موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Essential oil diversity of 21 populations from Iranian endemic species Nepeta kotschyi Boiss.بررسی تنوع اسانس 21 جمعیت گونه انحصاری ایرانی Nepeta kotschyi Boiss.18920210655510.22092/ijmapr.2016.106555FAنجمه هادیدانشجوی دکترای فیزیولوژی و اصلاح گیاهان دارویی، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0001-5278-8045فاطمه سفیدکناستاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0001-7170-0002عبدالعلی شجاعیاناستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانعلیاشرف جعفریاستاد، بخش تحقیقات بانک ژن، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایرانJournal Article20141117The genus <em>Nepeta</em> is one of the largest genera of the Lamiaceae family, and Iran, particularly, is one of the main centers of origin of this genus. Nepetalactones and flavonoids were reported as major constituents of <em>Nepeta</em> species, and the main cause of their medicinal value and biological properties. There are lots of reports related to biological activities of secondary metabolites of genus <em>Nepeta</em> showing the importance of this genus. In this work, the essential oil (EO) diversity of 21 wild populations from <em>Nepeta kotschyi</em> Boiss., Iranian endemic species, was investigated. For removing the environmental effect, the seeds of populations were planted in one place. Plant aerial parts were harvested at full flowering stage, and after shade-drying, their EO was extracted by hydrodistillation method. EO was quantitatively and qualitatively analyzed by GC and GC/MS. After botanical study and EO analysis, it was revealed that the populations were from two different varieties. Two populations including buyer-ahmad1 and Buyer-Ahmad2, were from <em>N. kotschyi</em> var. <em>kotschyi</em>, and others were stood in <em>N. kotschyi</em> var. <em>persica</em>. Twenty-four components were characterized in the EO of <em>N. kotschyi</em>. The highest amount of EO yield (w/w) was obtained in populations of var. kotschyi (0.5-0.7%). Three main chemotypes were identified among populations of var. persica based on the main component(s) of EO, including <strong>a </strong>containing NepI (4a<em>α</em>,7<em>α</em>,7a<em>α</em>-nepetalactone), <strong>b </strong>containing NepII (4a<em>α</em>,7<em>α</em>,7a<em>β</em>-nepetalactone) and cubenol, and <strong>c </strong>containing geranyl acetate and cubenol. Except of semirom and Taft5 which were stood in b-chemotype, and Taft4 which was placed in c-chemotype, other populations of var. persica, also populations of var. kotschyi, were stood in a-chemotype. In addition, based on the main component of EO, the populations of var. kotschyi were put in a-chemotype. In a-chemotype, the amount of NepI was obtained between %53.9 (Chelgard) and %84.8 (Buyer-Ahmad2), and NepII was measured between %1 (Taft1) and %13.7 (Chelgard). In b-chemotype, the amount of NepI was measured between %0.3 (Taft5) and %4.9 (Semirom), and NepII was obtained between %13.4 (Taft5) and 44.7% (Semirom). NepIII (4a<em>α</em>,7<em>β</em>,7a<em>α</em>-nepetalactone) (1.3-3.3%) was characterized only in the EO of var. <em>Kotschyi</em> populations.جنس پونهسا (<em>Nepeta</em>) از بزرگترین جنسهای خانواده نعنا و ایران از خواستگاههای اصلی آن است. نپتالاکتونها و فلاونوئیدها، متابولیتهای ثانویه اصلی گونههای پونهسا و عامل اصلی ارزش دارویی و فعالیتهای بیولوژیک آنها میباشند. در مورد بررسی فعالیتهای زیستی متابولیتهای ثانویه جنس پونهسا گزارشهای متعددی وجود دارد که نشاندهنده اهمیت این جنس است. در این تحقیق، تنوع اسانس 21 جمعیت وحشی گونه <em>Nepeta kotschyi</em> Boiss.، از گونههای انحصاری ایران ارزیابی شد. بهمنظور حذف اثر محیط، بذر جمعیتها در یک محل کشت و نگهداری گردید. اندامهای گیاهی در مرحله گلدهی کامل برداشت شدند و پس از خشک شدن در سایه، به روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. بررسی کمّی و کیفی اجزای اسانس بهترتیب با استفاده از GC و GC/MS انجام شد. بعد از بررسیهای گیاهشناسی و تجزیه اسانس مشخص شد که جمعیتها از دو واریته مختلف هستند. دو جمعیت بویراحمد1 و بویراحمد2 متعلق به <em>N. kotschyi</em> var. <em>kotschyi</em> و بقیه جمعیتها به <em>N. kotschyi</em> var. <em>persica</em> تعلق داشتند. 23 ترکیب در اسانس گونه <em>N. kotschyi</em><em> </em>شناسایی شد. بیشترین بازده اسانس (وزنی/وزنی) در جمعیتهای واریته <em>kotschyi</em> (7/0-5/0%) بدست آمد. در میان جمعیتهای واریته <em>persica</em> بر اساس ترکیب(های) غالب اسانس سه کموتایپ اصلی <strong>a</strong> حاوی نپتالاکتون I (a4-آلفا، 7-آلفا، a7-آلفا نپتالاکتون)، <strong>b</strong> حاوی نپتالاکتون II (a4-آلفا، 7-آلفا، a7-بتا نپتالاکتون) و کوبنول و <strong>c</strong> حاوی ژرانیل استات و کوبنول شناسایی شدند. جمعیتهای سمیرم و تفت5 در کموتایپ b، تفت4 در کموتایپ c و بقیه جمعیتها ازجمله جمعیتهای واریته <em>kotschyi</em> در کموتایپ a قرار گرفتند. در کموتایپ a میزان نپتالاکتون I از 9/53% (چلگرد) تا 8/84% (بویراحمد2) و نپتالاکتون II از 1% (تفت1) تا 7/13% (چلگرد) متغیر بودند. در کموتایپ b میزان نپتالاکتون I از 3/0% (تفت5) تا 9/4% (سمیرم) و نپتالاکتون II از 4/13% (تفت5) تا 7/44% (سمیرم) اندازهگیری شد. نپتالاکتون III (a4-آلفا، 7-بتا، a7-آلفا نپتالاکتون) (3/3-3/1%) منحصراً در اسانس جمعیتهای واریته <em>persica</em> شناسایی شد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Effects of zeolite, bio and organic fertilizers application on the growth, yield and yield components of German chamomile (Matricaria chamomilla L.) in organic cultivationتأثیر کاربرد زئولیت، کودهای زیستی و آلی بر رشد، عملکرد گل و اجزای عملکرد در کشت ارگانیک گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)20321510655610.22092/ijmapr.2016.106556FAامین صالحیاستادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، ایرانامیر قلاونددانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانفاطمه سفیدکناستاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران0000-0001-7170-0002احمد اصغرزادهاستادیار، بخش بیولوژی، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانکرامت الله سعیدیاستادیار، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، ایرانJournal Article20120224In order to study the effects of zeolite, bio and organic fertilizers on the growth, yield and yield components of German Chamomile (<em>Matricaria chamomilla </em>L.) in organic cultivation, an experiment was conducted at the research field of Tarbiat Modares University in 2005. The factors were PGPR inoculums (inoculated and no inoculated), zeolite (0 and 9 ton/ha) and vermicompost (0, 5, 10 ton/ha). The experimental design was factorial in a randomized complete blocks design with twelve treatments and three replications. Mean comparison was carried out using Duncan’s multiple range test (at 5% level). Results showed that the highest value of flower yield (358.13), biological yield (1572.09), number of flower per plant (61.09), flower diameter (21.84) and height (45.51) were obtained with PGPR inoculums. Zeolite also showed significant effects on mentioned traits except flower diameter and harvest index. With increasing of vermicompost levels, all traits were increased as the highest value of flower yield (434.22), biological yield (1814.30), number of flower per plant (72.71), flower diameter (22.35) and height (47.91) were obtained with application of 10 ton/ha vermicompost. In addition, there were positive and synergistic interactions between vermicompost combined with PGPR and vermicompost combined with zeolite on dry flower yield, as the highest flower yield was obtained in v3b2 and v3z2 treatments with 448.73 and 448.7kg/ha, respectively.بهمنظور ارزیابی اثرات کودهای زیستی، آلی و زئولیت بر رشد و عملکرد گیاه دارویی بابونه (<em>Matricaria chamomilla</em> L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی شامل کود زیستی: باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه (<em>Azotobacter chroococcum</em>، <em>Azospirillum lipoferum</em>، <em>Pseudomonas flouresence</em>) (B) در دو سطح (عدم تلقیح= b<sub>1</sub> و تلقیح با بذر= b<sub>2</sub>)، ورمیکمپوست (V) در سه سطح (0=v<sub>1</sub>، 5=v<sub>2</sub> و 10=v<sub>3</sub> تن در هکتار) و زئولیت (Z) طبیعی کلینپتیلولیت (Clinoptilolite) در دو سطح (0=z<sub>1</sub> و 9=z<sub>2</sub> تن در هکتار) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دوازده تیمار و سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 1387 انجام شد. مقایسه میانگینها توسط آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال 5% انجام شد. نتایج بدستآمده از این تحقیق نشان داد که بیشترین عملکرد گل (kg/ha13/358)، عملکرد زیستی (kg/ha09/1572)، تعداد گل در بوته (09/61)، قطر گل (mm84/21) و ارتفاع (cm51/45) در تلقیح با کود زیستی بدست آمد. زئولیت تأثیر معنیداری بر روی تمام صفات یادشده بجز قطر گل و شاخص برداشت داشت. همچنین بیشترین عملکرد گل (kg/ha22/434)، عملکرد زیستی (kg/ha30/1814)، تعداد گل در بوته (71/72)، قطر گل (mm35/22) و ارتفاع (cm91/47) با کاربرد 10 تن ورمیکمپوست بدست آمد. اثر متقابل مثبت و معنیداری بر روی عملکرد گل در اثر کاربرد کود زیستی و ورمیکمپوست و همچنین زئولیت و ورمیکمپوست بدست آمد، بهطوری که بیشترین عملکرد گل (kg/ha73/448) در تیمار مصرف 10 تن ورمیکمپوست و تلقیح با باکتری (v<sub>3</sub>b<sub>2</sub>) و تیمار مصرف 10 تن ورمیکمپوست و زئولیت (kg/ha7/448) در تیمار (v<sub>3</sub>z<sub>2</sub>) بدست آمد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Effects of salicylic acid on some physiological traits, yield and yield components of fennel (Foeniculum vulgare Mill.) under drought stressاثر سالیسیلیک اسید بر برخی صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت تنش خشکی21623010655710.22092/ijmapr.2016.106557FAفاطمه سالارپور غربادانشجوی کارشناسی ارشد، پژوهشکده باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانحسن فرحبخشدانشیار، پژوهشکده باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانJournal Article20141030Recently, the application of SA has increased to improve plants’ resistance to stresses such as drought. Hence to investigate SA effects on morphophysiological characteristics of Fennel (<em>Foeniculum</em> <em>vulgare </em>Mill.) under drought stress, a split plot experiment based on latin square design with three replications was carried out at the research farm of Shahid Bahonar University of Kerman in 2012. Three levels of drought stress (50, 75 and 100% of field capacity) and three concentrations of SA (0, 0.5 and 1mM) were considered as main and sub-plot treatments, respectively. Foliar application of SA was performed at 3-to 4-leaf growth stage and before application of drought stress. Results showed that the drought stress reduced the number of fertile umbel/plant, the number of fertile umbellate/umbel, the number of grains/umbellate, relative water content, chlorophyll, carotenoids and grain yield, while increased electrolyte leakage when compared with control. Salicylic acid reduced electrolyte leakage, while increased the number of fertile umbel/plant, the number of fertile umbellate/umbel, the number of grains/umbellate, RWC, chlorophyll, carotenoids and grain yield when compared to control (No SA application). Interaction of drought stress × SA on the number of fertile umbel/plant, the number of fertile umbellate/umbel, RWC, carotenoids and grain yield was significant. Increasing photosynthetic pigments, RWC and decreasing electrolyte leakage indicates a reduction in oxidative damage and implies SA role in tolerance of fennel to drought stress.به تازگی کاربرد سالیسیلیک اسید در افزایش مقاومت گیاهان به تنش خشکی افزایش یافتهاست. از اینرو برای بررسی تأثیر سالیسیلیک اسید بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی گیاه رازیانه (<em>Foeniculum vulgare </em>Mill.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان، بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح مربع لاتین با سه تکرار در سال زراعی 1391 اجرا شد. تنش خشکی در سه سطح (50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی) بهعنوان فاکتور اصلی و غلظت سالیسیلیک اسید در سه سطح (صفر، نیم و یک میلیمولار) بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. اسپری برگی سالیسیلیک اسید در مرحله سه تا چهار برگی و قبل از اعمال تنش خشکی در دو نوبت انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش تعداد چتر بارور در بوته، تعداد چترک بارور در چتر، تعداد دانه در چترک، محتوای آب نسبی، کلروفیل، کاروتنوئید و عملکرد دانه و افزایش نشت الکترولیتها نسبت به شاهد شد. کاربرد سالیسیلیک اسید سبب کاهش نشت الکترولیتها و افزایش صفات تعداد چتر بارور در بوته، تعداد چترک بارور در بوته، محتوای آب نسبی، کلروفیل، کاروتنوئید و عملکرد دانه نسبت به شاهد شد. اثر متقابل تنش خشکی × سالیسیلیک اسید بر تعداد چتر بارور در بوته، تعداد چترک بارور در بوته، محتوای آب نسبی، کاروتنوئید و عملکرد دانه معنیدار بود. البته افزایش رنگیزههای فتوسنتزی، محتوای آب نسبی و کاهش نشت الکترولیتها نشاندهنده کاهش خسارت اکسیداتیو و نقش سالیسیلیک اسید در افزایش تحمل رازیانه در برابر خشکی میباشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Evaluation of withaferin A content in different accessions and in in vitro cultures of Withania coagulans (Stocks) Dunalبررسی محتوای ترکیب ویتافرین A در تودههای مختلف و کشتهای درون شیشهای گیاه پنیرباد (Withania coagulans (Stocks) Dunal)23124410655810.22092/ijmapr.2016.106558FAعبدالرضا باقریاستاد، گروه بیوتکنولوژی و بهنژادی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایرانمحرم ولیزادهاستادیار، گروه تولید و فرآوری گیاهان دارویی، دانشکده کشاورزی، مجتمع آموزش عالی سراوان، ایراناحمد شریفیمربی، گروه پژوهشی بیوتکنولوژی گیاهان زینتی، جهاد دانشگاهی واحد مشهد، ایرانکالاسیلوی سنتیلاستادیار، بخش بیوشیمی، بیوتکنولوژی و بیوانفورماتیک، دانشگاه آناشیلینگام، کمباتور، هندJournal Article20140719In recent years, <em>W. coagulans</em> (Stocks) Dunal (Fam. Solanaceae) has gained much attention, owing to the presence of a large number of steroidal lactones known as withanolides. Out of the several withanolides isolated from <em>W. coagulans</em>, the biological compound, withaferine A is pharmacologically important that due to the significant and specific therapeutic action in cancer, Parkinson and Alzheimer’s disease. The present study was, therefore, undertaken to make an assessment of withaferin A content in the roots of different accessions of <em>W. coagulans</em> and in <em>in vitro</em> cultures. The seeds of five wild accssesion (USB001-5) were sown in greenhous. The cell suspension cultures were initialized from leaf explants derived callus on Murashige and Skoog (MS) medium, supplemented with 30 gL<sup>-1</sup> sucrose (w/v), 2.0mg/l 2,4-D and 0.5 mg/l kinetin (Kin). Adventitious roots were induced directly from leaf segments on half strength MS medium (0.8% agar) with 2 mgl<sup>-1</sup> indole-3-butyricacid (IBA) and 30 gl<sup>-1</sup> sucrose. The withaferin A content was evaluated by TLC and HPLC method using standard withaferin-A compound. The results showed the presence of withaferin A in all accessions (21.01-44.54 µg/g D.W). In addition, there was significant differences among accession (<em>P</em><0.05). USB005 was found to have the highest withaferin A content (44.54µg/g D.W) and was selected for <em>in vitro</em> study. The results of <em>in vitro </em>study showed that withaferin A accumulation was higher in adventitious roots (21.40±1.67 in 4 weeks and 66.73±0.86 in 8 weeks old cultures) compared to cell suspension culture (6.62±2.01). Nearly, adventitious root having withaferin A content 10 and 1.5-fold higher when compared with the cell suspension and <em>in vivo</em> roots, respectively. Thus, our study demonstrates the <em>in vitro</em> root cultures potential for large-scale production of withaferin A.در طی سالهای اخیر گیاه پنیرباد (<em>Withania coagulans</em> (Stocks) Dunal)، از خانواده سیبزمینیان (Solanaceae)، بهدلیل دارا بودن ترکیبهای لاکتونهای استروئیدی موسوم به ویتانولیدها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از میان ویتانولیدها، ترکیب ویتافرین A بهدلیل داشتن ویژگی بازدارندگی رشد تومورهای سرطانی در صنایع دارویی از ارزش قابل توجهی برخوردار میباشد. در این پژوهش محتوای ترکیب بیولوژیکی ویتافرین A در ریشه 5 توده مختلف گیاه پنیرباد <em>W. coagulans</em> و کشتهای درون شیشهایآن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بذرهای تودههای وحشی در شرایط کنترلشده کشت شد. برای القای سوسپانسیون سلولی، کالوسهای حاصل از ریزنمونه برگ در محیط کشت MS حاوی 3% ساکارز، 8/0% آگار و ترکیب هورمونی 2،4-دی کلروفنوکسی استیک اسید (mg/l2,4-D2) همراه با (mg/l5/0) کاینتین (Kin) کشت شدند. برای ریشهزایی، دیسکهای برگی در محیط کشت ½MS همراه با mg/l1 ایندول بوتیریک اسید (IBA) کشت و محتوای ویتافرین A با استفاده از روش TLC و HPLC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ترکیب ویتافرین A در تمام تودهها حضور داشته (µg/g DW54/44-01/21) و میان تودههای مختلف نیز اختلاف معنیداری وجود دارد (05/0><em>p</em>). بیشترین مقدار ویتافرین A (87/1±54/44) در توده USB005 (هیدوچ) مشاهده شد که این توده برای مطالعات درون شیشهای مورد گزینش قرار گرفت. محتوای ویتافرین A در کشت ریشههای درون شیشهای در هفته چهارم µg/g DW67/1±40/21 و در هفته هشتم، پس از دومین واکشت، µg/g DW86/0±73/66 بود که در مقایسه با کشت سوسپانسیون سلولی (µg/g DW01/2±62/6) افزایش معنیداری داشت (05/0><em>p</em>). بهطور کلی، محتوای ویتافرین A در کشت ریشههای مویین بیش از 5/1 برابر مقادیر موجود در ریشه گیاه کامل و بیش از 10 برابر مقادیر آن در کشت سوسپانسیون سلولی بوده، که بیانگر توانمندی قابل توجه کشت ریشههای مویین در تولید انبوه این ترکیب بیولوژیک میباشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Evaluation of some phytochemical, morphological characteristics and minerals content in different populations of Jujube (Ziziphus jujaba Mill.)ارزیابی برخی صفات فیتوشیمیایی، مورفولوژیکی و میزان عناصر معدنی جمعیتهای مختلف گیاه دارویی عناب (Ziziphus jujuba Mill.)24525510655910.22092/ijmapr.2016.106559FAکرامتالله سعیدیاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، ایرانرضا شاهحسینیفارغالتحصیل کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرسحسین توکلینکودانشجوی دکترای منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانبهناز سعادتجودانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، ایرانJournal Article20140624Jujube (<em>Ziziphus jujube </em>Mill.) is a valuable medicinal tree, distributed in Iran. The fruit of this plant is used in food and pharmaceutical industries. In this study, some pytochemical, morphological and minerals of 23 Jujube (J1-J23), located in the Gazeroon research station in Qom province, were analyzed. Total soluble carbohydrate (TSC) of samples varied from 5.54 to 23.36%. The highest and lowest content of TSS was obtained from J1 (36.13%) and J22 (16.1%) ecotypes, respectively. J7 ecotype had the highest amount of total acidity (TA) (3.31%). The protein amount of samples was between 5.6 (J19) and 13.5% (J7). The highest amount of N, P, K, Fe, Zn, Cu and Mn was obtained from J8 (2.16%), J8 (0.153%), J17 (1.25%), J3 (28.91 ppm), J4 (41.12 ppm), J3 (50.27 ppm), J1 (80.23 ppm) and J8 (0.35 ppm) ecotypes, respectively. Based on dendrogram from cluster analysis, the samples were divided into eight groups. The lack of consistency in cluster analysis could be due to the differences in genetic factors. Pearson’s coefficients showed total soluble carbohydrate had significant correlation with TSS. In addition, correlation between fruit diameter with fruit length and length/diameter of fruit were significantly positive. Other chemical compositions do not show correlation with fruit morphological traits.عناب (<em>Ziziphus jujuba </em>Mill.) از درختان دارویی ارزشمندی است که در ایران پراکنش دارد. میوه این گیاه بهدلیل داشتن مواد مؤثره در صنایع غذایی و دارویی استفاده میشود. در این مطالعه برخی صفات فیتوشیمیایی، مورفولوژیکی و عناصر معدنی میوه 23 اکوتیپ عناب واقع در ایستگاه تحقیقات بدیعی در بخش گازرون استان قم (J1-J23) اندازهگیری شد. کربوهیدرات محلول کل (TSC) نمونهها از 54/5% تا 36/23% متغیر بود. بیشترین و کمترین میزان TSS میوهها بهترتیب از اکوتیپ J1 (13/36%) و J22 (1/16%) بدست آمد. اکوتیپ J7 دارای بیشترین اسیدیته کل (TA) به میزان 31/3% بود. میزان پروتئین نمونهها بین 6/5% (J19) تا 5/13% (J7) بود. بیشترین میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، مس، منگنز و کادمیوم نمونهها بهترتیب از اکوتیپهای J8 (6/2%)، J8 (153/0%)، J17 (25/1%)، J3 (ppm 91/28)، J4 (ppm 12/41)، J3 (ppm 27/50)، J1 (ppm 23/80) و J8 (ppm 35/0) حاصل شد. براساس تجزیه خوشهای نمونهها به هشت گروه تقسیم شدند. عدم وجود تطابق در تجزیه خوشهای و قرار نگرفتن اکوتیپها در کنار هم میتواند ناشی از تفاوت ژنتیکی باشد<strong>.</strong> ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میزان کربوهیدرات محلول کل با مواد جامد محلول همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد. همچنین همبستگی وزن با صفت طول و نسبت طول به قطر میوه مثبت و معنیدار بود. البته سایر صفات فیتوشیمیایی و مورفولوژیکی میوه با هم همبستگی نشان ندادند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Application of nano-elicitors to produce aloin in cell suspension of Aloe vera L.کاربرد الیسیتورهای نانویی برای تولید آلوئین در سوسپانسیون سلولی گیاه آلوئهورا (Aloe vera L.)25626310656010.22092/ijmapr.2016.106560FAمنا راعیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه بیوتکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانمنصور امیدیاستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانسپیده ترابیاستادیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانمهدیه خدایاریدانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20140609Due to the exclusively biological and physicochemical characteristics of nanoparticles, they are widely used in biology and agriculture. Currently, silver nanoparticles (Nano-Ag) have wide application in nanotechnology. Nano-TiO2 as a semiconductor metal oxide nanocrystal has a special position in industrial world. The mentioned nanoparticles were used in cell culture of Aloe vera. In this study, the effects of nano-elicitors including Nano-Ag and Nano-TiO2 were investigated on cell suspension culture of Aloe vera. Manipulation of cell culture media by abiotic elicitors is an important way for inducing production of valuable metabolites. Aloin is the major anthraquinone compound found in Aloe vera. It has antimalarial, antifungal, antibacterial, and antiviral properties. The induced callus by elicitors was collected in five periods and analyzed by HPLC (High-performance liquid chromatograghy). Results showed that Nano-Ag caused to increased content of aloin to 43.7% within 48 hours and then this amount was reduced to the control level. Nano-Tio2 caused to increased content of aloin to 11.6% in 48 hours after elicitation; however, 168 h after treatment, it was reduced to 8.8% as compared to the control. Results suggest that nanoelicitors can regulate the production of Aloin in Aloe vera. نانوذرات به علت داشتن ویژگیهای انحصاری بیولوژیکی و فیزیکوشیمیایی، ورود گستردهای به دنیای بیولوژی و کشاورزی داشتهاند. نانوذرات نقره (Nano-Ag) در حال حاضر بالاترین سطح استفاده در نانوتکنولوژی را به خود اختصاص دادهاست. نانوذره دیاکسیدتیتانیوم (Nano-TiO<sub>2</sub>) بهعنوان یکی از نانوبلورهای نیمههادی اکسیدفلزی، جایگاه ویژهای در جهان صنعتی امروز یافته است. در این مطالعه از این دو نانوذره ارزشمند در کشت سلولی آلوئهورا استفاده شد. دستورزی محیطهای کشت سلولی با استفاده از الیسیتورهای غیرزیستی یکی از راهکارهای مهم برای افزایش تولید متابولیتهای ثانویه ارزشمند است. آلوئین بهعنوان مهمترین متابولیت ثانویه موجود در آلوئهورا یک ترکیب آنتراکینونی بوده که دارای خواص ضدمالاریایی، ضدقارچی، ضدباکتریایی و ضدویروسی میباشد. با توجه به کاربردهای فراوان این ماده در صنایع مختلف در این تحقیق از نانوالیسیتورها بهمنظور افزایش آلوئین در کشت سوسپانسیون سلولی آلوئهورا استفاده شد و نتایج آن در پنج بازه زمانی مختلف توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارکرد عالی (HPLC) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که نانو نقره طی 48 ساعت پس از اعمال تیمار باعث افزایش آلوئین به میزان 7/43% شده، سپس این میزان تا رسیدن به سطح کنترل کاهش یافت. نانو دیاکسیدتیتانیوم نیز در 48 ساعت اولیه موجب افزایش میزان آلوئین به میزان 6/11% شده اما پس از آن میزان تولید آلوئین کاهش یافت، بهطوری که در 168 ساعت پس از اعمال تیمار به میزان 8/8% نسبت به کنترل کاهش نشان داد. با توجه به نتایج حاصل میتوان گفت که وجود نانوالیسیتورها میتواند بر تنظیم مسیر تولیدی آلوئین در گیاه آلوئهورا مؤثر باشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Optimization of induction and hairy root culture establishment of Teucrium chamaedrys L.بهینهسازی القاء و تثبیت کشت ریشههای مویین Teucrium chamaedrys L.26428010656110.22092/ijmapr.2016.106561FAایرج برنوسیدانشیار، بیوتکنولوژی کشاورزی، گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایرانمراد جعفریاستادیار، بیوتکنولوژی کشاورزی، گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایرانجواد احمدی دیزجیدانشآموخته کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی، گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایرانJournal Article20140804This research was aimed to investigate the effect of two infection methods (immersion and spray) and two <em>Agrobacterium rhizogenes</em> strains (strain A13 and GMI9534) to induce hairy roots on different explants (hypocotyl, cotyledon, leaf, and stem node) of <em>Teucrium chamaedrys</em>. Strain GMI9534 could not induce hairy roots in any of the explants, whereas strain A13 was only able to induce hairy roots in leaf and stem node explants. Infection by immersion method was more successful, with higher root induction efficiency (more than 73.3%), and leaf explants showed the highest induction frequency (83.3%). The transformed hairy root lines were confirmed by PCR using <em>rol</em>A and <em>rol</em>B gene-specific primers. Significant differences were shown among the 20 independent hairy root lines cultured on growth regulator-free MS solid medium for total root length and for the root branching. These variables were stable across subcultures and hence seven independent hairy root lines were selected based on these growth properties. Subsequently, the cultures for these hairy root lines were established in half-strength MS liquid medium to monitor their biomass production during a 90-day culture period. Considerable variations were observed in growth capacity among the lines. Line TC-HR-16 produced the highest fresh biomass (9100 mg/30 ml culture medium), a 455-fold increase over initial inoculum, during the 10-weeks culture period. The best-characterized hairy root lines, resulted in this study, can be used to improve the production of secondary metabolites of pharmaceutical values of <em>T. chamaedrys</em>.در این مطالعه، اثر دو روش تلقیح (شناورسازی و اسپری) و دو سویه <em>Agrobacterium rhizogenes</em> (A13 و GMI9534) برای القاء ریشههای مویین روی ریزنمونههای مختلف (هیپوکوتیل، کوتیلدون، برگ و گره ساقه <em>Teucrium chamaedrys </em>L. بررسی شد. سویه GMI9534 نتوانست در هیچیک از ریزنمونهها ریشه مویین القاء کند، در حالیکه سویه A13 فقط قادر به القاء ریشههای مویین روی ریزنمونههای برگ و گره ساقه بود. البته روش تلقیح شناورسازی، با فراوانی بالای القای ریشه مویین (بیش از 3/73%)، بسیار موفقیتآمیز بود و ریزنمونههای برگ بالاترین فراوانی القاء (3/83%) را نشان دادند. لاینهای ریشه مویین تراریخته بهوسیله آنالیز PCR با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژنهای <em>rol</em>A<em> </em>و <em>rol</em>B تأیید شدند. 20 لاین ریشه مویین مستقل از هم، کشت شده روی محیط کشت MS جامد عاری از تنظیمکننده رشد، تفاوت معنیداری از نظر طول کلی و انشعابدهی ریشه داشتند. این متغیرها در تمام واکشتها پایدار بودند، از اینرو 7 لاین ریشه مویین براساس این خصوصیات رشدی انتخاب شدند. متعاقباً، کشتهایی از لاینهای انتخاب شده در محیط کشت MS مایع نصف غلظت برای پیگیری میزان تولید زیستتوده در یک دوره کشت 90 روزه فراهم شد. بین لاینها تنوع قابل توجهی از نظر ظرفیت رشدی مشاهده شد. لاین TC-HR-16 بیشترین مقدار زیستتوده تر (9100 میلیگرم در هر 30 میلیلیتر محیط کشت) را با 455 برابر افزایش نسبت به مایع تلقیح اولیه در طی دوره کشت 10 هفتهای تولید کرد. لاینهای ریشه مویین با خصوصیات عالی حاصل از این مطالعه میتوانند برای بهبود تولید متابولیتهای ثانویه باارزش دارویی <em>Teucrium chamaedrys </em>L. استفاده شوند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Effects of growth regulators and activated charcoal on in vitro
propagation of Aloe vera L.اثر تنظیمکنندههای رشد و زغال فعال بر تکثیر درون شیشهای گیاه آلوئهورا (Aloe vera L.)28128910656210.22092/ijmapr.2016.106562FAسام شمسیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانمنصور امیدیاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانسپیده ترابیاستادیار، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانJournal Article20141017Aloe (<em>Aloe vera</em> L.) is one of the most valuable plants in the pharmaceutical, cosmetic, food and health industries. Due to the growing need for this plant, extensive research has been done on in vitro culture. In vitro propagation of this plant is a convenient and efficient way for the massive proliferation and the use of secondary metabolites. In this study, the best method of sterilization for the explants derived from Aloe vera seedlings and the effects of growth regulators BAP, NAA, and activated charcoal were investigated. The experiment was based on a completely randomized (CRD) design with 3 replications and 5 treatments. BAP at concentrations of 5 and 4 mg per liter, NAA at 0.2 mg per liter, and activated charcoal at 2 grams per liter were used in the MS-medium to induce the lateral buds of seedlings. Fungicide carbendazim 1% (20 min.), alcohol 70% (30 seconds), sodium hypochlorite 2.5% (20 min.), mercuric chloride 0.1% (10 minutes) was identified as the best protocol. In addition, MS-medium with 5 mg/L BAP and 2 grams per liter of activated charcoal was known to be the best environment to induce the lateral buds. The buds obtained in the MS-medium containing 2.0 ppm NAA were rooted and 85% of cuttings survived in the greenhouse.صبرزرد (<em>Aloe vera</em> L.) یکی از گیاهان با ارزش در صنایع دارویی، آرایشی، بهداشتی و غذایی محسوب میشود. باتوجه به نیاز روزافزون به این گیاه تحقیقات گستردهای بر کشت درون شیشهای آن انجام شده است. تکثیر درون شیشهای این گیاه روشی مناسب و کارآمد برای تکثیر انبوه و همچنین استفاده از متابولیتهای ثانویه میباشد. در این تحقیق بهترین روش سترونسازی ریزنمونههای برگرفته از گیاهچههای آلوئهورا و اثر تنظیمکنندههای رشد BAP، NAA و زغال فعال مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش بر پایه طرح کاملاً تصادفی (CRD)، 3 تکرار و 5 تیمار طراحی شد. BAP با غلظتهای 5 و 4 میلیگرم در لیتر وNAA 2/0 میلیگرم در لیتر و زغال فعال 2 گرم در لیتر در محیط کشت MS برای القا جوانههای جانبی از گیاهچه مورد مطالعه قرار گرفت. بهترین پروتکل، قارچکش کاربندازیم 1% (20 دقیقه)، الکل 70% (30 ثانیه)، هیپوکلرید سدیم 5/2% (20 دقیقه)، کلرید جیوه 1/0% (10 دقیقه) بود و همچنین محیط کشت MS به همراه 5 میلیگرم در لیتر BAP و 2 گرم در لیتر زغال فعال بهترین محیط برای القاء جوانه جانبی شناخته شد. جوانههای بدستآمده در محیط کشت MS<em> </em>حاوی 2/0 میلیگرم در لیترNAA ریشهدار شدند و 85% پاجوشهای بدستآمده پس از طی مرحله سازگاری در گلخانه زنده ماندند.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521A comparative study on some secondary metabolites of male and female stems of Ephedra major Hostبررسی مقایسهای برخی مواد مؤثره پایههای نر و ماده گیاه افدرا (Ephedra major Host)29030010656310.22092/ijmapr.2016.106563FAمرتضی مفید بجنوردیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایرانمهناز اقدسیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایرانمنیژه میانآبادیاستادیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه گلستان، گرگان، ایرانمحبت ندافمربی، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20141001Ephedra, belonging to the Ephedraceae family of gymnosperms, is a dioecious shrub, which has different medicinal properties. The purpose of this study was to compare some secondary metabolites of male and female stems of <em>Ephedra major</em> during August to October months. The male and female samples were collected from Bojnoord highlands and then were dried. The methanolic extract was separated by solvent method and total alkaloid, ephedrine, total phenol, total flavonoid and tannin levels were measured in collected samples. The measurement of total alkaloid and ephedrine content showed significant difference between male and female stems during different months. The highest amount of total alkaloid was obtained in samples collected from male stem during October month. While, the highest level of ephedrine was observed in samples collected in both male and female stems during August month. The data from HPLC analysis showed that ephedrine content ranged from 1.5 to 1.99 mg/g dry weight. Meanwhile, total phenol, total flavonoid and total tannin content ranged from 31.5-41.13, 3.51-5.81 and 15.57-24.46 mg/g dry weight, respectively. The obtained results revealed that there was significant difference between male and female stems in total phenol just in October, total flavonoid in September and October, and total tannin in August and September.افدرا (<em>Ephedra major</em> Host) درختچهای دو پایه متعلق به خانواده افدراسه و از بازدانگان پیشرفته است که خواص دارویی متعددی از آن شناخته شدهاست. هدف از این تحقیق بررسی برخی مواد مؤثره در پایههای نر و ماده در طول ماههای مرداد تا مهر است. به این منظور پایههای نر و ماده بهطور جداگانه از رویشگاه طبیعی آن واقع در ارتفاعات بجنورد جمعآوری و خشک شدند. سپس عصاره متانولی به روش خیسانیدن استخراج و میزان آلکالوئید کل، افدرین، فنل کل، فلاونوئید کل و تانن کل نمونههای گیاهی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان آلکالوئید کل و افدرین در طی ماههای مختلف و بین پایههای نر و ماده تفاوت معنیداری داشت. بیشترین میزان آلکالوئید کل در نمونه جمعآوری شده از پایه ماده در ماه مهر بود. همچنین نتایج بدستآمده از HPLC نشان داد که میزان افدرین در این گیاه از 5/1 تا 99/1 میلیگرم بر گرم وزن خشک در ماههای مورد بررسی متغیر بود. بیشترین میزان افدرین در نمونههای برداشت شده از پایه نر در ماه مرداد دیده شد. همچنین میزان فنل کل، فلاونوئید کل و تانن کل در طی ماههای مختلف بهترتیب بین 13/41-5/31، 81/5-51/3 و 46/24-57/15 میلیگرم بر گرم وزن خشک بود. این نتایج نشان داد که میزان فنل فقط در ماه مهر، میزان فلاونوئید کل، در ماههای شهریور و مهر و میزان تانن کل در ماههای مرداد و شهریور بین پایههای نر و ماده تفاوت معنیدار داشت.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Effect of foliar application of micronutrients on some morphological traits of Fenugreek (Trigonella foenum-graecum L.)تأثیر محلولپاشی عناصر ریزمغذی بر برخی صفات مورفولوژیکی شنبلیله (Trigonella foenum-graecum L.)30130810656410.22092/ijmapr.2016.106564FAپیمان محمدزاده توتونچیکارشناس ارشد زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایرانرضا امیرنیااستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه، ایرانJournal Article20141108This research was aimed to investigate the effects of foliar application of micronutrients on some morphological traits in fenugreek (<em>Trigonella foenum-graecum</em> L.). The study was conducted in a randomized complete block design with eight treatments and three replications in 2012 at the research farm of Agriculture and Natural Resources of West Azarbaijan Research Station. Treatments included: control (no spray), foliar application of iron, zinc, manganese, iron + zinc, iron + manganese, zinc + manganese, iron + zinc + manganese. These elements were provided from iron sulfate, zinc sulfate and manganese sulfate and were applied at pre-flowering stage. Results indicated that there was statistically significant difference between control and spraying of micronutrient elements. In addition, results showed that spraying of micronutrient elements significantly affected plant height, number of lateral branches, number of pods per plant, number of grain per pod and fresh forage yield. Iron + zinc+ manganese spraying was superior compared to the other spraying treatments. Thus, results showed that the use of micronutrients could improve the morphological characteristics of Fenugreek.بهمنظور ارزیابی تأثیر محلولپاشی عناصر ریزمغذی بر برخی صفات مورفولوژیکی شنبلیله (<em>Trigonella foenum- graecum </em>L.) آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1391 در مزرعه تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی انجام شد. تیمارها شامل شاهد (بدون محلولپاشی)، محلولپاشی آهن، محلولپاشی روی، محلولپاشی منگنز، محلولپاشی آهن+روی، محلولپاشی آهن+منگنز، محلولپاشی روی+ منگنز و محلولپاشی آهن+ روی+ منگنز بودند. عناصر مذکور از منبع سولفات آهن، سولفات روی و سولفات منگنز تأمین شدند و با غلظت سه در هزار در مرحله قبل از گلدهی، محلولپاشی گردیدند. نتایج حکایت از آن داشت که بین محلولپاشی عناصر ریزمغذی و عدم محلولپاشی (شاهد) از لحاظ آماری اختلاف معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که بین تیمارهای محلولپاشی از نظر ارتفاع بوته، تعداد شاخههای جانبی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و عملکرد بیولوژیک تفاوت معنیداری وجود داشت. البته تیمار محلولپاشی آهن+روی+ منگنز نسبت به سایر تیمارها از لحاظ صفات مورد مطالعه، برتری نشان داد. بنابراین نتایج نشان داد که استفاده از عناصر ریزمغذی سبب بهبود ویژگیهای مورفولوژیک شنبلیله شد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Influence of thyme (Thymus vulgaris L.) and eucalyptus (Eucalyptus globulus Labill.) essential oils on growth, flowering and peroxidase activity of gladiolusتأثیر اسانسهای آویشن باغی (Thymus vulgaris L.) و اکالیپتوس (Eucalyptus globulus Labill.) بر رشد، گلدهی و فعالیت آنزیم پراکسیداز در گلایول30932110656510.22092/ijmapr.2016.106565FAشیرین رضوانیپوردانشجوی دکتری، گروه علوم باغبانی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانعبدالله حاتمزادهاستاد، گروه علوم باغبانی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20141105This experiment was done to investigate effect of Thyme (<em>Thymus vulgaris</em> L.) and Eucalyptus (<em>Eucalyptus globulus</em> Labill.)essential oils on gladiolus. Gladiolus is one of the most important ornamental plants whose production is threatened by Fusarium corm rot. Essential oils of Thyme and Eucalyptus are recommended as alternative for chemical fungicides for corms disinfection, but there is not considerable investigation about potential effects of these essential oils on growth and flowering of gladiolus in the greenhouse or field conditions. For this purpose, gladiolus corms were soaked at three concentrations of essential oils of Thyme (1000, 2000 and 3000 ppm) and Eucalyptus (2000, 4000 and 6000 ppm), and distilled water (control) for 14 hours before planting. The results showed that Thyme treatment at 1000 ppm increased the number of leaf and floret, root length, corm and cormlet production, and accelerated flowering. Other treatments delayed the sprouting and flowering time and significantly decreased sprouting percentage, height and number of leaves, root length, and chlorophyll content. Eucalyptus essential oil at concentrations more than 2000 ppm had negative effects ongladiolus, so that corm sprouting and flowering were inhibited at 6000 ppm and 4000 pp, respectively. Peroxidase enzyme activity increased after treatment with both essential oils but with a different trend. The activity of this enzyme in corms treated with thyme remained at a high level during the growth period; however, in corms treated with eucalyptus it was decreased significantly.گلایول یکی از مهمترین گیاهان زینتی است که تولید آن بهوسیله بیماری قارچی پوسیدگی فوزاریومی تهدید میشود. اسانس گیاهان آویشن باغی (<em>Thymus vulgaris</em> L.) و اکالیپتوس (<em>Eucalyptus globulus</em> Labill.) بهعنوان جایگزینی برای قارچکشهای شیمیایی برای ضدعفونی پداژهها توصیه شدهاند، اما تاکنون بررسی قابل توجهی در مورد اثرات این اسانسها بر ویژگیهای رویشی و گلدهی گلایول در شرایط گلخانه یا مزرعه انجام نشدهاست. به این منظور، پداژههای گلایول قبل از کاشت در اسانس آویشن باغی در غلظتهای 1000، 2000 و 3000 پیپیام، اسانس اکالیپتوس در غلظتهای 2000، 4000 و 6000 پیپیام و آب مقطر (شاهد) به مدت 14 ساعت خیسانده شدند. نتایج نشان داد که اسانس آویشن باغی در غلظت ppm1000 موجب افزایش تعداد برگ و گلچه، افزایش طول ریشه، تسریع گلدهی و افزایش تولید پداژه و پداژک شد. دیگر تیمارها موجب تأخیر جوانهزنی و گلدهی و کاهش معنیدار درصد جوانهزنی، ارتفاع و تعداد برگ، طول ریشه و کلروفیل شدند. تیمار با اسانس اکالیپتوس در غلظتهای بیشتر از ppm2000 اثرات منفی بسیاری بر گلایول داشت، بهطوری که در غلظت ppm6000 مانع جوانهزنی پداژهها و در غلظت ppm4000 مانع گلدهی شد. فعالیت آنزیم پراکسیداز پداژه بعد از تیمار با هر دو نوع اسانس افزایش یافت اما با روندی متفاوت ادامه یافت. فعالیت این آنزیم در طول دوره رویشی در پداژههای تیمار شده با آویشن همچنان در سطح بالا باقی ماند، اما در پداژههای تیمار شده با اکالیپتوس به میزان قابل توجهی کاهش یافت.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Release of antimicrobial components of Zataria multiflora Boiss. essential oil from bio active zein film into food simulantsرهایش ترکیبهای ضدمیکروبی اسانس آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss.) از فیلم زیست کامپوزیت فعال زئین در مدلهای غذایی32233210656610.22092/ijmapr.2016.106566FAمحبوبه کشیریاستادیار، گروه تکنولوژی مواد غذایی، دانشکده صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانیحیی مقصودلودانشیار، گروه تکنولوژی مواد غذایی، دانشکده صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانمرتضی خمیریدانشیار، گروه میکروبیولوژی مواد غذایی، دانشکده صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ایرانJournal Article20141204Antimicrobial active packaging is a novel technology that controls the growth of microorganisms in perishable food products with releasing of active components. In this work, the chemical composition of <em>Zataria multiflora </em>Boiss. essential oil (ZEO) was analyzed by GC/MS. The main components of the essential were carvacrol (37.22%), thymol (28.44). Active bio composite of zein films, containing 10% essential oils of thyme, were developed. Kinetics release of the active compound is strongly related to food models. The kinetics and extent of carvacrol and thymol mass transport within the packaging components were evaluated by using high performance liquid chromatography from bioactive films zein into simulants (10% ethanol and 3% acetic acid) at 4°C and 37°C. The antibacterial activity of active zein films was evaluated. The results of this studied indicated that the release of the active compound was strongly related to food models. The extent of releasing of carvacrol and thymol after 60 min at 4°C in acid simulant (11.93±1.34 and 1.40±0.06ppm, respectively) was more than that of ethanol simulant (7.60±0.22 and 0.98±0.02ppm, respectively). SEM observations confirmed the influence of food simulants on structure of zein, related to releasing of active components of essential oil into food simulants. The releasing rate of carvacrol and thymol increased with increasing the temperature to 37°C. Active zein film containing 10% ZEO was more stable in ethanol simulant at 4°C. The log reduction value of zein bioactive composite film against <em>Listeria innocua </em>and<em>Escherichia coli</em> were calculated to be 2.75 and 3.07, respectively.بستهبندی ضدمیکروبی تکنولوژی جدیدی است که رهایش ترکیبهای مؤثر آن رشد میکروارگانیسمها در محصولات غذایی فاسدشدنی را کنترل میکند. در این پژوهش ترکیبهای شیمیایی اسانس آویشن شیرازی (.<em>Zataria multiflora </em>Boiss) با استفاده از طیفسنج جرمی تعیین شد. کارواکرول (2/37%) و تیمول (4/28%)، از مهمترین ترکیبهای قابل شناسایی اسانس آویشن شیرازی بودند. فیلم زیست کامپوزیت فعال زئین حاوی 10% اسانس آویشن شیرازی تولید شد. مقدار و سینیتیک رهایش کارواکرول و تیمول از فیلم زیست فعال زئین در دو مدل غذایی (اسید استیک 3% و اتانول 10%) در دمای 4 و 37 درجه سانتیگراد با استفاده از کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ارزیابی شدند. فعالیت ضدمیکروبی فیلم فعال زئین ارزیابی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که رهایش ترکیبهای فعال از بستر پلیمری تحت تأثیر محیط ماده غذایی قرار گرفت. میانگین رهایش کارواکرول و تیمول در دمای 4 درجه سانتیگراد در محیط اسیدی در 60 دقیقه نخست آزمون (بهترتیب ppm34/1±93/11 و 06/0±40/1) در مقایسه با محیط اتانولی (بهترتیب ppm22/0±60/7 و 02/0±98/0) بیشتر بود. تصاویر میکروسکوپ روبشی تأییدکننده نقش مدل غذایی بر ساختار فیلم زئین بود که این تغییر ساختاری زئین بر سرعت رهایش ترکیبهای فعال اسانس در مدلهای غذایی مؤثر بود. سرعت رهایش کارواکرول و تیمول با افزایش دما به 37 درجه سانتیگراد افزایش یافت. فیلم زئین فعال در مدل غذایی اتانولی و دمای 4 درجه سانتیگراد از پایداری بهتری برخوردار بود. اندیس کاهش لگاریتمی فیلم زیست کامپوزیت فعال زئین علیه <em>Listeria innocua</em> و<em>Escherichia coli </em> بهترتیب 75/2 و 07/3 تعیین شد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Effects of different soil fertility systems on some physiological characteristics, yield and essential oil of sage (Salvia officinalis L.) under different irrigation regimesبررسی سیستمهای مختلف حاصلخیزی خاک بر برخی صفات فیزیولوژیکی، عملکرد و میزان اسانس مریمگلی (Salvia officinalis L.) در شرایط مختلف رطوبتی33334510656710.22092/ijmapr.2016.106567FAمصطفی گواهیدانشجوی دکتری، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران0000-0002-7388-0024امیر قلاونداستاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانفرزاد نجفیاستادیار، گروه کشاورزی، پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانعلی سروشزادهدانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20150123Sage, a popular medicinal plant, is widely used in food and pharmaceutical industries. This research was aimed to study the effects of organic and biological fertilizers on physiological characteristics, yield, and essential oil content of sage (<em>Salvia officinalis</em> L.) under different moisture conditions. The study was conducted in a field experiment in split-plot design with 15 treatments and three replications at Tarbiat Modares University in 2012. Treatments included three irrigation levels (irrigation after depletion of 40% available water, irrigation after depletion of 60% available water, and irrigation after depletion of 80% available water) and five different soil fertility systems (control (no fertilizer) (F<sub>0</sub>), chemical fertilizer (urea) (Ur), nitrogen fixing bacteria (NFB), vermicompost (V), vermicompost + nitrogen fixing bacteria (V+MFB), allocated to main plots and subplots, respectively. Results indicated that the irrigation regimes had significant effect (p 0.01) on all measured traits. Chlorophyll a, b, and dry matter declined with increasing of water stress, but sugar, proline and essential oil content increased. Results showed that the highest values of all measured traits were related to the vermicompost + nitrogen fixing bacteria treatment. In addition, results showed that the highest essential oil percentage (1.10%) and essential oil yield (20.50 l ha<sup>-</sup><sup>1</sup>) were obtained in vermicompost + nitrogen fixing bacteria treatment under moderate drought stress (I<sub>2</sub>).مریمگلی یک گیاه دارویی متداول است که بهطور گستردهای در صنایع غذایی و داروسازی مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی کودهای آلی و بیولوژیک بر خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد و میزان اسانس گیاه دارویی مریمگلی (<em>Salvia officinalis</em> L.) در شرایط مختلف رطوبتی، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار و سه تکرار در سال 1391 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل آبیاری (I) در سه سطح: آبیاری پس از مصرف 40% رطوبت قابل استفاده در عمق توسعه ریشه (I<sub>1</sub>)، آبیاری پس از مصرف 60% رطوبت قابل استفاده در عمق توسعه ریشه (I<sub>2</sub>)، آبیاری پس از مصرف 80% رطوبت قابل استفاده در عمق توسعه ریشه (I<sub>3</sub>) و سامانههای حاصلخیزی خاک در پنج سطح: عدم مصرف کود (F<sub>0</sub>)، کود شیمیایی اوره (Ur)، باکتریهای آزادزی تثبیتکننده نیتروژن (NFB)، ورمیکمپوست (V) و ورمیکمپوست + باکتریهای آزادزی تثبیتکننده نیتروژن (V+NFB) بودند که تیمار آبیاری در کرتهای اصلی و سامانههای حاصلخیزی خاک در کرتهای فرعی قرار داده شدند. نتایج آزمایش نشان داد که تمام صفات مورد بررسی بهطور معنیداری (01/0P ) تحت تأثیر رژیمهای مختلف آبیاری و سامانههای حاصلخیزی خاک قرار گرفت. با افزایش تنش خشکی کلروفیل a، b، کل و عملکرد خشک کاهش یافت، اما مقدار قند، پرولین و مقدار اسانس افزایش یافت. بررسی نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر کلیه صفات اندازهگیری شده مربوط به تیمار ورمیکمپوست+باکتریهای تثبیتکننده نیتروژن بود. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که بالاترین مقدار اسانس (10/1%) و عملکرد اسانس (l ha<sup>-</sup><sup>1</sup>50/20) از تیمار ورمیکمپوست + باکتریهای تثبیتکننده نیتروژن تحت تنش متوسط (I<sub>2</sub>) بدست آمد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521In vitro induction of tetraploidy in Linum album Kotschy ex Boiss. using oryzalin treatmentالقای درونشیشهای تتراپلوئیدی در گیاه دارویی کتان سفید (Linum album Kotschy ex Boiss.) در تیمار اوریزالین34635910656810.22092/ijmapr.2016.106568FAندا جوادیاندانشجو دکتری، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانقاسم کریمزادهدانشیار، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانمظفر شریفیدانشیار، گروه زیستشناسی گیاهی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایراناحمد معینیدانشیار، گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانژاله تحصیلیدانشآموخته دکتری، گروه زیستشناسی گیاهی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20150105<em>Linum album</em> Kotschy ex Boiss. is one of the endemic species of Linaceace family in Iran, having podophyllotoxin (PTOX) metabolite. This substance is a pharmaceutically important natural product belonging to the lignans group. It is used as a precursor for the synthesis of important anti-cancer drugs. Industrial production of this component is not economically feasible because of its complex chemical structure. Therefore, various strategies have been used to increase the production of PTOX in plants. In this study, tetraploidy was induced in nodal segments with different concentrations of oryzalin (0, 15, 25, 50 µM) for 24, 48, 72 and 96 h. The results indicated that the viability and the number of produced shoots in each nodal segment were reduced by increasing concentrations and times of oryzalin. Tetraploid plants were identified by flow cytometry, and 2C DNA content of diploids and tetraploids were estimated to be 4.34 and 8.36 pg, respectively. The highest induction efficiency percentage (19%) of tetraploidy was achieved from 25 µM of oryzalin for 48 h. Tetraploid induction caused 1.66 and 1.48 fold-increase in PTOX content in the leaves and stems of tetraploids compared with those of diploids, respectively. The results of this study indicated that the induction of tetraploidy could be an effective technique to increase this valuable metabolite in <em>Linum album.</em>کتان سفید (<em>Linum album</em> Kotschy ex Boiss.) گیاهی چندساله و دیپلوئید (26<em>=</em><em>x</em>2=<em>n</em>2) و یکی از گونههای بومی ایران و از خانواده کتان (Linaceace) است که دارای ماده مؤثره پودوفیلوتوکسین میباشد. این ماده یک محصول طبیعی مهم دارویی است که به گروه شیمیایی لیگنانها تعلق دارد. بهعنوان یک پیشماده برای سنتز داروهای ضدسرطانی استفاده میشود. تولید صنعتی این ترکیب بهدلیل ساختار شیمیایی پیچیده، از لحاظ اقتصادی امکانپذیر نیست. بنابراین، از روشهای مختلفی برای افزایش تولید پودوفیلوتوکسین در گیاه استفاده میشود. در این تحقیق، القای تتراپلوئیدی با استفاده از غلظتهای متفاوت اوریزالین 0، 15، 25 و µM 50 به مدت 24، 48، 72 و 96 ساعت روی جوانه جانبی این گیاه انجام شد. نتایج نشان داد درصد زندهمانی و تعداد تولید نوساقه در هر جوانه جانبی در این گیاه با افزایش غلظتها و زمانهای اوریزالین کاهش یافت. گیاهان تتراپلوئید بهوسیله آنالیز فلوسایتومتری شناسایی شدند، همچنین مقدار C DNA2 برای گیاهان دیپلوئید و تتراپلوئید بهترتیب 34/4 و pg36/8 برآورد شد. بیشترین درصد بازدهی القای تتراپلوئیدی (19%) تحت تیمار اوریزالین در غلظت µM25 در 48 ساعت بدست آمد. القای تتراپلوئیدی باعث افزایش مقدار پودوفیلوتوکسین در برگ و ساقه تتراپلوئید نسبت به دیپلوئید خود بهترتیب 66/1 و 48/1 برابر شد. نتایج این تحقیق نشان داد که القای تتراپلوئیدی میتواند روش مؤثری برای افزایش این ماده ارزشمند در گیاه کتان سفید باشد.موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090532220160521Physiological response and polyamines content of cumin (Cuminum cyminum L.) to water irrigation quality in the application of chemical and organic fertilizersواکنش فیزیولوژیکی و محتوای پلیآمینهای زیره سبز (Cuminum cyminum L.) به کیفیت آب آبیاری در کاربرد کودهای معدنی و آلی36037510656910.22092/ijmapr.2016.106569FAجمیله باردلدانشجوی دکترای فیزیولوژی و فناوری پس از برداشت، گروه باغبانی، دانشگاه ارومیه، ایراناحمد قنبریاستاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، ایرانمصطفی خواجهدانشیار، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه زابل، ایرانJournal Article20140225According to the necessity of using the substances reducing the harmful effects of salinity stress in areas with saline water and soil, and providing major plant nutrients through fertilizers, a split-plot experiment in a randomized complete block design with three replications was conducted at the Research Farm of Zabol University during 2012. Two levels of irrigation water quality (0.59 and 4.180 dS.m<sup>-1</sup> EC) were in the main plots, and four levels of fertilizer (control, chemical fertilizer in the ratio of 80:40:30 kg.ha<sup>-1</sup> from CO (NH<sub>2</sub>)<sub>2</sub>, Ca(H<sub>2</sub>PO<sub>4</sub>) and K<sub>2</sub>SO<sub>4</sub> respectively, 40 ton.ha<sup>-1</sup> manure and combination of fertilizers in half amount of mentioned) were in sub-plots. Results showed that saline water irrigation (EC: 4.180 dS.m<sup>-1</sup>) increased the activity of CAT and APX antioxidant enzymes, and other enzyme activity was reduced. In addition, the content of putrescine (Put), spermine (Spm) and spermidine (Spd), proline and carbohydrates, sodium and photosynthetic pigments in cumin (<em>Cuminum cyminum</em> L.)leaves increased. A separate application of NPK-fertilizer and manure showed no significant difference for physiological traits except spermine content, proline, sodium, and potassium. The combined application of NPK-fertilizer and manure was more efficient in reducing the antioxidant enzymes activity of CAT and GPX and enhancing the content of spermidine, proline, photosynthetic pigments, and potassium. The potassium content in combined treatment (581 ppm) compared with the separate application of NPK-fertilizer and manure increased 17.61 and 18.53 percent, respectively. According to the results of this study, in order to reduce the unilateral use of chemical fertilizer and supply plant nutrients required in salinity, NPK fertilizer with 40:20:15 kg.ha<sup>-1</sup> ratios with 20 ton.ha<sup>-1</sup> manure is recommended.باتوجه به لزوم استفاده از ترکیبهای کاهشدهنده اثرات زیانآور تنش شوری در مناطق با آب و خاک شور و تأمین نیاز غذایی گیاهان از طریق کود، آزمایشی در سال 1391 بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام شد. دو سطح کیفیت آب آبیاری (59/0 و 180/4 دسیزیمنس بر متر شوری) در کرت اصلی و چهار سطح کود (شاهد، کاربرد جداگانه کود شیمیایی به نسبت 80:40:30 کیلوگرم در هکتار بهترتیب از منبع اوره، سوپرفسفات تریپل و سولفات پتاسیم، 40 تن در هکتار کود دامی و تلفیق کودها به میزان نصف مقادیر یادشده) در کرت فرعی قرار گرفت. نتایج تجزیه آماری دادهها نشان داد که طی اعمال تنش و کاربرد آب شور با هدایت الکتریکی 180/4 دسیزیمنس بر متر بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان CAT و APX افزوده و از فعالیت آنزیم دیگر کاسته شد. همچنین پوترسین (Put)، اسپرمین (Spm) و اسپرمیدین (Spd)، محتوای پرولین و کربوهیدرات، رنگدانههای فتوسنتزی و یون سدیم در برگ زیره سبز (<em>Cuminum cyminum </em>L.) افزایش یافت. کاربرد جداگانه تیمار کودهای شیمیایی کامل و دامی بهاستثنای محتوای اسپرمین، پرولین، سدیم و پتاسیم در سایر صفات فیزیولوژیکی اختلاف معنیداری با یکدیگر نداشته بلکه تیمار کاربرد توأمان کودهای شیمیایی کامل و دامی در کاهش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان CAT و GPX و افزایش محتوای اسپرمیدین، پرولین، رنگدانههای فتوسنتزی و پتاسیم کاراتر عمل کرد؛ بهطوری که محتوای پتاسیم در تیمار کود شیمیایی کامل و دامی (581 قسمت در میلیون) در مقایسه با تیمار کاربرد جداگانه کودهای شیمیایی و دامی بهترتیب معادل 61/17% و 53/18% افزایش نشان داد. براساس نتایج این پژوهش، در راستای کاهش مصرف یکجانبه کودهای شیمیایی و نیز تکمیل عناصر مورد نیاز گیاه در شرایط تنش شوری مصرف کود شیمیایی کامل در تلفیق با کودهای آلی نظیر کود دامی در منطقه توصیه میشود.