زراعت و باغبانی
فرید نورمند موید؛ بهلول عباسزاده؛ نگار ولی زاده
چکیده
سابقه و هدف: مرزه (Satureja spp.) با دارا بودن ترکیبات با ارزشی همچون تیمول و کارواکرول از جایگاه ویژهای در میان گیاهان دارویی برخوردار است. مرزه یکی از جنسهای خانواده نعنائیان Lamiaceae)) بوده که در ایران 16 گونه گیاه علفی یکساله و چند ساله دارد. گونههای جنس Satureja به دلیل میزان بالای اسانس در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و داروسازی دارای ...
بیشتر
سابقه و هدف: مرزه (Satureja spp.) با دارا بودن ترکیبات با ارزشی همچون تیمول و کارواکرول از جایگاه ویژهای در میان گیاهان دارویی برخوردار است. مرزه یکی از جنسهای خانواده نعنائیان Lamiaceae)) بوده که در ایران 16 گونه گیاه علفی یکساله و چند ساله دارد. گونههای جنس Satureja به دلیل میزان بالای اسانس در صنایع غذایی، آرایشی و بهداشتی و داروسازی دارای اهمیت اقتصادی و پزشکی زیادی هستند. هدف از اجرای این تحقیق افزایش عملکرد کمّی و کیفی اسانس مرزه سهندی (Satureja sahendica) با تغذیه گیاهی مناسب بود.مواد و روشها: این تحقیق در شرایط آبی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با هشت تیمار کودی (شاهد (بدون کود)، ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)، کود گاوی (30 و60 تن در هکتار)، کود گاوی (30 و60 تن در هکتار) + ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)، ورمیکمپوست (5 تن در هکتار)، ورمیکمپوست (5 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار)) در سه تکرار طی چهار سال (1399-1396) در استان آذربایجان شرقی اجرا شد. کشت بهصورت غیر مستقیم و از طریق نشاء بود. نشاءها در شرایط گلخانه با کشت بذرها در سینیهای نشاء با ترکیب خاک پیتماس، کوکوپیت و پرلیت به نسبت 4:2:1 تهیه شد. زمان اعمال تیمارها فقط یک نوبت همزمان با آمادهسازی کرتها و قبل از مرحله کاشت بهصورت دستپاش و مخلوط کردن با خاک بود. ابعاد کرتها 4×3 متر، فواصل خطوط کاشت 50 سانتیمتر و فاصله بوتهها بر روی خط 30 سانتیمتر تنظیم گردید. روش آبیاری بهصورت قطرهای و در مراحل ابتدای رشد دو نوبت در هفته و پس از استقرار یک نوبت در هفته بود. در طول فصل رشد وجین علفهای هرز نیز انجام گردید. در طول فصل زراعی صفات ارتفاع بوته، تاریخ گلدهی، سطح تاجپوشش و عملکرد سرشاخه سبز اندازهگیری شد. اسانسگیری به روش تقطیر با آب و تجزیه اسانس نیز به روش کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیفسنج جرمی (GC/MS) انجام گردید.نتایج: براساس نتایج، بین تیمارهای مختلف کودی از لحاظ کلیه صفات تفاوت معنیدار وجود دارد. بیشترین عملکرد سرشاخه گلدار به میزان 1974 کیلوگرم در هکتار (6% افزایش نسبت به شاهد) و عملکرد اسانس به میزان 22.25 کیلوگرم در هکتار (9% افزایش نسبت به شاهد) و بالاترین کیفیت اسانس (مجموع ترکیبات فنلی تیمول و کارواکرول) به مقدار 61.89% (18% افزایش نسبت به شاهد) با اعمال تیمار کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) حاصل شد. برای مقرون به صرفه بودن از کود گاوی (60 تن در هکتار) بهتنهایی نیز میتوان استفاده کرد. از لحاظ صفت تاریخ 50% گلدهی، دیررسترین محصول مربوط به تیمار شاهد (بدون کود) با 160.25 روز و زودرسترین آن مربوط به تیمار کودی کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) با 155.33 روز است. عمدهترین اجزای اسانس بهترتیب تیمول، پارا-سیمن و گاما-ترپینن بودند. نتایج میانگین درصد ترکیبات فنلی تیمول و کارواکرول بهعنوان کیفیت اسانس در هر یک از تیمارهای کودی و در هر سال نشان داد که میانگین کیفیت اسانس در سال اول 53.13%، در سالهای دوم و سوم بهترتیب به مقدار 63.98% و 63.54% افزایش و در سال چهارم به مقدار 47.93% کاهش یافته است.نتیجه گیری: مصرف تیمارهای کودی بهویژه کودهای دامی بههمراه کودهای شیمیایی علاوه بر افزایش محصول، موجب زودرسی محصول نیز میشود. برداشت زود چین اول باعث میشود که چین دوم از فصل رشد استفاده بهینه کرده و با سرمای پاییزه مواجه نشود. با افزایش سن گیاه عملکرد اسانس افزایش، ولی محصول دیرستر و کیفیت اسانس نیز کاهش می یابد. بنابراین محصول اقتصادی در گونه S. sahendica تا سال چهارم با اعمال تیمار کود گاوی (60 تن در هکتار)+ ازت (50)، فسفر (25) و پتاس (25) (کیلوگرم در هکتار) توصیه میشود.
زراعت و باغبانی
سیدمحسن حسنی؛ داوود آزادفر؛ محمدحسین ارزانش؛ زهره سعیدی؛ سیدحمید متین خواه
چکیده
عملیات بیشهزراعی مزایای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی نسبت به کشاورزی یکپارچه دارد، اما عدم استفاده از کود و سودآوری پایین در سیستمهای بیشهزراعی شاید دلیلی بر پذیرش کند این سیستمها توسط کشاورزان باشد. در این تحقیق، آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار برای بررسی ...
بیشتر
عملیات بیشهزراعی مزایای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی نسبت به کشاورزی یکپارچه دارد، اما عدم استفاده از کود و سودآوری پایین در سیستمهای بیشهزراعی شاید دلیلی بر پذیرش کند این سیستمها توسط کشاورزان باشد. در این تحقیق، آزمایشی بهصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار برای بررسی اثر انواع کودهای زیستی، آلی و شیمیایی روی بهبود عملکرد، صفات کیفی و سودآوری بیشتر این نوع سیستم انجام شد. گونه دارویی در دو سطح، کود در پنج سطح و گونه درختی در دو سطح بهترتیب بهعنوان عوامل اصلی، فرعی و فرعیفرعی در نظر گرفته شدند. گونههای درختی شامل گیلاس (Prunus avium L.) و گردو (Juglans regia L.) برای سیستم بیشهزراعی انتخاب شدند و گیاهان دارویی شامل گشنیز (Coriandrum sativum L.) و خاکشیر (Descurainia sophia (L.) Schur) در زیراشکوب این سیستم کشت شدند. چهار تیمار کودی شامل کود آلی دامی (۳ کیلوگرم در مترمربع)+ کود آلی اسید هیومیک (اگریپلاس) (0.5 کیلوگرم در ۱۰۰ لیتر آب در 100 مترمربع)، کود زیستی آندومیکوریز مایکومیکس (۱۰۰ گرم در مترمربع)، کود باکتریایی بیوآزوسپیر (۲۰۰ گرم بهازای هر ۱۰۰ کیلوگرم بذر) و کود شیمیایی براساس آزمون خاک (75 کیلوگرم اوره، 150 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل و 150 کیلوگرم سولفات پتاسیم در ابتدای کشت+۱۰۰ کیلوگرم سولفات پتاسیم ۳۰ روز بعد از کشت و ۱۰۰ کیلوگرم دیگر ۲ ماه بعد از کشت برای هر هکتار) بههمراه شاهد (بدون کود) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارتفاع بوته و وزن هزاردانه در سطح احتمال 5% و وزن تر و خشک بوته، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه در بوته و هکتار و درصد پروتئین، نیتروژن، فسفر و پتاسیم بذر گیاه دارویی خاکشیر در سطح احتمال 1% تحت تأثیر معنیدار تیمارهای کودی قرار گرفتند. در گیاه دارویی گشنیز نیز ارتفاع بوته، عملکرد تر برگ و ساقه، تعداد دانه در چتر و بوته، عملکرد بیولوژیک و اقتصادی، درصد و عملکرد اسانس در سطح احتمال 1% تحت تأثیر معنیدار تیمارهای کودی قرار گرفتند. در گیاه دارویی خاکشیر، بهترتیب کود آلی، بیوآزوسپیر، میکوریز و کود شیمیایی بیشترین و تیمار شاهد کمترین مقدار صفات مورد بررسی را سبب شدند. در گیاه دارویی گشنیز، بهترتیب کود میکوریز، آلی، بیوآزوسپیر و کود شیمیایی بیشترین و تیمار شاهد کمترین مقدار صفات را موجب شدند. همچنین هر دو گیاه دارویی در کشت تلفیقی با درخت گیلاس عملکرد به مراتب بهتری را نشان دادند. در بین انواع ترکیبها در کشت، کشت تلفیقی گشنیز با گیلاس بهعنوان بهترین کشت ترکیبی انتخاب گردید.
زراعت و باغبانی
محمود نصرتی موموندی؛ احسان اله زید علی؛ محمدجواد زارع؛ حسن مومیوند؛ محمود کیانی
چکیده
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.242.106.2.1578.100بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کشت (29 اسفند و 31 فروردین)، کود کامل (PLANTFEED) (صفر و 2 در هزار) و زمان برداشت (8 صبح، 12 ظهر و 19 عصر) بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی مرزه رشینگری (Satureja rechingeri Jamzad) (وزن خشک برگ و ساقه، نسبت ساقه به برگ، عملکرد و درصد اسانس و درصد کارواکرول) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب ...
بیشتر
شناسه دیجیتال (DOR):98.1000/1735-0905.1400.37.242.106.2.1578.100بهمنظور بررسی تأثیر تاریخ کشت (29 اسفند و 31 فروردین)، کود کامل (PLANTFEED) (صفر و 2 در هزار) و زمان برداشت (8 صبح، 12 ظهر و 19 عصر) بر عملکرد کمّی و کیفی گیاه دارویی مرزه رشینگری (Satureja rechingeri Jamzad) (وزن خشک برگ و ساقه، نسبت ساقه به برگ، عملکرد و درصد اسانس و درصد کارواکرول) آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1397 انجام گردید. براساس نتایج، تمامی صفات ذکر شده بهاستثناء نسبت ساقه به برگ تحت تأثیر تیمار تاریخ کاشت و کود کامل قرار گرفتند. تاریخ کاشت 31 فروردین و کاربرد کود کامل باعث افزایش در تمامی صفات مورد بررسی بهاستثناء درصد کارواکرول و نسبت ساقه به برگ شد. تیمار برداشت صبح، درصد و عملکرد اسانس را افزایش داد. بیشترین درصد کارواکرول (99.36%) تحت تأثیر اثر متقابل سهگانه تاریخ کاشت (29 اسفند) × کود کامل (2 در هزار) × زمان برداشت (عصر) و کمترین میزان آن (82.77%) تحت تأثیر اثر متقابل تاریخ کاشت 29 اسفند × عدم مصرف کود کامل × زمان برداشت (صبح) بدست آمد. در نهایت، به نظر میرسد نتایج نشان داد که در تاریخ کاشت 31 فروردین، مصرف کود کامل در بیشتر صفات ذکر شده سبب بروز نتایج بهتری شد. همچنین، برداشت صبح و عصر بیشترین درصد و عملکرد اسانس و درصد کارواکرول را موجب شد.
مجید پوریوسف؛ داریوش مظاهری؛ علیرضا یوسفی؛ اصغر رحیمی؛ افشین توکلی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر رژیمهای کمآبیاری و تیمارهای کودی بر صفات کیفی دانهی اسفرزه گوشاسبی (Plantago ovata Forsk.) آزمایشی در مزرعهی آموزشی و پژوهشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکدهی علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گردید. این آزمایش بهصورت اسپلیتپلات، بر پایهی بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر رژیمهای کمآبیاری و تیمارهای کودی بر صفات کیفی دانهی اسفرزه گوشاسبی (Plantago ovata Forsk.) آزمایشی در مزرعهی آموزشی و پژوهشی گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکدهی علوم زراعی و دامی دانشگاه تهران انجام گردید. این آزمایش بهصورت اسپلیتپلات، بر پایهی بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. رژیمهای آبیاری در چهار سطح شامل رژیم آبیاری کامل، کمآبیاری ملایم، کمآبیاری متوسط و کمآبیاری شدید بهعنوان کرتهای اصلی و تیمارهای کودی در پنج سطح شامل شاهد (بدون کود)، کود شیمیایی خالص، تلفیق کود زیستی فسفات بارور2 و کودهای شیمیایی، کود دامی خالص و تلفیق کودهای دامی و شیمیایی بهعنوان کرتهای فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تمامی صفات مورد بررسی بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) تحت تأثیر رژیمهای آبیاری قرار گرفتند. با کاهش تعداد و مقدار آبیاری، عملکرد موسیلاژ و دانهی اسفرزه بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) کاهش یافت، اما درصد موسیلاژ و فاکتور تورم دانه بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) افزایش یافتند. تمامی تیمارهای کودی در مقایسه با شاهد، عملکرد موسیلاژ و دانه را بهطور معنیداری (05/0 ≤ p) افزایش دادند. بیشترین عملکرد موسیلاژ (58/252 کیلوگرم در هکتار) از تیمار تلفیق کودهای دامی و شیمیایی، تحت رژیم آبیاری کامل بدست آمد. درصد موسیلاژ و فاکتور تورم دانه تحت تیمار کود دامی خالص بهطور معنیداری بیشتر از سایر تیمارهای کودی بود.
الیاس آرزمجو؛ مصطفی حیدری؛ احمد قنبری
چکیده
به منظور بررسی اثرهای تنش خشکی و سه نوع کود (شیمیایی، دامی و کمپوست) بر عملکرد گل، درصد اسانس، پارامترهای فیزیولوژیک (کلروفیل a و b، میزان پرولین و کربوهیدرات) و نیز مقدار جذب عناصر سدیم و پتاسیم در گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1387 در مزرعه ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرهای تنش خشکی و سه نوع کود (شیمیایی، دامی و کمپوست) بر عملکرد گل، درصد اسانس، پارامترهای فیزیولوژیک (کلروفیل a و b، میزان پرولین و کربوهیدرات) و نیز مقدار جذب عناصر سدیم و پتاسیم در گیاه دارویی بابونه آلمانی (Matricaria chamomilla L.)، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل اجرا شد. در این آزمایش، تیمارهای خشکی شامل: شاهد یا 90 درصد ظرفیت زراعی مزرعه، 75 درصد ظرفیت زراعی مزرعه و 50 درصد ظرفیت زراعی مزرعه بهعنوان عامل اصلی و سه نوع کود مختلف شامل: شاهد (بدون مصرف هیچ نوع کود)، کود شیمیایی (90 کیلوگرم در هکتار اوره، 50 کیلوگرم در هکتار سولفات پتاسیم و 50 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل)، کود دامی (25 تن در هکتار) و کمپوست زباله شهری (25 تن در هکتار) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تنش خشکی در حد50 درصد ظرفیت زراعی مزرعه، عملکرد گل بابونه را نسبت به تیمار شاهد به میزان 1/18 درصد کاهش داد. همچنین خشکی سبب افزایش درصد اسانس شد و بیشترین درصد اسانس مربوط به تیمار خشکی 75 درصد ظرفیت زراعی مزرعه بود. با بالا رفتن سطح تنش تا 50 درصد ظرفیت زراعی مزرعه از مقدار کلروفیل a و b و عنصر پتاسیم کاسته و بر میزان کربوهیدرات، پرولین و سدیم افزوده شد. بنابراین در این آزمایش هر چند بیشترین میزان عملکرد گل، درصد اسانس، کلروفیل a و b و عنصر پتاسیم در شرایط نبود تنش خشکی و با استفاده از کود شیمیایی بدست آمد، اما در سطح بالای خشکی (50 درصد رطوبت زراعی مزرعه) استفاده از کود دامی به میزان بیشتری نسبت به دو نوع کود دیگر بر عملکرد گل، پارامترهای فیزیولوژیک و جذب پتاسیم افزود.
مریم نیاکان؛ رمضانعلی خاوری نژاد؛ محمدباقر رضایی
دوره 20، شماره 2 ، مرداد 1383، ، صفحه 131-148
چکیده
در پژوهش حاضــر اثر سه سطح از کود ازت(0 , 100 و200کیلو گرم در هکتار) و دو سطـح از کــودهای فسفر و پتاس (100 و200 کیلو گرم)در قالب 12 تیمار از N/P/K بر وزن تر ، وزن خشک ، تعداد برگ . سـطح برگ و نیز اسانس برگ گیاه Mentha piperita L. تحت شــرایط مزرعه ای مورد ارزیــابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده تیمار 200/200/200 کیلو گرم در هکتار از N/P/K اثر ...
بیشتر
در پژوهش حاضــر اثر سه سطح از کود ازت(0 , 100 و200کیلو گرم در هکتار) و دو سطـح از کــودهای فسفر و پتاس (100 و200 کیلو گرم)در قالب 12 تیمار از N/P/K بر وزن تر ، وزن خشک ، تعداد برگ . سـطح برگ و نیز اسانس برگ گیاه Mentha piperita L. تحت شــرایط مزرعه ای مورد ارزیــابی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده تیمار 200/200/200 کیلو گرم در هکتار از N/P/K اثر مثبتی بر افزایش تعداد ، وزن تر و وزن خشک برگ همراه داشت, در حالی که نسبت 200/100/200 کیلو گرم در هکتار از N/P/K موجب افزایش سطح برگ و نیز اسانس بر حسب درصد وزن تر شد. مطابق با نتایج بدست آمده بین میزان اسانـس برگ وسطح برگ نیز همبسـتگی مثبتی مشــاهده شد. همـچنین مصرف کودهای فسفر و پتاس به تشدید اثر ازت بر مقدار اسانس ونیز سطح برگ منجر شد.
مریم نیاکان؛ رمضانعلی خاوری نژاد؛ محمدباقر رضایی
دوره 19، شماره 1 ، اردیبهشت 1382، ، صفحه 1-14
چکیده
اثر دو سطح از کود ازت (اوره) به مقادیر (0، 100 کیلوگرم در هکتار) به همراه کودهـای فسفـر و پتـاس هـرکـدام به میزان 100کیلو گرم در هکتار به صورت دو نسبـتN0 P100 K100 (شاهد) وN100 P100 K100 بر مقدار ترکیبات اسانس برگ (در مرحلة قبل از گلدهی) و سرشاخههای گلدار گیاه نعناع فلفلی (.Mentha piperita L)در سال 1377تحت شرایط مزرعهای بصورت طرح آماری کرتهای خرد شده و در چهار ...
بیشتر
اثر دو سطح از کود ازت (اوره) به مقادیر (0، 100 کیلوگرم در هکتار) به همراه کودهـای فسفـر و پتـاس هـرکـدام به میزان 100کیلو گرم در هکتار به صورت دو نسبـتN0 P100 K100 (شاهد) وN100 P100 K100 بر مقدار ترکیبات اسانس برگ (در مرحلة قبل از گلدهی) و سرشاخههای گلدار گیاه نعناع فلفلی (.Mentha piperita L)در سال 1377تحت شرایط مزرعهای بصورت طرح آماری کرتهای خرد شده و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حـاضر مشخص گردیـد صرفنظـر از نوع تیمـار، ترکیبــات عمده اسـانس شـامل β-ocimene، Linalool، 1,8-cineole، β-caryophyllene و Myrcene میبـاشـد. در نسبـتK100 N0 P100 (شـاهـد)، مقدار تـرکیباتی نظیر 1,8-cineole و Linalool در سرشاخههای گلدار بیش از برگهـا در مرحله قبـل از گلدهی است. در برگها افزایش مقدار کود ازت از سطح 0 به 100Kg ha-1 در کنار دو کود فسفـر و پتـاس به طور قابل ملاحظهای مـوجـب ازدیـاد مقـدار 1,8-cineole و Linalool .شد. در حالیـکه این افزایـش در کود ازت رونـد کـاهنـدهای را در مقدار β-caryophyllene و β-ocimene ایجاد نمود. در سـرشـاخـههـای گلـدار کـاربـرد کـود ازت در سـطح 100kg ha-1 ازدیـاد میـزان β-caryophyllene و β -ocimene را بدنبـال داشت، درصورتیـکه موجب کـاهش مقدار β-cineole و Linaloolشد. شایان توجه است که در شاهد مقدار اسانس سرشاخههای گلدار بیش از برگها بود و افزایش کود ازت روند مثبتی را هم بر میزان اسانس برگ و هم اسانس سرشاخههای گلدار به همراه داشت.