، به روش تقطیر با آب در 3 تکرار به مدت 2 ساعت اسانسگیری شدند. اسانسهای بدست آمده تا زمان تزریق به دستگاههای GC و GC/MS برای انجام آنالیز کمّی و کیفی، در شیشههای دربسته داخل یخچال در دمای °C4 نگهداری شدند. میزان کربوهیدرات، فنل و مهار رادیکال آزاد (به روش DPPH) اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS version 18 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح 05/0 ≥P مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.نتایج: تجزیه واریانس درصد اسانس نشان داد که عامل UV-B، شرایط نگهداری (SC) و مدت نگهداری (ST) در سطح 1% و اثر متقابل SC×ST در سطح 5% اثر معنیدار داشت. مشاهده شد که بر اثر افزایش مدت زمان تابش، بر درصد اسانس استخراجی از گیاه اضافه شد، بهطوری که در شاهد 0.42% و در تیمار 10 ساعت به 0.71% افزایش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد که با نگهداری گیاه در سایه نسبت به نگهداری در یخچال مقدار اسانس از 0.48% به 0.54% افزایش یافت. مقایسه میانگین اثر شرایط نگهداری (SC) در مدت نگهداری (ST) نشان داد که بیشترین درصد مربوط به تیمار نگهداری در سایه به مدت 240 ساعت با میانگین 0.61% بود. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه تیمارها نشان داد که درصد ترکیب تیمول در شرایط بدون پرتودهی×یخچال×بدون انبارداری با 45% بیشترین بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان داد که تیمول با ترکیبهای آلفا-توجون، آلفا-ترپینن و کارواکرول رابطه منفی معنیدار داشت. کارواکرول با هر دو ترکیب عمده پارا-سیمن و تیمول همبستگی منفی معنیدار نشان داد. مشاهده شد که بیشترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی از تیمار تابش 10 ساعت UV-B بدست آمد. مقایسه میانگین اثر اشعه UV-B بر میزان فنل نشان داد که مقدار آن در تیمار2.5 ساعت نسبت به بقیه تیمارها افزایش داشت. بیشترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار 10 ساعت پرتودهی×نگهداری در یخچال×240 ساعت انبارداری حاصل شد.نتیجهگیری کلی: با تابش اشعه UV-B در مراحل خشک کردن، تبدیل ترکیبات اتفاق میافتد و از مقدار پارا-سیمن و تیمول کاسته شده و بر میزان کارواکرول افزوده میشود، بنابراین در مرزه موتیکا که هر دو ترکیب تیمول و کارواکرول را دارد، استفاده از تیمارهای خشک کردن با هدف افزایش ترکیب خاص، میتواند بسیار مؤثر باشد. همچنین مقدار تیمول و کارواکرول در مرحله خشک شدن ممکن است نسبت به گیاه تر و تازه کاهش یابد. افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار تابش 10 ساعت UV-B مؤید زنده بودن سلولهای گیاهی و تلاش آنها برای جلوگیری از تنشهای محیطی از طریق افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان میباشد.
بهزراعی و بهنژادی
هوشمند عسگریان؛ وحید عبدوسی؛ الهام دانائی؛ علیرضا لادن مقدم
چکیده
تنش شوری یکی از مهمترین فاکتورهای کاهش عملکرد گیاهان در جهان بهشمار میرود. کاربرد اسیدهیومیک بههمراه سلنیوم میتواند با افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی، عملکرد گیاهان در شرایط تنش شوری را بهبود بخشد. بهمنظور ارزیابی اثرات کاربرد اسیدهیومیک و سلنیوم در شرایط تنش شوری در گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل ...
بیشتر
تنش شوری یکی از مهمترین فاکتورهای کاهش عملکرد گیاهان در جهان بهشمار میرود. کاربرد اسیدهیومیک بههمراه سلنیوم میتواند با افزایش ظرفیت آنتیاکسیدانی، عملکرد گیاهان در شرایط تنش شوری را بهبود بخشد. بهمنظور ارزیابی اثرات کاربرد اسیدهیومیک و سلنیوم در شرایط تنش شوری در گیاه همیشهبهار (Calendula officinalis L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1397، در شرایط گلخانه در شهرستان اسلامشهر اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کلرید سدیم (صفر، 50 و 100 میلیگرم در لیتر)، اسیدهیومیک (صفر، 100 و 200 میلیگرم در لیتر) و سلنیوم (صفر، 5 و 10 میلیگرم در لیتر) و اثر توأم آنها بود. نتایج نشان داد که افزایش میزان شوری بهطور معنیداری سبب کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و تعداد گل در بوته شد. محلولپاشی با 200 میلیگرم در لیتر اسیدهیومیک و 10 میلیگرم در لیتر سلنیوم سبب بهبود محتوای کاروتنوئید گلبرگ و کلروفیل کل برگ در تمامی سطوح شوری شد. همچنین با افزایش سطح کلرید سدیم تا 100 میلیگرم در لیتر میزان پرولین بهطور معنیداری افزایش یافت. در این بین، تیمارهای اثر متقابل اسیدهیومیک و سلنیوم تأثیر معنیداری در سطح 1% بر بهبود فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در سطوح مختلف شوری داشتند. بیشترین میزان اسانس (1.37%) در تیمار اثر متقابل 200 میلیگرم در لیتر اسیدهیومیک و 10 میلیگرم در لیتر سلنیوم تحت تنش شوری 50 میلیگرم در لیتر کلرید سدیم بدست آمد. بهطور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که محلولپاشی با 200 میلیگرم در لیتر اسیدهیومیک و 10 میلیگرم در لیتر میتواند در کاهش اثرات منفی تنش شوری بر گیاه دارویی همیشهبهار مؤثر باشد.
بهزراعی و بهنژادی
الهام دانائی؛ وحید عبدوسی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.98.105.1.1575.1610شوری یکی از مهمترین تنشهای غیرزنده محیطی و محدودکننده رشد و تولید گیاهان میباشد. از طرفی، سیلیسیوم (Si) دومین عنصر فراوان در خاک است و موجب کاهش تنشهای زیستی و غیرزیستی در گیاهان میگردد. بدین منظور، در این تحقیق، اثر سیلیکون و نانوسیلیکون (50 و 100 میلیگرم در لیتر) بر برخی ویژگیهای ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.98.105.1.1575.1610شوری یکی از مهمترین تنشهای غیرزنده محیطی و محدودکننده رشد و تولید گیاهان میباشد. از طرفی، سیلیسیوم (Si) دومین عنصر فراوان در خاک است و موجب کاهش تنشهای زیستی و غیرزیستی در گیاهان میگردد. بدین منظور، در این تحقیق، اثر سیلیکون و نانوسیلیکون (50 و 100 میلیگرم در لیتر) بر برخی ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و فیتوشیمیایی گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) تحت تنش شوری در سطوح مختلف کلریدسدیم (صفر، 50 و 100 میلیگرم در لیتر) در گلخانه بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در سه تکرار در سال 1398بررسی شد. نتایج نشان داد که تنش شوری بهطور معنیداری موجب کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه و محتوای کلروفیل، فنلکل و پروتئین شد. فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز و درصد اسانس در سطوح مختلف شوری متفاوت بود. میزان پرولین نیز در اثر تیمار کلریدسدیم 100 میلیگرم در لیتر بهطور معنیداری افزایش یافت. تیمار گیاهان با سطوح مختلف سیلیکون و نانوسیلیکون موجب کاهش اثرات منفی تنش شوری در شاخصهای مورد ارزیابی گردید. تیمار نانوسیلیکون100 میلیگرم در لیتر بیشترین مهار اثرات تنش شوری بر شاخصهای رشد، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و درصد اسانس را نشان داد. لذا با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر میتوان محلولپاشی سیلیکون و نانوسیلیکون را جهت کاهش اثرات منفی تنش شوری در گیاه نعناع فلفلی توصیه نمود.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
وحید عبدوسی؛ بهاره توکلی؛ علی مهرآفرین؛ حسنعلی نقدی بادی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.178.105.1.1576.1606بهمنظور ارزیابی صفات کمّی و کیفی گیاه خوشاریزه عطری (Echinophora platyloba DC.) تحت تأثیر روشهای مختلف خشک کردن تحقیقی در قالب طرح کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1398 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل گیاه تازه، خشک کردن گیاه در سایه و آفتاب، آون 45، 55 و 65 درجه سلسیوس، آون خلأ 45، 55 و 65 درجه سلسیوس، میکروویو 200، ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.178.105.1.1576.1606بهمنظور ارزیابی صفات کمّی و کیفی گیاه خوشاریزه عطری (Echinophora platyloba DC.) تحت تأثیر روشهای مختلف خشک کردن تحقیقی در قالب طرح کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1398 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل گیاه تازه، خشک کردن گیاه در سایه و آفتاب، آون 45، 55 و 65 درجه سلسیوس، آون خلأ 45، 55 و 65 درجه سلسیوس، میکروویو 200، 400 و 600 وات بودند. به این منظور بخش هوایی گیاه در خرداد ماه از ارتفاعات شهرستان تویسرکان جمعآوری شد و تحت تأثیر روشهای مختلف خشک کردن قرار گرفت. اسانسگیری بهوسیله دستگاه کلونجر انجام شد و بعد اجزای اسانس بهوسیله دستگاه گازکروماتوگرافی جرمی مشخص شدند. یافتههای این تحقیق نشان داد که روشهای مختلف خشک کردن گیاه خوشاریزه عطری تأثیر معنیداری بر درصد اسانس و تمامی اجزای اسانس داشت و روش میکروویو 400 وات دارای بیشترین میزان بازده اسانس بود، ولی روش مناسبی برای حفظ ترکیبهای مؤثره در این گیاه نبود. روش خشک کردن در سایه با وجود طولانی بودن مدت زمان خشک کردن، مناسبترین روش در حفظ ترکیبهای شیمیایی اسانس در گیاه خوشاریزه عطری بود. دامنه تغییرات درصد اسانس در این تحقیق بین 0.39-0.06% بود. طبق نتایج بدست آمده دامنه تغییرات عمده اسانس گیاه خوشاریزه عطری ازجمله ترانس بتا-اوسیمن 57.52-34.16%، آلفا-فلاندرن 16.52-8.87%، سیس اوسیمن 4.57-1.69%، بتا-فلاندرن 9.24-2.08%، پیسیمن 5.05-1.53%، بتا-پینن 1.94-0.73%، آلفا-پینن 5.15-1.83%، ولوتون 3.78-0.39%، ترانس کاروئول 1.92-0.38%، لینالول 3.57-0.72% و دی جرماکرن 4.91-1.67% بود.
علی مقدم؛ مهدی صیدی؛ وحید عبدوسی؛ مجید میراب بالو؛ زهرا طهماسبی
چکیده
عصاره گیاهان دارویی ممکن است بهعنوان آفت کشت زیستی دوستدار طبیعت و بدون خطر برای انسانها و حیوانات مورد استفاده قرار گیرند. در این تحقیق، اثرات شش گیاه دارویی بومی شامل Satureja sahendica Bornm.، Satureja khuzistanica Jamzad، Scrophularia striata Boiss.، Thymbra spicata L.، Oliveria decumbens Vent. و Vitex agnus-castus L. و سم استامیپراید در کنترل آفت سفید بالک خیار (Bemisia tabaci) و برخی پاسخهای ...
بیشتر
عصاره گیاهان دارویی ممکن است بهعنوان آفت کشت زیستی دوستدار طبیعت و بدون خطر برای انسانها و حیوانات مورد استفاده قرار گیرند. در این تحقیق، اثرات شش گیاه دارویی بومی شامل Satureja sahendica Bornm.، Satureja khuzistanica Jamzad، Scrophularia striata Boiss.، Thymbra spicata L.، Oliveria decumbens Vent. و Vitex agnus-castus L. و سم استامیپراید در کنترل آفت سفید بالک خیار (Bemisia tabaci) و برخی پاسخهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه خیار در شرایط مزرعه ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تمام عصارههای بکار رفته سبب کاهش جمعیت سفید بالک نسبت به شاهد شدند. اما از میان آنها، بیشترین تأثیر در کنترل این آفت برای Oliveria decumbens Vent. ثبت گردید. کاربرد عصارهها بهویژه در غلظتهای ppm500 و ppm1000 سبب افزایش معنیدار تعداد میوه درجه یک و تعداد میوه درجه دو شد. با افزایش غلظت عصارهها از ppm250 تا ppm1000، محتوی پتاسیم برگ افزایش و محتوی کلسیم و سفتی میوه کاهش یافت. نتایج نشان داد که کاربرد عصارهها و سم استامیپراید بهویژه در غلظت بالا (ppm1000) باعث ایجاد برخی اثرات منفی در گیاه میزبان و افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان شد. بهطور کلی، تمام عصارههای بکار رفته بهویژه عصاره Oliveria decumbens Vent.، در غلظتهای پایین سبب کنترل مؤثر آفت سفید بالک بدون اثرات منفی بر گیاه میزبان در مقایسه با حشرهکش استامیپراید شدند.
فرزانه بهادری؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ مهدی میرزا؛ محمد متینیزاده؛ وحید عبدوسی
چکیده
برای ارزیابی برهمکنش قارچهای میکوریز آربسکولار و باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد گیاه، بر جذب شماری از عناصر غذایی و عملکرد خشک آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak)، آزمایشی به صورت فاکتوریل 3×2 با پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( در منطقه شهمیرزاد) ...
بیشتر
برای ارزیابی برهمکنش قارچهای میکوریز آربسکولار و باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد گیاه، بر جذب شماری از عناصر غذایی و عملکرد خشک آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak)، آزمایشی به صورت فاکتوریل 3×2 با پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( در منطقه شهمیرزاد) اجرا شد. تیمارهای بررسی شده شامل عامل قارچ میکوریز در دو سطح: 1- عدم تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار (NM) و 2- تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار گونه Glomus moseae (GM) و عامل باکتری افزاینده رشد در سه سطح شامل: 1- عدم تلقیح با باکتری (NB)، 2- تلقیح با باکتری Bacillus subtilis (BS) و 3- تلقیح با باکتری Pseudomonas fluorescens (PF) بودند. بر پایه نتایج بدست آمده، اندازه پتاسیم برگی و درصد کلونیزاسیون ریشه با کاربرد قارچ G. moseae در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش چشمگیری نشان داد. افزایش معنیدار غلظت فسفر برگ نیز در تیمار با باکتری B. subtilis دیده شد. کاربرد همزمان قارچ میکوریز G. moseae و باکتری P. fluorescens اثرات آنتاگونیستی مشهودی را نشان داد و سبب کاهش جذب عناصر نسبت به تیمارهای دیگر گردید و در پی آن کاهش معنیدار عملکرد خشک آویشن دنایی دیده شد. اثربخشترین تیمار وابسته به کاربرد همزمان G. moseae و B. subtilis بود که سبب افزایش چشمگیر در میزان جذب عناصر NPK و عملکرد خشک گیاه نسبت به کاربرد هر کدام از دو میکروارگانیسم به تنهایی و همچنین گیاهان شاهد گردید. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که همیاری اثربخش قارچ میکوریز G. moseae و باکتری B.subtilis نقش سودمندی در تولید ارگانیک و پایدار گیاه آویشن دنایی دارد.