بیوتکنولوژی
ماریه درازهی؛ مریم اله دو؛ براتعلی فاخری؛ لیلا مهرآوران
چکیده
سابقه و هدف: گیاهان دارویی ترکیبات زیست فعالی تولید میکنند که ارزش آنتیاکسیدانی بالایی دارند. با توجه به اهمیت گیاه پنیر باد در صنایع داروسازی، خطر انقراض این گونه ارزشمند افزایش یافته است. ازاینرو باید به دنبال روشهای جایگزین برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه این گیاه بود. استفاده از محرکها به عنوان یک تکنیک در کشت بافت، ...
بیشتر
سابقه و هدف: گیاهان دارویی ترکیبات زیست فعالی تولید میکنند که ارزش آنتیاکسیدانی بالایی دارند. با توجه به اهمیت گیاه پنیر باد در صنایع داروسازی، خطر انقراض این گونه ارزشمند افزایش یافته است. ازاینرو باید به دنبال روشهای جایگزین برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه این گیاه بود. استفاده از محرکها به عنوان یک تکنیک در کشت بافت، تولید متابولیتهای ثانویه گیاهان را افزایش میدهد. گزارش شده است که محرکهای قارچی نیز در القای تولید یا افزایش این متابولیتها در گیاهان دارویی کاربرد دارند. ازاینرو در این مطالعه تأثیر محرک سلولاز بر روی شاخص رشد و صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی گیاه پنیر باد (Withania coagulans (Stocks) Dun.) در کشت سوسپانسیون سلولی بررسی شد.مواد و روشها: بذرهای گیاه پنیر باد از منطقه مهرستان شهرستان سراوان جمعآوری و بعد از ضد عفونی در محیط کشت ½ MS به منظور تولید ریز نمونه کشت گردید. ریزنمونههای تولیدی در محیط کشت MS محتوای هورمونهای اکسین و سیتوکنین (2 میلیگرم در لیتر 2,4-D و نیم میلیگرم در لیتر کینتین) به منظور تولید کالوس کشت شده و بعد از سه واکشت متوالی کالوسهای تولیدی به محیط کشت MS مایع محتوای هورمونهای تنظیمکننده انتقال و تیمارهای مورد بررسی که 6 تیمار محرک شامل: 1: کنترل، 2: محرک با غلظت 200 میکروگرم بر میلیلیتر و 24 ساعت قرارگیری در معرض تحریککننده، 3: محرک با غلظت 200 میکروگرم بر میلیلیتر و 48 ساعت قرارگیری در معرض تحریککننده، 4: محرک با غلظت 200 میکروگرم بر میلیلیتر و 72 ساعت قرارگیری در معرض تحریککننده، 5: محرک با غلظت 7.5 میکروگرم بر میلیلیتر و 14 روز قرارگیری در معرض تحریککننده و 6: محرک با غلظت 10 میکروگرم بر میلیلیتر و 14 روز قرارگیری در معرض محرک قارچی سلولاز بوده و بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه مرکزی دانشگاه زابل اعمال گردید. صفات مورد بررسی شامل: شاخص رشد کالوس، فعالیت آنتیاکسیدانی، محتوای پرولین، کربوهیدراتهای محلول، مالون دی آلدهید، آلکالوئید کل و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان (کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز و پلی فنل اکسیداز) بود. نتایج: اثر تیمارهای مختلف سلولاز بر روی کلیه صفات به غیر از فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز معنیدار بود. بهطورکلی تیمارهای مختلف محرک منجر به بهبود کلیه صفات اندازهگیری شده به غیر از محتوای کربوهیدراتهای کل شد. اما میزان افزایش صفات بستگی به غلظت و دوره زمانی قرارگیری در معرض محرک داشت. بهطوریکه در بیشتر صفات اندازهگیری شده، تیمار تحریککننده با غلظت 10 میکروگرم بر میلیلیتر و دوره 14 روزه در معرض محرک بودن سبب افزایش بیشتر شد. همه تیمارهای محرک سلولاز منجر به افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی سلولهای پنیر باد در کشت سوسپانسیون سلولی شد. بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمارهای ششم و پنجم و کمترین آن در تیمارهای دوم و اول (کنترل) مشاهده شد. افزودن محرک در مرحله اول رشد سلولها در کشت سوسپانسیون سلولی (روز هشتم) با وجود غلظتهای پایینتر محرک (7.5 و 10 میکروگرم بر میلیلیتر) منجر به افزایش بیشتر رشد کالوس، فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان پرولین و آلکالوئید کل نسبت به اضافه کردن محرک در مرحله فاز نمایی رشد، با وجود غلظت بالای محرک (200 میکروگرم بر میلیلیتر) شد. غلظت بالاتر تحریککنندهها باعث ایجاد پاسخ حساسیت بیش از حد شده که منجر به مرگ سلولی میگردد و ازاینرو سطح بهینهای از محرک برای القای رشد مورد نیاز است.نتیجهگیری: محرک سلولاز از طریق بهبود صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی منجر به افزایش شاخص رشد و ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاه پنیر باد شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، استفاده از محرک سلولاز میتواند به عنوان یک راهبرد مهم برای افزایش رشد، ترکیبات مؤثره و خاصیت آنتیاکسیدانی گیاه پنیر باد در راستای تولید تجاری آن در نظر گرفته شود.
بیوتکنولوژی
سیده محدثه حسینی؛ سید علی اندی؛ امیر صحرارو؛ محمد باقر فرهنگی
چکیده
سابقه و هدف: ریشه نابجا در گیاهان دارویی منبع غنی از متابولیتهای ثانویه باارزش هستند. سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Monech) یک گیاه دارویی مهم است و بهطور گسترده در صنعت دارویی استفاده میشود. ریشهها بهطور سنتی در داروهای گیاهی و مکملهای غذایی به عنوان یک محرک سیستم ایمنی در درمان بیماریهای التهابی، ویروسی و تنفسی استفاده میشوند. ...
بیشتر
سابقه و هدف: ریشه نابجا در گیاهان دارویی منبع غنی از متابولیتهای ثانویه باارزش هستند. سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Monech) یک گیاه دارویی مهم است و بهطور گسترده در صنعت دارویی استفاده میشود. ریشهها بهطور سنتی در داروهای گیاهی و مکملهای غذایی به عنوان یک محرک سیستم ایمنی در درمان بیماریهای التهابی، ویروسی و تنفسی استفاده میشوند. ناهمگنی سنتز ترکیبات مؤثره در محیط طبیعی، عملکرد پایین تولید گیاه در کنار عوامل دیگر ازجمله علل جستوجو برای رویکردهای جایگزین تولید مواد و اندام مؤثره گیاه هستند. در میان تکنیکهای مختلف کشتهای درون شیشهای، کشت بافتهای تمایز یافته همانند ریشه، معمولاً مقادیر بالاتری از متابولیتها را نسبت به بافتهای تمایز نیافته مانند کالوس و سلولهای کشت مایع سلولی تولید میکنند.مواد و روشها: در این مطالعه، هدف اولیه انتخاب بهترین ریزنمونه گیاهی و شناسایی دقیق مؤثرترین ترکیب از تنظیمکنندههای رشد گیاهی بود که بتواند استقرار موفقیتآمیز کشت مایع ریشه نابجا را تسهیل کند. این بررسی شامل ارزیابی سه ریزنمونه گیاهی متمایز برگ، دمبرگ و ریشه بود. این ریزنمونهها تحت تأثیر غلظتهای مختلف 0، 0.5، 1، 1.5 و 2 میلیگرم در لیتر از دو نوع تنظیمکننده رشد گیاهی ایندول-3 - بوتیریک اسید (IBA) و 1- نفتالن استیک اسید (NAA) قرار گرفتند. تعداد ریشههای نابجا در ریزنمونهها در غلظتهای مختلف از تنظیمکنندههای رشد گیاهی پس از شش هفته اندازهگیری شد. در آزمایش مجزای دیگری، اثر غلظتهای مختلف ساکارز شامل 10، 20، 30، 40، 50 و 60 گرم در لیتر محیط کشت بر روی ویژگیهای دینامیکی رشد (وزن تر و خشک، حجم محیط باقیمانده، هدایت الکتریکی (EC) و pH) و فیتوشیمیایی (فنول کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتیاکسیدانی) ریشه در طول چهار هفته کشت، بررسی شد. برای اعمال تیمارهای ساکارز، مقدار 0.35 گرم وزن تر از ریشههای نابجا در داخل ارلن مایرهای 250 میلیلیتری حاوی 50 میلیلیتر نصف محیط کشت MS، یک میلیگرم در لیتر IBA به همراه غلظتهای مختلف ساکارز با pH= 5.8 قرار داده شدند. محتوای سه فلاسک هر تیمار در هر هفته برای اندازهگیری استفاده شد. مطالعات در قالب آزمایش فاکتوریل به صورت طرح پایه کاملاً تصادفی انجام شدند و مورد تجزیهوتحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSS قرار گرفتند.نتایج: ریشههای نابجا در ریزنمونههای برگ بسیار مؤثرتر از ریزنمونههای ریشه و دمبرگ بودند. میانگین تعداد ریشههای نابجا در ریزنمونه برگ 93.5% بود، در حالی که ریزنمونههای دمبرگ و ریشه به ترتیب 6.5 و صفر درصد ریشه نابجا تولید کردند. محیط MS حاوی یک میلیگرم در لیتر IBA حداکثر تعداد ریشه را با میانگین 33.3% ایجاد کرد، در حالی که غلظتهای صفر و دو میلیگرم در لیتر از هر دو هورمون استفاده شده ریشهای تولید نکردند. بیشترین وزن تر با میزان 29.8 گرم در لیتر در هفته چهارم کشت مشاهده شد که این میزان 4.3 برابر وزن تلقیح اولیه بود. با پیشرفت مدت زمان کشت، میزان EC و pH محیط کشت کاهش یافت. البته افزایش زمان کشت، تأثیر قابلتوجهی بر تولید فلاونوئید کل و فعالیت آنتیاکسیدانی مرتبط در ریشههای نابجا نداشته است. با وجود این، فنول کل با میزان 56.6 میلیگرم گالیک اسید در هر گرم وزن خشک در هفته چهارم تحت تأثیر افزایش معنیدار مدت زمان کشت قرار گرفت. بهطورکلی، نتایج نشان داد که غلظتهای کمتر ساکارز برای تولید زیستتوده و محتوای ترکیبات مؤثره و فعالیت آنتیاکسیدانی کارآمدتر هستند. بالاترین تجمع زیستتوده و محتوای فنول کل، بیشترین مقدار از محتوای فلاونوئید کل و بالاترین درصد مهار رادیکال آزاد به ترتیب با بهکارگیری غلظتهای سه، دو و 1% ساکارز در هفته چهارم کشت اندازهگیری گردید. در کل، همبستگی معکوسی بین میزان EC محیط کشت باقیمانده و زیستتوده ریشهها در غلظتهای پایینتر ساکارز با افزایش مدت زمان کشت مشاهده شد.نتیجهگیری: از آنجایی که کشت مایع ریشه نابجا E. purpurea به عنوان یک منبع جایگزین بالقوه برای تولید متابولیتهای ثانویه بهویژه مشتقات کافئیک اسید (Caffeic acid) شناسایی میشوند، یافتههای این پژوهش ممکن است به مطالعات تولید انبوه اندام مؤثره ریشه و به دنبال آن، این ترکیبهای خیلی با ارزش با استفاده از سیستمهای بیوراکتور مناسب آزمایشگاهی کمک کند.
بیوتکنولوژی
مینو صرافی؛ محسن محمودنیا میمند؛ مریم دهجی پور حیدرآبادی؛ محمد رضا دهقانی
چکیده
سابقه و هدف: در سالهای اخیر گیاه دارویی گزنه (Urtica dioica L.) بهدلیل تأثیرگذاری قابل توجه بر بسیاری از بیماریها بهویژه بیماری دیابت مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. باوجوداین، تحقیقات کمی در زمینه کشت بافت و تأثیر الیسیتورها بر خصوصیات آنتیاکسیدانی و تولید متابولیتهای ثانویه آن انجام شده است. این پژوهش با هدف بررسی بهترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: در سالهای اخیر گیاه دارویی گزنه (Urtica dioica L.) بهدلیل تأثیرگذاری قابل توجه بر بسیاری از بیماریها بهویژه بیماری دیابت مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. باوجوداین، تحقیقات کمی در زمینه کشت بافت و تأثیر الیسیتورها بر خصوصیات آنتیاکسیدانی و تولید متابولیتهای ثانویه آن انجام شده است. این پژوهش با هدف بررسی بهترین ترکیب هورمونی و شرایط نوری مؤثر بر کالوسزایی گزنه و تأثیر الیسیتور متیل جاسمونات بر ویژگیهای بیوشمیایی آن انجام شد.
مواد و روشها: برای این منظور با استفاده از ریزنمونه ساقه، اثر سطوح مختلف هورمونهای اکسین نفتالین استیک اسید (1.5 و 3 میلیگرم بر لیتر) و 2 و4-دی کلروفنوکسی استیک اسید (2,4-D) (0.5 و 1.5 میلیگرم بر لیتر) و سیتوکینین بنزیل آمینوپورین (0.5 و 1.5 میلیگرم بر لیتر) در دو شرایط نوری (روشنایی و تاریکی) با اندازهگیری وزن تر، وزن خشک و درصد کالوسزایی بررسی شد. با استفاده از کشت مایع، منحنی رشد کالوس گیاه گزنه بدست آمد. پس از راهاندازی کشت تعلیقی، تیمار متیل جاسمونات با سه سطح 1، 0.1 و 0.01 میلیمولار اعمال شد و در زمانهای 24، 48 و 96 ساعت نمونهبرداری انجام شد. فعالیت آنزیمهای فنیلآلانین آمونیالیاز، پلیفنل اکسیداز و محتوای پروتئین کل با عصارهگیری در بافر Tris-HCl 50 میلیمولار با اسیدیته 8/8 و محتوای فنل کل، فلاونویید کل با استخراج در متانول 80% با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری و روشهای استاندارد برای نمونههای شاهد و تحت تیمارهای مختلف متیل جاسمونات اندازهگیری شد. همچنین میزان سه متابولیت کوئرستین، کامفرول و روتین با استفاده از دستگاه HPLC دارای آشکارساز UV و فاز ثابت ستون C18 اندازهگیری شد. تجزیه دادههای آزمایش کالوسزایی براساس آزمایش دو عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی و دادههای آزمایش بیوشیمیایی و HPLC در قالب طرح خرد شده در زمان انجام شد و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن انجام گردید.
نتایج: براساس نتایج، بهترین ترکیب هورمونی برای تولید وزن تر و خشک در شرایط روشنایی، شامل 1.5 میلیگرم بر لیتر نفتالین استیک اسید و 1.5 میلیگرم بر لیتر بنزیل آمینو پورین و در شرایط تاریکی شامل 1.5 میلیگرم بر لیتر نفتالین استیک اسید و 0.5 میلیگرم بر لیتر بنزیل آمینو پورین بود. همچنین با توجه به نتایج، نفتالین استیک اسید (62.5%) نسبت به 2,4-D (43.5%) عملکرد بهتری در درصد کالوسزایی گزنه نشان داد. روشنایی بهعنوان بهترین شرایط نوری برای کالوسزایی در گزنه تعیین شد، بهطوری که میزان وزن تر، وزن خشک و درصد کالوسزایی در روشنایی نسبت به تاریکی بهترتیب افزایش 4.79، 4.91 و 1.92 برابری داشت. افزایش در فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز، فنل کل و پروتئین کل در بعضی نمونههای تحت تیمار متیل جاسمونات نسبت به شاهد دیده شد و در فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز و محتوای فلاونویید کل تغییر معنیداری مشاهده نشد. براساس نتایج HPLC بیشترین میزان متابولیت روتین در زمان 96 ساعت پس از افزودن الیسیتور و در غلظت 0.01 میلیمولار متیل جاسمونات بدست آمد.
نتیجهگیری: هورمون نفتالیناستیکاسید نسبت به هورمون 2,4-D و شرایط روشنایی نسبت به تاریکی در کالوسزایی گزنه مؤثرتر واقع شد. الیسیتور متیل جاسمونات باعت افزایش خاصیت آنتیاکسیدانی گزنه (48 ساعت پس از تیمار) بهوسیله افزایش فعالیت آنزیم پلیفنل اکسیداز شد ولی اثر معنیداری در تغییر فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز و فلاونویید کل نسبت به شاهد نداشت. بنابراین پیشنهاد میشود غلظتهای دیگر متیل جاسمونات بهمنظور رسیدن به شرایط بهینه برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه در شرایط کشت درون شیشه گزنه بررسی شود.
بیوتکنولوژی
حسین عسکری؛ امینه زینالی؛ میترا پارسا؛ منا کاشانچی؛ رضا آزادی گنبد؛ اقدس بنایی؛ صنم صفائیچائیکار؛ احسان کهنه؛ علی سراجی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه استفاده از محرکها بهمنظور افزایش رشد گیاهان و تولید متابولیتهای ثانویه مورد توجه هستند. رشد کند و کیفیت پایین برگ سبز چای (Camellia sinensis (L.) O. Kuntze) در مناطق کشت چای در ایران، از مهمترین چالشهای تولیدکنندگان چای است. محلولپاشی برگی کیتوزان و نانو کیتوزان (NC) در بسیاری از گیاهان باعث القای رشد و افزایش متابولیتهای ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه استفاده از محرکها بهمنظور افزایش رشد گیاهان و تولید متابولیتهای ثانویه مورد توجه هستند. رشد کند و کیفیت پایین برگ سبز چای (Camellia sinensis (L.) O. Kuntze) در مناطق کشت چای در ایران، از مهمترین چالشهای تولیدکنندگان چای است. محلولپاشی برگی کیتوزان و نانو کیتوزان (NC) در بسیاری از گیاهان باعث القای رشد و افزایش متابولیتهای ثانویه شده و بر شاخصهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان اثر مثبت دارد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر نانو کیتوزان بر برخی پارامترهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی با و بدون تغذیه معدنی NPK و ارزیابی کیفیت برگ سبز چای از طریق مقایسه سطح بیان نسبی 3 آنزیم درگیر در مسیر فلاونوئیدها در گیاه چای رقم کاشف در شمال ایران بود.مواد و روشها: بدین منظور از دو طرح استفاده شد: 4 غلظت متفاوت (0، 25، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر) از محلول نانو کیتوزان به همراه تغذیه معدنی (NPK) و 4 غلظت متفاوت (0، 25، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر) از محلول نانو کیتوزان بدون تغذیه معدنی تهیه شد. این دو آزمایش بهصورت محلولپاشی پس از اولین چین بهاره دو بار با فاصله دو هفتهای در سال 1400 در مرکز تحقیقات چای لاهیجان (ایران) اجرا شد. 20 روز پس از محلولپاشی اولیه، نمونهبرداری گیاهی انجام شد. نمونههای برگی از شاخساره جوان شامل جوانه و برگ اول و دوم برای آزمایشهای متابولیکی و مولکولی و برگ سوم و چهارم برای آزمایشهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی برداشت شد. بررسی ویژگیهای فیزیولوژیکی شامل محتوای کلروفیل و محتوای نسبی آب (RWC)، ویژگیهای بیوشیمیایی شامل محتوای پروتئین و آنزیمهای آنتیاکسیدانی کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و پلیفنل اکسیداز (PPO) اندازهگیری شدند. همچنین، اندازهگیری ویژگیهای متابولیکی شامل میزان ترکیبهای فنلی تام از طریق روش فولین سیو کالتئو و تعیین میزان فلاونوئیدهای کاتچین، اپیگالوکاتچین (EGC) و گالوکاتچین (GC) با روش HPLC انجام شد. آنالیز مولکولی از طریق بررسی بیان نسبی 3 آنزیم کلیدی مسیر بیوسنتز فلاونوئیدها فلاونون 3 هیدروکسیلاز (F3H)، دیهیدروفلاونول 4 ردوکتاز (DFR) و لوکوآنتوسیانیدین ردوکتاز (LAR) انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد مقدار پلیفنل کل در تیمارهای مورد بررسی افزایش معنیداری نسبت به شاهد (بدون NC و NPK) داشت. میزان کاتچین در تیمارهای مختلف، کاهش 4 تا 6 برابری داشت. محتوای اپیگالوکاتچین با افزایش غلظت نانو کیتوزان افزایشی بود. محتوای گالوکاتچین نیز تنها در غلظت mgL-1 100 نانو کیتوزان کمی روند افزایشی نشان داد. محتوای کلروفیل در تیمارهای با غلظت پایین نانو کیتوزان تفاوت معنیدار با روند کاهشی داشت؛ در حالیکه در غلظت mgL-1 100 نانو کیتوزان تفاوت معنیدار با روند افزایشی مشاهده شد. البته، محتوای پروتئین در تیمارهای مختلف نانو کیتوزان تفاوت معنیداری نسبت به شاهد نشان نداد. فعالیت آنزیم SOD در تیمارهای مختلف نانو کیتوزان به استثنای تیمار mgL-1 50 NC+NPK تفاوت معنیدار آشکاری با روند افزایشی داشت. فعالیت آنزیم CAT نیز در تیمارهای مختلف با افزایش غلظت نانو کیتوزان افزایش یافت. فعالیت آنزیم PPO در تیمارهای با غلظت پایین نانو کیتوزان کاهش معنیداری نشان داد. محتوای نسبی آب برگ در تیمارهای مختلف، افزایش یافت. بیان نسبی آنزیم F3H، تنها در غلظت mgL-1 100 NC+NPK افزایش حدود 3 برابری نسبت به شاهد داشت و در سایر تیمارها بیان نسبی چندان معنیدار نبود. بیان نسبی DFR در تیمارهای مختلف NC+NPK افزایشی و بالاترین میزان بیان (4 برابر) در غلظت mgL-1 100 نانو کیتوزان مشاهده شد. بیان نسبی LAR در غلظتهای mgL-1 0، 50 و 100 NC به همراه NPK نسبت به شاهد روند افزایشی داشت. بالاترین میزان بیان LAR در تیمار فاقد NC و همراه NPK با بیان حدود 5/2 برابری نسبت به شاهد مشاهده شد.نتیجهگیری: استفاده از نانوذرات کیتوزان در غلظتهای مختلف به همراه NPK منجر به افزایش تولید ترکیبهای کاتچین شد که علاوهبر مقابله با تنش اکسیداتیو در کیفیت برگ سبز چای نقش مؤثر دارد. نانو کیتوزان میتواند جایگزین مناسبی برای مواد شیمیایی برای القای رشد و افزایش کیفیت برگ سبز در گیاه چای باشد و با توجه به زیست تخریبپذیر بودن آن میزان آلودگی محیطزیستی را کاهش دهد.
بیوتکنولوژی
امین ارجمند؛ محسن ابراهیمی؛ نرگس مرادی
چکیده
سابقه و هدف: گلختمی متعلق به جنس Althaea و خانواده Malvaceae است. مهمترین گونه گلختمی که دارای کاربرد دارویی است گونه Althaea officinalis میباشد. سایر گونهها مانند A. rosea و A. ficifolia نیز دارای کاربردهای دارویی هستند. اندامهای مختلف گونههای گلختمی (گل، میوه، دانه، ریشه و برگ) به دلیل وجود موسیلاژ بالا، ترکیبات فنولی و خواص آنتیاکسیدانی کاربرد ...
بیشتر
سابقه و هدف: گلختمی متعلق به جنس Althaea و خانواده Malvaceae است. مهمترین گونه گلختمی که دارای کاربرد دارویی است گونه Althaea officinalis میباشد. سایر گونهها مانند A. rosea و A. ficifolia نیز دارای کاربردهای دارویی هستند. اندامهای مختلف گونههای گلختمی (گل، میوه، دانه، ریشه و برگ) به دلیل وجود موسیلاژ بالا، ترکیبات فنولی و خواص آنتیاکسیدانی کاربرد دارویی فراوانی دارند. هدف از انجام این تحقیق، یافتن بهترین اکوتیپها از نظر صفات فیتوشیمیایی مورد بررسی و تعیین فاصله و تشابه ژنتیکی بین اکوتیپهای گلختمی مورد مطالعه به منظور استفاده در پروژههای بهنژادی است.مواد و روشها: اجرای پژوهش در سال 1401 در گلخانه تحقیقاتی، آزمایشگاه زراعت و گیاهان دارویی و آزمایشگاه ژنومیکس در دانشکده فناوری کشاورزی ابوریحان (دانشگاه تهران) واقع در شهرستان پاکدشت با طول جغرافیایی ۵۱ درجه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۳ درجه شمالی و ارتفاع ۱۰۱۳ متری از سطح دریا و در فاصله ۳۶ کیلومتری جنوبشرقی تهران انجام شد. در این تحقیق تنوع مولکولی و صفات فیتوشیمایی میزان فنول کل، میزان موسیلاژ و ظرفیت آنتیاکسیدانی در ۹ اکوتیپ از سه گونه گلختمی بررسی شد. در ارزیابی فیتوشیمیایی عصارهگیری از ریشه، به روش سوکسله انجام گردید. ارزیابی تنوع مولکولی پس از استخراج DNA از برگ به روش CTAB با استفاده از ۱۰ پرایمر SCoT انجام شد. کمّیت و کیفیت DNA استخراج شده با استفاده از دو روش اسپکتروفتومتری و الکتروفورز افقی روی ژل آگارز ۱% بررسی گردید.نتایج: در ارزیابی فیتوشیمیایی، مشخص شد که از نظر فنول کل اکوتیپ کرمانشاه با 10.67 میلیگرم اسیدگالیک در گرم عصاره دارای بالاترین مقدار از نظر آماری بود. از نظر میزان موسیلاژ اکوتیپهای کرمانشاه و کرمان هر دو در یک گروه و بهترتیب با 2.86 و2.77 میلیگرم در گرم وزن خشک نسبت به سایر اکوتیپها در جایگاه اول قرار گرفتند. ضریب همبستگی پیرسون بین صفات فیتوشیمیایی محاسبه و مشخص شد. رابطه مثبت و قوی بین صفات ارزیابی شده در آزمایش وجود دارد. ارزیابی تنوع مولکولی پس از استخراج DNA از برگ به روش CTAB با استفاده از ۱۰ پرایمر SCoT انجام شد و در مجموع 111 باند تشکیل و 76 باند چندشکل بود. مقدار PIC بین 0.22% تا 0.34% متغیر بود. درصد چندشکلی در این تحقیق بین 0.5 تا 0.87 متغیر و میانگین آن 0.67 بدست آمد. میانگین شاخصهای MI و RP بهترتیب 1.55 و 5.48 بدست آمد. در تجزیه خوشهای دادههای مولکولی، اکوتیپها در سطح تشابه 70% در سه گروه قرار گرفتند. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای اکوتیپها نشاندهنده وجود تشابه ژنتیکی بین اکوتیپهای متعلق به یک گونه و وجود فاصله ژنتیکی بین اکوتیپهای مربوط به گونههای مختلف بود. نتایج تجزیه به مختصات اصلی نیز نتایج حاصل از تجزیه خوشهای دادههای مولکولی را تأیید کرد. در تجزیه واریانس مولکولی مشخص شد ۲۷% از تنوع مربوط به درون و ۶۳% از تنوع مربوط به بین گونهها میباشد.نتیجهگیری: در نهایت مشخص شد که نشانگرهای فیتوشیمیایی و مولکولی SCoT دارای کارایی لازم برای تمایز اکوتیپهای مختلف گلختمی هستند و با توجه به وجود تنوع ژنتیکی، بهمنظور اصلاح این گیاه از اکوتیپهای بررسی شده در این تحقیق میتوان بهعنوان جمعیت اولیه و والدین تلاقی بهمنظور بهرهمندی از هتروزیس استفاده کرد.
بیوتکنولوژی
فرشته حیدرقلی نژاد؛ یوسف حمیداوغلی؛ ولی الله قاسمی عمران؛ پوریا بی پروا
چکیده
آببشقابی (Centella asiatica (L.) Urban) گیاه دارویی از خانواده چتریان بهعنوان گونهای در معرض انقراض در ایران شناخته شده است. این گیاه دارای خواص درمانی متعدد از جمله بهبود حافظه، ضد سرطان و درمان بیماریهای پوستی است و همچنین خواص آنتیاکسیدانی بالایی دارد. کشت سلول و بافت گیاهی ابزاری مهم در مطالعات پایه و دارای کاربردهای تجاری است. ...
بیشتر
آببشقابی (Centella asiatica (L.) Urban) گیاه دارویی از خانواده چتریان بهعنوان گونهای در معرض انقراض در ایران شناخته شده است. این گیاه دارای خواص درمانی متعدد از جمله بهبود حافظه، ضد سرطان و درمان بیماریهای پوستی است و همچنین خواص آنتیاکسیدانی بالایی دارد. کشت سلول و بافت گیاهی ابزاری مهم در مطالعات پایه و دارای کاربردهای تجاری است. با روش کشت بافت میتوان در مورد اصلاح گیاهان دارویی و یا تغییر در میزان متابولیتهای ثانویه اقدام نمود. با توجه به ارزش بالای آببشقابی میتوان از کشت درونشیشهای برای تولید بیشتر این گیاه بهره برد. بهینهسازی فرآیند کشت بافت برای انجام تحقیقات کاربردی و مهندسی متابولیک مسیرهای بیوسنتزی انواع متابولیتهای ثانویه مفید است. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به یک پروتوکل مناسب برای تکثیر درونشیشهای و تعیین غلظتهای مناسب تنظیمکنندههای رشد برای ریزازدیادی این گونه ارزشمند انجام شد. اثر متقابل BAP )0، 1، 2 و 3 میلیگرم بر لیتر) و IBA (0، 0.5 و 1 میلیگرم بر لیتر) بر شاخهزایی از ریزنمونه گره در محیط کشت MS بررسی شد. سپس، ریشهزایی ریزنمونههای تکثیریافته با استفاده از IBA و NAA ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که MS دارای 2 میلیگرم بر لیتر BAP و 1 میلیگرم بر لیتر IBA و MS دارای 1 میلیگرم بر لیتر IBA بهترتیب مناسبترین محیطهای کشت جهت شاخهزایی و ریشهزایی بودند.
بیوتکنولوژی
امیرعلی شایان؛ مجید شکرپور؛ وحیده ناظری؛ مصباح بابالار؛ علی اشرف مهرابی
چکیده
توسعه کشت آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak) سازگار به شرایط محیطی خاص از طریق اصلاح جمعیت، نیازمند ایجاد یک خزانه ژنتیکی غنی از ژنوتیپهای برتر و بهرهبرداری از این تنوع برای شناسایی ژنوتیپهای با ترکیبپذیری بالا میباشد. در این پژوهش، بهمنظور مطالعه تنوع ژنتیکی و میزان ترکیبپذیری اکوتیپهای مختلف آویشن دنایی در شرایط شوری، آزمایشی ...
بیشتر
توسعه کشت آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak) سازگار به شرایط محیطی خاص از طریق اصلاح جمعیت، نیازمند ایجاد یک خزانه ژنتیکی غنی از ژنوتیپهای برتر و بهرهبرداری از این تنوع برای شناسایی ژنوتیپهای با ترکیبپذیری بالا میباشد. در این پژوهش، بهمنظور مطالعه تنوع ژنتیکی و میزان ترکیبپذیری اکوتیپهای مختلف آویشن دنایی در شرایط شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای اجرا شد. فاکتورها شامل تنش شوری (0 و 90 میلیمولار نمک NaCl) و اکوتیپ (12 خانواده ناتنی حاصل از تلاقی پلیکراس بین 12 اکوتیپ آویشن دنایی) بودند. شوری سبب کاهش معنیدار همه صفات (بجز مقادیر پرولین و کاروتنوئید) نسبت به شاهد گردید. اکوتیپها از نظر طول و عرض برگ، طول شاخههای جانبی، وزن خشک اندامهای هوایی، میزان اسانس و پرولین اختلاف معنیدار داشتند. درصد اسانس و عرض برگ دارای بیشترین ضریب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی بودند. وراثتپذیری عمومی صفات مورد مطالعه از 4.61% (طول برگ) تا 81.07% (عرض برگ) متغیر بود. بیشترین میزان وراثتپذیری به عرض برگ، میزان اسانس و وزن خشک اندامهای هوایی اختصاص داشت. با توجه به میزان بالای ضریب تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی، وراثتپذیری و پیشرفت ژنتیکی میزان اسانس و وزن خشک اندامهای هوایی، از این صفات میتوان بهعنوان مهمترین معیارهای انتخاب والدین در برنامههای اصلاحی آویشن دنایی نام برد. نتایج نشان داد که اکوتیپهای ملایر2، زاغه، اراک و ایلام دارای ترکیبپذیری بالایی از نظر صفت میزان اسانس بودند. با توجه به تنوع ژنتیکی کافی مشاهده شده میان اکوتیپهای مطالعه شده و ترکیبپذیری مناسب آنها، راهبرد اصلاح جمعیت با تولید ارقام ساختگی (ترکیبی) را میتوان برای بهنژادی این گونه در شرایط نرمال (بدون تنش) و شوری توصیه نمود.
بیوتکنولوژی
مرضیه احمدی روشن؛ قاسم کریم زاده؛ سجاد رشیدی منفرد
چکیده
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge) یکی از گونههای انحصاری جنس مرزه در ایران است که بهواسطه دارا بودن ترکیبهایی نظیر کارواکرول و تیمول در اسانس و اسید رزمارینیک و سایر اسیدهای فنولیک در عصاره، دارای اثرات آنتیاکسیدانی و ضد میکروبی قوی و همچنین ارزش اقتصادی و دارویی است. در این مطالعه بهمنظور تولید کلون این گونه با استفاده از روش ...
بیشتر
مرزه بختیاری (Satureja bachtiarica Bunge) یکی از گونههای انحصاری جنس مرزه در ایران است که بهواسطه دارا بودن ترکیبهایی نظیر کارواکرول و تیمول در اسانس و اسید رزمارینیک و سایر اسیدهای فنولیک در عصاره، دارای اثرات آنتیاکسیدانی و ضد میکروبی قوی و همچنین ارزش اقتصادی و دارویی است. در این مطالعه بهمنظور تولید کلون این گونه با استفاده از روش ریزازدیادی از 10 تیمار نوساقه زایی و 8 تیمار ریشهزایی در محیط کشت پایه MS استفاده گردید. تیمارهای نوساقه زایی ترکیبی از هورمونهای سیتوکینین (Kin، 2ip و TDZ) و اکسین (IBA و BA) با غلظتهای مختلف بودند. تیمارهای ریشهزایی نیز ترکیبی از غلظتهای مختلف هورمونهای اکسین (IBA و NAA) بودند. با بررسی صفاتی از جمله تعداد و طول شاخه اصلی و فرعی، تعداد برگ، تعداد جوانه فعال جانبی و رنگ برگ، بهترین تیمار نوساقهزایی ](mg l-1 0.01) IBA، (mg l-1 0.05) TDZ و (mg l-1 0.3) [2iP مشخص گردید. تعداد ریشه اصلی و فرعی نیز معیار انتخاب بهترین تیمار ریشهزایی ](mg l-1 0.5) IBA و (mg l-1 0.5) [NAA بودند. از آنجا که مرزه بختیاری گیاهی دگرگشن است و دارای تنوع بالایی برای صفات مختلف از جمله متابولیتها میباشد، هدف کاربردی از تحقیق حاضر، تولید انبوه افراد همسان بهمنظور استفاده در برنامههای اصلاحی بود. این هدف با ارائه پروتکل ریزازدیادی این گیاه با ارزش انجام گردید.
بیوتکنولوژی
نیما خالدی؛ فرشید حسنی
چکیده
گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) سرشار از مونوترپنهای فنولی ازجمله ترکیبهای تیمول و کارواکرول است. قارچهای بذرزاد میتوانند با تأثیر روی سلامت بذر، منجر به کاهش کمّیت و کیفیت محصول و همچنین تغییر در میزان و نوع متابولیتهای ثانویه در گیاهان شوند. هدف از این پژوهش، جداسازی و شناسایی قارچهای بذرزاد از نمونههای بذری آویشن ...
بیشتر
گیاه دارویی آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) سرشار از مونوترپنهای فنولی ازجمله ترکیبهای تیمول و کارواکرول است. قارچهای بذرزاد میتوانند با تأثیر روی سلامت بذر، منجر به کاهش کمّیت و کیفیت محصول و همچنین تغییر در میزان و نوع متابولیتهای ثانویه در گیاهان شوند. هدف از این پژوهش، جداسازی و شناسایی قارچهای بذرزاد از نمونههای بذری آویشن باغی و ارزیابی تأثیر آلودگی بذرها روی میزان تولید و بیان ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتز ترکیبهای تیمول و کارواکرول است. برای شناسایی قارچهای بذرزاد از نمونههای بذری آویشن باغی جمعآوری شده از مزارع استان البرز، نمونهبرداری بر اساس ضوابط انجمن بینالمللی آزمون بذر صورت گرفت. میزان ترکیبهای تیمول و کارواکرول با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا اندازهگیری و بررسی بیان ژنهای TvTPS1، DXR، CYP178 و CYP180 با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز با رونویسی معکوس انجام شد. براساس ویژگیهای ریختشناختی و مولکولی شش جدایه Alternaria brassicicola شناسایی شدند. تجزیهوتحلیل فعالیت آنزیمهای مخرب دیواره سلولی نشان داد که سلولاز و پکتیناز در مقایسه با زایلاناز و کیتیناز اهمیت بیشتری روی میزان بیماریزایی و قدرت تهاجم جدایهها دارند. آلودگی بذر به قارچ A. brassicicola بهطور قابل توجهی روی شاخصهای بنیه و جوانهزنی بذر تأثیرگذار بود. یافتههای این پژوهش نشان داد که میزان بیماریزایی و قدرت تهاجمی جدایههای قارچی A. brassicicola از طریق سازوکارهای مختلفی ازجمله تولید آنزیمهای خارج سلولی میتواند در گیاهچههای حاصل از پیشتیمارهای بذری با جدایههای مختلف باعث تغییر در سطح بیان ژنهای مختلف رمزکننده ترکیبهای تیمول و کارواکرول و در نتیجه موجب افزایش (جدایههای Ab4 و Ab5) و یا کاهش (جدایههای Ab1، Ab6، Ab2 و Ab3) میزان تولید و انباشت مونوترپنهای فنولی در گیاهچههای آویشن باغی شود. این اولین گزارش در مورد شناسایی قارچ بذرزاد A. brassicicola از نمونههای بذری آویشن باغی در ایران و نقش آلودگی بذرها روی میزان تولید و بیان ژنهای دخیل در مسیر بیوسنتز تیمول و کارواکرول است.
بیوتکنولوژی
مهران نوروزپور؛ ناصر زارع؛ رسول اصغری زکریا؛ پریسا شیخ زاده
چکیده
آلودگی میکروبی یکی از چالشهای اصلی و از عوامل تأثیرگذار در پاسخ ریزنمونهها در کشتهای درون شیشهای است، بهویژه در گیاهان چوبی که ریزنمونهها از رویشگاه طبیعی تهیه میگردد. در تحقیق حاضر، جهت بررسی تأثیر بنومیل بر میزان آلودگی و رشد ریزنمونههای گره قرهقاط (Vaccinium arctostaphylos L.)، از محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف بنومیل (0 تا2000 ...
بیشتر
آلودگی میکروبی یکی از چالشهای اصلی و از عوامل تأثیرگذار در پاسخ ریزنمونهها در کشتهای درون شیشهای است، بهویژه در گیاهان چوبی که ریزنمونهها از رویشگاه طبیعی تهیه میگردد. در تحقیق حاضر، جهت بررسی تأثیر بنومیل بر میزان آلودگی و رشد ریزنمونههای گره قرهقاط (Vaccinium arctostaphylos L.)، از محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف بنومیل (0 تا2000 میلیگرم بر لیتر) استفاده شد. همچنین، جهت بررسی برهمکنش بنومیل، محیط کشت پایه و ترکیب هورمونی بر پاسخ رشدی ریزنمونهها، محیط کشتهای پایه مختلف (MS، AN و WPM) حاوی IBA (0.1 میلیگرم بر لیتر)، سیتوکینین (زآتین، BAP و TDZ در غلظتهای 0، 0.5، 1 و 2 میلیگرم بر لیتر) و بنومیل (صفر و 150 میلیگرم بر لیتر) بررسی شدند. نتایج نشان داد که استفاده از غلظتهای مختلف بنومیل در محیط کشت پایه MS تأثیر معنیداری بر میزان آلودگی ریزنمونهها نداشت، ولی استفاده از بنومیل در غلظتهای پایینتر (400 میلیگرم بر لیتر یا کمتر)، شرایط رشدی مناسبی را فراهم کرد. اثرمتقابل تیمارها تأثیر معنیداری بر درصد زندهمانی و برگدهی ریزنمونهها داشت. در محیط MS، درصد زندهمانی و برگدهی در حضور بنومیل بیشتر از محیط فاقد بنومیل بوده، ولی در محیطهای AN و WPM درصد زندهمانی و برگدهی بهطور معنیداری در حضور بنومیل کاهش پیدا کرد. علاوهبراین، در محیطهای AN و WPM حاوی سیتوکینین، حضور بنومیل باعث کاهش معنیدار درصد برگدهی شد، ولی در محیط MS بسته به نوع و غلظت سیتوکینین تأثیر بنومیل متفاوت بود.
بیوتکنولوژی
یوسف قاسمی؛ فرشته حیدرقلی نژاد؛ صدیقه کلیج؛ مجتبی ایمانی راستابی
چکیده
تمشک سیاه حاوی موادی مانند الاژیک اسید، آنتوسیانین، کمپفرول و سالیسیلیک اسید است. بههمین دلیل دارای فعالیت آنتیاکسیدانی بالایی است که میتواند غیرفعالکننده رادیکال آزاد باشد و از بروز بسیاری از بیماریها ازجمله سرطان جلوگیری کند. بهینهسازی روشهای کشت بافت برای تولید انبوه و انتقال ژن در تمشک سیاه بسیار حائز اهمیت است. ...
بیشتر
تمشک سیاه حاوی موادی مانند الاژیک اسید، آنتوسیانین، کمپفرول و سالیسیلیک اسید است. بههمین دلیل دارای فعالیت آنتیاکسیدانی بالایی است که میتواند غیرفعالکننده رادیکال آزاد باشد و از بروز بسیاری از بیماریها ازجمله سرطان جلوگیری کند. بهینهسازی روشهای کشت بافت برای تولید انبوه و انتقال ژن در تمشک سیاه بسیار حائز اهمیت است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر غلظتهای مختلف تنظیمکنندههای رشد گیاهی بر باززایی و ریشهزایی و همچنین غلظتهای مختلف ساکارز بر ریشهزایی درون شیشهای تمشک سیاه بیخار (Rubus occidentalis) است. در مرحله اول اثر متقابل BA با غلظتهای 0.2، 0.5، 1، 1.5 و 2 میلیگرم در لیتر و IBA در غلظتهای 0 و 0.1 میلیگرم در لیتر بر باززایی ریزنمونه جوانه جانبی بررسی شد. در مرحله ریشهزایی اثر IBA، NAA و غلظتهای مختلف ساکارز بررسی شد. غلظت تنظیمکنندههای رشد در چهار سطح 0.2، 0.5، 0.75 و 1 میلیگرم در لیتر و از ساکارز در سطوح 1، 1.5، 3 و 4.5 درصد استفاده شد. بهترین تیمار مربوط به غلظتهای 1 و 1.5 میلیگرم در لیتر BA همراه با غلظت 1/0 میلیگرم در لیتر IBA با 100% میزان باززایی، میانگین تعداد شاخه (4.6) و طول شاخه (1.30 سانتیمتر) بود. نتایج نشان داد که محیط کشت حاوی NAA (با غلظت 0.75 میلیگرم در لیتر) و ساکارز 3% و 4.5% با ریشهدهی (100%)، تعداد (7.5) و طول ریشه (2.88 سانتیمتر) برای ریشهدهی مناسب بود.
بیوتکنولوژی
مهدی یحیی زاده؛ نجمه هادی؛ زهرا شیرازی؛ کامکار جایمند؛ خلیل کریمزاده اصل؛ مریم مکی زاده تفتی؛ سمیه فکری قمی؛ مهشید رحیمی فرد؛ مینا کوه جانی گرجی؛ فاطمه عسکری؛ زهرا بهراد؛ دیرک زلمار
چکیده
گیاهان منشأ اصلی تولید متابولیتهای ثانویه با ارزش دارویی بالا میباشند. مهمترین عضو این ترکیبهای با ارزش، آلکالوئیدها با مصارف مختلف دارویی هستند. با توجه به تولید محدود برخی از این مواد در گیاهان، بهعنوان روش جایگزین، با شناسایی و انتقال ژنهای مسئول سنتز آنزیمهای سازنده آلکالوئیدها از گیاهان به میکروارگانیسمها میتوان ...
بیشتر
گیاهان منشأ اصلی تولید متابولیتهای ثانویه با ارزش دارویی بالا میباشند. مهمترین عضو این ترکیبهای با ارزش، آلکالوئیدها با مصارف مختلف دارویی هستند. با توجه به تولید محدود برخی از این مواد در گیاهان، بهعنوان روش جایگزین، با شناسایی و انتقال ژنهای مسئول سنتز آنزیمهای سازنده آلکالوئیدها از گیاهان به میکروارگانیسمها میتوان بهصورت تجاری این گونه از مواد دارویی را بهصورت طبیعی تولید کرد. در این راه، شناسایی ژنهای مسئول آنزیمهای سنتزکننده قدم نخست چنین اقدامی است. در بین آنزیمهای سنتزکننده ترکیبهای آلکالوئیدی، آنزیمهای سیتوکروم P450 نقش مهمی دارند. با توجه به وابستگی این آنزیمها به وجود شبکه اندوپلاسمی و خصوصیات گلیکوپروتئینی این آنزیمها، نمیتوان آنها را در سیستمهای باکتریایی استاندارد بیان کرد. بنابراین میتوان از میزبانهای یوکاریوتی مانند مخمّر یا سلول حشرات برای بیان آنها استفاده کرد. در این تحقیق، با استفاده از توالی آمینو اسیدی شناخته شده کیلانتیفولین سنتاز گیاه شقایق کالیفرنیایی و مقایسه فیلوژنی این توالی با توالیهای آمینو اسیدی هومولوگ گیاه مامیران بدستآمده از پایگاه داده بیوانفورماتیک، بهصورت نظری شش آنزیم سیتوکروم P450 با درصد هومولوژی بالا مسئول سنتز آنزیم کیلانتیفولین سنتاز در گیاه مامیران (Chelidonium majaus L.) شناسایی شد. برای اثبات عملی کارآیی این آنزیمها، ژنهای آنها در وکتور pPIC3.5 کلون شده و بعد با انتقال این وکتورهای نوترکیب به سلول مخمّر Pichia pastoris و در اختیار قرار دادن آلکالوئید اسکولرئین، تولید آلکالوئید کیلانتیفولین توسط میکروبهای انتقال ژن داده شده توسط دستگاه LC-MS بررسی گردید. نتایج نشان داد که از بین ژنهای کلون و معرفی شده آن آنزیمها به میزبان مخمّر، تنها آنزیم Contig8931 فعالیت کیلانتیفولین سنتازی دارد.
بیوتکنولوژی
راضیه سعادتی؛ علی ستاریان؛ ابوالفضل دانشور؛ الهام امینی؛ فاطمه نصرالهی
چکیده
روش بارکدگذاری DNA ابزاری مفید برای شناسایی گونههای گیاهی و جانوری است. بارکدگذاری DNA روش شناسایی گونهها با استفاده از یک توالی کوتاه و استاندارد، از ژنوم است. در این تحقیق، از این روش بهمنظور شناسایی چهار گونه گیاهی از شرق استان گلستان شامل همیشهبهار (Calendula persica C.A.Mey.)، خارمریم (Silybum marianum L.)، مرزه جنگلی (Satureja mutica Fisch.) و پنیرک معمولی ...
بیشتر
روش بارکدگذاری DNA ابزاری مفید برای شناسایی گونههای گیاهی و جانوری است. بارکدگذاری DNA روش شناسایی گونهها با استفاده از یک توالی کوتاه و استاندارد، از ژنوم است. در این تحقیق، از این روش بهمنظور شناسایی چهار گونه گیاهی از شرق استان گلستان شامل همیشهبهار (Calendula persica C.A.Mey.)، خارمریم (Silybum marianum L.)، مرزه جنگلی (Satureja mutica Fisch.) و پنیرک معمولی (Malva neglecta Wallr.) استفاده شد. استخراج DNA به روش CTAB انجام و PCR با آغازگرهای طراحی شده براساس بارکدهای کلروپلاستی rbcL و trnH-psbA و بارکد هستهای ITS انجام شد. توالیهای حاصل، با اطلاعات موجود در پایگاه اطلاعات NCBI تطبیق داده شد. نتایج نشان داد که هر سه بارکد بهدلیل قدرت تفکیک بالا، تعداد SNP پایین و جامعیت در اکثر گونهها، بارکدهای بسیار مناسبی برای نمونههای مورد بررسی میباشند. همچنین، مقایسهی بارکدهای گونههای جمعآوری شده از مراتع و عطاریها نشان داد که برخی گونههای گیاهی که در عطاریها عرضه میشوند، با گیاهی که مردم بومی از آن بهعنوان دارو استفاده میکنند، متفاوت هستند. میتوان گفت امکان اشتباه در ارائه گیاهان دارویی در عطاریها غیر قابل انکار است. بنابراین بررسی سایر گونههای گیاهی موجود در عطاریها به روش بارکدگذاری DNA بهعنوان امری ضروری پیشنهاد میشود.
بیوتکنولوژی
فرید نورمند موید؛ نگار ولی زاده؛ طیبه سمندری گیکلو
چکیده
خارمریم (Silybum marianum L.) از خانواده کاسنی (Asteraceae)، بهعلت داشتن ماده مؤثره سیلیمارین گیاه دارویی بسیار مورد اهمیتی در صنایع دارویی است. سیلیمارین در درمان بیماریهای کبدی، هپاتیت و ناراحتیهای قلب و عروق بسیار مؤثر میباشد. از آنجایی که پتانسیل و سرعت تولید این ترکیب دارویی در رویشگاهها تحت شرایط طبیعی پایین است، استفاده از مهندسی ...
بیشتر
خارمریم (Silybum marianum L.) از خانواده کاسنی (Asteraceae)، بهعلت داشتن ماده مؤثره سیلیمارین گیاه دارویی بسیار مورد اهمیتی در صنایع دارویی است. سیلیمارین در درمان بیماریهای کبدی، هپاتیت و ناراحتیهای قلب و عروق بسیار مؤثر میباشد. از آنجایی که پتانسیل و سرعت تولید این ترکیب دارویی در رویشگاهها تحت شرایط طبیعی پایین است، استفاده از مهندسی ژنتیک و تولید گیاه تراریخت با تکنیکهای مختلفی نظیر کشت بافت در این گیاه مورد توجه واقع شده است. اولین گام در این راه بهدست آوردن دستورالعمل باززایی در شرایط درونشیشهای است. در این تحقیق، ریزنمونههای برگ بدست آمده از رقم مجارستانی خارمریم برای باززایی مستقیم تحت تأثیر ترکیبهای مختلفی از هورمونها، ارزیابی شدند. شش هفته پس از کشت، در محیط ½ MS نیم قدرت حاوی mg l-1 Zeatin 0.4، mg l-1 BAP 0.2، mg l-1 NAA 0.2 بیشترین شاخهزایی (57%) مشاهده شد. پس از آن شاخهها به محیط کشت ریشهزایی با تیمارهای مختلف هورمونی منتقل شدند. نتایج نشان داد که بهترین تیمار برای بهدست آوردن ریشههای طویل با تعداد زیاد، محیط کشت ½ MS حاوی mg l-1 NAA 0.25 و زغال فعال g l-1 2 است. گیاهچههای بدست آمده از باززایی مستقیم پس از انتقال به خاک رشد مناسبی داشتند.
بیوتکنولوژی
بایزید یوسفی؛ سید رضا طبائی عقدایی
چکیده
با هدف تشخیص روشهای مناسب شناسایی ژنوتیپهای پایدار و سازگار برای عملکرد اسانس، 35 ژنوتیپ گلمحمدی (Rosa damascena Mill.) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در هفت مکان (استانهای کردستان، مرکزی، اصفهان، خوزستان، فارس، کرمان و خراسان رضوی) و دو سال (7-1386) ارزیابی گردید. میانگین کل بازده اسانس 0.029% بدست آمد. بین ژنوتیپها، مکانها، ...
بیشتر
با هدف تشخیص روشهای مناسب شناسایی ژنوتیپهای پایدار و سازگار برای عملکرد اسانس، 35 ژنوتیپ گلمحمدی (Rosa damascena Mill.) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در هفت مکان (استانهای کردستان، مرکزی، اصفهان، خوزستان، فارس، کرمان و خراسان رضوی) و دو سال (7-1386) ارزیابی گردید. میانگین کل بازده اسانس 0.029% بدست آمد. بین ژنوتیپها، مکانها، محیط یا مکان سالها و نیز اثرات متقابل ژنوتیپ × مکان و ژنوتیپ × محیط از نظر بازده اسانس تفاوتهای معنیداری (0.01P≤) وجود داشت. رابطه مثبت بین واریانس محیطی، ضریب تغییرات و ضریب رگرسیون عملکرد بر محیط با بازده اسانس نشان داد که فقط ژنوتیپهای با بازده اسانس پایین فنوتیپ مشابهی را در محیطهای مختلف (پایداری استاتیک) داشتند. هیچ ژنوتیپ پایداری با مفهوم استاتیک رگرسیون وجود نداشت و اسانس تولیدی ژنوتیپهای پایدار با واریانس محیطی هم بسیار اندک بود، اما برخی ژنوتیپهای سازگار با ضریب تغییرات محیطی (مانند KM1) همزمان بازده اسانس متوسط و پایداری عملکرد داشتند. ژنوتیپهای پایدار با مفهوم دینامیک عملکرد اسانس متوسطی داشتند. شاخص برتری، ژنوتیپهای با بالاترین اسانس را بهعنوان سازگار معرفی نمود. ژنوتیپهای پایدار با کمترین واریانس سال درون مکان، حداقل اسانس را تولید کردند. نتایج نشان داد که ژنوتیپ گلمحمدی میتواند همزمان دارای پایداری استاتیک، دینامیک و عملکرد اسانس بالا باشد. آماره ضریب تغییرات، جنبه دینامیک آمارههای رگرسیون و شاخص برتری بهعنوان آمارههای مطلوب برای ارزیابی جنبه های مختلف (استاتیک و دینامیک) پایداری اسانس در گلمحمدی پیشنهاد میشوند. در مجموع، ژنوتیپهای IS3، KZ1 و CM1 دارای عملکرد اسانس متوسط و پایداری و سازگاری عمومی برای آن بوده و برای کشور ایران توصیه میشوند.
بیوتکنولوژی
زهرا آبروش؛ حبیب زارع؛ مصطفی خوشنویس
چکیده
بارانک ایرانی (Sorbus persica Hedl.) درختی کُند رشد از تیره رزاسه و از گونههای انحصاری ایران و در حال انقراض است. از لحاظ ذخیره ژنی، حفظ زیست محیطی و کاربرد دارویی حائز اهمیت است. به منظور تکثیر درونشیشهای این گونه به روش کشت جوانه جانبی، پژوهشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه سطح محیط کشت و سه سطح سیتوکینین در سه تکرار ...
بیشتر
بارانک ایرانی (Sorbus persica Hedl.) درختی کُند رشد از تیره رزاسه و از گونههای انحصاری ایران و در حال انقراض است. از لحاظ ذخیره ژنی، حفظ زیست محیطی و کاربرد دارویی حائز اهمیت است. به منظور تکثیر درونشیشهای این گونه به روش کشت جوانه جانبی، پژوهشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه سطح محیط کشت و سه سطح سیتوکینین در سه تکرار اجرا شد. برای شاخهزایی، محیطهایکشت DKW، WPM و MS حاوی سیتوکینینهای BAP، Kin و 2ip و برای ریشهزایی، محیطهای کشت DKW، WPM و MS کامل و تغییر یافته با اکسینهای IBA و NAA بهصورت مجزا و کاربرد متوالی بررسی شدند. نتایج نشان داد که بهترین تیمار سترونسازی، کاربرد متوالی محلول هیپوکلریت سدیم 20% (حجمی/حجمی، 15 دقیقه) و کلرید جیوه 0.1% (3 دقیقه) در فصل تابستان بود. تکثیر بهینه و رشد طولی شاخسارهها در محیط کشت MS با تنظیمکنندههای رشد IBA (0.01 میلیگرم در لیتر)، Kin (0.25 میلیگرم در لیتر) و BAP (3 میلیگرم در لیتر) مشاهده شد. همچنین، ریشهزایی بهینه در محیط کشت DKW با یک چهارم غلظت عناصر بیش مغذی حاوی هورمونهای NAA+IBA (0.3+0.3 میلیگرم در لیتر) بدست آمد.
بیوتکنولوژی
سیده معصومه مصطفوی؛ محمدرضا عبداللهی؛ دارا دستان؛ حسن ساریخانی
چکیده
گیاه کبر (Capparis spinosa L.)، یک منبع غنی از فلاونوئید روتین است که نقش مهمی در سلامتی انسان دارد. در تحقیق حاضر اثرات تیمارهای سرمایی (°C25 به عنوان شاهد، °C4 و °C7 بهمدتهای 2، 4 و 7 روز)، گرمایی (°C25 بهعنوان شاهد، °C30 بهمدت 14 روز، °C32 بهمدت 2 و 4 روز و °C35 بهمدت 8 ساعت) و کربوهیدرات بر کارایی آندروژنز در کشت بساک کبر بررسی گردید. ...
بیشتر
گیاه کبر (Capparis spinosa L.)، یک منبع غنی از فلاونوئید روتین است که نقش مهمی در سلامتی انسان دارد. در تحقیق حاضر اثرات تیمارهای سرمایی (°C25 به عنوان شاهد، °C4 و °C7 بهمدتهای 2، 4 و 7 روز)، گرمایی (°C25 بهعنوان شاهد، °C30 بهمدت 14 روز، °C32 بهمدت 2 و 4 روز و °C35 بهمدت 8 ساعت) و کربوهیدرات بر کارایی آندروژنز در کشت بساک کبر بررسی گردید. همچنین اثرات مالتوز و ساکارز در غلظتهای g L-1 30 و g L-1 60 در ترکیب با دو تیمار دمایی (1- °C30 بهمدت 14 روز و 2- °C7 بهمدت 7 روز + پیشتیمارهای آزاسیتیدین و 2,4-D) روی القاء آندروژنز بررسی شد. تیمارهای دمایی و کربوهیدرات اختلاف آماری معنیداری (0.01p ≤) از نظر تشکیل کالوس و رویان داشتند. تیمار °C7 بهمدت 2، 4 و 7 روز بیشترین درصد (در هفته سوم: بهترتیب 80، 78.34 و 76.67 درصد) و سرعت کالوسزایی (بهترتیب 7.85، 7.75 و 7.60 کالوس در هفته) و تیمار °C7 بهمدت 7 روز بیشترین تولید رویان (0.57 رویان در هر بساک) را ایجاد کردند. تیمار °C30 بهمدت 14 روز بیشترین درصد (در هفته سوم: 100%) و سرعت کالوسزایی (9.44 کالوس در هفته) را داشت. در حالیکه تیمارهای °C32 بهمدت 2 و3 روز و همچنین °C30 بهمدت 14 روز بیشترین تعداد رویان بهازای هر بساک (بهترتیب 0.22، 0.20 و 0.18 رویان) را تولید کردند. استفاده از g L-1 30 مالتوز در ترکیب با تیمار °C30 بهمدت14 روز بیشترین درصد (در هفته سوم: 91.66%) و سرعت کالوسزایی (8.94 کالوس در هفته) را ایجاد کرد در حالیکه g L-1 30 مالتوز در ترکیب با تیمار °C7 بهمدت 7 روز + پیشتیمارهای آزاسیتیدین و 2,4-D، بیشترین میانگین تعداد رویان بهازای هر بساک (0.55 رویان) را تولید کرد. نتایج این تحقیقات جهت استفاده در برنامههای اصلاحی کبر از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.
بیوتکنولوژی
رقیه فتحی؛ مهدی محب الدینی؛ اسماعیل چمنی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.1005.104.6.1576.1610مرزه تابستانی (Satureja hortensis L.) گیاهی معطر از تیره نعناعیان بوده و با داشتن ترکیبهایی ازجمله تیمول و کارواکرول بهعنوان ترکیبهای آنتیاکسیدان و آنتیمیکروب، در صنایع غذایی و دارویی استفاده میشود. در این پژوهش تنوع صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی در بین تودههای ایرانی و خارجی مرزه که ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.1005.104.6.1576.1610مرزه تابستانی (Satureja hortensis L.) گیاهی معطر از تیره نعناعیان بوده و با داشتن ترکیبهایی ازجمله تیمول و کارواکرول بهعنوان ترکیبهای آنتیاکسیدان و آنتیمیکروب، در صنایع غذایی و دارویی استفاده میشود. در این پژوهش تنوع صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی در بین تودههای ایرانی و خارجی مرزه که در شرایط مزرعه کشت شده بود، بررسی شد. بذر تودههای مختلف در سال 1398 در شهر اردبیل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردید. صفات مورد بررسی، تعداد میانگره، تعداد شاخه، تعداد روز تا جوانهزنی بذر، نسبت طول به عرض برگ، قطر طوقه، وزن خشک اندام هوایی، وزن تر برگ، تعداد گل در هر بوته، طول دمگلآذین، وزن هزاردانه، وزن خشک گل، تعداد روز تا رسیدن بذرها، محتوای کلروفیل a، b و کاروتنوئید و فلاونوئید بودند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشترین تعداد میانگره (10.33)، تعداد شاخه (24.43) و وزن خشک گل (3.33 میلیگرم) در توده خوزستان بود. بیشترین میزان همبستگی بین وزن خشک اندام هوایی و وزن هزاردانه (92/0r=) مشاهده شد. تجزیه خوشهای، تودههای مورد بررسی را در چهار گروه طبقهبندی نمود. گروه اول شامل تودههای آذربایجانغربی، قزوین، تهران، کردستان، لرستان، خراسان رضوی و ایتالیا، گروه دوم شامل تودههای تاجیکستان، مجارستان، ارمنستان، رومانی، رومانی 2، خوزستان، یونان، روسیه، گرجستان و خراسان شمالی بود. گیلان و یزد و همچنین ازبکستان بهترتیب در گروه سوم و چهارم قرار گرفتند. تجزیه به عاملها نشان داد که 7 عامل توانستند 86.59% از واریانس کل را توجیه کنند. براساس نتایج این تحقیق، تودههای مختلف ایرانی و خارجی مرزه دارای تنوع ژنتیکی بالایی بوده و این تنوع میتواند در برنامههای اصلاحی استفاده شود. در مجموع، تودههای خوزستان، یونان و ازبکستان از نظر عملکرد توصیه میشود.
بیوتکنولوژی
نفیسه نعمت شاهی؛ پروانه ابریشم چی؛ طیبه رجبیان؛ سیّدعلیرضا سلامی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.801.103.5.1578.46مریمگلی با نام علمی Salvia leriifolia Benth. از گیاهان دارویی بومی ایران است که خواص دارویی آن به حضور ترکیبهای فنلی، بهویژه اسیدهای فنلی نسبت داده شده است. این پژوهش، تأثیر سن (فنولوژی) را بر بیان ژن و فعالیت آنزیمهای بیوسنتزی اسیدهای فنلی مورد بررسی قرار داد. بذرهای گیاه از شهرستان تربتحیدریه ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.801.103.5.1578.46مریمگلی با نام علمی Salvia leriifolia Benth. از گیاهان دارویی بومی ایران است که خواص دارویی آن به حضور ترکیبهای فنلی، بهویژه اسیدهای فنلی نسبت داده شده است. این پژوهش، تأثیر سن (فنولوژی) را بر بیان ژن و فعالیت آنزیمهای بیوسنتزی اسیدهای فنلی مورد بررسی قرار داد. بذرهای گیاه از شهرستان تربتحیدریه (خراسان رضوی) جمعآوری و در گلخانه کاشته شد. نمونهبرداری از برگها، در مراحل 8، 16 و 24 برگی از دوره رشد انجام شد. محتوای فنل، فلاونوئید و اسید فنلی تام به روش اسپکتروفتومتری و پروفایل اسیدهای فنلی، با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) تعیین شد. فعالیت فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) و تیروزین آمینوترانسفراز (TAT) به روش اسپکتروفتومتری و رزمارینیک اسید سنتاز (RAS) با HPLC اندازهگیری شد. بیان نسبی ژنهای ذکرشده، با روش RT-PCR کمّی بررسی شد. نتایج حکایت از افزایش معنیدار (0.05≥p ) محتوای انواع ترکیبهای فنلی و فعالیت آنزیم/ژنهای TAT و RAS همراه با افزایش سن داشت. در مرحله 24 برگی، مقدار کل فنل، فلاونوئید و اسید فنلی بهترتیب 3.47، 2.80 و 7.78 برابر مرحله 8 برگی بود. محتوای رزمارینیک اسید و کافئیک اسید (بهترتیب 0.69 و mg/g DW 0.36 در مرحله 8 برگی)، طی رشد رویشی بهترتیب 3.41 و 4.05 برابر شد. لیتوسپرمیک اسید و سالوینولیک اسیدها (mg/g DW 0.06-0.01 در مرحله 8 برگی)، سهم کمتری از کل اسیدهای فنلی را داشتند. مقدار آنها نیز با افزایش سن، بین 2 تا 10 برابر افزایش یافت. همچنین، یک همبستگی مثبت و قوی میان سن گیاه با تجمع اسیدهای فنلی و میان سن و فعالیت آنزیم/ژنهای TAT و RAS مشاهده شد. این امکان وجود دارد که آنزیم TAT (در مقایسه با PAL) نقش اصلی را در بیوسنتز RA داشته باشد.
بیوتکنولوژی
حسین عباسی هولاسو؛ فاطمه رحمانی؛ مینا حسین زاده؛ عبدالله حسن زاده قورت تپه
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.851.103.5.1575.41با توجه به اینکه ارزش اقتصادی یک رقم به صفات مختلف آن بستگی دارد، بنابراین چگونگی اعمال انتخاب برای چندین صفت بهمنظور حصول حداکثر ارزش اقتصادی همواره مورد نظر بهنژادگران بوده است. ازاینرو اطلاع دقیق از رفتار و ارتباط ژنتیکی این صفات به اصلاح ژنوتیپها کمک خواهد نمود. در این تحقیق، بهمنظور ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.851.103.5.1575.41با توجه به اینکه ارزش اقتصادی یک رقم به صفات مختلف آن بستگی دارد، بنابراین چگونگی اعمال انتخاب برای چندین صفت بهمنظور حصول حداکثر ارزش اقتصادی همواره مورد نظر بهنژادگران بوده است. ازاینرو اطلاع دقیق از رفتار و ارتباط ژنتیکی این صفات به اصلاح ژنوتیپها کمک خواهد نمود. در این تحقیق، بهمنظور شناسایی نشانگرهای مولکولی مرتبط با 21 صفت زراعی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک در 45 ژنوتیپ مختلف کتان (Linum usitatissimum L.) براساس مدل خطی مخلوط، از 31 آغازگر مبتنی بر رتروترنسپوزون (12 آغازگر IRAP و 19 آغازگر REMAP) استفاده شد. مطالعه ساختار جمعیت به روش بیزین (Bayesian) نشان داد که دو زیرگروه احتمالی (2K=) در جمعیت مورد مطالعه وجود دارد. با استفاده از مدل خطی مخلوط در مجموع 29 مکان مرتبط با 21 صفت مورد مطالعه (p ≤0.01) شناسایی شد. صفات وزن صد دانه و عملکرد دانه بیشترین تعداد مکان پیوسته را به خود اختصاص دادند. وجود نشانگرهای مشترک در میان برخی صفات بررسی شده مانند ارتباط معنیدار نشانگر LTR1-UBC808-2 با صفات ارتفاع بوته و وزن صد دانه و نشانگر LTR1-UBC807-4 با صفات وزن ساقه اصلی و تعداد کپسول ساقه اصلی میتواند ناشی از آثار پلیوتروپی و یا پیوستگی نواحی ژنومی دخیل در این صفات باشد. باوجوداین، نتایج این مطالعه میتواند با گنجاندن تعداد بیشتری از نشانگرهایی که با صفات مهم اقتصادی مرتبط هستند، تقویت شود.