موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Comparison of nano Fe and Fe chelate fertilizers on the quality and the quantity of Ocimum basilicum L. essential oilمقایسه اثر نانو کود و کود کلات آهن برکمّیت و کیفیت اسانس ریحان (Ocimum basilicum L.)18519310145810.22092/ijmapr.2015.101458FAمریم پیوندیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران-شمال، تهرانهانیه پرندهدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم زیستی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران-شمال، تهرانمهدی میرزادانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران0000-0003-4699-8876Journal Article20120227Sweet basil (<em>Ocimum basilicum </em>L.) belongs to the <em>Lamiaceae</em> family. Sweet basil essential oil is used in food, medicine, and hygiene industries. In this study, the effect of different concentrations of nano iron chelate fertilizer (1, 3, 5 Kg.ha<sup>-1</sup>) and iron chelate fertilizer (1.5, 4.5, 7.5kg.ha<sup>-1</sup>) on the quantity and quality of <em>O. basilicum</em> essential oil (EO) were investigated. The experiment was conducted in a completely randomized design with four replications in a farm located in Saveh. After collecting the aerial parts of <em>O. balilicum</em>, the EO was extracted via water distillation method. Then, the EO was analyzed by GC and GC/MS. Sixteen components were identified in the EO of <em>O. basilicum</em>. The major components were methyl chavicol (37%), geranial (26%), neral (21%) and caryophyllene oxide (3.5%), respectively. Among different treatments, the means of 10 components showed significant differences. The mean of EO percentage in all samples, treated by Fe and nano Fe fertilizers, was more than that of control.ریحان (<em>Ocimum basilicum</em> L.) گیاهی علفی از تیره نعناعیان است. اسانسهای ریحان در صنایع مختلف غذایی، دارویی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد. در تحقیق حاضر تأثیر غلظتهای مختلف نانو کود کلات آهن (Kg.ha<sup>-1</sup>5، 3، 1) و کود کلات آهن (Kg.ha<sup>-1</sup> 5/7، 5/4، 5/1) بر کمّیت و کیفیت اسانس این گیاهمورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. آزمایش در مزرعهای واقع در ساوه و در طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با 4 تکرار انجام شد. پس از جمعآوری سرشاخههای گلدار گیاه ریحان اسانس آن به روش تقطیر با آب مورد استخراج قرار گرفت. سپس ترکیبهای موجود در اسانس با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) جداسازی و شناسایی گردیدند. نتایج بدست آمده وجود 16 ترکیب را در اسانس گیاه نشان داد. ترکیبهای غالب اسانس بهترتیب شامل متیل کاویکل (37%)، ژرانیال (26%)، نرال (21%) و کاریوفیلن اکسید (5/3%) بود. در میان تیمارهای مختلف، تفاوت در میانگین مقدار 10 ترکیب معنیدار بود. میانگین درصد اسانس در همه نمونههای تحت تیمار آهن و نانو آهن بیش از شاهد بود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101458_e40d96c07e5b634cdfb81355489a3fe9.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effects of substrate culture, axillary bud removing and mother corm size on daughter corm production and morphological traits in the saffron plant (Crocus sativus L.)بررسی تأثیر بستر کشت، حذف جوانههای جانبی و اندازه بنه مادری بر تولید بنههای دختری و صفات مرفولوژیک زعفران (Crocus sativus L.)19420310145910.22092/ijmapr.2015.101459FAسید مهدی حسینیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسعلی سروشزادهدانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسسیدعلیمحمد مدرس ثانویاستاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20120507The objective of this research was to study the effect of substrate culture, axillary bud removing and mother corm size on daughter corm production and morphological traits of saffron plant (<em>Crocus sativus</em> L.) An experiment was carried out in factorial based on completely randomized design with four replications. Treatments included mother corm size (large 9.5-11 g or medium 6-7.5 g) substrates (perlite or soil), axillary buds removing (removing all axillary buds or no removing axillary buds). Results showed that the mother corm size had a significant effect on leaf dry weight, root dry weight, total dry weight of plants, daughter corm weight, and number of daughter corms. In addition, the large corms caused an increase in these traits. The highest root dry weight, root number, daughter corm dry weight, and total dry weight of plant <em>were </em>obtained in the perlite substrate. It was observed that the plants grown in the soil produced more as compared to those grown in the perlite. Although, root number and daughter corm size increased by the axillary buds removing, the number of daughter corms decreased by this treatment.این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر حذف جوانههای جانبی بر صفات مرفولوژیک گیاه زعفران (<em>Crocus sativus</em> L.) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارها شامل وزن بنه (درشت 11-5/9 گرم و متوسط 5/7-6 گرم)، بستر کشت (پرلیت و خاک) و حذف جوانههای جانبی (حذف کلیه جوانههای جانبی و بدون حذف جوانهها) بود. نتایج نشان داد که وزن بنه بر روی تعداد برگ و وزن خشک برگها، تعداد و وزن خشک ریشهها، وزن خشک بنههای دختری، متوسط وزن خشک بنه دختری و وزن خشک کل گیاه اثر معنیداری داشت و از نظر این صفات بنههای درشت برتری داشتند. بستر کشت پرلیت نسبت به بستر خاک باعث افزایش وزن خشک برگها، وزن خشک ریشهها، تعداد ریشهها، وزن خشک بنههای دختری و وزن خشک کل گیاه شد. گیاهان در بستر خاکی نسبت به بستر پرلیت تعداد برگ بیشتری تولید کردند. اگرچه با حذف جوانههای جانبی تعداد برگ و بنههای دختری کاهش یافت اما تعداد و وزن ریشه و متوسط وزن خشک بنه دختری افزایش یافت.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101459_cbb3f13af5ec24db3ae60264a9a99e6b.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Saffron (Crocus sativus L.) yield as affected by different fertilizing systemsارزیابی اثر سیستمهای مختلف کودی بر عملکرد زعفران (Crocus sativus L.)20421910146110.22092/ijmapr.2015.101461FAزهرا رسولیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه شاهدسعیده ملکی فراهانیاستادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه شاهدحسین بشارتیدانشیار، مؤسسه تحقیقات خاک و آبJournal Article20121020Saffron (<em>Crocus sativus</em> L.) quantitative and qualitative yield was assessed in a factorial experiment based on randomized complete block design with three replications. The factors included NPK fertilizers at three levels (0, 50 and 100 percent of the recommended amount of fertilizer) and non-chemical fertilizers in four levels (no fertilizer, vermicompost, bio fertilizers containing Pseudomonas and Bacillus, and <em>integrated</em> application of vermicompost and bio fertilizers). Results showed that the interaction effect of chemical and non-chemical fertilizers was significant on all parameters and fertilization increased the quality and quantity yield of saffron compared to control. Integrated application of 50% of the amounts of chemical fertilizers, vermicompost and bacteria was the superior treatment to <em>increase </em>stigma dry weight, stigma yield, crocin percentage, picrocrocin percentage and safranal percentage by 2.03, 4.65, 0.83, 1.10 and 1.46 fold, respectively in comparison with control. Although the effectiveness of <em>integrated</em> application of bacteria with 0% and 100% chemical fertilizers on crocin content, pure vermicompost and i<em>ntegrated</em> application of bacteria with 50% and 100% chemical fertilizers on picrocrocin content and pure bacteria on safranal content were more than those of integrated application of vermicompost, bio and 50% chemical fertilizer, the greatest impacts of recent treatment on flower yield, stigma yield and stigma ingredients led to introduce it as the superior treatment. The effectiveness of this treatment compared to 0%, 50% and 100% of chemical fertilizer application on dry stigma was 50.95%, 20.48% and 12.86%, respectively.عملکرد کمّی و کیفی زعفران (<em>Crocus sativus</em> L.) طی آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. عوامل مورد بررسی شامل کود شیمیایی NPK در سه سطح (0، 50 و 100 درصد مقدار توصیه کودی) و کودهای غیرشیمیایی در چهار سطح (شاهد بدون کود، ورمیکمپوست، کود زیستی حاوی باکتریهای سودوموناس و باسیلوس و در نهایت تلفیق ورمیکمپوست و کود زیستی) بودند. نتایج نشان دادند که اثر متقابل کودهای شیمیایی و غیرشیمیایی بر تمامی صفات مورد مطالعه معنیدار و کوددهی سبب افزایش عملکرد کمّی و کیفی زعفران نسبت به تیمار شاهد شد. کاربرد همزمان نیمی از مقادیر کودهای شیمیایی، ورمیکمپوست و باکتریهای محرک رشد توانست وزن خشک کلاله، عملکرد کلاله، درصد کروسین، درصد پیکروکروسین و درصد سافرانال را بهترتیب 03/2، 65/4، 83/0، 10/1 و 46/1 برابر نسبت به شاهد افزایش دهد. گرچه اثرگذاری تیمارهای ترکیب باکتریها با 0% و 100% کود شیمیایی بر کروسین، ورمیکمپوست خالص و ترکیب باکتریها با 50% و 100% کود شیمیایی بر پیکروکروسین و باکتریهای خالص بر سافرانال بیشتر از تیمار ترکیب کود شیمیایی، ورمیکمپوست و باکتری بود؛ اما تأثیر بسزای تیمار اخیر بر عملکرد گل، عملکرد کلاله و نیز اثر مثبت بر ترکیبهای کلاله منجر به معرفی آن بهعنوان تیمار برتر شد. میزان اثرگذاری این تیمار نسبت به کاربرد 0%، 50% و 100% کود شیمیایی در رابطه با وزن خشک کلاله بهترتیب 95/50%، 48/20% و 86/12% بود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101461_2cf2b5363b119d7eaf1edffa5767ab6c.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effect of mycorrhiza and plant growth promoting rhizobacteria on plant growth rate, flowering time and stevioside accumulation pattern in Stevia rebaudiana Bert.اثر قارچ میکوریز و ریزوباکتریهای محرک رشد گیاه بر سرعت رشد، زمان گلدهی و الگوی تجمع استویوزاید در گیاه استویا (Stevia rebaudiana Bert.)22023410146210.22092/ijmapr.2015.101462FAمحمود اطرشیاستادیار، بخش تحقیقات کشت بافت، مدیریت بیوتکنولوژی کشاورزی منطقه مرکزی کشور، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران (ABRII)فریناز وفادار اصفهاندانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهرکردریحانه عموآقاییدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهرکردJournal Article20130114<em>Stevia rebaudiana</em> Bert.is a medicinal plant, mostly utilized as a suitable sweeter for diabetic patients. In this research, the effect of single or co-inoculation of Arbuscular Mycorrhiza Fungi (AMF) and bacteria (<em>Bacillus polymixa,</em> <em>Pesudomonas putida and Azotobacter chroococcuom</em>) on regenerated plantlets in tissue culture was investigated in intervals of 15, 30, 45, 60 days after planting. Results showed that in comparison to control, inoculation with single and triple treatments significantly increased length, fresh and dry weight of aerial parts and stevioside content until 60 days after planting while the best enhancement was observed in dual inoculations especially in <em>Glomus+Azotobacter</em> treatments. Interestingly, in dual or triple inoculations, maximum relative growth rate was obtained in 15-30 days and reduced in 30-45 days after planting that was in accordance with their flowering time but in single inoculation maximum relative growth rate was available in 30-45 days and with promoting of flowering phase in 45-60 days declined severely. However, maximum stevioside accumulation rate was obtained 30-45 days after planting in all treatments and in 45-60 days after planting reduced severely in single or triple inoculations and more slightly in dual inoculations. Therefore, microorganisms affect relative growth rate, phenology and stevioside accumulation pattern in stevia.استویا (<em>Stevia rebaudiana</em> Bert.) یک گیاه دارویی است که بهعنوان شیرینکنندهای مناسب برای بیماران دیابتی استفاده میشود.در این پژوهش تأثیر تلقیح منفرد یا توأم قارچ میکوریزی گلوموس اینترارادیسز و باکتریهای باسیلوس پلیمیکسا، سودوموناس پوتیدا و ازتوباکتر کروکوکوم بر گیاهچههایی که از کشت قطعات تکگره استویا باززایی شده بودند، در زمانهای 15، 30، 45 و 60 روز پس از اعمال تیمارها بررسی شد. نتایج نشان دادند که میزان پارامترهای رشد (وزن تر، وزن خشک و طول ساقه) و استویوزاید تا 60 روز پس از اعمال تیمارها، در تیمارهای منفرد و سهتایی باکتری یا قارچ در حد معنیداری افزایش یافت ولی بیشترین میزان پارامترهای رشد و استویوزاید در تیمارهای دوتایی از میکروارگانیسمها و بهطور ویژه در تیمار ازتوباکتر+ گلوموس مشاهده شد. بیشترین میزان وزن تر، وزن خشک، طول ساقه و استویوزاید در 60 روز پس از اعمال اولیه تیمارها و در تیمار ازتوباکتر+ گلوموس که بهترتیب 7/53%، 57%، 37% و 81% افزایش نسبت به شاهد را نشان میدهند، مشاهده شد. بهطور جالب توجهی مشاهده شد که سرعت رشد در تیمارهای دوگانه و سهگانه در فاصله 30-15 روز حداکثر بود و در فاصله 45-30 روز که منطبق با دوران گلدهی آنها بود، کاهش یافت. اما در تیمارهای منفرد سرعت رشد در فاصله 45-30 روز به حداکثر رسید و در فاصله 60-45 روز با ورود به مرحله گلدهی بشدت کاهش یافت. به هر حال حداکثر میزان تجمع استویوزاید در همه تیمارها در فاصله 45-30 روز بدست آمد و در فاصله 60-45 روز با ورود به مرحله گلدهی میزان تجمع استویوزاید در تیمارهای سهگانه و منفرد بشدت و در تیمارهای دوگانه بهطور ملایمتر کاهش یافت. بنابراین تیمار میکروارگانیسمها سرعت رشد، فنولوژی گیاه و الگوی تجمع استویوزاید را در استویا تحت تأثیر قرار میدهند.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101462_f28dbe573818df3d855116d1a663eafc.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522A study on phenology of Moringa peregrina (Forssk.) Fiori. in the southeast of Iranبررسی تقویم حیاتی گیاه گزروغن (Moringa peregrine (Forssk.) Fiori.) در ناحیه جنوبشرق ایران23524710146310.22092/ijmapr.2015.101463FAهاشم کنشلومربی پژوهشی، بخش تحقیقات جنگل، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمحمدیوسف آچاککارشناس، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ایرانشهرغلامرضا دمیزادهمربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگانJournal Article20130128Phenological stages of <em>Moringa peregrina</em> (Forssk.) Fiori. was studied in the southeast of Iran during 2008 to 2011. This study was carried out in six regions of Hormozgan and Balochestan provinces. Three trees were marked in each site and monitored every 15 days. Phenological stages included the time of bud break, flowering, fruiting, ripening, fruit and leaf shedding, and several other characteristics. The results of phenological and meteorological data indicated that the growth patterns of <em>M. peregrina</em> might alter with annual temperatur, fluctuations of drought and precipitation.<em> M. peregrina</em> is an evergreen plant and its growth is started when proper temperature and enough humidity are available. Leaf buds begin to sprout and primary leaves appear in January. These leaves are short-lived and start to fall in May when the temperature gets warm. White and pink flowers appear in February and March. Pod-like and green fruits appear on young branches in April and May. Fruit ripening starts simultaneously with maturity stage in July and seeds begin to fall out in August. Petiole falling starts simultaneously with fruit development and drought occurance from late May to late June. Dormancy period is followed by August and continues until November. Rainfall during the flowering stage induces the flowers not to inoculate, and other phonological phases are affected. Results from different sites showed that the phenological stages of <em>Moringa peregrina</em> might be altered with aspect, altitude and latitude, but in all conditions, the minimum growth degree days (G.D.D) required for ripening seed should not be less than 2470°C.بهمنظور بررسی مراحل تقویم حیاتی گونه گزروغن (<em>Moringa</em> <em>peregrine</em> (Forssk.) Fiori.) با خصوصیات اقلیمی و تأثیر فیزیوگرافی بر تغییر این رفتارها، تحقیقات گستردهای در رویشگاههای گزروغن در جنوب شرق ایران طی سالهای 1387 تا 1390 انجام شد. پس از شناسایی رویشگاههای گزروغن در استانهای هرمزگان و بلوچستان، در هر استان شش رویشگاه شاخص انتخاب و در هر رویشگاه، سه پایه میانسال علامتگذاری شدند. مراحل فنولوژی (رشد رویشی، گلدهی، تشکیل میوه، رسیدن بذر، کمون و رشد مجدد) در دورههای 15 روزه اندازهگیری گردید. تجزیه و تحلیل آمار هواشناسی و تاریخهای وقوع فنولوژی نشان داد که عوامل اقلیمی ازجمله بارندگی (میانگین و پراکنش)، میانگین دمای سالیانه و دوره خشکی در رفتارهای اکولوژیکی گزروغن تأثیرگذار است. در شرایط عادی در رویشگاههای طبیعی با متوسط ارتفاع 700-600 متر از سطح دریا، گزروغن با سپری شدن دوره سرما، رشد رویشی را از اوایل بهمن آغاز نموده و از اوایل اسفند گلهای صورتی تا سفید به تعداد زیاد در انتهای شاخههای جوان ظاهر شده و دوران گلدهی تا اوایل فروردین ادامه مییابد. از اواسط فروردین، نیامهای سبز رنگ میوه ظاهر شده و بهتدریج رشد نموده و در خرداد شروع به رسیدن مینمایند که در این زمان از انتها شروع به شکافتن غلاف و ریزش بذرها مینمایند. برگچههای گزروغن دارای عمر کوتاهی بوده و با گرم شدن هوا در اردیبهشت ماه شروع به ریزش میکنند. با رشد میوهها و بروز تنش خشکی، برگها از اواخر اردیبهشت شروع به ریزش نموده که تا آخر خرداد ادامه مییابد. از اوایل تیر گزروغن وارد کمون شده و در آبان با کاهش شدت گرما، رشد رویشی خود را آغاز مینماید. در اوایل آذر اندامهای گل ظاهر شده که با کاهش دما، فرصت تلقیح بدست نیامده و برگها و گلها در اثر کاهش دما در اواخر آذر ریزش مینمایند. در این زمان گزروغن وارد کمون زمستانه میشود. بررسیها نشان داد که جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، عرض جغرافیایی و ترسالی مراحل فنولوژی را در گزروغن تحت تأثیر قرار داده و انرژی گرمایی مورد نیاز برای رسیدن دانه نباید از 2470 درجه روز رشد کمتر باشد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101463_1136fbd57a3d9cc99c0618374c04e03a.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522The effect of integrated management of organic and chemical fertilizers on yield and qualitative characteristics in black cumin (Nigella sativa L.) medicinal plantاثر مدیریت تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی بر عملکرد و خصوصیات کیفی سیاهدانه (Nigella sativa L.)24826110146710.22092/ijmapr.2015.101467FAعالیه صالحیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکردسیفاله فلاحدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکردعلی عباسیاستادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکردرامین ایرانیپوراستادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال بختیاریمریم حیدریدستیار بیماریهای داخلی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهرکردJournal Article20130316One of the aspects of the production of medicinal plants is lower consumption of chemical inputs which could be effective in protecting the environment in addition to maintaining or improving product quality. Therefore,this study was conducted in order to investigate the effect of integrated management of organic and chemical fertilizers on yield and qualitative characteristics in black cumin (<em>Nigella sativa</em> L.)<em>.</em> This experiment was conducted in a randomized complete block design with nine treatments and three replications at the Shahrekord University in 2012. The treatments consisted of control (no amended nitrogen), cattle manure, urea, three levels of split integrated fertilizer ( cattle manure + urea, cattle manure + cattle manure + urea), and three levels of full integrated fertilizer ( cattle manure + urea, cattle manure + cattle manure + urea). Results indicated that the application of N-fertilizer caused significant increase in oil, protein and essence contents and their production in black cumin (p< 0.01). Integrated application of organic manure + chemical fertilizer produced higher amount of oil, essence and protein in comparison with solitary application (p< 0.01). The full dose application of urea fertilizer (FDA) significantly enhanced the content and production of oil (322 g kg <sup>-1</sup> and 674 kg ha<sup>-1</sup>, respectively), protein (248 gkg<sup>-1 </sup>and 595 kg ha<sup>-1</sup>, respectively), essence (3.1 gkg<sup>-1 </sup>and 7.2 kgha<sup>-1</sup>, respectively) in comparison with split application. In conclusion, the full dose application of urea fertilizer (FDA) in integration with organic manure could enhance the quality of black cumin seed.یکی از جنبههای تولید گیاهان دارویی مصرف کمتر نهادههای شیمیایی میباشد، که این موضوع میتواند علاوهبر حفظ و یا بهبود کیفیت محصول در حفاظت از محیط زیست نیز مؤثر باشد. بنابراین بهمنظور بررسی تأثیر مدیریت تلفیق کودهای آلی و اوره (تقسیطی و غیرتقسیطی) بر خصوصیات کیفی گیاه دارویی سیاهدانه (<em>Nigella sativa</em> L.) آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار و 3 تکرار در دانشگاه شهرکرد در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (عدم مصرف نیتروژن)، کود گاوی، کود شیمیایی اوره، سه سطح کود تلفیقی تقسیطی ( کود گاوی + کود اوره، کود گاوی + کود اوره، + کود گاوی + کود اوره) و سه سطح کود تلفیقی غیرتقسیطی ( کود گاوی+ کود اوره، کود گاوی + کود اوره، + کود گاوی + کود اوره) بودند. نتایج نشان داد که اضافه کردن کود نیتروژندار موجب افزایش معنیدار میزان و تولید روغن، پروتئین و اسانس گیاه سیاهدانه گردید (01/0><em>p</em>). کاربرد تلفیقی کود آلی + شیمیایی، میزان روغن، اسانس و میزان و تولید پروتئین بیشتری در مقایسه با کاربرد جداگانه داشته است (01/0><em>p</em>). کاربرد غیرتقسیطی اوره با داشتن 322 گرم روغن در کیلوگرم، 674 کیلوگرم روغن در هکتار، 248 گرم پروتئین در کیلوگرم، 595 کیلوگرم پروتئین در هکتار، 1/3 گرم اسانس در کیلوگرم و 2/7 کیلوگرم اسانس در هکتار نسبت به کاربرد تقسیطی برتری معنیداری داشت. بهطور کلی، کاربرد غیرتقسیطی کود اوره در تلفیق با کود آلی موجب افزایش کیفیت دانه گیاه دارویی سیاهدانه شد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101467_de3248188252efce7dd56dd0924ab646.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effects of water deficit stress on Salvia leriifolia Benth. yield and essential oil compositionبررسی تأثیر تنش کمبود آب بر عملکرد و ترکیبهای اسانس گیاه دارویی نوروزک (Salvia leriifolia Benth.)26227410146810.22092/ijmapr.2015.101468FAمجید دشتیدانشجوی دکترا، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی0000-0003-2674-0018مهدی میرزادانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0003-4699-8876محمد کافیاستاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدحسین توکلیدانشیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضویJournal Article20130408The effects of water deficit on yield, essential oil contents and composition of Noroozak (<em>Salvia leriifolia</em> Benth.) were investigated at Khorasan-e-Razavi Agricultural and Natural Resources Research Center, Mashhad-Iran. The treatments were deficit irrigation based on actual evapotranspiration (ETc) at the rate of 100% (fully irrigated), 66.6% (moderate stress), 33.3% (severe stress) and non-irrigated (control). The experiment was analyzed in a randomized complete block design with three replications. Results indicated that the essential oil percentage of green leaves and flowering stem in severe stress and control was significantly (P≤0.05) higher than that of fully irrigated treatment. The highest and lowest dry matter yields were obtained in fully irrigated and control treatments, respectively. Severe deficit (P≤0.05) decreased the essential oil yield significantly but it was not affected in moderate stress. Results also showed that 1, 8-cineol, β-pinene and borneol were the main essential oil constituents in all water deficit treatments, included nearly 50% of total essential oil contents. The above essential oil constituents in control treatment increased by 21.1%, 7% and 15.3% in green leaves and 39%, 12% and 55% in flowering stems in comparison with fully irrigated treatment. However cedren-13-ol and δ-cadinene decreased by 58.5% and 46% in green leaves and 52% and 14% in flowering stems, respectively.بهمنظور مطالعه تأثیر تنش کمبود آب بر عملکرد کمّی و ترکیبهای اسانس گیاه دارویی نوروزک (<em>Salvia leriifolia </em>Benth<em>.</em>) آزمایشی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی انجام شد. تیمارهای مختلف آبیاری براساس میزان تبخیر و تعرق واقعی در 4 سطح به میزان 100% (آبیاری کامل)، 6/66% (تنش متوسط)، 3/33% (تنش شدید) و بدون آبیاری (شاهد) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اعمال گردید. نتایج نشان دادند که درصد اسانس برگهای سبز و ساقه گلدهنده در تیمارهای تنش شدید و بدون آبیاری بهطور معنیداری (05/0≥<em>p</em>) بیشتر از تیمار آبیاری کامل بود. بالاترین عملکرد ماده خشک برگ و ساقه گلدهنده در تیمار آبیاری کامل و کمترین مقدار آن در تیمار شاهد مشاهده شد. تنش آب عملکرد اسانس برگ و ساقه گلدهنده را بهطور معنیداری کاهش داد، اما عملکرد اسانس تحت تأثیر تنش آبی متوسط قرار نگرفت. نتایج همچنین نشان دادند که ترکیبهای اصلی اسانس در کلیه سطوح تنش کمبود آب شامل 8،1-سینئول، بتا-پینن و بورنئول بودند که در مجموع نزدیک به 50% از کل اجزای اسانس برگهای سبز را در تیمار آبیاری کامل شامل شدند. با افزایش شدت تنش آب، میزان این ترکیبها بهتدریج در اسانس افزایش یافته، بهطوری که در تیمار بدون آبیاری، ترکیبهای فوق بهترتیب به میزان 1/21، 7 و 3/15 درصد در برگهای سبز، و 39، 12 و 55 درصد در ساقه گلدهنده در مقایسه با تیمار آبیاری کامل افزایش یافته و ترکیبهای سدرن-13-اُل و دلتا-کادینن در تیمار بدون آبیاری بهترتیب به میزان 5/58% و 46% در برگهای سبز و 52% و 14% در ساقه گلدهنده کاهش نشان دادند.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101468_5461f30ff0ca8b3d97d91664ee85d318.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effects of alcoholic extract of walnut's leaves (Juglans regia L.) on the blood's biochemical factors of diabetic ratsتجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو (Juglans regia L.) در بهبود نسبی اختلالات متابولیکی ناشی از بیماری دیابت در موش صحرایی27528210146910.22092/ijmapr.2015.101469FAزری مجیدیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهدمرتضی بهنام رسولیدانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهدایران جهانسوزمربی، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20130921In this investigation, the effects of alcoholic extract administration of walnut's leaves (<em>Juglans</em> <em>regia</em> L.) on the serum levels of glucose, urea, triglyceride and cholesterol of diabetic rats were studied. Alcoholic extract of walnut's leaves was prepared by maceration technique and then their lethal dose was measured. From 32 male and female rats, 8 rats were considered as control (non diabetic) and the others were made diabetic by subcutaneous injection of 120mg/kg body weight Alloxan monohydrate. Diabetic rats were divided into experimental groups as follows: 1 (with no treatment), 2 (treated with 0.75g/kg body weight alcoholic extract) and 3 (treated with 0. 5 g/kg body weight of alcoholic extract). Blood samples were collected weekly for a period of four weeks and the serum levels of glucose, urea, triglyceride and cholesterol were measured. The results indicated that the administration of extract might lower the serum levels of glucose and urea and increase the serum levels of cholesterol and triglyceride.در این تحقیق اثرات تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو (<em>Juglans regia</em> L.)بر فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش صحرایی مبتلا به دیابت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا عصاره الکلی برگ درخت گردو به روش خیس کردن تهیه و میزان دوز کشنده آن تعیین شد. سپس برای انجام آزمایش از 32 موش (از هر دو جنس) که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند 8 موش بهعنوان گروه کنترل (دست نخورده) انتخاب شدند و بقیه با تزریق زیر جلدی آلوکسان منوهیدرات (mg/kg120) دیابتی شدند. موشهای دیابتی نیز به 3 گروه تجربی 1 عصاره الکلی (تجویز g/kg75/0 عصاره)، تجربی 2 عصاره الکلی (تجویز g/kg5/0 عصاره) و گروه کنترل دیابتی تقسیم شدند (در هر گروه 4 موش ماده و 4 موش نر). به موشهای گروههای تجربی به مدت 4 هفته عصاره تجویز شد (از طریق آب آشامیدنی). در طول این مدت بهطور هفتگی از سینوس چشمی خونگیری بعمل آمد. سطح سرمی انسولین (فقط در هفته 2)، گلوکز، اوره، تریگلیسرید و کلسترول تام اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو موجب کاهش معنیدار سطح گلوکز و اوره خون و افزایش معنیدار سطح تریگلیسرید و کلسترول تام خون در موشهای دیابتی شد. با توجه به نتایج حاصل میتوان نتیجهگیری کرد که تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو احتمالاً میتواند موجب تصحیح و یا رفع بعضی اختلالات متابولیکی ناشی از بیماری دیابت گردد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101469_fc83a1274ed53e9947345a18f2a2be69.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effect of plant nutrition systems on qualitative and quantitative yield of purple basil (Ocimum basilicum L.)اثر سیستمهای مختلف تغذیهای بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه ریحان بنفش (Ocimum basilicum L.)28330610147010.22092/ijmapr.2015.101470FAهومن تهرانی شریفدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر ریابراهیم شریفی عاشورآبادیدانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0003-4279-2045علیاکبر تجلیاستادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر ریمریم مکیزاده تفتیکارشناس، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20130707In order to evaluate soil fertilization systems on yield quantity and quality of basil (<em>Ocimum basilicum</em> L.), this study was conducted as a field experiment in Shahrerey Islamic Azad University in 2011. The experiment was conducted in split plots in time based on completely randomized block design with three replications. The treatments were various levels of chemical fertilizers (N-P-K), different levels of manure, mixture of different ratios of fertilize and manure and without fertilizer and manure (control). Two harvests were arranged in main plots and 16 levels of fertilizer were assigned to the sub plots. According to the results, the highest amount of dry yield (2442 kgha<sup>-1</sup>) was obtained in second harvest and in intermediate treatment (25 tonha<sup>-1</sup> of manure mixed with N=80, P=64 and K=80 kgha<sup>-1</sup> of chemical fertilizers). Results showed that the intermediate treatment (10 tonha-1 of manure mixed with N=120, P=96 and K=120 kgha<sup>-1</sup> of chemical fertilizers) in second harvest produced the highest amount of essential oil (0.69%). The results suggest that the use of organic fertilizer alone or in combination with chemical fertilizers has a positive effect in improving the yield quantity and quality of basil.بهمنظور مطالعه تأثیر کودهای شیمیایی، دامی و تلفیق آنها بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه ریحان بنفش (<em>Ocimum basilicum</em> L.) آزمایشی در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در زمان با 16 تیمار شامل مقادیر مختلف کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم در چهار سطح (سیستم تغذیه شیمیایی)، کود دامی در چهار سطح (سیستم تغذیه آلی) و تلفیقی از کودهای شیمیایی و دامی در هفت سطح (سیستم تغذیه تلفیقی) در مقایسه با شاهد (بدون کود) در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش عملکرد علوفه خشک، بیش از همه تحت تأثیر میزان متوسط کود شیمیایی و دامی در روش تلفیقی بودهاست و بالاترین عملکرد خشک اندام هوایی (2442 کیلوگرم در هکتار) در چین دوم و روش تغذیه تلفیقی (25 تن کود دامی همراه با 60 کیلوگرم در هکتار پتاسیم، 48 کیلوگرم در هکتار فسفر و 60 کیلوگرم در هکتار نیتروژن) حاصل شد. براساس نتایج میزان اسانس نیز بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفت و بیشترین درصد اسانس (69/0%) در چین دوم از تیمار تلفیقی (10 تن کود دامی همراه با 120 کیلوگرم در هکتار پتاسیم، 96 کیلوگرم در هکتار فسفر و 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن) بدست آمد. نتایج این تحقیق حکایت از آن داشت که کاربرد کودهای آلی به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی در بهبود عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی ریحان بنفش تأثیر مثبتی داشته است.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101470_f2d5da856775f6829d50f400765368e7.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Quantitative measurements of alkaloids in Chelidonium majus at different altitudes of north Iranاندازهگیری کمّی آلکالوئیدها در گیاه مامیران (Chelidonium majus L.) در شمال ایران با ارتفاع متفاوت30731410147110.22092/ijmapr.2015.101471FAزهره غنویدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرجسعید ملائیدانشجوی دکترا، پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانعلیرضا باباییاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانعلیرضا قاسمپوراستاد، پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانJournal Article20130430<em>Chelidonium majus</em> L. belonging to the Papaveraceae family, grows naturally in north of Iran with anti-cancer and anti-HIV properties because of isoquinoline alkaloids such as morphine, codeine, papaverine, thebaine and noscapine. The aim of this study was to quantify the amounts of the mentioned isoquinoline alkaloids in the samples collected from different altitudes of north of Iran, and investigate the effect of environmental factors on the amounts of these compounds. Therefore, five regions were selected including Mazandaran, Golestan, and Firoozkouh, and after quantitative measurements of alkaloids, the effect of altitude was also evaluated to determine its impact on the amount of these compounds. According to the obtained results, the maximum amount of the compounds mentioned above were 0.25, 0.18, 0.02, 2.14 and 0.27 w/w, and the minimum were 0.11, 0.0, 0.0, 0.11 and 0.0 w/w, respectively. Altitude showed a significant negative correlation (p<0.01) with the amount of these compounds.مامیران (<em>Chelidonium majus</em> L.) گیاهی متعلق به خانواده Papaveraceae است که در مناطق شمالی ایران رویش دارد و به علت داشتن ایزوکینولین آلکالوئیدها دارای خواص ضدسرطان و ضدایدز میباشد که ازجمله این ایزوکینولین آلکالوئیدها میتوان به مورفین، کدئین، تبائین، پاپاورین و نوسکاپین اشاره کرد. هدف این مقاله، اندازهگیری کمّی ایزوکینولین آلکالوئیدهای ذکر شده در بالا در نمونههای جمعآوری شده از نواحی شمال ایران با ارتفاعهای متفاوت و بررسی عوامل محیطی در میزان این ترکیبها میباشد. از اینرو 5 منطقه از نواحی مختلف شمال، شامل شهرهای مازندران، فیروزکوه و گلستان انتخاب شدند و پس از اندازهگیری کمّی، عامل ارتفاع نیز مورد توجه قرار گرفت تا نقش این عامل در میزان ترکیبها مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج نشان داد که بیشینه مقدار آلکالوئیدهای ذکر شده در بالا بهترتیب برابر با 25/0، 18/0، 02/0، 14/2 و 27/0 درصد وزنی/وزنی و کمینه مقدار بهترتیب 11/0، 00/0، 00/0، 11/0 و 00/0 درصد وزنی/وزنی میباشد وارتفاع از سطح دریا ارتباط معکوس و معنیداری در سطح 99% دارد و با افزایش این عامل، میزان این ترکیبها کاهش مییابد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101471_f279560abdf9846470b29fe37046a591.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Changes in some biochemical characteristics of purple coneflower (Echinacea purpurea (L.) Moench) medicinal plant in response to planting date and soil flooding durationتغییر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench) در پاسخ به تاریخ کشت و دوره غرقاب خاک31533110148310.22092/ijmapr.2015.101483FAسمانه اسدی صنمدانشجوی دکترا، گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان0000-0003-39778664محسن زوارهاستادیار، گروه زراعت، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلانnullهمتاله پیردشتیدانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری0000-0002-1255-0371فاطمه سفیدکناستاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0001-7170-0002قربانعلی نعمتزادهاستاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریابوذر هاشمپوردانشجوی دکترا، گروه باغبانی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلانJournal Article20130520This research was aimed to investigate the effect of planting date and soil flooding duration on some biochemical characteristics of purple coneflower (<em>Echinacea</em> <em>purpurea</em> (L.) Moench) in Sari region. The study was conducted in a RCBD based split plot with three replications in the Research Farm of the Genetics and Agricultural Biotechnology Institute of Tabarestan, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, in 2012. Experimental treatments included three planting dates (June 30, July 30 and August 29) and three soil flooding durations (without flooding as control, three and five-day flooding) which were considered as main and sub-plots, respectively. Malondialdehyde (MDA), total phenols and flavonoids contents, protein oxidation of the leaves, enzyme activities of superoxide dismutase (SOD), ascorbate peroxidase (APX), peroxidase (POD) and catalase (CAT), as well as percentage of DPPH free radical inhibition were determined. Results of this experiment showed a significant increment of malondialdehyde (MDA) content in purple coneflower leaf with the highest level in five-day flooding duration and in August 29 planting date. The highest decrease in total protein was found in the same planting data and flooding duration with 90 % decline than control.The highest activity of antioxidant enzymes of superoxide dismutase (SOD) and ascorbate peroxidase (APX) was recorded in the purple coneflowers leaves, cultivated in June 30, and flooded for three days, while the highest activity of peroxidase (POD) and catalase (CAT) were observed in plants cultivated in July 30. Five-day soil flooding markedly increased the total phenols and flavonoids content just in plants transplanted in June 30. In addition, the highest percentage of DPPH free radical inhibition was measured in plants subjected to continues five-day soil flooding and cultivated in August 29. In conclusion, it seems that the coneflower plant relatively showed a good tolerance to flooding stress.با هدف بررسی اثر تاریخ کشت و دوره غرقاب خاک بر ظرفیت آنتیاکسیدانی گیاه دارویی سرخارگل (<em>Echinacea purpurea </em>(L.) Moench)، آزمایشی بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه پژوهشی پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری طبرستان-دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کشت (10 تیر، 9 مرداد و 8 شهریور 1391) و سه دوره غرقاب (بدون غرقاب بهعنوان شاهد، 3 روز غرقاب و 5 روز غرقاب) بودند که بهترتیب در کرتهای اصلی و فرعی در نظر گرفته شدند. پس از پایان مدت غرقاب، مقدار مالوندیآلدهید (MDA) و اکسیداسیون پروتئین برگها، فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، آسکوربات پراکسیداز (APX)، پراکسیداز (POD) و کاتالاز (CAT)، میزان فنل و فلاونوئید کل و درصد بازدارندگی رادیکال آزاد DPPH اندازهگیری شدند. نتایج آزمایش افزایش معنیدار مقدار MDA را در برگ سرخارگل نشان داد که بیشترین مقدار آن در غرقاب 5 روزه و در تاریخ کشت 8 شهریور بدست آمد. در این تاریخ کشت، پروتئین کل 5 روز پس از غرقاب نسبت به شاهد 90% کاهش یافت. بیشترین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی SOD و APX در سرخارگلهای کشت شده در تاریخ 10 تیر و در 3 روز پس از غرقاب بدست آمد، در حالیکه بیشترین فعالیت آنزیم POD و CAT مربوط به سرخارگلهای نشاء شده در تاریخ 9 مرداد بود. غرقاب 5 روزه سرخارگلها، میزان فنل و فلاونوئید کل گیاهان نشاء شده در تاریخ 10 تیر را افزایش داد. بیشترین درصد بازدارندگی رادیکال آزاد DPPH (1/79%)، در 5 روز پس از غرقاب و در تاریخ کشت 8 شهریور بدست آمد. بهطور کلی، با توجه به یافتههای این آزمایش میتوان گفت که گیاه سرخارگل به تنش غرقاب تحمل نسبتاً خوبی دارد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101483_a63a9f29a4d32cb68b088af4e25001d9.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effects of hydro-alcoholic extract of Eriobotrya japonica Lindl. flowers on CDNF, SOD and MDA levels of cerebral cortex in experimental model of Parkinson's disease in ratاثر عصاره هیدروالکلی گل گیاه ازگیل ژاپنی (Eriobotrya japonica Lindl.) بر سطوح CDNF، SOD و MDA قشر مخ در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موش صحرایی نر33234110148410.22092/ijmapr.2015.101484FAجلیل اصلانیکارشناس ارشد، فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسراکبر حاجیزاده مقدماستادیار، فیزیولوژی جانوری، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مازندران، بابلسرضیاء فلاح محمدیدانشیار، فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسرامیرحسین اسماعیلیمربی، گروه بیوشیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه مازندران، بابلسرراضیه محمدیکارشناس ارشد، فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه مازندران، بابلسرJournal Article20130526 The flowers of <em>Eriobotrya japonica</em> Lindl. have antioxidant and protective effects. The aim of this study was to investigate the effects of neuroprotection with hydro-alcoholic extract of <em>Eriobotrya japonica</em> flowerson <em>CDNF</em>, malondialdehyde and superoxide dismutase levels in the rat cerebral cortex in an experimental model of Parkinson's disease. In this study, animals were randomly divided into three groups of nine each (control, damaged and damaged treated with plant extract). At first, the second and third groups of rats received the solvent of extract (saline) and the extract (200 mg/kg body weight) intraperitoneally for twelve weeks and three days per week, respectively. For Parkinson's disease in rats, 6-OHDA was injected into the right ventricle of the brain after 12 weeks. After five days, rats were sacrificed and CDNF, SOD and MDA levels in their cortex were measured. Data were analyzed using ANOVA test. Our results showed that pre-treatment with the flower extract of<em> Eriobotrya japonica</em>, increased CDNF and SOD and decreased MDA levels of cerebral cortex. These effects may be caused by phenolic and flavonoid compounds of this plant with strong antioxidant properties. Therefore, it could be concluded that this plant extract has protective role against Parkinson's disease because of protecting neurons against oxidative damage of toxic 6-OHDA.گل گیاه ازگیل ژاپنی (<em>Eriobotrya japonica</em> Lindl.) دارای اثرات آنتیاکسیدانی و محافظتی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر حفاظت نورونی با عصاره هیدروالکلی گل گیاه ازگیل ژاپنی بر سطوح <em>CDNF</em>، مالون دیآلدهید و سوپراکسیددیسموتاز قشر مخ در مدل تجربی بیماری پارکینسون در موش بزرگ نر بود. در این مطالعه تجربی، حیوانات بهطور تصادفی به سه گروه 9 تایی: کنترل، ضایعه دیده و ضایعه دیده تحت تیمار با عصاره (تیمار-عصاره) تقسیم شدند. ابتدا موشهای گروه دوم و سوم بهترتیب حلال عصاره (سالین) و عصاره (200 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) را به مدت دوازده هفته و هر هفته سه روز بهصورت درون صفاقی دریافت کردند. برای ایجاد پارکینسون در موشها، پس از 12 هفته، <em>6-OHDA</em> به داخل بطن راست مغز تزریق شد و در نهایت پنج روز بعد از تزریق داخل بطنی، بافتبرداری انجام و سطوح <em>CDNF</em>، <em>SOD</em> و <em>MDA</em> در قشر مخ اندازهگیری شد. دادهها به روش آزمون آماری واریانس یکطرفه بین گروهها مورد مقایسه قرارگرفت. نتیجه این پژوهش نشان داد که پیش درمان با استفاده از عصاره گل ازگیل ژاپنی احتمالاً بهدلیل وجود ترکیبهای فنولیک در کنار ترکیبهای فلاونوئیدی این گیاه که خواص آنتیاکسیدانی قوی دارد از راه افزایش سطح <em>CDNF</em> و <em>SOD</em> موجب کاهش سطح <em>MDA</em> قشر مخ شده، بنابراین به حفاظت از نورونها در برابر تخریب اکسیداتیو ناشی از سمّیت <em>6-OHDA</em> کمک میکند. در نتیجه، میتوان گفت که عصاره این گیاه نقش حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون دارد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101484_40beda5a61e5d993223bb67e17c6fcc2.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Vegetative and essential oil yields of savory (Satureja sahendica Bornm.) affected by vermicompost and redroot pigweed (Amaranthus retroflexux L.) competitionعملکرد رویشی و اسانس مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) تحت تأثیر ورمیکمپوست و رقابت تاجخروس وحشی (Amaranthus retroflexus L.)34235610148510.22092/ijmapr.2015.101485FAسید محسن حسینیدانشجوی دکترا، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرسمجید آقاعلیخانیدانشیار، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرس،0000000289815892فاطمه سفیدکناستاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0001-7170-0002امیر قلاونددانشیار، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20130612Regarding to the important role of weed management, soil fertility and organic farming of the medicinal plants, in this research, the effect of different levels of redroot pigweed (<em>Amaranthus retroflexux</em> L.) density on growth and yield of sahendi savory (<em>Satureja sahendica </em>Bornm.) was studied in several fertility regimes including vermicompost with complete and decreased amount of conventional fertilizers. Experiment was carried out using randomized complete block design with factorial arrangement of treatments with three replicates in Esmaeil Abad Station of Agriculture and Natural Resoursec Research Organization of the Qazvin province during 2010-2012. Fertility factors included NPK plus micro nutrients spraying in first and second year (CF), vermicompost (4 t/ha) in first year (V<sub>4</sub>), vermicompost (2 t/ha)in first year plus liquid vermitea(40 L/ha) in second year (V<sub>2</sub>T). Redroot pigweed density levels included 0, 6, 12, and 18 plants per square meter (W<sub>0</sub>, W<sub>6</sub>, W<sub>12</sub> and W<sub>18</sub>). Results showed that in first year main effect of fertilizer on shoot weight, and main effect of weed interference on essential oil (<em>p</em><0.05) and shoot weight (<em>p</em><0.01) were significant. Weed dry weight significantly (<em>p</em><0.01) was influenced by weed density in both years of the experiment. The highest percentage of savory essential oil was obtained at 2 t/ha vermicompost+vermitea in no weed treatment. Sixteen compounds were identified in the essential oil of savory of which thymol, р-cymene and γ-trepinene were the most important ones. According to the results of the essential oil analysis, treatment of 4 t/ha vermicompost in weed free condition increased thymol production. However, thymol decreased and р-cymene increased in response to the existence of weeds.با توجه به اهمیت مدیریت علفهای هرز، نحوه تأمین حاصلخیزی خاک و زراعت ارگانیک گیاهان دارویی، در این تحقیق تأثیر سطوح تیمارهای مختلف تغذیهای بر رشد و عملکرد کمّی و کیفی مرزه سهندی (<em>Satureja sahendica</em> Bornm.) در شرایط رقابت با علف هرز تاجخروس وحشی (<em>Amaranthus retroflexux</em> L.) مطالعه شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها (CF)، ورمیکمپوست 4 تن در هکتار (V<sub>4</sub>)، ورمیکمپوست 2 تن در هکتار+ ورمیتی 40 لیتر در هکتار (V<sub>2</sub>T) و سطوح تراکم علف هرز نیز شامل: تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع (بهترتیب W<sub>0</sub>، W<sub>6</sub>، W<sub>12</sub> و W<sub>18</sub>) بود. نتایج نشان داد در سال اول آزمایش، تأثیر کود بر وزن سرشاخه و تأثیر علف هرز بر میزان اسانس (<em>p</em><0.05) و وزن سرشاخه (<em>p</em><0.01) معنیدار گردید. در مجموع دو سال، تأثیر سطوح علف هرز بر وزن خشک علف هرز در سطح 1% تفاوت معنیدار داشته است. بیشترین درصد اسانس مرزه از تیمار ورمیکمپوست 2 تن+ ورمیتی در شرایط بدون علف هرز حاصل گردید. در اسانس تولیدی 16 ترکیب شناسایی شد که تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن مهمترین آنها بودند. نتایج تجزیه اسانس نشان داد که تیمار 4 تن کود ورمیکمپوست و عدم وجود علف هرز، تیمول بیشتری را تولید کرد. با وجود این، حضور علف هرز تاجخروس میزان تولید پارا-سیمن در اسانس مرزه را افزایش و تولید تیمول را کاهش داد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101485_c71dc4b088ba3f4a861092574b3d59af.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effect of vermicompost and chemical fertilizers on quantitative and qualitative properties of Echinaceae pursuerea (L.) Moenchتأثیر کود ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه سرخارگل Echinacea purpurea (L.) Moench))35737310148610.22092/ijmapr.2015.101486FAسید میثم رضوینیادانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسمجید آقاعلیخانیدانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس0000000289815892حسنعلی نقدی بادیدانشیار، گروه پژوهشی کشت و توسعه مرکز تحقیقات گیاهان دارویی، پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی، کرجJournal Article20130702The main objective of this research was to investigate the effects of different application rates of vermicompost and chemical fertilizer on qualitative and quantitative performance of purple coneflower (<em>Echinacea purpurea</em> L.). A field experiment was conducted at Research Field of Tarbiat Modares University during the growing season of 2009-2010. The experiment was arranged as a factorial in a randomized complete block design with three replicates. There were 12 treatments consisting of three chemical fertilizer levels (no fertilizer application, 75 kg nitrogen/ha as urea form + 3000ppm micronutrient fertilizer/ha, and 150kg nitrogen/ha as urea form + 6000ppm micronutrient fertilizer/ha) and four vermicompost levels (0, 2, 4, and 6 ton ha<sup>-1</sup>). Results showed that vermicompost had significant effects on dry weights of stem, flower, root, total biological yield, number of flowers per plant and SPAD value. In addition, the interaction between chemical fertilizer and vermicompost was significant for root dry weight, 100 flowers dry weight and plant height. The application of 4 ton vermicompost ha<sup>-1</sup> without chemical fertilizer resulted in the highest values of stem dry weight, flower dry weight, number of flowers per plant and plant height. The highest root dry weight and total biological yield was obtained by applying 2.94 and 3.59 ton vermicompost ha<sup>-1</sup>, respectively. There were not significant chemical fertilizer differences on all measured traits. None of the experimental factors showed significant influences on total phenolic compounds in different plant organs. According to results of this experiment, organic fertilizer (vermicompost) could be introduced as a suitable alternative to the use of chemical fertilizer in purple coneflower cultivation.هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود آلی ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه سرخارگل (<em>Echinacea purpurea</em> (L.) Moench) بود. آزمایش در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تربیت مدرس بهصورت فاکتوریل دو عاملی با 12 تیمار در سه تکرار انجام شد. عامل کود شیمیایی در سه سطح C<sub>1</sub> (بدون مصرف کود)، C<sub>2</sub> (75 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره + 3000 پیپیام در هکتار کود مایع ریزمغذی) و C<sub>3</sub> (150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره + 6000 پیپیام در هکتار کود مایع ریزمغذی) و عامل کود آلی ورمیکمپوست در چهار سطح (0، 2، 4 و 6 تن در هکتار) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کود ورمیکمپوست اثر معنیداری بر وزن خشک ساقه، گل، ریشه، عملکرد بیولوژیک، تعداد گل در بوته و سبزینگی برگ داشت. همچنین برهمکنش کود شیمیایی و کود ورمیکمپوست بر وزن خشک ریشه، وزن خشک 100 گل و ارتفاع بوته معنیدار گردید. بیشترین مقدار وزن خشک ساقه، گل، تعداد گل در بوته و ارتفاع بوته از کاربرد ترکیب تیماری ورمیکمپوست 4 تن در هکتار و بدون مصرف کود شیمیایی و بیشترین وزن خشک ریشه و عملکرد بیولوژیک بهترتیب از کاربرد 94/2 و 59/3 تن در هکتار ورمیکمپوست بدست آمد. هیچ یک از صفات مورد مطالعه تحت تأثیر عامل کود شیمیایی قرار نگرفت. همچنین اثر هیچکدام از عوامل آزمایش بر ترکیبهای فنلی تام اندامهای مختلف گیاه معنیدار نبود. با توجه به نتایج بدست آمده کاربرد کود آلی ورمیکمپوست بهعنوان جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در زراعت سرخارگل معرفی میشود.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101486_67b0b1a73663ebdfb844fc0e95cba56f.pdfموسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورتحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران1735-090531220150522Effect of nano iron chelate fertilizer and iron fertilizer on yield and yield components of Daenian thyme (Thymus daenensis Celak.)اثر میکروکلات آهن و سولفات آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.)37438210148710.22092/ijmapr.2015.101487FAشاهین شرفالدین شیرازیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهنفائزه فاضلیاستادیار، گروه محیط زیست، دانشکده علوم پایه، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجاییJournal Article20130928Thyme, a perennial species from Lamiaceae family, is a valuable medicinal plant in the world. <em>Thymus daenensis</em> Celak. is distributed in many parts of Iran. In order to investigate the effect of micro-chelate iron and iron sulfate on stem length, crown cover, biomass yield, dry matter yield, and absorption rate of N, P, K, and Fe in leaves, a factorial experiment in a randomized complete block design with three replicates was conducted. The study was performed in Homand Rangeland Research station in 2012. Three levels of micro-chelate iron (0, 3, and 6 kgha<sup>-1</sup>) and iron sulfate (3 and 6 kg in 1000 liters of water per square meter) at three stages. Results of analysis variance showed that the effect of different amounts of fertilizers on stem length (<em>p</em>≤0.05), biomass yield and dry matter yield (<em>p</em>≤0.01) were significant (28.63 cm, 5110 and 2613kg.h<sup>-1</sup>). The interaction of two above fertilizers on crown cover (47.81 cm<sup>2</sup>), absorption rate of N, P, K, Fe in leaves were significant (<em>p</em>≤0.01). The highest absorption rate of N was P, K and Fe were 1.1%, 1.14, 15.9, and 1.70 g.kg<sup>-1</sup>, respectively. Therefore, nano iron chelate at 6kg.ha<sup>-1</sup> could be recommended.آویشن، گیاهی چندساله از خانواده نعناع و از گیاهان دارویی با ارزش در دنیاست. گونه آویشن دنایی (<em>Thymus daenensis</em> Celak.) در بسیاری از مناطق ایران پراکنش دارد. بهمنظور بررسی اثر میکروکلات آهن و سولفات آهن بر ارتفاع گیاه، سطح تاج پوشش، عملکرد ماده تر، عملکرد ماده خشک و میزان جذب N، P، K و Fe در برگها، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با سه سطح 0، 3 و 6 کیلوگرم در هکتار میکروکلات آهن (<sub>0</sub>n، <sub>3</sub>n و <sub>6</sub>n) و سولفات آهن (<sub>0</sub>i، <sub>3</sub>i و <sub>6</sub>i) بهصورت محلولپاشی (محلول 3 و 6 گرم در لیتر در مترمربع) در سه مرحله در سال زراعی 1391 در ایستگاه تحقیقات مراتع همند آبسرد انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که اثر ساده عاملها هر یک به تنهایی بر صفات ارتفاع گیاه در سطح 5% (63/28 سانتیمتر)، عملکرد ماده تر و عملکرد ماده خشک (بهترتیب 5110 و 2613 کیلوگرم در هکتار از تیمار <sub>6</sub>n) و اثر متقابل عاملها بر صفات سطح تاجپوشش (81/47 سانتیمتر مربع از تیمار <sub>0</sub>i<sub>6</sub>n)، میزان جذب N (10/1% از تیمار <sub>0</sub>i<sub>6</sub>n)، میزان جذب P (14/1 گرم بر کیلوگرم وزن خشک برگ از تیمار <sub>6</sub>i<sub>6</sub>n)، میزان جذب K (89/15 گرم بر کیلوگرم وزن خشک برگ از تیمار <sub>0</sub>i<sub>6</sub>n) و میزان جذب Fe (70/1 گرم بر کیلوگرم وزن خشک برگ از تیمار <sub>6</sub>i<sub>6</sub>n) در سطح 1% معنیدار بود. با توجه به نتایج حاصل، استفاده از 6 کیلوگرم در هکتار از میکروکلات آهن برای افزایش عملکرد آویشن مناسب میباشد.https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_101487_575d694988b10afc3199e4cd37db9086.pdf