فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
فاطمه مهدی نوه سی؛ بهلول عباسزاده؛ وحید عبدوسی؛ راضیه عظیمی؛ مرجان دیانت
چکیده
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه موتیکا با نام علمی Satureja mutica Fisch. & C. A. Mey.، گیاهی چندساله، قابل کشت در شرایط آبی و دیمزارهای پرباران است. دارای خواص ضد نفخ، اشتهاآور، تقویتکننده قوای جنسی، قارچ و ضد باکتری میباشد. هدف اصلی فرایند خشک کردن، افزایش عمر انبارمانی محصول با متوقف کردن فعالیت آنزیمها، پاتوژنها و میکروارگانیسمها است. ازجمله عواملی که اسانس و محتوای آن را تحت تأثیر قرار میدهند، دما، مدت زمان خشک کردن و نوع گیاه هستند. کاربرد امواج میکروویو در خشک کردن گیاهان ازجمله روشهای جدید بوده که از مزیت مهم آن میتوان به کوتاه شدن زمان خشک کردن، حفظ کیفیت، کاهش مصرف انرژی، حفظ رنگ گیاهان خشک شده و بهبود مواد مؤثره اشاره کرد.مواد و روشها: سرشاخه گلدار از مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در سال 1399 جمعآوری شد. گیاهان در انسکتاریوم در معرض تیمار نور UV-B از طریق لامپهای UV-B قرار داده شدند. هر نیم ساعت گیاهان زیرورو میشدند. عامل پرتودهی شامل مدت زمان صفر، 5/2، 5، 10 ساعت و براساس آزمایش مقدماتی انتخاب شد. نمونهها پس از پرتودهی در کیسههای دربسته در دو شرایط یخچال دمای 4 درجه سانتیگراد و شرایط اتاق نگهداری شدند. مدت زمان نگهداری در سه سطح 0، 120 و 240 ساعت بود. بنابراین، منابع تغییر شامل مدت پرتودهی در چهار سطح (0، 5/2، 5 و 10 ساعت)، شرایط نگهداری در دو شرایط (دمای اتاق 25 تا 27 درجه سانتیگراد و سردخانه با دمای 4 درجه سانتیگراد) و عامل مدت زمان نگهداری در سه سطح (0، 120 و 240 ساعت) بودند. 202 گرم از نمونه تر و تازه (برابر 80 گرم ماده خشک) و 80 گرم از نمونههای خشک شده در سایر تیمارها، به روش تقطیر با آب در 3 تکرار به مدت 2 ساعت اسانسگیری شدند. اسانسهای بدست آمده تا زمان تزریق به دستگاههای GC و GC/MS برای انجام آنالیز کمّی و کیفی، در شیشههای دربسته داخل یخچال در دمای °C4 نگهداری شدند. میزان کربوهیدرات، فنل و مهار رادیکال آزاد (به روش DPPH) اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS version 18 و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSD در سطح 05/0 ≥P مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.نتایج: تجزیه واریانس درصد اسانس نشان داد که عامل UV-B، شرایط نگهداری (SC) و مدت نگهداری (ST) در سطح 1% و اثر متقابل SC×ST در سطح 5% اثر معنیدار داشت. مشاهده شد که بر اثر افزایش مدت زمان تابش، بر درصد اسانس استخراجی از گیاه اضافه شد، بهطوری که در شاهد 0.42% و در تیمار 10 ساعت به 0.71% افزایش یافت. مقایسه میانگینها نشان داد که با نگهداری گیاه در سایه نسبت به نگهداری در یخچال مقدار اسانس از 0.48% به 0.54% افزایش یافت. مقایسه میانگین اثر شرایط نگهداری (SC) در مدت نگهداری (ST) نشان داد که بیشترین درصد مربوط به تیمار نگهداری در سایه به مدت 240 ساعت با میانگین 0.61% بود. مقایسه میانگین اثر متقابل سهگانه تیمارها نشان داد که درصد ترکیب تیمول در شرایط بدون پرتودهی×یخچال×بدون انبارداری با 45% بیشترین بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان داد که تیمول با ترکیبهای آلفا-توجون، آلفا-ترپینن و کارواکرول رابطه منفی معنیدار داشت. کارواکرول با هر دو ترکیب عمده پارا-سیمن و تیمول همبستگی منفی معنیدار نشان داد. مشاهده شد که بیشترین میزان فعالیت آنتیاکسیدانی از تیمار تابش 10 ساعت UV-B بدست آمد. مقایسه میانگین اثر اشعه UV-B بر میزان فنل نشان داد که مقدار آن در تیمار2.5 ساعت نسبت به بقیه تیمارها افزایش داشت. بیشترین درصد فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار 10 ساعت پرتودهی×نگهداری در یخچال×240 ساعت انبارداری حاصل شد.نتیجهگیری کلی: با تابش اشعه UV-B در مراحل خشک کردن، تبدیل ترکیبات اتفاق میافتد و از مقدار پارا-سیمن و تیمول کاسته شده و بر میزان کارواکرول افزوده میشود، بنابراین در مرزه موتیکا که هر دو ترکیب تیمول و کارواکرول را دارد، استفاده از تیمارهای خشک کردن با هدف افزایش ترکیب خاص، میتواند بسیار مؤثر باشد. همچنین مقدار تیمول و کارواکرول در مرحله خشک شدن ممکن است نسبت به گیاه تر و تازه کاهش یابد. افزایش فعالیت آنتیاکسیدانی در تیمار تابش 10 ساعت UV-B مؤید زنده بودن سلولهای گیاهی و تلاش آنها برای جلوگیری از تنشهای محیطی از طریق افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدان میباشد.
زراعت و باغبانی
محمدهادی راد؛ رستم یزدانی بیوکی؛ ولی سلطانی گردفرامرزی؛ نادیا بشارت
چکیده
با هدف بررسی تأثیر شوری آب آبیاری بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک اندام هوایی زرشک بیدانه (Berberis vulgaris L.) آزمایشی با استفاده از گلدانهای بزرگ زهکشدار در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 سطح شوری: 3، 6، 9، 12 و 15 دسیزیمنس بر متر آب آبیاری در سه تکرار در ایستگاه مرکزی مرکز ملی تحقیقات شوری در یزد طی سالهای 1397 تا 1400 انجام شد. تأثیر شوری آب بر ...
بیشتر
با هدف بررسی تأثیر شوری آب آبیاری بر ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک اندام هوایی زرشک بیدانه (Berberis vulgaris L.) آزمایشی با استفاده از گلدانهای بزرگ زهکشدار در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 سطح شوری: 3، 6، 9، 12 و 15 دسیزیمنس بر متر آب آبیاری در سه تکرار در ایستگاه مرکزی مرکز ملی تحقیقات شوری در یزد طی سالهای 1397 تا 1400 انجام شد. تأثیر شوری آب بر برخی شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک اندام هوایی بررسی شد. تأثیر سطوح مختلف شوری روی ارتفاع، قطر، سطح و حجم تاجپوشش، تعداد جست و انشعاب جدید، تعداد برگ در هر درختچه، سطح کل برگ، شاخص سطح برگ، وزن خشک برگ، درصد آسیبدیدگی برگها در دمای بالا، میزان کلروفیل کل، کلروفیلهای a و b، کاروتنوئید، پرولین، قند کل، آنتوسیانین برگ، فنول برگ و فعالیت آنتیاکسیدانی معنیدار (0.01>P) بدست آمد. براساس نتایج، زرشک بیدانه از تابآوری بالایی نسبت به تنش شوری برخوردار است. علیرغم کاهش رشد در شوری بالای 9 دسیزیمنس بر متر، مقاومت فیزیولوژیکی گیاه از طریق تولید اسمولیتهای ثانویه و بقا در شرایط شور تا شوری 12 دسیزیمنس بر متر مشاهده شد. بر این اساس در رویشگاههای مناسب برای پرورش زرشک، میتوان با مدیریت مناسب محیط ریشه و کنترل شوری عصاره اشباع خاک تا 12 دسیزیمنس بر متر، از منابع آب و خاک شور برای پرورش زرشک بیدانه بهویژه برای افزایش ترکیبهای فنلی، بهره جست.
فیتوشیمی (استخراج، شناسایی و اندازه گیری مواد موثره)
پریچهر حناچی؛ آسیه آقابابائی؛ مصطفی نوروزی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.290.106.2.1575.46تولید متابولیتهای ثانویه تحت شرایط محیطی مختلف تغییر میکند. هدف این مطالعه بررسی اثرات pH و دما بر روی محتوی ترکیبهای آنتیاکسیدانی در گونهای از جلبکهای میکروسکوپی بود. نخست سویه ریز جلبکی Monoraphidium sp. تحت تیمارهای مختلف دمایی و pH کشت داده شد. سپس سنجشهای بیوشیمیایی بر روی ترکیبهایی ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.290.106.2.1575.46تولید متابولیتهای ثانویه تحت شرایط محیطی مختلف تغییر میکند. هدف این مطالعه بررسی اثرات pH و دما بر روی محتوی ترکیبهای آنتیاکسیدانی در گونهای از جلبکهای میکروسکوپی بود. نخست سویه ریز جلبکی Monoraphidium sp. تحت تیمارهای مختلف دمایی و pH کشت داده شد. سپس سنجشهای بیوشیمیایی بر روی ترکیبهایی مانند میزان رنگریزههای فتوسنتزی، ترکیبهای فنلی و فلاونوئید کل انجام شدند. فعالیت آنتیاکسیدانی کل به روش FRAP و DPPH مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که ریز جلبک Monoraphidium sp. در pH اسیدی و دمای 28 درجه سانتیگراد دارای حداکثر رشد و محتوای بالایی از ترکیبهای آنتیاکسیدانی بود. نتایج حاصل بیانگر اینست که با تغییر عوامل محیطی میتوان به شرایط اپتیمم برای تولید بالای ترکیبهای آنتیاکسیدانی در ریز جلبکها دست یافت که در صنایع دارویی، پزشکی و تولید مکملهای غذایی میتوان از آن بهره گرفت.
زراعت و باغبانی
سیده فاطمه حسینی؛ جواد حمزه ئی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.923.104.6.1575.1606بهمنظور بررسی اثر لوبیا معمولی و بقایای آن بر صفات اگرومورفولوژیک، عملکرد و صفات کیفی زرین گیاه در شرایط کشت مخلوط و در نهایت بررسی سودمندی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینای ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1399.36.923.104.6.1575.1606بهمنظور بررسی اثر لوبیا معمولی و بقایای آن بر صفات اگرومورفولوژیک، عملکرد و صفات کیفی زرین گیاه در شرایط کشت مخلوط و در نهایت بررسی سودمندی کشت مخلوط نسبت به کشت خالص زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه بوعلی سینای همدان در سالهای زراعی 1397و 1398 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کشت مخلوط افزایشی 0، 20 و 40 درصد لوبیا معمولی با زرین گیاه بود. بقایای لوبیا در سال اول در زمین باقی ماند تا اثر باقیمانده لوبیا بر عملکرد کمّی و کیفی زرین گیاه در سال دوم مشخص شود. براساس نتایج حاصل، صفات اگرومورفولوژیک و عملکرد زرین گیاه در تیمارهای کشت مخلوط نسبت به تیمار شاهد (کشت خالص زرین گیاه) بهبود یافتند. نتایج حاصل از بررسیهای انجام شده در مورد تولید متابولیتهای ثانویه در برگ این گیاه حکایت از آن داشت که با بهبود شرایط اکولوژیک برای رشد و افزایش جذب نیتروژن توسط زرین گیاه، در کشت مخلوط با 20% لوبیا، درصد و عملکرد اسانس، میزان فنل و درصد آنتیاکسیدان نسبت به تیمار شاهد بیشتر شد، ولی ترکیبهای فلاونوئیدی در تیمار شاهد افزایش یافتند. نتایج حاصل از بررسی اثر بقایای لوبیا بر صفات کمّی و کیفی زرین گیاه در سال دوم نشان داد که نیازهای زرین گیاه از لحاظ عناصر غذایی ازجمله نیتروژن تأمین شده و سبب افزایش عملکرد کمّی و کیفی زرین گیاه نسبت به تیمار شاهد شده است. عملکرد نسبی در زرین گیاه بالاتر از لوبیا بدست آمد که بیانگر سودبری زرین گیاه از کشت مخلوط با لوبیا است. در واقع، شاخصهای LER (2<) نسبت رقابت و غالب بودن سودمندی کشت مخلوط زرین گیاه را نشان دادند. در کل، کشت مخلوط افزایشی 20% لوبیا با زرین گیاه بهعنوان تیمار برتر شناسایی شد و میتواند برای تولید ارگانیک زرین گیاه توسط کشاورزان مورد استفاده قرار گیرد.
سید هادی مدنی؛ بهمن حسینی؛ قاسم کریم زاده؛ امیر رحیمی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR): 98.1000/1735-0905.1398.35.170.94.2.1576.41 خشخاش ایرانی (Papaver bracteatum Lindl.) از گیاهان دارویی متعلق به تیره خشخاش بوده که بهدلیل دارا بودن آلکالوئیدهای بنزیل ایزوکوئینولین در صنایع داروسازی، کاربرد فراوانی دارد. القای پلیپلوئیدی از موضوعات جالب توجه در اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهان دارویی میباشد. در این تحقیق، از تیمار کلشیسین در ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR): 98.1000/1735-0905.1398.35.170.94.2.1576.41 خشخاش ایرانی (Papaver bracteatum Lindl.) از گیاهان دارویی متعلق به تیره خشخاش بوده که بهدلیل دارا بودن آلکالوئیدهای بنزیل ایزوکوئینولین در صنایع داروسازی، کاربرد فراوانی دارد. القای پلیپلوئیدی از موضوعات جالب توجه در اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهان دارویی میباشد. در این تحقیق، از تیمار کلشیسین در 5 غلظت (0، 0.05، 0.1، 2/0 و 5/0 درصد) و سه زمان 24، 48 و 72 ساعت، با سه تکرار بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانهای با هدف مطالعه تغییرات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی در گیاهان پلیپلوئید و مقایسه آن با گیاهان دیپلوئید استفاده گردید. برای تعیین سطح پلوئیدی گیاهان، بررسیهای میکروسکوپی، مورفولوژیکی و شمارش کروموزومی انجام شد. نتایج بررسیها نشان داد که غلظت 0.2% کلشیسین در مدت زمان تیمار 48 ساعت با بازدهی 32% مناسبترین تیمار برای تولید گیاهان پلیپلوئید است. القای پلیپلوئیدی باعث ایجاد تغییرات معنیدار در افزایش ترکیبهای فیتوشیمیایی مانند فنل، فلاونوئید و آنتیاکسیدان کل در گیاهان پلیپلوئیدی نسبت به دیپلوئید گردید؛ همچنین شاخص تراکم روزنه در گیاهان پلیپلوئید نسبت به دیپلوئید کاهش معنیداری را نشان داد. تعداد کروموزوم در گیاهان دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب برابر با 14 (2n=2x=14) و 28 (2n=4x=28) ثبت گردید. بنابراین میتوان گفت، افزایش سطح پلوئیدی موجب افزایش ترکیبهای فیتوشیمیایی و آنتیاکسیدانی در گیاه دارویی خشخاش ایرانی می شود.
فاطمه نصرتی؛ براتعلی فاخری؛ محمود سلوکی؛ نفیسه مهدی نژاد؛ محرم ولی زاده
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.68.93.1.1576.1606 گیاه انزروت (Astragalus fasciculifolius Boiss.)، متعلق به خانواده بقولات (Fabaceae) از گیاهان دارویی است که در جنوب استان سیستان و بلوچستان پراکنش دارد و بهدلیل ترکیبهایی مانند فنلها، فلاونوئیدها و پلیساکاریدها دارای نقش مؤثری در درمان بیماریهای قلبی، سرطان، از بین بردن اثرهای شیمی درمانی و افزایش ایمنی ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.68.93.1.1576.1606 گیاه انزروت (Astragalus fasciculifolius Boiss.)، متعلق به خانواده بقولات (Fabaceae) از گیاهان دارویی است که در جنوب استان سیستان و بلوچستان پراکنش دارد و بهدلیل ترکیبهایی مانند فنلها، فلاونوئیدها و پلیساکاریدها دارای نقش مؤثری در درمان بیماریهای قلبی، سرطان، از بین بردن اثرهای شیمی درمانی و افزایش ایمنی میباشد. در این پژوهش نمونههای گیاهی هشت توده مختلف گیاه fasciculifolius .A از رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان جمعآوری شده و برخی از خصوصیات فیتوشیمیایی ریشه، برگ (فنل کل، فلاونوئید کل و پلیساکارید) و گل (فنل کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانین) بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس بیانگر اختلاف معنیداری بین رویشگاههای مختلف در سطح 0.01 میباشد. بررسیهای فیتوشیمیایی وجود مقادیر قابلتوجهی از ترکیبهای فنلی را در برگ که بیشترین مقدار آن در منطقه پشتکوه (mg GAE/g 32.55-14.62)، ریشه که بیشترین مقدار آن در منطقه انجیرک (mg GAE/g 53.84-20.39) و گل که بیشترین مقدار آن را در منطقه بیرک (mg GAE/g 15.82-5.11) نشان داد؛ همچنین وجود ترکیبهای فلاونوئیدی در برگ که بیشترین مقدار آن در منطقه ناهوک (mgQE/g 12.72-8.76)، در ریشه که بیشترین مقدار آن در منطقه پنجانگشت (mgQE/g 03/1-0.25) و گل که بیشترین مقدار آن در منطقه ناهوک (mgQE/g 9.28-6.35) وجود داشت مشاهده شد. همینطور این بررسی، ترکیبهای پلیساکاریدی را در برگ که بیشترین مقدار در منطقه انجیرک (mg/g 93.29-60.89) و ریشه که بیشترین مقدار در منطقه پنجانگشت (mg/g 209.38-94.33) و آنتوسیانین گل که بیشترین مقدار در منطقه پنجانگشت (mg SG/g 77.58-36.34) دیده شده بود، نشان داد. نتایج این تحقیق حکایت از توانایی رویشگاههای مختلف استان در مورد تولید ترکیبهای با ارزش دارویی دارد. علاوهبر این بالا بودن ترکیبهای فنلی و پلیساکاریدی این گیاه توصیفی از توانمندی قابل توجه این گیاه در بکارگیری در صنایع دارویی و غذایی میباشد.
راضیه شیخی؛ قدسیه باقرزاده؛ روح اله خانی
چکیده
گیاه چویل با نام علمی Ferulago angulate (Schlecht.) Boiss. متعلق به تیره چتریان (Apiaceae) است. بیش از 35 گونه در جهان و 7 گونه در ایران رشد میکند؛ سه گونه بومی آن شامل Ferulago phialocarpa Rech. f. & H. Reidl.، Ferulago contracta Boiss. & Hausskn. و Ferulago angulate (Schlecht.) Boiss. است. این پژوهش بهمنظور تعیین میزان و ترکیب اسیدهای چرب و اندازهگیری ترکیبهای فنلی، فلاونوئید، تانن و آنتیاکسیدان ...
بیشتر
گیاه چویل با نام علمی Ferulago angulate (Schlecht.) Boiss. متعلق به تیره چتریان (Apiaceae) است. بیش از 35 گونه در جهان و 7 گونه در ایران رشد میکند؛ سه گونه بومی آن شامل Ferulago phialocarpa Rech. f. & H. Reidl.، Ferulago contracta Boiss. & Hausskn. و Ferulago angulate (Schlecht.) Boiss. است. این پژوهش بهمنظور تعیین میزان و ترکیب اسیدهای چرب و اندازهگیری ترکیبهای فنلی، فلاونوئید، تانن و آنتیاکسیدان موجود در گیاه چویل بومی منطقه ایذه در استان خوزستان انجام شد. در این تحقیق اندامهای مختلف گیاه در اردیبهشت سال 1395 جمعآوری و در شرایط معین خشک گردید. اندازهگیری ترکیبهای موجود در دانه گیاه انجام شد. اندازهگیری محتوای فنل و فلاونوئید کل در عصارههای متانولی، اتانولی و آبی با استفاده از روش اسپکتروفتومتری انجام و نتایج حاصل برحسب میلیگرم گالیک اسید بر میلیگرم گیاه خشک برای نمونههای جمعآوری شده بیان گردید. میزان کل تانن برای هر یک از نمونههای جمعآوری شده، با استفاده از نمودار استاندارد بر حسب تانیک اسید و با استفاده از روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد. فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه، با استفاده از روش مهار رادیکال آزاد 2و΄2-دیفنیل 1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) اندازهگیری شد. استخراج روغن موجود در گیاه از طریق دستگاه سوکسله و با استفاده از حلال n-هگزان انجام و برای شناسایی ترکیبهای موجود در روغن گیاه از روش GC-Mass استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق که برای اولین بار بر روی دانه این گونه گیاه انجامشده است، معین گردید که دو اسید چرب اولئیک اسید (63.6%) و لینولئیک اسید (19.7%) بیشترین مقدار اسید چرب را به خود اختصاص دادند. از سوی دیگر کمترین مقدار درصد اسید چرب مربوط به میرستئیک اسید و هپتادکانوئیک اسید با (0.1%) است.
حمیده فاطمی؛ بهروز اسماعیل پور؛ علی اشرف سلطانی طولا رود؛ علی نعمت الله زاده
چکیده
سیلیسیم دومین عنصر فراوان در کره زمین میباشد که میتواند اثرات مضر فلزات سنگین را تخفیف دهد. بهمنظور بررسی اثر تغذیه با سطوح نانوذرات سیلیسیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژی گیاه گشنیز (Coriandrum sativum L.) در شرایط تنش سرب، یک آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در گلخانه دانشگاه محقق اردبیلی با رطوبت نسبی 40 ...
بیشتر
سیلیسیم دومین عنصر فراوان در کره زمین میباشد که میتواند اثرات مضر فلزات سنگین را تخفیف دهد. بهمنظور بررسی اثر تغذیه با سطوح نانوذرات سیلیسیم بر شاخصهای رشدی و فیزیولوژی گیاه گشنیز (Coriandrum sativum L.) در شرایط تنش سرب، یک آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در گلخانه دانشگاه محقق اردبیلی با رطوبت نسبی 40 تا 50% و میانگین شدت نور 434 لوکس در سال زراعی 96-1395 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل آلودگی خاک توسط محلول کلرید سرب در غلظتهای شاهد، 500، 1000 و 1500 میلیگرم بر کیلوگرم و محلولپاشی با نانو ذرات سیلیسم (0، 5/1 و 3 میلیمولار) بود. شاخصهای مورفولوژیک مانند ارتفاع گیاه، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه، قطر ریشه و ساقه و شاخصهای فیزیولوژیک شامل رنگریزههای فتوسنتزی، نشت غشاء، محتوی آب نسبی و شاخصهای بیوشیمیایی شامل پرولین، کربوهیدرات محلول، فنل کل و ظرفیت آنتیاکسیدان اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تنش سرب بسیاری از صفات مورفولوژیک گیاه گشنیز مانند ارتفاع، وزن تر و خشک گیاه، قطر ریشه و ساقه را بهطور معنیداری کاهش داد، بهطوری که با افزایش سطح سرب بهترتیب سبب کاهش 57، 50، 20، 41، 15، 42 و 25 درصدی در صفات وزن تک بوته، وزن ریشه، قطر طوقه، قطر ریشه، طول ریشه، ارتفاع گیاه، سطح برگ و درصد ماده خشک برگ شد، اما تیمار محلولپاشی با 3 میلیمولار نانوذرات سیلیسیم در بیشتر صفات مرفولوژیک موجب بهبود شرایط رشدی گیاه گشنیز در شرایط تنش گردید. بهطوری که با افزایش غلظت سرب میزان کلروفیل a و b، کلروفیل کل، کاروتنوئید و کربوهیدرات کل کاهش یافتند اما تیمار سیلیسیم سبب افزایش میزان آنها در گیاهان تحت تنش شد، درحالی که میزان پرولین، فنل و ظرفیت آنتیاکسیدانی با افزایش غلظت تا 1500 میلیگرم بر کیلوگرم سرب بهطور معنیداری افزایش یافت. بهطور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که برای گیاه گشنیز استفاده از نانو ذرات سیلیسیم میتواند اثرات منفی تنش سرب را تا حد قابل قبولی کاهش دهد.
مائده آهنکوبرو؛ جواد فتاحی مقدم؛ رضا فتوحی قزوینی
چکیده
بیوتیپهای طبیعی واقع در کلکسیون ژرمپلاسم پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری کشور از ذخایر ژنتیکی باارزش در کشور است که شاید مناسب تازهخوری نباشند ولی قابلیت استفاده در صنایع فرآوری را دارند. به این منظور از میوههای 16 بیوتیپ با کدهای 6، 8، 15، 21، 24، 25،26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 از این کلکسیون در دو مرحله، 60 روز پس از 50% ...
بیشتر
بیوتیپهای طبیعی واقع در کلکسیون ژرمپلاسم پژوهشکده مرکبات و میوههای نیمهگرمسیری کشور از ذخایر ژنتیکی باارزش در کشور است که شاید مناسب تازهخوری نباشند ولی قابلیت استفاده در صنایع فرآوری را دارند. به این منظور از میوههای 16 بیوتیپ با کدهای 6، 8، 15، 21، 24، 25،26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 از این کلکسیون در دو مرحله، 60 روز پس از 50% شکوفایی گلها (بعد از ریزش خردادماه) و 120 روز بعد از شکوفایی گلها (آغاز بلوغ فیزیولوژی) نمونهبرداری شد. علاوهبر اندازهگیری میزان فنل کل و ظرفیت آنتیاکسیدانی، مقداری ترکیبهای فلاونوئیدی شامل هسپریدین، نارینجین، کوئرستین و کاتچین نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار کاتچین و کوئرستین 60 روز پس از 50% شکوفایی گلها و در بیوتیپ 29 مشاهده شد. میزان هسپریدین و نارینجین در بین بیوتیپها روند متفاوتی داشت و بالاترین مقدار بهترتیب در بیوتیپهای 43 و 41 در 120 روز بعد از گلدهی مشاهده شد. بهطور کلی ظرفیت آنتیاکسیدانی طی رشد روند کاهشی داشت ولی بیوتیپهای 6، 29، 43 و 51 بیشترین ظرفیت آنتیاکسیدانی را 60 روز پس از گلدهی داشتند. بالاترین میزان فنل کل در مرحله بلوغ میوهها مشاهده شد. بیوتیپ با شماره 48 بالاترین میزان فنل کل را نسبت به سایر بیوتیپها نشان داد. بهطور کلی بیوتیپهای 29، 41 و 43 دارای قابلیت بالایی از ترکیبهای فلاونوئیدی هستند که میتوانند در برنامههای اصلاح ژنتیکی رقم و پایه، صنایع غذایی و دارویی مورد استفاده قرار گیرند.