الهام افشاری؛ غلامعلی رنجبر؛ سیدکمال کاظمیتبار؛ مهرناز ریاست؛ حسین کاظمی پشتمساری
چکیده
دو برابر شدن تعداد کروموزومهای یک گیاه دارویی، منجر به ایجاد تنوع در ترکیبهای آللی و گوناگونی آنزیمهای فعال مسیر بیوسنتز متابولیتهای ثانویه میشود و میتواند روند متابولیسم ثانویه را تسهیل و میزان متابولیتهای ثانویه را افزایش دهد. این تحقیق بهمنظور مطالعه اثر کلشیسین و تریفلورالین بر القاء پلیپلوئیدی و بررسی تأثیر ...
بیشتر
دو برابر شدن تعداد کروموزومهای یک گیاه دارویی، منجر به ایجاد تنوع در ترکیبهای آللی و گوناگونی آنزیمهای فعال مسیر بیوسنتز متابولیتهای ثانویه میشود و میتواند روند متابولیسم ثانویه را تسهیل و میزان متابولیتهای ثانویه را افزایش دهد. این تحقیق بهمنظور مطالعه اثر کلشیسین و تریفلورالین بر القاء پلیپلوئیدی و بررسی تأثیر این مواد بر خصوصیات سیتوژنتیکی سلولهای مریستمی ریشه گیاه دارویی شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.) انجام شد. از مریستم انتهایی ریشه برای مطالعات کاریوتیپی استفاده شد. جهت تیمار کردن بذرهای جوانه زده از محلول کلشیسین به غلظتهای 25/0، 5/0 و 1 gr.L-1 و محلول تریفلورالین 48% به غلظتهای 5/7 ، 15 و 5/22 Mµ، در دو مدت زمان 12 و 24 ساعت استفاده شد. خصوصیات سیتوژنتیکی با استفاده از روش تحلیل تصویری مورد بررسی قرار گرفت. تعداد کروموزوم پایه در گونه مورد بررسی 8=X بود. نتایج نشان داد که هر یک از عوامل غلظت تیمارها، مدت زمان القاء تیمارها و همچنین اثرات متقابل آنها، در القاء پلیپلوئیدی اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% دارند. بالاترین درصد القای پلیپلوئیدی، به دنبال غوطهوری گیاهچهها در غلظت Mµ5/22 تریفلورالین در مدت زمان 24 ساعت و غلظت gr.L-15/0 کلشیسین در مدت زمان 12 ساعت بدست آمد. بهطوریکه تیمارها بر طول کروموزومها و بالطبع بر فرمول کاریوتیپی اثر گذاشته بودند. البته بین کاریوتیپها در تمام ویژگیهای کروموزومی مورد مطالعه اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود داشت. ازاینرو میزان پلیپلوئیدی القاء شده تحت تأثیر تریفلورالین بیشتر از کلشیسین بود، اگرچه غلظتهای تریفلورالین تقریباً 100 برابر کمتر از غلظتهای کلشیسین مورد استفاده بود که این امر بیانگر توانایی بیشتر تریفلورالین در القاء پلیپلوئیدی در این گیاه است.
الهام افشاری؛ غلامعلی رنجبر؛ سیدکمال کاظمیتبار؛ مهرناز ریاست؛ حسین کاظمی پشتمساری
چکیده
به منظور مطالعه پینهزایی، جنینزایی بدنی و باززایی گیاه شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.)، آزمایشی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1387 انجام شد. در این مطالعه از دو محیط کشت پایه MS و B5، چهار ریزنمونه ساقه، برگچه حاوی دمبرگ، جنین و هیپوکوتیل و 5 نوع هورمون شامل: 2,4-D (در سه سطح)، Kin (در چهار سطح)، NAA (در چهار سطح)، BAP (در چهار سطح) ...
بیشتر
به منظور مطالعه پینهزایی، جنینزایی بدنی و باززایی گیاه شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.)، آزمایشی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1387 انجام شد. در این مطالعه از دو محیط کشت پایه MS و B5، چهار ریزنمونه ساقه، برگچه حاوی دمبرگ، جنین و هیپوکوتیل و 5 نوع هورمون شامل: 2,4-D (در سه سطح)، Kin (در چهار سطح)، NAA (در چهار سطح)، BAP (در چهار سطح) و IBA (در سه سطح) استفاده شد. نتایج نشان داد در بررسی اثر متقابل دو هورمون 2,4-D و Kin، محیط حاوی 2 میلیگرم بر لیتر 2,4-D و 5/0 میلیگرم بر لیتر Kin، بهترین ترکیب هورمونی جهت القاء پینه در هر دو محیط کشت B5 و MS است. بهترین ریزنمونهها از نظر بیشترین وزن کالوس القایی در محیط MS، جنین و در محیط B5، برگچه حاوی دمبرگ و جنین بود. در مطالعه جنینزایی بدنی، ترکیب هورمونی شامل 5/0 میلیگرم بر لیتر NAA و 5/2 میلیگرم بر لیتر BAP، با بالاترین درصد جنینزایی، بهعنوان ترکیب برتر در هر دو محیط کشت شناخته شد. از بین ریزنمونهها، ریزنمونه جنین، بیشترین میزان جنینزایی را نشان داد. باززایی از طریق جنینزایی بدنی و تنها در ریزنمونه جنین مشاهده شد. ترکیب هورمونی شامل 5/0 میلیگرم بر لیتر NAA و 5/1 میلیگرم بر لیتر BAP، بهترین ترکیب هورمونی جهت القاء اندام هوایی در هر دو محیط کشت بود. نتایج نشان داد که مناسبترین ترکیب هورمونی جهت القاء ریشه در محیط کشت MS، محیط حاوی 1 میلیگرم بر لیتر هورمون IBA بود.