صبا سیادت جمیان؛ مجید آقاعلیخانی؛ علی مختصی بیدگلی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.819.97.5.1593.1586 بهمنظور بررسی تأثیر تراکم کاشت بر ویژگیهای کمّی و کیفی کنگرفرنگی (Cynara cardunculus L. var. scolymus L.Fiori) در شرایط حضور و عدم حضور علفهای هرز، یک آزمایش مزرعهای در سال 1395 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عوامل ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1398.35.819.97.5.1593.1586 بهمنظور بررسی تأثیر تراکم کاشت بر ویژگیهای کمّی و کیفی کنگرفرنگی (Cynara cardunculus L. var. scolymus L.Fiori) در شرایط حضور و عدم حضور علفهای هرز، یک آزمایش مزرعهای در سال 1395 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. عوامل مورد بررسی در این آزمایش شامل چهار تراکم کاشت (2، 4، 6 و 8 بوته در مترمربع) در دو شرایط وجود و عدم وجود علف هرز بودند. در این مطالعه صفات مختلفی شامل تعداد برگ در بوته، شاخص سطح برگ، وزن خشک کل، کلروفیل a و b و کل، کافئیک اسید و کلروژنیک اسید اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس دادهها نشان داد که تعداد برگ، وزن تر و وزن خشک کنگرفرنگی بهطور معنیداری تحت تأثیر تراکم بوته و رقابت علفهای هرز قرار گرفتند. بهطوری که رقابت علفهای هرز وزن خشک کنگرفرنگی را 4/22% کاهش داد. بیشترین شاخص سطح برگ (29/2) و وزن خشک کنگرفرنگی (44/253 گرم در مترمربع) در تراکم 6 بوته در مترمربع حاصل شد، در حالیکه بیشترین تعداد برگ در بوته (16.33) متعلق به تراکم 2 بوته در مترمربع بود. در میان صفات کیفی، کلروفیل a، b و کل فقط تحت تأثیر تیمار علف هرز و عملکرد کافئیک اسید، کلروژنیک اسید و پلیفنول تام تحت تأثیر تراکم کاشت قرار گرفتند. اثر تراکم بوته کنگرفرنگی بر سطح برگ و وزن خشک علفهای هرز نیز معنیدار بود. در مجموع بیشترین عملکرد متابولیتهای ثانویه اصلی در کنگرفرنگی شامل کافئیک اسید، کلروژنیک اسید و پلیفنول تام بهترتیب برابر 5.99، 9.55 و 5.89 گرم در مترمربع از تراکم 6 بوته در مترمربع حاصل شد که بهطور کامل تحت تأثیر عملکرد ماده خشک قرار داشتند.
سید محسن حسینی؛ مجید آقاعلیخانی؛ فاطمه سفیدکن؛ امیر قلاوند
چکیده
مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) بومی ایران و در معرض تهدید است که کشت آن در نظامهای کمنهاده و ارگانیک در حفاظت از این ذخیره ژنتیکی نقش مهمی دارد. برای مقایسه درصد اسانس مرزه و ترکیبهای آن در رویشگاه طبیعی و مزرعه، آزمایشی انجام شد که طی آن تأثیر تیمارهای تغذیهای در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ) در چهار تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع ...
بیشتر
مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) بومی ایران و در معرض تهدید است که کشت آن در نظامهای کمنهاده و ارگانیک در حفاظت از این ذخیره ژنتیکی نقش مهمی دارد. برای مقایسه درصد اسانس مرزه و ترکیبهای آن در رویشگاه طبیعی و مزرعه، آزمایشی انجام شد که طی آن تأثیر تیمارهای تغذیهای در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ) در چهار تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها، ورمیکمپوست به میزان چهار تن در هکتار و ورمیکمپوست به میزان دو تن در هکتار+ ورمیتی به میزان40 لیتر در هکتار بود. در مرحله گلدهی مرزه میزان اسانس و درصد ترکیبهای آن در نمونههای کشت شده و رویشگاه طبیعی اندازهگیری شد. آرایش کاشت بر میزان و ترکیبهای اسانس تأثیر معنیداری نداشت. از نظر تولید اسانس سطح کودی ورمیکمپوست دو تن+ ورمیتی 40 لیتر در چین اول با 28.38% و در چین دوم ورمیکمپوست چهار تن با 46.04% در مقایسه با رویشگاه طبیعی برتری داشتند. میزان اسانس مرزه رشد کرده در حضور علف هرز در تمام سطوح نسبت به رویشگاه طبیعی برتری داشت و بیشترین میزان در چین اول 30.41% و در چین دوم 51.80% مربوط به تراکم 18 بوته تاجخروس در مترمربع بود. در تمام تیمارهای کودی میزان تیمول نسبت به رویشگاه طبیعی (38.49%) برتری داشت و بیشترین میزان (42.95%) در اثر تیمار کاربرد چهار تن ورمیکمپوست حاصل شد. مرزه سهندی در شرایط عدم حضور علف هرز با 45.18% بیشترین میزان تیمول را نسبت به مرزه رشد کرده در رویشگاه طبیعی تولید کرد.
محمدامین کهنمو؛ مجید آقاعلیخانی؛ فرهاد رجالی
چکیده
بهمنظور بررسی عملکرد کمّی و کیفی دو اکوتیپ بومی بابونه (Matricaria chamomilla L.) از بوشهر و یک اکوتیپ بابونه تجاری (اصفهان) در واکنش به کودهای زیستی آزمایشی در دو سال 1386 و 1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان بوشهر انجام شد. تیمارها شامل اکوتیپ بابونه در سه سطح، بکارگیری قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح ...
بیشتر
بهمنظور بررسی عملکرد کمّی و کیفی دو اکوتیپ بومی بابونه (Matricaria chamomilla L.) از بوشهر و یک اکوتیپ بابونه تجاری (اصفهان) در واکنش به کودهای زیستی آزمایشی در دو سال 1386 و 1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان بوشهر انجام شد. تیمارها شامل اکوتیپ بابونه در سه سطح، بکارگیری قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) و میزان کود فسفات زیستی در سه سطح 0، 30 و60 کیلوگرم در هکتار بود. از زمان گلدهی بابونه به بعد صفات مورفولوژیک و عملکردی سنجیده شد و پس از برآورد عملکرد گل، بازده اسانس، مقدار کامازولن در اسانس و مقدار آپیژنین 7-گلوکوزید و میزان عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در بوته و نیز در خاک مزرعه پس از آخرین برداشت گل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بجز اثر اصلی اکوتیپ سایر اثرهای اصلی کودهای زیستی و برهمکنش آنها با یکدیگر روی صفات مورد نظر معنیدار نشدند. مقایسه میانگینهای وزن خشک گل نشان داد که دو اکوتیپ بابونه بوشهر در سال اول نسبت به اکوتیپ اصفهان حدود 34% افزایش وزن داشتند، در حالیکه در سال دوم ضمن افزایش کلی در وزن خشک اکوتیپها، اکوتیپ 2 بوشهر با 66/1132 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد گل خشک را به خود اختصاص داد و اکوتیپهای 1 بوشهر و اصفهان بهترتیب با 4/12% و 8/48% کاهش در رتبه بعدی قرار گرفتند. از نظر مقدار کامازولن در اسانس و آپیژنین 7-گلوکوزید در گل خشک در هر دو سال آزمایش بهترتیب برتری آماری با اکوتیپ اصفهان و اکوتیپهای بابونه بوشهر بود (p≤0.05). گرچه در این تحقیق اثر کودهای زیستی (شامل میکوریزا و فسفات زیستی) بر صفات اندازهگیری شده معنیدار نشدند ولی دستیابی به 800 تا 1000 کیلوگرم در هکتار عملکرد گل خشک، حدود 3 کیلوگرم در هکتار عملکرد اسانس، درصد بالای کامازولن در اسانس (16-15% در اکوتیپ اصفهان و 7-5% در اکوتیپهای بوشهر) و مقدار قابل توجه تولید آپیژنین 7-گلوکوزید (7/12-10 کیلوگرم در هکتار) نشاندهنده توانایی تولید مطلوب گیاه بابونه تحت تأثیر کودهای زیستی در شرایط مزرعه بود. بر این اساس بهدلیل سازگاری بومشناختی گسترده گیاه بابونه با شرایط و عملیات زراعی منطقه بوشهر میتوان به تولید این گیاه دارویی ارزشمند در قالب یک سیستم کشاورزی کمنهاده مبادرت ورزید و آن را با اطمینان وارد تناوب زراعی منطقه نمود.
سید محسن حسینی؛ مجید آقاعلیخانی؛ فاطمه سفیدکن؛ امیر قلاوند
چکیده
با توجه به اهمیت مدیریت علفهای هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، در این تحقیق تأثیر سطوح تیمارهای مختلف تغذیهای بر رشد و عملکرد کمّی و کیفی مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) در شرایط رقابت با علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ...
بیشتر
با توجه به اهمیت مدیریت علفهای هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، در این تحقیق تأثیر سطوح تیمارهای مختلف تغذیهای بر رشد و عملکرد کمّی و کیفی مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) در شرایط رقابت با علف هرز تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexux L.) مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها (CF)، ورمیکمپوست 4 تن در هکتار (V4)، ورمیکمپوست 2 تن در هکتار+ ورمیتی 40 لیتر در هکتار (V2T) و سطوح تراکم علف هرز نیز شامل: تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع (بهترتیب W0، W6، W12 و W18) بود. نتایج نشان داد در سال اول آزمایش، تأثیر کود بر وزن سرشاخه و تأثیر علف هرز بر میزان اسانس (p<0.05) و وزن سرشاخه (p<0.01) معنیدار گردید. در مجموع دو سال، تأثیر سطوح علف هرز بر وزن خشک علف هرز در سطح 1% تفاوت معنیدار داشته است. بیشترین درصد اسانس مرزه از تیمار ورمیکمپوست 2 تن+ ورمیتی در شرایط بدون علف هرز حاصل گردید. در اسانس تولیدی 16 ترکیب شناسایی شد که تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن مهمترین آنها بودند. نتایج تجزیه اسانس نشان داد که تیمار 4 تن کود ورمیکمپوست و عدم وجود علف هرز، تیمول بیشتری را تولید کرد. با وجود این، حضور علف هرز تاجخروس میزان تولید پارا-سیمن در اسانس مرزه را افزایش و تولید تیمول را کاهش داد.
سید میثم رضوینیا؛ مجید آقاعلیخانی؛ حسنعلی نقدی بادی
چکیده
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود آلی ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench) بود. آزمایش در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس بهصورت فاکتوریل دو عاملی با 12 تیمار در سه تکرار انجام شد. عامل کود شیمیایی در سه سطح C1 (بدون مصرف کود)، C2 (75 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود آلی ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench) بود. آزمایش در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس بهصورت فاکتوریل دو عاملی با 12 تیمار در سه تکرار انجام شد. عامل کود شیمیایی در سه سطح C1 (بدون مصرف کود)، C2 (75 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره + 3000 پیپیام در هکتار کود مایع ریزمغذی) و C3 (150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره + 6000 پیپیام در هکتار کود مایع ریزمغذی) و عامل کود آلی ورمیکمپوست در چهار سطح (0، 2، 4 و 6 تن در هکتار) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کود ورمیکمپوست اثر معنیداری بر وزن خشک ساقه، گل، ریشه، عملکرد بیولوژیک، تعداد گل در بوته و سبزینگی برگ داشت. همچنین برهمکنش کود شیمیایی و کود ورمیکمپوست بر وزن خشک ریشه، وزن خشک 100 گل و ارتفاع بوته معنیدار گردید. بیشترین مقدار وزن خشک ساقه، گل، تعداد گل در بوته و ارتفاع بوته از کاربرد ترکیب تیماری ورمیکمپوست 4 تن در هکتار و بدون مصرف کود شیمیایی و بیشترین وزن خشک ریشه و عملکرد بیولوژیک بهترتیب از کاربرد 94/2 و 59/3 تن در هکتار ورمیکمپوست بدست آمد. هیچ یک از صفات مورد مطالعه تحت تأثیر عامل کود شیمیایی قرار نگرفت. همچنین اثر هیچکدام از عوامل آزمایش بر ترکیبهای فنلی تام اندامهای مختلف گیاه معنیدار نبود. با توجه به نتایج بدست آمده کاربرد کود آلی ورمیکمپوست بهعنوان جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در زراعت سرخارگل معرفی میشود.