per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
183
192
10.22092/ijmapr.2018.105403.1714
116641
Research Paper
مطالعه کمّیت و کیفیت عملکرد اکسشنهای مختلف دو گونه مرزه (Satureja spicigera (C. Koch) Boiss., S. sahendica Bornm.) در شرایط دیم منطقه دماوند
Yield quantity and quality of Satureja spicigera (C. Koch) Boiss. and S. sahendica Bornm. accessions under dry farming condition in Damavand
سید رضا طبائی عقدایی
srtaghdaei@yahoo.com
1
ملیحه ابوترابی نجفآبادی
2
محمدحسین لباسچی
lebaschy@rifr-ac.ir
3
اکبر نجفی آشتیانی
najafi@rifr-ac.ir
4
علی اشرف جعفری
aajafari@rifr-ac.ir
5
فاطمه سفیدکن
sefidkon@rifr-ac.ir
6
لیلا میرجانی
mirjani@rifr-ac.ir
7
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
دانشآموخته کارشناسی ارشد، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
کارشناس ارشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
کارشناس ارشد، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
با هدف ارزیابی تولید سرشاخه گلدار و بازده اسانس اکسشنهای گونههای دارویی Satureja spicigera (C. Koch) Boiss. (Spic1, Spic2, Spic3) و S. sahendica Bornm. (Sah1, Sah2, Sah3, Sah4, Sah5, Sah6) آزمایشی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در شرایط دیم منطقه دماوند در سال 1393 اجرا شد. تجزیه واریانس اختلاف معنیداری (P<0.01) را بین دو گونه از نظر صفات مورد بررسی نشان داد. براساس مقایسه میانگینها، میزان ماده خشک بوته در گونه S. spicigera (108.50 گرم) نسبت به S. sahendica (25.82) بیشتر بود. همچنین، بیشترین تولید سرشاخه خشک در اکسشن Spic2 (183.5 گرم در بوته) از گونه S. spicigera و اکسشن Sah2 (45.51 گرم در بوته) از گونه S. sahendica بدست آمد. گونه S. spicigera با میانگین 2.65% در مقایسه با گونه S. sahendica (1.34%)، بازده اسانس بیشتری داشت و Spic2 با بیشترین بازده (2.90%) و عملکرد (36.10 کیلوگرم در هکتار) اسانس، مناسبترین اکسشن گونه S. spicigera برای کشت در شرایط دیم دماوند خواهد بود. با توجه به میانگین قطر تاج پوشش کمتر (32.19 سانتیمتر) در S. sahendica نسبت به S. spicigera (54.90 سانتیمتر)، استفاده از تراکم بیشتر و افزایش عملکرد سرشاخه و اسانس در مرزه سهندی امکانپذیر میباشد. از طرفی، زودرسی S. sahendica زمینه لازم را برای تعداد چین بیشتر فراهم مینماید. همچنین، با مقایسه درون گونهای برای میزان سرشاخه گلدار، ارتفاع و قطر تاج پوشش بیشتر گیاه و روز تا گلدهی کمتر (زودرسی) بهعنوان شاخصهای انتخاب، میتوان اکسشن Sah2 را بهعنوان ژنوتیپ برتر مرزه سهندی برای بهرهبرداری در شرایط دیم دماوند و یا اقلیمهای مشابه پیشنهاد کرد.
To evaluate biomass and oil percentage at flowering stage in different accessions of medicinal plants Satureja spicigera (C. Koch) Boiss. (spic1, spic2, spic3)and S. sahendica Bornm. (sah1, sah2, sah3, sah4, sah5, sah6)under dry farming condition, an experiment was carried out based on three-replicated randomized complete block design in Damavand, Iran in 2014. Variance analysis showed significant differences (P<0.01) between two species for all the traits with the higher values for S. spicigera. Based on means comparison, higher dry shoot weight per plant(108.5 g) was detected in S. spicigera compared to S. sahendica with 25.82g. The highest amount of dry shoot weight per plant was obtained from spic2 accession (183.5g) in S. spicigera and from sah2 (45.51 g) in S. sahendica.Also, S. spicigera showed higher oil content (2.65%) compared to S. sahendica with 1.34%. Spic2 with the highest amount of oil (2.90%, 36.10 kg/ha) could be the best accession for cultivation under dry farming condition of Damavand. Considering lower plant canopy diameter in S. sahendica (32.19 cm) compared to S. spicigera (54.90cm), biomass and oil yield increase is possible with higher plant density. Furthermore, considering dry shoot weigh, plant height, plant canopy and day to flowering as selection indices, sah2 could be proposed as superior genotype of S. sahendica for dry land farming in Damavand or similar climates.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116641_a94aa5fe34032a94e88c600d9c2d9d6a.pdf
Satureja sahendica Bornm
S. spicigera (C. Koch) Boiss
اکسشن
دیم
عملکرد
اسانس
Satureja sahendica Bornm
S. spicigera (C. Koch) Boiss
accession
dry farming
performance
essential oil
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
193
205
10.22092/ijmapr.2018.116247.2187
116642
Research Paper
تأثیر تیموکینون بر بهبود پروفایل لیپیدی و آنزیمهای کبدی در موشهای آزمایشگاهی کوچک مبتلا به کبد چرب
Effect of thymoquinone on improvement of lipid profile and liver enzymes in fatty liver-induced NMRI mice
لیلا جعفری نیا
ljafarinia@yahoo.com
1
سید علی حائری روحانی
a-haeri@srbiau.ac.ir
2
پریچهره یغمایی
pr.yaghmaei@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه زیستشناسی (بیوفیزیک، بیوشیمی و علوم جانوری)، دانشکده علوم پایه، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
استاد، گروه زیستشناسی (بیوفیزیک، بیوشیمی و علوم جانوری)، دانشکده علوم پایه، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
استاد، گروه زیستشناسی (بیوفیزیک، بیوشیمی و علوم جانوری)، دانشکده علوم پایه، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کبد چرب غیرالکلی در حال شیوع بین افراد دارای سبک زندگی شهری میباشد که میتواند به استئاتوز کبدی پیشرفت کند. تیموکینون، یک آنتیاکسیدان قوی و مورد توجه طب سنتی، بر روی کبد چرب القا شده در موشهای آزمایشگاهی کوچک مورد بررسی قرار گرفت. 40 موش به چهار گروه ( کنترل سالم، حلال، گروه تجربی 1 و 2 بهترتیب تحت تیمار با دوزهای 5 و mg/kg10 تیموکینون به مدت 28 روز و تزریق داخل صفاقی) تقسیم شدند، همگی بهجز گروه کنترل سالم طی مدت 4 هفته تحت رژیم پرچرب قرار گرفتند. در انتهای آزمایش نمونههای بافتی و سرمی موشها برای انجام آنالیزهای بیوشیمیایی و بافتشناسی جمعآوری شد. نتایج نشان داد که میزان تریگلیسیرید، VLDL، بیلیروبین، فسفولیپید، کلسترول، HOMA و آلانینآمینوتانسفراز در گروه تجربی 2 نسبت به گروه حلال (0.001>P)، انسولین، آسپارتات آمینوترانسفراز و LDL (0.01>P) و گلوکز (0.05>P) کاهش داشت. البته میزان آلکالین فسفاتاز و لپتین کاهش معنیداری نداشت. میزان آدیپونکتین افزایش معنیداری را (0.001>P) نشان داد. HDL نیز افزایش غیر معنیداری داشت. در بررسیهای هیستولوژیکی، آسیبهای بافتی به میزان قابل توجهی بهبود یافته بود. طبق آزمایشها، تیموکینون میتواند مقاومت انسولینی، پروفایل لیپیدی و آنزیمهای کبدی را در موشهای مبتلا به کبد چرب بهبود ببخشد.
Nonalcoholic fatty liver disease (NAFLD) is an increasing disease in people with urban lifestyle and this disease may progress to NASH. Thymoquinone, as a powerful antioxidant and a traditional drug, was assessed in male NMRI mice with fatty liver. In this study, 40 NMRI mice were divided into four groups: healthy control, solvent, treatment 1 and 2, treating with 5 and 10 mg/ kg of thymoquinone by i.p. for 28 days, respectively. All groups were on high fat diet for four weeks except the healthy control group. At the end of the trial, the mice tissue and serum samples were collected and then biochemical and histological parameters were assessed. Our results showed that thymoquinone significantly decreased the triglyceride, VLDL, bilirubin, phospholipid, cholesterol, HOMA, and ALT levels in treatment 2 group compared to sham group (P<0.001), insulin, AST, LDL (P<0.01), and glucose (P<0.05). The levels of ALP and leptin decreased and the HDL levels increased but not significantly. The levels of adiponectin were increased significantly (P<0.001). Histopathological assessment showed that the tissue damages were significantly improved. According to our study, thymoquinone improved the insulin resistance, lipid profile, and liver enzymes in fatty liver- nduced mice.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116642_754fe341f88f29cd31c206abcd840839.pdf
تیموکینون
رژیم پرچرب
کبد چرب غیرالکلی
کلسترول
Thymoquinone
high fat diet
nonalcoholic fatty liver disease (NAFLD)
Cholesterol
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
206
217
10.22092/ijmapr.2018.110117.1996
116643
Research Paper
ارزیابی خصوصیات مورفولوژیک و عملکرد اسانس برخی از جمعیتهای سه گونه از پونهسا (Nepeta spp.)
Evaluation of morphological traits, shoot yields and essential oil yield of some populations of three species of Nepeta
معصومه بهرامی
m_bahrami87@yahoo.com
1
محمدعلی علیزاده
alizadeh202003@gmail.com
2
محسن نصیری
nasiri@rifr-ac.ir
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
دانشیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استادیار، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
بهمنظور بررسی عملکرد سرشاخه و خصوصیات مرفولوژیک و بازده اسانس، بر روی 9 جمعیت از سه گونه پونهسا (Nepeta spp.) شامل گونههای Nepeta cataria L.، Nepeta menthoides Boiss. & Buhse و Nepeta racemosa Lam. آزمایشی در مجتمع تحقیقاتی البرز کرج وابسته به مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور اجرا شد. بذرهای جمعیتها در سال 1393 داخل سینیهای جیفیپات حاوی کمپوست کشت شدند و پس از رشد کافی به داخل زمین انتقال یافتند و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار کشت شدند. در هر تکرار 15 بوته به فواصل نیم متر کشت و از سیستم آبیاری قطرهای آبیاری شدند. در طول اجرای آزمایش از صفات ارتفاع گیاه، تعداد شاخه اصلی، وزن تر و خشک سرشاخه بوته، سطح تاج پوشش، تعداد گل در بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس در بوته اندازهگیری بهعمل آمد. برای اندازهگیری بازده اسانس، سرشاخههای گلدار پس از خشک شدن در سایه با روش تقطیر با بخار آب اسانسگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین گونهها برای کلیه صفات بجز وزن سرشاخه معنیدار بود. نتایج نشان داد که گونه N. cataria با طول دوره رویشی بیشتر و تأخیر در شروع گلدهی بهعنوان گونه دیررس و گونههای N. menthoides و N. racemosa بهعنوان زودرس شناخته شدند. گونه N. cataria دارای کمترین سطح تاج پوشش نسبت به دو گونه دیگر بود. بیشترین ارتفاع بوته در گونه N. menthoides با (90.1 سانتیمتر) و بیشترین تراکم گل در گونه N. racemosa (با 15.7 گل در بوته) بدست آمد. در مقایسه بین جمعیتها، نتایج نشان داد که در گونه N. cataria (جمعیت 15062-اراک) دیررس و دارای عملکرد اسانس و (جمعیت 21132-بافق) دارای وزن سرشاخه بیشتری بود. در گونه N. menthoides (جمعیت 27795-مشکین شهر) دارای سطح تاج پوشش بزرگتری بود.
In order to study of dry matter yield, essential oil and morphological traits in Nepeta spp., nine accessions belonging to three species including Nepeta racemosa Lam., Nepeta menthoides Boiss. & Buhse and Nepeta cataria L. were evaluated in the Alborz research station, Karaj Iran in 2014. The seeds of accessions were sown in pots in greenhouse and then were transferred to field at vegetative growth stage. The accessions were arranged in a complete randomized block design in three repetitions. Each plot contained 15 spaced plants with 0.5 m intervals. The drip irrigation system was used for irrigation. Data were collected for plant height, flowers per plant, the canopy area, canopy diameter length, fresh and dry matter yield, and essence percentage. To extract the essential oil, the foliage was harvested at flowering stage and dried, milled and the essential oil was extracted using distillation method with water. Data were analyzed of variance and species means were compared based on Duncan method. The results of analysis of variance showed significant difference among the species for all traits except fresh and dry foliage yield. Result indicated that N. cataria was late maturity species and both N. menthoides and N. racemosa were early maturity species. The lowest canopy area was recorded for N. cataria as compared with the two other species. N. cataria had the highest plant height with an average value of 90.1 cm and N. racemosa had the highest flower density with an average value of 15.7 flowers per plant. For N. cataria, the Acc. 15062-Arak was a late maturity species and had higher essential oil yield. Similarly, the Acc. 21132-Bafgh had higher foliage production. In N. menthoides, the Acc. 27795-Meshkinshar had the highest canopy area.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116643_82c12c6809969ec4a8a1210ee2051dd8.pdf
صفات رویشی
صفات زایشی
عملکرد اندامهای هوایی
بازده اسانس
Vegetative traits
generative traits
shoot yields
essential oil efficiency
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
218
234
10.22092/ijmapr.2018.116166.2183
116644
Research Paper
تأثیر سالیسیلیک اسید و متیلجاسمونات بر ویژگیهای آنتیاکسیدانی و صفات فیزیولوژیکی مامیران کبیر (Chelidonium majus L.) تحت تنش شوری
The effect of salicylic acid and methyl-jasmonate on antioxidant properties and physiological traits of greater celandine (Chelidonium majus L.) under salinity stress
صدیقه فابریکی اورنگ
s.ourang910@gmail.com
1
هانیه سادات شهاب زاده
haniyehshahab@yahoo.com
2
استادیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
در این پژوهش اثرات سالیسیلیک اسید و متیلجاسمونات بهعنوان دو القاءکننده بر فعالیتهای آنتیاکسیدانی، رنگریزههای فتوسنتزیو فلاونوئید تحت تنش شوری در گیاه مامیران کبیر (Chelidonium majus L.) مطالعه شد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) در سال 1395 اجرا گردید. سه فاکتور مورد مطالعه شامل هورمون در سه سطح بدون هورمون (آب مقطر)، متیلجاسمونات 100 میکرومولار و اسید سالیسیلیک 2 میلیمولار، شوری در دو سطح عدم شوری (آب شهری با هدایت الکتریکی 0.62 دسیزیمنس بر متر) و شوری با استفاده از 30 میلیمولار NaCl (3.36 دسیزیمنس بر متر) و فاکتور اندام گیاهی در سه سطح برگ، ساقه و ریشه بودند. الیسیتورها بهصورت محلولپاشی و مخلوط با آبیاری به گیاهان اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثرات اصلی شوری، الیسیتور، بافت و اثرات متقابل بین آنها برای بیشتر صفات معنیدار بود. نتایج حاصل از مقایسه میانگین الیسیتورها نشان داد که متیلجاسمونات سبب افزایش کاروتنوئید، فلاونوئید و آنتوسیانین گردید. هر دو تیمار سالیسیلیک اسید و متیلجاسمونات باعث کاهش میزان و فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و گایاکول پراکسیداز تحت تنش شوری شدند. در مقایسه میانگین اثرات متقابل سه جانبه، شوری+ سالیسیلیک اسید+ برگ بهترین ترکیب فاکتورها برای محتوای کلروفیل و کاروتنوئید (بهترتیب 68/1 و 54/0 میلیگرم بر گرم وزن تر) بود. همچنین بیشترین میزان آنتوسیانین (OD.gr-1 FW 5.7) در ترکیب عدم شوری+ متیلجاسمونات+ برگ و بیشترین میزان فلاونوئید در ترکیبهای فاکتوری شوری+ عدم هورمون (OD.gr-1 FW3.42)، عدم شوری+ سالیسیلیک اسید (OD.gr-1 FW3.27) و شوری+ متیلجاسمونات (OD.gr-1 FW3.2) در بافت برگ مشاهده شد. میزان پروتئین کل بر خلاف کاهش در تنش شوری+ بدون هورمون (43.35 میلیگرم بر گرم وزن تر)، در تیمارهای تنش شوری+ سالیسیلیک اسید و تنش شوری+ متیلجاسمونات (بهترتیب 72/56 و 27/53 میلیگرم بر گرم وزن تر) افزایش یافت. در جمعبندی کلی مشخص شد که با اعمال دو تیمار هورمونی مذکور تحت تنش شوری، مامیران نیاز کمتری به افزایش سیستم دفاعی آنتیاکسیدان داشته و قابلیت لازم را برای بهبود عملکرد زیستتوده و نیز برخی از متابولیتهای ثانویه خواهد داشت.
In this study, the effects of salicylic acid and methyl jasmonate as two inducers were studied on antioxidant activity, photosynthetic pigments and flavonoids under salinity stress in Chelidonium majus L. This experiment was conducted as a factorial in a completely randomized design with four replications at Imam Khomeini International University during 2017. The elicitors were treated as foliar and mixed with irrigation. The factors studied included elicitors at three levels (distilled water as control, 2 mM salicylic acid, and 100 µM methyl jasmonate), salinity stress at two levels, urban water as control (EC=0.62 ds/m), salinity at 30 mM NaCl (EC=3.36 ds/m), and plant organs at three levels (leaf, root, stem). The analysis of variance showed that the main effects of salinity, elicitors, organs and their interactions were significant for most of the traits. The results of mean comparison for elicitors showed that methyl jasmonate increased carotenoid, flavonoids and anthocyanin. Both salicylic acid and methyl-jasmonate treatments reduced the amount and activity of catalase, superoxide dismutase and guaiacol peroxidase enzymes under salinity stress. In mean comparison of the triple interaction effects, salinity+salicylic acid+leaf was the best combination of factors for chlorophyll (1.68 mg.g-1 FW) and carotenoid (0.54 mg.g-1 FW) contents. Also, the maximum content for anthocyanin (5.7 OD.gr-1 FW) was observed in non-salinity+methyl jasmonate+leaf and for flavonoids in salinity+non-hormone (3.42 OD.gr-1 FW), non-salinity+salicylic acid (3.27 OD.gr-1 FW) and salinity+methyl jasmonate (3.2 OD.gr-1 FW) in leaf, respectively. The amount of total protein increased in salinity+salicylic acid (56.72 mg.g-1 FW) and salinity+methyl jasmonate (53.27 mg.g-1 FW) in contrast to reduction in salinity+non-hormone (43.35 mg.g-1 FW). In conclusion, by applying the two mentioned elicitors, greater celandine does not need to increase the antioxidant defense system and will potentially improve the yield of biomass and some secondary metabolites under salinity stress.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116644_3e85d605e3e2be0684bb940d20eb3714.pdf
الیسیتور
رنگریزههای فتوسنتزی
سوپراکسید دیسموتاز
کاتالاز
گایاکول پراکسیداز
Elicitor
photosynthetic pigments
Superoxide dismutase
catalase
guaiacol peroxidase
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
235
244
10.22092/ijmapr.2018.115109.2111
116645
Research Paper
بررسی اثر آللوپاتیک گیاه دارویی آفتابپرست (Heliotropium europaeum L.) بر جوانهزنی و رشد بذر تربچه (Raphanus sativus L.)
Allelopathic effect of Heliotropium europaeum L. on seed germination and growth of Raphanus sativus L.
مهین توحیدی
mahin_tohidi@pnu.ac.ir
1
آتوسا وزیری
a_vaziri@pnu.ac.ir
2
علی اصغر حاتم نیا
hatamniya60@gmail.com
3
مربی، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
استادیار، گروه زیستشناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
بعضی از گیاهان رشد و نمو گیاهان مجاور را از طریق ترشح ترکیبهای شیمیایی موسوم به ترکیبهای بازدارنده تحت تأثیر قرار میدهند. در این مطالعه اثرات آللوپاتی قسمتهای مختلف گیاه آفتابپرست (Heliotropium europaeum L.) بر روی جوانهزنی و رشد گیاهچههای تربچه (Raphanus sativus L.) بررسی گردید. تیمارهای آزمایش شامل عصاره ریشه، ساقه، برگ، گل، میوه و آب مقطر (شاهد) بر روی جوانهزنی بذر تربچه و همچنین مقادیر یک درصد پودر ساقه، کل گیاه بهصورت مالچ و کل گیاه مخلوط با خاک بر روی گیاهچههای تربچه مطالعه شد. صفات اندازهگیری شده برای ارزیابی اثر آللوپاتیک قسمتهای مختلف گیاه شامل درصد جوانهزنی بذر، طول ساقه و وزن تر و خشک گیاهچه تربچه بود. نتایج نشان داد که تمام قسمتهای گیاه در مقایسه با شاهد اثر معنیداری بر روی جوانهزنی بذرهای تربچه دارد ولی با این حال میزان تأثیر آنها متفاوت بوده و عصاره گل و ساقه دارای بیشترین میزان بازدارندگی بودند. مقایسه طول ساقه، وزن تر و خشک گیاهچههای تربچه در نمونههای شاهد و تیمارهای مختلف گیاه آفتابپرست نشان داد که بین تیمارهای مختلف با نمونه شاهد اختلاف معنیدار وجود دارد و در بین تیمارهای مختلف عصاره ساقه نسبت به بقیه عصارهها دارای خاصیت بازدارندگی بیشتری است. از نتایج بدست آمده استنباط میشود که عصاره گیاه آفتابپرست بهویژه قسمتهای گل و ساقه دارای اثرات آللوپاتیکی قوی بوده و از جوانهزنی بذر تربچه ممانعت میکند و میتواند در تولید علفکشهای طبیعی استفاده شود.
Some plants have negative effects on growth of the adjacent plants through excretion chemical Some plants have negative effects on the growth of adjacent plants through excretion chemical compounds known as allelopathy. In this study, the allelopathy effects of different parts of Heliotropium europaeum L. on seed germination and seedling growth of Raphanus sativus L. were investigated. The treatments included the extracts of root, stem, leaf, flower, fruit and distilled water (control) on seed germination of R. sativus. Also, 1% of stem powder, the whole plant as mulch and the whole plant mixed with soil were studied. To assess the allelopathic effects of different parts of H. europaeum, a number of growth parameters such as seed germination, stem length as well as dry and fresh weight were evaluated. The results indicated that all parts of the plant had a significant effect on germination of radish seeds, but their effects were different, so that the flower and stem extracts had the maximum inhibitory effect. The comparison of stem length, fresh and dry weight of R. sativus seedling in control and different treatments of H. europaeum showed that there was a significant difference between different treatments and control samples. Among different treatments, the inhibitor effects of stem extract was higher than other extracts. It was concluded that H. europaeum extract especially flower and stem extracts had a strong allelopathic effect and inhibited seed germination of R. sativus and could berecommended in production of natural herbicides.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116645_667c7c96d4a534a9035c4ba4de714457.pdf
آللوپاتی
آفتابپرست (Heliotropium europaeum L.)
تربچه (Raphanus sativus L.)
جوانهزنی
علفکشها
Allelopathy
Heliotropium europaeum L
Raphanus sativus L
germination
herbicides
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
245
260
10.22092/ijmapr.2018.110622.2030
116646
Research Paper
اثر کم آبیاری و نیتروژن بر عملکرد میوه، دانه و روغن کدوی پوست کاغذی (Cucurbita pepo L.) در شرایط مالچ پلاستیک
Effect of deficit irrigation and nitrogen on fruit, grain, and oil yield of hull-less seed pumpkin (Cucurbita pepo L.) under plastic mulch
مرجان نکوخو
m.nekookhoo@yahoo.com
1
سینا فلاح
falah1357@yahoo.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
استاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران
کدوی پوست کاغذی (Cucurbita pepo L.) یک گیاه دارویی ارزشمند است که بذر و فرآوردههای آن در درمان بسیاری از بیماریها کاربرد دارد. در کشت این گیاه آب و نیتروژن زیادی مصرف میشود که استفاده از مالچ پلاستیک ممکن است آب و نیتروژن مورد نیاز آن را کاهش دهد. بنابراین، آزمایشی با هدف بررسی اثر کم آبیاری و نیتروژن بر کدوی پوست کاغذی در شرایط مالچ پلاستیک در سال زراعی 1395 انجام شد. آزمایش بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. کرتهای اصلی شامل آبیاری کامل تحت مالچ پلاستیکی شفاف، تنش ملایم (75% آبیاری کامل تحت مالچ پلاستیکی) و تنش شدید (50% آبیاری کامل تحت مالچ پلاستیکی)، آبیاری کامل بدون مالچ و کرتهای فرعی شامل نیاز کامل نیتروژن گیاه، 80% نیاز کامل نیتروژن و 60% نیاز کامل نیتروژن بودند. نتایج نشان داد که برای عملکرد میوه، عملکرد دانه و عملکرد روغن بین تیمار تنش ملایم (75% آبیاری کامل تحت مالچ پلاستیکی) و آبیاری کامل بدون مالچ اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. در شرایط بدون تنش خشکی، با استفاده از مالچ پلاستیکی و نیاز کامل نیتروژن مصرفی گیاه میتوان به عملکرد میوه و عملکرد دانه مطلوب دست یافت. اما در شرایط تنش ملایم استفاده از مالچ، آب و نیتروژن مورد نیاز را بهترتیب 25% و 20% کاهش داد و عملکرد دانه و روغن مشابه آبیاری کامل تولید نمود. بنابراین، این فن میتواند برای حفاظت از منابع آب و تداوم تولید در سامانههای کشاورزی مناطق خشک و نیمهخشک مورد استفاده قرار گیرد.
Hull-less seed pumpkin (Cucurbita pepo L.) is an important medicinal plant and its seed and byproducts are used in the treatment of many diseases. Production of this plant uses a lot of water and nitrogen. Plastic mulch application may reduce the water and nitrogen requirements. Therefore, an experiment was conducted with the aim of evaluation of deficit irrigation and nitrogen effects on fruit, seed, and oil yield of hull-less seed pumpkin (Cucurbita pepo L.) under plastic mulch in 2016. A split plot layout in a randomized complete block design with three replications was used. Main plots included complete irrigation under plastic mulch, moderate stress (75% of complete irrigation under plastic mulch), severe stress (50% of complete irrigation under plastic mulch), normal irrigation without plastic mulch and sub-plots consisted of complete nitrogen requirement, 80% of the full nitrogen requirement and 60% of the full nitrogen requirement. The results showed that there were no significant differences between moderate stress (75% complete irrigation under plastic mulch) and normal irrigation without mulch for fruit, grain and oil yield. However, under moderate stress, the plastic mulch reduced water and nitrogen requirements by 25 and 20%, respectively and produced a grain yield and oil yield similar to complete irrigation. Therefore, this technique can be used for water conservation and sustainability of agricultural production systems in arid and semi-arid areas.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116646_c0cd30ce0aa0380a9e73b0746a1d44f4.pdf
بازدهی مصرف آب
روغن
میوه
کدوی پوست کاغذی (Cucurbita pepo L.)
Water use efficiency
Oil
Fruit
Cucurbita pepo L
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
261
271
10.22092/ijmapr.2018.120473.2244
116647
Research Paper
تأثیر ازتوباکتر بر شاخصهای رشدی، عملکرد و میزان اسانس دو توده محلی زیره سبز (Cuminum cyminum L.) در شرایط شوری
Effect of azetobacter on growth indices, yield and essence content of two cumin (Cuminum cyminum L.) landraces under salinity conditions
هنگامه وثوقی تبار
hengameh.vosoughi@yahoo.com
1
سید علی حسینی تفرشی
chambar_chambary@yahoo.com
2
حمید دهقان زاده
dehghanzadeh@pnu.ac.ir
3
کارشناس ارشد، گروه علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
استادیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
استادیار، گروه علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
بهمنظور بررسی تأثیر ازتوباکتر بر شاخصهای رشدی، عملکرد دانه و میزان اسانس دو توده محلی زیره سبز (Cuminum cyminum L.) در شرایط شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار در سال 1394 در دانشگاه کاشان بهصورت گلدانی انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل دو توده محلی زیره سبز اردستان و مشهد اردهال، چهار سطح شوری (صفر، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرید سدیم) و دو سطح باکتری ازتوباکتر (تلقیح و عدم تلقیح بذر) بودند. نتایج نشان داد که شوری و تلقیح بذر با باکتری تأثیر بسیار معنیداری بر درصد و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه و ارتفاع ساقهچه داشت. افزایش غلظت کلرید سدیم تا سطح 200 میلیمولار منجر به کاهش معنیدار درصد جوانهزنی و سرعت جوانهزنی، طول ریشهچه، ارتفاع ساقهچه، عملکرد دانه و عملکرد اسانس شد. همچنین نتایج نشان داد در هر دو توده و در تمام سطوح شوری، تلقیح با باکتری در مقایسه با شاهد، منجر به افزایش معنیدار کلروفیل a، کلروفیل b، میزان آنزیمهای کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، عملکرد دانه و عملکرد اسانس گردید. توده محلی اردستان کلروفیل a و b، آنزیمهای کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز درصد اسانس بیشتری در مقایسه با توده محلی مشهد اردهال داشت و شرایط شوری را بهتر تحمل نمود. در شرایط شوری تلقیح بذرها با باکتری ازتوباکتر بهدلیل تأثیرات مثبت، توانست اثرات منفی تنش را کاهش داده و سرعت جوانهزنی، عملکرد دانه و عملکرد اسانس را نسبت به نمونههای شاهد بهبود ببخشد. بنابراین میتوان در شرایط مشابه با این آزمایش، توده محلی اردستان را کشت نموده و برای کاهش اثرات شوری از تلقیح بذر با ازتوباکتر استفاده و عملکرد دانه و اسانس بالاتری بدست آورد.
In order to investigate the effects of Azotobacter on growth indices, yield and essential oil content of two cumin (Cuminum cyminum L.) landraces under salinity conditions, an experiment was carried out in a factorial design arranged as randomized complete block design with three replications in 2015 at the Kashan University. The treatments included two cumin landraces (Ardestān and Mashhad Ardehal), four salinity levels (control, 100, 150 and 200 mili molar Nacl) and two levels of azotobacter (control and seed inoculation). Results showed that salinity and inoculation with bacteria had a very significant effect on germination rate and percentage, radicle length and plumule height. Increased concentrations up to 200 Mm sodium chloride resulted in a significant reduction in germination percentage and germination rate, radicle length, plumule height, grain yield and essential oil yield. According to the results, in both landraces and at all salinity levels, inoculation with bacteria, resulted in a significant increase in chlorophyll a, b, catalase, ascorbate peroxidase, grain yield and essential oil yield compared to the control. The Ardestān landrace had the highest chlorophyll a and b, catalase, ascorbate peroxidase and essential oil content and tolerated salinity better compared to the Ardehal Mashhad landrace. In salinity conditions, inoculation of seeds with Azotobacter could reduce the negative effects of stress and improve the germination rate, seed yield and essential oil yield. The results of this experiment indicated that Ardestān landrace could be cultivated and used to reduce the effects of salinity due to the inoculation with Azotobacter, and higher grain yield and essential oil yield could be obtained under conditions similar to this experiment.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116647_79c3b2bdae25bfdaacdd6dd9f8205f14.pdf
ازتوباکتر
آنتیاکسیدان
تنش شوری
زیره (Cuminum cyminum L.)
سرعت جوانهزنی
Azotobacter
Antioxidant
Salinity stress
cumin (Cuminum cyminum L.)
germination speed
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
272
285
10.22092/ijmapr.2018.115235.2120
116648
Research Paper
ارزیابی تنوع مورفولوژیکی، فنولوژیکی و مولکولی جمعیتهای ایرانی گونه بابونه زاگرسی (Anthemis haussknechtii Boiss. & Reut.)
Morphological, phonological and molecular diversity in Iranian populations of Anthemis haussknechtii Boiss. & Reut.
مهدی متقی
m.motaghi@areeo.ac.ir
1
پروین صالحی شانجانی
psalehi1@rifr-ac.ir
2
علی اشرف جعفری
aajafari@rifr-ac.ir
3
مهدی میرزا
mirza@rifr-ac.ir
4
محمدرضا بی همتا
mrghanad@ut.ac.ir
5
استادیار، بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، همدان، ایران
دانشیار، بانک ژن منابع طبیعی ایران، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد، بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد، بخش تحقیقات گیاهان دارویی و محصولات فرعی، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران
در این مطالعه، صفات مورفولوژیک، فنولوژیک و مولکولی برای آنالیز تنوع در میان جمعیتهای مختلف بابونه زاگرسی (Anthemis haussknechtii Boiss. & Reut.) شش استان مرکزی و غرب کشور، مورد استفاده قرار گرفتند. آنالیز تنوع صفات مورفولوژیک و فنولوژیک نشان داد که در میان جمعیتها، همه صفات تحت ارزیابی دارای تفاوت معنیداری بودند. حداکثر ضرایب تنوعپذیری متعلق به درصد اسانس (45.76%)، تعداد ساقه گلده (38.76%) و قطر گل (32.86%) بود. در آنالیز ISSR، 6 آغازگر انتخابی، 55 نوار تولید کردند که 38 نوار (69.1%) چندشکل بودند. دامنه فاصله ژنتیکی میان جمعیتها از 0.009 تا 0.439 بود. مطابق دندروگرام حاصل از UPGMA، در میزان شباهت 0.66، جمعیتها به دو گروه اصلی تقسیم شدند. گروهبندی جمعیتها براساس نشانگرهای مولکولی، مطابق گروهبندی جغرافیایی آنها بود. از میان جمعیتهای مورد مطالعه، جمعیت ایلام برای مناطق گرمسیر با شرایط آبی مناسب، جمعیتهای اردکان و خرمآباد برای بهرهبرداران تجاری و مراکز تحقیقاتی و جمعیت میبد برای کشت در مناطق خشک و نیمهخشک قابل توصیه میباشند. دامنه وسیع تنوع ژنتیکی مشاهده شده در این مطالعه میتواند بهعنوان یک منبع ژنی در دسترس برای اصلاح بابونه از طریق برنامههای گزینش و دورگگیری مورد توجه قرار گیرد. برنامههای مناسب بهمنظور حفظ این تنوع، برای استفاده در برنامههای اصلاحی آینده باید در نظر گرفته شوند.
Molecular, morphological and phenological markers were used to detect genetic diversity in several populations of Anthemis haussknechtii' Boiss. & Reut. growing in six different provinces in center and west of Iran. Variance analysis of morphologicalandphenological traits showed that all traits were significantly different among populations. Essential oil percentage, number of flowering stems and flower diameter showed the highest coefficient of variation (45.76, 38.76 and 32.86%, respectively). Six ISSR primers revealed 55 polymorphic bands, of which 38 (69.1%) were polymorphic. The ranges of distance between populations were varied from 0.009 to 0.439. According to the derived dendrogram from UPGMA, at a similarity level of 0.66, the populations were divided into two main groups. Grouping populations based on molecular markers was in accordance with geographical grouping. Among the populations, Ilam population is recommended for tropical areas with proper irrigation conditions, Ardakan and Khorramabad populations for commercial operators and research centers and Maybod population for cultivation in arid and semi-arid regions. Wide domain of genetic variation in this study could be considered as an available gene pool for A. haussknechtii improvement through selection and hybridization programs. Therefore, conservation strategies should be provided to maintain such diversity to apply in future breeding programs.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116648_f77c797e7f64aa4471da869c9ad45e51.pdf
Anthemis haussknechtii Boiss. & Reut
گزینش
تنوع
ISSR
Anthemis haussknechtii Boiss. & Reut
selection
diversity
ISSR
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
286
297
10.22092/ijmapr.2018.115708.2155
116649
Research Paper
ارزیابی خصوصیات کمّی و کیفی اسانس برخی از تودههای ریحان (Ocimum basilicum L.) در شرایط آب و هوایی اهواز
Evaluation of quantitative and qualitative characteristics of essential oil of some Basil (Ocimum basilicum L.) accessions in Ahvaz weather conditions
مجتبی مومنی منفرد
ac.mojtaba_momeni@yahoo.com
1
محمد محمودی سورستانی
f_mahmoodi2000@yahoo.com
2
مریم ذوالفقاری
m.zolfaghari@scu.ac.ir
3
محمود ملک زاده
m.medicinal@gmail.com
4
دانشآموخته کارشناسی ارشد گیاهان دارویی، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
دانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
استادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
دکترای تخصصی گیاهان دارویی و معطر، گروه گیاهان دارویی و معطر، دانشگاه بوداپست، بوداپست، مجارستان
بهمنظور ارزیابی عملکرد و اجزای اسانس 15 توده از گیاه دارویی ریحان (Ocimum basilicum L.)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 15 تیمار (توده) و 3 تکرار در مزرعه آزمایشی گروه علوم باغبانی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا گردید. تودهها شامل سبز یزد، سبز کانادا، سبز رامهرمز، سبز جهرم، سبز شیراز، سبز شهرری، سبز دشتستان، سبز نیشابور، بنفش جهرم، بنفش شیراز، بنفش رامهرمز، بنفش دشتستان، گل خوشهای، گل دمعقربی و تریزیفلورا بودند. صفات عملکرد برگ، میزان، عملکرد و اجزای اسانس اندازهگیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تودهها در صفات مورد مطالعه اختلاف معنیداری در سطح احتمال 1% وجود دارد. بیشترین عملکرد برگ خشک در تودههای گل خوشهای و گل دمعقربی (613.60 و 550.33 گرم بر مترمربع) ثبت شد. بیشترین میزان اسانس در تودههای تریزیفلورا، گل خوشهای و گل دمعقربی (بهترتیب 3.16، 2.93 و 2.08 درصد) و بیشترین عملکرد اسانس نیز در تودههای گل خوشهای، تریزیفلورا و گل دمعقربی (بهترتیب 17.95، 14.72 و 11.42 گرم بر مترمربع) مشاهده شد. براساس نتایج آنالیز اسانس بهوسیله دستگاه GC/MS، حدود 32 ترکیب در اسانس تودههای مختلف ریحان شناسایی شد. ترکیبهای غالب اسانس تودهها شامل لینالول (0.1 تا 68.4%)، متیل کاویکول (صفر تا 55.3%)، ژرانیول (صفر تا 33.4%)، ژرانیال (صفر تا 43.1%)، لیمونن (صفر تا 18%)، کامفور (صفر تا 2.8%)، متیل اوژنول (0.4 تا 4.9%)، بتا-کاریوفیلن (صفر تا 4.6%) و کوبنول (صفر تا 6.2%) بودند. اسانس تودههای بنفش جهرم، بنفش شیراز، بنفش رامهرمز، بنفش دشتستان و تریزیفلورا بیشترین میزان متیل کاویکول را داشتند. تودههای گل خوشهای، گل دمعقربی و سبز کانادا حاوی لینالول بالا و اسانس تودههای سبز یزد، سبز رامهرمز، سبز جهرم و سبز نیشابور حاوی ژرانیول و ژرانیال بیشتری نسبت به سایر تودهها بودند. بهطور کلی، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تودهها دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند که میتوان از آنها در جهت تولید دارو، لوازم آرایشی-بهداشتی و استفاده در صنایع غذایی بهره برد.
In order to evaluate essential oil yield and composition of fifteen accessions of basil (Ocimum basilicum L.), an experiment was conducted in the experimental field of department of horticultural science of Shahid Chamran university of Ahvaz as a randomized complete block design with fifteen treatments (accessions) and three replications. Accessions were green (Yazd, Canada, Ramhormoz, Jahrom, Shiraz, Shahr rey, Dashtestan and Neyshabour), purple (Jahrom, Shiraz, Ramhormoz and Dashtestan), Golkhosheai, Thyrsiflora and Goldomaghrabi. Leaf yield, essential oil content, yield and components were evaluated. Results showed that there was a significant difference among accessions (P≤0.01) for measured traits. The maximum leaf yield was recorded in Golkhosheai and Goldomaghrabi accessions (613.6 and 550.33 gr.m2). The highest essential oil content was observed in Thyrsiflora (3.16%), Golkhosheai (2.93%) and Goldomaghrabi (2.07%) accessions and the highest essential oil yield was obtained in Golkhosheai, Thyrsiflora and Goldomaghrabi accessions (17.95, 14.72 and 11.42 gr.m2, respectively). According to essential oil analysis by GC-MS, approximately 32 compounds were identified in the essential oil of various basil accessions. Main essential oil compositions were linalool (0.12-68.43%), methyl chavicol (0-55.28%), geraniol (0-33.39%), geranial (0-42.09%), limonene (0-18.03%), methyl eugenol (0.38-4.85%), beta-caryophyllane (0-4.57%) and cubenol (0-6.22%). Essential oil of purple (Jahrom, Shiraz, Ramhormoz and Dashtestan) and Thyrsiflora accessions had the highest amount of methyl chavicol. Essential oil of Golkhosheai, Goldomaghrabi and Canada accessions was rich in linalool. Essential oil of green (Yazd, Canada, Ramhormoz, Jahrom, and Neyshabour) accessions had more geraniol and geranial than other accessions. Overall, the results of this study showed that each accession had a unique characteristic that can be used in pharmaceuticals, cosmetics and food industries.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116649_1ae2688e13da819008e7c1b655361ba4.pdf
ریحان (Ocimum basilicum L.)
اسانس
لینالول
متیل کاویکول
ژرانیول
ژرانیال
basil (Ocimum basilicum L.)
Essential oils
linalool
methyl chavicol
geraniol
geranial
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
298
308
10.22092/ijmapr.2018.114745.2083
116650
Research Paper
کالزایی Betula pendula Roth. از طریق کشت بافت ریزنمونهها و محیط کشتهای مختلف
Callogenesis of Betula pendula Roth. via tissue culture of different explants and media
وحیده پیام نور
mnoori56@gmail.com
1
راضیه جعفری حاجتی
r.jafari.hajati@gmail.com
2
دانشیار، دانشکده علوم جنگل، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
دکترا، مرکز تحقیقات کارآزمایی بالینی طب سنتی، دانشگاه شاهد، تهران، ایران
Betula pendula Roth. یکی از گونههای مهم خانواده Betulaceae در ایران به علت رویشگاه طبیعی محدود و عدم زادآوری در معرض خطر انقراض میباشد. استفاده از تکنیک کشت بافت گیاهی راه حلی مناسب برای تکثیر غیرجنسی این گونه و همچنین حفاظت و حمایت آن در شرایط کنترل شدهاست. در این پژوهش کالزایی B. pendula با استفاده از پنج ریزنمونه (برگ، ساقه، تکگره، دمبرگ و پوست) در دو محیط کشت WPM و NT با دو ترکیب هورمونی (A: 1 میلیگرم بر لیتر BAP و 0.1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D) و (B: 0.1 میلیگرم بر لیتر BAP، 0.01 میلیگرم بر لیتر TDZ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، ریزنمونه دمبرگ و تکگره حداقل درصد کالزایی را داشتند و تنها در محیط کشت NT با ترکیب هورمونی A کالزایی کردند. کالزایی، وزن تر و خشک ریزنمونههای پوست، ساقه و برگ در محیط کشت NT و WPM با ترکیب B نسبت به محیطهای با ترکیب هورمونی A بهصورت معنیداری کاهش یافت. ریزنمونه پوست در محیط کشت WPM و NT با ترکیب هورمونی A بالاترین درصد کالزایی (بهترتیب 81.14% و 70.36%) را نسبت به سایر ریزنمونهها نشان داد. متوسط وزن تر و خشک این ریزنمونه در محیط کشت NT با همین ترکیب هورمونی بالاتر از محیط کشت WPM بودهاست.
Birch (Betula pendula Roth.) is one of the most important species exposed to extinction due to the limited natural habitat and lack of regeneration. Plant tissue culture technique is an appropriate solution for asexual reproduction of this species and to protect it in controlled conditions. In this research, callogenesis of B. pendula was investigated using five types of explants (leave, stem, nodal, petiole and bark) in WPM and NT media enriched with two hormonal combinations including A) 1mg/l BAP, 0.1 mg/l 2,4-D and B) 0.1 mg/l BAP, 0.01mg/l TDZ). The results indicated that the minimum callogenesis was observed in nodal and petiole explants in NT medium enriched with A hormonal combination. Callogenesis, fresh and dry weight of bark, stem and leave explants were significantly decreased in WPM and NT media containing B hormonal combination as compared with A hormonal combination. The maximum callogenesis was observed in bark explant in WPM (81.14) and NT (70.36) media with A hormonal combination as compared with other explants. The average fresh and dry weight of this explant in NT medium was more than that of WPM medium with the same hormonal combination.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116650_f7d70e571f5c6cad7c924e4419ad6b83.pdf
کالوسزایی
وزن تر
وزن خشک
محیط کشت
Callogenesis
wet weight
Dry weight
medium
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
309
329
10.22092/ijmapr.2018.115896.2167
116651
Research Paper
پاسخ بیوشیمیایی و عملکردی نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) به محلولپاشی سالیسیلیک اسید در شرایط تغذیه نیتروژنی
Effects of salicylic acid and nitrogen application on biochemistry, qualitative and quantitative yield of peppermint (Mentha piperita L.)
عادل پشت دار
adelposhtdar@gmail.com
1
علیرضا ابدالی مشهدی
alireza.abdali1384@gmail.com
2
فواد مرادی
foadmoradi@yahoo.com
3
سید عطااله سیادت
seyedatasiadat@yahoo.com
4
عبدالمهدی بخشنده
abakhshandeh66@yahoo.com
5
دکترای تخصصی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران
دانشیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران
استادیار، گروه فیزیولوژی مولکولی پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران
روشهای مختلفی بهمنظور افزایش تولید متابولیتهای ثانوی در گیاهان دارویی استفاده میشود، ازجمله آنها افزودن الیسیتورها به گیاهان است. سالیسیلیک اسید اثر مثبتی در رشد و عملکرد گیاهان با اثر بر جذب عناصر معدنی دارد. برای بررسی پاسخ نعناع فلفلی (Mentha piperita L.) به کاربرد سالیسیلیک اسید در سطوح مختلف نیتروژن، آزمایش زراعی دوساله، در سالهای 93-1392 و 94-1393 اجرا گردید. آزمایش بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل مقدار کود (0، 70، 140، 210 و 280 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) بهعنوان عامل اول و غلظت سالیسیلیک اسید (0، 100، 200 و 300 میکرومولار) بهعنوان عامل فرعی بود. نتایج نشان داد که در دو سال، بیشترین میزان فعالیت نیترات ردوکتاز در ریشه با کاربرد غلظت 200 میکرومولار سالیسیلیک اسید و مصرف 280 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مشاهده شد. فعالیت این آنزیم در برگ تنها تحت تأثیر نیتروژن قرار گرفت. بیشترین میزان فعالیت آنزیم در برگ (در سال اول و دوم بهترتیب 2.87 و 2.82 میکرومولار نیتریت در گرم وزن تازه بر ساعت) با مصرف 280 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مشاهده شد. در هر دو سال محتوی نیتروژن و اسید آمینه آزاد در برگ با افزایش غلظت سالیسیلیک اسید، همزمان با افزایش مقدار کود افزایش یافت. هر دو سال محتوای نیترات، فنول کل و کربوهیدرات محلول برگ با افزایش غلظت سالیسیلیک اسید و مقدار کود کاهش یافت. در سال اول و دوم بیشترین عملکرد تر (به ترتیب 3316.2 و 3480.7 گرم در مترمربع)، خشک (به ترتیب 811.7 و 855.6 گرم در مترمربع) و اسانس (بهترتیب 13.01 و 15.2 میلیلیتر در مترمربع) با مصرف 210 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد. در مجموع مصرف 210 تا 280 کیلوگرم در هکتار نیتروژن همراه با کاربرد غلظتهای 200 میکرومولار سالیسیلیک اسید برای دستیابی به عملکرد کمّی و کیفی مطلوب توصیه می شود.
A range of methods are applied to enhance secondary metabolism in medicinal plants. Treatment of the plants with elicitors is one of these approaches. Salicylic acid (SA) exerts a positive impact on plant growth and yield. The present study, as a biannual field experiment, investigates the response of peppermint (Mentha piperita L.) to different rates of SA under different regimes of nitrogen nutrition during years of 2014-2015. The experiment was made as a random complete block design based on split-plot with three replicates. The treatments included nitrogen fertilization rate as the main factor (0, 70, 140, 210, and 280 kg N ha-1 applied as urea) and salicylic acid, as the sub factor, was spayed at different concentrations (0, 100, 200, and 300 μM). In both years, the highest nitrate reductase activity was found in the roots of the plants treated with 200 μM SA and fertilized with 280 kg N ha-1. Interestingly, the foliar activity of the enzyme was influenced only by nitrogen, whereas the highest rate of activity was determined using 280 kg N ha-1 (2.87 and 2.82 μM nitrite g-1 FW h-1, respectively in the first and second year). Higher concentration of SA caused to increased content of nitrogen and free amino acid in the plants fertilized with higher rates of nitrogen. Nitrate, total phenol, and soluble carbohydrates content of leaf was reduced in both years as the result of high rate of nitrogen and high concentration of SA applied. In the first and the second year, the highest fresh yields (3316.2 and 3480.7 g m-2, respectively), the highest dry yields (811.7 and 855.6 g m-2, respectively) and essence (13.01 and 15.2 mL m-2, respectively) were obtained through annual application of 210 kg N ha-1. Collectively, the application of 210 kg N ha-1 together with SA (200μM) is recommended to achieve desired quantitative and qualitative yield.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116651_fd9971b132318fba922e662692a9a48d.pdf
اسانس
اسید آمینه آزاد
ریشه
فنول
نیترات ردوکتاز
essential oil
free amino acids
root
phenol
nitrate reductase
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
330
345
10.22092/ijmapr.2018.114543.2072
116652
Research Paper
سنتز سبز نانوذره آهن و نقره با استفاده از عصاره چای سبز (Camellia sinesis L.) و بررسی اثر آن بر ویژگیهای کمّی و کیفی گل گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
Evaluation of the green synthesis iron and silver nanoparticles of green tea (Camellia sinesis L.) extract on morphological and physiological traits of borage (Borago officinalis L.)
مهدی دهمرده
dahmard@gmail.com
1
رمضان تاجی
remazantagi@gmail.com
2
عیسی خمری
ikhammari@gmail.com
3
طیبه حداد
tayebhhadadi@gmail.com
4
دانشیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه گیاهان دارویی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
استادیار، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
کارشناس ارشد شیمی، دانشگاه زابل، زابل، ایران
بهمنظور بررسی سطوح مختلف تیمارهای نانوذرات آهن و نقره بر ویژگیهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک گل گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در پژوهشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام گردید. برای شناسایی نانوذرات سنتز شده از طیفسنجی مادون قرمز FT-IR و میکروسکوپ الکترونی روبشی استفاده شد. سپس نانوذره آهن در چهار سطح و نانوذره نقره در چهار سطح (شاهد، 40، 60 و ppm80) بهعنوان تیمارهای آزمایش بهصورت جداگانه و مخلوط باهم در دو مرحله محلولپاشی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که محلولپاشی نانوذرات آهن و نانوذرات نقره هر یک بهطور جداگانه تأثیر معنیداری بر میزان کربوهیدرات محلول، موسیلاژ، کلروفیل a، کاروتنوئید، تعداد برگ در بوته، تعداد ساقه فرعی در بوته، ارتفاع گلآذین، تعداد گل در بوته و وزن خشک گل داشتند. بیشترین سطح (ppm80) از نانوذرات آهن و نقره بیشترین تأثیر را بر صفات اندازهگیری شده نشان دادند. در تمامی صفات تأثیرگذاری نانوذره آهن بیشتر از نانوذره نقره دیده شد، بجز در میزان کلروفیل b، که نانوذره نقره تأثیر بیشتری نسبت به نانوذره آهن نشان داد. در استفاده توأم و همزمان از نانوذرات آهن و نقره در سطوح مختلف تأثیرات متفاوتی مشاهده شد که بیشترین تأثیر معطوف به بیشترین غلظتها از این نانوذرات بود.
In order to investigate the effects of iron and silver nanoparticles on morphological and physiological traits of borage (Borago officinalis L.), an experiment was conducted as factorial based on randomized complete block design with three replications in 2016 at the University of Zabol. The identification of synthesized nanoparticles was performed using FT-IR infrared spectroscopy and scanning electron microscopy. The treatments included iron and silver nanoparticles with four levels (control, 40, 60, 80 ppm), sprayed together and separately in two stages. The results indicated that spraying iron and silver nanoparticles had significantly different effects on soluble carbohydrates, mucilage, chlorophyll a, carotenoids, leaf and branch number, inflorescence height, flower number, and dry flower weight. Iron and silver nanoparticles (80ppm) had the highest effect on the traits measured. In all traits measured, iron nanoparticles were more effective than silver nanoparticles except chlorophyll b. Simultaneous use of iron and silver nanoparticles showed different effects on all traits, so that the highest significant difference was recorded for iron and silver nanoparticles at 80ppm.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116652_16bf2a05038a458d2f5ba4584f94841f.pdf
گل گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.)
عملکرد گل
کربوهیدرات
کلروفیل
نانوذره
Borage (Borago officinalis L.)
flower yield
Carbohydrate
chlorophyll
Nanoparticle
per
موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران
1735-0905
2383-1243
2018-06-22
34
2
346
358
10.22092/ijmapr.2018.115386.2138
116653
Research Paper
اثر تزریق عضلانی و وریدی عصاره رزماری (Rosmarinus officinalis L.) بر ماندگاری فیله قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) در دمای یخچال
Effect of intramuscular and intravenous injection of rosemary (Rosmarinus officinalis L.) extract on shelf life of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) fillet in refrigerated storag
کوثر سوری
kosar.souri@gmail.com
1
سید مهدی اجاق
mahdi_ojagh@yahoo.com
2
معظمه کردجزی
kordjazi.m@gmail.com
3
حجت میرصادقی
hojatmirsadeghi@yahoo.com
4
کارشناس ارشد، گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
دانشیار، گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
استادیار، گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
دانشجوی دکترا، گروه فرآوری محصولات شیلاتی، دانشکده شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر عصاره آبی رزماری (Rosmarinus officinalis L.) بر ماندگاری فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان در شرایط یخچال (1±4 درجه سانتیگراد) براساس بار میکروبی کل، ارزیابی شیمیایی و خصوصیات حسی انجام شد. بدینمنظور ماهیان به سه گروه شامل ماهیانی با تزریق وریدی عصاره رزماری در مقادیر 0.1% و 0.3% (تیمار 2 و 3)، ماهیانی با تزریق عضلانی عصاره رزماری در دوزهای 0.1% و 3/0% (تیمار 4 و 5) و گروه فاقد تزریق (تیمار 1) تقسیمبندی گردیدند. بعد از 62 ساعت از زمان تزریق، ماهیان صید و فیله شده، سپس به مدت 16 روز در شرایط یخچال نگهداری شدند. در طی این مدت، هر 4 روز یکبار شاخصهای پراکسید (PV)، تیوباربیوتیکاسید (TBA)، اسیدهای چرب آزاد (FFA) و مجموع بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) و بار باکتریایی کل (TVC) اندازهگیری شده و ارزیابی حسی نیز انجام گردید. با توجه به نتایج، تیمارهای 3 و 5 در شاخصهای PV، TBA، FFA، TVB-N و TVC تفاوت معنیداری (0.05≥P) با سایر تیمارها داشتند. همچنین بین تیمار 5 در شاخصهای TVC، TBA، FFA و TVB-N با تیمار 3 تفاوت معنیداری (0.05≥P) مشاهده شد که نشاندهنده عملکرد بهتر تزریق وریدی عصاره رزماری 0.3% در مقایسه با تزریق عضلانی عصاره رزماری 0.3% است، ضمن اینکه عصاره رزماری موجب بهبود خواص حسی نیز گردید.
This research was performed to investigate the effect of rosemary (Rosmarinus officinalis L.) water extract on shelf life of rainbow trout fillet in the refrigerator (4±1ºC) based on total microbial load, chemical evaluation and sensory characteristics. For this reason, the fish were divided into three groups including fish with intravenous injection of rosemary extract at the rate of 0.1% and 0.3% (treatment 2 and 3), intramuscular injection of rosemary extract at the rate of 0.1% and 0.3% (treatments 4 and 5) and non-injected (treatment 1). Fish were caught and filleted 62 hours after injection, then kept for 16 days at refrigerator. During this period, peroxide value (PV), thiobarbituric acid (TBA), free fatty acids (FFA), total volatile nitrogen base (TVB-N) and total bacterial load (TVC) indices were measured every 4 days and also sensory evaluation was performed. According to the results, treatments 3 and 5 showed significant differences (P<0.05) in PV, TBA, FFA, TVB-N and TVC indices in comparison with other treatments. Also there was a significant difference (P<0.05) between treatments 5 and 3 in TVC, TBA, FFA and TVB-N indices, showing a better performance of intravenous injection of rosemary extract (0.3%) compared to intramuscular injection of 0.3%. In addition, the rosemary extract improved sensory properties.
https://ijmapr.areeo.ac.ir/article_116653_6329d6a0cc7a9c328e2aad8bd2ffd771.pdf
خاصیت ضد اکسیدانی
خاصیت ضد باکتریایی
عصاره گیاهی
ماندگاری ماهی
Antioxidative properties
Antibacterial Properties
Herbal Extract
fish shelf life