per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
247
260
10.22092/ijmapr.2013.2853
2853
Research Paper
اثر اصلاحی کلسیم و پتاسیم بر محتوای پرولین، کلروفیل، پروتئین و رشد
گیاه دارویی زنیان (Carum copticum L.) تحت تنش شوری
Ameliorating effect of calcium and potassium on proline content, chlorophyll, protein content and growth of Ammi (Carum copticum L.) under salinity stress
سمیه میرزایی
1
اصغر رحیمی
rahimiasg@gmail.com
2
حسین دشتی
3
شهاب مداححسینی
4
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان
بهمنظور تعیین اثر اصلاحی کلسیم و پتاسیم در شرایط تنش شوری بر محتوای پرولین، کلروفیل، پروتئین و رشد گیاه زنیان (Carum copticum L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ولیعصر رفسنجان در سال 1388 اجرا شد. فاکتور اول شامل شوری با سه سطح (صفر، 50 و 100 میلیمولار) و فاکتور دوم شامل محلول غذایی در پنج سطح N1 (محلول غذایی هوگلند)، N2 (محلول غذایی هوگلند + CaCl2 با غلظت 40 میلیمولار در محلول غذایی)، N3 (محلول غذایی هوگلند +CaCl2 بهصورت اسپری با غلظت 20 میلیمولار بر روی شاخسارهها)، N4 (محلول غذایی هوگلند + KNO3 با غلظت40 میلیمولار بهصورت محلول همراه با آب آبیاری) و N5 (محلول غذایی هوگلند + KNO3 بهصورت اسپری با غلظت20 میلیمولار بر روی شاخسارهها) بود. نتایج نشان داد که نوع محلول غذایی تأثیری بر محتوای پرولین نداشت و بیشترین میزان پرولین در سطوح شوری S2 و S3 مشاهده گردید. افزایش شوری باعث کاهش معنیداری در میزان کلروفیل a، b و کل گردید. بیشترین میزان پروتئین در سطح تیمار شاهد و کمترین میزان آن در تیمار شوری 100 میلیمولار مشاهده شد. همچنین بیشترین میزان پروتئین در محلول غذایی N3 و کمترین میزان آن در محلول غذایی N5 مشاهده شد. نوع محلول غذایی بر سطح برگ اثر معنیداری داشت، بهطوری که بیشترین سطح برگ در محلول غذایی مربوط به N5 مشاهده شد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که گیاه زنیان شوری تا 50 میلیمولار را بهخوبی تحمل میکند و محلولپاشی پتاسیم و کلسیم برای کاهش خسارت شوری بر خصوصیات رشدی گیاه زنیان، بهتر از کاربرد آنها در محلول غذایی میباشد.
In order to investigate the effects of supplementary calcium chloride and potassium nitrate on proline, protein content, chlorophyll and growth of Ammi (Carum copticum L.) under different salinity levels and nutrient solutions (NS), a RCBD design with factorial arrangement was conducted at the Agriculture Research Field, Vali-e-Asr University of Rafsanjan, during September 2009. The treatments were three levels of salinity (0, 50 and 100 mMol) and five different nutrition solutions including: Control: Hoagland solution only (N1); Hoagland solution plus 20 mM CaCl2 in nutrition solution (N2); Hoagland solution plus 20 mM CaCl2 as spray (N3); Hoagland solution plus 20 mM KNO3 in nutrition solution (N4) and Hoagland solution plus 20 mM KNO3 as spray (N5). Results showed that proline content was significantly affected by salinity and the type of nutrient solution and their interactions. Increasing salinity, especially at 100 Mmol NaCl, significantly reduced chlorophyll a,b and total chlorophyll. Chlorophyll a, b and total chlorophyll content were not significantly affected by the type of nutrition solution. The highest and lowest protein content were observed by control and 100 Mm NaCl treatments respectively. The type of nutrient solution also influenced protein content. The highest and lowest protein contents were related to N3 and N5, respectively. Total dry weight and stem dry weight were significantly reduced by salinity while root dry weight was not affected by salinity. The highest leaf area was achieved on control and nutrition solution N5. Generally, it is concluded that Ammi could tolerate salinity up to 50 mMol NaCl and leaf spraying of Ca and K would be better to ameliorate salinity rather than using in nutrition solution.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2853_1d4833c70c16b6da98679b27322baade.pdf
زنیان (Carum copticum L.)
اصلاح شوری
آنالیز رشد
Ammi (Carum copticum L.)
Growth analysis
salinity amelioration
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
261
268
10.22092/ijmapr.2013.2854
2854
Research Paper
واکنش گیاه دارویی مرزه سهندی (Saturja sahandica Bormn.) به نیتروژن و تراکم کاشت
Response of Satureja sahendica Bormn. to nitrogen and plant density
احمد اکبری نیا
akbarinia2002@yahoo.com
1
Akbarinia2002@yahoo.com
مرزه سهندی (Saturja sahandica Bormn.)، گیاه دارویی از خانواده نعناعیان، بومی ایران و تنها رویشگاه آن غرب ایران است. در یک آزمایش کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی تأثیر سطوح کود نیتروژنه (به فرم اوره)، (شاهد)، 40 و 80 کیلوگرم در هکتار (عامل اصلی) و تراکم کاشت 8، 10 و 12 بوته در مترمربع (عامل فرعی) بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته، عملکرد و اسانس سرشاخه گلدار پایههای سال دوم مرزه سهندی در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد تاکستان مورد بررسی قرار گرفت. از لحاظ ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته و عملکرد سرشاخه گلدار بین کاربرد 40 و 80 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تفاوت معنیداری وجود نداشت. اما هر دو بالاتر از تیمار شاهد بودند. بیشترین درصد (1/2%) و عملکرد اسانس (2/42 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد و کاربرد نیتروژن بیشتر بازده اسانس را کاهش داد (7/1%). تراکم کاشت تا 10 بوته در واحد سطح عملکرد سرشاخه و عملکرد اسانس را افزایش داد. بالاترین عملکرد سرشاخه گلدار (2096 کیلوگرم در هکتار)، بازده اسانس (1/2%) و عملکرد اسانس (1/44 کیلوگرم در هکتار) از کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم کاشت 12 بوته در مترمربع بدست آمد که با کاربرد 40 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تراکم 10 بوته در مترمربع (عملکرد سرشاخه گلدار 2069 کیلوگرم در هکتار، بازده اسانس 1/2% و عملکرد اسانس 5/43 کیلوگرم در هکتار ) تفاوت معنیداری را نشان نداد.
Satureja sahendica Bormn., which is native to Iran, is a medicinal species from Lamiaceae family and its habitat is west of Iran. In a split plot experiment, the effects of nitrogen fertilizer at levels of 0 (control), 40 and 80 kg/ ha (as main plots), and the sowing density of 8, 10 and 12 plants /m2 (as sub plots) were studied on height, number of branches per plant, yield and the essential oil yield of aerial parts of S. sahendica. The experiment was carried out in agricultural research farm of Takestan, Islamic Azad University of Iran, during 2009-2011.There was no significant difference in terms of height, number of branches per plant, the yield of flowering shoots and oil content between using 40 and 80 kg/ha nitrogen treatments. However, higher values were recorded for both treatments compared to control. The highest essential oil content and oil yield was obtained by application of 40 kg nitrogen per hectare and using more nitrogen reduced the oil yield. A sowing density of 10 plants per square meter increased aerial part yield and oil yield. The highest yield of flowering shoot, and essential oil yield were obtained by application of 40 kg nitrogen/ha and a sowing density of 12/m2 (2096 kg/ha, 2.1 percent and 44.1 kg /ha, respectively) that showed no significant differences by application of 40 kg nitrogen per hectare and the sowing density of 10 plants /m2.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2854_aaae17fdd9ccaf113a1b3d4126baa590.pdf
مرزه سهندی ((Saturja sahandica Bormn
گیاه دارویی
عملکرد
اسانس
Saturja sahandica Bormn
medicinal plant
yield
essential oil
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
269
280
10.22092/ijmapr.2013.2855
2855
Research Paper
بررسی اثرهای مقادیر مختلف کود زیستی ورمیکمپوست و نیتروژن بر عملکرد کمّی و کیفی
گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)
Effects of vermicompost and nitrogen on qualitative and quantitative yield of
chamomile (Matricaria chamomilla L.)
معصومه قاضی مناس
ghazi_minas@yahoo.com
1
شهرام بانج شفیعی
sbjschafie@rifr-ac.ir
2
محمدرضا حاج سیدهادی
3
محمدتقی درزی
mt_darzi@yahoo.com
4
دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
استادیار، بخش تحقیقات بیابان، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
بهمنظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف ورمیکمپوست و نیتروژن بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی، در سه تکرار در بهار 1389 در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح ورمیکمپوست (5، 10، 15 و 20 تن در هکتار) و عامل نیتروژن در چهار سطح (30، 60، 90 و 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) بودند. صفات مورد بررسی تعداد گل، قطر گل، عملکرد کل گل خشک و گل تازه، وزن خشک گل، درصد اسانس و درصد کامازولن در اسانس بودند. نتایج تجزیه واریانس آزمایش نشان داد که اثر ورمیکمپوست بر وزن خشگ گل و درصد اسانس در سطح 1% و بر عملکرد گل خشک و تازه، کامازولن در سطح 5% معنیدار گردید. اثر کود نیتروژنه بر تعداد گل در سطح 5% معنیدار و درصد اسانس در سطح 1% معنیدار شد. نتایج اثرهای متقابل نشاندهنده تفاوت معنیداری در صفات تعداد گل، عملکرد گل خشک، وزن خشک گل، درصد اسانس و درصد کامازولن بود.
The main objective of this study was to assess the effects of different levels of vermicompost and nitrogen on qualitative and quantitative yield of chamomile (Matricaria chamomilla L.). The experimental design was factorial based on Randomized Complete Blocks Design (RCBD) with three replications, conducted in Research Institute of Forests and Rangelands during spring 2010. Treatments were consisted of four levels of vermicompost (5, 10, 15 and 20 tons per hectare) and nitrogen of four levels (30, 60, 90 and 120 kg per hectare). The measured traits included number of flowers per plant, diameter of flower, dry and fresh flower yield, essential oil percentage and Chamazulene content in essential oil. Results showed that vermicompost had significant effects on dry flower weight and essential oil percentage (α ≤ 0.05%). In addition, it had significant effects on dry and fresh flower yield and Chamazulene (α ≤ 0.05%). The effect of nitrogen on the number of flower (α ≤ 0.05%) and essential oil percentage (α ≤ 0.01%) was significant. The results of interaction effects showed significant differences for the number of flower, dry flower yield, dry flower weight, essential oil percentage and Chamazulene.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2855_96a664a6deaf8adf702b00ced183863d.pdf
بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)
ورمیکمپوست
نیتروژن
عملکرد
Matricaria chamomilla L
Vermicompost
nitrogen
essential oil
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
281
295
10.22092/ijmapr.2013.2856
2856
Research Paper
سنجش محتوای فنل و فلاونوئید تام و بررسی خاصیت آنتیاکسیدانی عصاره ساقه
و برگ 6 گونه میخک وحشی (Dianthus L.) ایران
Total phenolic and flavonoid contents and investigation on antioxidant
properties of stem and leaf extracts in six Iranian species of wild Dianthus L.
عذرا صبورا
azrasaboora1034@gmail.com
1
خدیجه دادمهر
2
مسعود رنجبر
3
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه الزهرا (س)، تهران
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه الزهرا (س)، تهران
دانشیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
در این مطالعه، عصاره متانولی 80% پودر خشک شده برگ و ساقه 6 گونه میخک (Dianthus L.) از 9 جمعیت مختلف ایران تهیه شد. سپس محتوای فنل و فلاونوئیدی آنها بهترتیب با استفاده از روشهای فولین- سیوکالتیو و کلرید آلومینیوم اندازهگیری شد. فعالیت آنتیاکسیدانی آنها با استفاده از دو روش تکمیلی در شرایط in vitro (آزمون 2،2- دیفنیل 1-پیکریل هیدرازیل و آزمون مهار بیرنگ شدن β- کاروتن) اندازهگیری شد و نتایج حاصل با خاصیت آنتیاکسیدان استاندارد BHT مقایسه گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگینهای محتوای فنل و فلاونوئید و فعالیت آنتیاکسیدانی گونههای مختلف با هر دو روش وجود دارد (p < 0.01). همچنین مشخص شد که تفاوت شرایط منطقه مانند تغییرات اقلیمی، ارتفاع و تغییر خزانه ژنتیکی در سطح سرده، تأثیر معنیداری بر میزان ترکیبهای فنلی و فلاونوئیدی و فعالیت آنتیاکسیدانی نمونهها داشت، اما محتوای فلاونوئیدها در سطح درون گونهای تغییر شاخصی نشان نداد.
Methanolic extracts (80%) were prepared from dried powder of leaves and stems of 9 different populations of six Dianthus L. species in Iran. Then, phenolic and flavonoid contents were measured by Foline-ciocalteu and Aluminum chloride methods, respectively. Antioxidant activity was investigated using two complimentary in vitro assays: 2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl (DPPH) free radical scavenging assay and β-carotene bleaching assay and then data were compared with BHT as the standard. Results showed that there were significant differences between means of phenol and flavonoid contents and antioxidant activity of the species by the both methods (p<0.01). Also, the results revealed that changes in climate, altitude and genetic pools had a significant effect on the phenol and flavonoid contents and antioxidant properties of the extracts at genus level, but the content of the flavonoids was not changed noticeably within species level.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2856_fd9bf0c6a7f79be37fef4b6df2b8d5ea.pdf
فعالیت آنتیاکسیدانی
میخک
محتوای فنل و فلاونوئید
Dianthus L
Antioxidant activity
carnation
Dianthus L
flavonoid and phenolic content
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
296
312
10.22092/ijmapr.2013.2857
2857
Research Paper
تأثیر پیشتیمار بذر با اشعه گاما و کود نیتروژن بر عملکرد و کارآیی مصرف نیتروژن
بابونه آلمانی (Matricaria recutita L.) در تولید پروتئین
Effect of seed gamma irradiation and nitrogen fertilizer on yield and nitrogen use efficiency for protein production of Chamomilla recutita L.
علیرضا پیرزاد
a.pirzad@urmia.ac.ir
1
منوچهر علیزاده
2
عبدالله حسنزاده قورتتپه
3
رضا درویشزاده
4
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و گروه بیوتکنولوژی گیاهان دارویی و صنعتی، پژوهشکده زیست فناوری، دانشگاه ارومیه،
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیه
برای بررسی اثر نیتروژن روی عملکرد پروتئین برگ گیاهان حاصل از بذرهای پیشتیمار شده بابونه آلمانی (Matricaria recutita L.) با پرتو گاما، یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تابش گاما با منبع کبالت-60 روی بذرهای بابونه آلمانی رقم Bodegold (صفر، 4، 8، 12، 16 و20 گری) و مصرف نیتروژن بهصورت کود اوره (صفر، 50، 100 و 150کیلوگرم در هکتار نیتروژن) بودند. نتایج نشان داد که اثر متقابل بین پرتو گاما و کود نیتروژن روی عملکرد برگ، بیوماس و پروتئین، شاخص برداشت پروتئین، کارآیی مصرف نیتروژن در تولید برگ و پروتئین، عملکرد گل و عملکرد اسانس معنیدار بود. ولی درصد پروتئین و درصد اسانس تحت تأثیر پرتو گاما و نیتروژن قرار نگرفتند. بیشترین عملکرد برگ (4194 کیلوگرم در هکتار) و بیوماس (19996 کیلوگرم در هکتار) در تابش 8 گری و بهترتیب با کاربرد 100 و 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بدست آمدند. همچنین بالاترین عملکرد پروتئین (571 کیلوگرم در هکتار) در تابش 20 گری و بدون افزودن نیتروژن و پایینترین عملکرد پروتئین (151 کیلوگرم در هکتار) در تیمار بدون پرتو گاما و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مشاهده شد. بیشترین کارآیی مصرف نیتروژن برای برگ (39/67 کیلوگرم برگ بهازای مصرف هر کیلوگرم نیتروژن) و پروتئین (30/9 کیلوگرم پروتئین با مصرف هر کیلوگرم نیتروژن) از گیاهانی که بذرهای آنها قبل از کاشت 16 گری پرتو گاما دریافت کرده بودند (و با مصرف 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن)، حاصل شد. کمترین کارآیی مصرف نیتروژن برای تولید برگ (94/13 کیلوگرم برگ بهازای مصرف هر کیلوگرم نیتروژن) و پروتئین (42/1 کیلوگرم پروتئین با مصرف هر کیلوگرم نیتروژن) در تابش 16 گری پرتو گاما و با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد. بهطوری که بیشترین عملکرد کاپیتول در سطوح صفر، 4، 8، 12، 16 و 20 گری تابش گاما بهترتیب با مصرف 150، 100، صفر، 150، 100 و 100 کیلوگرم نیتروژن بدست آمد. بهطور کلی تابشهای بالاتر از 12 گری توانسته است نیاز به نیتروژن را در بابونه آلمانی برای تولید پروتئین کاهش دهد.
To evaluate the effect of seed treatment with gamma rays and nitrogen application on yield and nitrogen use efficiency for protein production in Chamomilla recutita L. leaves, a factorial experiment was conducted based on randomized complete blocks design with three replications. Treatments were gamma rays from Cobalt-60 source on chamomile seeds cv. Bodegold (0, 4, 8, 12, 16, and 20 Gray) and different levels of nitrogen (0, 50, 100, and 150 kg/ha). Results showed the significant interaction effect of gamma and nitrogen on the leaf yield, biomass and protein, harvest index of protein, and nitrogen use efficiency for leaf and protein production, the yield of dried flower and essential oil. But gamma irradiation and nitrogen had no significant effect on leaf protein and essential oil percentage. The highest yield of leaf (4194 kg/ha) and biomass (19996 kg/ha) were obtained at 8 GRAY of gamma rays with 100 and 150kg/ha of nitrogen application, respectively. However, the highest yield of protein (571kg/ha) was obtained from 20 GRAY of gamma rays and 0 kg/ha of nitrogen and the lowest yield (151kg/ha) was obtained from 0 GRAY and 50kg/ha of nitrogen. The highest value of nitrogen use efficiency for leaf (67.39) and protein (9.30) production was related to the plants grown from seeds and treated by 16 GRAY of gamma and 50kg/ha nitrogen. The lowest nitrogen use efficiency for leaf (13.94) and protein (1.42) production were observed at 16 GRAY and 150kg/ha nitrogen. The highest yield of dried flower in 0, 4, 8, 12, 16 and 20 GRAY were obtained at 150, 100, 0, 150, 100 and 100 kg/ha of nitrogen application, respectively. Generally, irradiations over the 12 GRAY resulted in reducing the nitrogen application for protein production.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2857_0f6f5b5f499a82f00e24ddf237ef2421.pdf
بابونه آلمانی (Matricaria recutita L.)
بیوماس
پرتو گاما
شاخص برداشت پروتئین
Matricaria recutita L
biomass
Gamma ray
protein harvest index
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
313
324
10.22092/ijmapr.2013.2858
2858
Research Paper
بررسی عملکرد، میزان و ترکیبهای اصلی اسانس
آویشن کرمانی (Thymus caramanicus Jalas) در زمانهای مختلف برداشت
Study on essential oil content and composition of
Thymus caramanicus Jalas in different harvesting stages
لیلی صفائی
safaii2000@yahoo.com
1
ابراهیم شریفی عاشورآبادی
esharifi@rifr-ac.ir
2
حسین زینلی
hoszeinali@yahoo.com
3
داود افیونی
4
مهدی میرزا
mirza@rifr-ac.ir
5
مربی پژوهش، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
مربی پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، تهران
بهمنظور بررسی اثر زمان برداشت بر میزان و عملکرد اسانس و ترکیبهای تشکیلدهنده اسانس گیاه آویشن کرمانی (Thymus caramanicus Jalas) آزمایشی طی سالهای 1386 تا 1388 در ایستگاه تحقیقاتی شهید فزوه اصفهان انجام شد. به همین منظور بذرهای گیاه پس از جمعآوری از رویشگاه، در شاسی کشت و نشاءهای حاصل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به زمین اصلی منتقل شدند. سرشاخههای گیاه به مدت دو سال (1387 و 1388) در چهار مرحله آغاز گلدهی، 50% گلدهی، گلدهی کامل و بذردهی، برداشت، خشک و اسانسگیری شد. جداسازی و شناسایی ترکیبهای اسانس با دستگاه کروماتوگرافی گازی و گاز کروماتوگراف متصل به طیفسنج جرمی انجام گردید. نتایج نشان داد که اثر زمان برداشت بر مجموع عملکرد دو ترکیب تیمول و کارواکرول، درصد اسانس و درصد گاما-ترپینن و بورنئول معنیدار بود. بیشترین مجموع عملکرد تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی و بیشترین درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل بدست آمد. اثر متقابل سال در مرحله برداشت مشخص نمود که بیشترین درصد اسانس اندام هوایی در طی دو سال متعلق به مرحله گلدهی کامل سال اول (56/1%) و بالاترین عملکرد مجموع دو ترکیب تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی همان سال (54/28 کیلوگرم در هکتار) بودهاست. از بین شش ترکیبی که بیشترین درصد اسانس را تشکیل دادند کارواکرول ترکیب غالب در هر چهار مرحله برداشت بود و بیشترین مقدار آن در مرحله ابتدای گلدهی (45/88%) سال دوم حاصل شد. دومین ترکیب غالب تیمول بود که در مرحله گلدهی کامل به حداکثر مقدار خود (77/11%) رسید. پاراسیمن، 1،8- سینئول و گاما-ترپینن در مرحله بذردهی (بهترتیب 35/2%، 21/1% و 15/2%) و بورنئول در مرحله گلدهی کامل بیشترین مقدار (52/7%) را نشان دادند. همچنین رابطه مثبت و معنیداری بین درصد اسانس با مجموع عملکرد دو ترکیب کارواکرول و تیمول مشاهده گردید. در مجموع براساس نتایج بدستآمده بهترین زمان برداشت آویشن کرمانی برای رسیدن به حداکثر عملکرد تیمول و کارواکرول در مرحله بذردهی و برای درصد اسانس در مرحله گلدهی کامل میباشد.
In order to study the effects of harvesting stages on essential oil yield and composition of Thymus caramanicus Jalas, an experiment was conducted during 2007-2009 in Fozveh Research Station of Isfahan. collected seeds from natural habitat were cultivated in pots and then seedlings were transplanted at the main field in a randomized complete blocks design with 3 replications. Aerial parts of the species were harvested at 4 stages including: beginning of flowering, fifty percent flowering, full flowering and fruit set during two years. The plant materials were dried and their essential oils were obtained by water distillation. Capillary GC and GC/MS analysis were used to determine the volatile profile of essential oil samples. Results showed that harvesting stages had significant effects on thymol and carvacrol content and essential oil percentage. The highest amount of essential oil and thymol percentage were obtained at full flowering stage of the first year (1.56% and 3.59 kg/ha, respectively) and the maximum carvacrol percentage was obtained at fruit set stage of the first year (25.45 kg/ha). Six components consisted the highest amount of essential oil, among them carvacrol was dominant at all 4 harvesting stages. The highest amount of carvacrol was obtained at the beginning of flowering stage (88.45%) in the second year. Thymol was the second dominant component with a maximum percentage of 11.77%, obtained at full flowering stage. The highest content of ρ- cymene, 1,8-cineole and γ-terpinene were obtained at fruit set stage (2.35, 1.21 and 2.15%, respectively) and the highest content of borneol was recorded at full flowering stage (7.52%). Also, a positive correlation was observed between essential oil percentage and amounts of thymol and carvacrol. In conclusion, the best time for harvesting of T. caramanicus to achieve the maximum carvacrol percentage was fruit set stage, while full flowering stage was identified as the best time to achieve the maximum essential oil and thymol percentage.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2858_afc426f93a31f8b9142e5e1e3c63362c.pdf
آویشن کرمانی (Thymus caramanicus Jalas)
زمان برداشت
اسانس
تیمول
کارواکرول
Thymus caramanicus Jalas
harvesting stages
essential oil
Thymol
Carvacrol
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
325
342
10.22092/ijmapr.2013.2859
2859
Research Paper
بررسی آتاکولوژی بادرنجبویه دنایی (Dracocephalum kotschyi Boiss.) در ایران
Autecology of Dracocephalum kotschyi bioss. in Iran
محمد فتاحی
mohamadfattahi@yahoo.com
1
وحیده ناظری
nazeri@ut.ac.ir
2
فاطمه سفیدکن
sefidkon@rifr-ac.ir
3
ذبیحاله زمانی
zzamani@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری اصلاح و فیزیولوژی گیاهان دارویی، گروه علوم باغبانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استادیار، گروه باغبانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
استاد، بخش گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دانشیار، گروه باغبانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
بررسی روابط بین یک گونه و محیط زنده و غیرزنده اطراف آن در رویشگاههای طبیعی اطلاعات باارزشی را از لحاظ تکثیر، اهلی کردن و اصلاح گیاهان فراهم میکند. به این منظور آتاکولوژی گیاه بادرنجبویه دنایی (Dracocephalum kotschyi Boiss.) در 12 رویشگاه بررسی شد. مناطق رویش گیاه با استفاده از فلورا ایرانیکا و کمک اهالی محلی مشخص گردید. خصوصیات هر رویشگاه با استفاده از وضعیت توپوگرافی و اقلیمی تعیین گردید. همچنین فنولوژی گیاه و گیاهان همراه با گیاه مورد مطالعه در مناطق مختلف تعیین شد. سایر صفات بررسی شده عمدتاً صفات رویشی و زایشی گیاه بوده و ارتفاع گیاهان، قطر در منطقه یقه و تاج پوشش گیاه نیز در محل اندازهگیری شد. همچنین شایستگی گیاهان (براساس تعداد بذر تولید شده در گیاه، تعداد ساقههای گلدار، پتانسیل بالفعل و بالقوه تولید بذر گیاهان) در مناطق مختلف تعیین گردید. منظور از شایستگی، توانایی گیاه در تولید بذر بهعنوان یکی از روشهای تولیدمثل میباشد. برآورد حاصل از دادههای اقلیمی از محلهای موجود حکایت از این داشت که این گیاه نیازمند رشد در مناطق صخرهای مرتفع، هوای خنک در تابستان و رطوبت نسبی بالا میباشد. همچنین شایستگی گیاهان و وضعیت رشد گیاهان در مناطق مختلف متفاوت بود که میتواند به علت تغییرات اقلیمی یا ژنتیکی باشد. نتایج پژوهش حاضر، با توجه به تعداد کم گیاهان و در معرض انقراض بودن این گونه در زیستگاههای طبیعی آن، نشاندهنده ضرورت حفاظت و بعد اصلاح و اهلی کردن آن میباشد.
Study on relationships between a species with its surrounding biotic and abiotic environment provides valuable information in terms of propagation, domestication and breeding. For this purpose, the autecology studies of Dradocephalum kotschyi Bioss was studied in 12 natural habitats. Natural habitats were determined with using Flora Iranica and with the assistance of local people. Also, topography and climate conditions were determined for each natural habitat. In addition, phenology and dominant companion species were recorded in all growing regions. Other studied traits were mostly growth and reproductive ones including height, basal diameter and canopy cover which were evaluated in situ. Plant fitness was evaluated based on the number of produced seeds, flowering stems, observed expected and produced seeds. Results of topography and climate data showed that natural habitats were mostly in rocky highlands with a high relative humidity and cool weather in summer. Plant fitness and growth condition were significantly different in different regions which could be due to ecological and/ or genetic variations. According to the results, domestication and breeding programs are urgently required for the conservation of this valuable but endangered species.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2859_e8d1f71b2b25a98c65065d56c0cfaad9.pdf
Dracocephalum kotschyi Boiss
آتاکولوژی
شایستگی گیاهان
اقلیم
Dracocephalum kotschyi Boiss
Autecology
plants fitness
Climate
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
343
357
10.22092/ijmapr.2013.2860
2860
Research Paper
بررسی اثرهای هیدرو و اسموپرایمینگ در دماهای مختلف بر جوانهزنی و رشد گیاهچه
مرزه خوزستانی (Satureja khuzistanica Jamzad.) تحت تنش رطوبتی
Effects of hydro and osmopriming in different temperatures on germination and seedling growth of Satureja khuzistanica Jamzad. under drought stress
حمیدرضا عیسوند
eisvand.hr@lu.ac.ir
1
اصغر شرفی
2
احمد اسماعیلی
3
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان
مرزه خوزستانی (Satureja khuzistanica Jamzad.) ازجمله گیاهان متعلق به خانواده نعناعیان است که گونههای متعدد آن در مناطق مختلف ایران رویش دارند. مرحله جوانهزنی یکی از مراحل مهم در دوره رشدی گیاهان است که اغلب تحت تأثیر شرایط نامساعد محیطی قرار گرفته و دچار اختلال میشود. در ایران، تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل نامساعد محسوب میشود. پرایمینگ یکی از روشهای بهبود کیفیت بذر برای شرایط تنش است. این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر هیدرو و اسموپرایمینگ در دماهای مختلف بر بهبود کیفیت بذر مرزه خوزستانی در شرایط تنش رطوبتی انجام شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و سه فاکتور اجرا شد. فاکتور اول شامل سه سطح تنش رطوبتی (صفر، 4- و 8- بار)، فاکتور دوم، سه سطح پرایمینگ (صفر، 4- و 8- بار) و فاکتور سوم شامل دو سطح دمای پرایمینگ (15 و 25 درجه سانتیگراد) بود. برای ایجاد مکش اسمزی در محیط پرایمینگ و همچنین محیط جوانهزنی از PEG6000 استفاده شد. با پیشرفت تنش خشکی، صفاتی نظیر درصد و سرعت جوانهزنی، وزن تر و خشک گیاهچه، طول گیاهچه و شاخص بنیه کاهش یافت، اما تعداد ریشه فرعی تا تنش 4- بار افزایش و پس از آن کاهش یافت. هیدرو و اسموپرایمینگ، کیفیت بذر را بهبود بخشیدند. اثر متقابل تنش خشکی و پتانسیل اسمزی محلول پرایمینگ بر درصد و سرعت جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه، تعداد ریشه فرعی و شاخص بنیه معنیدار بود. تیمار هیدروپرایمینگ در دمای °C15 بیشترین اثر مثبت را بر درصد و سرعت جوانهزنی، وزن خشک گیاهچه، تعداد ریشه فرعی و شاخص بنیه در شرایط بدون تنش و تنش 4- بار داشت، درحالیکه در شرایط تنش 8- بار، تیمار اسموپرایمینگ 4- بار در دمای °C15 توانست بیشترین اثر مثبت را بر سرعت جوانهزنی و شاخص بنیه داشته باشد. طویلترین ریشهها در شرایط تنش و بدون تنش خشکی از بذرهای اسموپرایم شده (در 8- بار و دمای °C25) بدست آمدند. تیمارهای اسموپرایم بهطور بارزی طول گیاهچه و تعداد ریشه فرعی را افزایش دادند. بهاستثنای صفت تعداد ریشه که تحت تأثیر دمای پرایمینگ قرار نگرفت، اغلب صفات مورد بررسی، در بذرهایی که در دمای پایینتری (°C15) پرایم شده بودند وضعیت بهتری داشتند.
Satureja khuzistanica Jamzad. belongs to the family labiateae of which several species are growing in different regions of Iran. Germination is one of the important growth stages in plant life cycle that usually is affected and disturbed by unfavorable conditions. Drought stress is considered as an important unfavorable factor for a main part of Iran. Seed priming is a technique to improve seed quality for stress conditions. The study was performed in a factorial experiment based on a completely randomized design with three replications and three factors. The first factor consisted of three levels of moisture stress (0, -4 and -8 bar), the second factor was osmopriming (0, -4 and -8 bar) and the third factor consisted of two levels of priming temperature (15 and 25 °C). PEG6000 was used to induce osmotic stress in priming and germination medium. Germination percentage and rate, seedling fresh and dry weights, seedling length and vigor index decreased by increasing drought stress, while the number of root increased up to -4 bars and then decreased. Hydro and osmopriming could improve the seed quality. Interaction effect of drought and osmotic potential of priming was significant for germination percentage and rate, seedling dry weight, number of root and vigor index. The seeds hydroprimed at 15°C had the highest germination percentage and rate, vigor index, seedling dry weight and number of roots under control (0 bar) and mid stress (-4 bar) conditions, while the highest germination rate and vigor index were recorded for the seeds primed at -4 bar and 15°C under severe drought condition (-8 bar). The longest roots were obtained at osmopriming at -8 bars and 25°C in control and drought conditions. All traits were affected by priming temperature, except the number of root, as most of the traits primed at 15°C showed a better condition.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2860_9887c52c46184591cb086fa3f73d782c.pdf
مرزه (Satureja khuzistanica Jamzad.)
جوانهزنی
تنش خشکی
دمای پرایمینگ
پلیاتیلن گلایکول
Satureja khuzistanica Jamzad
germination
Drought Stress
priming temperature
PEG6000
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
358
372
10.22092/ijmapr.2013.2861
2861
Research Paper
واکنش خصوصیات رشدی و جذب عناصر گیاه ریحان (Ocimum basiilicum L.)
به کاربرد همزمان کمپوست زباله شهری و سه گونه قارچ تریکودرما (Trichoderma spp.)
Response of growth characteristics and nutrients uptake of basil
(Ocimum basiilicum L.) to concomitant use of municipal
waste compost and three species of Trichoderma
آلاله متقیان
1
همتاله پیردشتی
pirdasht@yahoo.com
2
محمدعلی بهمنیار
3
بهاره متقیان
4
کارشناسارشد، پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
دانشیار، پژوهشکده ژنتیک و زیستفناوری کشاورزی طبرستان، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
دانشیار، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
بهمنظور بررسی اثر کاربرد همزمان کمپوست زباله جامد شهری و گونههای مفید قارچ تریکودرما بر خصوصیات سبز شدن گیاهچه، رشد و جذب برخی عناصر کممصرف در گیاه ریحان (Ocimum basiilicum L.) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار بهصورت گلدانی اجرا گردید. تیمارها شامل 3 سطح از کمپوست زباله جامد شهری (15، 30 و 45 تن در هکتار بهصورت جداگانه و تلفیق شده با 50% کود شیمیایی)، کود شیمیایی (90 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 50 کیلوگرم در هکتار K2O و 45 کیلوگرم در هکتار P2O5) و شاهد (بدون مصرف کمپوست و کود شیمیایی) و سه گونه تریکودرما (T. viridae، T. harzianum و T. hamatum) بود. مقایسات گروهی بیانگر آنست که گروه کمپوست زباله شهری موجب کاهش معنیدار درصد ظهور نهایی (02/8%)، متوسط زمان ظهور گیاهچه (32/52%) و سرعت ظهور تجمعی گیاهچه (67/15%) در مقایسه با کود شیمیایی گردید. در مقابل، گروه کودی مذکور وزن تر اندام هوایی و ریشه (بهترتیب 10/13% و 59/33%) و وزن خشک و طول ریشه گیاه (بهترتیب 30/28% و 24/13%) را نسبت به کود شیمیایی افزایش داد. در این آزمایش کمپوست زباله شهری محتوی مس، روی و آهن بافت گیاهی را (بهترتیب 85/26%، 14/14% و 09/20%) در مقابل کود شیمیایی افزایش داد. همچنین استفاده از کمپوست زباله تلفیقشده موجب بهبود 03/9 و 26/12 درصدی محتوی آهن و مس گیاه در مقایسه با کاربرد جداگانه آن گردید. در بین گونههای تریکودرما، گونه T. harzianum موجب افزایش وزن خشک اندام هوایی و ریشه (بهترتیب 05/16% و 27/17%)، ارتفاع گیاه و طول ریشه (بهترتیب 44/8% و 03/13%) و میزان مس بافت گیاهی (14/31%) در مقابل T. hamatum گردید. در مجموع در این آزمایش سطوح 30 و 45 تن در هکتار کمپوست بهرغم محدودیت سبز شدن، توانستند رشد و کیفیت گیاه ریحان را بهبود بخشند.
In order to investigate the effects of municipal waste (MSW) compost and beneficial fungi of Trichoderma on seedling emergence parameters, growth and some micronutrients uptake of basil (Ocimum basiilicum L.), a pot experiment was carried out in a factorial arrangement based on a randomized complete blocks design with 3 replications. The treatments were consisted of three levels of municipal solid waste compost (15, 30, 45 Mg ha-1alone and plus 50% chemical fertilizer), recommended chemical fertilizer (90 kg ha-1 N, 50 kg ha-1 K2O and 45 kg ha-1 P2O) and a control (no compost or chemical fertilizer application) and three species of Trichoderma (T. viridae, T. harzianum, T. hamatum). The orthogonal contrasts revealed that municipal solid waste compost significantly decreased final seedling emergence percentage (8.02%), mean emergence time (52.32%) and cumulative emergence rate (15.67%) compared to chemical fertilizer. In contrast, this group of fertilizers increased aerial and root fresh weight (13.10 and 33.59%, respectively) and dry weight and length of root (28.30 and 13.24%, respectively) rather than chemical fertilizer. In this experiment, the MSW compost markedly increased plant tissue Cu, Zn and Fe content (26.85, 14.14 and 20.09%, respectively) compared to chemical fertilizer. Also, enriched MSW increased plant Fe and Cu content (9.03 and 12.27%, respectively) compared to non-enriched MSW. Among Trichoderma speceices, T. harzianum was superior in terms of aerial and root dry weight (16.05 and 17.27%, respectively), plant height and root lenght (8.44 and13.03 %, respectively) and plant tissue Cu content (31.14%) compared to T. hamatum. Generally, in this experiment, the 30 and 40 Mg ha-1of compost despite the limitation of seedling emergence, could improve the growth and quality of basil.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2861_59be8660fa3096fc2572bf908349a6a5.pdf
ریحان (Ocimum basiilicum L.)
تریکودرما
کمپوست
گیاهچه
عناصر کممصرف
basil (Ocimum basiilicum L.)
Trichoderma
Compost
Seedling
Micronutrient
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
373
386
10.22092/ijmapr.2013.2862
2862
Research Paper
بررسی تأثیر مصرف کودهای ارگانیک و شیمیایی بر اسانس
بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)
Effect of organic and chemical fertilizers on essential oil of
Matricaria chamomilla L.
مریم نیکنژاد
niknejad_maryam@yahoo.com
1
محمدحسین لباسچی
lebaschy@rifr-ac.ir
2
کامکار جایمند
jaimand@rifr-ac.ir
3
فیروزه حاتمی
4
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه زراعت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
کارشناس ارشد، دانشگاه تربیت مدرس
مدیریت مصرف کود یکی از عوامل اصلی در کشت موفقیتآمیز گیاهان دارویی است. استفاده از کودهای سازگار با طبیعت و مناسب برای رشد بهینهی گیاه میتواند اثرهای مطلوبی بر شاخصهای کمّی و کیفی گیاه داشته باشد. بهمنظور بررسی تأثیر کودهای ارگانیک و شیمیایی بر میزان و ترکیبهای اسانس گیاه دارویی بابونه (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1388 اجرا شد. تیمارها شامل کود شیمیایی فسفات آمونیوم بهمیزان 150 کیلوگرم در هکتار، کود آلی (گاوی) بهمیزان 24 تن در هکتار، کمپوست حاصل از بقایای گیاهی بهمیزان 24 تن در هکتار، مخلوط کودهای آلی و شیمیایی بهمیزان 12 تن کود آلی و 75 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی و ورمیکمپوست بهمیزان 7500 کیلوگرم در هکتار بودند. نتایج نشان داد که اعمال تیمار کودی مخلوط )آلی و شیمیایی) بیشترین اثر را در افزایش کمّی و کیفی صفات فیتوشیمیایی نسبت به سایر تیمارها داشت. نتایج ترکیبهای اسانس بابونه نشان داد که بیشترین مقدار بازده اسانس (37/0%) و کامازولن (05/10%) بهازای مصرف کود مخلوط حاصل شد که نسبت به شاهد و سایر تیمارها اختلاف معنیدار داشتند. تیمار کود مخلوط موجب افزایش در بیشتر ترکیبهای دیگر بابونه نسبت به سایر تیمارهای کودی گردید.
Manure management is a major factor in cultivation of medicinal plants. Utilization of proper fertilizers due to optimizing the plant growth could have positive effects on quality and quantity indicators. In order to investigate the effects of organic and chemical fertilizers on essential oil and components of Matricaria chamomilla L., an experiment was conducted using complete randomized blocks design with three replications at Research Institute of Forests and Rangelands during 2009-2010. Treatments were five fertilizers; chemical fertilizer (Ammonium phosphate) 150 Kg/ha, organic mixture (Bovine) 12 tons/ha, and chemical fertilizer 75 kg/ha, vermicompost (derived from wood waste) 7500 kg/ha, compost (plant debris) 24 tons/ha and control (no fertilizer). Results showed that the mixture treatment (organic and chemical) had the most influence on increasing the quality and quantity of phytochemical characteristics. Maximum essential oil yield (0.37 gr) and beta-ocimene (0.43%) were obtained with mixed fertilizer bysignificant difference compared to control and other treatments. Mixed fertilizers treatment caused an increase in most of the other compounds of Matricaria chamomilla compared with other treatments.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2862_b873f909b5d52340e2b2d1b861531a5a.pdf
بابونه (Matricaria chamomilla L.)
کودهای آلی و شیمیایی
اسانس
کامازولن
بیسابولول
Matricaria chamomilla L
organic and chemical fertilizers
essential oil
chamazolen
bisabolol
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
387
398
10.22092/ijmapr.2013.2863
2863
Research Paper
مطالعه اثر نوع ریزنمونه و سطوح تنظیمکنندههای رشد بر کالزایی در گیاه دارویی Levisticum officinale Koch. در محیط کشت MS تغییریافته
Effect of explants types and levels of plant growth substances on callogenesis
in Levisticum officinale Koch. on a modified MS medium
راحله خطیبزاده
khatibzadeh_rahele@yahoo.com
1
مجید عزیزی
azizi@um.ac.ir
2
حسین آرویی
aroiee@um.ac.ir
3
محمد فارسی
4
دانشآموخته کارشناسی ارشد باغبانی، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشیار، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
استادیار، گروه باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشیار، گروه بیوتکنولوژی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
با گذشت زمان، بار دیگر پرورش و تولید گیاهان دارویی با رشد قابلتوجهی روبرو شدهاست. پیشرفتهای زیستفناوری میتواند کارآیی بسیاری در حفظ و تکثیر گیاهان در خطر انقراض و همچنین افزایش توان ژنتیکی گیاهان دارویی داشته باشد. تغییرات ژنتیکی رخ داده در کشتهای کالوس ممکن است به بازدهی بالاتری در تولید متابولیتهای ثانویهی ارزشمند بیانجامد. انجدان رومی (Levisticum officinale Koch.) از تیرهی چتریان، یکی از قدیمیترین گیاهان دارویی و ادویهای بهشمار میرود که در فارماکوپههای معتبر، ترکیبهای ریشهی آن بهعنوان موادی مدر برای درمان سنگ و عفونتهای کلیه و مجاری ادراری معرفی شدهاند. این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع ریزنمونه، ترکیب محیط کشت و هورمونهای تنظیمکنندهی رشد بر روی میزان رشد کالوس انجدان رومی در قالب طرح کاملاً تصادفی فاکتوریل با ریزنمونههای هیپوکوتیل، ریشه، برگ، دمبرگ و گره طوقه و در محیط MS تغییریافته (AM1) حاوی سطوح مختلف مواد رشد گیاهی انجام شد. پس از یک ماه میزان رشد و درصد کالزایی مقایسه شد. نتایج نشان داد که حداکثر میزان رشد و بهترین خصوصیات ظاهری کالوس با استفاده از ریزنمونهی هیپوکوتیل و ریشه، در محیط پایهی AM1 و با مقادیر 5/1 میلیگرم در لیتر 2,4-D، 5/0 میلیگرم در لیتر Kin و 025/0 میلیگرم در لیتر NAA بدست آمد.
Over time, once again there has been a significant growth in growing and producing medicinal plant species. The biotechnological developments have far-reaching implications in conservation and propagation of endangered species, as well in the genetic improvement of medicinal plant. The genetic variation occurred in calli holds tremendous potential for increasing production efficiency of valuable secondary metabolites. Levisticum officinale Koch. is considered as one of the oldest medicinal plants and spices from Apiaceae, whose root has a diuretic agent for the treatment of kidney stones and kidney and urinary tract infections, reported in many credible pharmacopoeias. In present investigation, callus cultures of lovage explants (hypocotyl, root, leaf, petiole, crown node) were initiated in modified MS medium, called AM1, supplemented with different phytohormonal combinations. After one month, the percentage and rate of callogenesis were analyzed as a completely randomized factorial design. The highest callus growth and best appearance were obtained by hypocotyl and root explants in the AM1 medium supplemented with 2,4-D (1.5 mgl-1) + Kin (0.5 mgl-1) + NAA (0.025 mgl-1).
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2863_796827aaf0d31ba892727abd8c657ceb.pdf
Levisticum officinale Koch
گیاه دارویی
تنظیمکننده رشد
القای کالوس
Levisticum officinale Koch
medicinal plant
plant growth regulators
Callus induction
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
399
411
10.22092/ijmapr.2013.2864
2864
Research Paper
بررسی اثر ضدقارچی اسانس چند گیاه دارویی در کنترل قارچ Rhizopus stolonifer
عامل پوسیدگی نرم روی میوه توتفرنگی
Antifungal effects of three plant essential oils against
Rhizopus stolonifer, the cause of soft rot on strawberry fruit
مریم بهداد
mary_behdad@yahoo.com
1
نعمتالله اعتمادی
2
ابراهیم بهداد
3
حسین زینلی
hoszeinali@yahoo.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان
دانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان
استاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان
استادیار، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان
برای کنترل آلودگیهای قارچی محصولات باغبانی گاهی از محلولهای قارچکش استفاده میشود که برای سلامت انسان مضر هستند. هدف از این تحقیق بررسی اسانسهای ضدقارچی چند گیاه دارویی در کنترل این قارچها و جایگزین کردن آنها به جای قارچکشهای شیمیایی بود. مهمترین قارچ بیماریزا در دوره پس از برداشت توتفرنگی، Rhizopus stolonifer است که برای کنترل آن، اثر ضدقارچی اسانسهای مرزه (Satureja hortensis)، آویشن شیرازی (Zataria multiflora)و زنیان (Carum copticom) مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به دو صورت in vitro و in vivo انجام شد. اسانسها با غلظتهای 10000، 2000، 1000، 500، 300، 200 و 100 پیپیام در محیط کشت PDA و روی میوههای توتفرنگی برداشت شده علیه قارچ Rhizopus انجام شد. آزمایش in vivo شامل 6 تیمار (3 اسانس، 1 قارچکش و 2 شاهد) و هر تیمار شامل سه تکرار و هر تکرار شامل 5 عدد میوه (حدود 70 گرم) بود. میوهها را پس از ضدعفونی سطحی در سوسپانسیون 106 (اسپور در میلیلیتر) Rhizopus بهطور جداگانه فرو برده و بعد در سوسپانسیون 3 اسانس ذکر شده و قارچکش ایپرودیون + کاربندازیم 5/52% (پودر وتابل) فرو برده شد و در شرایط حرارت اتاق حدود 1 ± 24 درجه سانتیگرادقرار گرفت. نتایج آزمایش روی آگار نشان داد که غلظت مهارکننده رشد میسلیوم قارچ ریزوپوس برای مرزه و زنیان 300 پیپیام و برای آویشن شیرازی 500 پیپیام بود. همچنین نتایج آزمایش در شرایط in vivo نشان داد که بیشترین میزان آلودگی بهترتیب در اسانس شاهد، سپس زنیان، آویشن شیرازی و مرزه بود.
Usually, many chemical fungicides are used to control fungal infections. However, some of these fungicides are harmful for human health. The goal of this study was to examine the essential oils of certain medicinal plants to control the fungi and replace the chemical fungicides. One of the most important and widespread fungi that infects strawberries during the post-harvest period is Rhizopus stolonifer. The effects of essential oils of three plant species: Satureja hortensis, Zataria multiflora and Carum copticom on the mycelial growth of Rhizopus stolonifer were tested both in vitro and in vivo on a medium of potato dextrose agar in seven concentrations (100, 200, 300, 500, 1000, 2000 and 10000 ppm). The in vivo experiment contained six groups: three essential oils, one fungicide and two controls. Each treatment consisted of three replicates and each replicate included five strawberries each weighing about 70 grams. Each fruit was disinfected, placed in a suspension of 106 spores per milliliter of Rhizopus stolonifer; and then placed in a suspension of either the essential oil or fungicide (Iprodione + Carbendazim 52.5% WP). The fruits were kept at room temperature (24 ±1°C). Results showed that the critical inhibitory concentration of Rhizopus stolonifer was 300 ppm for Satureja hortensis and Carum copticom and 500 ppm for Zataria multiflora. On the other hand, in vivo experiments showed that the greatest amount of remaining fungus was in the following order: control groups, Carum copticom, Zataria multiflora and Satureja hortensis.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2864_8de3317831ef603a6fbfaa69afd2615b.pdf
توتفرنگی
پوسیدگی نرم
اسانس
مرزه
آویشن شیرازی
زنیان
Rhizopus stolonifer
Strawberry
Soft rot
essential oil
Satureja hortensis
Zataria multiflora
Carum copticom
Rhizopus stolonifer
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
412
424
10.22092/ijmapr.2013.2865
2865
Research Paper
بررسی برخی ویژگیهای اکولوژیکی دو گونه Thymus kotschyanus Boiss. Et Hohen
و Thymus pubescens Boiss. & Kotschy ex Celak در استان آذربایجانغربی
The study of some ecological characteristics of Thymus kotschyanus Boiss. et Hohen and Thymus pubescens Boiss. & Kotschy ex Celak in West Azarbaijan
مژگان لارتی
m.larti49@gmail.com
1
صابر قاسمپور
2
ابراهیم شریفی عاشورآبادی
esharifi@rifr-ac.ir
3
بهمن علیزاده
4
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
کارشناس ارشد، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجانغربی
جنس آویشن یکی از گیاهان مهم در صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی است. بهمنظور بررسی رویشگاههای طبیعی گونههای مختلف جنس Thymus در استان آذربایجانغربی، مطالعات مختلفی در سالهای 1386-1384، در شرایط رویشگاهی اجرا شد. ابتدا بررسیهای رویشگاهی در نقاط مختلف استان انجام شد و بعد با مراجعه به رویشگاه گونههای T. pubescens Boiss. & Kotschy ex Celak و T. kotschyanus Boiss. Et Hohen بهترتیب در مناطق حاجیبیگ و قوشچی، پلاتگذاری و ثبت اطلاعات هر کدام از گونههای مورد نظر انجام گردید. در این بررسی علاوه بر اطلاعات مربوط به اقلیم و خاک منطقه، شاخصهای رویشی همانند ارتفاع بوته، سطح تاج پوشش، تعداد شاخههای فرعی مورد اندازهگیری قرار گرفته و بررسی آماری انجام شد. نتایج حاصل از بررسی رویشگاهی نشان داد که گونه T. kotschyanus در دامنه ارتفاعی 2500-1450 متر و در شیبهای 60-20 درصد و در جهت شیب شمالی با میانگین بارش 600- 400 میلیمتر رویش دارد. گونه T. pubescens در دامنه ارتفاعی 2600-1900 متر و در شیبهای 45-10 درصد با جهت شرقی و شمالشرقی با میانگین بارش 400- 250 میلیمتر گسترش دارد. برای رویش گونه kotschyanus خاک سیلتی- کلی- لومی و برای گونه pubescens خاک سیلتی- لومی مناسب میباشد. درصد اسانس گونه pubescens در مرحله 50% گلدهی 12/1 و گونه kotschyanus، 78/1% بود.
Thyme is one of the most important species in pharmaceutical, food, health and cosmetic industries. In order to study natural habitats of different species from Thymus genus in west Azerbaijan province, several studies were conducted in habitat conditions during 2001-2003. First, habitat surveys were conducted in different parts of the province and then plot establishment and data collection were performed in the habitats of T. pubescens and T. kotschyanus, in Hajibeyk and Ghoshchi regions, respectively. In this study, in addition to climate and soil data, vegetation indices such as plant height, canopy cover, number of branches and root length were measured. The results of the study showed that T. kotschyanus is distributed at an altitude of 1450-2500 m and slopes of 20-60% in northern slope and with an average rainfall of 400-600 mm while, T. pubescens is distributed at an altitude of 1900-2600 m, and slopes of 10-45 % (east and north), with an average rainfall of 250-400 mm. A soil texture of silty-clay-loam and silty-loam are needed for the growth of T. kotschyanus and T. pubesen, respectively. Essential oil percentage in 50% flowering stage was recorded to be 1/12% and 1/78% in T. pubescens and T. kotschyanus, respectively.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2865_91929267e9cc71fceac0aa8b39a416a1.pdf
آویشن (Thymus)
بررسی اکولوژی
پراکنش
اسانس
آذربایجانغربی
Thymus
ecological factors
distribution
essential oil
West Azarbaijan
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
425
437
10.22092/ijmapr.2013.2866
2866
Research Paper
بررسی تأثیر روشهای مختلف خشک کردن بر زمان خشک کردن، درصد و اجزای اسانس
ریحان (Ocimum basilicum L.)
The effects of different drying methods on drying time, essential
oil content and composition of basil (Ocimum basilicum L.)
محمّدتقی عبادی
m.t.ebadi@gmail.com
1
مصطفی رحمتی
2
مجید عزیزی
azizi@um.ac.ir
3
محمّد حسنزاده خیاط
4
علیرضا دادخواه
5
دانشجوی دکترا، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشجوی دکترا، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران
دانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
استاد، شیمی دارویی، دانشکده داروسازی و مرکز تحقیقات علوم دارویی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
استادیار، گروه تکنولوژی تولیدات گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی شیروان، دانشگاه فردوسی مشهد
خشک کردن یکی از قدیمیترین روشهای نگهداری محصولات کشاورزی پس از برداشت میباشد. ریحان (Ocimum basilicum L.) یکی از گیاهان خانواده نعناعیان (Lamiaceae) است که بهعنوان گیاهی دارویی و ادویهای مورد استفاده قرار میگیرد. بهمنظور بررسی تأثیر روشهای مختلف خشک کردن بر زمان خشک کردن، درصد و اجزای اسانس گیاه دارویی ریحان آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. شش توان مختلف میکروویو شامل 100، 180، 300، 450، 600 و 900 وات، دو دمای مختلف آون شامل 50 و 70 درجه سانتیگراد و روش طبیعی (سایه و آفتاب) مورد مقایسه قرار گرفتند. در روشهای مختلف، خشک کردن نمونهها تا زمانیکه وزن آنها به محتوای رطوبتی 10/0 بر پایه وزن خشک (یا 10% بر پایه وزن تر) رسید، ادامه داشت. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین زمان خشک کردن (بهترتیب 1/4 دقیقه و 48 ساعت) مربوط به تیمارهای خشک کردن با توان 900 وات میکروویو و روش خشک کردن در سایه بود. بالاترین درصد اسانس (3/1%) در روش سایه بدست آمد و کمترین میزان (3/0%) مربوط به توانهای 450، 600 و 900 وات میکروویو بود. توانهای مختلف میکروویو اثر منفی بر اجزای اصلی اسانس (ژرانیال و متیل کاویکول) گذاشتند ولی در روش سایه این ترکیبها بهخوبی حفظ شدند. بهطورکلی با توجه به نتایج این تحقیق میتوان اظهار نمود که خشک کردن گیاه دارویی ریحان با استفاده از روش سایه از این جهت که میزان اسانس و اجزای اصلی آن را بهصورت قابلملاحظهای حفظ کرد، برای خشک نمودن این گیاه مطلوب است.
Drying is one of the oldest methods for preservation of agricultural products after harvest. Basil (Ocimum basilicum L.) belongs to Lamiaceae family which is used as a medicinal and spice species. This experiment was carried out to determine the effect of different drying methods on drying time, essential oil content and composition of Basil. The experiment was conducted in a randomized complete blocks design with three replications and treatments were included two temperature levels (50 and 70 °C), six microwave powers (100, 180, 300, 450, 600 and 900 w), and two drying methods (sun and shade drying). The drying process was continued until the mass of the sample was reduced to a moisture content of about 0.10 on a dry basis or 10 % on a wet basis. Results indicated minimum and maximum drying times (4.1 minutes and 48 hours) were obtained at 900 w microwave powers and shade drying, respectively. Maximum and minimum essential oil content (1.3 and 0.3 %) were obtained by shade drying and in 450, 600 and 900 w, respectively. Microwave powers had negative effect on the main compositions of essential oil (geranial and methyl chavicol) but shade drying preserved them. According to the results, shade drying was identified as a suitable method for Basil, because essential oil content and composition were considerably maintained.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2866_dd1a2d3ac121e0b1b50bc89a5101eb20.pdf
ریحان (Ocimum basilicum L.)
خشک کردن
میزان اسانس
ژرانیال
متیلکاویکول
basil (Ocimum basilicum L.)
Drying methods
essential oil content
geranial
methyl chavicol
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
438
459
10.22092/ijmapr.2013.2867
2867
Research Paper
تأثیر کود بیولوژیک، آزوکمپوست و نیتروژن بر خصوصیات مورفولوژیک و میزان اسانس بادرشبی
(Dracocephalum moldavica L.) در دو منطقه کشور
Effect of biofertilizer, azocompost and nitrogen on morphologic traits and essential oil content of Dracocephalum moldavica L. in two regions of Iran
سعید یوسفزاده
1
سیدعلیمحمد مدرس ثانوی
modaresa@modares.ac.ir
2
فاطمه سفیدکن
sefidkon@rifr-ac.ir
3
احمد اصغرزاده
a_asgharzadeh_2000@yahoo.com
4
امیر قلاوند
ghalavaa@modares.ac.ir
5
محسن رشدی
6
امین صفرعلیزاده
7
دانشآموخته دکتری، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
استاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
استاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
استادیار، مؤسسه تحقیقات خاک و آب
دانشیار، گروه زراعت، دانشگاه تربیتمدرس
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشگاه آزاد واحد خوی
بهمنظور بررسی اثر تلفیقی کودهای بیولوژیک و نیتروژن بر تعدادی از خصوصیات مورفولوژیک و میزان اسانس بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 20 تیمار در 3 تکرار در سال زراعی 89-1388 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس (منطقه 1) و در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی استان آذربایجانغربی (منطقه 2) انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل ژنوتیپ (اکوتیپ بومی و رقم (SZK-1، باکتری (تلقیح بذر با باکتریهای ازوتوباکتر + آزوسپرلیوم + سودوموناس و عدمتلقیح)، رژیم کودی (100% کود اوره، 75% کود اوره + 25% آزوکمپوست، 50% کود اوره + 50% آزوکمپوست، 25% کود شیمیایی + 75% آزوکمپوست و 100% آزوکمپوست) بود. براساس نتایج بدستآمده بیشتر صفات مورفولوژیک مورد مطالعه تحت تأثیر ژنوتیپ قرار گرفت. اثر رژیم کودی بر عملکرد ماده خشک، بازده و عملکرد اسانس در هر دو منطقه معنیدار شد. تعداد شاخه گلدهنده در منطقه 1 و ارتفاع بوته، تعداد برگ ساقه اصلی و تعداد شاخه گلدهنده در منطقه 2 تحت تأثیر عامل تلقیح با باکتری قرار گرفنتد. برهمکنش اثر متقابل دو جانبه تعدادی از صفات مورد مطالعه را تحت تأثیر قرار دادند. اثر متقابل سه جانبه بر تعداد شاخه گلدهنده در منطقه 1 و بر بازده و عملکرد ماده خشک در منطقه 2 معنیدار بود. بیشترین ارتفاع بوته، ارتفاع اولین شاخه گلدهنده از سطح زمین، تعداد برگ در ساقه اصلی، تعداد شاخه فرعی و عملکرد اسانس در اکوتیپ بومی بدست آمد. تلقیح با باکتری ارتفاع، تعداد برگ ساقه اصلی، قطر ساقه و تعداد شاخه گلدهنده را افزایش داد. کاربرد تلفیقی 50 درصد کود اوره + 50 درصد آزوکمپوست توانست عملکرد ماده خشک، بازده و عملکرد اسانس را افزایش دهد. بهطوریکه کاربرد 100% آزوکمپوست کمترین عملکرد اسانس را تولید کرد. عملکرد اسانس در اکوتیپ بومی نسبت به رقم اصلاحشده افزایش یافت. افزایش عملکرد اسانس به واسطه تلقیح با باکتری در اکوتیپ بومی در مقایسه با رقم اصلاحشده بیشتر بود. در مجموع، نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که کاربرد تیمار تلفیقی 50% کود اوره + 50% آزوکمپوست در حالت تلقیح با باکتری میتواند بهعنوان یک جایگزین مناسب برای کودهای شیمیایی مورد توجه قرار گیرد.
To determine the effect of biofertilizers and nitrogen on some morphologic traits and essential oil content of dragonhead (Dracocephalum moldavica L.), a field experiment was conducted as factorial in a randomized complete blocks design with 20 treatments and 3 replications. The study was performed in two locations during 2009-2010 on research field at Faculty of Agriculture, Tarbiat Modares University, and at the Khoy Agricultural Research Center in West Azarbaijan province. The treatments were consisted of two genotypes (landrace and SZK-1 cultivar), two seed inoculation treatments (either with or without bacterial inoculation with Azotobacter + Azosprillum + psedomonas) and five fertilization regimes (100% urea, 75% urea + 25% Azocompost, 50% urea + 50% Azocompost, 25% urea + 75% Azocompost and 100% Azocompost). Results showed that most of the studied morphologic traits were affected by genotype factor. The effect of fertilizer regime was significant on dry matter yield, percentage of essential oil and essential oil yield. The number of flowering branches in location one, and plant height, number of leaves per main stem and number of flowering branches in location two were affected by bacterial inoculation. Two-way interaction effects on a number of studied traits were significant. Three-way interaction effects were significant for the number of flowering branches in location one and the percentage of essential oil and dry matter yield in location two. The greatest plant height, height of the first flowering branch from ground level, number of leaves on the main stem, the number of lateral branches and essential oil yield were recorded for the landrace. The bacterial inoculation increased plant height, the number of leveas on the main stem, stem diameter and the number of flowering branches per plant. The application of 50% urea + 50% Azocompost increased dry matter yield, essential oil percentage and yield. The application of 100% Azocompost resulted in the least essential oil yield. Essential oil yield in landrace was more than that of SZK-1 cultivar. Bacterial inoculation could enhance the essential oil yield in both genotypes, particularly in landrace. In general, results showed that application of 50% urea + 50% Azocompost integrated with bacterial inoculation can be a suitable alternative to chemical fertilizers.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2867_e8bff26e4b373c5dbac589f05009a962.pdf
بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.)
آزوکمپوست
ازوتوباکتر
نیتروژن
کودهای زیستی
Dracocephalum moldavica L
Azocompost
Azotobacter
nitrogen
Biofertilizer
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
460
475
10.22092/ijmapr.2013.2868
2868
Research Paper
اثر روشهای مختلف خشک کردن بر زمان خشک شدن و برخی مواد مؤثره
در دو توده گیاه ترخون (Artemisia dracunculus L.)
Effects of different drying methods on drying time and some active substances of two populations of Tarragon (Artemisia dracunculus L.)
پرویز رضوانیمقدم
rezvani@um.ac.ir
1
عسکر غنی
2
میترا رحمتی
3
سعیده محتشمی
4
استاد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکترا، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکترا، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی کارشناسیارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
در این تحقیق بهمنظور بررسی اثر روشهای مختلف خشک کردن توسط آون، ماکروویو، دمای محیط (سایه) و ترکیب ماکروویو و دمای محیط بر زمان خشک شدن، میزان اسانس، فعالیت آنتیاکسیدانی و مواد فنولی دو توده ترخون (Artemisia dracunculus L.) دو آزمایش مستقل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 13 تیمار خشک کردن (آون: دماهای 40، 50، 60 و 70 درجه سانتیگراد؛ ماکروویو: توانهای 900، 600، 450، 300، 180 و 100 وات؛ خشک کردن در دمای محیط؛ خشک کردن ترکیبی ماکروویو با توانهای 900 و 600 + خشک کردن در دمای محیط) بر دو توده ترخون (مشهد و نیشابور) انجام شد. همچنین مقایسهای بین نمونه تر و تیمارهای مذکور از نظر صفات فوق انجام شد (برای خشک کردن 13 تیمار و برای دیگر صفات 14 تیمار). نتایج این تحقیق نشان داد که بهطورکلی از نظر میزان رطوبت و مواد مؤثره اندازهگیری شده بین این دو توده تفاوت وجود داشت. همچنین عکسالعمل این دو توده، از نظر واکنش به روشهای مختلف خشک کردن تا حدی متفاوت بود. از نظر مدت زمان خشک شدن در هر دو آزمایش، طولانیترین زمان (حدود 30 ساعت و 32 ساعت در توده مشهد و نیشابور) مربوط به دمای محیط و زودترین زمان (حدود 5 دقیقه) مربوط به ماکروویو با توان 900 وات بود. در هر دو آزمایش بالاترین میزان اسانس (27/2 و 2/3% بهترتیب توده مشهد و نیشابور) مربوط به نمونه تر و بعد از آن دمای محیط و ماکروویو با توان 900 وات بود و افزایش دما باعث کاهش میزان اسانس شد. میزان اسانس در توانهای دیگر ماکروویو و تیمارهای ترکیبی، متوسط بود. بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی (5/82 و 8/81% بهترتیب توده مشهد و نیشابور) مربوط به نمونه تر بود، درحالیکه کمترین میزان آن در توده مشهد (7/60%) و نیشابور (53%) بهترتیب مربوط به تیمارهای دمای محیط و 40 درجه آون بود. بالاترین میزان مواد فنولی (بهترتیب 165 میلیگرم گالیکاسید در گرم وزن خشک) در توده مشهد مربوط به تیمار ماکروویو با توان 600 و در توده نیشابور (7/524 میلیگرم) مربوط به تیمار ماکروویو با توان 900 بود.
In order to study the effects of different drying methods including oven, microwave and ambient (shade condition) on drying time, essential oil content, antioxidant activity and phenol compound of two populations of Tarragon (Artemisia dracunculus L.), two separate experiments were carried out on two populations (Mashhad and Nishabur). The experiment was performed in a completely randomized design with three replications and 13 drying treatments (oven temperatures: 40, 50, 60 and 70 °C, six microwave powers: 100, 180, 300, 450, 600 and 900 w, shade drying and combination of drying with microwave (600 and 900 w) and shade drying). In addition, a comparison was performed between fresh sample and the mentioned treatments. Results showed that moisture content and measured active substances were different between studied populations. In both experiments, the longest drying time (about 30 hours and 32 h for Mashhad and Nishabur population, respectively) and the shortest drying time (about 5 minutes) was obtained at ambient temperature and 900 w microwave power treatments, respectively. In both experiments, the highest essential oil content (2.27 and 3.2% for Mashhad and Nishabur population, respectively) was obtained from fresh samples and then ambient temperature and microwave 900 w treatments. Essential oil content was decreased by increasing drying temperature. Essential oil content was in an average in all combination treatments. The highest antioxidant activity (82.5 and 81.8% in Mashhad and Nishabur population, respectively) was obtained by fresh samples while the lowest amount was obtained for Mashhad (60.7%) and Nishabur (53%) populations in ambient temperature and in 40°C oven dry, respectively. Maximum phenol compound was recorded for Mashhad population (165 mg GA/g DW) in 600 w microwave power and Nishabur population (524/7 mg GA/g DW) in 900 w microwave power, respectively.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2868_e9223b6d70db9cadfa9a74322168f862.pdf
آنتیاکسیدانت
اسانس
پلیفنولها
ماکروویو
Anti oxidant
essential oil
polyphenols
Microwave
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
476
485
10.22092/ijmapr.2013.2869
2869
Research Paper
بررسی ترکیبهای شیمیایی اسانس اندامهای مختلف گونه Centaurea depressa M. Bieb.
Chemical compositions of essential oils from different parts of
Centaurea depressa M. Bieb.
فاطمه عسکری
fasgari@rifr-ac.ir
1
مهدی میرزا
mirza@rifr-ac.ir
2
مربی پژوهشی، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
دانشیار، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
گیاه Centaurea depressa M. Bieb. بهنام گلگندم، یک گیاه داروییست که از عصاره آن برای شستشوی چشم استفاده میشود و ناراحتیهای دستگاه گوارش را تا حدودی کاهش میدهد. در این تحقیق بهمنظور بررسی کمّی و کیفی اسانس اندامهای مختلف گونه C. depressa، گیاه از مناطق دماوند و تهران در مرحله گلدهی جمعآوری گردید. اندامهای گیاهان بهصورت سه نمونه ساقه همراه برگ، ریشه و گلآذین تفکیک شده، در دمای محیط خشک شده و بعد به ذرات کوچک آسیاب شدند. نمونههای فوق با روش تقطیر با آب اسانسگیری شد. برای جداسازی و شناسایی ترکیبهای اسانس از دستگاههای گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) استفاده شد. بازده اسانس ساقه و برگ، ریشه و گلآذین منطقه دماوند (بر پایه وزنی- وزنی خشک شده) بهترتیب 18/0%، 13/0% و 07/0% و منطقه باغ گیاهشناسی به همان ترتیب 10/0%، 13/0% و 08/0% بود. در منطقه دماوند بیشترین ترکیبهای اسانس ساقه و برگ تیمول (5/56%)، اسپاتولنول (7/12%) و جرماکرن D (9/9%) بود. ترکیبهای اصلی اسانس ریشه پنتادکادین-1-ال (2/32%) و سیس-7-هگزادسن (5/29%) بودند. جرماکرن دی، جرماکرن B و تیمول (4/32%، 4/9% و 7/8%) بیشترین ترکیبهای اسانس گلآذین بودند. در منطقه باغ گیاهشناسی بیشترین ترکیبهای اسانس ساقه و برگ اسپاتولنول (4/25%)، Eudesma-4(15)-7-diene-1-b-ol (5/14%) و جرماکرن D (7/13%) بود. ترکیبهای اصلی اسانس ریشه تترادکانال (7/30%)، کاریوفیلناکساید (7/23%) و سیس-7- هگزادسن (3/22%) بود. تترادکانال (3/82%) و سیس-7-هگزادسن (5/15%) بیشترین ترکیبهای اسانس گلآذین بودند. با توجه به نتایج درمییابیم که در ترکیبهای اصلی اسانس دو رویشگاه و حتی اندامهای مختلف یک رویشگاه تنوع وجود دارد.
Centaurea depressa M. Bieb. (wheat flower) is a medicinal plant that its extraction is used for eye irrigation and somewhat reduces gastrointestinal irritation. This research was aimed to investigate the essential oil of C. depressa. Different organs of C. depressa were collected from Damavand and Tehran at flowering stage. The plant organs including stem plus leaf, root and inflorescence were separated and dried at laboratory temperature and then were ground to small particles. Essential oils were obtained by hydro-distillation method and analyzed by GC and GC/MS. The yield of essential oil of stem plus leaf, root and inflorescence of Damavand samples were 0.18%, 0.13% and 0.07% w/w (dried weight), respectively and for Tehran samples the values of 0.10%, 0.13% and 0.08% were recorded, respectively. In Damavand, the major constituents of essential oil obtained from stem plus leaf, root and inflorescence were thymol (56.5%), spathulenol (12.7%) and germacrene D (9.9%); pentadecadiene-1-ol (32.2%) and Z-7-hexadecene (29.5%); and germacrene D (32.4%), germacrene B (9.4%) and thymol (8.7%), respectively. In Tehran, the major constituents of essential oil obtained from stem plus leaf, root and inflorescence were Spathulenol (25.4%), Eudesms-4(15)-7-diene-1-b-ol (14.5%) and germacrene D (13.7%); tetradecanal (30.7%), caryophyllene oxide (23.7%) and Z-7-hexadecene (22.3%); and tetradecanal (82.3%) and Z-7-hexadecene (15.5%), respectively. According to the results, it can be concluded that there is variability in essential oil compositions of the two sites and even in different plant's organs.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2869_f19adfbf3b4549c6aadcbacec3c3d3e2.pdf
Centaurea depressa M. Bieb
Compositeae
ترکیبهای شیمیایی اسانس
تترادکانال
تیمول
جرماکرن D
Centaurea depressa M. Bieb
Compositeae
essential oil
tetradecanal
Thymol
germacrene D
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
486
501
10.22092/ijmapr.2013.2870
2870
Research Paper
بررسی تأثیر تاریخهای مختلف کاشت و کودهای شیمیایی، دامی و تلفیقی بر میزان ماده مؤثره دانه
گیاه دارویی خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaerate)
Study effects of different sowing dates and chemical, organic and integrated
fertilizer on grain active substance of Silybum marianum (L.) Gaerate
سودابه عبداله زارع
1
اسفندیار فاتح
esfandiarf@gmail.com
2
امیر آینه بند
3
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز
بهمنظور بررسی تأثیر تاریخهای مختلف کاشت و سطوح مختلف تغذیهای (شیمیایی و آلی) بر عملکرد و میزان ماده مؤثره دانه گیاه دارویی خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaerate)، آزمایشی در سال زراعی 1389-1388 بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه آموزشی و تحقیقاتی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. عامل اصلی تاریخ کشت در سه زمان: (23 آبان، 10 آذر و 24 آذر) و عامل فرعی سطوح تغذیهای مختلف در شش سطح: F1- شاهد (عدم مصرف کود)، F2- 100% کود شیمیایی NPK (150- 120- 100)، F3- 25% کود آلی +75% کود شیمیایی (5/7 تن دامی و NPK (5/112- 90- 75))، F4- 50% آلی+50% شیمیایی (15 تن کود دامی و NPK (75- 60 -50))، F5- 75% آلی+25% شیمیایی (5/22 تن کود دامی + NPK (5/37- 30- 25)) و F6- 100% کود آلی (30 تن کود دامی) بودند. نتایج بدستآمده نشان داد که تاریخ کاشت تأثیر معنیداری بر درصد فنول، درصد فلاونوئیدها و میزان سیلیمارین دانه داشت. تأخیر در کاشت منجر به کاهش میزان سیلیمارین دانه گردید. درحالیکه بالاترین درصد فنول و فلاونوئیدهای دانه در تاریخ 24 آذر بدست آمد. از نظر سطوح کودی نیز بیشترین درصد فلاونوئیدها، عملکرد فلاونوئیدها و عملکرد سیلیمارین از تیمار کودی 100% شیمیایی و سطوح کودی تلفیقی حاصل گردید. در این رابطه تیمار F2 مزیتی نسبت به سطوح کودی تلفیقی نداشت. همچنین بالاترین درصد فنول و عملکرد فنول از سطوح کودی تلفیقی بدست آمد. بنابراین بیشترین میزان سیلیمارین از تیمار F6 و بیشترین فعالیت آنتیاکسیدانی دانه از تیمار F4 و F6 حاصل شد.
To study the effects of different sowing dates and different fertilizing methods (chemical &organic) on yield and amount of active substance of milk thistle (Silybum marianum (L.) Gaerate), a field experiment was done at Agricultural College of Shahid Chamran University during 2009-2010. Experimental design was split plot on RCBD with three replications. Main plot was sowing dates including (14Nov, 1 Dec and 15 Dec) and sub plot was different fertilization levels including: F1: control, F2:100% chemical fertilizer (100-120-150 kg/ha NPK, respectively), F3: %25 organic fertilizer + %75 chemical fertilizer (75-90-112.5 kg/ha NPK + 7.5 ton/ha animal manure), F4: %50 organic fertilizer + %50 chemical Fertilizer (50-60-75 kg/ha NPK + 15 ton/ha animal manure), F5: %75 organic Fertilizer + %25 chemical fertilizer (25-30-37.5 kg/ha NPK + 22.5 ton/ha animal manure), F6: %100 organic fertilizer (30 ton/ha animal manure). Results showed that sowing date had significant effect on the percentage of phenol and flavenoid and the amount of silymarin. Late sowing date (15 dec) decreased grain silymarin content, while the highest percentage of phenol and flavenoid was obtained at 15 Dec. Also, the highest percentage of flavenoid, flavenoid yield and silymarin yield were obtained at 100% chemical fertilizer and integrated fertilizer. In this regard, F2 treatment had no advantage compared to integrated fertilization levels. Also, the highest percentage and yield of phenol was obtained by integrated fertilizer methods. The highest silymarin content was related to F6, and the highest grain antioxidant activity was related to F4 and F6, respectively.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2870_eb312ce61fb4656b3b946f2e6b326e77.pdf
خارمریم (Silybum marianum (L.) Gaerate)
کود دامی
تاریخ کاشت
سیلیمارین
فنول
فعالیت آنتیاکسیدانی
Milk thistle (Silybum marianum (L.) Gaerate)
Animal manure
sowing date
silymarin
phenol
Antioxidant activity
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
502
515
10.22092/ijmapr.2013.2871
2871
Research Paper
بررسی ترکیبهای شیمیایی هسته و خواص آنتیاکسیدانی روغن برخی از ارقام انار تجاری ایران
Study on quality properties and antioxidant activity of the pomegranate seeds
of some Iranian commercial varieties
سعید داداشی
dadashis@ut.ac.ir
1
مراد موسیزاده
2
سیدمحمد موسوی
3
علیرضا یاوری
4
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
استاد، گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
دانشجوی دکتری، گروه علوم باغبانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
در این مطالعه ترکیبهای شیمیایی هسته چهار رقم انار تجاری ایران شامل آبانماهی، ملس، پوست سفید و شهوار از لحاظ درصد پروتئین، روغن، کربوهیدرات، عناصر معدنی و ترکیب اسیدهای چرب مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین خواص فیزیکوشیمیایی و آنتیاکسیدانی روغن هستههای انار تعیین گردید. فعالیت آنتیاکسیدانی روغن هسته انار از طریق روش 1,1-diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که رقم پوست سفید در مقایسه با سایر ارقام مورد مطالعه از محتوای روغن (9/16%)، فیبر خام (4/42%) و ارزش تغذیهای (7/460 کیلوکالری در صد گرم) بالاتری برخوردار است. رقم پوست سفید دارای بیشترین مقدار فسفر (3/2766 میلیگرم در کیلوگرم) و منیزیم (0/2052 میلیگرم) بود، در حالیکه بیشترین مقدار کلسیم (3/675 میلیگرم در کیلوگرم) و پتاسیم (6/3724 میلیگرم در کیلوگرم) مربوط به رقم شهوار بود. اسید چرب عمده شناسایی شده توسط کروماتوگرافی گازی، پونیسیکاسید بود که محدوده آن از 07/72% برای رقم شهوار تا 31/73% برای رقم ملس متغیر بود (p < 0.05). نسبت اسیدهای چرب چند غیراشباع به اشباع و غیراشباع به اشباع در روغن هسته انار بهترتیب در محدوده 174/9 تا 450/9 و 325/10 تا 861/10 بدست آمد (p < 0.05). اندیسهای اسیدیته (36/8-78/3%)، پراکسید (meq O2/Kg 48/0-39/0)، یدی (g I2/100g 3/220-9/216) و صابونی (mg KOH/g 5/182-3/179) برای روغن هسته انار تعیین گردید. همچنین اندیس شکست در 25 درجه سانتیگراد، ویسکوزیته و دانسیته روغنهای مورد مطالعه بهترتیب 527/1-461/1، 063/0-036/0 و 9311/0-9202/0 بدست آمد. رقم ملس کمترین مقدار ارتو دیفنول (ODC) و فعالیت آنتیاکسیدانی را نشان داد. در تمام ارقام مورد مطالعه، رابطه بین درصد DPPH باقیمانده و محتوای ارتو دیفنول، همبستگی بالایی (R2= 0.98, p < 0.01) را نشان داد.
The pomegranate seeds of four commercial varieties (Abanmahi (AB), Malas (MS), Pust Sefid (PS) and Shahvar (SH)) cultivated in Iran were evaluated in terms of quality properties including protein, oil, dietary fiber, mineral contents and fatty acid composition. Physicochemical properties and antioxidant activity of pomegranate seed oils (PSOs) also was determined. The oil antioxidant activity was measured by 1,1-diphenyl-2-picrylhydrazyl (DPPH) radical scavenging capacity. Results showed that PS had the highest oil (16.9%) and crude fiber (42.4%), and nutritional value (460.7Kcal/100g) among the selected varieties. PS had the highest level of phosphorus (2766.3 mg/kg) and magnesium (2052.0mg/kg), while the highest calcium (675.3mg/kg) and potassium (3724.6mg/kg) were related to SH. The main fatty acid identified by gas chromatography was punicic acid ranged from 72.07% for SH to 73.31% for MS (pp2/kg), iodine (216.9-220.3g I2/100g) and saponification (179.3-182.5mg KOH/g) values. Also, refractive index at 25°C, viscosity and density of PSOs varied from 1.461-1.527, 0.036-0.063Pa.s and 0.9202-0.9311g/cm3, respectively. The oil obtained from MS showed the lowest level of ortho-diphenols (ODC) and DPPH radical scavenging capability. The relationship between percentage of remaining DPPH and ODC of PSOs also illustrated high correlation among all varieties (R2 = 0.98, p<0.01).
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2871_be41ae9d6ad397d629c6d05015723612.pdf
هسته انار
عناصر معدنی
پروفایل اسید چرب
مشخصات روغن
ارتو دیفنول
مهار رادیکال DPPH
Pomegranate seed
mineral content
Fatty acid profile
Oil characterization
Ortho-diphenols
DPPH radical scavanging
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2013-07-23
29
2
516
525
10.22092/ijmapr.2013.2872
2872
Research Paper
تأثیر عصاره شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.) بر تعداد گلبولها و پارامترهای
مختلف خونی در موشهای نر آزمایشگاهی
Effect of licorice (Glycyrrhiza glabra L.) extract on cell count and
blood parameters in male mice
مهرداد مدرسی
mehrdad_modaresi@hotmail.com
1
سحر پورمتین
2
دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد خوراسگان، اصفهان
کارشناس ارشد علوم جانوری، دانشگاه پیامنور اصفهان
شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.) با نام عمومی licorice از خانواده نخود (Leguminosae) است که برای آن اثرهای درمانی زیادی ذکر شدهاست. با توجه به اینکه استفاده از مواد طبیعی با منشأ گیاهی در درمان بیماریهای مختلف تاریخچه طولانی دارد، در این مطالعه اثر شیرینبیان بر فاکتورهای خونی مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه روی 50 موش انجام شد. نمونهها بهصورت تصادفی در پنج گروه (3 گروه تیمار، گروه کنترل و دارونما) تقسیم و در شرایط یکسان نگهداری شدند. از موشهای نر بهعنوان حذف فاکتور جنس استفاده گردید، سپس عصاره آبی- الکلی شیرینبیان با دوزهای 50، 100 و 150 mg/kg به روش درون صفاقی (IP) طی 20 روز بهصورت یک روز در میان به گروههای تیماری تزریق شد. از سرم فیزیولوژی نیز برای تزریق به گروه دارونما استفاده گردید. مهمترین پارامترهای مورد بررسی تعداد گلبولهای قرمز، میزان هموگلوبین، هماتوکریت، پلاکت، MCHC، MCH و MCV در مقایسه با گروههای شاهد بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون دانکن و نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها نشان داد که میزان هموگلوبین، پلاکت و MCV، MCHC در همه دوزها و میزان MCH در دوز 100 و 150 mg/kg افزایش یافته، درحالیکه تعداد گلبولهای قرمز در دوزهای 100 و 150 mg/kg کاهش نشان داد. در میزان هماتوکریت تغییر معنیداری دیده نشد. این نتایج حکایت از اثر وابسته به دوز عصاره شیرینبیان بر فاکتورهای خونی دارد.
Licorice with common name of licorice pea from Leguminosae family has been noted for its many therapeutic effects. Using natural substances of plant origin has a long history in the treatment of various diseases. In this research, the effect of licorice on blood factors was examined. This study was performed on 50 mice. The samples were randomly divided into five groups (three treatment groups, control and the placebo group) and were kept under identical conditions. Hydro-alcoholic extracts of Licorice in doses of 50, 100, 150 mg/kg were injected by intraperitoneal (IP) within 20 days every other day. Physiological serum was injected to the control group. The main parameters included the RBC count, hemoglobin, hematocrit, platelet count, MCHC, MCH and MCV compared with control groups. Results showed that hemoglobin, platelet count, MCV and MCHC increased at all doses and MCH increased in 100 and 150 mg/kg dose, but the number of red blood cells decreased in doses of 100 and 150 mg/kg. No significant changes were observed in hematocrit. Results indicated a dose-dependent effect of the licorice on blood factors in mice.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_2872_0b71d72b61b1794c0a1a4ab367ad2e27.pdf
شیرینبیان (Glycyrrhiza glabra L.)
فاکتورهای خونی
موش کوچک آزمایشگاهی
licorice (Glycyrrhiza glabra L.)
Blood parameters
Mice