بهزراعی و بهنژادی
فاطمه ذاکریان؛ فاطمه سفیدکن سفیدکن؛ بهلول عباسزاده؛ سپیده کلاته جاری؛ معصومه لایق حقیقی؛ نجمه هادی
چکیده
سابقه و هدف: از میان 16 گونه موجود در ایران، 10 گونه S. bachtiarica، S. khuzistanica، S. intermedia، S. sahendica، S. isophylla، S. rechingeri، S. edmondi، S. kallarica، S. atropatana و S. kermanshahensis انحصاری ایران هستند. مرزه S. sahendica Bornm. به لحاظ دوره رشد، چندساله است. اسانس مرزه Sahendica در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی کاربرد دارد. اثر ضد ویروسی اسانس آن گزارش شده است. تنش خشکی از مهمترین ...
بیشتر
سابقه و هدف: از میان 16 گونه موجود در ایران، 10 گونه S. bachtiarica، S. khuzistanica، S. intermedia، S. sahendica، S. isophylla، S. rechingeri، S. edmondi، S. kallarica، S. atropatana و S. kermanshahensis انحصاری ایران هستند. مرزه S. sahendica Bornm. به لحاظ دوره رشد، چندساله است. اسانس مرزه Sahendica در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی کاربرد دارد. اثر ضد ویروسی اسانس آن گزارش شده است. تنش خشکی از مهمترین تنشهای محیطی میباشد و باعث کاهش جذب آب، هدایت روزنهای، تعرق، فتوسنتز و به هم خوردن موازنه هورمونی گیاه میشود. راههای مختلفی برای کاهش شدت تنش توسط گیاهان مختلف ازجمله افزایش تنظیمکننده اسمزی مانند قندها، اسید آمینه پرولین و پروتئینها گزارش شده است. تنش خشکی باعث کاهش کلروفیل گیاه و افزایش کاروتنوییدها میشود. همچنین در شرایط تنش خشکی رادیکالهای آزاد اکسیژن از قبیل کاتالاز، سوپراکسید دسموتاز، آسکوربات پراکسیداز و غیره در کلروپلاستها و میتوکندریها افزایش مییابند. قارچهای میکوریزا باعث افزایش سطح جذب ریشه شده و با تغییر سرعت حرکت آب در گیاهان میزبان، روی آبگیری بافت و فیزیولوژی برگ تأثیر میگذارد.مواد و روش: این آزمایش به صورت کرتهای خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سالهای 96-1395 اجرا گردید. عامل اصلی شامل: آبیاری کامل (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله ساقهدهی (شروع دوباره از مرحله غنچهدهی)، قطع آبیاری در مرحله غنچهدهی (عدم آبیاری تا پایان دوره گلدهی) و قطع آبیاری در مرحله 50% گلدهی (عدم آبیاری تا پایان دوره گلدهی) بود. عامل فرعی شامل: عدم استفاده از کود زیستی (شاهد)، تلقیح با Glomus intraradices، تلقیح باGlomus mosseae و تلقیح با Glomus mosseae + Glomus intraradices بود. آبیاری در دوره رشد در محدوده 90-80 درصد ظرفیت زراعی بود. تیمارهای قطع آبیاری براساس مورفولوژی گیاه اعمال گردید. کودهای زیستی حاوی قارچ میکوریزایی به نام Glomus intraradices و Glomus mosseae به صورت اندام فعال قارچی (شامل اسپور، هیف و ریشه) بود که قبل از کاشت نشاء در مزرعه در هر چاله کاشت 10 گرم از کود زیستی که حاوی 400 تا 500 اندام فعال قارچی بود، ریخته شد.نتایج: نتایج نشان داد که بین دو سال در صفات پراکسیداز، کلروفیل b، پرولین، فنل کل در سطح احتمال 1% و کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، مالوندیآلدئید و پارا-سیمن در سطح احتمال 5% اختلاف معنیدار بود. اثر متقابل تنش در میکوریزا بر پروتئین، کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، پراکسیداز، کلروفیل a، کلروفیل کل، پرولین، پلیفنلاکسیداز، قندهای محلول، درصد اسانس، عملکرد اسانس و عملکرد سرشاخهگلدار در سطح احتمال 1% و بر کاروتنویید و فنل کل در سطح 5% معنیدار بود. نتایج نشان داد که بازده ترکیبهای پارا-سیمن، گاما ترپینن و تیمول تحت تأثیر اثرهای سهگانه سال×تنش×میکوریزا در سطح 1% معنیدار بود. مقایسه میانگین صفات نشان داد که کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، کلروفیل b، پرولین، فنل کل، درصد اسانس و عملکرد اسانس در سال دوم بیشتر بودند. مقایسه میانگین تنش نشان داد که بالاترین عملکرد سرشاخهگلدار نیز در تیمارهای آبیاری کامل و اعمال تنش رطوبتی در مرحله گلدهی کامل بود. مقایسه میانگین عامل میکوریزا نشان داد که بیشترین انتشار مالوندیآلدهید هم در شرایط بدون تلقیح و استفاده از مخلوط قارچهایG. intraradices + G. mosseae رخ داد. بررسی درصد اسانس نشان داد که بالاترین مقدار آن با 2.23% در تیمار تنش در مرحله غنچهدهی در تلقیح با G. mosseaeبود. مشاهده شد که بالاترین عملکرد اسانس با 51.78 کیلوگرم در هکتار از تیمار آبیاری کامل در تلقیح با intraradices G. بدست آمد. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه (سال×تنش×میکوریزا) بر ترکیبهای اسانس نشان داد که بیشترین بازده تیمول در سال اول از آبیاری کامل و مصرف قارچ G. mosseae با 74.59% حاصل شد.نتیجهگیری کلی: بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استفاده از کودهای زیستی در کاهش اثرهای تنش خشکی بر مرزه سهندی موثر بوده است و توانسته سبب افزایش درصد اسانس و درصد تیمول نیز گردد.
محبوب لطفی؛ بهلول عباسزاده؛ مهدی میرزا
چکیده
در این تحقیق اثر تنش خشکی بر صفات مورفولوژیک، انباشت متابولیتهای سازگاری پرولین، قندهای محلول و عملکرد گیاه ترخون (Artemisia dracunculus L.) در راستای ارزیابی امکان تولید گیاه ترخون بهعنوان یک گیاه دارویی در شرایط تنش خشکی و تعیین آستانه تحمل تنش بررسی گردید. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای ...
بیشتر
در این تحقیق اثر تنش خشکی بر صفات مورفولوژیک، انباشت متابولیتهای سازگاری پرولین، قندهای محلول و عملکرد گیاه ترخون (Artemisia dracunculus L.) در راستای ارزیابی امکان تولید گیاه ترخون بهعنوان یک گیاه دارویی در شرایط تنش خشکی و تعیین آستانه تحمل تنش بررسی گردید. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای تنش شامل T1 (100% ظرفیت زراعی)، T2 (80% ظرفیت زراعی)، T3 (60% ظرفیت زراعی) و T4 (40% ظرفیت زراعی) بودند. نتایج تجزیه آماری نشان داد که تنش خشکی بر صفات مورفولوژیک، عملکرد اندام هوایی، پرولین و قندهای محلول اثر معنیدار داشت. افزایش تنش موجب کاهش ارتفاع گیاه، قطر تاج پوشش، طول، عرض و سطح برگ، قطر ساقه، طول بلندترین ساقه جانبی، طول و گسترش سطحی ریشه، عملکرد ساقه و برگ خشک شد. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین ارتفاع گیاه، قطر تاج پوشش، طول، عرض و سطح برگ، قطر ساقه، طول بلندترین ساقه جانبی، طول ریشه، عملکرد ساقه و برگ خشک در تیمار T1 (تیمار شاهد) و بیشترین میزان پرولین و قندهای محلول و گستردگی سطحی ریشه در تیمار T4 (FC 40%) مشاهده شد؛ در نتیجه تنش خشکی بر بیشتر صفات مورفولوژیک و عملکرد سرشاخهگلدار و برگ اثر منفی داشت، اما موجب افزایش طول ریشه، میزان پرولین و قندهای محلول در اندامهای هوایی گردید.
محمدرضا اردکانی؛ بهلول عباسزاده؛ محمدحسن عصاره؛ فرزاد پاکنژاد؛ علی کاشانی؛ معصومه لایقحقیقی
چکیده
یکی از شیوههای مدیریت منابع طبیعی، بهرهبرداری از زمینهای کمبازده و استفاده از گونههای مقاوم گیاهی در شرایط دشوار میباشد. در این پژوهش در سال 1388، از رویشگاه طبیعی کافوری (Camphorosma monspliaca L.) در منطقه اراک (دشت چرّا) در مرحله ابتدایی رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی بذر با استفاده از پلاتگذاری با تکرار، نمونهبرداری ...
بیشتر
یکی از شیوههای مدیریت منابع طبیعی، بهرهبرداری از زمینهای کمبازده و استفاده از گونههای مقاوم گیاهی در شرایط دشوار میباشد. در این پژوهش در سال 1388، از رویشگاه طبیعی کافوری (Camphorosma monspliaca L.) در منطقه اراک (دشت چرّا) در مرحله ابتدایی رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی بذر با استفاده از پلاتگذاری با تکرار، نمونهبرداری گردید. در مرحله گلدهی کامل، ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش (کانوپی)، طول و وزن ریشه، کلروفیل، وزن خشک بوتهها، میزان قندهای محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کلر و آهن اندازهگیری شد. مقایسه میانگین صفات مورفولوژیک نشان داد که منطقه با شوری کمتر (منطقه 3 با dS/m 6/7 =EC)، بیشترین ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، سرشاخه کل و سرشاخه گلدار را داشت. منطقه با شوری زیاد (منطقه 1 با dS/m 4/12 =EC) بیشترین طول ریشه، وزن ریشه، درصد اسانس در مرحله رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی را نسبت به مناطق با شوری متوسط (منطقه 2 با dS/m 7/11 =EC) و منطقه 3 داشت. منطقه 1 بیشترین قند محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم و کلر را داشت. منطقه 3 بیشترین کلروفیل کل، کلروفیل a و کلروفیل b را داشت. همچنین منطقه 2 از آهن بیشتری برخوردار بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان دادند که بین ارتفاع گیاه با درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بین قندهای محلول با پرولین، منیزیم، کلسیم و کلر همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین بین قندهای محلول با کلروفیل کل 2 همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بهطور کلی با توجه به نتایج، گیاه کافوری گیاهی متحمل به شوری بوده و به نظر میرسد که دارای ارزش دارویی و مرتعی میباشد.
مهلقا قربانلی؛ غلامرضا بخشیخانیکی؛ صنم سلیمیالیزئی؛ مهدی هدایتی
چکیده
در این تحقیق تغییرات میزان پرولین و قندهای محلول و فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در اثر تنش خشکی همراه تأثیر جبرانی اسیدآسکوربیک بهعنوان عامل دفاعی در گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین کشت گیاه به صورت گلخانهای با تیمارهای مختلف آبیاری و اسیداسکوربیک شامل: 1) شاهد با آبیاری به مقدار ظرفیت ...
بیشتر
در این تحقیق تغییرات میزان پرولین و قندهای محلول و فعالیت دو آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در اثر تنش خشکی همراه تأثیر جبرانی اسیدآسکوربیک بهعنوان عامل دفاعی در گیاه سیاهدانه (Nigella sativa L.) مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین کشت گیاه به صورت گلخانهای با تیمارهای مختلف آبیاری و اسیداسکوربیک شامل: 1) شاهد با آبیاری به مقدار ظرفیت زراعی، 2) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی، 3) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی، 4) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار، 5) آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 1 میلیمولار، 6) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی به همراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار، 7) آبیاری یک سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 1 میلیمولار، انجام گردید. مقدار پرولین و قندهای محلول در اندام هوایی و زمینی در سطوح مختلف آبیاری بجز تیمار آبیاری با دو سوم ظرفیت زراعی بههمراه اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار تفاوت معنیدار نشان دادند. مقدار آنزیمها نیز در سطوح آبیاری یک سوم و دو سوم ظرفیت زراعی چه در اندام هوایی و چه در اندام زمینی، تفاوت معنیداری داشتند و غلظت 1 میلیمولار اسیدآسکوربیک تقریباً در کنار تنشهای مختلف اثر کاهندهای نداشت ولی اسیدآسکوربیک 10 میلیمولار بهویژه در آبیاری دو سوم ظرفیت زراعی توانست با کاهش متابولیتهای حاصل از کم شدن میزان آب آبیاری، اثر کمبود آب را به مقدار چشمگیر کاهش دهد.
مهلقا قربانلی؛ نینا ادیبهاشمی؛ مریم پیوندی
چکیده
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری ...
بیشتر
در این پژوهش، برهمکنش کلریدسدیم و اسید آسکوربیک بر پارامترهای رشد (وزن تر و خشک، طول اندام هوایی و ریشه)، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی برگها (کلروفیل a، b و (a+b)، کاروتنوئیدها)، مقدار قندهای محلول و پروتئین در اندام هوایی و ریشه گیاه دارویی سیاهدانه (Nigella sativa L.) در شرایط گلخانهای، به صورت تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. بهطوری که گیاهان در معرض غلظتهای مختلف کلریدسدیم (0، 25، 50، 75 و100 میلیمولار) و اسید آسکوربیک (0 و10 میلیمولار) قرار گرفتند. در گیاهانی که تنها در معرض کلریدسدیم قرار داشتند، در مقایسه با گیاهان شاهد، با افزایش غلظت کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار پروتئین کاهش و مقدار قندهای محلول افزایش یافت. اما گیاهانی که در معرض همزمان کلریدسدیم و اسید آسکوربیک قرارداشتند، در مقایسه با گیاهانی که تنها در معرض تنش شوری بودند، در غلظتهای یکسان کلریدسدیم، پارامترهای رشد، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار قندهای محلول و پروتئین بیشتری را نشان دادند. این نتایج نشان میدهند که اسپری اسید آسکوربیک (بهعنوان یک آنتیاکسیدان) سبب افزایش بردباری به تنش شوری و کاهش اثرهای مضر کلریدسدیم در گیاه سیاهدانه شده است.
بهلول عباسزاده؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ محمدحسین لباسچی؛ محمود نادری حاجیباقر کندی؛ فوزیه مقدمی
چکیده
در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officinalis L.)، در سال 1385 در شرایط مزرعه در شهرستان کرج مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار با منظور نمودن تیمارهای 1T (بدون تنش)، 2T (80% ظرفیت زراعی)، 3T (60% ظرفیت زراعی)، 4T (40% ظرفیت زراعی) و 5T (20% ظرفیت زراعی) اجرا گردید. تأثیر تنش خشکی ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر تنش خشکی بر ویژگیهای فیزیولوژیک گیاه دارویی بادرنجبویه (Melissa officinalis L.)، در سال 1385 در شرایط مزرعه در شهرستان کرج مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار با منظور نمودن تیمارهای 1T (بدون تنش)، 2T (80% ظرفیت زراعی)، 3T (60% ظرفیت زراعی)، 4T (40% ظرفیت زراعی) و 5T (20% ظرفیت زراعی) اجرا گردید. تأثیر تنش خشکی بر کلروفیل a، کلروفیل b، پرولین، قندهای محلول، RWC، بازده و عملکرد اسانس در سطح یک درصد معنیدار بود. تأثیر تنش خشکی بر کلروفیل کل در سطح پنج درصد معنیدار بود. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که بیشترین میزان کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل بهترتیب با میانگین 921/1، 197/1، 283/2 میلیگرم در لیتر مربوط به تیمارهای 1T (شاهد)، 5T (FC%20) و 1T (شاهد) بود. بیشترین تجمع پرولین با میانگین 112/2 میلیگرم در لیتر مربوط به تیمار 5T (FC%20) بود. بالاترین مقدار قند محلول با میانگین 545/2 میلیگرم در لیتر متعلق به تیمار 3T (FC%60) بود. حداکثر RWC با میانگین 369/93 درصد مربوط به تیمار 1T (بدون تنش) میباشد. نتایج این بررسی نشان داد که گیاه برای مقاومت به خشکی مقدار پرولین و قندهای محلول را افزایش میدهد. همچنین برای تولید بالاترین میزان اسانس از گیاه بادرنجبویه میتوان از تنش متوسط (FC%60) استفاده کرد.