موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
مقایسه اسانس مرزه سهندی (Satureja sahendica Bornm.) و ترکیبهای آن در شرایط زراعی و رویشگاه طبیعی در استان قزوین
1
12
FA
سید محسن
حسینی
دانشآموخته دکترای زراعت، گروه زراعت، دانشگاه تربیت مدرس و استادیار دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)
hossaini_sm@yahoo.com
مجید
آقاعلیخانی
0000000289815892
دانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
maghaalikhani@modares.ac.ir
فاطمه
سفیدکن
0000-0001-7170-0002
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
sefidkon@rifr-ac.ir
امیر
قلاوند
استاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
ghalavaa@modares.ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109702
مرزه سهندی (<em>Satureja sahendica</em> Bornm.) بومی ایران و در معرض تهدید است که کشت آن در نظامهای کمنهاده و ارگانیک در حفاظت از این ذخیره ژنتیکی نقش مهمی دارد. برای مقایسه درصد اسانس مرزه و ترکیبهای آن در رویشگاه طبیعی و مزرعه، آزمایشی انجام شد که طی آن تأثیر تیمارهای تغذیهای در دو آرایش کاشت (مستطیل و زیگزاگ) در چهار تراکم صفر، 6، 12 و 18 بوته در مترمربع علف هرز تاجخروس وحشی (<em>Amaranthus retroflexux</em> L.) بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سالهای 1391-1389 در ایستگاه اسماعیلآباد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین اجرا شد. تیمارهای تغذیهای شامل: NPK به همراه محلولپاشی ریزمغذیها، ورمیکمپوست به میزان چهار تن در هکتار و ورمیکمپوست به میزان دو تن در هکتار+ ورمیتی به میزان40 لیتر در هکتار بود. در مرحله گلدهی مرزه میزان اسانس و درصد ترکیبهای آن در نمونههای کشت شده و رویشگاه طبیعی اندازهگیری شد. آرایش کاشت بر میزان و ترکیبهای اسانس تأثیر معنیداری نداشت. از نظر تولید اسانس سطح کودی ورمیکمپوست دو تن+ ورمیتی 40 لیتر در چین اول با 28.38% و در چین دوم ورمیکمپوست چهار تن با 46.04% در مقایسه با رویشگاه طبیعی برتری داشتند. میزان اسانس مرزه رشد کرده در حضور علف هرز در تمام سطوح نسبت به رویشگاه طبیعی برتری داشت و بیشترین میزان در چین اول 30.41% و در چین دوم 51.80% مربوط به تراکم 18 بوته تاجخروس در مترمربع بود. در تمام تیمارهای کودی میزان تیمول نسبت به رویشگاه طبیعی (38.49%) برتری داشت و بیشترین میزان (42.95%) در اثر تیمار کاربرد چهار تن ورمیکمپوست حاصل شد. مرزه سهندی در شرایط عدم حضور علف هرز با 45.18% بیشترین میزان تیمول را نسبت به مرزه رشد کرده در رویشگاه طبیعی تولید کرد.
گیاه دارویی,ترکیبهای اسانس,کود آلی,آرایش کاشت,علف هرز
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109702.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109702_14c44f57924f933826d1e78d0503a3fa.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی بیان ژن 1-دئوکسی-دی-زایلوز 5-فسفات سنتاز و ژن چند عملکردی TcGLIP در گیاه پیرتروم (Chrysanthemum cinerariaefolium Vis.) در پاسخ به متیل جاسمونات
13
24
FA
سید محمد
دبیری
دانشآموخته کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
seyedmohammad.dabiri@gmail.com
محمد
مجدی
0000-0002-8586-2464
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
majdi60@gmail.com
بهمن
بهرام نژاد
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
bbahramnejad@gmail.com
10.22092/ijmapr.2017.109703
ژن 1-دئوکسی-دی-زایلوز 5-فسفات سنتاز و ژن چند عملکردی <em>GLIP</em> (<em>TcGLIP</em>) دو ژن کلیدی در مسیر بیوسنتزی "پیرترینها" میباشند که دارای خاصیت حشرهکشی میباشند. ژن <em>DXS</em> در مسیر MEP با استفاده از پیروات و گلیسر آلدهید 3-فسفات باعث تولید 1-دئوکسی-دی-زایلوز 5-فسفات میگردد و ژن <em>TcGLIP</em> نیز در انتهای مسیر بیوسنتزی دخالت میکند و مولکولهای کریزانتمیل کوآ (Chrysanthemyl CoA) و پیرترلون (Pyrethrolone) توسط دو مسیر MEP و لیپوکسی ژناز را به یکدیگر متصل میکند و باعث تولید پیرترین نوع 1 میشود. با توجه به اهمیت بالای پیرترینها، بررسی و شناخت بیشتر این متابولیتها حائز اهمیت میباشد. هدف از این مطالعه، جداسازی ژن <em>DXS</em> در گیاه پیرتروم (<em>Chrysanthemum cinerariaefolium</em> Vis.) از خانواده گلستارهایها و بررسی بیان دو ژن <em>DXS</em> و <em>TcGLIP</em> تحت تیمار متیل جاسمونات بود. در این تحقیق ابتدا توالیهای نوکلئوتیدی ژن 1-دئوکسی-دی-زایلوز 5-فسفات سنتاز گونههای گیاهی مختلف از پایگاه اطلاعاتی NCBI دریافت شد و بعد توالیهای دریافت شده توسط نرمافزار تحت وب ClustalW همردیف شدند. از همردیفسازی توالیهای بدست آمده برای این توالی در گیاه پیرتروم آغازگرهای ویژه طراحی و سنتز شد. نتایج واکنش زنجیرهای پلیمراز و نتایج توالییابی محصول آن و مشاهده باند با طول bp715 نشان داد که آغازگرهای اختصاصی طراحی شده برای جداسازی ژن <em>DXS</em> کارایی لازم را دارند. همچنین بررسی بیان این دو ژن تحت تیمار متیل جاسمونات، القای بیان این ژنها را تحت تأثیر متیل جاسمونات در مرحله گیاهچهای نشان داد که نشان میدهد که متیل جاسمونات میتواند بهعنوان یک الیسیتور مناسب برای افزایش میزان تولید پیرترینها بکار گرفته شود.
1-دئوکسی-دی-زایلوز 5-فسفات سنتاز,پیرتروم,ژن چند عملکردی TcGLIP,جداسازی ژن,متیل جاسمونات
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109703.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109703_2341491b1494b0edcbd108c4e3129715.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
ارزیابی تنش خشکی بر عملکرد دانه و صفات کیفی سه جمعیت گیاه دارویی بالنگو (Lallemantia royleana Benth.)
25
38
FA
فاطمه
پیرجلیلی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
fatemeh.pirjalili@yahoo.com
حشمت
امیدی
0000-0002-2728-1469
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
omidi@shahed.ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109704
بهمنظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر عملکرد دانه و خصوصیات کیفی سه جمعیت گیاه دارویی بالنگو (<em>Lallemantia royleana</em> Benth.)، مطالعهای در مزرعه تحقیقاتی گیاهان دارویی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در 30 کیلومتری جنوب تهران انجام شد. این آزمایش بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-93 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل 4 سطح خشکی از مرحله گلدهی بهعنوان فاکتور اصلی (1- متوسط پتانسیل رطوبت خاک در حد 0.5- اتمسفر بهعنوان شاهد (FC)، 2- پتانسیل رطوبت خاک حدود 3.5- اتمسفر بهعنوان تنش ملایم، 3- پتانسیل رطوبت خاک حدود 6.5- اتمسفر بهعنوان تنش نسبتاً شدید، 4- پتانسیل رطوبت خاک 9- اتمسفر بهعنوان تنش شدید) و جمعیتهای بالنگو (شامل 3 جمعیت از استانهای مشهد، کرمان و طالقان) بهعنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. صفات مورد اندازهگیری شامل عملکرد دانه، میزان کلروفیل کل، کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، درصد موسیلاژ، فاکتور تورم و محتوای پرولین بود. نتایج نشان داد که جمعیت، اثر برهمکنش خشکی و جمعیت بر کلروفیل a، کلروفیل کل، پرولین و عملکرد دانه در سطح احتمال 1% معنیدار شد. خشکی بر عملکرد دانه، رنگریزههای فتوسنتزی و محتوای پرولین برگ در سطح احتمال 1% و بر کلروفیل کل در سطح احتمال 5% معنیدار و بر میزان کلروفیل b غیرمعنیدار شد. در تنش شدید، بیشترین میزان تغییر پرولین در جمعیت مشهد و سطح تنش نسبتاً شدید (26.26) نسبت به شاهد (0.7) بود، همچنین میزان کلروفیل a (0.5 میلیگرم بر گرم) و کاروتنوئید در تنش متوسط (0.96 میلیگرم بر گرم) نسبت به شاهد کاهش پیدا کردند. در بین جمعیتهای مورد بررسی در شرایط شاهد (ظرفیت مزرعهای) بیشترین عملکرد دانه مربوط به جمعیت مشهد با تولید 940.78 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد دانه در شرایط تنش شدید (9- اتمسفر) مربوط به جمعیت طالقان 194.43 کیلوگرم در هکتار بود.
بالنگو (Lallemantia royleana Benth.),پرولین,خشکی,درصد موسیلاژ,کلروفیل,فاکتور تورم
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109704.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109704_2c3e2a40e6a6a82130caf9946c77b44a.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
اثر بازدارندگی عصاره بلوط (Quercus brantii L.) بر نماتد ریشهگرهی (Meloidogyne javanica) در گیاه گوجهفرنگی
39
50
FA
ثریا
هاشمی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
saedhashemi88@yahoo.com
محمد
عبدالهی
استاد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
mdabdollahi@gmail.com
حبیب الله
چاره گانی
استادیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
habib.charegani@gmail.com
10.22092/ijmapr.2017.109705
نماتدهای ریشهگرهی غالبترین نماتد در میان نماتدهای انگل گیاهی در سبزیجات میباشند. از نظر اهمیت، این نماتدها جزو سه گروه مهم نماتدهای انگل گیاهی تلقی میشوند و از برخی جهات، ازجمله دامنه میزبانی و تعامل با بسیاری از عوامل بیماریزا، از مهمترین نماتدهای انگل گیاهی بهشمار میآیند. خسارت این نماتدها در گوجهفرنگی ۲۰% تا ۳۰% محصول تخمین زده شدهاست. از روشهای نوین در کنترل آفات و بیماریهای گیاهی و بهویژه در تولید محصولات ارگانیک، استفاده از مواد و ترکیبهای طبیعی با منشأ میکروبی و گیاهیست. در این تحقیق، بهمنظور بررسی اثر بازدارندگی عصاره گیاهی بلوط (<em>Quercus brantii</em> L.) بر نماتد ریشهگرهی گونه <em>M. javanica</em> در گیاه گوجهفرنگی، بهصورت ترکیب تیماری با دو جزء، 1- دو اندام گیاهی شامل: برگ و میوه 2- پنج غلظت عصاره: 1، 2، 3، 5 و 7 درصد وزن به حجم (پودر خشک در آب) در شرایط آزمایشگاهی و پنج نسبت پودر: 0.05، 0.1، 0.15، 0.25 و 0.35 درصد (گرم پودر خشک در 100 گرم خاک) در شرایط گلخانهای، در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. در بررسیهای آزمایشگاهی، بیشترین میزان مرگ و میر لارو سن دوم مربوط به غلظتهای 5 و 7 درصد عصاره برگ و میوه بلوط بود که در غلظت 7% عصارهها 100% مرگ و میر لارو سن دوم مشاهده شد. در بررسیهای گلخانهای، از نظر فاکتورهای رشدی گیاه شامل طول، وزن تر و خشک ریشه و شاخساره، هیچیک از تیمارها اثر نامطلوب بر رشد گیاه نداشتند و تیمارهای مایهزنی شده با نسبت 0.35% بیشترین تأثیر را بر شاخصهای نماتدی داشتند.
عصاره بلوط,مهار زیستی,نماتد ریشهگرهی (Meloidogyne javanica)
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109705.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109705_dc76ee32dd62617c69522b7f03426ab9.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
اثر نیتروژن و فاصله بوتهها روی ویژگیهای فنولوژیک، ریختشناسی و عملکرد میوه کدوی تخم کاغذی (Cucurbita pepo L.)
51
61
FA
امیر
صادقی بختوری
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
sadeghi.amir1@yahoo.com
حمید
محمدی
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
hmohammadi@azaruniv.edu
بهمن
پاسبان اسلام
دانشیار، بخش تحقیقات زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجانشرقی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تبریز، ایران
b_pasbaneslam@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2017.109707
بهمنظور بررسی اثرات نیتروژن و فاصله بوتهها بر ویژگیهای فنولوژیک، ریختشناسی و عملکرد میوه در کدوی تخم کاغذی، آزمایشی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بهصورت فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار طی سال زراعی 1392 اجرا شد. فاکتورهای مورد ارزیابی شامل نیتروژن در 5 سطح بدون کاربرد (صفر)، 50، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار و فاصله بوتهها با آرایش مربع در 3 سطح 30، 60 و 90 سانتیمتر بودند. نتایج نشان دادند که زمان کاشت تا گلدهی و میوهدهی در تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن طولانیتر بود. فاصله بوته 90 سانتیمتر و کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن از نظر تعداد گره در بوته، شاخه فرعی، برگ در بوته و فاصله کاشت 60 سانتیمتر همراه با 150 کیلوگرم نیتروژن از نظر طول بوته و عملکرد میوه در سطح بالاتری قرار داشتند. بیشترین وزن خشک برگ مربوط به سطح کودی 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بود. مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن بیشترین تعداد گل نر و ماده، وزن تر میوه و تعداد دانه سالم را در میوه داشت. فاصله کاشت 90 سانتیمتر از نظر وزن خشک برگ، تعداد گل نر و ماده و تعداد میوه در بوته بالاتر بود. در نهایت کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و فاصله بوته 60 سانتیمتر، بیشترین تعداد میوههای سالم را در بوته و عملکرد هکتاری میوه در منطقه آزمایش داشت.
عملکرد میوه,فنولوژیک,فاصله بوتهها,کدوی تخم کاغذی,نیتروژن
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109707.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109707_84427167aa42ab8cce9c284a9568b222.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی ترکیبهای شیمیایی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی دو گونه ماکروجلبکی سبز Ulva intestinalis و Ulva linza در خلیج فارس
62
72
FA
کیانا
پیریان
دانشجوی دکترای بیوتکنولوژی، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران
خسرو
پیری
دانشیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایران
khpiri@gmail.com
جلوه
سهرابی پور
استادیار، گروه جلبکشناسی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
sohrabipour2@yahoo.com
سعید
تمدمی جهرمی
استادیار، پژوهشکده اکولوژی خلیج فارس و دریای عمان، مرکز تحقیقات شیلات ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
stamadoni@gmail.com
رضا
ربیعی
استادیار، گروه جلبکشناسی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس، ایران
r.rabiei6746@gmail.com
10.22092/ijmapr.2017.109708
ویژگیهای غذایی، دارویی و بهداشتی از مهمترین مباحث مورد مطالعه در جلبکهای ماکروسکوپی میباشند. در این تحقیق ترکیبهای غذایی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی دو گونه مهم از جلبکهای ماکروسکوپی سبز <em>Ulva intestinalis</em> و <em>Ulva linza</em> جمعآوری شده از سواحل خلیج فارس بررسی شد. کلیه آنالیزها براساس روشهای مرجع با کمی تغییرات انجام گردید. گونه <em>U. intestinalis</em> محتوای پروتئین بالاتری (15.79%) را نسبت به گونه <em>U. linza</em> (9.90%) نشان داد، درحالی که گونه <em>U. linza</em> دارای میزان بالاتری از ترکیبهای لیپیدی (2.34%)، خاکستر (26.66%)، فنول (mgGA/g2.16) و فلاونوئید (mgQE/g11.70) نسبت به گونه <em>U. intestinalis</em> با محتوای لیپید (1.98%)، خاکستر (22.55%)، فنول (mgGA/g 1.02) و فلاونوئید (mgQE/g8.20) بود. دو گونه از لحاظ ترکیبهای سنجیده شده بجز محتوای لیپیدی اختلاف معنیداری را نشان دادند (<em>P</em><0.05). در بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نمونهها گونه <em>U. intestinalis</em> با ظرفیت نگهداری آب (g/g17.5)، جذب آب (mL/g9.5) و نگهداری روغن (g/g5.5) مقادیر بالاتری را نسبت به گونه <em>U. linza</em> با ظرفیت نگهداری آب (g/g8.5)، جذب آب (mL/g5.7) و نگهداری روغن (g/g2.6) نشان داد. هر دو گونه در هر سه ویژگی سنجیده شده دارای اختلاف آماری معنیداری بودند (<em>P</em><0.05). این تحقیق نشان داد که دو گونه جلبک مطالعه شده با دارا بودن محتوای پروتئینی بالا منابع گیاهی ارزشمندی برای مصرف مستقیم خوراکی انسان بوده، همچنین بهدلیل خصوصیات فیزیکی و شیمیایی منحصر به فرد بهعنوان افزودنیها برای بهبود ساختار و ارزش غذایی در محصولات صنایع غذایی دارای کاربرد میباشند.
خلیج فارس,ماکروجلبک سبز,Ulva intestinalis,Ulva linza
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109708.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109708_bd81ddd8e9729259adeae5b379459d55.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
تقویت تولید تاکسول در کشت سوسپانسیون سلولی فندق (Corylus avellana L.) از طریق ترکیب محرک و پیشماده
73
89
FA
رقیه
حضرتی جهان
دانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
ry.hazrati@gmail.com
ناصر
زارع
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
zarenasser@yahoo.com
سارا
دژستان
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
dezhsetan@gmail.com
پریسا
شیخ زاده مصدق
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
parisash62@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2017.109712
کشف تولید تاکسانها در فندق (<em>Corylus avellana </em>L<em>.</em>) و کشتهای سلولی آن علایق و امیدهای زیادی را برای مطالعه و کاربرد کشت سوسپانسیون سلولی فندق بهعنوان یک راهکار زیستفناوری برای تولید تاکسول و سایر تاکسانها ایجاد کرده است. در این تحقیق، تأثیر تنظیمکنندههای رشد گیاهی (سطوح مختلف 2,4-D و NAA در ترکیب با Kin و BAP) بر رشد کشتهای سلولی فندق و تأثیر ترکیب محرک (متیل جاسمونات 100 و 150 میکرومولار، کیتوسان 30 و 60 میلیگرم در لیتر و امواج فراصوت 1 و 2 دقیقه) و پیشماده (آمینوبنزوئیک اسید 10 و 20 میلیگرم در لیتر و فنیلآلانین 1 و 2 میلیمولار) بر تولید تاکسول در کشت سوسپانسیون سلولی بررسی شد. نتایج نشان داد که تیمارهای تنظیمکننده رشدی، رشد سلول فندق را در کشت سوسپانسیون بهطور معنیداری تحت تأثیر قرار داد. رشد سلولها در محیط کشت MS حاوی یک میلیگرم در لیتر 2,4-D و 0.5 میلیگرم در لیتر بنزیل آمینوپورین (BAP) و 150 میلیگرم در لیتر آسکوربیک اسید در مقایسه با سایر تیمارها بهطور معنیداری بیشتر بود. بین تیمارهای محرک نیز از نظر رشد و زندهمانی سلولی، EC و pH محیط کشت و تولید تاکسول اختلاف معنیداری وجود داشت. بهطور کلی، اعمال تیمارهای محرک در مقایسه با تیمار شاهد (بدون محرک)، موجب کاهش تکثیر و رشد سلولی شده ولی میزان تاکسول را بهطور معنیداری افزایش داد. بیشترین مقدار تاکسول (15.27 میلیگرم در لیتر) در تیمار دو دقیقه امواج فراصوت و 20 میلیگرم در لیتر آمینوبنزوئیک اسید در ریزنمونه بذر بدست آمد که 132.78 برابر بیشتر از مقدار تاکسول در تیمار شاهد بود.
امواج فراصوت,پاکلیتاکسل,تاکسانها,کشت درونشیشهای,متابولیت ثانویه
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109712.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109712_02e6d0f9a6559e4651353052647d230f.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
تأثیر سویه های مختلف اگروباکتریوم بر القای ریشه های موئین و میزان فنل و پلی ساکارید کل در گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea (L.) Moench)
90
102
FA
مریم
نوری
کارشناس ارشد بیوتکنولوژی، گروه پژوهشی زیستفناوری، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
gh.noori1370@gmail.com
شاهرخ
قرنجیک
استادیار، گروه پژوهشی زیستفناوری، دانشگاه صنعتی شاهرود، ایران
gharangik@gmail.com
اکبر
صفی پور افشار
استادیار، گروه زیستشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
asafshar@iau-neyshabur.ac.ir
فاطمه
سعید نعمت پور
استادیار، گروه زیستشناسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
fnematpour@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2017.109714
ریشههای مویین القاء شده بهوسیله باکتری اگروباکتریوم رایزوژنز (<em>Agrobacterium rhizogenes</em>) به علت پایداری و تولید زیاد ریشهها در شرایط کشت عاری از هورمون، بافتی مناسب برای تولید متابولیتهای ثانویه میباشند و میزان متابولیتهای تولید شده میتواند تحت تأثیر سویه باکتری قرار بگیرد. در این تحقیق، ابتدا تأثیر سویههای مختلف آگروباکتریوم رایزوژنز شامل A13، 15834 و A4 بر درصد القای ریشههای موئین گیاه سرخارگل (<em>Echinacea purpurea </em>(L.)Moench.) در ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل مورد بررسی قرار گرفت. سپس در آزمایشی دیگر میزان فنل و پلیساکارید کل ریشههای مویین تشکیل شده در مقایسه با ریشههای غیرتراریخته (شاهد) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که درصد القای ریشههای موئین بهطور معنیداری از سویههای باکتری تأثیر پذیرفته است، بهطوری که در برگهای گیاه سرخارگل در اثر تلقیح با سویههای A13، 15834 و A4 بهترتیب 60، 40 و صفر درصد و در ریزنمونههای هیپوکوتیل بهترتیب 85، 45 و70 درصد القای ریشههای مویین مشاهده شد. بیشترین مقدار فنل کل در ریشههای موئین حاصل از سویه A4 مشاهده شد. همچنین محتوای پلی ساکاریدی ریشههای موئین در اثر القاء توسط سویههای 15834 و A13 افزایش و در اثر القاء توسط سویه A4 نسبت به نمونه شاهد کاهش یافت. بنابراین تفاوتهای مشاهده شده در این تحقیق بر درصد القای ریشههای مویین و مقدار ترکیبهای ثانویه میتواند بهدلیل توانایی متفاوت سویههای مختلف اگروباتریوم رایزوژنز در انتقال T-DNA به سلولهای گیاه باشد.
سرخارگل,ریشهموئین,متابولیتهای ثانویه,تراریخته
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109714.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109714_0e4313dd8aba748ffae8cb50e3014bfa.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی تأثیر نوع ریزنمونه و تنظیمکنندههای رشد بر کالوسزایی، باززایی غیرمستقیم ساقهچه و ریشهزایی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea angustifolia DC.)
103
111
FA
سمانه
خلیلی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
samanekhalili93@yahoo.com
احمد
معینی
دانشیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
moieni_a@modares.ac.ir
محمد
عبدلی
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ملایر، ایران
abdoli_m@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2017.109715
سرخارگل، یکی از گیاهان دارویی و با ارزش و از منابع مهم اسید شیکوریک است. در این پژوهش کالوسزایی، باززایی غیرمستقیم و ریشهزایی ساقهچه در گونه <em>Echinacea angustifolia</em> DC. بررسی گردید. در دو آزمایش جداگانه، اثرات نوع ریزنمونه (برگ، دمبرگ و ریشه) و غلظت ماده تنظیمکننده رشد NAA (0.5، 1 و 1.5 میلیگرم در لیتر) بر میزان کالوسزایی و نیز اثرات نوع ریزنمونه (برگ، دمبرگ و ریشه) و غلظت ماده تنظیمکننده رشد BAP (3، 4 و 5 میلیگرم در لیتر) بر میزان باززایی غیرمستقیم ساقهچه بررسی شد. این آزمایشها بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شدند. همچنین در آزمایش دیگری اثر غلظت تنظیمکننده رشد IBA (0.5، 1، 1.5 و 2 میلیگرم در لیتر) بر ریشهزایی ساقهچههای باززایی شده در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. در بررسی کالوسزایی اختلاف آماری معنیداری بین عوامل مورد مطالعه مشاهده نشد ولی اثرات مورد مطالعه در بررسی ساقهچهزایی و ریشهزایی در سطح 1% معنیدار بودند. بیشترین میزان باززایی غیرمستقیم ساقهچه (72%) از ریزنمونه برگ و با استفاده از BAP در غلظت 4 میلیگرم در لیتر و بیشترین درصد ساقهچههای ریشهدار شده یا بهعبارتی بیشترین درصد گیاه کامل (38% و 40%)، بهترتیب با استفاده از IBA در غلظتهای 1 و 1.5 میلیگرم در لیتر بدست آمدند. این پژوهش قابلیت خوب این گونه را برای کالوسزایی و تولید گیاهچههای درون شیشهای بهمنظور استفادههای مختلف ازجمله در برنامههای تکثیر، انتقال ژن و تولید گیاهان تراریخت نشان داد.
سرخارگل (Echinacea angustifolia DC.),کشت درون شیشهای,باززایی غیرمستقیم ساقهچه,BAP,NAA,IBA
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109715.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109715_e524cd9c9a0d3b0be624f52104b8a2cd.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
تأثیر کودهای زیستی بر میزان و عملکرد اسانس و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه نعناع (Mentha spicata L.) در شرایط کمآبیاری
112
125
FA
اختر
زند
دانشجوی دکترا، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
a_zand1984@yahoo.com
حسین
آرویی
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
aroiee@ferdowsi.um.ac.ir
محمدرضا
چائی چی
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
rchaichi1023@gmail.com
سید حسین
نعمتی
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
nemati@um.ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109716
خشکی مهمترین عامل محدودکننده تولید محصولات زراعی بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک دنیا میباشد. بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی و کود بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی، درصد و عملکرد اسانس در نعناع (<em>Mentha spicata </em>L.)، آزمایشی در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در کرج انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سه تیمار آبیاری (تأمین 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) بهعنوان کرت اصلی و چهار رژیم کود شامل شاهد (عدم مصرف کود)، کود شیمیایی (اوره و سوپرفسفاتتریپل)، کود زیستی (ترکیبی از باکتریهای ازتوباکتر، سودوموناس و قارچ مایکوریزا) و تلفیق کود زیستی+ 50% کود شیمیایی بهعنوان کرت فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثرات اصلی و متقابل کمآبیاری و کود بر همه صفات اندازهگیری شده معنیدار میباشد. با افزایش شدت تنش، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کاروتنوئید، کلروفیل کل، درصد اسانس، عملکرد اسانس و عملکرد خشک گیاه کاهش و مقادیر کربوهیدرات، پرولین و درصد نشت الکترولیت افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که در نظام آبیاری 100% و تأمین 75% نیاز آبی گیاه، کاربرد کود شیمیایی و تلفیقی باعث بهبود خصوصیات فیزیولوژیکی، عملکرد خشک و درصد و عملکرد اسانس شد و در نظام کمآبیاری شدید (تأمین 50% نیاز آبی گیاه)، کاربرد کود زیستی بهتر از سایر کودها عمل کرد.
نعناع (Mentha spicata L.),کمآبیاری,کود زیستی,اسانس,پرولین
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109716.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109716_1b1730a31c151a04d51144916b1a2991.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی اثر تاریخ کاشت و کود شیمیایی بر خصوصیات کمّی و کیفی گیاه و بنیه بذر بالنگو شیرازی (Lallemantia royleana Benth.)
126
138
FA
طاهره
کریمی جلیله وندی
دانشجوی کارشناسی ارشد، علوم و تکنولوژی بذر، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
t.karimi@shahed.ac.ir
سعیده
ملکی فراهانی
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
maleki@shahed.ac.ir
علیرضا
رضازاده
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
rezazadeh@shahed.ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109717
بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کاشت و میزان کود شیمیایی نیتروژن و فسفر بر عملکرد بالنگوی شیرازی (<em>Lallemantia royleana </em>Benth.)، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در سال زراعی 93-92 اجرا شد. عوامل آزمایش شامل: تاریخ کشت پاییزه و بهاره و عامل دوم میزان کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر) در سه سطح عدم کوددهی، کاربرد نصف کود (23 کیلوگرم در هکتار N + 50.6 کیلوگرم در هکتار P<sub>2</sub>O<sub>5</sub>) و مقدار کامل کود (46 کیلوگرم در هکتار N + 101.2 کیلوگرم در هکتار P<sub>2</sub>O<sub>5</sub>) بود. نتایج نشان داد که اثر تاریخ کاشت بر درصد، سرعت، میانگین مدت زمان جوانهزنی، فعالیت آنزیم کاتالاز در طی پر شدن دانه، درصد نیتروژن و فسفر، درصد موسیلاژ بذر، عملکرد دانه و بیولوژیک معنیدار بود. نتایج نشان داد که اثر کود شیمیایی بر تمامی صفات مذکور معنیدار بود و اثر متقابل تاریخ کاشت و کود شیمیایی بر فعالیت آنزیم کاتالاز، درصد موسیلاژ، درصد نیتروژن و فسفر بذر معنیدار ولی بر بقیه صفات غیر معنیدار بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی به لحاظ تاریخ کاشت، مربوط به کشت پاییزه (74.8) بود که افزایش 11.6 درصدی نسبت به کشت بهاره داشت. بیشترین درصد جوانهزنی از نظر کاربرد کود، مربوط به اعمال کود کامل (88.6) بود که افزایش 73.4 درصدی را نسبت به تیمار شاهد نشان داد. بالاترین فعالیت آنزیم کاتالاز 28 روز پس از گلدهی بود که در کشت پاییزه و شاهد (0.0075) بود و کمترین مربوط به کشت بهاره و کود کامل (0.0014) گیاه بود. کاربرد کود شیمیایی و کشت پاییزه بالنگو باعث افزایش معنیدار درصد موسیلاژ نسبت به شاهد شد. بهطور کلی کشت پاییزه و کاربرد مقدار کامل کود (46 کیلوگرم نیتروژن و 101.2 کیلوگرم P<sub>2</sub>O<sub>5</sub> در هکتار) باعث افزایش عملکرد و کیفیت دانههای تولیدی به لحاظ موسیلاژ، فعالیت آنتیاکسیدانی و کیفیت شیمیایی دانه گردید.
آنتیاکسیدان,ترکیبهای شیمیایی بذر,کشت پاییزه,بالنگو (Lallemantia royleana Benth.)
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109717.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109717_03fba17ba711dd166389a663b4692510.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
ترکیبهای شیمیایی اسانس پونهسای اشترانکوهی (Nepeta elymaitica Bornm.)
139
147
FA
شهلا
احمدی
مربی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، خرمآباد، لرستان، ایران
ahmadishahla82@yahoo.com
مهدی
میرزا
0000-0003-4699-8876
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
mirza@rifr-ac.ir
فاطمه
عسکری
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
faskari2012@yahoo.com,fasgari@rifr-ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109718
پونهسای اشترانکوهی (<em>Nepeta</em><em> elymaitica </em>Bornm.) یکی از گونههای انحصاری جنس <em>Nepeta</em> در ایران است. این جنس دارای گونههای اسانسدار ارزشمندی است که تاکنون 79 گونه آن از ایران گزارش شدهاست که 39 گونه از آنها انحصاری ایران هستند. هدف از این مطالعه، شناسایی ترکیبهای شیمیایی موجود در اسانس پونهسای اشترانکوهی (<em>Nepeta</em><em> elymaitica </em>Bornm.) بود. بدینمنظور این گیاه در تیرماه 1393 از منطقه کمندان واقع در شهرستان ازنا جمعآوری گردید. سرشاخههای گلدار گیاه پس از خشک شدن در محیط آزمایشگاه به روش تقطیر با آب (Hydrodistillation) اسانسگیری شدند. ضمن محاسبه بازده اسانس ترکیبهای تشکیلدهنده با استفاده از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC-MS) و محاسبه شاخص بازداری مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بازده اسانس این گونه پونهسا نسبت به وزن خشک 95/0% است. 27 ترکیب در اسانس این گونه شناسایی شد که 8،1-سینئول (20.6%)، 4a-a،7-a،7a-a- نپتالاکتون (17.5%)، E-کاریوفیلن (15%)، ترپینن 4-اُل (6.2%) و لینالول (5.8%) ترکیبهای عمده آن بودند.
پونهسای اشترانکوهی (Nepeta elymaitica Bornm.),اسانس,نپتالاکتون,8,1-سینئول,اشترانکوه,لرستان
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109718.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109718_220448683068a35e6a74339ab4fb9f47.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
اثر غلظتهای مختلف IBA و IAA بر ریشهزایی قلمههای آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss.)
148
156
FA
فرزانه
بهادری
0000-0002-5440-0128
بخش تحقیقات جنگل و مرتع، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان سمنان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، سمنان، ایران
farbahadori@gmail.com
ابراهیم
شریفی عاشور آبادی
0000-0003-4279-2045
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور بخش گیاهان دارویی
esharifi@rifr-ac.ir
10.22092/ijmapr.2017.109719
بهمنظور مطالعه روشهای تکثیر غیرجنسی گیاهان آویشن کوهی (<em>Thymus kotschyanus</em> Boiss.)، تأثیر تنظیمکنندههای رشد اکسینی بر تغییرات مورفولوژیک و ریشهزایی قلمههای ساقه این گیاه در شرایط گلخانه بررسی شد. این پژوهش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار و 20 مشاهده در هر تکرار انجام شد. فاکتور اول شامل: دو سطح تنظیمکننده رشد اکسینی (ایندول بوتریک اسید و ایندول استیک اسید) و فاکتور دوم شامل غلظتهای گوناگون (صفر، 100، 200، 300، 1000، 2000 و 3000 میلیگرم بر لیتر) بودند. ویژگیهای بررسی شده شامل طول و تعداد ریشه، درصد ریشهزایی و وزن خشک ریشه و تعداد جوانه تازه در قلمهها بود. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد غلظتهای 100 و 300 میلیگرم بر لیتر از مواد اکسینی، بالاترین کیفیت ریشهزایی را در گیاه آویشن کوهی در پی داشته است. به گونهای که بهترتیب کاربرد 100 و 300 میلیگرم بر لیتر از اکسینها سبب 3.6 و 3.25 برابر افزایش در وزن خشک ریشه و 150% و 90% افزایش در طول ریشه در مقایسه با گیاهان شاهد (عدم کاربرد مواد اکسینی) شدند. بیشترین تعداد و طول ریشه و همچنین تعداد جوانه تازه در قلمه شاخه آویشن کوهی در اثر کاربرد ایندول استیک اسید در مقایسه با ایندول بوتریک اسید حاصل شد. با توجه به یافتههای این پژوهش، تیمار قلمههای آویشن کوهی با 100 میلیگرم بر لیتر از ایندول استیک اسید در سطح اقتصادی میتواند سبب تولید قلمههای ریشهدار با کیفیت برتر شود.
اکسین,قلمه ساقه,ازدیاد رویشی,همگروه,آویشن کوهی (Thymus kotschyanus Boiss.)
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109719.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109719_da3361904c7edad5efa6aa65ac1b8ff2.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی و مقایسه فنولها و فلاوونوئیدها درگیاه و کالوس درمنه کوهی (Artemisia aucheri Boiss.) در برابر محرکهای نوری و اشعه UV در کشت آزمایشگاهی (In Vivo)
157
167
FA
زهره
بختیاری
کارشناس پژوهشی دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران
donyaelina@gmail.com
غلامرضا
اصغری
استاد، گروه فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران
asghari@mui.ac.ir
شکوفه
انتشاری
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور اصفهان، ایران
shenteshari@gmail.com
نگین
مهدی نژاد
کارشناس ارشد، آزمایشگاه فارماکوگنوزی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ایران
10.22092/ijmapr.2017.109720
عوامل اقلیمی بر تولید متابولیتهای ثانویه گیاهان تأثیرگذار هستند. فنولها و فلاوونوئیدها از مهمترین ترکیبهای ثانویه گیاهان میباشند. در این مقاله هدف بررسی تأثیر نور با فرکانسهای متفاوت بر تولید فنولها و فلاوونوئیدها در گیاه <em>Artemisia aucheri</em> یا درمنه کوهی بود. از محیط کشت جامد موراشینگ و اسکوگ بدون تنظیمکنندههای رشد استفاده شد. محیط کشتها در اتاق کشت در شرایط استریل، تحت دمای 2±25 و شرایط نوری متفاوت با تیمارهای مختلف بودند. شرایط نوری آزمایش، استفاده از تابشهای نوری 1000، 2000 و 3000 لوکس بود. علاوهبر آن تیمار اشعه UV با شدت 320 نانومتر و تیمار تاریکی هم در نظر گرفته شد. سنجش فنولها و فلاوونوئیدها با روش اسپکترومتری انجام شد و برای تحلیل دادهها و رسم نمودارها از نرمافزارهای SPSS نسخه 20 و برنامه Excel استفاده شد. در طول آزمایش دادههای حاصل میانگین سه تکرار ±SD بوده و نتایج براساس آزمون ANOVA یکطرفه، پس آزمون Tukey و اختلاف معنیدار براساس <em>P</em>≤0.05، بررسی شد. با توجه به آنالیز آماری نتایج، مشخص گردید که اشعه UV بر روی تولید فنولها و فلاوونوئیدها تأثیرگذار است، بهطوری که اشعه باعث کاهش میزان فلاوونوئیدها و افزایش فنولها شده است. تأثیر نور متفاوت بوده و به بررسیهای بیشتری نیاز دارد. در مورد کالوسها نیز نتایج متفاوتی بدست آمد. با توجه به دادههای حاصل میتوان نتیجه گرفت که نور و بهویژه اشعه UV بر تولید تعدادی از ترکیبهای ثانویه گیاه (فنولها و فلاوونوئیدها) مؤثر است و با توجه به ارتباط این ترکیبها با فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه، بررسی چگونگی تأثیرات این فاکتور محیطی میتواند مورد توجه قرار بگیرد.
نور,درمنه (Artemisia aucheri Boiss.),اشعه UV,فنول,فلاوونوئید
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109720.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109720_46b225db1b3c6256552c102e6fd78ff2.pdf
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
33
1
2017
04
21
بررسی تنوع اکولوژیک، مورفولوژیک و ترکیبهای اسید چرب گیاه کتان سفید (Linum album Ky. ex Boiss.)
168
184
FA
وحیده
ناظری
دانشیار، گروه مهندسی علوم باغبانی و فضای سبز، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
nazeri@ut.ac.ir
رضا
کیانی
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه مهندسی علوم باغبانی و فضای سبز، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
kianireza37@ut.ac.ir
کرامت الله
رضایی
استاد، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
krezaee@ut.ac.ir
رمضان
کلوندی
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران
rkalvani@yahoo.com
10.22092/ijmapr.2017.109721
کتان سفید (<em>Linum album</em> Ky. ex Boiss.) گیاهی از تیره کتان و اندمیک ایران است. بهمنظور بررسی تنوع ژنتیکی این گیاه با استفاده از صفات مورفولوژیکی و ترکیبهای اسید چرب، 11 جمعیت از این گیاه در استان همدان انتخاب شد. در بهار و تابستان سال 1393 از هر یک از جمعیتهای مورد نظر در فصل گلدهی و در زمان رسیدن بذر، پنج نمونه گیاهی کامل بهطور تصادفی انتخاب و اندازهگیریهای کمّی (33 صفت) و کیفی (9 صفت) برای هر صفت با پنج تکرار انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SAS.v9.2 آنالیز شدند. تجزیه واریانس و مقایسه کلیه میانگینها با استفاده از آزمون چند دامنهای دانکن (در سطح احتمال 5%) انجام شد و ارتباط بین میزان اسیدهای چرب و خصوصیات اقلیمی با استفاده از روش همبستگی کانونی سنجیده شد. نتایج نشان داد که این گونه در استان همدان در ارتفاع 1551 تا 2176 متر بالاتر از سطح دریا میروید. جمعیتهای مورد بررسی در کلیه صفات بجز شش صفت (طول و عرض برگ ساقهای و نسبت طول به عرض برگ ساقهای و برگه) در سطح احتمال 5% دارای اختلاف معنیدار بودند. نتایج تجزیه اسیدهای چرب نشان داد که پالمیتیک اسید (6.5-5.5%)، استئاریک اسید (5.1-0.5%)، اولئیک اسید (28.1-21.9%)، لینولئیک اسید (66.8-15.4%) و لینولنیک اسید (45.7-2.0%) اجزای اصلی اسید چرب موجود در بذر کتان و کتان سفید است و تفاوت زیادی بین درصد این ترکیبها بین دو گونه و درون جمعیتهای مختلف کتان سفید وجود دارد. همبستگی کانونیک مشخصات جغرافیایی و اکولوژیکی با میزان اسیدهای چرب بذرها نشان داد که با افزایش فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، درصد ماده آلی، EC، بارش سالیانه و میانگین دمای سالیانه میزان لینولنیک اسید در روغن بذر افزایش مییابد. گیاه کتان سفید در مناطق با 1700 متر ارتفاع از سطح دریا، متوسط دمای سالیانه 13 درجه سلسیوس، میزان بارش سالیانه 340 میلیمتر و در شیبهای جنوبی عملکرد بالاتری دارد. اگرچه معرفی جمعیتی برای کشت و اهلی کردن کتان سفید هنوز نیاز به بررسیهای دقیقتر دارد، اما نتایج این تحقیق نشان داد که جمعیتهای 1A، 4A، 7A و 10A مناسبترند.
کتان سفید (Linum album Ky. ex Boiss.),کتان,تنوع ژنتیکی,اسید چرب,همبستگی کانونی
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109721.html
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_109721_a9b1ed5b244de0227e2bff3c832a1a67.pdf