میثم احمدی نسب؛ سعید ولیپور چهارده چریک؛ محبوبه سترکی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR): 98.1000/1735-0905.1398.35.539.96.4.1575.1594 بیماری دیابت ملیتوس با تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در بافت کبد همراه است. هدف از این مطالعه بررسی اثرهای حفاظتی عصاره هیدروالکلی سرخهولیک (Crataegus monogyna Jacq.) بر هیستوپاتولوژی و عملکرد کبد در موشهای صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین بود. در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR): 98.1000/1735-0905.1398.35.539.96.4.1575.1594 بیماری دیابت ملیتوس با تغییرات فیزیکی، فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی در بافت کبد همراه است. هدف از این مطالعه بررسی اثرهای حفاظتی عصاره هیدروالکلی سرخهولیک (Crataegus monogyna Jacq.) بر هیستوپاتولوژی و عملکرد کبد در موشهای صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین بود. در این مطالعه تجربی موشهای صحرایی نر نژاد wistar بهطور تصادفی در 6 گروه 8 تایی (8n=) شامل کنترل، دیابتی درمان نشده، دیابتی درمان شده با دوزهای 100، 200 و 400 (mg/kg) عصاره سرخهولیک و کنترل مثبت (دیابتی درمان شده با کاپتوپریل) تقسیم شدند. پس از 3 هفته تجویز عصاره و دارو بهصورت درون صفاقی، سطح سرمی آنزیمهای کبدی و آلبومین تعیین گردید و نمونه بافت کبد برای بررسیهای هیستوپاتولوژی تهیه شد. برای القاء دیابت mg/kg60 استرپتوزوتوسین (STZ) بهصورت داخل صفاقی تزریق شد و پس از مشاهده علائم دیابت (قند خون بالای mg/dL25۰ و پرنوشی) تیمار توسط عصاره و دارو انجام گردید. در موشهای دیابتی در مقایسه با موشهای کنترل، آلبومین سرم کاهش معنیدار و میزان گلوتامیک پیروویک ترانس آمیناز (GPT) و گاما گلوتامیل ترانسفراز (GGT) سرم افزایش معنیدار نشان دادند (0.05>P). تیمار موشهای دیابتی با دوزهای مختلف عصاره سرخهولیک سبب افزایش معنیدار آلبومین سرم و کاهش معنیدار GGT سرم شد (0.05>P). در موشهای دیابتی نکروز هپاتوسیتها، تخریب کامل لبولها و طنابهای رماک و پرخونی نسبتاً شدید مشاهده شد و تیمار با عصاره سرخهولیک سبب پیشگیری از تغییرات پاتولوژیک گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد عصاره سرخهولیک میتواند سبب پیشگیری از اختلال عملکرد و آسیب بافتی کبد در موشهای صحرایی دیابتی گردد.
زری مجیدی؛ مرتضی بهنام رسولی؛ ایران جهانسوز
چکیده
در این تحقیق اثرات تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو (Juglans regia L.)بر فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش صحرایی مبتلا به دیابت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا عصاره الکلی برگ درخت گردو به روش خیس کردن تهیه و میزان دوز کشنده آن تعیین شد. سپس برای انجام آزمایش از 32 موش (از هر دو جنس) که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند 8 موش بهعنوان گروه کنترل ...
بیشتر
در این تحقیق اثرات تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو (Juglans regia L.)بر فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش صحرایی مبتلا به دیابت نسبی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا عصاره الکلی برگ درخت گردو به روش خیس کردن تهیه و میزان دوز کشنده آن تعیین شد. سپس برای انجام آزمایش از 32 موش (از هر دو جنس) که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند 8 موش بهعنوان گروه کنترل (دست نخورده) انتخاب شدند و بقیه با تزریق زیر جلدی آلوکسان منوهیدرات (mg/kg120) دیابتی شدند. موشهای دیابتی نیز به 3 گروه تجربی 1 عصاره الکلی (تجویز g/kg75/0 عصاره)، تجربی 2 عصاره الکلی (تجویز g/kg5/0 عصاره) و گروه کنترل دیابتی تقسیم شدند (در هر گروه 4 موش ماده و 4 موش نر). به موشهای گروههای تجربی به مدت 4 هفته عصاره تجویز شد (از طریق آب آشامیدنی). در طول این مدت بهطور هفتگی از سینوس چشمی خونگیری بعمل آمد. سطح سرمی انسولین (فقط در هفته 2)، گلوکز، اوره، تریگلیسرید و کلسترول تام اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد که تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو موجب کاهش معنیدار سطح گلوکز و اوره خون و افزایش معنیدار سطح تریگلیسرید و کلسترول تام خون در موشهای دیابتی شد. با توجه به نتایج حاصل میتوان نتیجهگیری کرد که تجویز عصاره الکلی برگ درخت گردو احتمالاً میتواند موجب تصحیح و یا رفع بعضی اختلالات متابولیکی ناشی از بیماری دیابت گردد.
زهرا سلیمی؛ رضا حیدری؛ وحید نجاتی؛ آزاده اسکندری؛ زهرا قاسمی
چکیده
سماق (Rhus coriaria L.) درختچهایست که سابقه طولانی در طب سنتی دارد و بهدلیل داشتن ترکیبهای فنلی بهعنوان یک آنتیاکسیدان قوی در درمان بیماریها مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به اهمیت گیاهان دارویی بهدلیل حداقل عارضه جانبی آنها، در این تحقیق عصاره آبی سماق برای تعیین خاصیت آنتیدیابتیک مورد بررسی قرار گرفت.در این تحقیق از ۳۰ ...
بیشتر
سماق (Rhus coriaria L.) درختچهایست که سابقه طولانی در طب سنتی دارد و بهدلیل داشتن ترکیبهای فنلی بهعنوان یک آنتیاکسیدان قوی در درمان بیماریها مورد توجه قرار میگیرد. با توجه به اهمیت گیاهان دارویی بهدلیل حداقل عارضه جانبی آنها، در این تحقیق عصاره آبی سماق برای تعیین خاصیت آنتیدیابتیک مورد بررسی قرار گرفت.در این تحقیق از ۳۰ رت نر بالغ به وزن متوسط ۱۸۰ تا ۲۳۰ گرم استفاده شد. موشها به ۵ گروه ۶ تایی تقسیم شدند. به رتهای گروه کنترل، هم حجم ماده تزریقی سرم فیزیولوژی تزریق شد. رتهای گروه دوم، با تزریق داخل صفاقی آلوکسان مونوهیدرات با دوز mg/kgbw١٢٠ دیابتی شدند. به رتهای گروه سوم، چهارم و پنجم علاوهبر تیمار، مشابه گروه دوم، عصاره آبی سماق بهترتیب با دوزهای ٥٠، ١٠٠ و mg/kgbw٢٥٠ به مدت ٤ هفته گاواژ گردید. میزان گلوکز خون در شروع دوره تیمار، همچنین در پایان هفته دوم و چهارم اندازهگیری شد. در پایان ۲۸ روز، از قلب رتها خونگیری بعمل آمد و میزان کلسترول تام، تریگلیسرید، LDL-C و HDL-C سرم اندازهگیری شد. تیمار با عصاره منجر به کاهش معنیدار در میزان گلوکز خون در مقایسه با گروه دیابتی شد (05/0>p). همچنین سطح کلسترول تام، تریگلیسرید و LDL-C در گروههای دیابتی تحت تیمار با عصاره در مقایسه با گروه دیابتی کاهش یافت (05/0>p). البته تغییرات HDL-C سرم در گروههای تحت تیمار با عصاره نسبت به گروه دیابتی معنیدار نبود. نتایج نشان داد که عصاره آبی سماق در مدل تجربی دیابت قندی در موش صحرایی موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح گلوکز خون و لیپیدهای سرم میگردد.
حسین نجفزاده ورزی؛ نعیم عرفانی مجد؛ سعد گورانینژاد؛ فاطمه حقیقت
چکیده
باروری و اوولاسیون تحت تأثیر بسیاری از عوامل هورمونی و دارویی است. یکی از داروهایی که احتمال میرود با تغییرات نروترانسمیتری ازجمله دوپامین بتواند بر اوولاسیون اثر بگذارد، هایپریسین میباشد. هایپریسین یکی از اجزای اصلی گیاه علفچای (Hypericum perforatum L.) میباشد. از هایپریسین برای درمان افسردگی استفاده میشود که یکی از عوارض مهم آن ایجاد ...
بیشتر
باروری و اوولاسیون تحت تأثیر بسیاری از عوامل هورمونی و دارویی است. یکی از داروهایی که احتمال میرود با تغییرات نروترانسمیتری ازجمله دوپامین بتواند بر اوولاسیون اثر بگذارد، هایپریسین میباشد. هایپریسین یکی از اجزای اصلی گیاه علفچای (Hypericum perforatum L.) میباشد. از هایپریسین برای درمان افسردگی استفاده میشود که یکی از عوارض مهم آن ایجاد حساسیت به نور است. در این مطالعه تأثیر هایپریسین بر روی اوولاسیوان موش صحرایی بررسی شد. بررسی حاضر بر روی 30 سر موش صحرایی ماده سالم نابالغ 25 روزه بهصورت زیر انجام شد. در روز اول در ساعت 9 صبح هورمون PMSG در تمامی موشهای صحرایی بجز گروه شاهد تجویز شد. گروه شاهد بدون دریافت دارو و با شرایط تقریباً یکسان با سایر گروهها نگهداری شدند. در روز دوم تزریقی انجام نشد، اما در روز سوم گروه کنترل مثبت اول در ساعت سه بعدازظهر گنادورولین را با دوز 800 نانوگرم بهصورت زیرجلدی دریافت نمودند. گروه کنترل مثبت دوم ساعت یک بعدازظهر فنوباربیتال را با دوز mg/kg4 از راه داخل صفاقی دریافت کردند. گروه کنترل مثبت سوم ساعت یک بعدازظهر فنوباربیتال را با دوز mg/kg4 از راه داخل صفاقی و دو ساعت بعد GnRH را با دوز 800 نانوگرم بهصورت زیرجلدی دریافت نمودند. موشهای صحرایی گروه آزمایش اول همانند گروه کنترل مثبت سوم بود، ولی علاوهبر آن هایپریسین را با دوز mg/kg25 بهصورت خوراکی 30 دقیقه قبل از تجویز فنوباربیتال دریافت کردند. گروه آزمایش دوم همانند گروه آزمایش اول بود ولی هایپریسین با دوز mg/kg50 دریافت کردند. در روز چهارم در ساعت 9 صبح موشهای صحرایی آسانکشی و تعداد فولیکولهای رسیده، فولیکولهای پر خون و جسم خونی بر روی تخمدانها شمارش گردید. نتایج نشان داد که تجویز هایپریسین رشد فولیکولی را افزایش داده و بر تعداد فولیکولهای رسیده و جسم خونی میافزاید و اوولاسیون را تشدید میکند، بهطوری که تعداد زیادی از تخمکها بهوسیله این دارو در مقایسه با گروههای کنترل اووله شدند. البته اظهارنظر قطعی در مورد چگونگی تأثیر هایپریسین نیازمند اندازهگیری هورمونها و میانجیهای شیمیایی مداخلهکننده میباشد.
حسین نجفزاده ورزی؛ مصطفی سبزواری زاده؛ رضا حاجحسینی؛ غلامحسین خواجه
چکیده
رابدومیولیز آسیب عضلات اسکلتی است و موجب آزاد شدن محتویات سلول عضلانی ازجمله میوگلوبین میشود. میوگلوبینوری موجب نارسایی حاد کلیوی میوگلوبینوریک بهدلیل واکنشهای اکسیداتیو میشود. در این مطالعه، اثر سیلیمارین و ویتامین C (بهعنوان آنتیاکسیدانهای طبیعی) در کاهش سمّیت کلیوی ناشی از میوگلوبینوری به دنبال تزریق گلیسرول ...
بیشتر
رابدومیولیز آسیب عضلات اسکلتی است و موجب آزاد شدن محتویات سلول عضلانی ازجمله میوگلوبین میشود. میوگلوبینوری موجب نارسایی حاد کلیوی میوگلوبینوریک بهدلیل واکنشهای اکسیداتیو میشود. در این مطالعه، اثر سیلیمارین و ویتامین C (بهعنوان آنتیاکسیدانهای طبیعی) در کاهش سمّیت کلیوی ناشی از میوگلوبینوری به دنبال تزریق گلیسرول در موش صحرایی مقایسه شد. مطالعه در 7 گروه از رتها به شرح زیر انجام شد؛ گروه 1: شاهد، گروه 2: دریافت کننده گلیسرول، گروه3: دریافت کننده گلیسرول + سیلیمارین تزریقی، گروه 4: دریافت کننده گلیسرول + سیلیمارین و ویتامین C تزریقی، گروه 5: دریافت کننده گلیسرول + ویتامین c تزریقی، گروه 6: دریافت کننده گلیسرول + سیلیمارین خوراکی و گروه 7: دریافت کننده گلیسرول + ویتامین C خوراکی. بیست و چهار ساعت بعد از تزریق گلیسرول رتها بیهوش و خونگیری شده و سرم جدا گردید. فاکتورهای BUN، کراتینین، سدیم و پتاسیم سرم بهعنوان شاخصهای سرمی عملکرد کلیهها و مقدار سرمی آنزیم کراتین کیناز و گاما گلوتامیل ترانسفراز و میوگلوبین سرم با کیت اندازهگیری شد. مطالعه حاضر نشان داد که گلیسرول موجب آسیب عضلات اسکلتی شده، بهطوری که مقدار میوگلوبین را بهطور معنیداری افزایش داد. این افزایش با تزریق ویتامین C کنترل گردید. تغییر سایر فاکتورهای سرمی بهوسیله ویتامین C در مقایسه با سیلیمارین بهتر کنترل شد. نارسایی کلیوی میوگلوبینوریک فوق با مداخله استرس اکسیدایتو ایجاد میشود، بهطوری که مصرف تزریقی ویتامین C اثر پیشگیری کننده مفیدی داشت. در حالیکه سیلیمارین به تنهایی تأثیری بر آسیب عضلانی و سمّیت کلیوی نداشت، اما ترکیب ویتامین C و سیلیمارین اثر قابلملاحظه و معنیداری داشته است.
سعید شیرعلی؛ سیده زهرا بطحایی؛ منوچهر نخجوانی؛ محمدرضا عاشوری
چکیده
زعفران خوراکی (Crocus sativus L.) دارای خواص بیولوژیکی متنوع میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره آبی زعفران بر کاهش قند و لیپید خون در دیابت تیپ 2 القاء شده در موشهای صحرایی با استرپتوزوتوسین میباشد. در این مطالعه، موشهای صحرایی نر نوزاد 2 تا 5 روزه ویستار آلبینو بهطور تصادفی به گروههای سالم و بیمار بدون درمان و تحت درمان ...
بیشتر
زعفران خوراکی (Crocus sativus L.) دارای خواص بیولوژیکی متنوع میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره آبی زعفران بر کاهش قند و لیپید خون در دیابت تیپ 2 القاء شده در موشهای صحرایی با استرپتوزوتوسین میباشد. در این مطالعه، موشهای صحرایی نر نوزاد 2 تا 5 روزه ویستار آلبینو بهطور تصادفی به گروههای سالم و بیمار بدون درمان و تحت درمان با عصاره آبی زعفران تقسیم شدند. برای القای دیابت نوع 2، STZ با دوز mg/kg body weight 90 بهصورت درون صفاقی ((i.p به موشهای صحرایی نوزاد تزریق شد. سپس دو گروه دیابتی تحت درمان با عصاره آبی زعفران با دو دوز mg/kg body weight 150 و100 قرار گرفتند. یک گروه سالم نیز بهعنوان کنترل، تحت درمان با دوز بالای عصاره قرار گرفت. مطالعه تا 5 ماه ادامه داشت. بدنبال تجویز عصاره آبی زعفران میزان مرگ و میر در رتهای دیابتی تحت درمان کاهش چشمگیری یافت. همچنین وزن رتهای دیابتی تحت درمان در مقایسه با دیابتیهای بدون درمان افزایش یافت (0.001 < p) و به وزن رتهای سالم نزدیک گردید. نتایج نشان داد که تجویز عصاره زعفران سبب کاهش معنیداری در سطح گلوکز، HbA1c، تریگلیسرید، کلسترول تام و LDL در سرم رتهای دیابتی در حالت ناشتا شد، در حالی که HDL بهطور معنیداری (0.001 < p) افزایش یافت. با توجه به نتایج بدستآمده، مشخص شد که عصاره آبی زعفران دارای اثر پایینآورندگی قند و چربی در خون موشهای صحرایی دیابتی بود.
مهرداد روغنی؛ توراندخت بلوچنژاد مجرد؛ مرجان رمضانی
چکیده
بیماری دیابت شیرین در زمره شایعترین بیماریهای سیستم غدد درونریز بدن است که با عوارض متابولیک متعدد همراه میباشد. از طرف دیگر، گیاه کرفس کوهی (Apium graveolens L.) دارای خاصیت کاهشدهندگی سطح پراکسیداسیون لیپیدی و سطح برخی چربیهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی در حیوانات آزمایشگاهی میباشد. بنابراین در بررسی حاضر، اثر مصرف مزمن خوراکی ...
بیشتر
بیماری دیابت شیرین در زمره شایعترین بیماریهای سیستم غدد درونریز بدن است که با عوارض متابولیک متعدد همراه میباشد. از طرف دیگر، گیاه کرفس کوهی (Apium graveolens L.) دارای خاصیت کاهشدهندگی سطح پراکسیداسیون لیپیدی و سطح برخی چربیهای سرم در مدل تجربی هیپرلیپیدمی در حیوانات آزمایشگاهی میباشد. بنابراین در بررسی حاضر، اثر مصرف مزمن خوراکی این گیاه بر میزان گلوکز، تریگلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول در LDL و HDL خون موش صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور موشهای صحرایی نر (40=n) از نژاد ویستار در محدوده وزنی320-270 گرم با سن 5/4-5/3 ماه بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با کرفس کوهی، دیابتی و دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی تقسیمبندی شدند. دو گروه تحت تیمار با کرفس کوهی، پودر گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش (25/6% بر اساس یک نسبت وزنی) را بهمدت 6 هفته بدون محدودیت دریافت نمودند. میزان گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول تام و کلسترول در LDL و HDL سرم خون قبل از بررسی و در هفتههای سوم و ششم پس از بررسی تعیین گردید. وزن حیوانات دو گروه دیابتی و دیابتی تحت تیمار با بخش هوایی کرفس کوهی یک کاهش معنیدار (01/0p<) در مقایسه با گروه کنترل در هفته ششم نشان داد و تفاوت موجود بین دو گروه دیابتی و دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در حد معنیدار نبود. میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته ششم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (001/0p<) و در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی، کاهش مختصر و غیر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد. بهعلاوه سطح تریگلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنیداری را در هفته ششم نسبت به هفته قبل از بررسی (05/0p<) نشان داد و سطح تریگلیسیرید در هفته ششم در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در مقایسه با گروه دیابتی بهطور معنیدار پایینتر بود (01/0p<). همچنین یک کاهش معنیدار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با کرفس کوهی در هفته ششم در مقایسه با گروه دیابتی مشاهده شد (05/0p<). از طرف دیگر، میزان کلسترول HDL و LDL در گروه دیابتی تحت تیمار در هفته ششم در حد معنیدار و بهترتیب بیشتر و کمتر از گروه دیابتی بود (05/0p< و 01/0p<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تجویز خوراکی و مزمن کرفس کوهی بهمدت 6 هفته در مدل تجربی دیابت قندی هر چند فاقد اثر هیپوگلیسیمیک بارز بوده، ولی موجب تغییرات مطلوب و سودمند در سطح لیپیدهای خون میگردد.
مهرداد روغنی؛ توراندخت بلوچ نژاد مجرد؛ علی باقری؛ سیدمسعود اطیابی
دوره 20، شماره 4 ، بهمن 1383، ، صفحه 477-486
چکیده
دراین پژوهش اثر ضد دردی عصاره متانولی دانه گشنیز در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت قندی القائ شده توسط استرپتزوتوسین با استفاده از آزمون فرمالین مورد بررسی قرار کرفته است.برای این منظور از موش صحرایی نر نزاد Wistar در محدوده وزنی 350 250 گرم استفاده شد.موشها به طور کاملا تصادفی به سه گروه کنترل، گروه دیابتی و گروه دیابتی درمان ...
بیشتر
دراین پژوهش اثر ضد دردی عصاره متانولی دانه گشنیز در موشهای صحرایی نر مبتلا به دیابت قندی القائ شده توسط استرپتزوتوسین با استفاده از آزمون فرمالین مورد بررسی قرار کرفته است.برای این منظور از موش صحرایی نر نزاد Wistar در محدوده وزنی 350 250 گرم استفاده شد.موشها به طور کاملا تصادفی به سه گروه کنترل، گروه دیابتی و گروه دیابتی درمان شده با دانه گشنیز تقسیم شدند.برای دیابتی کردن حیوانات از داروی استرپتوزوسین (STZ) به صورت تک دوز به میزان mg/kg 60 استفاده گردید. پس از گذشت یک ماه، آزمونفرمالین بر روی موشها انجام گرفت. نتایج آزمون فرمالین نشان داد که میزان درد در موشهای دیابتی پس از گذشت یک ماه در فاصله دوم از مرحله حاد آزمون فرمالین (افزایش زمانی 5-10) افزایش معنی داری (p<0.001) را نسبت به گروه کنترل نشان می دهد (افزایش 76%) در حالی که تفاوت موجود بین دو گروه کنترل و دریافت کننده عصاره متانولی دانه گشنیز در همین فاصله زمانی کمتر معنی دار (P<0.05) می باشد.با این وجود میزان درد در موشهای دیابتی دریافت کننده عصاره در دو مرحله حاد و مزمن آزمون فرمالین هیچ گونه تفاوت معنی داری را نسبت به هم نشان نداد.نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تجویز عصاره الکلی دانه گشنیز به میزان 100 mg/Kg به مدت یک ماه به موشهای دیابتی کاهش معنی داری را درمیان گلوکز خون و میزان احساس درد در مراحل حاد و مزمن آزمون فرمالین بوجود نمی آورد.
مهرداد روغنی؛ توراندخت بلوچ نژاد مجرد؛ زهرا سهرابی؛ مریم صادقی؛ بیتا صبوری؛ رامین محبی؛ نرگس نهاوندی
دوره 19، شماره 4 ، بهمن 1382، ، صفحه 433-441
چکیده
با توجه به وجود شواهد در طب سنتی و نوین مبنی بر اثر ضد دیابتی برگ چغندر(Beta vulgaris)، در تحقیق حاضر اثر تجویز خوراکی این گیاه (Capsicum frutescens) بر میزان گلوکز، تریگلیسیرید، و کلسترول توتال سرم در مدل تجربی دیابت قندی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور موشهایی صحرایی نر به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با برگ چغندر، دیابتی، و دیابتی ...
بیشتر
با توجه به وجود شواهد در طب سنتی و نوین مبنی بر اثر ضد دیابتی برگ چغندر(Beta vulgaris)، در تحقیق حاضر اثر تجویز خوراکی این گیاه (Capsicum frutescens) بر میزان گلوکز، تریگلیسیرید، و کلسترول توتال سرم در مدل تجربی دیابت قندی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور موشهایی صحرایی نر به چهار گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با برگ چغندر، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با برگ چغندر تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار با برگ چغندر نیز پودر برگ چغندر مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با یک نسبت وزنی 15/1دریافت نمودند. نتایج نشان داد که میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته های دوم و جهارم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان می دهد (P<0.001) ، در حالی که میزان گلوکز سرم در هفته های دوم و چهارم در گروه دیابتی تحت درمان در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دارکمتر بود .(P<0.01, P<0.001) همچنین سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی داری را در هفته چهارم نسبت به هفته قبل بررسی (P<0.05) نشان داد و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با برگ چغندر در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار (P<0. 01) پائینتر بود. به علاوه سطح کلسترول توتال سرم در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با برگ چغندر در مقایسه با گروه دیابتی به طور معنی دار (P<0. 01) پائینتر بود. نتایج این بررسی نشان داد که تجویز خوراکی برگ چغندر در مدل تجربی دیابت قندی می تواند موجب کاهش بارز سطح گلوکز، تری گلیسیرید و کلسترول سرم در موشهای دیابتی گردد.