شناسایی، معرفی، اکولوژی و دانش بومی
عبدالحمید حاجبی؛ حمیدرضا میرداوودی؛ محمدامین سلطانی پور
چکیده
در این تحقیق، به مطالعه نیازهای اکولوژیک گونه انحصاری و دارویی کلاجوک (Pulicaria aucheri (Boiss.) Jaub. & Spach) در استان هرمزگان پرداخته شد. بررسیها در سه رویشگاه اصلی گونه شامل بستک، سیرمند و گنو انجام شد. تجزیهو تحلیل پارامترهای رویشگاهی در مناطق مذکور نشان داد که تمام پارامترهای اندازهگیری بجز فراوانی در سطح احتمال 5% اختلاف معنیدار دارند. ...
بیشتر
در این تحقیق، به مطالعه نیازهای اکولوژیک گونه انحصاری و دارویی کلاجوک (Pulicaria aucheri (Boiss.) Jaub. & Spach) در استان هرمزگان پرداخته شد. بررسیها در سه رویشگاه اصلی گونه شامل بستک، سیرمند و گنو انجام شد. تجزیهو تحلیل پارامترهای رویشگاهی در مناطق مذکور نشان داد که تمام پارامترهای اندازهگیری بجز فراوانی در سطح احتمال 5% اختلاف معنیدار دارند. متوسط سطح پوشش، تراکم و فراوانی این گونه بهترتیب 3/5%، 2611 گیاه در هکتار و 66% بود. بیشترین درصد پوششتاجی کل، تولید علوفه در هکتار، تعداد گیاه در هکتار، درصد لاشبرگ، درصد پوشش تاجی و ارتفاع هر گیاه در منطقه سیرمند مشاهده شد. بیشترین درصد خاک بدون پوشش در منطقه بستک و بیشترین درصد سنگ و سنگریزه در منطقه گنو اندازهگیری شد. تجزیهو تحلیل پارامترهای خاک مناطق نشان داد که تمام پارامترهای اندازهگیری بجز اسیدیته خاک در سطح احتمال 5% اختلاف معنیدار دارند. بیشترین میزان هدایت الکتریکی، درصد اشباع و سیلت خاک در منطقه بستک بدست آمد. منطقه سیرمند بیشترین مقدار آهک و شن خاک را داشت. همچنین، بیشترین درصد کربن آلی، ازت و رس خاک در منطقه گنو مشاهده شد. بافت خاک در منطقه بستک لومی و شنیلومی، در منطقه سیرمند شنیلومی و در منطقه گنو شنیرسیلومی بود. نتایج مطالعات فنولوژی نشان داد که زمان اوج گلدهی (اواسط اسفند تا اواسط فروردینماه) بهترین زمان برداشت سرشاخههای گلدار این گونه برای مصارف دارویی است. با توجه به انحصاری بودن، اسانسدار بودن و داشتن اثرهای ضدمیکروبی و همچنین تعلیف شدید توسط دام، لازم است توجه بیشتری به این گونه باارزش شود.
جلال خورشیدی؛ محمد رضا مرشدلو؛ شادی مرادی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.655.102.4.1605.1606 گلراعی (Hypericum sp .) یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی جهان است. ویژگیهای رشدی و فیتوشیمیایی گیاه تحت تأثیر دو عامل ژنتیک و محیط است، ازاینرو در این پژوهش خصوصیات رشدی، میزان اسانس، فنل کل و قابلیت آنتیاکسیدانی جمعیتهای مختلف سه گونه گلراعی (H. scabrum L.، H. asperulum Jaub. & Spachو H. vermiculare) ارزیابی ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.655.102.4.1605.1606 گلراعی (Hypericum sp .) یکی از پرکاربردترین گیاهان دارویی جهان است. ویژگیهای رشدی و فیتوشیمیایی گیاه تحت تأثیر دو عامل ژنتیک و محیط است، ازاینرو در این پژوهش خصوصیات رشدی، میزان اسانس، فنل کل و قابلیت آنتیاکسیدانی جمعیتهای مختلف سه گونه گلراعی (H. scabrum L.، H. asperulum Jaub. & Spachو H. vermiculare) ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که تنها صفت ارتفاع ساقه گلدهنده تحت تأثیر نوع گونه قرار گرفت و سایر صفات اندازهگیری شده تحت تأثیر نوع گونه و جمعیت قرار نگرفتند. ولی اثر متقابل گونه و جمعیت بر تمام صفات معنیدار بود. بهطوری که بیشترین طول ساقه گلدهنده (77.7 سانتیمتر)، وزن گل و برگ (42.4 گرم)، وزن ساقه (30.9 گرم)، وزن بوته (65.6 گرم)، میزان اسانس (0.43%)، فنل کل (204.9 میلیگرم گالیک اسید در گرم عصاره خشک) و قابلیت آنتیاکسیدانی (52.7 میکروگرم عصاره خشک در میلیلیتر) بهترتیب متعلق به جمعیتهای شماره 5 گونه H. asperulum، 3 گونه H. scabrum، 4 گونه H. asperulum، 4 گونه H. asperulum، 4 گونه H. scabrum، 6 گونه H. vermiculare و 5 گونه H. asperulumبود. همبستگی مثبت و معنیداری بین وزن ساقه، وزن گل و برگ و وزن بوته با میانگین بارندگی سالیانه رویشگاه، بین درصد اسانس با فسفر خاک و میانگین دمای سالیانه رویشگاه و بین هدایت الکتریکی خاک رویشگاه با قابلیت آنتیاکسیدانی عصاره و نیز همبستگی منفی بین درصد اسانس با ماده آلی خاک رویشگاه مشاهده گردید. صفات وزن ساقه، وزن گل و برگ و وزن بوته بیشترین واریانس را بین جمعیتهای متعلق به یک گونه داشتند، ازاینرو صفات مطلوبی برای تفکیک جمعیتها شناخته شدند. بهطور کلی نمیتوان یکی از جمعیتها را نسبت به بقیه برتر دانست، زیرا با توجه به نوع صفت، جمعیت برتر متفاوت بود. بنابراین برای دستیابی به جمعیت برتر باید تمام جمعیتهای سه گونه مذکور در شرایط یکسان کشت شده و با هم مقایسه شوند.
حسین جهان تیغی؛ محمد مقدم؛ محرم ولی زاده
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.98.93.1.1576.1606 تأثیر بارز گیاهان دارویی در پیشگیری و درمان بیماریهای مختلف، گرایش روزافزون جوامع انسانی را به سوی آنها سوق داده است. انار شیطان (Tecomella undulate (Roxb.) seem.) از تیره پیچاناری (Bignoniaceae) علاوهبر کاربردهای متعدد زینتی، صنعتی و آگروفارستری، بهدلیل برخورداری از مواد مؤثره کارآمدی همانند لاپاکول که ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.98.93.1.1576.1606 تأثیر بارز گیاهان دارویی در پیشگیری و درمان بیماریهای مختلف، گرایش روزافزون جوامع انسانی را به سوی آنها سوق داده است. انار شیطان (Tecomella undulate (Roxb.) seem.) از تیره پیچاناری (Bignoniaceae) علاوهبر کاربردهای متعدد زینتی، صنعتی و آگروفارستری، بهدلیل برخورداری از مواد مؤثره کارآمدی همانند لاپاکول که تأثیر اثبات شدهای در درمان بیماریهای مهم شامل سرطان، ایدز، مالاریا و غیره دارد، از گونههای ارزشمند دارویی مناطق خشک محسوب میشود. در این تحقیق ابتدا رویشگاههای انار شیطان در استان شناسایی و بعد خصوصیات اقلیمی، خاکشناسی، فنولوژی، گونههای همراه و برخی ویژگیهای مورفولوژیک گیاه تعیین شد. ارزیابیها نشان داد این گیاه دارای 6 رویشگاه کوچک و کمجمعیت از دو مورفوتیپ زرد و نارنجی در منطقه بلوچستان میباشد که از نظر ارتفاع در دامنه 830-480 متر از سطح دریا، اغلب در مسیر آبراههها و حاشیه رودخانههای فصلی در جهات مختلف و عمدتاً کمشیب واقع شدهاند. شرایط اقلیمی حاکم بر رویشگاهها از نوع بیابانی گرم و بافت خاک آنها سبک تا متوسط با واکنش قلیایی میباشد. علاوهبر تفاوتهای فنولوژیک، اختلاف معنیداری بین رویشگاهها از نظر صفات مورفولوژیک و شاخصهای رشدی مشاهده شد که میتواند ناشی از عوامل ژنتیکی، محیطی و یا هر دو باشد. نتایج این پژوهش با توجه به کاهش جمعیت روزافزون گیاه تحت تأثیر عوامل مختلف مخصوصاً خشکسالیهای ممتد ناشی از تغییر اقلیم، نشاندهنده آن است که انار شیطان در این استان در آستانه انقراض محلی قرار دارد و لزوم اتخاذ تدابیر فوری در راستای حفاظت، احیاء و اهلیسازی آن کاملاً محرز است.
زینب کیخا؛ محرم ولیزاده؛ جعفر ولیزاده؛ خلیل الله طاهری
چکیده
این مطالعه برای اولینبار در ایران با هدف بررسی کمّی و کیفی اسیدهای چرب موجود در بذر دو گونه Withania coagulans (Stocks) Dun. و Withania somnifera (L.) Dun. و نیز بررسی تأثیر رویشگاههای متفاوت بر کمّیت و کیفیت اسیدهای چرب انجام شد. پنج نمونه از بذرهای گیاهان مورد مطالعه از رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان در آبانماه 1395 جمعآوری گردید. پس از جداسازی ...
بیشتر
این مطالعه برای اولینبار در ایران با هدف بررسی کمّی و کیفی اسیدهای چرب موجود در بذر دو گونه Withania coagulans (Stocks) Dun. و Withania somnifera (L.) Dun. و نیز بررسی تأثیر رویشگاههای متفاوت بر کمّیت و کیفیت اسیدهای چرب انجام شد. پنج نمونه از بذرهای گیاهان مورد مطالعه از رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان در آبانماه 1395 جمعآوری گردید. پس از جداسازی بذر از میوه گیاهان، روغن بذرها به روش سوکسله و با حلال n-Hexan استخراج شد و توسط دستگاه GC مجهز به دتکتور FID مورد تجزیه کمّی و کیفی قرار گرفت. نتایج نشان داد، رویشگاههای مختلف تأثیر قابل توجهی بر میزان و نوع اسیدهای چرب موجود در روغن بذر دو گونه گیاه مورد بررسی داشته است. بهطوری که در نمونه بوزیدان (Withania somnifera (L.) Dun.) جمعآوری شده از رویشگاه زاهدان، اسیدهای چرب غالب لینولنیک اسید (امگا3) (%39.84) و در رویشگاه سراوان، آرشیدیک اسید (SFA) (34.95%) بود. همچنین اسیدهای چرب غالب برای نمونه پنیرباد (Withania coagulans (Stocks) Dun.) جمعآوری شده از رویشگاههای گشت سراوان و پیپ بهترتیب لینولنیک اسید (امگا3) (62.73% و 67.03%) و در رویشگاه تنگه سرحه اولئیک اسید (امگا9) (69.22%) بدست آمد. بهطور کلی نتایج حاصل از این بررسی تأثیرگذاری بالای موقعیت اکولوژیکی را بر کمّیت و کیفیت اسیدهای چرب موجود در بذر این دو گونه گیاهی به اثبات رساند و نشان داد که بذرهای بوزیدان در مقایسه با بذرهای پنیرباد حاوی مقادیر بیشتری روغن میباشد.
طیبه مظفریدهشیری؛ فاطمه سفیدکن؛ فاطمه عسکری؛ غلامرضا بخشیخانیکی
چکیده
گونه Pimpinella aurea DC. یکی از فراوانترین گونههای چند ساله جنس Pimpinella در ایران است و پراکندگی جغرافیایی آن در شمالغرب، غرب، مرکز، شمالشرق و جنوبشرق ایران میباشد. این گونه معطر و دارای اسانس بوده که اسانس آن دارای اثر ضدمیکروبی است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی کمّیت و کیفیت اسانس بذر گیاه P. aurea و همچنین مطالعه اثر احتمالی اندازه ...
بیشتر
گونه Pimpinella aurea DC. یکی از فراوانترین گونههای چند ساله جنس Pimpinella در ایران است و پراکندگی جغرافیایی آن در شمالغرب، غرب، مرکز، شمالشرق و جنوبشرق ایران میباشد. این گونه معطر و دارای اسانس بوده که اسانس آن دارای اثر ضدمیکروبی است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی کمّیت و کیفیت اسانس بذر گیاه P. aurea و همچنین مطالعه اثر احتمالی اندازه بذر بر میزان اسانس، بذرهای گیاه در سال 1389 از سه رویشگاه در استان تهران (توچال، وردآورد و لواسانات) جمعآوری شد و پس از خشککردن در سایه، ابتدا با استفاده از الکهایی با مش 20، 25 و 30 از هم جدا شدند. از هر کدام از نمونهها بهصورت جداگانه به روش تقطیر با آب اسانسگیری بعمل آمد. میانگین بازده اسانس بذر منطقه توچال با مشهای 20، 25 و 30 بهترتیب 01/4%، 20/3% و 12/1% بدست آمد. در نمونه منطقه وردآورد بازده اسانس با همان اندازهها بهترتیب 69/5%، 20/3% و 94/1% بود و در نمونه منطقه لواسانات به همان ترتیب، بازده اسانس بهترتیب 21/3%، 70/2% و 85/1% بود. نتایج بیانگر این بود که با ریزتر شدن اندازه بذرها بازده اسانس کاهش چشمگیری یافت. برای شناسایی ترکیبهای موجود در اسانسها و تعیین درصد کمّی آنها از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) استفاده شد. در اسانس بذرهای این گونه با اندازههای متفاوت، که از رویشگاههای مختلف جمعآوری شده بودند، ترکیب اصلی اسانس بتا-بیزابولن بود که مقدار آن بین 2/57% تا 6/83% متفاوت بود. ترکیب شاخص دیگر اپوکسی آلو-آرومادندرن بود که بین 9/3% تا 6/30% متغیر بود. نتایج نشان داد که اندازه بذرها تأثیر قابلملاحظهای بر کیفیت اسانس ندارد. همچنین اسانس بذرهای جمعآوری شده از منطقه وردآورد که دارای اقلیم گرم و خشکتری نسبت به دو منطقه دیگر بود، از کمّیت و کیفیت بهتری برخوردار بود.
فاطمه عسکری؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر مناطق جمعآوری بذر و تاریخ کشت بر عملکرد کمّی بذر گیاه دارویی Pimpinella affinis Ledeb.، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل بذرهای جمعآوری شده از مناطق خجیر، نوشهر و جاده چالوس و تاریخهای کشت شامل 15 آبان، 15 آذر و 20 فروردینماه بود که در سالهای 1385 و ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر مناطق جمعآوری بذر و تاریخ کشت بر عملکرد کمّی بذر گیاه دارویی Pimpinella affinis Ledeb.، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل بذرهای جمعآوری شده از مناطق خجیر، نوشهر و جاده چالوس و تاریخهای کشت شامل 15 آبان، 15 آذر و 20 فروردینماه بود که در سالهای 1385 و 1386 در مزرعه ایستگاه تحقیقات البرز کرج انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس سال 1385 نشان داد که اثر تاریخ کاشت (آبان و آذرماه) بر عملکرد بذر معنیدار نبود ولی تأثیر رویشگاه و اثر متقابل آنها بر عملکرد بذر در سطح 1% معنیدار بوده است. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که عملکرد بذر در تاریخ کشت آبان و آذرماه اختلاف معنیدار ندارند، هرچند کشت آذرماه با مقدار 467/64 کیلوگرم در هکتار مقدار بیشتری داشت. تأثیر رویشگاه بر عملکرد بذر مشخص نمود که بذر جمعآوری شده از رویشگاه خجیر با میزان 1/175 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار را داشت و نسبت به چالوس و نوشهر اختلاف معنیدار نشان داد. اثر متقابل تاریخ کشت و رویشگاه بر عملکرد بذر مشخص نمود که تاریخ کشت آذرماه مربوط به بذر رویشگاه خجیر با میزان 4/191 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین مقدار بوده و نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنیدار بود. نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس سال 1386 مشخص کرد که تأثیر تاریخ کاشت، رویشگاه و اثر متقابل آنها بر عملکرد بذر در سطح 1% معنیدار بوده است. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که عملکرد بذر در تاریخهای کشت آبان و آذرماه اختلاف معنیدار ندارند، هرچند کشت آبانماه با مقدار 9/218 کیلوگرم در هکتار مقدار بیشتری داشت. تأثیر رویشگاه بر عملکرد بذر مشخص نمود که بذر جمعآوری شده از رویشگاه خجیر با میزان 9/281 کیلوگرم در هکتار بیشترین مقدار را داشت و نسبت به نوشهر اختلاف معنیدار نشان داد. اثر متقابل تاریخ کشت و رویشگاه بر عملکرد بذر مشخص نمود که بذر رویشگاه خجیر در تاریخ کشت آبان و آذرماه با میزان 6/404 و 9/397 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین مقدار بوده و نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنیدار بود. با توجه به نتایج بدست آمده از کشت انجام شده دو سال، ملاحظه میشود که کشتهای پاییزه بهدلیل داشتن طول دوره رشد طولانی نسبت به کشت بهاره از عملکرد بیولوژیک و عملکرد بذر بالاتری برخوردار بودند. همچنین بین سه رویشگاه، بذرهای جمعآوری شده از خجیر نسبت به نوشهر و چالوس عملکرد بیولوژیک و عملکرد بذر بالاتری داشتند.
زینب دهقان؛ فاطمه سفیدکن؛ غلامرضا بخشی خانیکی؛ رمضان کلوندی
چکیده
گیاهان خانواده لابیاته قرنهاست که در بیشتر کشورها بهعنوان چاشنی یا ادویه غذاها و همچنین بهعنوان دارو برای هضم غذا و مقابله با بیماریهای ویروسی استفاده میشوند. این خانواده در ایران 46 جنس و 410 گونه و زیرگونه دارد. یکی از گونههای ارزشمند و دارویی این خانواده Ziziphora clinopodioides Lam. است که دارای اسانسی است که حاوی پولگون است و از آن بهعنوان ...
بیشتر
گیاهان خانواده لابیاته قرنهاست که در بیشتر کشورها بهعنوان چاشنی یا ادویه غذاها و همچنین بهعنوان دارو برای هضم غذا و مقابله با بیماریهای ویروسی استفاده میشوند. این خانواده در ایران 46 جنس و 410 گونه و زیرگونه دارد. یکی از گونههای ارزشمند و دارویی این خانواده Ziziphora clinopodioides Lam. است که دارای اسانسی است که حاوی پولگون است و از آن بهعنوان آرامبخش، مقوی معده، در درمان سرماخوردگی، افسردگی، اسهال، سرفه، میگرن، تب و بهعنوان ضدعفونیکننده استفاده میشود. به منظور بررسی مقایسهای کمیت و کیفیت اسانس Ziziphora clinopodioides Lam.در رویشگاههای مختلف، تحقیق حاضر برای اولین بار در کشور انجام شد. بر این اساس سرشاخه گلدار گیاه، از 4 منطقه رویشی آن در دو استان غربی کشور (همدان و کردستان) در مرحله گلدهی کامل جمعآوری شد. مهمترین شرایط رویشگاهی مناطق (از قبیل ارتفاع، جهت و درصد شیب، طول و عرض جغرافیایی و همچنین خصوصیات خاک و گونههای همراه) ثبت گردید. از نمونههای جمعآوری شده از هر منطقه، در سه تکرار اسانسگیری بعمل آمد. بعد اسانسها توسط دستگاههای GC و GC/MS آنالیز شدند. مقایسه میانگین بازده اسانسها توسط آزمون مقایسهای چند دامنهای دانکن انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که شرایط رویشگاهی باعث اختلاف معنیدار در بازده اسانسها در سطح یک درصد شده است. همچنین شناسایی ترکیبهای موجود در اسانسها نشان داد که میزان ترکیبهای عمده اسانس (پولگون و 8،1-سینئول) و سایر ترکیبها در نمونههای مختلف متفاوت است که نشاندهنده تأثیر شرایط رویشگاهی بر کیفیت اسانس است.
پروین رامک؛ فاطمه سفیدکن
دوره 24، شماره 2 ، مرداد 1387، ، صفحه 189-197
چکیده
درمنه ایرانی (Artemisia persica Boiss) با نام محلی جوشن از زمانهای قدیم بهصورت سنتی در درمان ناراحتیهایی چون تب، مالاریا، خونریزی، هپاتیت، انگلهای رودهای، دردهای عصبی، التیام زخمها و اسپاسم مصرف میشود. بهمنظور بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانس گونه Artemisia persica در مزرعه و رویشگاه، این گونه در دو منطقه بروجرد و نورآباد کاشته شد. طرح کاشت بهصورت ...
بیشتر
درمنه ایرانی (Artemisia persica Boiss) با نام محلی جوشن از زمانهای قدیم بهصورت سنتی در درمان ناراحتیهایی چون تب، مالاریا، خونریزی، هپاتیت، انگلهای رودهای، دردهای عصبی، التیام زخمها و اسپاسم مصرف میشود. بهمنظور بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانس گونه Artemisia persica در مزرعه و رویشگاه، این گونه در دو منطقه بروجرد و نورآباد کاشته شد. طرح کاشت بهصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای تصادفی با 4 تکرار و به روش تقسیم بوته صورت گرفت. در سال دوم و در فصل گلدهی سرشاخههای گلدار از مزارع بروجرد و نورآباد و همزمان از ارتفاعات 2900 متر رشته کوه گرین جمعآوری شدند. اسانس نمونهها به روش تقطیر با آب استخراج شد و بازده اسانس در مزارع نورآباد، بروجرد و رویشگاه بهترتیب 5/0%، 7/0% و (v/w)9/0% بود. تجزیه و شناسایی ترکیبهای تشکیل دهنده اسانس گیاهان مربوط به رویشگاه گرین و دو منطقه کشت بهوسیله دستگاههای GC و GC/MS صورت پذیرفت. لاسینیاتا فورانون E (1/17%)، ارتودوگلاسیا اکسید C (2/13%)، ترانس-پینوکاروئول (2/10%)، پینوکارون (5/8%)، آلفا-پینن (8/5%)، 1و8-سینئول (6/5%) عمدهترین ترکیبهای موجود در Artemisia persicaدر رویشگاه بودند. ماده لاسینیاتا فورانون E در اسانسهای مزارع بروجرد (5/14%) و نورآباد (17%) نیز بیشترین میزان را نسبت به سایر ترکیبها داشت. میزان لاسینیاتا فورانون E در مزارع بروجرد و نورآباد دارای تفاوت معنیداری با یکدیگر بودند (05/0=P). نتایج حاصل از آنالیز دادهها به کمک نرمافزار MSTATC نشان داد که اثر مکان بر میزان اسانس این گونه در 05/0=P معنیدار بود.
سید مهدی ادنانی؛ حسین بشری؛ حسین باقری
چکیده
استفاده از گیاهان دارویی به عنوان محصولات فرعی مرتع، در کشور ایران دارای سابقهای بسیار طولانی است.شناسایی و تعیین ویژگیهای اکولوژیک این گیاهان، لازمه بهره برداری پایدار و اقتصادی از استعدادهای موجود در عرصه منابع طبیعی است. گیاه باریجه (Ferula gumosa)، یکی از گونه های دارویی مناطق کوهستانی ایران است که از نظر صنعتی نیز دارای اهمیت ویژهای ...
بیشتر
استفاده از گیاهان دارویی به عنوان محصولات فرعی مرتع، در کشور ایران دارای سابقهای بسیار طولانی است.شناسایی و تعیین ویژگیهای اکولوژیک این گیاهان، لازمه بهره برداری پایدار و اقتصادی از استعدادهای موجود در عرصه منابع طبیعی است. گیاه باریجه (Ferula gumosa)، یکی از گونه های دارویی مناطق کوهستانی ایران است که از نظر صنعتی نیز دارای اهمیت ویژهای می باشد. هدف از این تحقیق، بررسیخصوصیات اکولوژیکی باریجه و نیز ترکیبهای شیمیایی موجود در آن به منظور شناسایی و حفاظت از رویشگاه های عمده در سطح استان قم می باشد. این تحقیق از سال 1375 به مدت سه سال در اکوسیستمهای مرتعی استان قم انجام شد. در این بررسی نقشه پراکنش گیاه باریجه با استفاده از منابع موجود و مطالعات صحرایی تهیه و در هر رویشگاه یک منطقه معرف به وسعت یک هکتار انتخاب شد. مؤلفههای پوشش گیاهی با استفاده از روش ترانسکت - کوادرات بررسی و پراکنش سیستم ریشه ای و مراحل مختلف فنولوژی با انتخاب 20 پایه در هر منطقه معرف تعیین شد. نمونههای خاک از اعماق 15-0 و 30-15 سانتیمتر تهیه و جهت تعیین ماده آلی، اسیدیته و شوری به آزمایشگاه ارسال گردید. به منظور تعیین ارزش غذایی گونه باریجه در مراحل مختلف فنولوژی نمونه گیری از پایه های موجود صورت پذیرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که رویشگاه گونه باریجه اغلب در مناطق نیمه استپی با ارتفاع بالاتر از 2000 متر، دارای خاک با بافت سبک، اسیدیته بین 7.8-7.5 و شوری بین0.06 تا 0.479 میلی موس بر سانتیمتر با سازندهای زمین شناسی گرانیت و گرانودیوریت یافت می شود. این گونه می تواند درجه حرارت بین 23.5- تا 39 درجه سانتیگراد و بارندگی سالانه حدود 300 میلیمتر را تحمل نماید. نسبت ریشه به شاخه و برگ 0.73-0.7 بود. میانگین کل مواد غذایی قابل هضم در این گونه در مراحل مختلف فنولوژی، بیشتر از سایر گونه های مرتعی موجود در رویشگاه است. ارزش غذایی بالا به همراه ارزش اقتصادی شیرابه حاصل از گیاه باریجه، اهمیت فراوان این گونه را نشان میدهد.