عارفه واعظ شهرستانی؛ فاطمه سفیدکن
چکیده
گونههای مختلف بومادران (Achillea spp.) بهطور گستردهای در سرتاسر دنیا توزیع شده و از دوران باستان به دلیل خواص دارویی مورد استفاده بودهاست. از خواص مهم این گیاه دارویی میتوان به درمان زخمها، خونریزیها، سردرد، التهاب، دردها، نفح و سوءهاضمه اشاره کرد. بررسی مقدار و اجزای تشکیلدهنده اسانس این گیاه در اندامهای مختلف، برای مشخص ...
بیشتر
گونههای مختلف بومادران (Achillea spp.) بهطور گستردهای در سرتاسر دنیا توزیع شده و از دوران باستان به دلیل خواص دارویی مورد استفاده بودهاست. از خواص مهم این گیاه دارویی میتوان به درمان زخمها، خونریزیها، سردرد، التهاب، دردها، نفح و سوءهاضمه اشاره کرد. بررسی مقدار و اجزای تشکیلدهنده اسانس این گیاه در اندامهای مختلف، برای مشخص کردن اندام مورد استفاده گیاه در اسانسگیری، اهمیت دارد. در این تحقیق، بذر بومادران زرد (Achillea biebersteinii Afan.) از استان گلستان جمعآوری شده و در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات البرز واقع در شهرستان کرج وابسته به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور کشت شد. بهمنظور بررسی و مقایسه کمّی و کیفی اسانس سرشاخه گلدار و هریک از اجزای آن (گل، برگ و ساقه) بهصورت مجزا، پس از جمعآوری گیاه در زمان اوج گلدهی، جدا کردن اندامها و خشک کردن در سایه، اسانسگیری به روش تقطیر با آب انجام شد. اسانسهای حاصل با استفاده از دستگاههای کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) مورد تجزیه کمّی و کیفی قرار گرفتند. بیشترین بازده اسانس (نسبت به وزن خشک) مربوط به برگ (0.74%) و کمترین مقدار بازده اسانس مربوط به ساقه (0.03%) بود و بازده اسانس کل سرشاخه گلدار (0.6%) و گل (0.34%) در بین این دو قرار داشت. ترکیبهای عمده و اصلی در اسانس ساقه 8،1-سینئول (15.1%) و کامفور (24%)، در اسانس برگ 8،1-سینئول (40.4%)، آرتمیزیا کتون (28.1%) و کامفور (10.3%) و در اسانس گل 8،1-سینئول (41.3%)، آرتمیزیا کتون (24.3%) و کامفور (15.6%) بودند. ترکیبهای عمده اسانس سرشاخه گلدار نیز 8،1-سینئول (35.4%)، آرتمیزیا کتون (30.6%) و کامفور (16.2%) بودند. براساس نتایج این تحقیق بیشترین مقدار آرتمیزیا کتون و کامفور در سرشاخه گلدار و بیشترین مقدار 8،1-سینئول در برگ و گل وجود داشت.
عزیزه سقلی؛ محمد فرخاری؛ افشین صلواتی؛ خلیل عالمی سعید؛ علیرضا ابدالی مشهدی
چکیده
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی اکوتیپهای خارمریم (.Silybum marianum L) جمعآوری شده از نقاط مختلف کشور ایران و رقم اصلاح شده بوداکالازی و دو اکوتیپ متعلق به انگلستان، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان اجرا شد. در این مطالعه صفات مورفولوژیک، فنولوژیک، عملکرد ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی اکوتیپهای خارمریم (.Silybum marianum L) جمعآوری شده از نقاط مختلف کشور ایران و رقم اصلاح شده بوداکالازی و دو اکوتیپ متعلق به انگلستان، آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان اجرا شد. در این مطالعه صفات مورفولوژیک، فنولوژیک، عملکرد و اجزاء عملکرد ارزیابی گردید. تجزیه واریانس تفاوت معنیداری را بین اکوتیپهای مورد مطالعه برای بیشتر صفات مورد بررسی بهجز صفات فنولوژیک نشان داد. حداکثر و حداقل میزان عملکرد برآورد شده در هکتار مربوط به اکوتیپهای ملاثانی 2 و شوش 2 بهترتیب با عملکرد تخمینی 2/4 و 7/1 تن در هکتار بود. همچنین عملکرد رقم بوداکالازی 2/2 تن در هکتار بود. البته رقم شوش 2 در بین اکوتیپهای مورد بررسی از لحاظ اندازه دارای کوچکترین ابعاد بود. از میان صفات فنولوژیک مورد بررسی قرار گرفته، فقط طول دوره پرشدن از لحاظ آماری در سطح 5% معنیدار گردید. براساس رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت، صفات تعداد کاپیتول در بوته، تعداد دانه در کاپیتول اصلی و وزن هزاردانه از مهمترین صفات مؤثر بر عملکرد دانه بودند. همچنین زمان به ساقه رفتن نیز بهطور غیرمستقیم از طریق تأثیر بر تعداد کاپیتول در بوته و تعداد دانه در کاپیتول اصلی بر عملکرد مؤثر بود. صفات وارد شده در مدل رگرسیونی درمجموع 97% از تغییرات عملکرد را توجیه کردند. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشهای بر ساس فاصله مربع اقلیدسی و الگوریتم وارد اکوتیپها را در سه گروه دستهبندی کرد. این تقسیمبندی بهطور کامل مطابق با مناطق جغرافیایی جمعآوری شده نبود. نتایج این پژوهش نشان داد که بین اکوتیپهای خارمریم بررسی شده از نظر صفات ظاهری تنوع بالایی وجود دارد، بهطوری که میتوان از این اکوتیپها در برنامههای بهنژادی بهره برد.
مهردخت نجف پور نوایی؛ آناهیتا شریعت
چکیده
Zataria multiflora Boiss. (آویشن شیرازی) از گیاهان دارویی با ارزش و در معرض انقراض میباشد که در صنایع غذایی و دارویی مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی برخی از عناصر معدنی گیاه آویشن شیرازی و نیز مقایسه انباشت فلزات سنگین در برخی از رویشگاههای طبیعی کشور، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در چهار رویشگاه کشور در استانهای ...
بیشتر
Zataria multiflora Boiss. (آویشن شیرازی) از گیاهان دارویی با ارزش و در معرض انقراض میباشد که در صنایع غذایی و دارویی مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی برخی از عناصر معدنی گیاه آویشن شیرازی و نیز مقایسه انباشت فلزات سنگین در برخی از رویشگاههای طبیعی کشور، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در چهار رویشگاه کشور در استانهای اصفهان، فارس، یزد و هرمزگان انجام شد. عناصر معدنی این گیاه دارویی شامل ریزمغذیها و تعدادی از عناصر ضروری و پرمصرف ازجمله آهن، روی، منگنز، مس، منیزیم، سدیم، کلسیم، پتاسیم و تعدادی از فلزات ازجمله کروم، کبالت، سیلیسیم، سرب، آرسنیک، نیکل، کادمیم، وانادیم و جیوه که جمعاً 17 عنصر بود، با استفاده از دستگاه پلاسمای جفت شده القایی (ICP-OES) اندازهگیری گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنیداری در میان رویشگاهها برای تمامی عناصر به غیر از سه فلز آرسنیک، کادمیوم و جیوه (P<0.01) وجود دارد. سه فلز ذکر شده در حد تشخیص دستگاه ICP نبوده و به همین دلیل، ناچیز در نظر گرفته شد. از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به اثر رویشگاه بر خصوصیات کیفی گیاه اشاره کرد. گیاهان رشد کرده در منطقه یزد دارای حداکثر مقدار سدیم، منیزیم، آهن و حداقل مقدار کلسیم و کبالت بودند، در حالیکه گیاهان رشد کرده در رویشگاه اصفهان حداکثر مقدار روی، منگنز، مس، پتاسیم و حداقل مقدار سدیم و منیزیم را نشان دادند که بیانگر اثر معنیدار حاصلخیزی رویشگاه بر خصوصیات کیفی این گیاه دارویی میباشد. مقایسه مقدار عناصر سنگین تجمع یافته در گیاهان جمعآوری شده با حد مجاز گزارش شده توسط سازمان جهانی بهداشت حکایت از عدم وجود سمّیت این عناصر داشت. از اهداف کاربردی این تحقیق امکان معرفی شاخصهای یونومیک در شناسایی جمعیتهای گیاه Zataria multiflora Boiss. و نیز مقایسه سلامت محصول در میان رویشگاههای مختلف بود.
ایوب مزارعی؛ علیرضا سیروس مهر؛ زهرا بابایی
چکیده
تنش کمبود آب بهطور دائم یا موقت، در رشد و توزیع پوشش طبیعی گیاهان بیشتر از سایر عوامل محیطی محدودکننده است. بهمنظور بررسی تأثیر قارچهای آربوسکولار مایکوریزا و تنش خشکی بر رشد و عملکرد گیاه خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaertn.)، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل در چاه نیمه انجام شد. ...
بیشتر
تنش کمبود آب بهطور دائم یا موقت، در رشد و توزیع پوشش طبیعی گیاهان بیشتر از سایر عوامل محیطی محدودکننده است. بهمنظور بررسی تأثیر قارچهای آربوسکولار مایکوریزا و تنش خشکی بر رشد و عملکرد گیاه خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaertn.)، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل در چاه نیمه انجام شد. تنش خشکی در سه سطح (آبیاری براساس 100% ظرفیت مزرعه بهعنوان شاهد، 60% و 30% ظرفیت مزرعه) و سه گونه قارچ مایکوریزا Glomus mosseae، Glomus versiformis و Glomus intraradices و بدون تلقیح بهعنوان شاهد بود. نتایج نشان داد که پس از آغاز تیمارهای خشکی، خصوصیات رویشی مانند تعداد کاپیتول، تعداد دانه در کاپیتول، وزن هزاردانه، تعداد و مساحت سطح برگ، طول ریشه، تعداد شاخههای فرعی، ارتفاع بوته، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه با افزایش خشکی بهطور معنیداری کاهش یافتند. محتوای نسبی آب برگ در اثر خشکی به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و از 77.3 در شاهد به 57.01 در 30% FC کاهش یافت. همچنین با افزایش تنش خشکی میزان فسفر برگ کاهش و مقدار پتاسیم برگ افزایش یافت. در پاسخ به تنش خشکی، فرایندهای تنظیم اسمزی در گیاهان ماریتیغال فعال شد و میزان پرولین در برگها افزایش (بیشترین مقدار 0.13 میلیگرم بر گرم بافت در آبیاری 30% FC) یافت ولی درصد سیلیمارین در آبیاری کامل از 16.35% به 10.24% در آبیاری 30% FC کاهش یافت. تلقیح با قارچ مایکوریزا شاخصهای رشد رویشی، درصد سیلیمارین (بیشترین میزان در کاربرد G. mosseae و کمترین در شاهد)، محتوای نسبی آب گیاه و محتوای فسفر و پتاسیم برگ گیاه خارمریم را در شرایط تنش خشکی در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده بهطور معنیداری افزایش داد، ولی میزان پرولین برگ کمتر شد. بهطور کلی، کاربرد قارچ میکوریزا سبب افزایش مقاومت به تنش خشکی در گیاه خارمریم شد.
سید محسن حسینی؛ مجید آقاعلیخانی؛ فاطمه سفیدکن؛ امیر قلاوند
چکیده
مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) بومی ایران و در معرض تهدید است که کشت آن در نظامهای کمنهاده و ارگانیک در حفاظت از این ذخیره ژنتیکی نقش مهمی دارد. برای مقایسه درصد اسانس مرزه و ترکیبهای آن در رویشگاه طبیعی و مزرعه، آزمایشی انجام شد که طی آن تأثیر تیمارهای تغذیهای در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ) در چهار تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع ...
بیشتر
مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) بومی ایران و در معرض تهدید است که کشت آن در نظامهای کمنهاده و ارگانیک در حفاظت از این ذخیره ژنتیکی نقش مهمی دارد. برای مقایسه درصد اسانس مرزه و ترکیبهای آن در رویشگاه طبیعی و مزرعه، آزمایشی انجام شد که طی آن تأثیر تیمارهای تغذیهای در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ) در چهار تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها، ورمیکمپوست به میزان چهار تن در هکتار و ورمیکمپوست به میزان دو تن در هکتار+ ورمیتی به میزان40 لیتر در هکتار بود. در مرحله گلدهی مرزه میزان اسانس و درصد ترکیبهای آن در نمونههای کشت شده و رویشگاه طبیعی اندازهگیری شد. آرایش کاشت بر میزان و ترکیبهای اسانس تأثیر معنیداری نداشت. از نظر تولید اسانس سطح کودی ورمیکمپوست دو تن+ ورمیتی 40 لیتر در چین اول با 28.38% و در چین دوم ورمیکمپوست چهار تن با 46.04% در مقایسه با رویشگاه طبیعی برتری داشتند. میزان اسانس مرزه رشد کرده در حضور علف هرز در تمام سطوح نسبت به رویشگاه طبیعی برتری داشت و بیشترین میزان در چین اول 30.41% و در چین دوم 51.80% مربوط به تراکم 18 بوته تاجخروس در مترمربع بود. در تمام تیمارهای کودی میزان تیمول نسبت به رویشگاه طبیعی (38.49%) برتری داشت و بیشترین میزان (42.95%) در اثر تیمار کاربرد چهار تن ورمیکمپوست حاصل شد. مرزه سهندی در شرایط عدم حضور علف هرز با 45.18% بیشترین میزان تیمول را نسبت به مرزه رشد کرده در رویشگاه طبیعی تولید کرد.
سعید یوسفزاده؛ فاطمه سفیدکن
چکیده
بهمنظور بررسی خصوصیات کمّی و کیفی شش جمعیت بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) در شش رویشگاه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 در سه تکرار (با فواصل 500 تا 1000 متر) انجام شد. هر جمعیت بادرشبو متعلق به یک رویشگاه و این رویشگاهها شامل سلماس، ارومیه، خوی، مراغه، پیرانشهر و تبریز بودند. رقم اصلاح شده Szk-1 بهعنوان تیمار شاهد در مزرعه تحقیقاتی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی خصوصیات کمّی و کیفی شش جمعیت بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.) در شش رویشگاه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 1392 در سه تکرار (با فواصل 500 تا 1000 متر) انجام شد. هر جمعیت بادرشبو متعلق به یک رویشگاه و این رویشگاهها شامل سلماس، ارومیه، خوی، مراغه، پیرانشهر و تبریز بودند. رقم اصلاح شده Szk-1 بهعنوان تیمار شاهد در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه پیام نور مرکز مرند کشت شد. در هر رویشگاه از شاخههای گلدار بادرشبو در مرحله گلدهی کامل نمونهبرداری شد. در این مطالعه صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی، تعداد شاخههای گلدهنده، درصد اسانس، درصد نیتروژن، فسفر و پتاسیم در اندامهوایی گیاه، میزان کلروفیل (a، b و کل)، میزان کارتنوئید، فلاونوئید و آنتوسیانین کل مورد ارزیابی قرار گرفتند. اثر جمعیت بر ارتفاع بوته، تعداد شاخههای فرعی، درصد اسانس، میزان نیتروژن، فسفر، کلروفیل و فلاونویید در سطح 5% و بر تعداد شاخههایگلدهنده و میزان آنتوسیانین در سطح 1% معنیدار بود. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، درصد نیتروژن، فسفر، میزان کلروفیل، کارتنوئید و درصد اسانس از جمعیت رویشگاه سلماس بدست آمد. رقم Szk-1 بیشترین تعداد شاخه فرعی و گلدهنده و فلاونوئید کل را تولید کرد. بهطور کلی، جمعیت سلماس دارای بهترین صفات رویشی و کیفی بود. بنابراین با استفاده از آنها میتوان ارقامی با خصوصیات مطلوب زراعی تولید کرد.
فتحالله احمدی؛ احمد معینی؛ سجاد رشیدی منفرد
چکیده
در این پژوهش، ریشههای مویین گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea L.) در بیوراکتور ستون حبابدار 1000 میلیلیتری حاوی 500 میلیلیتر محیط کشت WPM مایع کشت و تأثیر مقادیر اینوکلوم (3، 6 و gl-19) و سرعتهای هوادهی (1/0، 2/0 و vvm4/0) روی میزان تولید بیوماس و اسید شیکوریک بررسی شدند. صفات وزن تر، وزن خشک و مقدار اسید شیکوریک ریشههای مویین بعد از 30 روز اندازهگیری ...
بیشتر
در این پژوهش، ریشههای مویین گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea L.) در بیوراکتور ستون حبابدار 1000 میلیلیتری حاوی 500 میلیلیتر محیط کشت WPM مایع کشت و تأثیر مقادیر اینوکلوم (3، 6 و gl-19) و سرعتهای هوادهی (1/0، 2/0 و vvm4/0) روی میزان تولید بیوماس و اسید شیکوریک بررسی شدند. صفات وزن تر، وزن خشک و مقدار اسید شیکوریک ریشههای مویین بعد از 30 روز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار بیوماس (g l-14/16 وزن تر و g l-1084/2 وزن خشک) و اسید شیکوریک (mg g-1 DW74/16) در مقدار اینوکلوم g l-1 6 تولید شده است. نتایج حاصل از بررسی اثر سرعت هوادهی بر تولید بیوماس و اسید شیکوریک نیز نشان داد که بیشترین میزان تولید وزن تر ( g l-14/15) و وزن خشک ( g l-1467/2) در سرعت هوادهی vvm 4/0 و بیشترین میزان تولید اسید شیکوریک (mg g-1 DW 74/12) در سرعت هوادهی vvm 2/0 بدست آمده است. بهطور کلی مقدار اینوکلوم و سرعت هوادهی نقش مهمی در میزان رشد و نمو ریشههای مویین در بیوراکتور ستون حبابدار داشتند و برای بهینه کردن تولید بیوماس و متابولیت ثانویه باید به این عوامل توجه کرد.
معصومه لایقحقیقی؛ معظم حسنپور اصیل؛ بهلول عباسزاده؛ فاطمه سفیدکن؛ محمد متینیزاده
چکیده
حدود 67 گونه از جنس Nepeta در ایران یافت شدهاست که گونه Nepetapogonosperma Jamzad از گونههای انحصاری ایران میباشد. اثر تنش کمآبی بر گیاه Nepeta pogonosperma در شرایط مزرعه در ایستگاه تحقیقات البرز (وابسته به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) در سال زراعی 1394 اجرا شد. آزمایش بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل 3 سطح آبیاری ...
بیشتر
حدود 67 گونه از جنس Nepeta در ایران یافت شدهاست که گونه Nepetapogonosperma Jamzad از گونههای انحصاری ایران میباشد. اثر تنش کمآبی بر گیاه Nepeta pogonosperma در شرایط مزرعه در ایستگاه تحقیقات البرز (وابسته به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) در سال زراعی 1394 اجرا شد. آزمایش بهصورت بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل 3 سطح آبیاری 30، 60 و 90 درصد ظرفیت زراعی بود و برداشت در مرحله گلدهی کامل انجام شد. اسانسگیری به روش تقطیر با آب در مدت 2 ساعت و 30 دقیقه انجام شد. درصد ترکیبهای اسانس و شناسایی آنها با استفاده از GC و GC/MS انجام گردید. در اسانس گیاه پونهسا (Nepeta pogonosperma Jamzad) 16 ترکیب شناسایی گردید که در 15 ترکیب آلفا-توجن، آلفا-پینن، سابینن، بتا-پینن، میرسن، آلفا-ترپینن، پارا-سیمن، بتا-اوسیمن، گاما-ترپینن، ترپینن-4-اُل، آلفا-ترپینئول، αa4، α7، αa7-نپتالاکتون، αa4، α7، βa7-نپتالاکتون، ترانس-کاریوفیلن و بتا-بیزابولن بیشترین درصد مربوط به تیمار بدون تنش بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش کمآبی بر درصد و عملکرد اسانس و ترکیبهای شناسایی شده اثر معنیدار داشت. بیشترین درصد اسانس با میانگین 18/3% متعلق به تیمار تنش شدید (30% ظرفیت زراعی) بود. بیشترین عملکرد اسانس با مقدار 321/78 کیلوگرم بر هکتار مربوط به تیمار تنش متوسط (60% ظرفیت زراعی) بود. حداکثر 8،1-سینئول متعلق به تیمار 30% ظرفیت زراعی بود. بالاترین مجموع نپتالاکتون با میانگین 2/28%، در تیمار شاهد بود. همچنین نتایج نشان داد برای تولید گیاهانی با درصد اسانس بالا، تنش شدید؛ برای تولید گیاهانی با نپتالاکتون بالا، شرایط بدون تنش کمآبی و برای تولید اقتصادی (اسانس بالا) استفاده از تنش متوسط کمآبی مناسب میباشد.
سید محسن حسینی؛ مجید آقاعلیخانی؛ فاطمه سفیدکن؛ امیر قلاوند
چکیده
با توجه به اهمیت مدیریت علفهای هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، در این تحقیق تأثیر سطوح تیمارهای مختلف تغذیهای بر رشد و عملکرد کمّی و کیفی مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) در شرایط رقابت با علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مدیریت علفهای هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، در این تحقیق تأثیر سطوح تیمارهای مختلف تغذیهای بر رشد و عملکرد کمّی و کیفی مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) در شرایط رقابت با علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها (CF)، ورمیکمپوست 4 تن در هکتار (V4)، ورمیکمپوست 2 تن در هکتار+ ورمیتی 40 لیتر در هکتار (V2T) و سطوح تراکم علف هرز نیز شامل: تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع (بهترتیب W0، W6، W12 و W18) بود. نتایج نشان داد در سال اول آزمایش، تأثیر کود بر وزن سرشاخه و تأثیر علف هرز بر میزان اسانس (p<0.05) و وزن سرشاخه (p<0.01) معنیدار گردید. در مجموع دو سال، تأثیر سطوح علف هرز بر وزن خشک علف هرز در سطح 1% تفاوت معنیدار داشته است. بیشترین درصد اسانس مرزه از تیمار ورمیکمپوست 2 تن+ ورمیتی در شرایط بدون علف هرز حاصل گردید. در اسانس تولیدی 16 ترکیب شناسایی شد که تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن مهمترین آنها بودند. نتایج تجزیه اسانس نشان داد که تیمار 4 تن کود ورمیکمپوست و عدم وجود علف هرز، تیمول بیشتری را تولید کرد. با وجود این، حضور علف هرز تاجخروس میزان تولید پارا-سیمن در اسانس مرزه را افزایش و تولید تیمول را کاهش داد.
اعظمالسادات ریاضی؛ ناصر مجنونحسینی؛ حسنعلی نقدیبادی؛ محمدرضا نقوی؛ شمسعلی رضازاده
چکیده
ترکیبهای هیپریسین و هیپرفورین بهعنوان مواد مؤثره اصلی گیاه دارویی گلراعی (Hypericum perforatum L.) مطرح هستند. در این تحقیق، تنوع صفات فیتوشیمیایی 25 جمعیت گل راعی در رویشگاههای طبیعی ایران بررسی شد. نمونهبرداری گیاهان بهطور تصادفی در مرحله گلدهی کامل از استانهای گلستان، مازندران، گیلان، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اردبیل، ...
بیشتر
ترکیبهای هیپریسین و هیپرفورین بهعنوان مواد مؤثره اصلی گیاه دارویی گلراعی (Hypericum perforatum L.) مطرح هستند. در این تحقیق، تنوع صفات فیتوشیمیایی 25 جمعیت گل راعی در رویشگاههای طبیعی ایران بررسی شد. نمونهبرداری گیاهان بهطور تصادفی در مرحله گلدهی کامل از استانهای گلستان، مازندران، گیلان، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، اردبیل، کردستان، همدان، کهگیلویه و بویراحمد، قزوین، زنجان، خراسان و تهران در بهار و تابستان سال 1389 انجام شد. نتایج نشان داد که در بین اندامهای گل و برگ جمعیتها از نظر میزان هیپریسین و هیپرفورین تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0>p). گلها در مقایسه با برگها بیشترین میزان هیپریسین و هیپرفورین را داشتند. میزان هیپرفورین در هر دو اندام در مقایسه با میزان هیپریسین بهطور معنیداری بالاتر بود. ضرایب همبستگی ساده بین صفات، همبستگی مثبت معنیدار بین هیپریسین برگ با تعداد غده تیره رنگ و روشن در برگ و تعداد غده روشن در واحد سطح برگ و هیپرفورین برگ با هیپریسین برگ را نشان داد. در تجزیه به مؤلفههای اصلی، دو مؤلفه شناسایی شدند که در مجموع 66% از کل تنوع دادهها را توجیه نمودند. در تجزیه خوشهای، جمعیتها به سه گروه تقسیم شدند که با تنوع جغرافیایی آنها مطابقت نداشت. در کل نتایج نشان داد که تنوع بالایی بین جمعیتهای گلراعی در رویشگاههای طبیعی ایران از نظر صفات فیتوشیمیایی وجود دارد که از این تنوع در برنامههای اصلاحی میتوان استفاده کرد.
احمد اکبری نیا
چکیده
مرزه سهندی (Saturja sahandica Bormn.)، گیاه دارویی از خانواده نعناعیان، بومی ایران و تنها رویشگاه آن غرب ایران است. در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی تأثیر سطوح کود نیتروژنه (به فرم اوره)، (شاهد)، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار (عامل اصلی) و تراکم کاشت 8، 10 و 12 بوته در مترمربع (عامل فرعی) بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، عملکرد ...
بیشتر
مرزه سهندی (Saturja sahandica Bormn.)، گیاه دارویی از خانواده نعناعیان، بومی ایران و تنها رویشگاه آن غرب ایران است. در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی تأثیر سطوح کود نیتروژنه (به فرم اوره)، (شاهد)، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار (عامل اصلی) و تراکم کاشت 8، 10 و 12 بوته در مترمربع (عامل فرعی) بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، عملکرد و اسانس سرشاخه گلدار پایههای سال دوم مرزه سهندی در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد تاکستان مورد بررسی قرار گرفت. از لحاظ ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته و عملکرد سرشاخه گلدار بین کاربرد 40 و 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تفاوت معنیداری وجود نداشت. اما هر دو بالاتر از تیمار شاهد بودند. بیشترین درصد (1/2%) و عملکرد اسانس (2/42 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد و کاربرد نیتروژن بیشتر بازده اسانس را کاهش داد (7/1%). تراکم کاشت تا 10 بوته در واحد سطح عملکرد سرشاخه و عملکرد اسانس را افزایش داد. بالاترین عملکرد سرشاخه گلدار (2096 کیلوگرم در هکتار)، بازده اسانس (1/2%) و عملکرد اسانس (1/44 کیلوگرم در هکتار) از کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم کاشت 12 بوته در مترمربع بدست آمد که با کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم 10 بوته در مترمربع (عملکرد سرشاخه گلدار 2069 کیلوگرم در هکتار، بازده اسانس 1/2% و عملکرد اسانس 5/43 کیلوگرم در هکتار ) تفاوت معنیداری را نشان نداد.
راحله خطیبزاده؛ مجید عزیزی؛ حسین آرویی؛ محمد فارسی
چکیده
با گذشت زمان، بار دیگر پرورش و تولید گیاهان دارویی با رشد قابلتوجهی روبرو شدهاست. پیشرفتهای زیستفناوری میتواند کارآیی بسیاری در حفظ و تکثیر گیاهان در خطر انقراض و همچنین افزایش توان ژنتیکی گیاهان دارویی داشته باشد. تغییرات ژنتیکی رخ داده در کشتهای کالوس ممکن است به بازدهی بالاتری در تولید متابولیتهای ثانویهی ارزشمند ...
بیشتر
با گذشت زمان، بار دیگر پرورش و تولید گیاهان دارویی با رشد قابلتوجهی روبرو شدهاست. پیشرفتهای زیستفناوری میتواند کارآیی بسیاری در حفظ و تکثیر گیاهان در خطر انقراض و همچنین افزایش توان ژنتیکی گیاهان دارویی داشته باشد. تغییرات ژنتیکی رخ داده در کشتهای کالوس ممکن است به بازدهی بالاتری در تولید متابولیتهای ثانویهی ارزشمند بیانجامد. انجدان رومی (Levisticum officinale Koch.) از تیرهی چتریان، یکی از قدیمیترین گیاهان دارویی و ادویهای بهشمار میرود که در فارماکوپههای معتبر، ترکیبهای ریشهی آن بهعنوان موادی مدر برای درمان سنگ و عفونتهای کلیه و مجاری ادراری معرفی شدهاند. این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع ریزنمونه، ترکیب محیط کشت و هورمونهای تنظیمکنندهی رشد بر روی میزان رشد کالوس انجدان رومی در قالب طرح کاملاً تصادفی فاکتوریل با ریزنمونههای هیپوکوتیل، ریشه، برگ، دمبرگ و گره طوقه و در محیط MS تغییریافته (AM1) حاوی سطوح مختلف مواد رشد گیاهی انجام شد. پس از یک ماه میزان رشد و درصد کالزایی مقایسه شد. نتایج نشان داد که حداکثر میزان رشد و بهترین خصوصیات ظاهری کالوس با استفاده از ریزنمونهی هیپوکوتیل و ریشه، در محیط پایهی AM1 و با مقادیر 5/1 میلیگرم در لیتر 2,4-D، 5/0 میلیگرم در لیتر Kin و 025/0 میلیگرم در لیتر NAA بدست آمد.
محمدرضا اردکانی؛ بهلول عباسزاده؛ محمدحسن عصاره؛ فرزاد پاکنژاد؛ علی کاشانی؛ معصومه لایقحقیقی
چکیده
یکی از شیوههای مدیریت منابع طبیعی، بهرهبرداری از زمینهای کمبازده و استفاده از گونههای مقاوم گیاهی در شرایط دشوار میباشد. در این پژوهش در سال 1388، از رویشگاه طبیعی کافوری (Camphorosma monspliaca L.) در منطقه اراک (دشت چرّا) در مرحله ابتدایی رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی بذر با استفاده از پلاتگذاری با تکرار، نمونهبرداری ...
بیشتر
یکی از شیوههای مدیریت منابع طبیعی، بهرهبرداری از زمینهای کمبازده و استفاده از گونههای مقاوم گیاهی در شرایط دشوار میباشد. در این پژوهش در سال 1388، از رویشگاه طبیعی کافوری (Camphorosma monspliaca L.) در منطقه اراک (دشت چرّا) در مرحله ابتدایی رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی بذر با استفاده از پلاتگذاری با تکرار، نمونهبرداری گردید. در مرحله گلدهی کامل، ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش (کانوپی)، طول و وزن ریشه، کلروفیل، وزن خشک بوتهها، میزان قندهای محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کلر و آهن اندازهگیری شد. مقایسه میانگین صفات مورفولوژیک نشان داد که منطقه با شوری کمتر (منطقه 3 با dS/m 6/7 =EC)، بیشترین ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، سرشاخه کل و سرشاخه گلدار را داشت. منطقه با شوری زیاد (منطقه 1 با dS/m 4/12 =EC) بیشترین طول ریشه، وزن ریشه، درصد اسانس در مرحله رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی را نسبت به مناطق با شوری متوسط (منطقه 2 با dS/m 7/11 =EC) و منطقه 3 داشت. منطقه 1 بیشترین قند محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم و کلر را داشت. منطقه 3 بیشترین کلروفیل کل، کلروفیل a و کلروفیل b را داشت. همچنین منطقه 2 از آهن بیشتری برخوردار بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان دادند که بین ارتفاع گیاه با درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بین قندهای محلول با پرولین، منیزیم، کلسیم و کلر همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین بین قندهای محلول با کلروفیل کل 2 همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بهطور کلی با توجه به نتایج، گیاه کافوری گیاهی متحمل به شوری بوده و به نظر میرسد که دارای ارزش دارویی و مرتعی میباشد.
سیدعلی (سیدرضا) حسینی
چکیده
رازک (Humulus lupulus L.) گیاهیست دائمی از تیره شاهدانه (Cannabaceae)، که در بیشتر نقاط جهان جهت استفاده دارویی و صنعتی کشت میگردد. این گونه در استان گلستان بهصورت وحشی رویش دارد. این بررسی، به منظور دستیابی به بهترین روش کاشت گیاه رازک در گرگان انجام شد. این پژوهش از سال 1379 به مدت سه سال اجرا شد. در این تحقیق چهار روش کاشت شامل: 1- بذرکاری 2- قلمه ...
بیشتر
رازک (Humulus lupulus L.) گیاهیست دائمی از تیره شاهدانه (Cannabaceae)، که در بیشتر نقاط جهان جهت استفاده دارویی و صنعتی کشت میگردد. این گونه در استان گلستان بهصورت وحشی رویش دارد. این بررسی، به منظور دستیابی به بهترین روش کاشت گیاه رازک در گرگان انجام شد. این پژوهش از سال 1379 به مدت سه سال اجرا شد. در این تحقیق چهار روش کاشت شامل: 1- بذرکاری 2- قلمه 3- پاجوش و 4- خوابانیدن در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر استقرار گیاه، روشهای پاجوش، خوابانیدن و بذرکاری نسبت به روش قلمه اختلاف معنیداری داشتند (01/0>p). از نظر میزان عملکرد رازک روشهای پاجوش و خوابانیدن بهترتیب با 1610 و 1338 کیلوگرم در هکتار نسبت به روشهای بذرکاری و قلمه با 687 و 5/28 کیلوگرم در هکتار اختلاف معنیداری داشتند (01/0>p). در مجموع روش پاجوش با توجه به استقرار مناسب و عملکرد بالا نسبت به 3 روش دیگر برای کاشت در گرگان توصیه میگردد.
اکرم فرزانه؛ محمّدتقی عبادی؛ سیدحسین نعمتی؛ حسین آرویی
چکیده
به منظور بررسی واکنش جوانهزنی بذرهای دو رقم اصلاح شده گیاه دارویی گل گندم (Centaurea cyanus L.) و توده بومی ایران به تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در محل آزمایشگاههای تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. عامل اول شامل یک تودهی ایرانی و دو رقم اصلاح شده گل گندم به ...
بیشتر
به منظور بررسی واکنش جوانهزنی بذرهای دو رقم اصلاح شده گیاه دارویی گل گندم (Centaurea cyanus L.) و توده بومی ایران به تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1388 در محل آزمایشگاههای تحقیقاتی گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. عامل اول شامل یک تودهی ایرانی و دو رقم اصلاح شده گل گندم به نامهای Ball blue و Ball junge بود و عامل دوم شامل 7 سطح شوری (0، 50، 100، 150، 200، 250، 300 میلیمولار) حاصل از نمک کلرید سدیم خالص که شوری صفر (آب مقطر) بهعنوان شاهد در نظر گرفته شد. مؤلفههای جوانهزنی شامل درصد و سرعت جوانهزنی، شاخص بنیه، طول ریشهچه و طول ساقهچه اندازهگیری شد. نتایج آنالیز واریانس نشاندهنده اثر معنیدار سطوح مختلف شوری بر تمام صفات مورد اندازهگیری بود ولی اثر نوع رقم تنها در مورد درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه معنیدار گردید. همچنین اثر متقابل شوری و رقم بر تمام صفات اندازهگیری شده معنیدار بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش شوری هر یک از صفات اندازهگیری شده کاهش معنیداری یافتند. بیشترین درصد و سرعت جوانهزنی (بهترتیب 04/51% و 82/11 بذر در روز) مربوط به رقم Ball blue در تیمار شاهد و کمترین میزان (بهترتیب 32/9% و 5/0 بذر در روز) مربوط به توده بومی ایران و رقم Ball junge در تیمار 300 میلیمولار بود. طول ساقهچه نیز نسبت به طول ریشهچه کاهش بیشتری در مقابل شوری نشان داد. ارقام اصلاحشده گل گندم و توده بومی ایران به دلیل تفاوتهای ژنتیکی نسبت به تنش شوری واکنش متفاوتی نشان دادند. بهطور کلی به نظر میرسد رقم Ball blue در بین ارقام مورد مطالعه دارای بیشترین تحمل به شوری در مرحله جوانهزنی باشد.
علیرضا دادخواه
چکیده
این آزمایش در محیط کنترل شده به منظور بررسی درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه چهار گیاه دارویی شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.)، کنجد (Sesamum indicum L.)، شاهدانه (Cannabis sativa L.) و زنیان (Carum copticum (L.) C. B. Clarke) در شرایط پتانسیل منفی با استفاده از نمکهای کلرور سدیم، کلرور کلسیم و مخلوط نمکهای کلرور سدیم + کلرور کلسیم به نسبت مولی 5 به ...
بیشتر
این آزمایش در محیط کنترل شده به منظور بررسی درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه و ریشهچه چهار گیاه دارویی شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.)، کنجد (Sesamum indicum L.)، شاهدانه (Cannabis sativa L.) و زنیان (Carum copticum (L.) C. B. Clarke) در شرایط پتانسیل منفی با استفاده از نمکهای کلرور سدیم، کلرور کلسیم و مخلوط نمکهای کلرور سدیم + کلرور کلسیم به نسبت مولی 5 به یک انجام شد. تیمارها شامل جوانهزنی بذرها در آب مقطر بهعنوان شاهد و سه تیمار پتانسیل منفی شامل 37/0-، 59/0- و 81/0- مگاپاسکال بود. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل در پتریدیشهایی به قطر 11 سانتیمتر با 30 عدد بذر در شش تکرار اجرا گردید. واکنش فرایند جوانهزنی گیاهان به پتانسیل منفی آب و نوع نمک ایجادکننده پتانسیل منفی، متفاوت بود. بهطوری که پتانسیل منفی آب و نوع نمک ایجادکننده پتانسیل منفی هیچگونه تأثیر منفی بر جوانهزنی بذر گیاه کنجد نداشت ولی جوانهزنی بذر سایر گیاهان بشدت تحت تأثیر پتانسیل منفی آب و نوع نمک قرار گرفت. در پتانسیل منفی 81/0- بیشترین درصد جوانهزنی مربوط به بذر کنجد با 99% و کمترین درصد جوانهزنی مربوط به بذرهای گیاهان شنبلیله و زنیان با جوانهزنی دوازده درصد بوده است. نوع نمک ایجادکننده پتانسیل منفی بر جوانهزنی بذرها تأثیر داشت، بهطوری که در پتانسیلهای منفی ایجاد شده با مخلوط نمکهای کلرور سدیم + کلرور کلسیم (به نسبت مولی 5 به یک) بهویژه پتانسیلهای منفی بالا فرایند جوانهزنی نسبت به سایر نمکها بهطور معنیداری بیشتر بود. در کنجد سرعت جوانهزنی تحت تأثیر پتانسیل منفی محیط جوانهزنی و نوع نمک ایجادکننده آن قرار نگرفت، در حالی که سرعت جوانهزنی بذر سایر گیاهان تحت تأثیر پتانسیل منفی محیط جوانهزنی قرار گرفت. سرعت جوانهزنی در پتانسیلهای منفی 59/0- و 81/0- ایجاد شده با نمک کلرید کلسیم بیشتر کاهش یافت. اگرچه پتانسیل منفی آب ایجاد شده با نمکهای مختلف تأثیر منفی بر جوانهزنی بذر کنجد نداشت اما رشد گیاهچههای کنجد بشدت تحت تأثیر پتانسیل منفی آب قرار گرفت.
احمد اکبری نیا؛ محمود خسروی فرد؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ پرویز باباخانلو
چکیده
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی سیاه دانه، آزمایشی در دو سال زراعی 1376 و 1377 در ایستگاه تحقیقات گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده، بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. تیمارهای آبیاری شامل دور آبیاری 7، 14 و 21 روز و بدون آبیاری (دیم) بود. ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی سیاه دانه، آزمایشی در دو سال زراعی 1376 و 1377 در ایستگاه تحقیقات گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین انجام گرفت. طرح آزمایشی مورد استفاده، بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. تیمارهای آبیاری شامل دور آبیاری 7، 14 و 21 روز و بدون آبیاری (دیم) بود. صفات اندازهگیری شده شامل ارتفاع بوته، وزن هزار دانه، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، نسبت وزن دانه به وزن کپسول و عملکرد دانه بود. نتایج نشان داد که رژیمهای آبیاری به طور معنیداری در هر دو سال آزمایش بر ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته ، تعداد دانه در کپسول و عملکرد دانه تأثیر داشت و تمامی صفات فوق در تیمارهای آبیاری، بالاتر از بدون آبیاری بودند، آبیاری هیچ گونه اثر معنیداری بر وزن هزار دانه و نسبت وزن دانه به وزن کپسول نداشت. بالاترین عملکرد دانه در هر دو سال آزمایش مربوط به دور آبیاری 7 روز بود (1118 کیلوگرم در هکتار) بود. البته در زمان کمبود رطوبت و حتی به صورت دیم گیاه نسبت به کم آبی از خود مقاومت نشان داد و با حداقل رطوبت، تولید محصول نمود. از بین صفات اندازهگیری شده، ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول همبستگی مثبت بسیار زیادی با عملکرد دانه نشان دادند.
احمد اکبری نیا؛ امیر قلاوند؛ زین العابدین طهماسبی؛ فاطمه سفیدکن؛ ابراهیم شریفی عاشورآبادی؛ محمدباقر رضایی
دوره 18، شماره 1 ، اسفند 1381، ، صفحه 89-109
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر کودهای شیمیایی، آلی و تلفیق آنها بر عملکرد و میزان اسانس دانه گیاه دارویی زنیان (Carum copticum) تحقیقی در سالهای زراعی 1381-1380 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قزوین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار شامل: مقادیر مختلف نیتروژن (اوره) و فسفر (فسفات آمونیم) به صورت مخلوط در 4 سطح (روش تغذیه متداول)، مقادیر مختلف کود ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر کودهای شیمیایی، آلی و تلفیق آنها بر عملکرد و میزان اسانس دانه گیاه دارویی زنیان (Carum copticum) تحقیقی در سالهای زراعی 1381-1380 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی قزوین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار شامل: مقادیر مختلف نیتروژن (اوره) و فسفر (فسفات آمونیم) به صورت مخلوط در 4 سطح (روش تغذیه متداول)، مقادیر مختلف کود دامی در 3 طرح (روش تغذیه ارگانیک)، مخلوطی از کودهای شیمیایی فوق و کود دامی در 4 سطح (روش تغذیه تلفیقی) و شاهد در سه تکرار اجرا گردید. اسانس دانه با استفاده از روش تقطیر با آب استخراج و اندازهگیری شد. عملکرد دانه، درصد اسانس و عمکلرد اسانس مود تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش مقادیر نیتروژن و فسفر به ترتیب تا 90 و 60 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه افزایش یافت. کودهای شیمیایی تأثیری بر میزان اسانس دانه نداشت. در روش تغذیه ارگانیک با افزایش مقدار کود دامی عملکرد دانه و میزان اسانس افزایش یافت که بیشترین آن مربوط به تیمار 30 تن کود دامی در هکتار بود. تیمارهای تلفیق کودهای شیمیایی و کود دامی در مقایسه با بکارگیری جداگانه هر یک از آنها عملکرد دانه، درصد اسانس و عملکرد اسانس بیشتری داشت. تیمارهای 60 کیلوگرم نیتروژن و 40 کیلوگرم فسفر به همراه 25 تن کود دامی و 90 کیلوگرم نیتروژن و 60 کیلوگرم به همراه 15 تن کود دامی در هکتار بیشترین عملکرد دانه و عمکلرد اسانس را تولید نمود.
ایرج جاویدتاش
دوره 11، شماره 1 ، بهمن 1380، ، صفحه 103-148
چکیده
روند رو به رشد جمعیت در کشور و نیز کمبود دارو و به ویژه اثرات سوء جانبی داروهای شیمیایی، انسان را به دخالت بی رویه در منابع طبیعی وا می دارد. چون گیاهان دارویی و فرآورده های جنبی استان فارس از لحاظ اقتصادی – اجتماعی و نیز اشتغالزایی یکی از منابع مهم دارویی کشور به شمار می رود، بنابراین به منظور شناسایی این منبع عظیم ژنتیکی با ارزش، ...
بیشتر
روند رو به رشد جمعیت در کشور و نیز کمبود دارو و به ویژه اثرات سوء جانبی داروهای شیمیایی، انسان را به دخالت بی رویه در منابع طبیعی وا می دارد. چون گیاهان دارویی و فرآورده های جنبی استان فارس از لحاظ اقتصادی – اجتماعی و نیز اشتغالزایی یکی از منابع مهم دارویی کشور به شمار می رود، بنابراین به منظور شناسایی این منبع عظیم ژنتیکی با ارزش، به ویژه گیاهان بومی مهم که شرایط اکولوژی استان را نشان میدهند بررسی همه جانبهای انجام گرفت. در این جهت، ضمن مطالعات اولیه و بررسیهای صحرایی، پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی مناطق مختلف استان فارس بررسی و نسبت به جمع آوری و شناسایی 483 نمونه گیاه از 94 خانواده و 252 نمونه بذر از 73 خانواده اقدام شد. به علاوه مراحل فنولوژی تعداد 144 نمونه گیاه از 41 خانواده مورد بررسی قرار گرفت.