بهزراعی و بهنژادی
عبدالله جوانمرد؛ موسی جمالی؛ محمدرضا مرشدلو؛ مجتبی نورآئین؛ مصطفی امانی ماچیانی
چکیده
سابقه و هدف: امروزه، استفاده از کودهای سبز در سیستمهای کشاورزی پایدار بدلیل تأثیر مثبت آنها در افزایش سلامت و حاصلخیزی خاک و بهبود کمّیت و کیفیت عملکرد گیاهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نتایج مطالعات قبلی نشاندهنده این است که کشت مخلوط گیاهان و استفاده از آنها بهعنوان کود سبز نقش مؤثری در بهبود عملکرد کمّی و کیفی گیاهان دارد. ...
بیشتر
سابقه و هدف: امروزه، استفاده از کودهای سبز در سیستمهای کشاورزی پایدار بدلیل تأثیر مثبت آنها در افزایش سلامت و حاصلخیزی خاک و بهبود کمّیت و کیفیت عملکرد گیاهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نتایج مطالعات قبلی نشاندهنده این است که کشت مخلوط گیاهان و استفاده از آنها بهعنوان کود سبز نقش مؤثری در بهبود عملکرد کمّی و کیفی گیاهان دارد. علاوه بر استفاده از کودهای سبز، کاربرد کودهای آلی (ورمیکمپوست) و زیستی (قارچ آربوسکولار میکوریزا) هم میتواند اثر مثبتی بر عملکرد و کیفیت گیاهان داشته باشد. با توجه به اثرهای منفی کودهای شیمیایی بر کیفیت گیاهان دارویی و معطر، بهبود ویژگیهای کمّی و کیفی این گیاهان بهویژه در شرایط کمنهاده به یک چالش بزرگ در بخش کشاورزی تبدیل شده است. ازاینرو، پژوهشی با هدف بررسی اثر کودهای سبز (بهصورت کشت خالص و مخلوط)، آلی و زیستی بر عملکرد ماده خشک، کمّیت و کیفیت اسانس نعناع فلفلی انجام شد.مواد و روشها: آزمایش بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال 1401 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کاربرد کود سبز (کشت خالص ماشک گلخوشهای، کشت خالص جو، کشت مخلوط 25% ماشک+ 75% جو، 50% ماشک+ 50% جو و 75% ماشک+ 25% جو)، کود زیستی (قارچ آربوسکولار میکوریزا)، ورمیکمپوست (10 تن در هکتار) و عدم مصرف کود بهعنوان تیمار شاهد بودند. قبل از برداشت، نمونهبرداری از 10 بوته بهصورت تصادفی برای اندازهگیری صفات مورفولوژی از قبیل ارتفاع بوته، تعداد گره در بوته، تعداد برگ و تعداد شاخه جانبی در بوته انجام گردید. پس از آن، برداشت از خطوط میانی با حذف اثرهای حاشیهای در سطحی معادل 3.2 مترمربع انجام شد. استخراج اسانس به روش تقطیر با آب با استفاده از دستگاه کلونجر (مدل فارماکوپه بریتانیا) انجام شد. برای شناسایی ترکیبهای اسانس از دستگاه کروماتوگرافی گازی متصل شده به طیفسنجی جرمی (GC-MS) مدل Agilent 5977A و دستگاه کروماتوگرافی گازی مدل Agilent 7990B با آشکارساز یونیزاسیون شعلهای (FID) استفاده شد. در نهایت بعد از اطمینان از نرمال بودن دادهها، تجزیه واریانس دادهها با استفاده از نرمافزار آماریSAS ورژن 9.4 و رسم نمودارها با نرمافزار Excel انجام گردید. همچنین، مقایسه میانگین دادهها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال 5% انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد بیشترین نیتروژن (18.05 گرم بر کیلوگرم) و پتاسیم (18.25 گرم بر کیلوگرم) در برگ نعناع فلفلی با کاربرد کود سبز 50% ماشک+ 50% جو بدست آمد. در حالی که بالاترین میزان فسفر نعناع فلفلی (1.75 گرم بر کیلوگرم) با کاربرد قارچ میکوریزا بدست آمد. همچنین بیشترین عملکرد ماده خشک نعناع فلفلی (292.67 گرم در متر مربع) به کاربرد کود سبز 50% ماشک+ 50% جو مربوط بود که با کاربرد قارچ میکوریزا تفاوت معنیداری نداشت. علاوه بر این، بالاترین میزان درصد (1.84%) و عملکرد اسانس نعناع فلفلی (5.39 گرم در متر مربع) به تیمار کود سبز 50% ماشک+ 50% جو تعلق داشت. آنالیز شیمیایی اسانس نشان داد که ترکیبات غالب موجود در اسانس نعناع فلفلی بهترتیب شامل منتول (38.1-32.7%)، منتون (21.4-18.3%) و 1،8-سینئول (6.1-5.2%) بودند. بالاترین میزان منتول و سینئول با کاربرد کود سبز 50% ماشک+ 50% جو بدست آمد.نتیجهگیری: بهطور کلی، نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که کاربرد کود سبز مخلوط 50% ماشک+ 50% جو به بهبود کمّیت و کیفیت اسانس (ترکیبات غالب اسانس از قبیل منتول و منتون) نعناع فلفلی منجر گردید.
زراعت و باغبانی
عبدالله جوانمرد؛ مهدی رحیمی؛ مصطفی امانی ماچیانی؛ محسن جانمحمدی؛ ریحانه حبیبی ماچیانی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری و محلولپاشی عناصر غذایی بر عملکرد ماده خشک و کمّیت و کیفیت اسانس نعنا فلفلی (Mentha piperita L.)، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال 1400 اجرا شد. فاکتورها شامل آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف آبیاری و محلولپاشی عناصر غذایی بر عملکرد ماده خشک و کمّیت و کیفیت اسانس نعنا فلفلی (Mentha piperita L.)، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه در سال 1400 اجرا شد. فاکتورها شامل آبیاری بهعنوان فاکتور اصلی در سه سطح (آبیاری پس از 20 (شاهد)، 40 (تنش خفیف) و 60 (تنش شدید) درصد حداکثر تخلیه مجاز رطوبتی) و منبع کود بهعنوان فاکتور فرعی در چهار سطح ( بدون کاربرد کود (شاهد) و محلولپاشی کودهای ماکرومیکس گلد، اکوکوئل میکرومیکس و ویتالیم فورت) بودند. نتایج نشان داد، بیشترین (280.5 گرم بر مترمربع) و کمترین (113.7 گرم بر مترمربع) وزن خشک کل بهترتیب در شرایط نرمال آبیاری (شاهد) با کاربرد کود ماکرومیکس گلد و تنش شدید بدون مصرف کود بدست آمد. وزن خشک کل در تنشهای خشکی خفیف و شدید بهترتیب 22.7% و 40.3% نسبت به آبیاری نرمال کاهش یافت. میزان وزن خشک کل با کاربرد کودهای ماکرومیکس گلد، ویتالیم فورت و اکوکوئل میکرومیکس بهترتیب 37.7، 23.8 و 17.1 درصد نسبت به عدم مصرف کود افزایش یافت. بیشترین درصد (2.1) و عملکرد (4.5 گرم بر مترمربع) اسانس و همچنین بیشترین میزان منتول (40.9%)، منتون (28.1%) و 8،1-سینئول (6.2%) در اسانس در شرایط تنش خفیف آبی با کاربرد کود ماکرومیکس گلد بدست آمد. براساس نتایج حاصل، میتوان محلولپاشی کود ماکرومیکس گلد را بهعنوان یک راهکار مؤثر جهت افزایش کمّیت و کیفیت اسانس نعنا فلفلی در شرایط تنش خشکی معرفی نمود.
حسین زینلی؛ حسین حسینی؛ محمدحسن شیرزادی
چکیده
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد ...
بیشتر
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات با سه تکرار به اجرا درآمد. صفات اندازهگیری شده در این تحقیق شامل طول برگ، عرض برگ، ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در هر مترمربع در چین اول و دوم، وزن تر 100 برگ، میزان اسانس چین اول و دوم، میزان منتول در چین اول و دوم، عملکرد کل اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس در هکتار بود. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز طول برگ اثر معنیداری داشت. اثرات متقابل ازت و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز صفات طول و عرض برگ، تفاوت معنیداری را نشان داد. مقایسه میانگین صفات نشان داد که ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در مترمربع، وزن تر 100 برگ، اسانس چین اول، منتول چین اول و دوم، عملکرد اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس با افزایش مصرف ازت افزایش یافتند. مقایسه میانگین زمانهای مختلف برداشت روی صفات نشان داد که بیشترین عملکرد کل اندام هوایی و عملکرد اسانس در زمان شروع غنچهدهی بدست آمدهاست. اثرات متقابل سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت همچنین نشان داد که بیشترین عملکرد اندام هوایی در هکتار در زمان مصرف 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان شروع غنچهدهی و بالاترین میزان منتول در سطح مصرف 300 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان 50 درصد گلدهی بدست آمدهاست. درصد اسانس در چین دوم نسبت به چین اول معنیدار و روند کاهشی داشتهاست. بهطور کلی نتایج نشان داد که بهترین تاریخ برداشت جهت حصول به حداکثر عملکرد تر اندام هوایی و اسانس در گیاه نعناع فلفلی، زمان شروع غنچهدهی و میزان مصرف 200 کیلوگرم کود نیتروژن بودهاست.
مهدی میرزا؛ بیبی فاطمه قریشی؛ آقاجان بهادری
چکیده
در این تحقیق تأثیر مراحل مختلف برداشت بر کمیت و کیفیت اسانس دو گونه Mentha piperita (نعناع فلفلی) و Salvia officinalis (مریمگلی) بررسی شد. ریزوم نعناع فلفلی در تاریخ 15 اسفند 1387 در عمق 5 سانتیمتری خاک در مزرعه شرکت جنگلکار فردوس در استان خوزستان کشت گردید. بذر مریمگلی از مرکز تحقیقات اصفهان دریافت و در تاریخ 25 اسفند 1387 نشاها به زمین اصلی منتقل و ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر مراحل مختلف برداشت بر کمیت و کیفیت اسانس دو گونه Mentha piperita (نعناع فلفلی) و Salvia officinalis (مریمگلی) بررسی شد. ریزوم نعناع فلفلی در تاریخ 15 اسفند 1387 در عمق 5 سانتیمتری خاک در مزرعه شرکت جنگلکار فردوس در استان خوزستان کشت گردید. بذر مریمگلی از مرکز تحقیقات اصفهان دریافت و در تاریخ 25 اسفند 1387 نشاها به زمین اصلی منتقل و بر روی پشتهها نشاکاری شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و تیمارها شامل سه مرحله قبل از گلدهی، زمان گلدهی و بعد از گلدهی بود. آزمایش در مجموع شامل 6 تیمار و در سه تکرار یعنی در مجموع در 18 واحد آزمایش (کرتچه) انجام شد. نمونههای هر دو گیاه پس از خشک کردن در هوای اتاق و حذف بخشهای چوبی به روش تقطیر با آب در سه تکرار اسانسگیری شدند. پس از هر اسانسگیری، اسانسهای گرفته شده جهت آنالیز و شناسایی ترکیبهای تشکیلدهنده به دستگاه GC و GC/MS تزریق شد. طبق نتایج بدست آمده از تجزیه واریانس مشخص شد که تأثیر مراحل مختلف برداشت بر بازده اسانس گیاه نعناع فلفلی در سطح 5% و برای گیاه مریمگلی در سطح 1% معنیدار بود. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که بالاترین بازده اسانس گیاه نعناع فلفلی مربوط به زمان گلدهی است که معادل 8/2% (قبل از گلدهی 4/2% و بعد از گلدهی 3/2%) بود و برای گیاه مریمگلی مربوط به زمان قبل از گلدهی است که معادل 0/3% (زمان گلدهی 6/0% و بعد از گلدهی 9/0%) بود که نسبت به دو مرحله دیگر اختلاف معنیدار داشتند. تجزیه و شناسایی ترکیبهای تشکیلدهنده اسانسها نشان داد که ترکیبهای شاخص اسانس مریمگلی در مراحل قبل از گلدهی، زمان گلدهی و بعد از گلدهی بهترتیب عبارت بود از: آلفا-توجون (8/20%، 1/27% و 9/35%)، کامفور (2/29%، 6/14% و 2/22%) و بتا-توجون (1/15%، 6/14% و 1/4%). ترکیبهای شاخص اسانس نعناع فلفلی در مراحل قبل از گلدهی، زمان گلدهی و بعد از گلدهی بهترتیب عبارتند از: منتول (7/27%، 9/26% و 0/27%)، منتون (37%، 9/21% و 2/17%) و منتوفوران (0/16%، 0/22% و 3/25%).