نجمه هادی؛ فاطمه سفیدکن؛ عبدالعلی شجاعیان؛ علیاشرف جعفری
چکیده
جنس پونهسا (Nepeta) از بزرگترین جنسهای خانواده نعنا و ایران از خواستگاههای اصلی آن است. نپتالاکتونها و فلاونوئیدها، متابولیتهای ثانویه اصلی گونههای پونهسا و عامل اصلی ارزش دارویی و فعالیتهای بیولوژیک آنها میباشند. در مورد بررسی فعالیتهای زیستی متابولیتهای ثانویه جنس پونهسا گزارشهای متعددی وجود دارد که نشاندهنده ...
بیشتر
جنس پونهسا (Nepeta) از بزرگترین جنسهای خانواده نعنا و ایران از خواستگاههای اصلی آن است. نپتالاکتونها و فلاونوئیدها، متابولیتهای ثانویه اصلی گونههای پونهسا و عامل اصلی ارزش دارویی و فعالیتهای بیولوژیک آنها میباشند. در مورد بررسی فعالیتهای زیستی متابولیتهای ثانویه جنس پونهسا گزارشهای متعددی وجود دارد که نشاندهنده اهمیت این جنس است. در این تحقیق، تنوع اسانس 21 جمعیت وحشی گونه Nepeta kotschyi Boiss.، از گونههای انحصاری ایران ارزیابی شد. بهمنظور حذف اثر محیط، بذر جمعیتها در یک محل کشت و نگهداری گردید. اندامهای گیاهی در مرحله گلدهی کامل برداشت شدند و پس از خشک شدن در سایه، به روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. بررسی کمّی و کیفی اجزای اسانس بهترتیب با استفاده از GC و GC/MS انجام شد. بعد از بررسیهای گیاهشناسی و تجزیه اسانس مشخص شد که جمعیتها از دو واریته مختلف هستند. دو جمعیت بویراحمد1 و بویراحمد2 متعلق به N. kotschyi var. kotschyi و بقیه جمعیتها به N. kotschyi var. persica تعلق داشتند. 23 ترکیب در اسانس گونه N. kotschyi شناسایی شد. بیشترین بازده اسانس (وزنی/وزنی) در جمعیتهای واریته kotschyi (7/0-5/0%) بدست آمد. در میان جمعیتهای واریته persica بر اساس ترکیب(های) غالب اسانس سه کموتایپ اصلی a حاوی نپتالاکتون I (a4-آلفا، 7-آلفا، a7-آلفا نپتالاکتون)، b حاوی نپتالاکتون II (a4-آلفا، 7-آلفا، a7-بتا نپتالاکتون) و کوبنول و c حاوی ژرانیل استات و کوبنول شناسایی شدند. جمعیتهای سمیرم و تفت5 در کموتایپ b، تفت4 در کموتایپ c و بقیه جمعیتها ازجمله جمعیتهای واریته kotschyi در کموتایپ a قرار گرفتند. در کموتایپ a میزان نپتالاکتون I از 9/53% (چلگرد) تا 8/84% (بویراحمد2) و نپتالاکتون II از 1% (تفت1) تا 7/13% (چلگرد) متغیر بودند. در کموتایپ b میزان نپتالاکتون I از 3/0% (تفت5) تا 9/4% (سمیرم) و نپتالاکتون II از 4/13% (تفت5) تا 7/44% (سمیرم) اندازهگیری شد. نپتالاکتون III (a4-آلفا، 7-بتا، a7-آلفا نپتالاکتون) (3/3-3/1%) منحصراً در اسانس جمعیتهای واریته persica شناسایی شد.
مریم میرزایی؛ نورالله احمدی؛ فاطمه سفیدکن؛ عبدالعلی شجاعیان؛ علیرضا مظاهری
چکیده
گلمحمدی از خانواده گلسرخیان (Rosaceae)، مهمترین گونه برای تهیه عطر رُز و گلاب است. بهدلیل حجم زیاد گلهای برداشت شده در زمان گلدهی و انباشته شدن آنها در کارخانهها و کارگاههای استحصال اسانس، از زمان برداشت تا استخراج اسانس بهطور معمول مدت زمان زیادی طول میکشد. انباشته شدن گلها افزایش سرعت تنفس و دما و در نتیجه کاهش کمّیت و ...
بیشتر
گلمحمدی از خانواده گلسرخیان (Rosaceae)، مهمترین گونه برای تهیه عطر رُز و گلاب است. بهدلیل حجم زیاد گلهای برداشت شده در زمان گلدهی و انباشته شدن آنها در کارخانهها و کارگاههای استحصال اسانس، از زمان برداشت تا استخراج اسانس بهطور معمول مدت زمان زیادی طول میکشد. انباشته شدن گلها افزایش سرعت تنفس و دما و در نتیجه کاهش کمّیت و کیفیت اسانس آنها را بهدنبال خواهد داشت. در این مطالعه برای بررسی تأثیر شرایط متفاوت نگهداری گلها پس از برداشت، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با عوامل مدت زمان نگهداری پس از برداشت، دمای نگهداری و ظرف نگهداری، در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار طراحی گردید. همچنین بهمنظور بررسی تأثیر مدت زمانهای متفاوت فرایند اسانسگیری بر میزان و کیفیت اسانس، آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. استخراج اسانس از گلبرگها به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه طرح کلونجر انجام شد و بهمنظور جداسازی و شناسایی ترکیبهای موجود در اسانس، از دستگاههای GC و GC/MS استفاده گردید. نتایج بیانگر بالاتر بودن میزان اسانس و همچنین برتری کیفیت اسانس حاصل در روش نگهداری پس از برداشت گلبرگها در ظرف حاوی آب در یخچال، بهخصوص به مدت 48 ساعت، نسبت به سایر روشهای نگهداری و حتی نسبت به استخراج اسانس بلافاصله پس از برداشت گلها بود. بهعلاوه اینکه با افزایش مدت زمان اسانسگیری میزان اسانس حاصل افزایش یافت و اسانس حاصل از 5/3 ساعت اسانسگیری از نظر بازده و ترکیبهای اسانس بهترین مدت زمان برای فرایند استخراج اسانس از گلمحمدی در این آزمایش شناخته شد.