بیوتکنولوژی
زهرا آبروش؛ حبیب زارع؛ مصطفی خوشنویس
چکیده
بارانک ایرانی (Sorbus persica Hedl.) درختی کُند رشد از تیره رزاسه و از گونههای انحصاری ایران و در حال انقراض است. از لحاظ ذخیره ژنی، حفظ زیست محیطی و کاربرد دارویی حائز اهمیت است. به منظور تکثیر درونشیشهای این گونه به روش کشت جوانه جانبی، پژوهشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه سطح محیط کشت و سه سطح سیتوکینین در سه تکرار ...
بیشتر
بارانک ایرانی (Sorbus persica Hedl.) درختی کُند رشد از تیره رزاسه و از گونههای انحصاری ایران و در حال انقراض است. از لحاظ ذخیره ژنی، حفظ زیست محیطی و کاربرد دارویی حائز اهمیت است. به منظور تکثیر درونشیشهای این گونه به روش کشت جوانه جانبی، پژوهشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه سطح محیط کشت و سه سطح سیتوکینین در سه تکرار اجرا شد. برای شاخهزایی، محیطهایکشت DKW، WPM و MS حاوی سیتوکینینهای BAP، Kin و 2ip و برای ریشهزایی، محیطهای کشت DKW، WPM و MS کامل و تغییر یافته با اکسینهای IBA و NAA بهصورت مجزا و کاربرد متوالی بررسی شدند. نتایج نشان داد که بهترین تیمار سترونسازی، کاربرد متوالی محلول هیپوکلریت سدیم 20% (حجمی/حجمی، 15 دقیقه) و کلرید جیوه 0.1% (3 دقیقه) در فصل تابستان بود. تکثیر بهینه و رشد طولی شاخسارهها در محیط کشت MS با تنظیمکنندههای رشد IBA (0.01 میلیگرم در لیتر)، Kin (0.25 میلیگرم در لیتر) و BAP (3 میلیگرم در لیتر) مشاهده شد. همچنین، ریشهزایی بهینه در محیط کشت DKW با یک چهارم غلظت عناصر بیش مغذی حاوی هورمونهای NAA+IBA (0.3+0.3 میلیگرم در لیتر) بدست آمد.
وحیده پیام نور؛ راضیه جعفری حاجتی
چکیده
Betula pendula Roth. یکی از گونههای مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض میباشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شدهاست. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تکگره، ...
بیشتر
Betula pendula Roth. یکی از گونههای مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض میباشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شدهاست. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تکگره، دمبرگ و پوست) در دو محیط کشت WPM و NT با دو ترکیب هورمونی (A: 1 میلیگرم بر لیتر BAP و 0.1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D) و (B: 0.1 میلیگرم بر لیتر BAP، 0.01 میلیگرم بر لیتر TDZ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، ریزنمونه دمبرگ و تکگره حداقل درصد کالزایی را داشتند و تنها در محیط کشت NT با ترکیب هورمونی A کالزایی کردند. کالزایی، وزن تر و خشک ریزنمونههای پوست، ساقه و برگ در محیط کشت NT و WPM با ترکیب B نسبت به محیطهای با ترکیب هورمونی A بهصورت معنیداری کاهش یافت. ریزنمونه پوست در محیط کشت WPM و NT با ترکیب هورمونی A بالاترین درصد کالزایی (بهترتیب 81.14% و 70.36%) را نسبت به سایر ریزنمونهها نشان داد. متوسط وزن تر و خشک این ریزنمونه در محیط کشت NT با همین ترکیب هورمونی بالاتر از محیط کشت WPM بودهاست.
حمیرا هادیزاده؛ مهدی محبالدینی؛ بهروز اسماعیلپور
چکیده
ریشههای موئین از قابلیت سنتز و تجمع متابولیتهای ثانویه گیاهی برخوردار هستند. در دهههای اخیر توجه قابلملاحظهای به سنتز ترکیبهای ثانویه ارزشمند در ریشههای موئین معطوف شدهاست. این تحقیق بهمنظور بهینهسازی القاء و شرایط کشت ریشه معمولی و ریشه موئین گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) با استفاده از اکسینهای IAA، IBA و NAA انجام شد. این ...
بیشتر
ریشههای موئین از قابلیت سنتز و تجمع متابولیتهای ثانویه گیاهی برخوردار هستند. در دهههای اخیر توجه قابلملاحظهای به سنتز ترکیبهای ثانویه ارزشمند در ریشههای موئین معطوف شدهاست. این تحقیق بهمنظور بهینهسازی القاء و شرایط کشت ریشه معمولی و ریشه موئین گیاه کاسنی (Cichorium intybus L.) با استفاده از اکسینهای IAA، IBA و NAA انجام شد. این تحقیق طی دو مرحله مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله اول بهمنظور ریشهزایی ریزنمونههای برگ از اکسینهای IAA و NAA در محیط کشت MS نیمه جامد با غلظتهای مختلف 0، 3/0، 6/0 و 1 میلیگرم در لیتر استفاده گردید. آنگاه بیشترین میزان القای ریشه (100%) و بیشترین میانگین تعداد ریشه در غلظت 1 میلیگرم در لیتر NAA بدست آمد. در مرحله دوم، القای رشد و تکثیر ریشههای نابجا و موئین بدستآمده از ریزنمونه برگ، در محیط کشت MS مایع با استفاده از اکسینهای IAA، IBA و NAA در غلظتهای 0، 5/0، 1 و 5/1 میلیگرم در لیتر مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به نتایج بدستآمده مشخص شد که بیشترین وزن تر و بیشترین وزن خشک ریشه در محیط کشت MS مایع حاوی 3/0 میلی گرم در لیتر NAA و 5/1 میلیگرم در لیتر IBA حاصل شد و در تیمارهایی که حاوی NAA بودند ریشه موئین تشکیل شد.
کیوان مهدوی ماشکی؛ احمد معینی؛ مختار جلالی جواران
چکیده
امروزه تولید گیاهان هاپلوئید با استفاده از روشهای بیوتکنولوژی، بهعنوان روشی سریع و کارآمد برای تولید لاینهای خالص مورد توجه است. در این میان، آندروژنز بهدلیل بالا بودن تعداد زیاد میکروسپورها در یک بساک، مؤثرترین روش به حساب میآید. در تحقیق حاضر اثر ترکیب محیط کشت بر کشت بساک در دو اکوتیپ گلمحمدی (Rosa damascena Mill.) (کاشان و آذران) ...
بیشتر
امروزه تولید گیاهان هاپلوئید با استفاده از روشهای بیوتکنولوژی، بهعنوان روشی سریع و کارآمد برای تولید لاینهای خالص مورد توجه است. در این میان، آندروژنز بهدلیل بالا بودن تعداد زیاد میکروسپورها در یک بساک، مؤثرترین روش به حساب میآید. در تحقیق حاضر اثر ترکیب محیط کشت بر کشت بساک در دو اکوتیپ گلمحمدی (Rosa damascena Mill.) (کاشان و آذران) و یک اکوتیپ رز مینیاتوری (ساناز) مورد مطالعه قرار گرفت. در اکوتیپ کاشان اثر متقابل محیط کشت H1 در مرحله تکهستهای میانی بالاترین میزان کالوسزایی را داشت. همچنین آزمایش بررسی اثر نسبت نیترات آمونیوم به نیترات پتاسیم نشان داد که تیمارهای حذف نیترات آمونیوم و دو برابر کردن نیترات پتاسیم، کالوسزایی بالاتری داشتند. بهعلاوه، دو نمک کلرید کلسیم و نیترات کلسیم در رز مینیاتوری ساناز از کالوسزایی بالاتری برخوردار بودند. اسیدهای آمینه نقش مؤثری بر صفت درصد کالوسزایی بساک داشتند و گلایسین، گلوتامین و کازئین هیدرولیزات از سایر اسیدهای آمینه بهتر بودند. همچنین ساکارز نسبت به سوربیتول، قند مناسبتری جهت کالوسزایی بساک بود و با جایگزینی ساکارز توسط سوربیتول میزان کالوسزایی کاهش یافت. نتایج شمارش کروموزومی و فلوسایتومتری نشان داد که سلولهای کالوسهای حاصل، تتراپلوئید (28 کروموزوم) بودند.
فرشته اسدی کرم؛ حسین میرزایی ندوشن؛ میترا امام؛ غلامرضا بخشی خانیکی؛ هاشم کنشلو؛ محمدیوسف آچاک
چکیده
علاوه بر اثرهای محیطی، واکنش گیاهان به جوانهزنی بذر در بسترهای مختلف کاشت میتواند منشأ ژنتیکی داشته و توارث آن کمّی یا کیفی باشد. ازجمله اهداف این تحقیق، بررسی تنوع درون و بین جمعیتهایی از گونه در حال انقراض گز روغنی (Moringa peregrina (Forssk.) Fiori) در قابلیت رویش بذر نارس در محـیطهای مختلف کشت بود. به این منظور جنین و بذر نارس تعداد زیادی ...
بیشتر
علاوه بر اثرهای محیطی، واکنش گیاهان به جوانهزنی بذر در بسترهای مختلف کاشت میتواند منشأ ژنتیکی داشته و توارث آن کمّی یا کیفی باشد. ازجمله اهداف این تحقیق، بررسی تنوع درون و بین جمعیتهایی از گونه در حال انقراض گز روغنی (Moringa peregrina (Forssk.) Fiori) در قابلیت رویش بذر نارس در محـیطهای مختلف کشت بود. به این منظور جنین و بذر نارس تعداد زیادی از ژنوتیپهای گز روغنی از شش رویشگاه واقع در جنوب استان سیستان و بلوچستان جمعآوری شده و بر روی دو محیط کشت پایه WPM و MS با 7 ترکیب مختلف کشت شدند. تعدادی از صفات مورفولوژیک، در دو فاصله زمانی متوالی از گیاهان در حال رشد مورد ارزیابی قرار گرفتند. جمعیتهای مورد مطالعه از نظر ابعاد اولیه بذرهای نارس با یکدیگر تفاوت معنیداری نشان دادند. در یادداشتبرداری اول بین جمعیتها از نظر دو صفت تعداد ریشه فرعی و طول گیاهچه اختلاف معنیداری مشاهده شد. بین محیطهای کشت نیز اختلاف معنیداری در رابطه با صفات طول ساقه، طول گیاهچه و همچنین تعداد ریشه و برگ مشاهده شد و با توجه به اثرهای متقابلی که بین محیطهای کشت و جمعیتها وجود داشت، مشخص گردید که محیط کشت اول (WPM) از لحاظ اکثریت صفات ازجمله طول گیاهچه، بهترین محیط برای رشد بذرهای نارسی است که به مرحله رسیدگی نزدیکتر میباشند (بنت و چانف). در حالی که بذرهای مناطق کلچات و کنشکی که نسبت به بذرهای سایر مناطق نارستر بودند، به محیطهای کشتی که دارای کلسیم بالاتری بودند (تیمارهای 3، 4 و5) واکنش بهتری نشان دادند. در یادداشتبرداری دوم نیز در بین جمعیتها، صفات طول و تعداد ریشه و همچنین طول گیاهچه اختلاف معنیداری نشان دادند. بنابراین اثر متقابل محیط کشت و رویشگاه تنها در مورد صفت تعداد برگ معنیدار گردید و این نشان داد که واکنش جمعیتهای مختلف مورد مطالعه در رابطه با محیطهای مختلف کشت، یکسان نبوده است.