موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی عملکرد و اجزای عملکرد یازده اکوتیپ آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.)
187
197
FA
سمیه
افلاکیان
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور، مرکز نجفآباد
aflakians@yahoo.com
حسین
زینلی
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
hoszeinali@yahoo.com
حسن
مداح عارفی
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
شکوفه
انتشاری
استادیار، دانشگاه پیام نور، مرکز نجفآباد
شیرین
کاوه
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بروجرد
10.22092/ijmapr.2012.3020
آویشن دنایی (<em>Thymus daenensis</em> Celak.) از گیاهان معطر و دارویی بومی ایران است که به علت وجود تلاقی درون گونهای و بین گونهای، دارای تنوع مورفولوژیکی زیادی میباشد. این مطالعه بهمنظور بررسی روابط بین عملکرد و اجزای عملکرد، در اکوتیپهای مختلف آویشن دنایی که از سه استان اصفهان، مرکزی و لرستان جمعآوری شدند، طراحی شد. این تحقیق در قالب یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان اجرا شد. صفات وزن گلآذین، طول گلآذین، تعداد گل در گلآذین، ارتفاع ساقه، سطح برگ، طول برگ، عرض برگ، بزرگترین و کوچکترین قطر تاج پوشش، وزن هزاردانه، عملکرد خشک و تر هر بوته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس، اختلاف معنیداری را در سطح احتمال 1% برای همه صفات نشان داد که دلالت بر وجود تنوع ژنتیکی بین اکوتیپها دارد. مقایسه میانگین صفات نشان داد که بیشترین میزان عملکرد خشک و تر هر بوته در سال دوم کاشت بهترتیب برابر با 6/114 و 6/386 گرم، در اکوتیپ دنایی خرمآباد 1 است. کمترین میزان تولید گیاه مربوط به اکوتیپ دنایی خرمآباد 2 بود. بیشترین مقدار وزن گلآذین، طول گلآذین، تعداد گل در گلآذین، کوچکترین قطر تاج پوشش و طول برگ نیز در اکوتیپ دنایی خرمآباد 1 مشاهده شد. عملکرد خشک هر بوته با صفات بزرگترین قطر تاج پوشش، طول برگ و عملکرد تر همبستگی مثبت و با عرض برگ همبستگی منفی و قوی داشت. تجزیه به عاملها سه عامل پنهانی را معرفی کرد که در مجموع 71/79% از کل تنوع را توجیه نمود. عامل اول، عامل عملکرد نام دارد که شامل صفت عملکرد خشک بوته با بار عامل مثبت و عرض برگ با بار منفی است. بهطور کلی، اکوتیپ خرمآباد 1 از نظر عملکرد بوته به سایر اکوتیپها برتری دارد و مهمترین عوامل اثرگذار بر عملکرد، صفات قطر تاج پوشش، طول برگ و عرض برگ هستند.
آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.),عملکرد,همبستگی,مقایسه میانگین
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3020.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3020_698e925ed0faa7419a1665419eeb6566.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی پتانسیل آللوپاتیک گیاه دارویی مورخوش (Zhumeria majdae Rech.)
بر دو رقم گندم (Triticum sativum Lam.)
198
209
FA
نفیسه
امیدپناه
گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه شهید باهنر کرمان
omidpanah@yahoo.com
علی
مرادشاهی
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه شیراز
زهرا
اسرار
دانشیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
10.22092/ijmapr.2012.3021
گیاه دارویی مورخوش (<em>Zhumeria majdae </em>Rech.) از گذشته در طب سنتی جنوب ایران استفادههای بسیاری داشتهاست. اسانسهای روغنی و عصارههای استخراج شده از اندامهای مختلف گیاهان دارای اثرهای آللوپاتیک میباشند. در پژوهش حاضر، اثر آللوپاتیک غلظتهای مختلف اسانس برگ گیاه مورخوش بر جوانهزنی، محتوای رنگدانهای، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز و گویاکول پراکسیداز در ارقام زمستانه آذر 2 و سرداری گندم (<em>Triticum</em> <em>sativum </em>Lam<em>.</em>) بررسی گردید. رشد گیاهان در محیط کشت حاوی پرلیت و در گلخانه انجام شد. برای انجام تیمارها و آزمایشها از برگ گیاهچههای 10 روزه گندم استفاده گردید. غلظتهای مختلف اسانس به کمک محلول 5/2% صمغ عربی تهیه گردید. از دو تیمار آب مقطر و صمغ عربی بهعنوان تیمارهای شاهد استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که درصد جوانهزنی، محتوای رنگدانهای و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گیاهانی که با محلول صمغ عربی تیمار شده بودند برابر با درصد جوانهزنی، محتوای رنگدانهای و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در گیاهانی بود که با آب مقطر تیمار گردیده بودند. با افزایش غلظت اسانس، درصد جوانهزنی و محتوای کلروفیل در برگ گندم در هر دو رقم کاهش و میزان کاروتنوئید افزایش یافت. همچنین فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان کاتالاز و گویاکول پراکسیداز در حضور اسانس دستخوش روند افزایشی گردید. درنتیجه میتوان بیان کرد که افزایش محتوا و فعالیت رنگدانهها و آنزیمهای آنتیاکسیدان با پایین آوردن غلظت گونههای فعال اکسیژن از اثر آنها بر رشد و تکوین گیاه جلوگیری مینمایند.
مورخوش (Zhumeria majdae Rech.),جوانهزنی,کاتالاز,گویاکول پراکسیداز
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3021.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3021_9959ff6ad6bd005062b7db9158541b3e.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و محلولپاشی هورمون بنزیل آدنین (BA) بر رشد
و تولید پاجوش گیاه صبر زرد (Aloe vera L.)
210
223
FA
سعید
حضرتی یادکوری
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
زینالعابدین
طهماسبی سروستانی
دانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
tahmaseb@modares.ac.ir
10.22092/ijmapr.2012.3023
صبر زرد (<em>Aloe vera </em>L.) یکی از مهمترین گیاهان دارویی در دنیا میباشد که بهدلیل ارزش اقتصادی و دارویی آن کشت میشود. بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف کود نیتروژن و هورمون بنزیلآدنین (BA) بر رشد و تولید پاجوش گیاه صبر زرد، تحقیقی در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1388 و 1389 در گلخانه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح کود نیتروژن (0، 500، 1000، 1500 میلیگرم در هر گلدان) و چهار سطح هورمون بنزیلآدنین (BA) (0، 500، 1000، 1500 میلیگرم در لیتر( بود. در پایان دوره رشد گیاه صفاتی مانند ارتفاع گیاه، تعداد برگ، قطر ساقه، تعداد پاجوش، تعداد برگ پاجوش، وزن پاجوش و ارتفاع پاجوش و بیوماس کل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که کاربرد 1000 میلیگرم نیتروژن و 1000 میلیگرم در لیتر بنزیلآدنین بیشترین تأثیر را روی صفات رشدی و کاربرد 1500 میلیگرم نیتروژن و 1500 میلیگرم بنزیلآدنین بیشترین تأثیر را روی خصوصیات پاجوش داشت؛ بهطوری که با افزایش غلظت بنزیلآدنین بر تعداد پاجوش افزوده شد و بیشترین تعداد پاجوش در تیمار محلولپاشی 1500 میلیگرم بنزیلآدنین بدون کاربرد نیتروژن بدست آمد. اما کاربرد همزمان سطوح 1000 و 1500 میلیگرم نیتروژن با 1000 و 1500 میلیگرم در لیتر بنزیلآدنین بیشترین تأثیر را بر صفات اندازهگیری شده در این آزمایش داشت.
صبر زرد (Aloe vera L.),نیتروژن,بنزیلآدنین BA)),پاجوش
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3023.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3023_22a3425d237be93be2daa3f8afe584a7.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
تأثیر اندازه ذرات، روش و مدت زمان اسانسگیری بر کمّیت و کیفیت اسانس گیاه
Pimpinella affinis Ledeb.
224
234
FA
محبوب
حبیبزاده
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تهران
فاطمه
سفیدکن
0000-0001-7170-0002
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
sefidkon@rifr-ac.ir
شهره
فاطمی
دانشیار، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تهران
10.22092/ijmapr.2012.3034
ترکیبهای لیمونن، ترانس-آلفا-برگاموتن، گایجرن، المیسین و جرماکرن B کاربردهای فراوانی در فرمولاسیون فرآوردههای دارویی، آرایشی و بهداشتی و عطرسازی دارند که در اسانس گیاه <em>Pimpinella affinis</em> Ledeb. (گونه بومی ایران و ترکیه) یافت میشوند. در این تحقیق، اندامهای هوایی گیاه در مرحله گلدهی و بذردهی از ایستگاه تحقیقاتی البرز کرج جمعآوری گردید و پس از خشک شدن در دمای آزمایشگاه، با سه روش: تقطیر با آب و بخار، تقطیر با آب و تقطیر با بخار مستقیم، مطابق آزمونهای طراحی شده توسط روش آماری تاگوچی با سه عامل روش، زمان و اندازه ذرهای در سه سطح اسانسگیری گردید تا تأثیر کمّی و کیفی عاملها بر روی اسانس مشخص شود. سپس بازده استخراج اسانس برای هر کدام محاسبه شد و ترکیبهای موجود در اسانسها توسط کروماتوگرافی گازی (GC) و گاز کروماتوگراف متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) شناسایی و درصد ترکیبهای تشکیلدهنده آنها تعیین شد. بررسی میانگین دادهها (بازده اسانسها) نشان داد که اندازه مش 20 در روشهای تقطیر با بخار و تقطیر با آب مقادیر بیشتری از ترکیبهای لیمونن، ترانس-آلفا-برگاموتن و گایجرن حاصل میشود. برای المیسین و جرماکرن B اندازه مش40، روش تقطیر با بخار و زمان 5/2 ساعت بهترین نتیجه را میدهد. بیشترین بازده اسانس در روش تقطیر با آب و بخار با اندازه مش 20 و کمترین نیز در همین روش با مش 14 میباشد. بنابراین، با انتخاب شرایط اسانسگیری میتوان به درصد دلخواه از میزان اسانس و ترکیب مورد نظر دست یافت.
Pimpinella affinis Ledeb,اسانس,لیمونن,ترانس-آلفا-برگاموتن
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3034.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3034_2586cde9a00d35aa12ec0427ab470a19.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی اثر غلظتهای مختلف مس بر رنگیزهها و فعالیت سیستمهای دفاعی غیرآنزیمی و آنزیمی
در گیاه خرفه (Portulaca oleracea L.)
235
247
FA
مهلقا
قربانلی
استاد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان
ghorbanli@yahoo.com
عادله
کیاپور
کارشناس ارشد، دانشگاه پیام نور، مرکز تهران
10.22092/ijmapr.2012.3036
سیستمهای دفاعی متعددی در فائق آمدن گیاهان به شرایط تنشزا با یکدیگر همکاری مینمایند. یکی از این تنشها آلودگی محیط رویش گیاهان به فلزات سنگین است. در این پژوهش به بررسی اثر غلظتهای مختلف مس بر رنگیزههای فتوسنتزی و غیرفتوسنتزی و فعالیت سیستمهای دفاعی غیرآنزیمی و آنزیمی در گیاه خرفه (<em>Portulaca oleracea</em> L.) پرداخته شدهاست. بهمنظور نشان دادن اثرهای فلز سنگین مس بر رنگیزهها، آنتوسیانینها، فلاونوئیدها، ترکیبهای فنلی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان آزمایشها در قالب طرحی کاملاً تصادفی اجرا شد. پس از کاشت گیاهان با شرایط یکسان در بستر استریل لیکا و تغذیه آنها با محیط مایع هوگلند، تیمارهایی با غلظتهای متفاوت (0، 10، 50، 100، 500، 1000، 1500 میکرومولار) از فلز سنگین مس بهصورت CuSO<sub>4</sub>.5H<sub>2</sub>O، همراه با گروه شاهد و همگی در سه تکرار بر روی گیاهان اعمال گردید. پس از ده روز اعمال تیمار گیاهان برای انجام آزمایشها برداشت شدند. سپس انجام محاسبات و تجزیه و تحلیل آماری در سطح 05/0<em>p</em>≤ با استفاده از نرمافزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که میزان کلروفیلهای a و b کاهش و میزان کاروتنوئیدها، آنتوسیانینها، فلاونوئیدها و ترکیبهای فنلی بهطور معنیدار روند افزایشی داشت. فعالیت آنزیم پراکسیداز روند افزایشی و آنزیم کاتالاز روند کاهشی را بهطور معنیداری نشان داد.
خرفه (Portulaca oleracea L.),فلزات سنگین,مس,رنگیزهها,پالایش گیاهی,سیستمهای دفاعی
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3036.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3036_7cbd0c8d478310a075f7da52f37912e4.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
اثر پیشتیمار دانهها با سالیسیلیک اسید روی سمّیت منگنز در گیاه شاهی (Lepidium sativum L.)
248
259
FA
شهلا
هاشمی
کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
shahlahashemi15@yahoo.com
زهرا
اسرار
دانشیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
شهرام
پورسیدی
دانشیار، گروه کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
spseyedi@uk.ac.ir
10.22092/ijmapr.2012.3038
شاهی (<em>Lepidium sativum</em> L.) گیاهی دارویی است. این گیاه برای درمان تومور و سرطان سینه به دلیل ویژگی آنتیاکسیدانی قابلتوجه است. دسترسی منگنز در گیاهان بهوسیله فرایندهای ردوکس که به pH خاک و دسترسی الکترون بستگی دارد، کنترل میشود. منگنز اضافی متابولیسم گیاه را آشفته و رشد گیاه را مهار میکند، همچنین تنش اکسیداتیو القاء میکند که منجر به تشکیل گونههای فعال اکسیژن شامل رادیکالهای سوپراکسید، هیدروکسیل و پراکسیدهیدروژن میشود که میتواند به سلول گیاه آسیب برساند. سالیسیلیک اسید، سیگنال طبیعی است که نقش مهمی در تنظیم تعدادی از فرایندهای فیزیولوژیکی و مقاومت گیاه به تنشهای زیستی و غیرزیستی دارد. وظیفه حمایتی سالیسیلیک اسید شامل تنظیم رادیکالهای آزاد و آنتیاکسیدانها، القاء بیان ژن و جذب و پخش عناصر است. در این مطالعه اثر سطحهای مختلف 0، 01/0، 05/0 و 1/0 میلیمولار سالیسیلیک اسید روی سطوح مختلف 0، 250، 500 و 800 میکرومولار منگنز در گیاه شاهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزودن سالیسیلیک اسید (01/0، 05/0 و 1/0) مهار جذب کلسیم و منیزیم القاء شده توسط منگنز اضافی را بهبود میبخشد. محتوای آسکوربیکاسید در برگ بهوسیله سالیسیلیک اسید (01/0، 05/0 و 1/0) افزایش و این محتوا در غلظتهای 500 و 800 منگنز کاهش یافت. محتوای پرولین بهطور معنیداری در تیمار منگنز و سالیسیلیک اسید افزایش یافت. در غلظتهای 500 و 800 میکرومولار منگنز محتوای پروتئین کاهش یافت، اما تیمار سالیسیلیک اسید (01/0، 05/0 و 1/0) محتوای پروتئین را در شرایط سمّیت منگنز افزایش داد.
شاهی (Lepidium sativum L.),آسکوربیکاسید,سالیسیلیک اسید,منگنز
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3038.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3038_bc96179ece9cc29faff54e038ebdf061.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس برگ، ساقه و ریشه گیاه Hertia intermedia (Boiss.) O. Kuntze
260
266
FA
محمدرضا
اخگر
استادیار، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان
akhgar@iauk.ac.ir
مهران
مرادعلیزاده
استادیار، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان
میثم
شریعتیفر
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان
مریم
سلاجقه
کارشناسارشد، گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرمان
10.22092/ijmapr.2012.3039
جنس <em>Hertia</em>، متعلق به تیره کاسنی (Compositae)، شامل 12 گونه است که در سرتاسر شمال و جنوب آفریقا و جنوبغربی آسیا پراکندهاند. این جنس در ایران تنها دارای 2 گونه گیاه بوتهای است که پراکنش قابلتوجهی در مناطق بیابانی دارند. هدف از این مطالعه، شناسایی ترکیبهای موجود در اسانس برگ، ساقه و ریشه گونه <em>Hertia intermedia</em> (Boiss.) O. Kuntze بود. بدین منظور، این گیاه در خرداد ماه 1389 از کوه هزار، ارتفاع 2900 متری، واقع در منطقه راین، استان کرمان جمعآوری و از برگ، ساقه و ریشه آن بهطورجداگانه به روش تقطیر با آب، اسانسگیری شد. ترکیبهای تشکیلدهنده روغنهای اسانسی، با استفاده از دستگاههای کروماتوگرافگازی (GC) و کروماتوگرافگازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) جداسازی و شناسایی شدند. در اسانس برگ، 17 ترکیب شناسایی شد که 6/97% کل اسانس را تشکیل میدادند. بتا-پینن (1/32%)، آلفا-پینن (6/14%)، بتا-فلاندرن (2/14%) و آلفا-توجن (5/13%) ترکیبهای اصلی اسانس بودند. همچنین 21 ترکیب در اسانس ساقه شناسایی شد که 2/94% کل اسانس را شامل میشدند. آلفا-پینن (4/38%)، بتا-پینن (8/14%) و ترانس-وربنول (3/12%) ترکیبهای عمده اسانس بودند. از طرف دیگر، از بین 8 ترکیب شناسایی شده در اسانس ریشه که 3/95% کل اسانس را تشکیل میدادند، آلفا-پینن (2/51%)، جرماکرن D (2/11%) و میرسن (4/10%) اجزاء اصلی اسانس بودند. در روغنهای اسانسی هر سه اندام گیاه مورد بررسی، درصد منوترپنها بهمراتب بیشتر از سزکوئیترپنها بود.
Hertia intermedia (Boiss.) O. Kuntze,تیره کاسنی,روغن اسانسی,آلفا-پینن,بتا-پینن,بتا-فلاندرن
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3039.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3039_dd63ab90148866f7ba08f8f57b07a618.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی صفات مورفولوژیک، درصد اسانس و برخی از عناصر معدنی موجود در
گیاه چند منظوره کافوری (Camphorosma monspliaca L.)
267
279
FA
محمدرضا
اردکانی
استاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت
mreza.ardakani@gmail.com
بهلول
عباسزاده
0000-0002-1292-7415
کارشناس ارشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
babaszadeh@rifr-ac.ir
محمدحسن
عصاره
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
asareh@rifr-ac.ir
فرزاد
پاکنژاد
دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت
علی
کاشانی
استاد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، دانشکده کشاورزی، گروه زراعت
معصومه
لایقحقیقی
کارشناس، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
10.22092/ijmapr.2012.3041
یکی از شیوههای مدیریت منابع طبیعی، بهرهبرداری از زمینهای کمبازده و استفاده از گونههای مقاوم گیاهی در شرایط دشوار میباشد. در این پژوهش در سال 1388، از رویشگاه طبیعی کافوری (<em>Camphorosma</em> <em>monspliaca</em> L.) در منطقه اراک (دشت چرّا) در مرحله ابتدایی رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی بذر با استفاده از پلاتگذاری با تکرار، نمونهبرداری گردید. در مرحله گلدهی کامل، ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش (کانوپی)، طول و وزن ریشه، کلروفیل، وزن خشک بوتهها، میزان قندهای محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کلر و آهن اندازهگیری شد. مقایسه میانگین صفات مورفولوژیک نشان داد که منطقه با شوری کمتر (منطقه 3 با dS/m 6/7 =EC)، بیشترین ارتفاع گیاه، تعداد پنجه، سرشاخه کل و سرشاخه گلدار را داشت. منطقه با شوری زیاد (منطقه 1 با dS/m 4/12 =EC) بیشترین طول ریشه، وزن ریشه، درصد اسانس در مرحله رشد رویشی، گلدهی کامل و رسیدگی را نسبت به مناطق با شوری متوسط (منطقه 2 با dS/m 7/11 =EC) و منطقه 3 داشت. منطقه 1 بیشترین قند محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم و کلر را داشت. منطقه 3 بیشترین کلروفیل کل، کلروفیل a و کلروفیل b را داشت. همچنین منطقه 2 از آهن بیشتری برخوردار بود. نتایج همبستگی ساده صفات نشان دادند که بین ارتفاع گیاه با درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بین قندهای محلول با پرولین، منیزیم، کلسیم و کلر همبستگی مثبت معنیدار وجود داشت. همچنین بین قندهای محلول با کلروفیل کل 2 همبستگی منفی معنیدار وجود داشت. بهطور کلی با توجه به نتایج، گیاه کافوری گیاهی متحمل به شوری بوده و به نظر میرسد که دارای ارزش دارویی و مرتعی میباشد.
کافوری (Camphorosma monspliaca L.),گیاه دارویی,شوری,پرولین,قندهای محلول,عناصر غذایی
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3041.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3041_e16d480f1a0c517b117ae15b9957f5c0.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی عصاره برگ زیتون (Olea Europaea L.) رقم زراعی میشن به روش الایزا
280
292
FA
زهرا
رفیعی
دانش آموخته کارشناسی ارشد صنایع غذایی، دانشکده علوم و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
سید مهدی
جعفری
استادیار، دانشکده علوم و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
smjafari@gau.ac.ir
مهران
اعلمی
استادیار، دانشکده علوم و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
مرتضی
خمیری
استادیار، دانشکده علوم و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
10.22092/ijmapr.2012.3044
هدف از این پژوهش، بررسی اثر استخراج به روش خیساندن و استخراج به کمک امواج مایکروویو بر میزان ترکیبهای فنولی برگهای زیتون (<em>Olea Europaea</em> L.) واریته میشن با حلالهای آب، متانول 80% و استون بود. عصاره متانولی در روش استخراج به کمک مایکروویو بیشترین میزان ترکیبهای فنولی (13/0±385/211 میلیگرم معادل تانیکاسید در گرم عصاره) را به خود اختصاص داد. در مقایسه دو روش استخراج، عصارههای مایکروویوی در مورد هر سه حلال مورد آزمون کارایی استخراج بالاتری داشتند. در بررسی فعالیت ضدمیکروبی عصاره برگ زیتون، کمترین غلظت بازدارندگی (315 میکروگرم در میلیلیتر) و کمترین غلظت کشندگی (2500 میکروگرم در میلیلیتر) در برابر <em>Staphylococcus aureus</em> بهترتیب مربوط به عصاره استونی حاصل از روش مایکروویو و عصارههای متانولی در مورد هر دو روش استخراج بود. در مورد باکتری <em>Escherichia coli</em> کمترین میزان غلظت بازدارندگی، 625 میکروگرم در میلیلیتر بود و کمترین غلظت کشندگی (5000 میکروگرم در میلیلیتر) برای نابودی این باکتری در عصارههای آبی و متانولی استخراجی به کمک روش مایکروویو بدست آمد. در مورد <em>Salmonella typhi</em> کمترین غلظت بازدارندگی و کمترین غلظت کشندگی بهترتیب 315 و 10000 میکروگرم در میلیلیتر بود. بنابراین مشخص شد که <em>S. typhi</em> مقاومترین باکتری نسبت به عصارهها بوده و در بیشتر موارد، عصارههای مایکروویوی نسبت به عصارههای استخراج شده با روش خیساندن، فعالیت ضدمیکروبی بیشتری داشتند.
برگ زیتون (Olea Europaea L.),ترکیبهای فنولی,استخراج,امواج مایکروویو,فعالیت ضدمیکروبی
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3044.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3044_5d6e988ea55e41219b083e2a6a28dad4.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
اثر عصاره آبی زعفران (Crocus sativus L.) بر فاکتورهای بیوشیمیایی سرم در
موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
293
308
FA
سعید
شیرعلی
دانشجوی دکتری، گروه بیوشیمی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس
سیده زهرا
بطحایی
دانشیار، گروه بیوشیمی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس
bathai_z@modares.ac.ir
منوچهر
نخجوانی
استاد، مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم، بیمارستان امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
محمدرضا
عاشوری
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه بیوشیمی بالینی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس
10.22092/ijmapr.2012.3045
زعفران خوراکی (<em>Crocus sativus </em>L.) دارای خواص بیولوژیکی متنوع میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره آبی زعفران بر کاهش قند و لیپید خون در دیابت تیپ 2 القاء شده در موشهای صحرایی با استرپتوزوتوسین میباشد. در این مطالعه، موشهای صحرایی نر نوزاد 2 تا 5 روزه ویستار آلبینو بهطور تصادفی به گروههای سالم و بیمار بدون درمان و تحت درمان با عصاره آبی زعفران تقسیم شدند. برای القای دیابت نوع 2، STZ با دوز mg/kg body weight 90 بهصورت درون صفاقی ((i.p به موشهای صحرایی نوزاد تزریق شد. سپس دو گروه دیابتی تحت درمان با عصاره آبی زعفران با دو دوز mg/kg body weight 150 و100 قرار گرفتند. یک گروه سالم نیز بهعنوان کنترل، تحت درمان با دوز بالای عصاره قرار گرفت. مطالعه تا 5 ماه ادامه داشت. بدنبال تجویز عصاره آبی زعفران میزان مرگ و میر در رتهای دیابتی تحت درمان کاهش چشمگیری یافت. همچنین وزن رتهای دیابتی تحت درمان در مقایسه با دیابتیهای بدون درمان افزایش یافت (0.001 < <em>p</em>) و به وزن رتهای سالم نزدیک گردید. نتایج نشان داد که تجویز عصاره زعفران سبب کاهش معنیداری در سطح گلوکز، HbA1c، تریگلیسرید، کلسترول تام و LDL در سرم رتهای دیابتی در حالت ناشتا شد، در حالی که HDL بهطور معنیداری (0.001 < <em>p</em>) افزایش یافت. با توجه به نتایج بدستآمده، مشخص شد که عصاره آبی زعفران دارای اثر پایینآورندگی قند و چربی در خون موشهای صحرایی دیابتی بود.
دیابت قندی,موش صحرایی,گلوکز,عصاره آبی زعفران
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3045.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3045_9bd42b0f5f3b0c37a0c40ab99545565a.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
تأثیر سیستمهای مختلف تغذیه بر صفات کمّی و کیفی
گیاه دارویی رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.) تحت تأثیر تنش کمآبی
309
323
FA
احسان
جمشیدی
دانشجوی دکتری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
امیر
قلاوند
دانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
amir19521331@ yahoo.com
فاطمه
سفیدکن
0000-0001-7170-0002
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
sefidkon@rifr-ac.ir
ابراهیم
محمدی گلتپه
استاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
emgoltapeh@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2012.3048
بهمنظور بررسی سیستمهای مختلف تغذیه بر صفات کمّی و کیفی گیاه دارویی رازیانه (<em>Foeniculum</em> <em>vulgare</em> Mill.) در شرایط تنش رطوبتی، آزمایشی مزرعهای در سال 1388 بهصورت طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی تربیت مدرس واقع در پیکانشهر اجرا گردید. عامل اصلی شامل 3 رژیم آبیاری (آبیاری پس از مصرف 40% رطوبت قابل استفاده خاک (C1)، (بهعنوان شاهد)، آبیاری پس از مصرف 60% رطوبت قابل استفاده خاک (C2) و آبیاری پس از مصرف 80% رطوبت قابل استفاده از خاک (C3)) و عامل فرعی شامل سیستمهای مختلف تغذیهای (10 تن کود دامی، 10 تن کمپوست مصرف شده قارچ، 5 تن کمپوست مصرف شده قارچ همراه با 5 تن کود دامی، 90 کیلوگرم در هکتار و کود شیمیایی نیتروژنه) بود. در این بررسی نتایج نشان داد که اگرچه تنش کمآبی باعث افزایش درصد اسانس میشود، اما با این حال در اثر تنش کمآبی عملکرد دانه و عملکرد اسانس به شدت کاهش یافت. همچنین نتایج بیانگر معنیدار بودن اثر سیستمهای مختلف تغذیه بر عملکرد دانه، عملکرد اسانس و میزان فنکون در سطح احتمال 1% معنیدار گردید. مقایسه میانگینها نشان داد که مصرف کمپوست مصرف شده قارچ در شرایط مطلوب آبیاری بیشترین عملکرد اسانس را به میزان 1/38 کیلوگرم در هکتار تولید کرد. این نتیجه با توجه به بیشتر بودن عملکرد دانه (8/1298 کیلوگرم در هکتار) در همین تیمار مورد تأیید قرار گرفت.
رازیانه (Foeniculum vulgare Mill.),سیستمهای مختلف تغذیه,تنش کمآبی,درصد اسانس,عملکرد اسانس,آنتول
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3048.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3048_9b4eb5216ef6b3329da52f1477b5f5d9.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی مقایسهای ترکیبهای شیمیایی اسانس میوه Heracleum gorganicum Rech. f.
در چند ارتفاع مختلف در پارک ملی گلستان
324
329
FA
مهدی
میرزا
0000-0003-4699-8876
دانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
mirza@rifr-ac.ir
مهردخت
نجفپور نوایی
مربی پژوهشی، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
navaei@rifr-ac.ir
10.22092/ijmapr.2012.3049
جنس <em>Heracleum</em> از تیره Umbelliferae میباشد. بهطور کلی 10 گونه از این جنس در ایران رویش دارند که 4 گونه آن ازجمله <em>H. gorganicum</em> Rech. f.، از گونههای انحصاری ایران میباشند. هدف از این تحقیق بررسی کمّی و کیفی اسانس میوه این گونه برای اولین بار بود که از منطقهای حفاظتشده در پارک ملی گلستان و از سه ارتفاع 1400 متر، 1700 متر و 2000 متری جمعآوری گردید و با روش تقطیر با آب اسانسگیری شد. برای شناسایی ترکیبهای اسانس از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگراف متصل شده به طیفسنج جرمی (GC/MS) استفاده گردید. در مجموع در اسانس این گیاه در هر سه ارتفاع 21 ترکیب شناسایی شد. مهمترین ترکیبهای تشکیلدهنده همه اسانسها بهترتیب در ارتفاعات 1400، 1700 و 2000 متری، اکتیلاستات (Octyl acetate) (1/33%، 6/36%، 9/39%)، هگزیلبوتیرات (Hexyl butyrate) (5/22%، 6/25%، 8/29%) و هگزیل 2-متیلبوتیرات (Hexyl 2-methyl butyrate) (4/5%، 3/6%، 1/7%) بودند. در مورد اسانس این گونه تاکنون گزارشی منتشر نشدهاست.
Heracleum gorganicum Rech. f,Umbelliferae,اسانس,اکتیلاستات,هگزیلبوتیرات,هگزیل 2-متیل بوتیرات
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3049.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3049_e0155806cb1528bdd948f19c0351f828.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
اثر کاربرد منابع مختلف نیتروژن بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه مرزه (Satureja hortensis L.)
330
341
FA
مریم
مکیزاده تفتی
دانشجوی دکتری اکولوژی گیاهان زراعی، دانشگاه تبریز
marytafti@yahoo.com
محمدرضا
چاییچی
استاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
rchaichi@ut.ac.ir
صفر
نصرالهزاده
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
کاظم
خاوازی
استادیار، موسسه تحقیقات خاک و آب کشور، تهران
10.22092/ijmapr.2012.3050
مرزه با نام علمی <em>Satureja hortensis </em>L. یکی از مهمترین گیاهان دارویی است که اسانس آن در صنایع مختلف داروسازی، آرایشی و غذایی استفاده میشود. در این تحقیق اثر کاربرد منابع مختلف نیتروژن بر خصوصیات کمّی و کیفی این گیاه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایش شامل کود شیمیایی اوره، کود زیستی (مخلوطی از دو باکتری ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) و تلفیق کود زیستی با 50% کود شیمیایی و شاهد (بدون کود) بود. نتایج نشان داد که ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، وزن خشک سرشاخه گلدار و وزن خشک اندام هوایی تحت تأثیر منابع مختلف نیتروژن قرار گرفت و بالاترین میزان این صفات مربوط به کاربرد کود زیستی به همراه 50% کود شیمیایی بود. البته درصد اسانس نیز بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمارهای کودی قرار گرفت و کاربرد کود شیمیایی (07/2%) و پس از آن بهترتیب کاربرد کود زیستی به همراه 50% کود شیمیایی (91/1%) و کود زیستی (90/1%) بیشترین درصد اسانس را تولید نمودند. کاربرد منابع مختلف نیتروژن سبب افزایش معنیدار عملکرد اسانس در واحد سطح نسبت به شاهد شد و بالاترین عملکرد اسانس در واحد سطح مربوط به تلفیق کود زیستی و 50% کود شیمیایی (23/30 کیلوگرم در هکتار) بود و پس از آن بهترتیب کود شیمیایی و کود زیستی بیشترین میزان اسانس را تولید نمودند. نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که کاربرد کودهای زیستی به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی در بهبود صفات کمّی و کیفی گیاه دارویی مرزه تأثیر مثبتی داشته و بهجای مصرف مداوم کود شیمیایی میتوان با استفاده بهینه از نهادههای زیستی در راستای کشاورزی پایدار و کاهش آلودگی ناشی از مصرف کود شیمیایی نیتروژنی اوره گام برداشت.
مرزه (Satureja hortensis L.),آزوسپیریلوم,ازتوباکتر,اسانس,کود زیستی,کود نیتروژن
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3050.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3050_40164918682cb7f6173d4df8af3e7ec7.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
تأثیر مراحل مختلف برداشت بر عملکرد اندام هوایی، اسانس و ترکیبهای اصلی اسانس
آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.)
342
355
FA
لیلی
صفائی
مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان
safaii2000@yahoo.com
ابراهیم
شریفی عاشورآبادی
0000-0003-4279-2045
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
esharifi@rifr-ac.ir
حسین
زینلی
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
hoszeinali@yahoo.com
مهدی
میرزا
0000-0003-4699-8876
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
mirza@rifr-ac.ir
10.22092/ijmapr.2012.3051
بهمنظور بررسی اثر مراحل مختلف برداشت بر عملکرد اندام هوایی، اسانس و ترکیبهای اصلی اسانس آویشن دنایی (<em>Thymus daenensis</em> Celak.)، آزمایشی طی سالهای 88-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در استان اصفهان انجام شد و بهترین زمان برداشت گیاه از نظر بالاترین عملکرد اندام هوایی، درصد و عملکرد اسانس و میزان تیمول بررسی گردید. اندام هوایی گیاه در چهار مرحله فنولوژیکی مختلف شامل: 1) مرحله آغاز گلدهی، 2) مرحله 50% گلدهی 3) مرحله گلدهی کامل و 4) مرحله بذردهی، برداشت و در هوای آزاد و در سایه خشک گردید. نتایج بدست آمده حکایت از اثر معنیدار مراحل مختلف برداشت بر کلیه صفات مورد مطالعه داشت. براساس میانگین صفات، بیشترین وزن خشک اندام هوایی و عملکرد اسانس در مرحله گلدهی کامل و بیشترین درصد اسانس در مرحله 50% گلدهی بدست آمد. اثر متقابل سال در مرحله برداشت مشخص نمود که در مجموع تیمار مربوط به مرحله گلدهی کامل سال دوم، بیشترین وزن خشک اندام هوایی و عملکرد اسانس را (بهترتیب معادل با 3083 و 61/68 کیلوگرم در هکتار) تولید نمودهاست. بیشترین درصد اسانس اندام هوایی در طی دو سال متعلق به مرحله 50% گلدهی بود و سال تأثیر معنیداری روی درصد اسانس نداشت. شش ترکیب بیشترین درصد اسانس را تشکیل دادند که در بین آنها تیمول ترکیب غالب در هر چهار مرحله برداشت بود. بیشترین مقدار تیمول در مرحله ابتدای گلدهی (9/85%) حاصل شد که نسبت به سایر مراحل برداشت اختلاف معنیداری را نشان داد. دومین ترکیب غالب اسانس کارواکرول بود که در مرحله بذردهی به حداکثر مقدار خود رسید و تفاوت معنیداری با سایر مراحل برداشت داشت. سه ترکیب پارا سیمن، 1،8-سینئول و گاما-ترپینن در مرحله 50% گلدهی، حداکثر مقدار را دارا بودند (بهترتیب 4/3، 4/1 و 8/1%) و بورنئول همانند کارواکرول در مرحله بذردهی بیشترین مقدار (53/2%) را نشان داد. در مجموع براساس نتایج بدست آمده بهترین زمان برداشت آویشن دنایی جهت رسیدن به حداکثر پتانسیل عملکرد اندام هوایی، عملکرد اسانس و عملکرد تیمول مرحله گلدهی کامل میباشد.
آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.),مراحل مختلف برداشت,عملکرد اندام هوایی,اسانس,تیمول
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3051.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3051_affc333f0ea77da5a4788508731e23c8.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
بررسی اثر ریزنمونه و تنظیمکنندههای رشد بر تولید کالوس و شاخسارهزایی در
نرگس شیراز (Narcissus tazetta L.)
356
369
FA
نسیم
ایرانپاک
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
n_iranpak@yahoo.com
سپیده
کلاته جاری
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران
سیامک
کلانتری
استادیار، گروه علوم باغبانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
10.22092/ijmapr.2012.3052
نرگس شیراز با نام علمی <em>Narcissus tazetta </em>L. متعلق به جنس Narcissus و تیره Amaryllidacea بومی ایران میباشد. گلهای زیبای این گیاه در فصول پاییز و زمستان علاوه بر ارزش زینتی، به علت معطر بودن و تولید اسانس از ارزش دارویی بالایی نیز برخوردار است. از اینرو تکثیر سریع و تولید تعداد زیادی گیاه در مدتی کوتاه در این گل زیبای بومی و دارویی مورد توجه میباشد. تکثیر سنتی این گیاه با روش تقسیم سوخ میباشد که روشی پُرهزینه و وقتگیر است. کشت درون شیشهای این گیاه بهمنظور تولید کالوس و امکان استخراج مواد مؤثره از کالوس و بهمنظور تولید گیاهچههای کامل برای کاربرد زینتی و دارویی از اهمیت خاصی برخوردار است. از اینرو در این آزمایش امکان تولید کالوس از ریزنمونههای مختلف نرگس شیراز بررسی شد و همچنین امکان تکثیر گیاه با استفاده از ریزنمونههای پیاز مورد بررسی قرار گرفت. ریزنمونههای برگ و فلس از قاعده سوخ تهیه شدند و پس از گندزدایی به محیط کشت پایه MS منتقل شدند. ترکیبهای هورمونی جهت القاء کالوس (پینه) از فلس سوخ شامل غلظتهای مختلفی از NAA و 2,4-D همراه BAP بود. جهت القای کالوس (پینه) از قاعده برگ، محیط کشت پایه MS همراه با غلظتهای مختلفی از مواد تنظیمکننده رشد گیاهی NAA در ترکیب با BAP مورد استفاده قرار گرفت. همچنین جهت القاء شاخه از قاعده سوخ، محیط کشت MS همراه با غلظتهای مختلفی از مواد تنظیمکننده رشد گیاهی NAA و IBA همراه BAP بود. به همه محیطهای کشت 30 گرم در لیتر ساکارز و 8 گرم در لیتر آگار اضافه شد. ریزنمونهها جهت تولید کالوس در شرایط تاریکی و جهت تولید شاخساره در شرایط 16 ساعت روشنایی در دمای 25 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. نتایج آزمایش نشان داد ریزنمونههای سوخ در تیمار هورمونی mglˉ¹ 6 NAA در محیط کشت MS بیشترین میزان کالوس را تولید کردند که 35% از ریزنمونهها کالوس با قطر mm 8 تولید کردند و جهت تولید شاخه بهترین تیمار هورمونی (mglˉ¹ 2) BA و (mglˉ¹ 1) IBA بودند که بیشترین تعداد شاخساره (2 عدد) را با طول mm 5 تولید کردند. در این محیط کشت میزان باززایی شاخسارهها از ریزنمونهها 50% بود. البته ریزنمونههای قاعده برگ در تیمارهای مختلف هورمونی هیچ کالوسی را تولید نکردند.
نرگس شیراز (Narcissus tazetta L.),ریزازدیادی,تنظیمکننده رشد,شاخسارهزایی,کالزایی
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3052.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3052_7614311e742eb58240e23392ff6d1b80.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
28
2
2012
07
22
تأثیر دو گونه دارواش (Viscum album L. و Arceuthobium oxycedri (D.C.) M. Bieb.)
بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گونههای میزبان آلوده به دارواش در منطقه چهارباغ گرگان
370
383
FA
مهلقا
قربانلی
استاد، گروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرگان
mghorbanli@gorganiau.ir
آرین
ساطعی
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرگان
حرمت
کابلی قرهتپه
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد گرگان
10.22092/ijmapr.2012.3054
دارواش یک گیاه همیشه سبز، پایا و انگلی است که همه آب و عناصر ضروری خود شامل نیتروژن و یک بخش کوچک از غذای خود را از درخت میزبان و توسط یک اندام ریشه مانند به نام هوستوریوم دریافت میکند. این گیاه از نظر پزشکی و دارویی بسیار اهمیت داشته و بسیاری از اثرهای آن در درمان بیماریها به اثبات رسیدهاست. دو گونه <em>Viscum album </em>L. (دارواش حقیقی) و <em>Arceuthobium oxycedri </em>(D.C.) M. Bieb. (دارواش کاذب) هر دو از خانواده Viscaceae و بهعنوان اپیفیت هستند. میزبان غالب <em>V. album</em> در منطقهای از جنگل گرگان با ارتفاع 700 متر از سطح دریا، گونه انجیلی (<em>Parrotia persica </em>(D. C.) C. A. Mey<em>.</em>) و در منطقهای با ارتفاع 1800 متر از سطح دریا، گونه ممرز (<em>Carpinus betulus </em>L<em>.</em>) است و میزبان <em>A. oxycedri </em>(D. C.) M. Bieb. در ارتفاع 2200 متر از سطح دریا، یک گونه ارس (<em>Juniperus polycarpus </em>L<em>.</em>) است. در این پژوهش، برگ و سرشاخههای گونههای انگل و میزبان از ارتفاعات ذکر شده جمعآوری شد. از هر گونه به صورت تصادفی 3 درخت آلوده به دارواش و در کنار هر یک درختی سالم با شرایط قطر و ارتفاع تقریباً یکسان بهعنوان شاهد انتخاب شد و اثر آلودگی این انگلها بر فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان گونههای میزبان بررسی شد که شامل 3 آنزیم کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز بود. نتایج نشان داد که آلودگی دارواش، گیاه میزبان را با نوعی تنش کمآبی مواجه میکند و به همین دلیل میزان فعالیت این آنزیمها در میزبان آلوده افزایش مییابد. در مورد کاتالاز، درختان انجیلی و ممرز آلوده به دارواش و غیرآلوده تفاوت معنیداری را در میزان فعالیت این آنزیم نشان ندادند؛ ولی در ارس نر آلوده و غیرآلوده و ارس ماده آلوده و غیرآلوده دارای تفاوت معنیداری بود. فعالیت آسکوربات پراکسیداز در همه پایههای مورد بررسی دارای تفاوت معنیداری بود. فعالیت پراکسیداز نیز در همه نمونههای آلوده به دارواش در مقایسه با نمونههای غیرآلوده افزایش یافت و دارای تفاوت معنیداری بود. اما در هیچ یک از نمونهها، فعالیت این 3 آنزیم تحت تأثیر جنسیت نبودهاست.
دارواش (Viscum album L.),دارواش کاذب (Arceuthobium oxycedri (D.C.) M. Bieb.),اپیفیت,آنزیمهای آنتیاکسیدان
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3054.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_3054_50be5045fb84361d9c4e9a5ea9a50024.pdf