مجید پوریوسف
چکیده
بهمنظور بررسی تغییرات عملکرد و اسانس رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت شرایط تنش خشکی و زمانهای مختلف برداشت، آزمایشی در بهار 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش تأثیر تنش خشکی در سه سطح شامل شاهد (آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تغییرات عملکرد و اسانس رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت شرایط تنش خشکی و زمانهای مختلف برداشت، آزمایشی در بهار 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش تأثیر تنش خشکی در سه سطح شامل شاهد (آبیاری کامل)، تنش خشکی در مراحل گلدهی و پرشدن دانه در کرتهای اصلی و زمان برداشت در سه سطح شامل برداشت در مراحل خمیری نرم (محتوای رطوبت دانه 58%)، خمیری سخت (محتوای رطوبت دانه 37%) و رسیدگی کامل (محتوای رطوبت دانه 16%) در کرتهای فرعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تأثیر تنش خشکی بر عملکرد دانه، وزن هزاردانه، تعداد چترک در چتر، تعداد دانه در چترک، تعداد دانه در چتر، درصد و عملکرد اسانس معنیدار (05/0 ≤ p) بود. تمامی صفات مذکور تحت شرایط تنش خشکی بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) کاهش یافتند. بیشترین عملکرد دانه (63/1436 کیلوگرم در هکتار) و اسانس (54/34 کیلوگرم در هکتار) از تیمار شاهد (آبیاری کامل) و کمترین میزان صفات مذکور از تیمار تنش در مرحله پر شدن دانه حاصل شد. همچنین نتایج نشان داد که تأثیر زمان برداشت بر عملکرد دانه و اسانس، محتوای اسانس، وزن هزاردانه، تعداد دانه در چترک و تعداد دانه در چتر معنیدار (05/0 ≤ p) بود. بهطوری که بیشترین عملکرد دانه (75/1425 کیلوگرم در هکتار) از برداشت در مرحله رسیدگی کامل و کمترین آن (81/784 کیلوگرم در هکتار) از برداشت در مرحله خمیری نرم بدست آمد. بیشترین عملکرد اسانس (97/33 کیلوگرم در هکتار) نیز از برداشت در مرحله خمیری سخت بدست آمد که تفاوت معنیداری با مرحله رسیدگی کامل نداشت. با توجه به نتایج آزمایش چنین میتوان استنباط کرد که رازیانه در مراحل رشد زایشی حساس به تنش خشکی بوده و عملکرد کمّی و کیفی آن تحت تأثیر زمان برداشت قرار میگیرد.
حسین زینلی؛ حسین حسینی؛ محمدحسن شیرزادی
چکیده
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد ...
بیشتر
نعناع یکی از مهمترین گیاهان خانواده Labiatae است که از نظر دارویی، غذایی و بهداشتی کاربرد گستردهای دارد. اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده آن از اجزای مهم این گیاه بوده و بهشدت تحت تأثیر عوامل بهزراعی قرار میگیرد. در این تحقیق اثرات سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی عملکرد و اجزای آن، اسانس و منتول نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح اسپلیت پلات با سه تکرار به اجرا درآمد. صفات اندازهگیری شده در این تحقیق شامل طول برگ، عرض برگ، ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در هر مترمربع در چین اول و دوم، وزن تر 100 برگ، میزان اسانس چین اول و دوم، میزان منتول در چین اول و دوم، عملکرد کل اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس در هکتار بود. نتایج تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز طول برگ اثر معنیداری داشت. اثرات متقابل ازت و زمان برداشت روی کلیه صفات بجز صفات طول و عرض برگ، تفاوت معنیداری را نشان داد. مقایسه میانگین صفات نشان داد که ارتفاع گیاه، وزن تر اندام هوایی در مترمربع، وزن تر 100 برگ، اسانس چین اول، منتول چین اول و دوم، عملکرد اندام هوایی در هکتار و عملکرد اسانس با افزایش مصرف ازت افزایش یافتند. مقایسه میانگین زمانهای مختلف برداشت روی صفات نشان داد که بیشترین عملکرد کل اندام هوایی و عملکرد اسانس در زمان شروع غنچهدهی بدست آمدهاست. اثرات متقابل سطوح مختلف کود نیتروژن و زمان برداشت همچنین نشان داد که بیشترین عملکرد اندام هوایی در هکتار در زمان مصرف 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان شروع غنچهدهی و بالاترین میزان منتول در سطح مصرف 300 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و در زمان 50 درصد گلدهی بدست آمدهاست. درصد اسانس در چین دوم نسبت به چین اول معنیدار و روند کاهشی داشتهاست. بهطور کلی نتایج نشان داد که بهترین تاریخ برداشت جهت حصول به حداکثر عملکرد تر اندام هوایی و اسانس در گیاه نعناع فلفلی، زمان شروع غنچهدهی و میزان مصرف 200 کیلوگرم کود نیتروژن بودهاست.
لیلی صفائی؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ حسین زینلی؛ داود افیونی؛ مهدی میرزا
چکیده
بهمنظور بررسی اثر زمان برداشت بر میزان و عملکرد اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس گیاه آویشن کرمانی (Thymus caramanicus Jalas) آزمایشی طی سالهای 1386 تا 1388 در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه اصفهان انجام شد. به همین منظور بذرهای گیاه پس از جمعآوری از رویشگاه، در شاسی کشت و نشاءهای حاصل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر زمان برداشت بر میزان و عملکرد اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس گیاه آویشن کرمانی (Thymus caramanicus Jalas) آزمایشی طی سالهای 1386 تا 1388 در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه اصفهان انجام شد. به همین منظور بذرهای گیاه پس از جمعآوری از رویشگاه، در شاسی کشت و نشاءهای حاصل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به زمین اصلی منتقل شدند. سرشاخههای گیاه به مدت دو سال (1387 و 1388) در چهار مرحله آغاز گلدهی، 50% گلدهی، گلدهی کامل و بذردهی، برداشت، خشک و اسانسگیری شد. جداسازی و شناسایی ترکیبهای اسانس با دستگاه کروماتوگرافی گازی و گاز کروماتوگراف متصل به طیفسنج جرمی انجام گردید. نتایج نشان داد که اثر زمان برداشت بر مجموع عملکرد دو ترکیب تیمول و کارواکرول، درصد اسانس و درصد گاما-ترپینن و بورنئول معنیدار بود. بیشترین مجموع عملکرد تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی و بیشترین درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل بدست آمد. اثر متقابل سال در مرحله برداشت مشخص نمود که بیشترین درصد اسانس اندام هوایی در طی دو سال متعلق به مرحله گلدهی کامل سال اول (56/1%) و بالاترین عملکرد مجموع دو ترکیب تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی همان سال (54/28 کیلوگرم در هکتار) بودهاست. از بین شش ترکیبی که بیشترین درصد اسانس را تشکیل دادند کارواکرول ترکیب غالب در هر چهار مرحله برداشت بود و بیشترین مقدار آن در مرحله ابتدای گلدهی (45/88%) سال دوم حاصل شد. دومین ترکیب غالب تیمول بود که در مرحله گلدهی کامل به حداکثر مقدار خود (77/11%) رسید. پاراسیمن، 1،8- سینئول و گاما-ترپینن در مرحله بذردهی (بهترتیب 35/2%، 21/1% و 15/2%) و بورنئول در مرحله گلدهی کامل بیشترین مقدار (52/7%) را نشان دادند. همچنین رابطه مثبت و معنیداری بین درصد اسانس با مجموع عملکرد دو ترکیب کارواکرول و تیمول مشاهده گردید. در مجموع براساس نتایج بدستآمده بهترین زمان برداشت آویشن کرمانی برای رسیدن به حداکثر عملکرد تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی و برای درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل میباشد.
نرگس حیدری؛ مجید پوریوسف؛ افشین توکلی؛ جلال صبا
چکیده
به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی و زمان برداشت بر عملکرد و اجزای عملکرد انیسون (Pimpinella anisum L.)، آزمایشی در بهار 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش تأثیر تنش خشکی در سه سطح شامل شاهد (آبیاری کامل)، تنش خشکی در مراحل ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی و زمان برداشت بر عملکرد و اجزای عملکرد انیسون (Pimpinella anisum L.)، آزمایشی در بهار 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. در این آزمایش تأثیر تنش خشکی در سه سطح شامل شاهد (آبیاری کامل)، تنش خشکی در مراحل گلدهی و پُرشدن دانه و زمان برداشت در دو سطح شامل مرحله خمیری سفت و رسیدگی کامل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تأثیر تنش خشکی بر عملکرد دانه، وزن هزاردانه، زیستتوده، تعداد چتر در بوته، تعداد چترک در چتر، تعداد دانه در چترک، شاخص برداشت، درصد اسانس و عملکرد اسانس معنیدار (05/0p≤) بود. بهاستثنای درصد اسانس، تمامی صفات مذکور در شرایط تنش خشکی بهطور معنیداری (05/0p≤) کاهش یافتند، اما درصد اسانس افزایش یافت. بیشترین عملکرد دانه (622 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (95/20 کیلوگرم در هکتار) از تیمار شاهد (آبیاری کامل) حاصل شد. همچنین نتایج نشان داد که تأثیر زمان برداشت بر عملکرد دانه، وزن هزاردانه و زیستتوده، شاخص برداشت و درصد اسانس دانه معنیدار (05/0p≤) میباشد. بهطوری که بیشترین عملکرد دانه (83/16 کیلوگرم در هکتار) و درصد اسانس (85/3%) بهترتیب از برداشت در مراحل خمیری سفت و رسیدگی کامل بدست آمد.
نسرین اصفهانیان فرد؛ فاطمه سفیدکن؛ غلامرضا بخشی خانیکی
چکیده
در این پژوهش برای بررسی اثر زمان برداشت بر کمیت و کیفیت اسانس برگ سه گونه اکالیپتوس به نامهای E. melliodora Cunn. ex Schauer و E. kingsmilli Maiden & Blakely و E. dundasii Maiden در مناطق گرمسیری شوشتر و دزفول، برگهای آنها در اواسط چهار فصل سال و طی دو سال متوالی (1385-1384) جمعآوری گردید. اسانس برگها به روش تقطیر با آب استخراج و با دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی ...
بیشتر
در این پژوهش برای بررسی اثر زمان برداشت بر کمیت و کیفیت اسانس برگ سه گونه اکالیپتوس به نامهای E. melliodora Cunn. ex Schauer و E. kingsmilli Maiden & Blakely و E. dundasii Maiden در مناطق گرمسیری شوشتر و دزفول، برگهای آنها در اواسط چهار فصل سال و طی دو سال متوالی (1385-1384) جمعآوری گردید. اسانس برگها به روش تقطیر با آب استخراج و با دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد تجزیه و شناسایی قرار گرفت. بالاترین بازده اسانس E. melliodora در شوشتر، زمستان (9/3%-1/3%) و بهار (7/2%-6/2%) و در دزفول در فصل پاییز (2%-7/1%) بدست آمد. بیشترین مقدار 8،1-سینئول در اسانس گونه نامبرده نیز در در هر دو منطقه، زمستان و پاییز بود. بالاترین بازده اسانس E. kingsmilli شوشتر در زمستان (1/3%-8/2%) و دزفول در پاییز (2/3%-7/2%) مشاهده شد. بالاترین مقدار 8،1-سینئول نیز در شوشتر، پاییز و زمستان و در دزفول پاییز، بهار و زمستان بود. گونه E. dundasii در شوشتر بیشترین بازده اسانس را در زمستان (7/4%-8/2%) و در دزفول بیشترین بازده اسانس را در تابستان (9/0%) دارا بود. بیشترین مقدار 8،1-سینئول در شوشتر در بهار و زمستان و در دزفول در بهار دیده شد. تغییراتی نیز در سایر ترکیبهای عمده و جزئی اسانس هر سه گونه در فصول مختلف سال مشاهده شد. براساس نتایج حاصل از این تحقیق و برای دستیابی به کمیت و کیفیت قابلقبولی از اسانس اکالیپتوس به صورت همزمان، کشت گونه E. melliodora در شوشتر و دزفول قابل توصیه است. بهترین فصل برداشت برگهای E. melliodora به منظور اسانسگیری در شوشتر بهار و زمستان و در دزفول پاییز است. کشت گونه E. kingsmilli نیز در دزفول بهتر از شوشتر است. بهترین فصل برداشت برگهای E. kingsmilli به منظور اسانسگیری در شوشتر بهار و پاییز و در دزفول پاییز است. کشت گونه E. dundasii نیز در شوشتر قابل توصیه است. مناسبترین زمان برداشت این گونه در شوشتر برای دستیابی به بالاترین بازده اسانس فصل زمستان و بالاترین کیفیت اسانس بهار است. کشت این گونه در دزفول با توجه به بازده و کیفیت پایین اسانس قابل توصیه نیست.
رضا امیدبیگی؛ فرنوش فتاحی؛ فریبا فتاحی؛ قاسم کریمزاده
چکیده
گیاه آویشن ابلق با نام علمی (Thymus× citriodorus (Pers.) Schreb) یک گیاه بوتهای چند ساله و متعلق به تیره نعناع است. این گیاه در حقیقت هیبرید بین دو گیاه Thymus vulgaris و Thymus pulegioides میباشد. این گیاه بهعنوان معرق و در درمان برونشیت مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین مشخص شده که اسانس حاصل از پیکر رویشی آن دارای اثر ضد باکتری و ضد قارچی میباشد. از این ...
بیشتر
گیاه آویشن ابلق با نام علمی (Thymus× citriodorus (Pers.) Schreb) یک گیاه بوتهای چند ساله و متعلق به تیره نعناع است. این گیاه در حقیقت هیبرید بین دو گیاه Thymus vulgaris و Thymus pulegioides میباشد. این گیاه بهعنوان معرق و در درمان برونشیت مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین مشخص شده که اسانس حاصل از پیکر رویشی آن دارای اثر ضد باکتری و ضد قارچی میباشد. از این رو، تحقیق حاضر در باغ گیاهان دارویی شرکت دارویی زردبند واقع در شمال تهران به منظور تعیین بهترین زمان برداشت گیاه آویشن ابلق از نظر بالاترین عملکرد پیکر رویشی و میزان اسانس انجام گردید. پیکر رویشی گیاهان چهار ساله از خرداد تا آخر تیرماه سال 1387 در 4 مرحله فنولوژیکی مختلف شامل: 1) مرحله قبل از گلدهی، 2) مرحله آغاز گلدهی، 3) مرحله گلدهی کامل و 4) مرحله تشکیل میوه برداشت شد و بعد در هوای آزاد و در سایه خشک گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که زمان برداشت در سطح احتمال 1/0% تأثیر معنیداری بر میزان وزن تر و وزن خشک پیکر رویشی آویشن ابلق داشت، بهطوری که بالاترین وزن تازه و وزن خشک پیکر رویشی از مرحله گلدهی کامل و مرحله تشکیل میوه بدست آمد. بنابراین بیشترین مقدار اسانس به میزان 21/2 درصد از مرحله آغاز گلدهی استخراج شد و مقدار اسانس بدست آمده از گیاهان برداشت شده در مراحل قبل از گلدهی، گلدهی کامل و تشکیل میوه بهترتیب 80/1، 45/1 و 66/1 درصد بود. همچنین میزان عملکرد (میلیلیتر) اسانس در 100 متر مربع محاسبه شد که با توجه به مقایسه میانگینها، بالاترین عملکرد اسانس (61/840 میلیلیتر) در مرحله تشکیل میوه بدست آمد. بنابراین مطابق با نتایج بدست آمده مناسبترین زمان برداشت پیکر رویشی گیاه آویشن ابلق برای رسیدن به بالاترین عملکرد اسانس مرحله تشکیل میوه میباشد.
فریبا بیات؛ علیاحسان نصرتی
دوره 25، شماره 1 ، اردیبهشت 1388، ، صفحه 49-63
چکیده
برای نگهداری سیر در انبار افزون بر زمان و روش برداشت، نوع توده سیر و شرایط خشک کردن پس از برداشت نیز ضروریست. به این منظور تودههای سیر سفید (Allium sativum L.) همدان پس از آخرین آبیاری، در سه مرحله (مرحله زرد شدن نوک برگها، مرحله زرد شدن کامل برگها و مرحله قهوهای و خشک شدن برگها) برداشت و بعد در دو شرایط مصنوعی (دماهای 35، 45 و 55 درجه سانتیگراد) ...
بیشتر
برای نگهداری سیر در انبار افزون بر زمان و روش برداشت، نوع توده سیر و شرایط خشک کردن پس از برداشت نیز ضروریست. به این منظور تودههای سیر سفید (Allium sativum L.) همدان پس از آخرین آبیاری، در سه مرحله (مرحله زرد شدن نوک برگها، مرحله زرد شدن کامل برگها و مرحله قهوهای و خشک شدن برگها) برداشت و بعد در دو شرایط مصنوعی (دماهای 35، 45 و 55 درجه سانتیگراد) و طبیعی خشک شدند. کلیه تیمارها برای مدت 6 ماه در انبار نگهداری شدند و هر دو ماه یک مرتبه پیرووات، رنگ، سفتی بافت، افت وزنی و فساد آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بین مقادیر پیرووات، رنگ و سفتی بافت سیر پس از برداشت در سه مرحله اختلاف معنیدار وجود ندارد. بنابراین برداشت آنها از مرحله زرد شدن نوک برگها امکانپذیر است ولی به دلیل رطوبت بالای گردن و پوستههای پیاز سیر، خشک کردن پس از برداشت آنها ضروریست. مقایسه خشک کردن پیازهای سیر در دو شرایط مصنوعی و طبیعی نشان داد که مدت زمان خشک کردن با تأخیر در برداشت و افزایش دما کاهش مییابد. طی فرایند خشک کردن، مقدار رطوبت سیرچهها تغییرات کمی دارد ولی رطوبت ساقه و پوسته سیرچهها کاهش یافته و بهترتیب به میانگین 4±15 و 2±20 درصد میرسد. افزایش دمای خشک کردن و تأخیر در برداشت سیر سبب افزایش تغییر رنگ میشود. مقدار پیرووات نیز با کاهش دمای خشک کردن و تأخیر در برداشت افزایش مییابد ولی بین مقدار سفتی بافت پیازهای سیر اختلاف معنیدار وجود ندارد. پس از 6 ماه نگهداری سیر در انبار افت وزنی و فساد پیازهای سیر مرحلههای اول و دوم برداشت و دماهای 35 و 45 درجه سانتیگراد کمترین مقدار را دارد. مقادیر اسید پیروویک و تغییر رنگ نیز در طول مدت نگهداری، افزایش و سفتی بافت کاهش مییابد. کمترین مقدار پیرووات و رنگ در مرحله اول برداشت، در شرایط مصنوعی با دمای 35 درجه سانتیگراد و شرایط طبیعی خشک کردن و در مرحله دوم برداشت، در شرایط مصنوعی با تیمارهای 35 و 45 درجه سانتیگراد و شرایط طبیعی خشک کردن مشاهده میشود.