موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Effect of water deficit stress on traits of chichory (Cichorium intybus L.) in different planting datesتأثیر تنش کمآبی بر ویژگیهای گیاهی کاسنی (Cichorium intybus L.) در تاریخهای کاشت متفاوت38339510179010.22092/ijmapr.2015.101790FAمرضیه فوادالدینیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بیرجندمحمدجواد ثقهالاسلامیدانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بیرجندسیدغلامرضا موسویاستادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بیرجندJournal Article20131013In order to study the effect of drought stress and planting date on some traits of chichory (<em>Cichorium intybus </em>L.), an experiment was conducted in a split plot design using randomized complete blocks design with three replications at the Agricultural Research Center of Islamic Azad University, Birjand Branch in 2011-2012. The factors included were irrigations levels (%100, %75, %50 and %25 ET<sub>0</sub>) and planting date (16 March, 2 April and 26 April). Results showed that all traits were significantly affected by drought stress, except R/S. The highest plant height, root length, width and branches number, shoot dry yield, root dry yield, total dry biomass, R/S were achieved under %100 ET<sub>0</sub> and the highest water productivity was achieved under %25 ET<sub>0</sub>. According to mean comparisons, the highest values for all traits, except R/S, were recorded for the planting date of 16 March. The interaction effects of factors were also significant for branches number, stem dry yield, shoot dry yield, root dry yield and water productivity. Totally, the highest yield and water productivity were obtained for the planting date of 6 March. In addition, no significant difference was recorded between the treatments of %50 ET<sub>0</sub> and %100 ET<sub>0</sub> in 16 March in terms of total dry biomass. Therefore, %50 ET<sub>0</sub> could be recommended especially in water deficit condition.بهمنظور بررسی اثر تنش کمآبی و تاریخ کاشت بر برخی صفات کاسنی (<em>Cichorium intybus </em>L<em>.</em>)، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل چهار سطح آبیاری 100، 75، 50 و 25 درصد تبخیر و تعرق گیاه مرجع (ET<sub>0</sub>) بهعنوان کرت اصلی و سه تاریخ کاشت (26/12/90، 14/1/91 و 7/2/91) بهعنوان کرت فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد تنش کمآبی کلیه صفات بجز نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی را تحت تأثیر قرار داد. بهطوری که بیشترین ارتفاع بوته، طول، قطر و تعداد انشعابات ریشه، عملکرد خشک اندام هوایی، عملکرد خشک ریشه، ماده خشک کل (زیستتوده) و نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی از تیمار آبیاری معادل ET<sub>0</sub> 100% و بیشترین بازدهی مصرف آب از تیمار آبیاری معادل ET<sub>0</sub> 25% بدست آمدند. مقایسه میانگینها نشان داد که تاریخ کاشت26 اسفند در کلیه صفات بجز نسبت ریشه به اندام هوایی، بیشترین مقدار را داشت. اثر متقابل عوامل نیز بر تعداد شاخه جانبی، عملکرد خشک ساقه، عملکرد خشک اندام هوایی، عملکرد خشک ریشه و بهرهوری آب معنیدار شد. بهطور کلی، کاشت کاسنی در اواخر اسفند ماه، بهدلیل تعداد چین بیشتر، از عملکرد و بهرهوری آب بیشتری برخوردار بود. همچنین تیمار آبیاری معادل ET<sub>0</sub> 50% در تاریخ کاشت 26 اسفند به دلیل آن که از نظر ماده خشک کل با تیمار آبیاری معادل ET<sub>0</sub> 100% در این تاریخ کاشت تفاوت معنیداری نداشت، بهویژه در شرایط کمبود رطوبت، قابل توصیه است.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101790_3236268184190ce3d31b1047826cb233.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Investigation on chemotypes of Thymus pubescens Boiss.et Kotschy ex Celak based on essential oil compounds in E-Azerbayjan provinceبررسی کموتیپهای مختلف گونه Thymus pubescens Boiss.et Kotschy ex Celak براساس ترکیبهای اسانس در استان آذربایجانشرقی39640510179110.22092/ijmapr.2015.101791FAیوسف ایمانیمربی پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانشرقیاحمد رزبان حقیقیمربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانشرقیفاطمه سفیدکناستاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0001-7170-0002محمود نادریکارشناس ارشد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0003-1909-1144Journal Article20131019The current study was aimed to investigate the essential oil of<em> Thymus pubescens</em> Boiss.et Kotschy ex Celak chemotypes in five regions of E-Azerbayjanprovince. Samples were collected at the flowering atage. Hydrodistillation method was used to obtain essential oil. Quantitative and qualitative analysis was done by GC and GC/MS methods. Twenty six compounds were determined in the essential oil of experimental sites. Cluster analysis, based on these components with WARD method, showed that five areas were divided into three clusters, so that the first cluster was related to the Sahand area chemotype, the second cluster was related to the Mishoo chemotype and the third cluster included common chemotype in Malekan (Egdelou), Kaleibar (Yuzband) and Maraghe (Kordedeh). Our results showed that the highest and lowest amount of essential oil was recorded for the first chemotype (Sahand, 0.31%) and the third chemotype (Egdelou, 1.34%), respectively. According to the Principal Coordinate Analysis the major compounds of essential oils were as follows: in the first chemotype: р-cymene (4.3%), n-nonanal (9.8%), methyl ether thymol (10.6 %), thymol (30.9 %) , thymyl acetate (13.5%); in the second chemotype: p-cymene (4.1%), γ-terpinene (6.2%), carvacrol (82.1%); in thr third chemotype p-cymene (7.2-1.6%), γ-terpinene (6.5-2.2%), thymol (65.6-27.6%), carvacrol (25.4-3.7%).بهمنظور مطالعه کموتیپهای اسانس گونه <em>Thymus pubescens</em> Boiss.et Kotschy ex Celak از پنج منطقه استان آذربایجانشرقی برداشت نمونه در مرحله گلدهی انجام گردید. اسانسگیری از نمونهها با استفاده از روش تقطیر با آب انجام شد. آنالیز کمّی و کیفی اسانسها بهوسیله دستگاه GC و GC-MS انجام شد. 26 ترکیب در اسانس مناطق مختلف شناسایی گردید. تجزیه خوشهای براساس ترکیبهای اسانس با استفاده از روش حداقل واریانس (WARD) نشان داد که پنج منطقه در سه خوشه تقسیمبندی گردیدند. بهطوریکه کموتیپ اول در خوشه اول مربوط به منطقه سهند و خوشه دوم کموتیپ دوم مربوط به منطقه میشو و خوشه سوم شامل مناطق ملکان (ایگدهلو)، کلیبر (یوزبند) و مراغه (کردهده) بودند. نتایج نشان داد که از نظر مقدار کمّی کموتیپ اول (سهند) دارای حداقل مقدار اسانس (31/0%) و کموتیپ سوم در منطقه ایگدهلو دارای بیشترین مقدار اسانس (34/1%) بود. تجزیه به هماهنگکنندههای اصلی نشان داد که در کموتیپ اول ترکیبهای پارا-سیمن (3/4%)، ان-نونانال (8/9%)، متیلاتر تیمول (6/10%)، تیمول (9/30%) و تیمیل استات (5/13%) و در کموتیپ دوم ترکیبهای پارا-سیمن (1/4%)، گاما-ترپینن (2/6%) و کارواکرول (1/82%) و در کموتیپ سوم ترکیبهای پارا-سیمن (6/1-2/7%)، گاما-ترپینن (2/2-5/6%)، تیمول (6/27-6/65%) و کارواکرول (7/3-4/25%) ترکیبهای اصلی هستند.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101791_451a93144a013851aff64b0140c156c9.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Phytochemical investigation of Withania coagulans (Stocks) Dunal in natural habits of Sistan and Baluchestan province of Iranبررسی فیتوشیمیایی گیاه دارویی و چند منظوره پنیرباد Withania coagulans (Stocks) Dunal در رویشگاههای طبیعی استان سیستان و بلوچستان40641710179210.22092/ijmapr.2015.101792FAمحرم ولیزادهدانشجوی دکترا، گروه بیوتکنولوژی و بهنژادی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدعبدالرضا باقریاستاد، گروه بیوتکنولوژی و بهنژادی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدجعفر ولیزادهدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدانمحمدحسین میرجلیلیاستادیار، پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران0000-0002-9308-499Xنسرین مشتاقیاستادیار، گروه بیوتکنولوژی و بهنژادی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20131026<em>Withania coagulans </em>(Stocks) Dunal (fam. Solanaceae) is a multipurpose medicinal plant, mainly distributed in southeastern parts of Sistan and Baluchestan province. The important medicinal properties of <em>W. coagulans</em> are attributed to the presence of steroidal lactones called withanolides. Among withanoloids, withaferin A is an important phytoconstituent showing antitumor, antiangiogenesis and apoptosis induction properties. This study was aimed to investigate the variability of phytochemical composition of <em>Withania coagulans</em> roots. Twenty accessions of <em>W. coagulans</em> roots, collected from different natural habits of Sistan and Baluchestan province, were used in the present study. Thewithaferin A was assayed through thin layer chromatography (TLC) method andphytochemical estimation was carried out by standard methodologies to detect the presence of secondary metabolites, like total phenol, flavonoids and anthocyanin. Our findings revealed that withaferin A was found in all accessions collected from different natural habits. The photochemical investigation showed the presence of flavonoids (5.70-6.50%), anthocyanin (4.51-9.51µmol/g) and total phenol (14.91-23.7µgGAE/mgD.W), varying significantly among the habitats (<em>p</em><0.05). In the present study, TLC analysis confirms the exsistance of withaferin A in all <em>W. coagulans</em> accessions as well as the potential of Sistan and Baluchestan natural habits to produce this valuable component. However, the root extracts of <em>W. coagulans, </em>growing in natural habitats of Iran, have higher phenolic content. Hence, it can be used as a source of natural components for the pharmaceutical and food industries.گیاه پنیرباد (<em>Withania coagulans</em> (Stocks) Dunal)، متعلق به خانواده سولاناسه، ازجمله گیاهان دارویی و چند منظوره است که در ایران، منحصراً در برخی از رویشگاههای جنوبشرقی استان سیستان و بلوچستان پراکنش دارد. عمده ویژگی دارویی این گیاه مربوط به حضور گروهی از لاکتونهای استروییدی به نام ویتانولوئیدها میباشد. در بین ویتانولیدهای موجود، ترکیب ویتافرین A به دلیل ویژگی بازدارندگی رشد سلولها و تومورهای سرطانی، دارا بودن ویژگی آنتیآنژیوژنرو القاء مرگ برنامهریزی شده سلول در صنایع دارویی از ارزش بالایی برخوردار میباشد. در این پژوهشنمونه ریشه 20 توده مختلف گیاه <em>W. coagulans</em> از رویشگاههای مختلف استان سیستان و بلوچستان جمعآوری شده و حضور ترکیب دارویی ویتافرین A با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی لایه نازک (TLC) و محتوای ترکیبهای فنل کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانینها مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که ترکیب ویتافرین A در ریشه تمامی تودههای جمعآوری شده از رویشگاههای استان وجود دارد. بررسیهای فیتوشیمیایی نیز وجود مقادیر قابلتوجهی از ترکیبهای فنلی (µgGAE/mg D.W7/23-91/14)، فلاونوئیدی (50/6-70/5%) و آنتوسیانینی (µmol/g51/9-51/4) را نشان داد. نتایج تجزیه واریانس نیز بیانگر وجود اختلاف معنیدار بین رویشگاههای مختلف بود (05/0><em>p</em>). بهطور کلی نتایج این تحقیق کاربرد تکنیک TLC را در شناسایی ترکیب دارویی ویتافرین A و همچنین قابلیت رویشگاههای مختلف استان را در خصوص تولید این ترکیب با ارزش مورد تأیید قرار میدهد. علاوهبر این، محتوای بالای ترکیبهای فنلی حکایت از توانمندی قابل توجه این گیاه در راستای بکارگیری آن در صنایع دارویی و غذایی دارد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101792_fd897d6488c2cab43cda4806783e6b45.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Clinical investigation of blood pressure lowering, endothelial function improving and hypolipidemic of pomegranate juice in hypertensive subjectsارزیابی بالینی مصرف آب انار بر بهبود فشار خون، عملکرد عروق و فاکتورهای لیپیدی در افراد با فشار خون بالا41842710187410.22092/ijmapr.2015.101874FAصدیقه عسگریاستاد، مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، پژوهشکده قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانمحمدرضا افشانیمتخصص قلب، گروه قلب و عروق، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اصفهانمحمود رفعییان کوپائیدانشیار، مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکردمهتاب کشوریکارشناس ارشد، مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان، پژوهشکده قلب و عروق، دانشگاه علوم پزشکی اصفهانJournal Article20131107Hypertension is a major risk factor for cardiovascular disease which is failure in endothelial function and increased arterial stiffness. Pomegranate juice is rich in bioactive polyphenols with antioxidant and cardioprotective functions. Twenty-one hypertensive patients (aged 30-67 years) were recruited into the trial and assigned to receive either PJ (150 ml/day in a single occasion between lunch and dinner; n=11) or the same amount of water (n=10) for a period of two weeks. Systolic blood pressure (SBP), diastolic blood pressure (DBP) and flow-mediated dilation (FMD), along with serum concentrations of lipid profile parameters and apolipoproteins A and B were measured at baseline and two weeks after PJ consumption. Statistical analysis was conducted using paired t-test for continuous variables. PJ consumption was associated with significant reductions in SBP (<em>p</em>=0.002) and DBP (<em>p</em>=0.038) but not FMD (<em>p</em>>0.05). However, no significant effect was observed from PJ on serum levels of lipid profile parameters and apolipoproteins. PJ has promising acute hypotensive properties. Consumption of PJ could be considered in the context of both dietary and pharmacological interventions for hypertension.هیپرتانسیون یا فشار خون بالا از ریسک فاکتورهای مهم بیماریهای قلبی عروقی میباشد، که سبب ایجاد حالت عدم کارآیی در آندوتلیال و افزایش سختی شریان میشود. آب انار سرشار از پلیفنلهای فعال زیستی است که با عملکرد آنتیاکسیدانتی موجب محافظت از قلب و عروق میشود. این مطالعه بهصورت یک کارآزمایی بالینی، یک سو کور، کنترل با دارونما به مدت دو هفته اجرا شد. 21 بیمار مبتلا به فشار خون بالا با محدوده سنی67-30 در مطالعه شرکت کردند. بیماران بهطور تصادفی ساده به دو گروه کنترل، مصرفکننده آب (دارونما) (10 نفر) و گروه مورد مصرفکننده آب انار (11 نفر) نقسیم شدند. میزان فشار خون سیستولیک (SBP)، فشار خون دیاستولیک (DBP) و اختلال عملکرد جریان عروق (FMD)، همراه با سطح سرمی لیپید پروفایل و آپولیپوپروتئین A و B قبل و بعد از بررسی برای دو گروه تعیین گردید. دادهها توسط نرمافزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری تیزوج و تیمستقل بررسی شدند. میانگین SBP (002/0=<em>p</em>) و DBP (038/0=<em>p</em>) در گروه مصرفکننده PJ نسبت به گروه کنترل بهطور قابلتوجهی کاهش داشت، با این حال هیچ تفاوت معنیداری در میزان تغییرات FMD، لیپید پروفایل و آپولیپوپروتئین A و B بین دو گروه مشاهده نشد. مصرف آب انار موجب کاهش فشار خون میشود. البته مصرف آب انار میتواند در هر دو زمینه مداخلات رژیم غذایی و دارویی برای فشار خون بالا در نظر گرفته شود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101874_437f92c98b98e898dd479a31cfab84b8.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723The effect of different levels of titanium dioxide nanoparticle on production of two major phenolic compounds in dragonhead herb (Dracocephalum moldavica L.)اثر سطوح مختلف نانوذره دیاکسید تیتانیوم (TiO2) بر دو ترکیب فنلی مهم در گیاه دارویی بادرشبو (Dracocephalum moldavica L.)42843510187610.22092/ijmapr.2015.101876FAمجاهد کمالیزادهاستادیار، گروه بیوتکنولوژی کشاورزی دانشکده کشاورزی، دانشگاه جهرم، جهرممحمدرضا بیهمتااستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجسیدعلی پیغمبریاستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرججواد هادیاناستادیار، گروه کشاورزی، پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20131125In order to evaluate the effect of titanium dioxide nanoparticles on the production of rosmarinic acid and chlorogenic acid, this nanoparticle with eight different concentrations (0, 5, 10, 20, 30, 50, 100 and 15 ppm) in a completely randomized design with three replications at flowering stage was sprayed on Urmia genotype of Dragonhead (<em>Dracocephalum</em> <em>moldavica</em> L.) planted in the greenhouse, college of agriculture, Tehran university. At full flowering stage, plant shoots were harvested and dried in the shade for a week and then the amount of two major phenolic compounds of extraction were analyzed by high-performance liquid chromatography. Excel and SAS software were used for statistical analysis. Results showed statistically significant differences among different treatments. The production of these two compounds raised in low concentration of nanoparticle treatment up to 30 ppm extract, whereas rosmarinic acid content was decreased in high concentration of nanoparticle treatment. Average content of rosmarinic acid and chlorogenic acid in Urmia genotypes was 123.2 and 54µg/g extract, respectively. Therefore, nanopartcle induced the production rate of phenolic compounds in low concentration.بهمنظور بررسی تأثیر نانوذره دیاکسید تیتانیوم بر میزان تولید رزمارینیک اسید و کلروژنیک اسید در جمعیت بومی گیاه دارویی بادرشبو (<em>Dracocephalum moldavica </em>L.)، این نانوذره در هشت غلظت مختلف (0، 5، 10، 20، 30، 50، 100 و 150 پیپیام) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار با شروع مرحله گلدهی بر روی گیاهان بادرشبو توده ارومیه کشت شده در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، اسپری شد؛ در مرحله گلدهی کامل، اندامهای هوایی گیاهان برداشت و به مدت یک هفته در سایه خشک شد و عصاره توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارآیی بالا، از نظر میزان این دو ترکیب فنلی مهم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از نرمافزارهای اکسل و SAS برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سطوح مختلف تیمارها از نظر آماری تفاوت معنیدار وجود داشت. میزان تولید این دو ترکیب در غلظتهای کم نانوذره تا تیمار 30 پیپیام افزایش یافت و در غلظتهای بالاتر روند کاهشی بود. میانگین تولید رزمارینیک اسید و کلروژنیک اسید در این جمعیت بهترتیب 32/12 و 4/5 میکروگرم در گرم عصاره بود. بنابراین استفاده از نانوذره در سطوح کم، در افزایش میزان ترکیبهای فنلی در گیاه بادرشبو، مؤثر میباشد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101876_0aabd5bec52835816b4662998de2070d.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723The effects of turmeric, thyme and cinnamon on parameters related to ascites syndrome in arian broilersاثر گیاهان دارویی زردچوبه، آویشن و دارچین بر فراسنجههای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی سویه آرین43644510187810.22092/ijmapr.2015.101878FAمریم محمدامینیدانشجوی کارشناسی ارشد علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانفرید شریعتمداریاستاد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانسیدعبدالله حسینیاستادیار، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشورJournal Article20120416The effects of three herbal plant powders (thyme, cinnamon and turmeric) on growth performance and ascites were studied in broilers. Eight hundred one-day-old Arian broiler chicks were randomly allocated into eight treatment groups with four replications and 25 chicks per cage. The experiment lasted for 42 days. Energy and high protein diets were used to increase the speed of growth and inducing ascites in broiler chickens. Experimental treatment groups were: control treatments, consisting of two diets with different nutrient densities (high density and low density) and two base diets were supplemented with herbal powders at a rate of 5 g/Kg of the diet in a factorial arrangement. Feed intake, BW gain and feed conversion ratio of the broilers were measured. Parameters related to ascites (thyroid hormones, hematocrit value, erythrocyte osmotic fragility and right ventricle-to-total ventricle ratio (RV/TV) were measured. Results showed that there were no influences on broilers’ growth performance. On the other hand, hematocrit value, T4, T3/T4 and RV/TV were significantly decreased by using herbal plants compared with the control, but no significant changes were observed on erythrocyte osmotic fragility (EOF) among the treatments. The results of this study suggested that herbal plants have beneficial effects in reducing ascites in broilers.بهمنظور تعیین اثرات سه نوع پودر گیاهی (زردچوبه، آویشن و دارچین) بر عملکرد رشد و فراسنجههای مرتبط با آسیت در جوجههای گوشتی، آزمایشی با 800 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی آرین، به روش فاکتوریل 2×4 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار و 4 تکرار و 25 مشاهده در هر تکرار به مدت 42 روز انجام شد. برای افزایش سرعت رشد و ایجاد آسیت از انرژی و پروتئین بالا در جیره استفاده گردید. جیرههای آزمایشی شامل دو شاهد (متشکل از دو غلظت غنی و رقیق)، و سه گیاه دارویی (زردچوبه، آویشن و دارچین) به میزان 5 گرم/کیلوگرم در جیره غنی و رقیق بود. مواد افزودنی به جیره پایه اضافه شد. وزن بدن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی اندازهگیری شدند. درصد شکنندگی اسموتیکی گلبولهای قرمز، هماتوکریت، میزان هورمونهای تیروئیدی و نسبت وزن بطن راست به وزن مجموع دو بطن بهعنوان پارامترهای فیزیولوژیک مرتبط با آسیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد که گیاهان دارویی اثری بر میزان خوراک مصرفی، ضریب تبدیل، میانگین وزن بدن و درصد ماندگاری نداشتند. از طرف دیگر نتایج تحقیق بیانگر آن است که گیاهان دارویی اثر معنیداری بر درصد هماتوکریت، هورمون T4، نسبت هورمون T3 به هورمون T4 و RV/TV دارند. بهطوری که استفاده از گیاهان دارویی مورد آزمایش باعث بهبود فراسنجههای خونی مانند درصد هماتوکریت، میزان هورمون تیروئیدی و شاخص قلبی آسیت شد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101878_52163b0d8206cf123812d723498ee7ba.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Evaluation the effects of mint, parsley, dill, coriander, garlic and basil on broiler performance, blood factors, immune system, intestinal morphology and taste of meatبررسی اثرات نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان بر عملکرد، فاکتورهای خونی، سیستم ایمنی، مورفولوژی روده و طعم گوشت در جوجههای گوشتی44645910188010.22092/ijmapr.2015.101880FAمینو میرزاوندکارشناسی ارشد، گروه علوم طیور، دانشگاه تربیت مدرسشعبان رحیمیاستاد، گروه علوم طیور، دانشگاه تربیت مدرسمحمدعلی سحریاستاد، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20121027Antibiotics have a positive effect on broilers performance; however they may have negative effects such as microbial resistance in humans and animals. Medicinal plants are one of the alternatives to antibiotics as growth stimulators. A research was conducted to compare the effects of medicinal plants: mint, basil, parsley, dill, coriander, garlic (1.5% in feed) with antibiotic virginiamycin (15ppm in feed) on broiler performance, blood factors, immune system, intestinal morphology and organoleptic tastes of broiler meat. For this purpose an experiment with a total of 480 d- old male broiler chicks (ROSS 308) were divided into eight treatments with three replicates of 20 birds per replicate in a completely randomized design (CRD). The highest body weight and the lowest feed intake were related to virginiamycin (<em>p</em><0.05). There was no difference in feed conversion ratio among treatments (<em>p</em>>0.05). LDL and cholesterol levels were lowest in the group fed with garlic (<em>p</em><0.05). Lower blood uric acid levels were associated with parsley (<em>p</em><0.05). Relative weights of lymphoid organs (spleen and bursa Fabricious) as two immune indexes were compared among different groups which was not affected by treatments (<em>p</em>>0.05). Antibody response to sheep red blood cells (SRBC) in secondary response was higher in garlic and dill groups (<em>p</em><0.05). Antibody responses to Newcastle disease vaccine (LaSota) was not affected by treatments (<em>p</em>>0.05). The lowest and highest heterophil/lymphocyte ratio was obtained in garlic group and control group (<em>p</em><0.05), respectively. Villi height was not changed significantly in any segment of intestine (<em>p</em><0.05). Ratio of villous height to crypt depth and villous height to basal width was significant (<em>p</em><0.05). It is concluded that coriander and mint have significant effects in odor, color, texture and overall acceptance of broiler meat (<em>p</em><0.05), so these plants can be used as feed additives in poultry diets.آنتیبیوتیکها اثر مثبتی بر عملکرد جوجههای گوشتی دارند، اما احتمالاً دارای اثرات منفی مانند ایجاد مقاومتهای میکروبی در انسان و دام میشوند. یکی از جایگزینهای آنتیبیوتیک بهعنوان محرک رشد، گیاهان دارویی هستند. به همین منظور برای بررسی اثرات گیاهان دارویی (نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان) با آنتیبیوتیک آزمایشی با 480 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه رأس 308 در قالب 8 تیمار و 3 تکرار (هر تکرار شامل 20 پرنده) اجرا شد. تیمارها شامل گروه شاهد (جیره پایه بدون هیچگونه افزودنی)، تیمار گیاهان دارویی و معطر بهترتیب: نعناع، جعفری، شوید، گشنیز، سیر و ریحان هر کدام به میزان 5/1% و تیمار آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین به میزان ppm15 بود. وزن زنده، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی، فاکتورهای خونی، سیستم ایمنی و طعم گوشت در پایان دوره مورد اندازهگیری و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که ویرجینیامایسین وزن بدن و خوراک مصرفی را در کل دوره تحت تأثیر قرار داد (05/0><em>p</em>)، در حالیکه ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0<<em>p</em>). کمترین میزان کلسترول و LDL سرم در تیمار سیر مشاهده شد (05/0><em>p</em>). کمترین میزان اسید اوریک خون مربوط به تیمار جعفری بود (05/0><em>p</em>). عیار آنتیبادی علیه گلبول قرمز گوسفند در پاسخ ثانویه در سیر و شوید بیشترین بود (05/0><em>p</em>)، البته عیار آنتیبادی علیه ویروس واکسن نیوکاسل تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت (05/0<<em>p</em>). نسبت هتروفیل به لنفوسیت در سیر کمترین و در کنترل بیشترین بود (05/0><em>p</em>). وزن نسبی بورس و طحال بهعنوان دو ارگان لنفوئیدی بین تیمارها اندازهگیری شد، که تفاوت معنیداری نداشت (05/0<<em>p</em>). ارتفاع پرز روده در هیچیک از قسمتهای روده معنیدار نبود (05/0<<em>p</em>). نسبت ارتفاع پرز روده به عمق کریپت و نسبت ارتفاع پرز به عرض آن معنیدار بود (05/0><em>p</em>). بنابراین نتیجهگیری میشود که گشنیز و نعناع بیشترین تأثیر را بر رنگ، طعم، بافت و پذیرش کلی گوشت مرغ داشته (05/0><em>p</em>) و میتوان از آنها بهعنوان افزودنی غذایی در جیره طیور استفاده کرد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101880_248713ca64b29d4ae25be6f68162736a.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Yield and quality response of three chamomile (Matricaria chamomilla L.) ecotypes to biofertilizers application in Bushehr regionپاسخ عملکرد کمّی و کیفی سه اکوتیپ بابونه (Matricaria chamomilla L.) به کاربرد کودهای زیستی در منطقه بوشهر46047810188110.22092/ijmapr.2015.101881FAمحمدامین کهنمودانشآموخته دکترا، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرسمجید آقاعلیخانیدانشیار، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرس،0000000289815892فرهاد رجالیدانشیار پژوهش، مؤسسه تحقیقات خاک و آب، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزیJournal Article20121211This research was aimed to investigate the yield and quality response of two endemic chamomile (<em>Matricaria chamomilla</em> L.) ecotypes from Bushehr and a commercial ecotype from Esfahan to biofertilizers, a field experiment was conducted during two growing seasons of 2008 and 2009 at the research farm of Persian Gulf University (Boushehr campus). The experiment was carried out in a randomized complete blocks design in a factorial arrangement with three replications. Treatments consisted of chamomile ecotypes, mycorrhisal inoculationfection (with and without) and amount of micro-biophosphate fertilizer (0, 30 and 60kg.ha<sup>-1</sup>). Morphological traits and flower yield were evaluated from the flowering period onwards and trhen the essential oil concentration, Chamazulene and Apigenine 7-glycoside percentage were measured. Also, after final harvest, nitrogen, phosphorous and potassium content of chamomile plant and soil were investigated. Result showed that except of the main effect of ecotypes, the other main and interaction effects on the measured traits were insignificant. The flower dry weight of Bushehr ecotypes (1 and 2) was %34 more than that of Esfahan ecotype in 1<sup>st</sup> year. However, in 2<sup>nd</sup> year, Boushehr2 had the highest dry flower yield (1132.66 kgha<sup>-1</sup>) followed by Boushehr1 and Esfahan ecotypes with 12.4 and 48.8 percent loss, respectively. In both years of experiment, Esfahan ecotype produced more chamazulene in essential oil and Boushehr ecotypes were superior treatments for Apigenine 7-glycoside in dried flower (<em>p</em>≤0.05). Although our finding revealed no significant effect of biofertilizers on all measured traits, a dry flower yield of 800-1000 kgha<sup>-1</sup>, 3 kg ha<sup>-1</sup> essential oil, high percentage of chamazulene in essential oil (15-16% for Esfahan and 5-7% for Boushehr ecotypes), and considerable amount of Apigenine 7-glycoside in dried flower (10-12.7 kgha<sup>-1</sup>) demonstrated the high potential yield of chamomile using biofertilizers under field condition. Therefore, since chamomile showed a proper and vast ecological adaptation to the cultural conditions in Boushehr region, it could be introduced to the low input agricultural systems as a reliable part of local crop rotations.بهمنظور بررسی عملکرد کمّی و کیفی دو اکوتیپ بومی بابونه (<em>Matricaria chamomilla</em> L.) از بوشهر و یک اکوتیپ بابونه تجاری (اصفهان) در واکنش به کودهای زیستی آزمایشی در دو سال 1386 و 1387 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان بوشهر انجام شد. تیمارها شامل اکوتیپ بابونه در سه سطح، بکارگیری قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح) و میزان کود فسفات زیستی در سه سطح 0، 30 و60 کیلوگرم در هکتار بود. از زمان گلدهی بابونه به بعد صفات مورفولوژیک و عملکردی سنجیده شد و پس از برآورد عملکرد گل، بازده اسانس، مقدار کامازولن در اسانس و مقدار آپیژنین 7-گلوکوزید و میزان عناصر نیتروژن، فسفر و پتاسیم در بوته و نیز در خاک مزرعه پس از آخرین برداشت گل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد بجز اثر اصلی اکوتیپ سایر اثرهای اصلی کودهای زیستی و برهمکنش آنها با یکدیگر روی صفات مورد نظر معنیدار نشدند. مقایسه میانگینهای وزن خشک گل نشان داد که دو اکوتیپ بابونه بوشهر در سال اول نسبت به اکوتیپ اصفهان حدود 34% افزایش وزن داشتند، در حالیکه در سال دوم ضمن افزایش کلی در وزن خشک اکوتیپها، اکوتیپ 2 بوشهر با 66/1132 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد گل خشک را به خود اختصاص داد و اکوتیپهای 1 بوشهر و اصفهان بهترتیب با 4/12% و 8/48% کاهش در رتبه بعدی قرار گرفتند. از نظر مقدار کامازولن در اسانس و آپیژنین 7-گلوکوزید در گل خشک در هر دو سال آزمایش بهترتیب برتری آماری با اکوتیپ اصفهان و اکوتیپهای بابونه بوشهر بود (<em>p</em>≤0.05). گرچه در این تحقیق اثر کودهای زیستی (شامل میکوریزا و فسفات زیستی) بر صفات اندازهگیری شده معنیدار نشدند ولی دستیابی به 800 تا 1000 کیلوگرم در هکتار عملکرد گل خشک، حدود 3 کیلوگرم در هکتار عملکرد اسانس، درصد بالای کامازولن در اسانس (16-15% در اکوتیپ اصفهان و 7-5% در اکوتیپهای بوشهر) و مقدار قابل توجه تولید آپیژنین 7-گلوکوزید (7/12-10 کیلوگرم در هکتار) نشاندهنده توانایی تولید مطلوب گیاه بابونه تحت تأثیر کودهای زیستی در شرایط مزرعه بود. بر این اساس بهدلیل سازگاری بومشناختی گسترده گیاه بابونه با شرایط و عملیات زراعی منطقه بوشهر میتوان به تولید این گیاه دارویی ارزشمند در قالب یک سیستم کشاورزی کمنهاده مبادرت ورزید و آن را با اطمینان وارد تناوب زراعی منطقه نمود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101881_2e42a40eef1e087387cb089bb545bc7d.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Study on the antiviral activity of aqueous pokeweed (Phytolacca Americana L.) extracts against Potato virus Yبررسی اثر ضدویروسی عصاره آبی گیاه سرخاب (Phytolacca americana L.) در کنترل ویروس وای سیبزمینی47948810189810.22092/ijmapr.2015.101898FAاطهر علیشیریدانشجوی کارشناسی ارشد رشته بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانفرشاد رخشندهرواستاد، گروه بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20130729Pokeweed (<em>Phytolacca Americana</em> L.) is a plant native to American countries which is widely used across the continent. Despite the probability of having digestive toxicity, this plant has an important role in many therapeutic applications for humans and plants. This plant has a capacity to control some plant and human pathogens due to the presence of ribosome-inactivating proteins (RIPs) in this plant. In this work, the antiviral effect of aqueous pokeweed leaf and stem aqueous extracts against <em>Potato</em> <em>virus Y</em>, one of the most important viruses infecting potatoes, was studied in tobacco model plants. The presence of the pokeweed antiviral protein (PAP) in the extract was confirmed by SDS-PAGE analysis. Results of serological assay (DAS-ELISA) showed lower absorbance values for the pokeweed treated samples as compared with non-treated, PVY-infected control plants, indicating lower levels of PVY infections in the treated plants. Results showed that the aqueous extract of pokeweed, at concentration of 0.14 ppm, had an inhibitory effect against PVY infection in tobacco model plants with a maximum controlling effect up to four days post-inoculation.سرخاب یا علفپوک (pokeweed) (<em>Phytolacca americana</em> L.) گیاه بومی کشورهای مختلف قاره آمریکا بوده و با وجود احتمال سمّیت گوارشی، از توان کنترلکنندگی برخی عوامل بیماریزای انسانی و گیاهی برخوردار است. این ویژگی بهدلیل حضور پروتئین غیرفعالکننده ریبوزوم (RIPs) در این گیاه میباشد. در این تحقیق، اثر عصاره آبی برگ و ساقه گیاه سرخاب در کنترل ویروس وای سیبزمینی (<em>Potato virus </em>Y-PVY) که از مهمترین ویروسهای آلودهکننده سیبزمینی است، در گیاه مدل توتون مورد بررسی قرار گرفت و حضور پروتئین ضدویروسی گیاه سرخاب (PAP) در عصاره با استفاده از SDS-PAGE تأیید شد. نتایج آزمون سرولوژیکی الایزا (DAS-ELISA) حکایت از کاهش میانگین جذب سرولوژیکی چاهکهای مربوط به نمونههای تیمار شده با عصاره آبی سرخاب در مقایسه با چاهک شاهد (نمونههای آلوده به ویروس که با عصاره علف پوک تیمار نشدهاند) در آزمون الایزا داشت. نتایج نشان داد که عصاره آبی گیاه سرخاب در غلظت ppm14/0 قادر است میزان آلودگی ویروس وای سیبزمینی را در گیاهان آلوده کاهش دهد. بهطوری که بیشترین میزان کنترلکنندگی عصاره تا چهار روز بعد از تیمار توتونهای آلوده به ویروس با عصاره سرخاب مشاهده شد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101898_c584e586e65f9b0c679ef8eab7177d42.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Effect of betafin and silymarin on hematological, serum biochemical parameters and growth of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)اثر بتافین و سیلیمارین بر شاخصهای خونی، سرمی و رشد ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)48950110190610.22092/ijmapr.2015.101906FAمحمد باباییدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات خوزستان، اهوازمهران جواهری بابلیاستادیار، گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهوازمجتبی علیشاهیدانشیار، گروه دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمهدی شمساییاستادیار، گروه شیلات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article20121230Nutrition is critical in trout fish farming. In this regard, the use of medical plants to improve the growth and health of the liver is considred. This experiment was conducted to investigate the comparative effects of silymarin and betafin on the growth, some hematological and serum biochemical parameters of rainbow trout (<em>Oncorhynchus mykiss</em>). Five hundred and forty rainbow trouts (mean weight 35±2gr) were treated with control diet, 1gr silymarine powder per kg diet and 10gr per kg diet betafin during 60 days. Results showed that betafin significantly improved growth indices including weigth gain, specific growth rate, food conversion rate, protein efficiency ratio, daily growth rate, and survival rate compared with silymarin and control groups. RBC, Hb, PCV and globular indices showed no significant differences among three groups, nevertheless WBC increased in silymarine and betafin groups as compared to control. AST and ALT index except ALP index decreased significantly in betafin and silymarine groups. GSI index decreased in silymarine group as compared to others. Generally, it can be concluded that betafin improved growth and liver indices. Silymarine had no effect on growth, whereas it was effective in improving liver indices.در پرورش ماهی قزلآلا تغذیه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا استفاده از گیاهان دارویی برای بهبود رشد و سلامت و کارایی کبد مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه حاضر اثر مقایسهای پودر سیلیمارین و بتافین بر رشد، بقا، شاخصهای خونی و آنزیمهای ماهی قزلآلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بتافین بهطور معنیداری باعث بهبود شاخصهای رشد شامل ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، نسبت بازدهی پروتئین، افزایش وزن روزانه و درصد بازماندگی گردید. در میان شاخصهای خونی فقط گلبولهای سفید در هر دو تیمار بتافین و سیلیمارین افزایش معنیداری نسبت به گروه کنترل نشان دادند، اما بقیه شاخصها تفاوت معنیداری میان تیمارها نداشتند. آنزیمهای سرمی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) در دو تیمار سیلیمارین و بتافین کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل داشتند. مطالعه نشان داد که بتافین هم در بهبود شاخصهای رشد و هم در بهبود برخی شاخصهای کبدی مؤثر بودهاست، ولی سیلیمارین تأثیر چندانی در شاخصهای رشد نداشته ولی در بهبود برخی شاخصهای کبدی مؤثر بودهاست.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101906_e35c5439531213203f2b263482313362.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Evaluation of dietary Curcoma longa L. effects on fertility, embryo development, hatchability, quality and blood indices of newly hatched chicks in breeder native hensبررسی اثرات زردچوبه (Curcuma longa L.) بر باروری، جوجه درآوری، کیفیت و فراسنجههای خونی جوجههای تازه هچ شده از مرغهای مادر بومی50251110191710.22092/ijmapr.2015.101917FAهژار خاتمیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشگاه ارومیهمحسن دانشیاراستادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه ارومیهپرویز فرهومنداستاد، گروه علوم دامی، دانشگاه ارومیهJournal Article20130127This experiment was conducted on breeder native hens (West Azerbaijan). For this purpose, two hundred and forty native hens (23 weeks old) were used in four experimental groups. The birds of each group were put in six replicate pens. Furthermore, a rooster was put in each cage for investigate the fertility and hatchability of the hens. The birds of different groups were received the different levels of 0, 0.25, 0.50 and 1 percent turmeric rhizome powder. After the feeding the experimental diets for five weeks, 20 eggs were collected from each cages and used for incubation. There were no significant differences between the treatments for hatchability, fertility, embryo mortality and chick quality between treatments (<em>p</em>>0.05). Turmeric had no effect on blood total protein (<em>p</em>>0.05) but the highest turmeric consumption caused the increased blood cholesterol (<em>p</em><0.05). Furthermore, blood lactate dehydrogenase and glutamate oxaloacetate transaminase activities were not affected by turmeric (<em>p</em>>0.05). However, all the turmeric levels decreased blood glutamate pyruvate transaminase activity as compared to control (<em>p</em><0.05).این تحقیق بر روی مرغهای مادر بومی (آذربایجانغربی) انجام شد. برای این منظور، تعداد 240 قطعه مرغ بومی در سن 23 هفتگی در چهار گروه آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. مرغهای هر گروه در 6 قفس قرار گرفتند. همچنین یک خروس بالغ هم بهمنظور بررسی صفات باروری و جوجه درآوری در هر کدام از قفسها قرار گرفت. مرغهای گروههای مختلف سطوح صفر، 25/0%، 5/0% و 1% پودر زردچوبه (<em>Curcuma longa</em> L.) را دریافت کردند. بعد از 5 هفته تغذیه با جیرههای آزمایشی، 20 تخم از هر قفس جمعآوری شد و برای جوجهکشی استفاده گردید. هیچ تفاوت معنیداری برای جوجه درآوری، باروری، تلفات جنین، وزن جوجه و همچنین کیفیت جوجه یکروزه بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد (05/0<em>p</em>>). زردچوبه تأثیری بر پروتئین کل خون نداشت (05/0<em>p</em>>)، اما بالاترین سطح زردچوبه (1%) باعث افزایش میزان کلسترول کل خون گردید (05/0<em>p</em><). همچنین فعالیت آنزیمهای لاکتات دهیدروژناز و گلوتامات اگزالواستات ترانس آمیناز هم تحت تأثیر زردچوبه قرار نگرفت (05/0<em>p</em>>)، اما همه سطوح زردچوبه فعالیت گلوتامات پیروات ترانس آمیناز خون را در مقایسه با شاهد کاهش دادند (05/0<em>p</em><).https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101917_dec10c9be9fe829decd1ca13b80c8dd9.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Effect of different soil fertilizing methods on soil properties, nutrient uptake and quanitative and qualitative yield of fennel (Foeniculum vulgare Miller.)ارزیابی روشهای مختلف تغذیهای خاک بر خواص خاک، جذب عناصر و عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی رازیانه (Foeniculum vulgare Miller.)51252610192210.22092/ijmapr.2015.101922FAآذر موقتیاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران، اهوازاسفندیار فاتحاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران، اهواز0000-0002-5126-786Xامیر آینه بنددانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران، اهوازامیر سیاهپوشاستادیار، گروه داروسازی، دانشکده داروسازی، دانشگاه جندی شاپور، اهوازJournal Article20130205In order to study the effects of chemical and biological fertilizers on soil physical properties, nutrient uptake, nutrient concentration in soil and plant and seed yield and essential oil of fennel (<em>Foeniculum vulgare</em> Miller.), a field experiment was conducted in Agricultural Faculty of Shahid Chamran University in 2011. Trial study was carried out as two-ways factorial in a randomized complete block design (RCBD) with three replications. Chemical fertilizer at three levels (C1=0-0-0 kg/ha NPK, C2=60-60-48 kg/ha NPK and C3=120-120-96 kg/ha NPK) was the first factor, and different biological fertilizers at six levels (B1=control, B2=Biosuperphosphate+Nitroxin, B3=Nitroxin, B4=Biosuperphosphate, B5=Biosulphur and B6=Sugar cane waste compost) were the second factor. Results showed that chemical fertilizer had significant effect on all traits except soil bulk density, soil porosity and essential oil yield. The interaction of chemical fertilizer and biological fertilizer was significant for seed phosphorus, soil bulk density and soil porosity percentage. The highest grain yield (237.66 kg/ha) and essential oil yield (6.46 kg/ha) was found at sugar cane waste compost in combination with 120-120-96 kg/ha NPK and the lowest grain yield (103.15 kg/ha) and essential oil yield (2.63 kg/ha) was obtained at bio sulfur without chemical fertilizer application, respectively. Also, sugar cane waste compost in combination with 120-120-96 kg/ha NPK had the highest grain nitrogen (2.61%) and phosphorus (0.33%), respectively. The lowest was obtained at control treatment. Totally, the results suggested that the sugar cane waste in combination with 60-60-48 kg/ha NPK was the best treatment for fennel cultivation.بهمنظور بررسی اثر کودهای شیمیایی و زیستی-آلی بر برخی خصوصیات فیزیکی و غلظت عناصر در خاک و گیاه و عملکرد کمّی دانه و اسانس رازیانه (<em>Foeniculum vulgare</em>Miller.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با استفاده از فاکتورهای کود شیمیایی در 3 سطح (N0-P0-K0، N60-P60-K48 و N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار) و کود زیستی-آلی در 6 سطح (بدون مصرف کود، ترکیب بیوسوپرفسفات و نیتروکسین، نیتروکسین، بیوسوپرفسفات، کمپوست ضایعات نیشکر و بیوسولفور) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 90-1389 به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که تأثیر کود شیمیایی بر کلیه صفات مورد اندازهگیری بجز جرم مخصوص ظاهری، تخلخل خاک و عملکرد اسانس معنیدار بود. کود زیستی-آلی نیز بجز درصد اسانس بر کلیه صفات مورد اندازهگیری تأثیر معنیداری داشت. همچنین میزان فسفر دانه، جرم مخصوص ظاهری خاک و درصد تخلخل خاک تحت تأثیر برهمکنش تیمارها معنیدار شد. براساس مقایسه میانگین تیمارها بهترتیب بیشترین و کمترین عملکرد دانه (66/237 کیلوگرم در هکتار) و (15/103 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد اسانس (46/6 کیلوگرم در هکتار) و (63/2 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی و تیمار بیوسولفور بدون مصرف کود شیمیایی بدست آمد. همچنین تیمار کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N120-P120-K96 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی بیشترین درصد نیتروژن دانه (61/2%) و درصد فسفر دانه (33/0%) و تیمار شاهد کمترین میزان این صفات را داشتند. در مجموع با توجه به این که بین سطح کودی N120-P120-K96 وN60-P60-K48 کیلوگرم در هکتار اختلاف آماری وجود نداشت، تیمار کمپوست ضایعات نیشکر همراه با N60-P60-K48 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی برای زراعت این گیاه در شرایط آب و هوایی اهواز پیشنهاد میشود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101922_cdc724349f5e1c27ba332d3d404b5b9c.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723The effects of plant growth promoting rhizobacteria and arbuscular mycorrhizal fungi on N, P and K uptake and yield of Thymus daenensis Clakتأثیر کاربرد باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد و قارچ میکوریز آربسکولار بر جذب عناصر NPK و عملکرد کمّی در گیاه دارویی آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak)52753810192510.22092/ijmapr.2015.101925FAفرزانه بهادریاستادیار، بخش تحقیقات جنگل و مرتع، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سمنان0000-0002-5440-0128ابراهیم شریفی عاشورآبادیدانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران0000-0003-4279-2045مهدی میرزادانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران0000-0003-4699-8876محمد متینیزادهدانشیار، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهرانوحید عبدوسیاستادیار، گروه باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران0000-0001-9928-9542Journal Article20130429In order to study the effects of interactions between the arbuscular mycorrhizal fungi and plant growth promoting rhizobacteria (PGPR) on some elements content, dry matter yield and root colonisation in organic cultivation of <em>Thymus daenensis</em> Celak, an experiment was conducted at semnan natural resource research field at shahmirzad, in 2011-2012. Treatments included: A: the fungus of <em>Glomus moseae </em>(1-inoculated (AM) and 2- no inoculated) and B: PGPR inoculums (1- <em>Bacillus subtilis</em> 2- <em>Pseudomonas fluorescens</em> 3- control). A factorial experiment design was applied in a randomized complete blocks design with six treatments and three replications. Results showed that foliar K contents and root colonisation increased significantly with the <em>G. moseae</em> inoculation and the foliar P contents increased significantly with the <em>B. subtilis</em> inoculation alone. There was negative interactions between <em>G. moseae</em> and <em>P. fluorescens </em>on dry matter yield and nutrient uptake. The most effective treatment was observed in the co- inoculation with <em>G. moseae</em> and <em>B. subtilis</em>, which synergistically increased dry matter yield and nutrient uptake campared with singly inoculated or non- inoculated plants.برای ارزیابی برهمکنش قارچهای میکوریز آربسکولار و باکتریهای ریزوسفری افزاینده رشد گیاه، بر جذب شماری از عناصر غذایی و عملکرد خشک آویشن دنایی (<em>Thymus daenensi</em><em>s</em> Celak)، آزمایشی به صورت فاکتوریل 3×2 با پایه بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار و 3 تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان ( در منطقه شهمیرزاد) اجرا شد. تیمارهای بررسی شده شامل عامل قارچ میکوریز در دو سطح: 1- عدم تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار (NM) و 2- تلقیح با قارچ میکوریز آربسکولار گونه <em>Glomus moseae</em> (GM) و عامل باکتری افزاینده رشد در سه سطح شامل: 1- عدم تلقیح با باکتری (NB)، 2- تلقیح با باکتری <em>Bacillus subtilis</em> (BS) و 3- تلقیح با باکتری <em>Pseudomonas fluorescens</em> (PF) بودند. بر پایه نتایج بدست آمده، اندازه پتاسیم برگی و درصد کلونیزاسیون ریشه با کاربرد قارچ <em>G. moseae</em> در مقایسه با گیاهان شاهد افزایش چشمگیری نشان داد. افزایش معنیدار غلظت فسفر برگ نیز در تیمار با باکتری <em>B. subtilis</em> دیده شد. کاربرد همزمان قارچ میکوریز <em>G. moseae</em> و باکتری <em>P. fluorescens</em> اثرات آنتاگونیستی مشهودی را نشان داد و سبب کاهش جذب عناصر نسبت به تیمارهای دیگر گردید و در پی آن کاهش معنیدار عملکرد خشک آویشن دنایی دیده شد. اثربخشترین تیمار وابسته به کاربرد همزمان <em>G. moseae</em> و <em>B. </em><em>subtil</em><em>is</em> بود که سبب افزایش چشمگیر در میزان جذب عناصر NPK و عملکرد خشک گیاه نسبت به کاربرد هر کدام از دو میکروارگانیسم به تنهایی و همچنین گیاهان شاهد گردید. در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد که همیاری اثربخش قارچ میکوریز <em>G. moseae</em> و باکتری <em>B.subtilis</em> نقش سودمندی در تولید ارگانیک و پایدار گیاه آویشن دنایی دارد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101925_8a429d760e01667d01e1e29bc419ce7e.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Phenology and compatibility of different Thymus species under agricultural conditionsبررسی سازگاری و فنولوژی برخی از گونههای جنس آویشن در شرایط زراعی53955310193110.22092/ijmapr.2015.101931FAعباس زارعزادهمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدحسن مداح عارفیدانشیار، گروه تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهرانابراهیم شریفی عاشورآبادیدانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران0000-0003-4279-2045علی میرحسینیمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدمحمدرضا عربزادهکارشناس، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزدJournal Article20130707The<em> Thymus</em> genus, belonging to Lamiaceae family, consists of over 215 different species in the world. Eighteen species are growing naturally in Iran, among which four species are endemic. Different species of thyme are used in the food, pharmaceutical and cosmetics industries. This research, conducted in Yazd province during 2008-2011, was aimed to investigate the phenology and compatibility of different thyme species. The seeds of 69 accessions of unknown thyme species, provided by the natural resources gene bank of Iran, were planted to study the phenology and establishment rate. According to the obtained results, among 69 accessions studied, eight accessions were compatible with the climate conditions of the study station, 28 accessions were fairly compatible, and 33 accessions were less compatible. The average of establishment rate was calculated to be 75%, 68% and 58% in 2009, 2010 and 2011, respectively. The highest establishment rate (100%) was related to accession BHUXD <br /> )<em>T. fedchenkoi×T. pubescens</em>(, selected as superior accession, and the lowest establishment rate (7%) was related to accession XDRNJI (<em>T. lancifolius×T. pubescens</em>).جنس <em>Thymus</em> از خانواده Lamiaceae بیش از 215 گونه مختلف آن در سراسر جهان یافت میشود. این جنس در ایران شامل 18 گونه معطر و چند ساله است که از میان آنها 4 گونه انحصاری ایران هستند. گونههای مختلف آویشن در صنایع غذایی، دارویی و آرایشی مورد استفاده قرار میگیرند. این پژوهش بهمنظور آشنایی با نحوه کاشت، داشت، برداشت، سازگاری و تولید گونههای مختلف جنس آویشن برای مصارف سنتی و تأمین مواد اولیه برای کارخانههای داروسازی و اسانسگیری و کاهش بهرهبرداری بیرویه از طبیعت، از سال 1390-1387 به مدت چهار سال در ایستگاه تحقیقات گیاهان دارویی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد به اجرا درآمد. برای این منظور بذرهای 69 اکسشن از گونههای مختلف آویشن ارسالی از بانک ژن منابع طبیعی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در کرتهای آزمایشی کشت شد (30 بوته از هر اکسشن). سپس مراحل فنولوژی، میزان استقرار گیاهان و بهعلاوه میزان تولید محصول، سطح تاج پوشش، ارتفاع گیاه، وزن هزاردانه و میزان تولید بذر آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از 69 اکسشن کشت شده 8 اکسشن با شرایط اقلیمی ایستگاه سازگار، 28 اکسشن نسبتاً سازگار و 33 اکسشن کمتر سازگار بودند. میانگین درصد بوتههای استقرار یافته در هر کرت آزمایشی در سالهای 1388، 1389 و1390 بهترتیب 75%، 68% و 58% بود. در پایان اجرای طرح حداقل میزان استقرار 7% مربوط به اکسشن XDRNJI (<em>T. lancifolius×T. pubescens</em>) با منشأ استان مرکزی و حداکثر 100% مربوط به اکسشن BHUXDR (<em>T. fedchenkoi×T. pubescens</em>) با منشأ استان زنجان بهعنوان اکسشن برتر سازگار معرفی شد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101931_c7e947fea13304fd3d53e33016179867.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531320150723Comparison of essential oil content and composition of different parts (leaf, flower, stem and aerial parts) of Anthemis tinctoria L.مقایسه بازده و ترکیبهای اسانس اندامهای مختلف (برگ، گل، ساقه و گل اندام هوایی) Anthemis tinctoria L.55456210193310.22092/ijmapr.2015.101933FAفرزانه فخاریدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیتوشیمی، دانشگاه پیام نورفاطمه سفیدکناستاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران0000-0001-7170-0002شهلا مظفریاستادیار، گروه فیتوشیمی، دانشگاه پیام نور، تهرانمحمدعلی علیزادهاستادیار، گروه تحقیقات بانک ژن منابع طبیعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهرانJournal Article20130907The <em>Anthemis </em>genus, belonging to Asteraceae family, has 23 endemic annual species in Iran, with the flowers and shoots containing essential oil. In this experiment, for the first time, the seeds of <em>Anthemis tinctoria</em> L. were collected from west Azarbayejan, Iran, and cultivated at the field of Alborz Research Station. In order to determine the essential oil composition of cultivated <em>Anthemis tinctoria</em>, random sampling was conducted at full flowering stage from flowering shoot. Flowers, leaves and stems were divided and dried in open air and their essential oil was produced separately by hydro-distillation. To analyze the essential oil composition, GC and GC-MS were used. Results indicated that essential oil percentage in flower, leaf, stem and total shoot was 0.0892, 0.0487, 0.0466 and 0.0792%, respectively. Analysis of leaf essential oil indicated that 32 compounds were detected; five main compounds were camphor (15.8%), α-eudesmol (10.3%), guaiol (9.6%), chrysanthenone (8.4%) and 1,8-cineol (8.0%); contributing to more than 53% of the essential oil composition. Twenty-one compounds were detected in stem essential oil; four main compounds were spathulenol (25.6%), α-eudesmol (14.5%), caryophyllene oxide (11.8%) and β-eudesmol (5.9%). Moreover, 22 compounds were detected in flower essential oil; five main compounds were α-eudesmol (27.5%), β-eudesmol (14.3%), spathulenol (13.3%), 10-epi-g-eudesmol (7.2%), 1,8-cineol (4.2%). The results also indicated that 29 compounds were detected in shoot essential oil; four main compounds were g-eudesmol (39.92%), caronene (9.1%), camphor (6.5%), spathulenol (5.1%) and 1,8-cineol (4.3%). According to the obtained results, the percentage of α-eudesmol as main component of this essential oil varied from 10 to 40% in different plant parts, the lowest in leaf oil and the highest in aerial part oil. The highest amount of β-eudesmol was found in flower and stem oil. The presence of high amount of chrysanthenone and camphor in leaf oil was also remarkable. It can be concluded that by using flowering shoot or total aerial parts of <em>A. tinctoria</em> in full flowering stage, more essential oil yield would be produced. In addition, for special purposes and obtaining some special compounds, special plant parts could be distilled.جنس<em>Anthemis </em> متعلق به تیره کاسنی، در ایران دارای 23 گونه بومی و یکساله است که گلها و اندام هوایی آنها حاوی اسانس میباشد. در این تحقیق برای اولین بار بذر <em>Anthemis tinctoria</em> L. (بابونه زرد) از آذربایجانغربی جمعآوری و در مزرعه گیاهان دارویی ایستگاه تحقیقاتی البرز (کرج) کشت گردید. بهمنظور اطلاع از بازده و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس بابونه زرد در حالت زراعی، از سرشاخههای گلدار گیاه کاشته شده در مرحله گلدهی کامل به صورت تصادفی نمونهبرداری شد. گلها، برگها و ساقههای قسمتی از سرشاخه گلدار جدا شدند. اندامهای مختلف پس از خشک شدن با جریان هوا بهصورت جداگانه و با استفاده از روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. بهمنظور شناسایی و جداسازی ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس از دستگاه کروماتوگرافی گازی و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازده اسانس گل، برگ، ساقه و کل اندام هوایی بر حسب وزن خشک گیاه بهترتیب 0892/0، 0487/0، 0466/0 و 0792/0 میباشد. نتایج حاصل از تجزیه اسانس برگ حضور 32 ترکیب را نشان داد که 5 ترکیب عمده اسانس شامل کامفور (8/15%)، آلفا-اودسمول (3/10)، گوایول (6/9%)، کریزانتنون (4/8%) و 8،1-سینئول (0/8%) بودند که بیش از 53% کل ترکیبهای اسانس را تشکیل میدادند. تعداد 21 ترکیب در اسانس ساقه شناسایی شد که چهار ترکیب عمده شامل اسپاتولنول (6/25%)، آلفا-اودسمول (5/14%)، کاریوفیلن اکسید (8/11%) و بتا-اودسمول (9/5%) بودند. از تعداد 22 ترکیب شناسایی شده در اسانس گل پنج ترکیب عمده شامل آلفا-اودسمول (5/27%)، بتا-اودسمول (3/14%)، اسپاتولنول (3/13%)، 10- اپی-گاما-اودسمول (2/7%) و 8،1-سینئول (2/4%) بودند. از میان 29 ترکیب شناسایی شده در اسانس اندام هوایی 5 ترکیب عمده اسانس شامل گاما-اودسمول (92/39%)، کارونن (1/9%)، کامفور (5/6%)، اسپاتولنول (1/5%) و 8،1-سینئول (3/4%) بودند. نتیجه آزمایش نشان داد که مقدار آلفا-اودسمول بهعنوان جزء اصلی این اسانس از 10 تا 40% در اسانس اندامهای مختلف متغیر است که کمترین مقدار آن در اسانس برگ و بیشترین مقدار آن در اسانس سرشاخه گلدار وجود داشت. در حالیکه بیشترین میزان بتا-اودسمول ابتدا در اسانس گل و بعد ساقه مشاهده شد. البته حضور مقدار زیاد کریزانتنون و کامفور در اسانس برگ نیز قابل ملاحظه بود. بنا بر نتایج این تحقیق نه تنها میتوان با اسانسگیری از سرشاخه گلدار یا کل اندام هوایی این گونه آنتمیس در مرحله گلدهی کامل، عملکرد بیشتری از اسانس را بدست آورد، بلکه برای اهداف خاص و دستیابی به برخی اجزا به میزان بالاتر در اسانس، میتوان از اندام دلخواه بهصورت جداگانه اسانسگیری بعمل آورد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101933_0abe3190fa00e6f9235ebea7ec3dcbef.pdf